سوره ۱۵: الحجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ
﴿۱﴾
الر الف لام راء اين آيات كتاب آسمانى و قرآن مبين است (۱)
رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ
﴿۲﴾
چه بسا كافران آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند (۲)
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿۳﴾
رهايشان كن تا بخورند و بهرهمند شوند، و آرزوها سرگرمشان بدارد، زودا كه بدانند (۳)
وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَعْلُومٌ
﴿۴﴾
و ما [اهل] هيچ شهرى را نابود نكرديم مگر آنكه اجل مكتوب و معينى داشت (۴)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ
﴿۵﴾
هيچ امتى از اجلش پيش و پس نيفتد (۵)
وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ
﴿۶﴾
و گفتند اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است، به يقين تو ديوانهاى (۶)
لَوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
﴿۷﴾
و اگر راست مىگويى چرا فرشتگان را براى ما نمىآورى؟ (۷)
مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُنْظَرِينَ
﴿۸﴾
[بايد بدانند كه] ما فرشتگان را جز به حق نازل نمىكنيم، و در آن صورت هم [كه نازل كنيم] مهلت نخواهند يافت (۸)
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
﴿۹﴾
همانا ما قرآن را نازل كردهايم و ما خود نگهبان آنيم (۹)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ
﴿۱۰﴾
و به راستى پيش از تو [پيامبرانى] به ميان امتهاى نخستين فرستادهايم (۱۰)
وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۱۱﴾
و هيچ پيامبرى براى آنان نيامد مگر آنكه او را ريشخند مىكردند (۱۱)
كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ
﴿۱۲﴾
بدينسان آن را در دل گناهكاران راه مىدهيم (۱۲)
لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ
﴿۱۳﴾
[كه] به آن ايمان نمىآورند، و سنت پيشينيان [نيز چنين] گذشته است (۱۳)
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ
﴿۱۴﴾
و اگر بر آنان درى از [درهاى] آسمان مىگشوديم و آنان به آن عروج مىكردند (۱۴)
لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ
﴿۱۵﴾
باز بىشبهه مىگفتند ما فقط چشمبندى شدهايم، بلكه قومى جادوزده هستيم (۱۵)
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ
﴿۱۶﴾
و به راستى در آسمان برجهايى آفريديم و آن را در چشم تماشاگران آراستيم (۱۶)
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ
﴿۱۷﴾
و از [دستبرد] هر شيطان مطرودى محفوظ داشتيم (۱۷)
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ
﴿۱۸﴾
مگر كسى كه دزدانه [رازى] بشنود، كه شهابى روشن در پى او خواهد افتاد (۱۸)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ
﴿۱۹﴾
و زمين را گسترانيديم و در آن كوههاى استوار در انداختيم و در آن از هر چيز سنجيدهاى رويانيديم (۱۹)
وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ
﴿۲۰﴾
و در آن براى شما و براى آنان كه شما روزىدهشان نيستيد، زيستمايهها پديد آورديم (۲۰)
وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
﴿۲۱﴾
و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههايش نزد ماست، و جز به اندازه معين از آن پديد نمىآوريم (۲۱)
وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ
﴿۲۲﴾
و بادهاى بارآور را فرستاديم و از آسمان آبى فرو فرستاديم، آنگاه شما را از آن سيراب كرديم و شما خزانهدار آن نيستيد (۲۲)
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ
﴿۲۳﴾
و ماييم كه زنده مىداريم و مىميرانيم و ما بازمانده [جاويد]ايم (۲۳)
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ
﴿۲۴﴾
و پيشينيان و پسينيانشما را به خوبى مىشناسيم (۲۴)
وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
﴿۲۵﴾
و بىگمان پروردگارت آنان را محشور مىگرداند، كه او فرزانه داناست (۲۵)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
﴿۲۶﴾
و انسان [/ آدم] را از گل خشك بازمانده از لجنى بويناك آفريدهايم (۲۶)
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ
﴿۲۷﴾
و پيشتر جن [/ابليس] را از آتشباد آفريده بوديم (۲۷)
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
﴿۲۸﴾
و چنين بود كه پروردگارت به فرشتگان فرمود من آفريننده انسانى از گل خشك بازمانده از لجنى بويناك هستم (۲۸)
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ
﴿۲۹﴾
پس چون او را سامان دادم و در آن از روح خود دميدم در برابر او به سجده در افتيد (۲۹)
فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
﴿۳۰﴾
آنگاه فرشتگان همگى سجده بردند (۳۰)
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
﴿۳۱﴾
مگر ابليس كه از اينكه از سجدهكنندگان باشد، سر باززد (۳۱)
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
﴿۳۲﴾
فرمود اى ابليس تو را چه مىشود كه از سجدهكنندگان نيستى؟ (۳۲)
قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
﴿۳۳﴾
گفت من كسى نيستم كه به انسانى كه از گل خشك بازمانده از لجنى بويناكش آفريدهاى، سجده برم (۳۳)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
﴿۳۴﴾
فرمود پس از آن [بهشت] بيرون شو كه تو مطرودى (۳۴)
وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ
﴿۳۵﴾
و تا روز جزا بر تو لعنت باد (۳۵)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
﴿۳۶﴾
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه [همگان] برانگيخته شوند، مهلت ده (۳۶)
