بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
﴿۸۲﴾
يهوديان و مشركان را دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان [مسلمانان] مىيابى، همچنين مهربانترين مردم را نسبت به مؤمنان [مسلمانان] كسانى مىيابى كه مىگويند ما مسيحى هستيم، اين از آن است كه در ميان ايشان كشيشان و راهبانى [حقپرست] هستند و نيز از آن روى است كه كبرنمىورزند (۸۲)
وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
﴿۸۳﴾
و [اينان] چون آنچه به پيامبر [اسلام] نازل شده است، بشنوند، مىبينى كه چشمانشان از اشك لبريز مىشود از آنكه حق را مىشناسند، [و] مىگويند پروردگارا ما ايمان آوردهايم، ما را در زمره گواهان بنويس (۸۳)
وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ
﴿۸۴﴾
و چرا به خداوند و حق و حقيقتى كه براى همه ما نازل شده است، ايمان نياوريم و حال آنكه اميد داريم كه پروردگارمان ما را در زمره شايستگان درآورد (۸۴)
فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ
﴿۸۵﴾
و خداوند نيز به پاداش اين سخن كه گفتند بوستانهايى كه جويباران از فرودست آن جارى است، نصيبشان مىسازد كه جاودانه در آن خواهند بود و اين پاداش نيكوكاران است (۸۵)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ
﴿۸۶﴾
و كسانى كه كفرورزيدند و آيات ما را دروغ انگاشتند، دوزخىاند (۸۶)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
﴿۸۷﴾
اى مؤمنان چيزهاى پاك و پسنديدهاى را كه خداوند بر شما روا داشته است، ناروا مشماريد، و از حد مگذريد كه خداوند تجاوزكاران را دوست ندارد (۸۷)
وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ
﴿۸۸﴾
و از آنچه خداوند به شما روزى داده است و پاك و پاكيزه است بخوريد و از خداوندى كه به او ايمان داريد پروا داشته باشيد (۸۸)
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
﴿۸۹﴾
خداوند شما را در سوگندهاى بيهوده [و بىاختيار] بازخواست نمىكند، ولى در سوگندهايى كه [آگاهانه] مىخوريد [و مىشكنيد] مؤاخذه مىكند، كفاره [شكستن] آن اطعام ده بينواست از ميانگين آنچه به خانواده خود مىخورانيد، يا لباس آنان، يا آزاد كردن يك برده، و هركس كه [اينها را] نيابد، بر اوست كه سه روز روزه بگيرد، اين كفاره سوگندهاى شماست كه مىخوريد [و مىشكنيد]، سوگندهاى خود را حفظ كنيد، خداوند بدين گونه آيات خويش را بر شما روشن مىسازد، باشد كه سپاس بگزاريد (۸۹)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
﴿۹۰﴾
اى مؤمنان شراب و قمار و انصاب و ازلام پليد و عمل شيطانى است، از آن پرهيز كنيد باشد كه رستگار شويد (۹۰)
إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ
﴿۹۱﴾
همانا شيطان مىخواهد در پرداختن به شراب و قمار، بين شما دشمنى و كينه بيندازد، و شما را از ياد خداوند و از نماز بازدارد، آيا دستبردار هستيد؟ (۹۱)
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
﴿۹۲﴾
و از خداوند و پيامبر اطاعت كنيد و پروا داشته باشيد، و اگر رويگردان شديد بدانيد كه وظيفه پيامبر ما پيامرسانى آشكار است (۹۲)
لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
﴿۹۳﴾
بر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، چون تقوا ورزند و ايمان داشته باشند و كارهاى شايسته كنند، سپس همچنان تقوا ورزند و ايمان داشته باشند، و همواره تقوا ورزيده و نيكوكارى كنند، در آنچه در گذشته [خمر] خوردهاند، گناهى بر آنان نيست، و خداوند نيكوكاران را دوست دارد (۹۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۹۴﴾
اى مؤمنان خداوند شما را به صيدى كه در دسترس و نيزهرس شما هست، مىآزمايد، تا معلوم بدارد كه چه كسى در نهان از او مىترسد، و هركس كه پس از اين از حد درگذرد، عذابى دردناك [درپيش] دارد (۹۴)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ
﴿۹۵﴾
اى مؤمنان در حالى كه محرم هستيد شكار را نكشيد و هركس از شما كه عمدا آن را بكشد، بر اوست كه به كيفر اين كار نظير آنچه كشته است از چارپايان، كه دو [داور] عادل از شما به همانندى آن حكم دهند، در حول و حوش كعبه قربانى كند، يا بايد كفارهاى بدهد [كه عبارت است از] طعام [شصت] بينوا يا برابر با آن [شصت روز] روزه بگيرد، تا كيفر كار [نادرست] خود را بچشد، و خداوند از گذشتهها گذشته است، ولى هركس كه بازگردد، خداوند از او انتقام مىگيرد، و خداوند پيروزمند دادستان است (۹۵)
أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿۹۶﴾
صيد دريايى و خوردن آن براى شما حلال شده است، تا هم شما و هم كاروانيان [غير محرم] از آن برخوردار شويد، و صيد بيابانى مادام كه محرم هستيد، بر شما حرام است، و از خدايى كه به نزد او محشور مىشويد پروا داشته باشيد (۹۶)