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ
﴿۳۷﴾
فرمود تو از مهلت يافتگانى (۳۷)
إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
﴿۳۸﴾
تا روز و هنگام معين (۳۸)
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۳۹﴾
گفت پروردگارا از آنجا كه مرا فريفتى، در روى زمين در نظر آنان [بدى را نيك] خواهم آراست، و همگى آنان را به گمراهى خواهم كشاند (۳۹)
إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
﴿۴۰﴾
مگر آن بندگان اخلاص يافتهات را (۴۰)
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ
﴿۴۱﴾
فرمود اين راهى است كه تا به پيشگاه من مستقيم است (۴۱)
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ
﴿۴۲﴾
بدان كه بر بندگان [خالص] من دست نخواهى يافت، مگر كسانى از گمراهان كه از تو پيروى كنند (۴۲)
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۴۳﴾
و بىگمان جهنم ميعادگاه همگى آنان است (۴۳)
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ
﴿۴۴﴾
كه هفت طبقه دارد و بخشى جدا كرده از آنان خاص هر طبقه است (۴۴)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ
﴿۴۵﴾
[اما] پرهيزگاران در باغها[ى بهشتى] و چشمهسارانند (۴۵)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ
﴿۴۶﴾
[به آنان گويند] به سلامت و در امن و امان به آنجا درآييد (۴۶)
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ
﴿۴۷﴾
و از سينههاى آنان هر گونه كينهاى را مىزداييم، و دوستانه بر تختها روياروى بنشينند (۴۷)
لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ
﴿۴۸﴾
نه به آنان در آنجا خستگى و ماندگى رسد، و نه از آنجا بيرونشان كنند (۴۸)
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
﴿۴۹﴾
به بندگان من خبر ده كه من آمرزگار مهربانم (۴۹)
وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ
﴿۵۰﴾
و [در جاى خود] عذاب من هم عذابى دردناك است (۵۰)
وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ
﴿۵۱﴾
و به آنان از مهما[نا]ن ابراهيم خبر ده (۵۱)
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ
﴿۵۲﴾
هنگامى كه [فرشتگان] بر او وارد شدند و سلام گفتند، گفت ما از شما هراسانيم (۵۲)
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ
﴿۵۳﴾
گفتند مترس ما تو را به فرزندى دانا بشارت مىدهيم (۵۳)
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
﴿۵۴﴾
گفت با وجود اينكه پيرى من بالا گرفته است به من بشارت مىدهيد، چگونه بشارتى به من مىدهيد؟ (۵۴)
قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ
﴿۵۵﴾
گفتند ما به راستى و درستى به تو بشارت مىدهيم، از نوميدان مباش (۵۵)
قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ
﴿۵۶﴾
گفت و جز گمراهان كسى از رحمت پروردگارش نوميد نمىشود (۵۶)
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
﴿۵۷﴾
گفت اى فرشتگان حال، كار و بار شما چيست؟ (۵۷)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ
﴿۵۸﴾
گفتند ما به سروقت قومى گنهكار فرستاده شدهايم (۵۸)
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۵۹﴾
غير از آل لوط كه ما رهاننده همگى آنان هستيم (۵۹)
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ
﴿۶۰﴾
مگر همسرش كه مقدر كردهايم كه از واپسماندگان [در عذاب] باشد (۶۰)
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ
﴿۶۱﴾
آنگاه چون فرشتگان به نزد آل لوط آمدند (۶۱)
قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
﴿۶۲﴾
[لوط] گفت شما گروهى ناشناس هستيد (۶۲)
قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ
﴿۶۳﴾
گفتند نه، بلكه ما چيزى را كه آنان در آن ترديد مىكردند، براى تو آوردهايم (۶۳)
وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ
﴿۶۴﴾
و [همان] حق را برايت آوردهايم و ما راستگوييم (۶۴)
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ
﴿۶۵﴾
پس پاسى از شب گذشته، خانوادهات را همراه ببر و از پى آنان روان شو، و هيچ يك از شما باز پس ننگرد، و به جايى كه به شما دستور داده مىشود روانه شويد (۶۵)
وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ
﴿۶۶﴾
و اين امر را با او در ميان گذاشتيم كه بامدادان ريشه اينان بركنده خواهد شد (۶۶)
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
﴿۶۷﴾
و [از سوى ديگر] مردم شهر شادى كنان باز آمدند (۶۷)
قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ
﴿۶۸﴾
[لوط] گفت اينان مهمانان من هستند، مرا رسوا مسازيد (۶۸)
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ
﴿۶۹﴾
و از خداوند پروا كنيد و مرا خوار و خفيف مسازيد (۶۹)
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ
﴿۷۰﴾
گفتند مگر تو را از [مهمان كردن] مردمان نهى نكرده بوديم؟ (۷۰)
قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ
﴿۷۱﴾
گفت اگر [از طريق مشروع] كارى داريد، اينها دختران من هستند (۷۱)
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ
﴿۷۲﴾
سوگند به جان تو كه آنان [قوم لوط] در سر مستىشان سرگشته بودند (۷۲)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ
﴿۷۳﴾
آنگاه هنگام طلوع آفتاب، بانگ مرگبار آنان را فرو گرفت (۷۳)
فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ
﴿۷۴﴾
و آن را زير و زبر كرديم و بر آن سنگپارههايى از سنگ گل فرو باريديم (۷۴)
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ
﴿۷۵﴾
در اين امر براى اشارتدانان مايههاى عبرت است (۷۵)
وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ
﴿۷۶﴾
و [آثار] آن [شهر] بر سرراهى پايدار است (۷۶)
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ
﴿۷۷﴾
بىگمان در اين امر براى مؤمنان مايه عبرت است (۷۷)
وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ
﴿۷۸﴾
و اهل ايكه ستمكار بودند (۷۸)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ
﴿۷۹﴾
از اين روى از آنان انتقام گرفتيم و آنها بر سر راهى آشكار هستند (۷۹)
وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ
﴿۸۰﴾
و به راستى كه "اهل حجر" پيامبران را دروغزن شمردند (۸۰)
وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ
﴿۸۱﴾
و معجزات خود را به آنان بخشيديم ولى از آنها رويگردان بودند (۸۱)
وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ
﴿۸۲﴾
و از كوهها خانههايى [براى خود] مىتراشيدند كه در امان بمانند (۸۲)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ
﴿۸۳﴾
آنگاه بامدادان بانگ مرگبار آنان را فرو گرفت (۸۳)
فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
﴿۸۴﴾
و دستاوردشان [عذاب الهى را] از آنان باز نداشت (۸۴)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ
﴿۸۵﴾
و ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست جز به حق نيافريدهايم، و قيامت آمدنى است، پس [از آنان] در گذر و گذشتى نيكو پيشه كن (۸۵)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ
﴿۸۶﴾
همانا پروردگارت آفرينشگر داناست (۸۶)
وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
﴿۸۷﴾
و به راستى كه به تو سبعالمثانى و [همگى] قرآن عظيم را بخشيديم (۸۷)
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ
﴿۸۸﴾
به چيزى كه اصنافى از آنان را به آن بهرهمند گرداندهايم، چشم مدوز، و غمخوار آنان مباش و با مؤمنان فروتنى كن (۸۸)
وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ
﴿۸۹﴾
و بگو منم كه هشداردهنده آشكارم (۸۹)
كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ
﴿۹۰﴾
همچنانكه [عذاب را] بر تفرقهگرايان نيز نازل كردهايم (۹۰)
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ
﴿۹۱﴾
كسانى كه قرآن را بخش بخش كردند (۹۱)
فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۹۲﴾
سوگند به پروردگارت كه از همگى آنان خواهيم پرسيد (۹۲)
عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۹۳﴾
از آنچه مىكردهاند (۹۳)
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
﴿۹۴﴾
پس آنچه دستور يافتهاى آشكار كن و از مشركان روى بگردان (۹۴)
إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ
﴿۹۵﴾
ما تو را از [شر] ريشخندكنندگان كفايت [و حمايت] مىكنيم (۹۵)
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿۹۶﴾
كسانى كه در جنب خداوند به خدايى ديگر قائلند، زودا كه [حقيقت را] بدانند (۹۶)
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ
﴿۹۷﴾
و به خوبى مىدانيم كه از آنچه مىگويند دلتنگ مىشوى (۹۷)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ
﴿۹۸﴾
پس سپاسگزارانه پروردگارت را تسبيح گوى و از ساجدان باش (۹۸)
وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ
﴿۹۹﴾
و پروردگارت را بپرست تا تو را مرگ فرارسد (۹۹)
سوره ۱۶: النحل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
﴿۱﴾
عذاب الهى فرا مىرسد، در طلب آن شتاب مكنيد، او پاك و فراتر است از آنچه با او شريك مىسازند (۱)
يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ
﴿۲﴾
فرشتگان را با وحى به امر خويش بر هركس از بندگانش كه بخواهد فرو مىفرستد، كه هشدار دهيد كه خدايى جز من نيست، پس از من پروا كنيد (۲)
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
﴿۳﴾
آسمانها و زمين را به حق آفريده است، فراتر است از آنچه با او شريك مىسازند (۳)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ
﴿۴﴾
انسان را از نطفهاى [بىمقدار] آفريده است، آنگاه او ستيزهجويى آشكار است (۴)
وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
﴿۵﴾
و چارپايان را براى شما آفريد كه براى شما در آنها گرما و سودهاى ديگر هست، و هم از آنها مىخوريد (۵)
وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ
﴿۶﴾
و هنگامى كه آنها را [شامگاهان] از چرا باز مىگردانيد، يا [بامدادان] به چرا مىبريد، شما را در آن تجملى هست (۶)
وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
﴿۷﴾
و بارهايتان را تا شهرى كه جز با به رنج انداختن تن خويش به آن نمىتوانيد رسيد، مىبرند، بىگمان پروردگارتان رئوف و مهربان است (۷)
وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
﴿۸﴾
و نيز اسبان و استران و درازگوشان را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و مايه تجمل نيز هست، و نيز چيزهاى ديگر كه شما نمىدانيد مىآفريند (۸)
وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۹﴾
و [بيان] راه ميانه با خداوند است، و بعضى از آن [راهها] بيراهه است، و اگر مىخواست همگى شما را هدايت مىكرد (۹)
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَكُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ
﴿۱۰﴾
او كسى است كه از آسمان آبى فرو فرستاد كه آشاميدنى شما از آن است و از همان گياهان مىرويد كه در آن [چارپايانتان را] مىچرانيد (۱۰)