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۹۷﴾
خداوند [زيارت] كعبه را كه بيتالحرام است، و نيز ماه[هاى] حرام را و [رسم] قربانيهاى نشاندار و قربانيهاى قلادهدار، همه را مايه قوام [دين و دنياى] مردم قرار داده است، آرى تا بدانيد خداوند هر چه را كه در آسمانها و زمين است مىداند و به هر چيزى آگاه است (۹۷)
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۹۸﴾
بدانيد كه خداوند سخت كيفر و همچنين خداوند آمرزگار مهربان است (۹۸)
مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ
﴿۹۹﴾
جز پيامرسانى چيزى بر عهده پيامبر نيست، و خداوند آنچه آشكار مىداريد و آنچه پنهان مىداريد، مىداند (۹۹)
قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
﴿۱۰۰﴾
بگو پليد و پاك برابر نيستند ولو اينكه فراوانى پليد تو را به شگفتى اندازد، اى خردمندان از خداوند پروا كنيد باشد كه رستگار شويد (۱۰۰)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
﴿۱۰۱﴾
اى مؤمنان از چيزهايى پرس و جو نكنيد كه چون بر شما آشكار شود، شما را اندوهگين كند، و اگر در زمانى كه قرآن نازل مىگردد، پرس و جو كنيد، [حكم و تكليف شاق آن] بر شما آشكار مىگردد، خداوند از گذشتهها گذشته است و خدا آمرزگار مهربان است (۱۰۱)
قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ
﴿۱۰۲﴾
قومى كه پيش از شما بودند، نظير آن [مساله] ها را پرسيدند، سپس به همان سبب كافر شدند (۱۰۲)
مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
﴿۱۰۳﴾
خداوند نه در مورد بحيره و نه سائبه و نه وصيله، و نه حامى حكمى مقرر نداشته است، ولى كافران بر خداوند دروغ مىبندند و بيشترشان تعقل نمىكنند (۱۰۳)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ
﴿۱۰۴﴾
و چون به ايشان گفته شود از آنچه خداوند نازل كرده است و از پيامبر پيروى كنيد، گويند آنچه نياكانمان را بر آن يافتهايم، براى ما كافى است، حتى اگر نياكانشان چيزى ندانسته و راهى نيافته باشند؟ (۱۰۴)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۱۰۵﴾
اى مؤمنان شما مسؤوليت [حفظ و هدايت] خودتان را داريد، چون شما راهيافته باشيد، كسى كه به بيراهه رفته باشد، زيانى به شما نمىرساند، بازگشت همگى شما به سوى خداوند است، آنگاه شما را از [حقيقت و نتيجه] آنچه انجام دادهايد، آگاه مىسازد (۱۰۵)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ
﴿۱۰۶﴾
اى مؤمنان چون يكى از شما را مرگ فرا رسد، به هنگام وصيت بايد دو تن از عادلان خودتان [مسلمانان]، يا اگر در سفر دچار مصيبت مرگ شديد، دو تن از غير خودتان [اهل كتاب] شاهد و حاضر باشند، و اگر در حق آنان شك داريد، آنان را نگاه داريد تا بعد از نماز به خداوند سوگند ياد كنند كه ما آن [شهادت يا سوگند خود] را به هيچ قيمتى نمىفروشيم، اگر چه به سود خويشاوندمان باشد، و شهادت الهى را پنهان نمىكنيم، كه در غير اين صورت از گناهكاران خواهيم بود (۱۰۶)
فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ
﴿۱۰۷﴾
و اگر معلوم شود كه آنان مرتكب گناه [خيانت] شدهاند، آنگاه دو تن از كسانى كه بر آنان جفا رفته است و از نزديكان [متوفى] هستند به جاى آنان قيام كنند، و به خداوند سوگند بخورند كه شهادت ما از شهادت آن دو درستتر است و ما از حق تجاوز نمىكنيم و در غير اين صورت از ستمكاران خواهيم بود (۱۰۷)
ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ
﴿۱۰۸﴾
اين نزديكتر است به آنكه شهادت چنانكه بايد و شايد ادا شود، يا شاهدان بترسند كه مبادا سوگندى بعد از سوگند آنان [و بر خلاف آنان] به ميان آيد، و از خداوند پروا كنيد و گوش شنوا داشته باشيد و [بدانيد كه] خداوند نافرمانان را هدايت نمىكند (۱۰۸)
يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
﴿۱۰۹﴾
روزى [فرارسد] كه خداوند پيامبران را گرد آورد و بپرسد كه [امتتان] چه پاسخى به شما دادند؟ گويند ما علمى [به حقيقت امر] نداريم، تويى كه داناى رازهاى نهانى (۱۰۹)
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
﴿۱۱۰﴾
چنين بود كه خداوند گفت اى عيسى بن مريم نعمتم را بر خود و بر مادرت به يادآور كه تو را به روحالقدس يارى دادم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى، و ياد كن كه به تو كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم، و ياد كن كه به اذن من از گل چيزى به هيئت پرنده مىساختى و در آن مىدميدى و آن به اذن من پرنده [اى جاندار] مىشد و به اذن من نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مىبخشيدى و ياد كن كه مردگان را به اذن من زنده [از گور] بيرون مىآوردى، و ياد كن كه چون براى بنىاسرائيل معجزاتى آوردى [آسيب و آزار] آنان را از تو بازداشتم، آنگاه كفرپيشگان ايشان مىگفتند اين جز جادوى آشكار نيست (۱۱۰)
وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ
﴿۱۱۱﴾
و چنين بود كه به حواريون الهام كردم كه به من و پيامبرم ايمان آوريد، گفتند ايمان آورديم و گواه باش كه ما فرمانبرداريم (۱۱۱)
إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
﴿۱۱۲﴾
و چنين بود كه حواريون گفتند اى عيسى بن مريم آيا پروردگارت مىتواند براى ما مائدهاى از آسمان نازل كند؟ گفت اگر مؤمنيد از خداوند پروا كنيد (۱۱۲)
قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ
﴿۱۱۳﴾
گفتند مىخواهيم از آن بخوريم و دلهايمان آرام گيرد و بدانيم كه به ما راست گفتهاى و خود از گواهان آن باشيم (۱۱۳)
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
﴿۱۱۴﴾
عيسى بن مريم گفت بار پروردگارا براى ما مائدهاى از آسمان نازل فرما كه عيدى براى امروزيان و آيندگانمان و معجزهاى از تو باشد، و به ما روزى ببخش كه تو بهترين روزىدهندگانى (۱۱۴)
قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ
﴿۱۱۵﴾
خداوند گفت من فرو فرستنده آن بر شما هستم، ولى پس از آن اگر كسى از شما انكارورزد او را به چنان عذابى دچار مىسازم كه هيچيك از جهانيان را نكرده باشم (۱۱۵)
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
﴿۱۱۶﴾
و چنين بود كه خداوند گفت اى عيسى بن مريم آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟ گفت پاكا كه تويى مرا نرسد كه چيزى را كه حد من و حق من نيست گفته باشم، اگر گفته بودم بىشك مىدانستى كه آنچه در ذات من است مىدانى و من آنچه در ذات توست نمىدانم، تويى كه داناى رازهاى نهانى (۱۱۶)
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
﴿۱۱۷﴾
به آنان چيزى جز آنچه به من فرمان دادهاى نگفتهام گفتهام كه خداوند را كه پروردگار من و پروردگار شماست بپرستيد، و مادام كه در ميان آنان بودم بر آنان شاهد و ناظر بودم و چون روح مرا گرفتى تو خود [ناظر و] نگاهبان آنان بودى و تو بر همه چيز شاهدى (۱۱۷)
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۱۱۸﴾
اگر آنان را عذاب كنى، بندگان تو هستند، و اگر از آنان درگذرى تو پيروزمند فرزانهاى (۱۱۸)
قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
﴿۱۱۹﴾
خداوند فرمود امروز روزى است كه راستگويان را راستى و درستىشان سود رساند، براى آنان بوستانهايى [بهشتى] است كه جويباران از فرودست آن جارى است، و جاودانه در آنند و هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنان از خداوند خشنودند، و اين رستگارى بزرگ است (۱۱۹)
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۱۲۰﴾
فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن خداوند است، و او بر هر كارى تواناست (۱۲۰)
سوره ۶: الأنعام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ
﴿۱﴾
سپاس خداوندى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكى و روشنايى را پديد آورد، آنگاه كافران براى پروردگارشان شريك قائل مىشوند (۱)
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ
﴿۲﴾
او كسى است كه شما را از گل آفريد، سپس [شما را در دنيا] عمرى مقرر داشت، و [براى آخرت] سر رسيدى در علم اوست، آنگاه [بعضى از شما] ترديد مىورزيد (۲)
وَهُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ
﴿۳﴾
و او در آسمانها و زمين خداست، نهان و آشكاراى شما و كار و كردارتان را مىداند (۳)
وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ
﴿۴﴾
هيچ آيهاى از آيات پروردگارشان براى آنان [مشركان] نيامد مگر آنكه از آن رويگردان بودند (۴)
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۵﴾
و حق را چون بر ايشان نازل شد، دروغ انگاشتند، به زودى [حقيقت] اخبار آنچه بدان استهزاء كردند، بر ايشان آشكار خواهد شد (۵)
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ
﴿۶﴾
آيا نينديشيدهاند كه پيش از آنان چه بسيار اقوامى را كه به آنان در روى زمين امكان و اقتدارى داده بوديم كه به شما نداده بوديم، نابود كرديم و براى آنان بسى باران [و بركت] از آسمان نازل كرديم و چه رودها كه از براى آنان جارى ساختيم، آنگاه آنان را به كيفر گناهانشان نابود كرديم و بعد از آنان قومى ديگر پديد آورديم (۶)
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
﴿۷﴾
و اگر كتابى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مىكرديم و آنان با دستان خويش آن را لمس مىكردند، باز هم كافران مىگفتند اين جز جادوى آشكارى نيست (۷)
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ