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
﴿۱۱﴾
با آن براى شما زراعت و زيتون و خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] مىروياند، بىگمان در اين براى انديشهوران مايه عبرتى هست (۱۱)
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
﴿۱۲﴾
و براى شما شب و روز و خورشيد و ماه را رام كرد، و ستارگان به فرمان او رام شدهاند، بىگمان در اين براى خردورزان مايه عبرتى هست (۱۲)
وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ
﴿۱۳﴾
و آنچه در زمين براى شما رنگارنگ آفريد، بىگمان در اين براى پندگيران مايه عبرتى هست (۱۳)
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
﴿۱۴﴾
او كسى است كه دريا را رام كرد تا از [صيد] آن گوشتى تر و تازه بخوريد و از آن زيورهايى بيرون آوريد كه آنها را "مىپوشيد" و كشتىها را مىبينى كه در آن دريا شكافند، و چنين كرد تا از فضل و كرم او معاش خود فراهم آوريد و باشد كه سپاس بگزاريد (۱۴)
وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
﴿۱۵﴾
و كوهها را در زمين بيفكند تا شما را نجنباند و نيز رودها و راههايى [پديد آورد] باشد كه راه يابيد (۱۵)
وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ
﴿۱۶﴾
و نيز نشانههايى [ديگر]، و آنان با نظر به ستارگان [در دريا] راه مىيابند (۱۶)
أَفَمَنْ يَخْلُقُ كَمَنْ لَا يَخْلُقُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
﴿۱۷﴾
پس آيا كسى كه مىآفريند همانند كسى است كه نمىآفريند؟ آيا پند نمىگيريد؟ (۱۷)
وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۸﴾
و اگر نعمت الهى را بشماريد، نمىتوانيد آن را [چنانكه هست] شمارش كنيد، بىگمان خداوند آمرزگار مهربان است (۱۸)
وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ
﴿۱۹﴾
و خداوند آنچه پنهان و آنچه آشكار مىداريد، مىداند (۱۹)
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
﴿۲۰﴾
و كسانى كه [مشركان به ناحق] به جاى خداوند مىپرستند، چيزى نيافريدهاند و خودشان آفريده شدهاند (۲۰)
أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
﴿۲۱﴾
[اينان] مردگانى بىجانند، و خود نمىدانند كه چه هنگام برانگيخته خواهند شد (۲۱)
إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ
﴿۲۲﴾
خداى شما خدايى يگانه است، و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، دلهايشان انكارگر است و خود مستكبرند (۲۲)
لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ
﴿۲۳﴾
حقا كه خداوند آنچه پوشيده و آنچه آشكار مىدارند، مىداند، [و] او مستكبران را دوست ندارد (۲۳)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۲۴﴾
و چون به ايشان گويند پروردگارتان چه نازل كرده است؟ گويند اين افسانههاى پيشينيان است (۲۴)
لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ
﴿۲۵﴾
تا سرانجام هم بار گناهان خودشان را به تمامى در روز قيامت بر دوش كشند و هم بخشى از بارگناهان كسانى را كه از روى نادانى گمراهشان كردهاند، هان چه بد است آنچه بر دوش مىكشند (۲۵)
قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ
﴿۲۶﴾
كسانى هم كه [بر همين شيوه و] پيش از آنان بودند، مكرورزيدند، آنگاه فرمان خداوند در رسيد كه بنيادشان را از پايه برانداخت و سقف از فرازشان بر آنان فرود آمد، و عذاب از جايى كه انديشهاش را نمىكردند، بر سرشان نازل شد (۲۶)
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ
﴿۲۷﴾
سپس در روز قيامت آنان را خوار سازد و فرمايد كجا هستند شريكان من كه شما درباره آنان مناقشه مىكرديد؟ دانشوران گويند امروز خوارى و عذاب نصيب كافران است (۲۷)
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۲۸﴾
كسانى كه فرشتگان جانشان را مىگيرند و آنان بر خود ستم روا داشتهاند، از در تسليم درآيند [و گويند] ما هيچ بد و بيراهى نكردهايم، ولى بىگمان خداوند به آنچه كردهايد، داناست (۲۸)
فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ
﴿۲۹﴾
پس، از دروازههاى جهنم وارد شويد، و جاودانه در آن خواهيد بود، و جايگاه متكبران چه بد است (۲۹)
وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ
﴿۳۰﴾
و به پرهيزگاران گويند پروردگارتان چه نازل كرده است؟ گويند [آنچه نازل كرده است] خير است، براى نيكوكاران در اين دنيا نيكى است و سراى آخرت بهتر است، و سراى پرهيزگاران چه نيكوست (۳۰)
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ
﴿۳۱﴾
همان بهشتهاى عدن كه به آن در آيند، كه جويباران از فرودست آن جارى است، در آنجا هر چه خواهند برايشان هست، خداوند بدين گونه به پرهيزگاران پاداش مىدهد (۳۱)
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۳۲﴾
كسانى [از مؤمنان] كه پاكند چون فرشتگان جانشان را بگيرند گويند سلام بر شما، به خاطر كار و كردارتان وارد بهشت شويد (۳۲)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
﴿۳۳﴾
انتظارى جز اين ندارند كه فرشتگان به نزد آنان بيايند يا امر پروردگارت نازل گردد، كسانى هم كه پيش از آنان بودند، به همين شيوه رفتار كردند، و خداوند به آنان ستم نكرد، بلكه خود بر خويشتن ستم كردند (۳۳)
فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۳۴﴾
كيفر آنچه كرده بودند، گريبانگيرشان شد، و [كيفر] آنچه به ريشخند گرفته بودند، فراگيرشان شد (۳۴)
وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
﴿۳۵﴾
و مشركان گفتند اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان چيزى را جز او نمىپرستيديم، و چيزى را جز به امر او حرام نمىكرديم، پيشينيان آنان هم به همين شيوه رفتار كردند، و آيا جز پيامرسانى آشكار چيزى بر عهده پيامبران است؟ (۳۵)
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
﴿۳۶﴾
و به راستى كه در ميان هر امتى پيامبرى برانگيختيم [تا بگويند] كه خداوند را بپرستيد و از طاغوت پرهيز كنيد و از ايشان كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده و از ايشان كسانى هستند كه سزاوار گمراهىاند، پس در روى زمين سير و سفر كنيد و بنگريد كه سرانجام دروغ دارندگان چگونه بوده است (۳۶)
إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ
﴿۳۷﴾
اگر بر هدايت آنان حريص باشى [بدان] كه خداوند كسى را كه بيراه گذارد، به راه نمىآورد، و ايشان ياورى ندارند (۳۷)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۳۸﴾
و سختترين سوگندهايشان را به نام خدا مىخوردند كه خداوند كسانى را كه مردهاند، از نو زنده نخواهد كرد، آرى [خواهد كرد]، اين است وعدهاى كه به حق بر عهده اوست، ولى بيشترينه مردم نمىدانند (۳۸)
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ
﴿۳۹﴾
تا سرانجام براى آنان [حقيقت] آنچه را اختلاف دارند روشن سازد و تا كافران بدانند كه دروغگو بودهاند (۳۹)
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
﴿۴۰﴾
سخن ما درباره چيزى كه ارادهاش را كردهايم فقط اين است كه به آن مىگوييم موجود شو، و بىدرنگ موجود مىشود (۴۰)
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
﴿۴۱﴾
و كسانى كه پس از ستم ديدنشان، در راه خدا هجرت كردهاند، در دنيا، [در سرا و سرزمين] نيكويى جايشان مىدهيم و اگر بدانند بىگمان پاداش اخروى بزرگتر است (۴۱)
الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
﴿۴۲﴾
همانان كه شكيبايىورزيده و بر پروردگارشان توكل كردهاند (۴۲)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
﴿۴۳﴾
و ما پيش از تو جز مردانى كه به آنان وحى مىكرديم، نفرستادهايم، پس اگر نمىدانيد از پژوهندگان كتابهاى آسمانى بپرسيد (۴۳)
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
﴿۴۴﴾
[و آنان را] همراه با پديدههاى شگرف و كتابهاى آسمانى [فرستاديم]، و بر تو قرآن را نازل كرديم، تا براى مردم آنچه بر ايشان نازل شده است، روشن كنى و باشد كه انديشه كنند (۴۴)
أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ
﴿۴۵﴾
آيا كسانى كه بدسگالى كردهاند ايمناند از اينكه خداوند ايشان را [ناگهان] به زمين فرو برد، يا از جايى كه انديشهاش را نمىكنند، عذاب بر سرشان فرود آيد؟ (۴۵)
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ
﴿۴۶﴾
يا [خداوند] در [گرماگرم] گشت و گذارشان فروگيردشان و گزير و گريزى ندارند (۴۶)
أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
﴿۴۷﴾
يا ايشان را در عين ترس و لرز فرو گيرد، [پس] پروردگارتان رئوف و مهربان است (۴۷)
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ
﴿۴۸﴾
آيا در آنچه خداوند آفريده است نمىنگرند كه سايههايشان از راست و چپ مىگسترد و فروتنانه به درگاه خداوند سجده مىكنند؟ (۴۸)
وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
﴿۴۹﴾
هر آن جنبندهاى كه در آسمانها و آنچه در زمين است، و فرشتگان به درگاه خدا سجده مىبرند و گردنكشى نمىكنند (۴۹)
يَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
﴿۵۰﴾
از پروردگارشان، كه بر آنان محيط است، مىترسند و آنچه دستور يافتهاند، انجام مىدهند (۵۰)
وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
﴿۵۱﴾
و خداوند فرمود قائل به دو خدا مباشيد، جز اين نيست كه او خداى يگانه است، پس از من پروا كنيد (۵۱)
وَلَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ
﴿۵۲﴾
و آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست، و دين پايدار از آن اوست، آيا از غير خداوند پروا داريد؟ (۵۲)
وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ
﴿۵۳﴾
و هر نعمتى كه داريد، از جانب خداوند است، سپس چون به شما رنجى رسد به درگاه او مىناليد (۵۳)
ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ
﴿۵۴﴾
و چون رنج را از شما باز دارد، آنگاه گروهى از شما براى پروردگارشان شريك مىآورند (۵۴)
لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
﴿۵۵﴾
تا سرانجام [ناسپاسان] در حق آنچه به ايشان بخشيدهايم، ناسپاسى كنند، اينك بهرهمند شويد، زودا كه بدانيد (۵۵)
وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ
﴿۵۶﴾
و براى بىشعوران [بتان]، بهرهاى از آنچه روزيشان دادهايم، [نذر و] تعيين مىكنند، به خدا كه درباره آنچه افتراء مىزنيد، از شما پرسش خواهد شد (۵۶)
وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُمْ مَا يَشْتَهُونَ
﴿۵۷﴾
و براى خداوند دخترانى قائل مىشوند، منزه است او، و براى خودشان هر چه بخواهند (۵۷)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ
﴿۵۸﴾
و چون يكى از ايشان را از دختر [زادن همسرش] خبر دهند، چهرهاش [از خشم و تاسف] سياه شود و تاسف خود را فرو خورد (۵۸)
يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
﴿۵۹﴾
از ناگوارى خبرى كه به او دادهاند، از قوم خود پنهان شود [و با خود بينديشد] آيا او را به خوارى و زارى نگه دارد، يا [زنده] به خاك بسپارد، هان چه بد است برداشت و برخورد آنان (۵۹)
لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۶۰﴾
وصف بد، سزاوار بىايمانان به آخرت، و وصف والا سزاوار خداوند است، و او پيروزمند فرزانه است (۶۰)