﴿۸﴾
و گفتند چرا فرشتهاى بر او نازل نمىشود؟ و اگر فرشتهاى نازل مىكرديم، كار به پايان رسيده بود، و ديگر مجال و مهلتى نمىيافتند (۸)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ
﴿۹﴾
و اگر او [پيامبر] را فرشتهاى مىگردانديم، آن [فرشته] را به صورت مردى در مىآورديم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مىساختيم (۹)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۱۰﴾
و پيش از تو پيامبرانى را كه بودند استهزاء كردند، و كيفر استهزايشان بر سر ريشخندكنندگانشان فرود آمد (۱۰)
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
﴿۱۱﴾
بگو در زمين سير و سفر كنيد، سپس بنگريد كه سرانجام دروغ انگاران چگونه بوده است (۱۱)
قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۱۲﴾
بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست؟ [و در پاسخ] بگو از آن خداوند است، كه بر خود رحمت را مقرر داشته است، [و] در روز قيامت، كه در فرارسيدن آن شكى نيست، شما را گرد مىآورد، كسانى كه بر خود زيان زدهاند، ايمان نمىآورند (۱۲)
وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
﴿۱۳﴾
و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست، و او شنواى داناست (۱۳)
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۴﴾
بگو آيا غير از خداوند را سرور خود گيرم كه آفرينشگر آسمانها و زمين است؟ و كسى است كه به همگان روزى مىخوراند و خود روزى نمىخورد بگو به من فرمان داده شده است كه نخستين كسى باشم كه سر [به طاعت و توحيد] مىنهد و [به من گفته شده است كه] هرگز از مشركان مباش (۱۴)
قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
﴿۱۵﴾
بگو اگر از حكم پروردگارم سركشى كنم از عذاب روز بزرگ مىترسم (۱۵)
مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ
﴿۱۶﴾
هركس كه در چنين روزى [بلا] از او بگردد، به راستى [خداوند] بر او رحمت آورده است، و اين رستگارى آشكارى است (۱۶)
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۱۷﴾
و اگر خداوند بلايى به تو برساند، بازدارندهاى جز خود او براى آن وجود ندارد، و اگر بخواهد خيرى به تو برساند بدان كه او بر هر كارى تواناست (۱۷)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
﴿۱۸﴾
و او بر بندگان خود چيره است و او فرزانه آگاه است (۱۸)
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ
﴿۱۹﴾
بگو [و بپرس] شهادت چه كسى برتر است، بگو خدا كه بين ما و شما گواه است، و اين قرآن بر من وحى مىشود كه بدان شما را و هر كس را كه [اين پيام] به او برسد، هشدار دهم، آيا شما شهادت مىدهيد كه خدايان ديگرى در جنب خداوند وجود دارد؟ بگو من چنين شهادتى نمىدهم، بگو همانا او خداى يگانه است، و من از شريكى كه مىآوريد، برى و بركنارم (۱۹)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۲۰﴾
اهل كتاب او [پيامبر] را به همان گونه مىشناسند كه فرزندانشان را مىشناسند، كسانى كه بر خود زيان زدهاند ايمان نمىآورند (۲۰)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
﴿۲۱﴾
و كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد يا آيات او را دروغ انگارد، آرى ستمكاران [مشركان] رستگار نمىشوند (۲۱)
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ
﴿۲۲﴾
و روزى كه همه آنان را گرد آوريم، آنگاه به مشركان گوييم كه شركايتان كه ادعا مىكرديد كجا هستند؟ (۲۲)
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ
﴿۲۳﴾
آنگاه عاقبت شرك آنان جز اين نيست كه مىگويند سوگند به خدا، پروردگارمان كه ما مشرك نبوديم (۲۳)
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۲۴﴾
بنگر چگونه بر خود دروغ مىبندند و بر ساختههايشان بر باد رفته است (۲۴)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۲۵﴾
و از ايشان كسانى هستند كه [به ظاهر] به تو گوش مىدهند، و ما بر دلهايشان پردههايى كشيدهايم كه آن را درنيابند و در گوش آنان سنگينىاى نهادهايم، و اگر هر معجزهاى ببينند به آن ايمان نمىآورند، و چون به نزد تو آيند با تو مجادله مىكنند و كافران مىگويند اين جز افسانههاى پيشينيان نيست (۲۵)
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ
﴿۲۶﴾
و ايشان [دشمنان را] از او [پيامبر] دور مىدارند ولى خود نيز از او دور مىمانند، جز خود را به نابودى نمىاندازند ولى نمىدانند (۲۶)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿۲۷﴾
و اگر آنان را بينى كه بر آتش دوزخ بداشتهاند [شگرفيها خواهى ديد] و گويند كاش ما را باز مىگرداندند و ديگر آيات پروردگارمان را انكار نمىكرديم و از مؤمنان مىشديم (۲۷)