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ
﴿۶۱﴾
و اگر خداوند مردمان را به خاطر گناه [و شرك]شان فرو مىگرفت، جنبندهاى بر روى زمين باقى نمىماند، بلكه آنان را تا زمانى معين واپسمىدارد، و چون اجلشان فرارسد، نه ساعتى پس و نه ساعتى پيش افتند (۶۱)
وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ
﴿۶۲﴾
و براى خداوند چيزى را كه خودشان هم خوش ندارند قائل مىشوند و به زبانشان به دروغ مدعى مىشوند كه بهشت از آن آنان است، حقا كه آتش [دوزخ] نصيب آنان است و ايشان [در اين راه] پيشتازند (۶۲)
تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۶۳﴾
به خدا كه براى امتهاى پيش از تو هم [پيامبرانى] فرستاديم، آنگاه شيطان اعمالشان را در نظرشان بياراست و آن روز او سرور ايشان است و عذابى دردناك [در پيش] دارند (۶۳)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
﴿۶۴﴾
و قرآن را جز براى اين بر تو فرو نفرستاديم كه [حقيقت] آنچه را اختلاف دارند، برايشان روشن كنى، و براى آنكه براى اهل ايمان رهنمود و رحمت باشد (۶۴)
وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
﴿۶۵﴾
و خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده كرد، بىگمان در اين براى سخن شنوايان مايه عبرت هست (۶۵)
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ
﴿۶۶﴾
و در چارپايان براى شما عبرتى است كه از شكمهايشان، از ميان سرگين و خون، شيرى پاك به شما مىنوشانيم، كه گواراى آشامندگان است (۶۶)
وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
﴿۶۷﴾
و از ميوههاى خرما و انگور هم [شراب] مستىآور و هم خوراك نيكو به دست مىآوريد، بىگمان در اين امر براى خردورزان مايه عبرتى است (۶۷)
وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ
﴿۶۸﴾
و پروردگارت به زنبور عسل الهام كرد كه از كوهها و درختان و آنچه برمىافرازند [براى خود] خانه بساز (۶۸)
ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
﴿۶۹﴾
سپس از همه ميوهها بخور و راه پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى، [آنگاه] از شكمهاى آنها شهدى رنگارنگ مىتراود كه در آن شفاى مردمان است، در اين براى انديشهوران مايه عبرتى است (۶۹)
وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
﴿۷۰﴾
و خداوند [است كه] شما را آفريده است و سپس جانتان را مىگيرد، و بعضى از شما هستند كه به حد اعلاى فرتوتى مىرسند، چندانكه پس از دانستن [بسيارى چيزها] چيزى ندانند، بىگمان خداوند داناى تواناست (۷۰)
وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
﴿۷۱﴾
و خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر در روزى برترى داده است، و برترى يافتگان بازگرداننده روزيشان به ملك يمينهايشان نيستند، تا در آن برابر شوند پس آيا به نعمت خداوند انكار مىورزند؟ (۷۱)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
﴿۷۲﴾
و خداوند براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوادگانى آفريد و به شما از خوراكهاى پاكيزه روزى داد، آيا به باطل ايمان مىآورند، و به نعمت الهى كفران مىورزند (۷۲)
وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ
﴿۷۳﴾
و به جاى خداوند چيزى را مىپرستند كه در آسمانها و زمين هيچگونه اختيار روزى آنان را ندارند و نمىتوانند داشته باشند (۷۳)
فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
﴿۷۴﴾
پس براى خداوند مثل مزنيد، چرا كه خداوند مىداند و شما نمىدانيد (۷۴)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۷۵﴾
خداوند مثلى مىزند بين بردهاى مملوك كه قدرت بر هيچ كارى ندارد و بين كسى كه از سوى خويش به او روزى نيكويى بخشيدهايم و او از همان پنهان و آشكار مىبخشد، آيا اين دو برابرند؟ سپاس خداوند را، آرى بيشترينهشان در نمىيابند (۷۵)
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۷۶﴾
و [همچنين] خداوند از دو مرد مثلى مىزند كه يكى از آن دو گنگ است و قدرت بر هيچ كارى ندارد و سربار سرور خويش است، هر جا كه مىفرستدش، خيرى به بار نمىآورد، آيا او و كسى كه به داد فرمان مىدهد و در راه راست مىرود، برابرند؟ (۷۶)
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۷۷﴾
و [علم] غيب آسمانها و زمين خداوند راست، و كار [قيام] قيامت، جز [به سرعت] چشم بر هم زدنى نيست، يا بلكه كمتر، كه خداوند بر هر كارى تواناست (۷۷)
وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
﴿۷۸﴾
و خداوند [است] كه شما را از شكمهاى مادرانتان، در حالى كه هيچ چيز نمىدانستيد، بيرون آورد، و [از پيش] براى شما گوش و چشم و قلب آفريد، باشد كه سپاس گزاريد (۷۸)
أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
﴿۷۹﴾
آيا به پرندگان ننگريستهاند كه در فضاى آسمان رام شدهاند، و كسى جز خداوند آنها را [در آن حال] نگاه نمىدارد، بىگمان در اين براى اهل ايمان مايههاى عبرت است (۷۹)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ
﴿۸۰﴾
و خداوند از خانههايتان براى شما مايه آرامش پديد آورد، و براى شما از پوستهاى چارپايان خيمههايى پديد آورد كه در روز كوچيدنتان و روز اقامتتان آن را سبكبار مىيابيد، و از پشمها و كركها و موهاى آنها اثاثيه و مايه بهرهورى تا هنگامى معين پديد آورد (۸۰)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ
﴿۸۱﴾
و خداوند براى شما از آنچه آفريده است، سايهسارها و از كوهها براى شما غارها پديد آورد، و براى شما تنپوشهايى كه شما را از گرما [و سرما] نگه دارد، و تنپوشهايى كه شما را از آسيب همديگر نگه مىدارد، بدينسان نعمتش را بر شما تمام مىكند باشد كه تسليم پيشه كنيد (۸۱)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
﴿۸۲﴾
و اگر روى برتافتند [بدان] كه بر تو پيام رسانى آشكار است (۸۲)
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ
﴿۸۳﴾
[آنان] نعمت الهى را مىشناسند، سپس انكارش مىكنند، و بيشترينهشان ناسپاسند (۸۳)
وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
﴿۸۴﴾
و روزى كه از هر امتى شاهدى برانگيزيم، سپس به كافران اجازه [عذرخواهى] داده نشود، و عذرشان را نپذيرند (۸۴)
وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ
﴿۸۵﴾
و چون ستمپيشگان عذاب را بنگرند، آنگاه نه [عذابشان] سبك گردد و نه مهلت داده شوند (۸۵)
وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِنْ دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿۸۶﴾
و چون مشركان شريكانى را كه [به جاى خداوند] قائلند بنگرند، گويند پروردگارا اينان شريكانى هستند كه ما به جاى تو مىپرستيديم، آنگاه به آنان پاسخ دهند كه شما دروغگوييد (۸۶)
وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۸۷﴾
و در چنين روزى با خداوند از در تسليم درآيند و بر ساختههايشان [بر باد رود و] از ديد آنان ناپديد شود (۸۷)
الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ
﴿۸۸﴾
كسانى كه كفرورزيدند و [مردمان را] از راه خدا باز داشتند، به خاطر فتنه و فسادشان عذابى بر عذابشان بيفزاييم (۸۸)
وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
﴿۸۹﴾
و روزى كه از هر امتى شاهدى از خودشان بر آنان برانگيزيم و تو را بر اينان شاهد آوريم [تا چه خواهند كرد] و كتاب آسمانى [قرآن] را بر تو نازل كرديم كه روشنگر همه چيز است، و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت است (۸۹)
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
﴿۹۰﴾
به راستى خداوند به عدل و احسان و اداى حق خويشاوندان فرمان مىدهد، و از ناشايستى و كار ناپسند و سركشى باز مىدارد، او شما را اندرز مىدهد باشد كه پند گيريد (۹۰)
وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
﴿۹۱﴾
و به عهد الهى چون پيمان بستيد وفا كنيد و سوگندهايتان را پس از مؤكد داشتن آنها، مشكنيد، حال آنكه خداوند را بر خود [در آن سوگندها] ضامن گرفتهايد، بىگمان خداوند از آنچه مىكنيد آگاه است (۹۱)
وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
﴿۹۲﴾
و همانند زنى مباشيد كه پشمهايى را كه مىبافت، پس از محكم داشتنش، رشته رشته وامىتافت، تا سوگندهايتان را دستاويز دغلى كنيد، به خيال اينكه امتى از امت ديگر بيشتر و پيشتر است، جز اين نيست كه خداوند به آن مىآزمايدتان، و سرانجام در روز قيامت، [حقيقت] آنچه را در آن اختلاف داشتيد برايتان روشن خواهد ساخت (۹۲)
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۹۳﴾
و اگر خداوند مىخواست شما را امت يگانهاى قرار مىداد، ولى هر كه را بخواهد بيراه مىگذارد، و هر كه را بخواهد به راه مىآورد، و از چون و چند آنچه مىكرديد، از شما خواهند پرسيد (۹۳)
وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
﴿۹۴﴾
و سوگندهايتان را دستاويز دغلى در بين خودتان قرار مدهيد كه لغزش قدمى، پس از استوارىاش پيش آيد، و به خاطر آنكه از راه خدا باز داشتيد، عذاب بچشيد و برايتان عذابى سهمگين [در پيش] است (۹۴)
وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۹۵﴾
و پيمان الهى را به بهاى ناچيزى مفروشيد، زيرا اگر بدانيد آنچه در نزد خداوند است، برايتان بهتر است (۹۵)
مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۹۶﴾
آنچه نزد شماست، به پايان مىرسد و آنچه نزد خداوند است، پاينده است، و به كسانى كه شكيبايىورزيدهاند، به بهتر از آنچه كردهاند پاداششان را مىپردازيم (۹۶)
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۹۷﴾
هر كس از مرد يا زن كه كار نيك كند و مؤمن باشد، به زندگانى پاك و پسنديدهاى زندهاش مىداريم و به بهتر از آنچه كردهاند پاداششان را مىپردازيم (۹۷)
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
﴿۹۸﴾
پس چون خواهى قرآن بخوانى، از [شر] شيطان مطرود به خداوند پناه ببر (۹۸)
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
﴿۹۹﴾
آرى او بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل كردهاند، دست ندارد (۹۹)
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ
﴿۱۰۰﴾
سلطه او فقط بر كسانى است كه دوستدارش هستند و كسانى كه به خداوند شرك مىورزند (۱۰۰)
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۱۰۱﴾
و چون آيهاى را به جاى آيه ديگر آوريم -و خداوند به آنچه نازل كرده است، آگاهتر استگويند تو فقط افترازنى، چنين نيست بلكه بيشترينهشان در نمىيابند (۱۰۱)
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
﴿۱۰۲﴾
بگو آن را روحالقدس [جبرئيل] به راستى و درستى از سوى پروردگارت نازل كرده است، تا مؤمنان را ثابتقدم بدارد و براى مسلمانان رهنمود و بشارتى باشد (۱۰۲)
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ
﴿۱۰۳﴾
و به خوبى مىدانيم كه ايشان مىگويند همانا بشرى او را آموزش مىدهد [حاشا، چرا كه] زبان كسى كه اينان كژانديشانه ادعا مىكنند، گنگ و بيگانه است و اين زبان [زبان قرآن] عربى [شيوا و] روشن است (۱۰۳)
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لَا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۱۰۴﴾