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿۲۸﴾
آرى آنچه در گذشته پنهان مىداشتند بر آنان آشكار شد و اگر باز گردانده مىشدند، بىشك به همانچه از آن نهى شده بودند، بر مىگشتند و آنان دروغگو هستند (۲۸)
وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
﴿۲۹﴾
و مىگفتند حياتى جز همين زندگى دنيويمان در كار نيست و ما برانگيختنى نيستيم (۲۹)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
﴿۳۰﴾
و اگر بنگرى آنگاه كه ايشان را در پيشگاه پروردگارشان نگاه داشتهاند [به آنان] گويد آيا اين حق نيست؟ گويند چرا سوگند به پروردگارمان گويد پس به خاطر كفرى كه مىورزيديد عذاب را بچشيد (۳۰)
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ
﴿۳۱﴾
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند، زيانكار شدند، و آنگاه كه قيامت بناگهان فرارسد، گويند دريغ بر ما كه چه بسيار غفلت و قصور كرديم، و اينان بار گناهانشان را به دوش كشند، آرى چه بد است آنچه بر دوش كشند (۳۱)
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
﴿۳۲﴾
و زندگانى دنيا جز بازيچه و سرگرمى نيست، و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمىانديشيد؟ (۳۲)
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
﴿۳۳﴾
نيك مىدانيم كه آنچه ايشان مىگويند اندوهگينت مىكند، بدان كه ايشان تو را دروغگو نمىانگارند بلكه كفرپيشگان آيات الهى را انكار مىكنند (۳۳)
وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ
﴿۳۴﴾
و پيامبران پيش از تو نيز دروغگو انگاشته شدند، ولى بر آن انكار و آزارى كه ديدند شكيبايىورزيدند تا يارى ما به دادشان رسيد، و كلمات الهى دگرگونكنندهاى ندارد و به راستى اخبار پيامبران به تو رسيده است (۳۴)
وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ
﴿۳۵﴾
و اگر رويگردانى آنان بر تو گران مىآيد، در صورتى كه مىتوانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى و براى آنان معجزهاى بياورى [چنين كن] و اگر خداوند مىخواست آنان را بر طريق هدايت فرا مىآورد، پس از نادانان مباش (۳۵)
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
﴿۳۶﴾
فقط كسانى كه گوش شنوا[ى حق] دارند، لبيك اجابت مىگويند، و مردگان را خداوند بر مىانگيزد، سپس [همگان] به سوى او بازگردانده مىشوند (۳۶)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۳۷﴾
و گويند چرا بر او معجزهاى از سوى پروردگارش نازل نمىشود؟ بگو بىگمان خداوند تواناى آن هست كه معجزهاى نازل كند ولى بيشتر آنان نمىدانند (۳۷)
وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ
﴿۳۸﴾
و هيچ جنبندهاى در زمين و هيچ پرندهاى نيست كه با دو بال خويش مىپرد، مگر آنكه امتهايى همانند شما هستند، ما هيچ چيز را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم، آنگاه همه به نزد پروردگارشان محشور مىگردند (۳۸)
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۳۹﴾
و دروغانگاران آيات ما ناشنوا و گنگ و در تاريكى [سرگشته]اند، خداوند هركس را بخواهد بيراه مىگذارد، و هركس را بخواهد بر راه راست مىدارد (۳۹)
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۴۰﴾
بگو بينديشيد اگر عذاب الهى يا قيامت فرارسد، آيا اگر راست مىگوييد كسى جز خدا را مىخوانيد؟ (۴۰)
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ
﴿۴۱﴾
آرى تنها او را [به دعا] مىخوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند و شما شريكى را كه براى او قائل شدهايد، از ياد مىبريد (۴۱)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ
﴿۴۲﴾
پيش از تو [پيامبرانى] به سوى امتها[ى پيشين] فرستاديم و آنان را به تنگدستى و ناخوشى دچار ساختيم تا زارى و خاكسارى كنند (۴۲)
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۴۳﴾
پس چرا هنگامى كه عذاب ما به سراغشان آمد زارى و خاكسارى نكردند؟ زيرا دلهايشان سخت شده و شيطان كار و كردارشان را در نظرشان آراسته بود (۴۳)
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ
﴿۴۴﴾
آنگاه چون پند و هشدارها را فراموش كردند، درهاى نعمت را بر آنان گشوديم و چون بدانچه دريافته بودند سرمست شدند، ناگهان فرو گرفتيمشان و آنگاه بود كه نوميد شدند (۴۴)
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۴۵﴾
و ريشه ستمكاران [مشرك] بركنده شد، و سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است (۴۵)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ
﴿۴۶﴾
بگو بينديشيد اگر خداوند شنوايى و ديدگان شما را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد، چه خدايى غير از خداوند آنها را به شما برمىگرداند؟ بنگر كه چگونه آيات را گونهگونه بيان مىداريم، آنگاه ايشان رويگردانند (۴۶)