كسانى كه به آيات الهى ايمان ندارند، خداوند هدايتشان نمىكند و عذابى دردناك [در پيش] دارند (۱۰۴)
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ
﴿۱۰۵﴾
جز اين نيست كه دروغپردازى را كسانى مىكنند كه به آيات الهى ايمان ندارند و اينان دروغگو هستند (۱۰۵)
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
﴿۱۰۶﴾
هر كس كه بعد از ايمانش به خداوند كفرورزد [بازخواست شود] مگر كسى كه وادار شود، و دلش به ايمان آرام و استوار باشد، ولى كسانى كه دل بر كفر نهاده باشند، خشم خداوند بر آنان است و عذابى سهمگين [در پيش] دارند (۱۰۶)
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
﴿۱۰۷﴾
اين از آن است كه ايشان زندگى دنيا را از آخرت خوشتر دارند، و خداوند خدانشناسان را هدايت نمىكند (۱۰۷)
أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
﴿۱۰۸﴾
اينان كسانى هستند كه خداوند بر دلها و گوشها و ديدگانشان مهر نهاده است و اينانند كه غافلند (۱۰۸)
لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ
﴿۱۰۹﴾
حقا كه ايشان در آخرت زيانكارند (۱۰۹)
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۱۰﴾
از سوى ديگر، پروردگارت در حق كسانى كه پس از شكنجه ديدن، هجرت كردند، سپس به جهاد پرداختند و شكيبايى پيشه كردند، بدان كه پروردگارت پس از آن آمرزگار مهربان است (۱۱۰)
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
﴿۱۱۱﴾
روزى [فرارسد] كه هر كس [فقط] به دفاع از خويش بپردازد، و جزاى هركسى بر وفق كارى كه كرده است، تمام و كمال داده شود، و بر ايشان ستم نرود (۱۱۱)
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ
﴿۱۱۲﴾
و خداوند [اهل] شهرى را مثل زند كه امن و آسوده به سر مىبرد و روزى آن از هر سو به خوشى و فراوانى مىرسيد، آنگاه به نعمتهاى الهى كفرانورزيد، و سپس خداوند به كيفر كار و كردارشان بلاى فراگير گرسنگى و ناامنى را به آنان چشانيد (۱۱۲)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ
﴿۱۱۳﴾
و به راستى كه پيامبرى از خودشان به سوى آنان آمد، آنگاه او را دروغزن انگاشتند، و سرانجام در حالى كه ستمكار [مشرك] بودند، عذاب آنان را فرو گرفت (۱۱۳)
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
﴿۱۱۴﴾
از آنچه خداوند روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد، و اگر فقط او را مىپرستيد، بر نعمت الهى شكر كنيد (۱۱۴)
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۱۵﴾
بدانيد [كه خداوند] بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نامى جز نام خدا [به هنگام ذبحش] برده باشند، حرام كرده است، اما اگر كسى درمانده شود، و تجاوزكار و زياده خواه نباشد [و از آنها بخورد، بداند كه] خداوند آمرزگار مهربان است (۱۱۵)
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ
﴿۱۱۶﴾
و با هر دروغى كه به زبانتان مىآيد، مگوييد كه اين حلال است و اين حرام، تا بر خداوند دروغ بسته باشيد، زيرا كسانى كه بر خداوند دروغ ببندند رستگار نمىشوند (۱۱۶)
مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۱۱۷﴾
برخوردارى اندكى است و [سپس] بر ايشان عذابى دردناك [در پيش] است (۱۱۷)
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
﴿۱۱۸﴾
و بر يهوديان، آنچه را پيشتر بر تو خواندهايم، حرام كردهايم، و ما در حق ايشان ستم نكرديم، بلكه خود بر خويشتن ستم كردند (۱۱۸)
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۱۹﴾
آنگاه پروردگارت در حق كسانى كه از روى نادانى مرتكب كار ناشايستى شدهاند، و سپس توبه و درستكارى كردهاند، پس از آن، آمرزگار مهربان است (۱۱۹)
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۲۰﴾
بىگمان ابراهيم پيشوايى فروتن در برابر خداوند و پاكدين بود و از مشركان نبود (۱۲۰)
شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۱۲۱﴾
كه در برابر نعمتهاى او سپاسگزار بود [و خداوند] او را برگزيد و به راه راست هدايت كرد (۱۲۱)
وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۱۲۲﴾
و به او در دنيا نيكى بخشيديم و او در آخرت هم از شايستگان است (۱۲۲)
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۲۳﴾
سپس به تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم پاكدين پيروى كن كه از مشركان نبود (۱۲۳)
إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
﴿۱۲۴﴾
حرمت نهادن به شنبه [ سبت] فقط بر كسانى مقرر شد كه در آن [و در صيد ماهى و نظاير آن] اختلافورزيدند، و بىگمان پروردگارت در روز قيامت در آنچه اختلاف مىداشتند، در ميان آنان داورى خواهد كرد (۱۲۴)
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
﴿۱۲۵﴾
به راه پروردگارت با حكمت و پند[هاى] پسنديده فراخوان، و با آنان به شيوهاى كه بهتر است مجادله [و مقابله] كن، چرا كه پروردگارت داناتر است كه چه كسانى از راه او به در افتادهاند و هم او به رهيافتگان داناتر است (۱۲۵)
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ
﴿۱۲۶﴾
و اگر خواستيد كسى را مكافات كنيد، نظير آنچه مكافات ديدهايد، مكافات دهيد، و اگر شكيبايى [و خويشتندارى]ورزيد، بدانيد كه اين شيوه براى شكيبايان بهتر است (۱۲۶)
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ
﴿۱۲۷﴾
شكيبايى پيشه كن و شكيبايى تو جز به توفيق الهى نيست و بر آنان اندوه مخور و از مكرى كه مىورزند دلتنگ مباش (۱۲۷)
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ
﴿۱۲۸﴾
بىگمان خداوند با پرهيزگاران و نيكوكاران است (۱۲۸)
|
||