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ
﴿۴۷﴾
بگو بينديشيد اگر عذاب الهى ناگهان [در شب] يا آشكارا [در روز] به سراغتان بيايد آيا [قومى] جز قوم ستمكار [مشرك] نابود مىشوند؟ (۴۷)
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
﴿۴۸﴾
و ما پيامبران را جز مژدهآور و هشداردهنده نمىفرستيم، و كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مىشوند (۴۸)
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
﴿۴۹﴾
و دروغانگاران آيات ما به خاطر نافرمانيشان گرفتار عذاب گردند (۴۹)
قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ
﴿۵۰﴾
بگو من به شما نمىگويم كه خزاين الهى نزد من است، و غيب نيز نمىدانم، و به شما نمىگويم كه من فرشتهاى هستم، من از هيچ چيز پيروى نمىكنم جز از آنچه به من وحى مىشود، بگو آيا نابينا و بينا برابرند، آيا نمىانديشيد؟ (۵۰)
وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿۵۱﴾
و كسانى را كه از محشور شدن به نزد پروردگارشان انديشناكند، به آن [قرآن] هشدار بده، در برابر او [خداوند] ياور و شفيعى ندارند باشد كه پروا پيشه كنند (۵۱)
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ
﴿۵۲﴾
و كسانى را كه پروردگارشان را بامدادان و شامگاهان [به نيايش] مىخوانند و خشنودى او را مىجويند[از خود] مران، چيزى از حساب آنان بر تو و چيزى از حساب تو بر آنان نيست كه برانىشان و از ستمكاران شوى (۵۲)
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ
﴿۵۳﴾
و اين چنين بعضى از آنان را به بعضى ديگر آزموديم، تا سرانجام بگويند آيا اينانند كه خداوند از ميان همه ما فقط بر آنان منت نهاده [و نعمت داده] است، آيا خداوند خود به احوال سپاسگزاران آگاهتر نيست؟ (۵۳)
وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۵۴﴾
و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، به نزد تو آيند، بگو سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر داشته است، هركس از شما كه از روى نادانى مرتكب كار ناشايستى شود، سپس توبه و درستكارى كند و به صلاح آيد [بداند كه] خداوند آمرزگار مهربان است (۵۴)
وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ
﴿۵۵﴾
و بدينسان آيات خود را به روشنى بيان مىداريم، تا راه و رسم گناهكاران آشكار گردد (۵۵)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ
﴿۵۶﴾
بگو مرا نهى كردهاند كه مبادا آنچه را به جاى خدا مىپرستيد، بپرستم بگو از هوى و هوسهاى شما پيروى نمىكنم، و اگر پيروى كنم به گمراهى افتادهام و از رهيافتگان نيستم (۵۶)
قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ
﴿۵۷﴾
بگو من حجت آشكارى از پروردگارم دارم و شما آن را دروغ مىانگاريد، آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهيد در اختيار من نيست، حكم جز به دست خداوند نيست، كه گوياى حق و حقيقت و بهترين داوران است (۵۷)
قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ
﴿۵۸﴾
بگو اگر آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهيد، در اختيار من بود، بين من و شما كار يكسره مىشد و خداوند به ستمكاران آگاهتر است (۵۸)
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
﴿۵۹﴾
و كليدهاى [گنجينههاى] غيب نزد اوست و هيچكس جز او آن را نمىداند، و آنچه در خشكى و درياست مىداند و هيچ برگى [از درخت] نمىافتد مگر آنكه آن را مىداند، و هيچ دانهاى در تاريكيهاى [توبرتوى] زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در كتاب مبينى [مسطور] است (۵۹)
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۶۰﴾
و او كسى است كه روح شما را در شب [به هنگام خواب] مىگيرد و مىداند كه در روز چه كردهايد، سپس در آن شما را [از خواب] بر مىانگيزد تا مهلت معينى سرآيد، آنگاه بازگشت شما به سوى اوست و آنگاه شما را از [حقيقت] كار و كردارتان آگاه مىگرداند (۶۰)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ
﴿۶۱﴾
و او بر بندگان خود چيره است و بر شما نگهبانانى مىفرستد، و چون مرگ يكى از شما فرارسد، فرشتگان ما روح او را مىگيرند و فروگذار نمىكنند (۶۱)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ
﴿۶۲﴾
آنگاه به سوى خداوند، كه سرور راستينشان است، بازگردانده مىشوند، بدانيد كه حكم او راست و او سريعترين حسابرسان است (۶۲)
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
﴿۶۳﴾
بگو چه كسى شما را از تاريكيها [و شدايد] خشكى و دريا مىرهاند، [زمانى] كه او را به زارى و پنهانى مىخوانيد [و مىگوييد] اگر ما را از اين [مهلكه] نجات داد، بىگمان از سپاسگزاران خواهيم شد (۶۳)
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ
﴿۶۴﴾
بگو خداوند شما را از آن نجات مىدهد و نيز از هر گرفتارى، و باز شما شرك مىورزيد (۶۴)
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ
﴿۶۵﴾
بگو او تواناست به اينكه به شما عذابى از فراز يا فرودتان برانگيزد يا شما را گرفتار اختلاف كلمه كند و به بعضى از شما شر و بلاى بعضى ديگر را بچشاند، بنگر چگونه آيات را گونهگون بيان مىداريم تاايشان دريابند (۶۵)
وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ
﴿۶۶﴾
و قوم تو آن را دروغ انگاشتند و حال آنكه آن حق است، بگو من نگهبان شما نيستم (۶۶)
لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
﴿۶۷﴾
هر خبرى سرانجامى دارد، و به زودى خواهيد دانست (۶۷)
وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
﴿۶۸﴾
و چون كسانى را كه در آيات ما كندوكاو مىكنند ديدى از آنان روى بگردان تا به سخنى غير از آن بپردازند و اگر شيطان تو را به فراموشى انداخت، بعد از آنكه به ياد آوردى با قوم ستمكار [مشرك] منشين (۶۸)
وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَلَكِنْ ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿۶۹﴾
و از حساب آنان چيزى بر عهده پرهيزگاران نيست، ولى اين يادآورى است، تا پروا پيشه كنند (۶۹)
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ
﴿۷۰﴾
و كسانى را كه دينشان را [چون] بازى و سرگرمى گرفتهاند و زندگانى دنيا فريبشان داده است، رها كن و به آن پند بده، تا مبادا كسى به سبب كار و كردارش به مهلكه افتد، كه او را در برابر خداوند نه ياورى هست و نه شفيعى، و اگر هر فديهاى بدهد، از او پذيرفته نمىشود، اينان كسانى هستند كه به سبب كار و كردارشان به مهلكه افتادهاند، و به خاطر كفرى كه ورزيدهاند، نوشابهاى از آب گرم و عذابى دردناك [در پيش] دارند (۷۰)
قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۷۱﴾
بگو آيا به جاى خداوند چيزى را بپرستيم كه نه سودى به ما مىرساند و نه زيانى، و آيا بعد از آنكه خداوند هدايتمان كرد از عقيده خود بازگرديم، همانند كسى كه شيطان راهش را زده باشد، كه در بيابان [سرگشته و] حيران ماند و يارانى داشته باشد كه او را به هدايت بخوانند [و به او گويند] به سوى ما بيا، بگو بىگمان هدايت، بخوانند [و به او گويند] به سوى ما بيا، بگو بىگمان هدايت، همان هدايت الهى است، و به ما فرمان داده شده است كه در برابر پروردگار جهانيان تسليم باشيم (۷۱)
وَأَنْ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿۷۲﴾
و اينكه نماز را برپا داريد و از او پروا كنيد و اوست كه به نزد او محشور مىشويد (۷۲)
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
﴿۷۳﴾
و اوست كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و روزى كه بگويد موجود شو، بىدرنگ موجود شود، سخن او حق است، و روزى كه در صور دميده شود، فرمانروايى از آن اوست، اوست كه داناى پنهان و پيداست، و اوست كه فرزانه آگاه است (۷۳)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۷۴﴾
و چنين بود كه ابراهيم به پدرش آزر گفت آيا بتان را به خدايى مىگيرى؟ من تو و قومت را در گمراهى آشكار مىبينم (۷۴)
وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ
﴿۷۵﴾
و بدينسان ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم مىنمايانيم تا از اصحاب يقين گردد (۷۵)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ
﴿۷۶﴾
زمانى كه شب بر او پرده انداخت، ستارهاى ديد و گفت اين پروردگار من است، آنگاه چون افول كرد، گفت افولكنندگان را دوست ندارم (۷۶)
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ
﴿۷۷﴾
آنگاه چون ماه را تابان ديد، گفت اين پروردگار من است، و چون افول كرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكند بىگمان از گمراهان خواهم شد (۷۷)
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ
﴿۷۸﴾
آنگاه چون خورشيد را تابان ديد گفت اين پروردگار من است، اين بزرگتر است، و چون افول كرد گفت اى قوم من، من از شركى كه مىورزيد، برى و بركنارم (۷۸)
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۷۹﴾
من پاكدينانه روى دل مىنهم به سوى كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است، و من از مشركان نيستم (۷۹)
وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
﴿۸۰﴾
و قوم او با او محاجه مىكردند، او به ايشان گفت آيا درباره خداوند با من محاجه مىكنيد، و حال آنكه مرا به راه راست هدايت كرده است و از [شر] شرك شما نمىترسم مگر آنكه پروردگارم چيزى [و خوف و خطرى برايم] خواسته باشد، پروردگار من بر همه چيز احاطه علمى دارد، آيا پند نمىگيريد؟ (۸۰)
وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۸۱﴾
و چگونه از آنچه [براى خدا] شريك مىآوريد، بترسم در حالى كه شما از اينكه براى خداوند شريك آوردهايد، و هيچ حجتى در اين باره به دست شما نداده است، نمىترسيد، پس اگر مىدانيد كداميك از دو گروه سزاوارتر به امن [و امان] است؟ (۸۱)
الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ
﴿۸۲﴾
كسانى كه ايمان آوردهاند و ايمانشان را به شرك نيالودهاند، آنانند كه امن [و امان] دارند و آنانند كه رهيافتهاند (۸۲)
وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
﴿۸۳﴾
و اين حجت ماست كه به ابراهيم در برابر قومش بخشيديم، درجات هركس را كه بخواهيم فرا مىبريم، بىگمان پروردگار تو فرزانه داناست (۸۳)
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
﴿۸۴﴾
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم، و نيز پيش از آن نوح را راه نموديم و داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را كه از زاد و رود او بودند، و بدينسان نيكوكاران را جزا مىدهيم (۸۴)
وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۸۵﴾
و نيز زكريا و يحيى و عيسى و الياس را، كه همگى از شايستگان بودند (۸۵)
وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ
﴿۸۶﴾
و نيز اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را و همگيشان را بر جهانيان برترى داديم (۸۶)
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۸۷﴾
و برخى از پدرانشان و فرزندانشان و برادرانشان را، و آنان را برگزيديم و به راهى راست هدايت كرديم (۸۷)
ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۸۸﴾
اين هدايت الهى است كه هركس از بندگانش را كه بخواهد به آن راه مىنمايد، و اگر شرك ورزيده بودند، اعمالشان تباه شده بود (۸۸)
أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ
﴿۸۹﴾
اينان كسانى هستند كه بديشان كتاب و حكمت و نبوت بخشيديم، اگر اينان [معاصران پيامبر] به آن [شريعت الهى] كفرورزند، قومى را بر آن گماريم كه به آن كافر نباشند (۸۹)
أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ
﴿۹۰﴾
اينان كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده است، پس به هدايت آنان اقتداء كن، بگو براى آن از شما مزدى نمىطلبم، اين جز پندآموزى براى جهانيان نيست (۹۰)
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ
﴿۹۱﴾
و خداوند را چنانكه سزاوار ارج اوست، ارج نگذاشتند چرا كه گفتند خداوند هيچ چيز بر هيچ بشرى نازل نكرده است، بگو كتابى را كه موسى آورد و روشنگر و رهنمودى براى مردم بود و آن را بر كاغذها نوشته بوديد و [بعضى را] آشكار و بسيارى از آن را پنهان مىداريد چه كسى نازل كرده است؟ و آنچه شما و پدرانتان نمىدانستيد به شما در آموختهاند، بگو خدا [آن را نازل كرده است]، سپس آنان را در كند و كاوشان رها كن كه بازى كنند (۹۱)
وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
﴿۹۲﴾
و اين كتابى است مبارك كه فرو فرستادهايم، و همخوان با كتابى است كه پيشاپيش آن است، تا [مردم] مكه و پيرامونيان آن را هشدار دهى و مؤمنان به آخرت، به آن ايمان مىآورند و آنان مواظبت بر نمازهاى خويش دارند (۹۲)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ
﴿۹۳﴾
و كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد، يا بگويد بر من وحى شده است و چيزى بر او وحى نشده باشد، و كسى كه گويد به زودى نظير آنچه خداوند نازل كرده است، نازل مىكنم، و اگر بنگرى كه ستمكاران [مشركان] در سكرات مرگاند و فرشتگان [بر آنان] دست گشودهاند كه جانهايتان را تسليم كنيد، امروز به سبب آنچه به ناحق به خداوند نسبت مىداديد و در برابر آيات او كبر مىورزيديد، به كيفر عذاب خواركننده مىرسيد (۹۳)
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ
﴿۹۴﴾
و به نزد ما يكه و تنها آمدهايد، چنانكه نخستين بار نيز شما را همينگونه آفريده بوديم، و آنچه از ناز و نعمت كه به شما بخشيده بوديم در پس پشت خود رها كردهايد و شفيعانتان را كه گمان مىكرديد با [خدا در عبادت] شما شريك هستند، همراه شما نمىبينيم، پيوند بين شما گسسته شد و آنچه [شريك و شفيع] مىانگاشتيد، بر باد رفت (۹۴)
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ
﴿۹۵﴾
خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده بيرون مىآورد و بيرون آورنده مرده از زنده است، چنين است خداى شما، چگونه به بيراهه مىرويد؟ (۹۵)
فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
﴿۹۶﴾
[هموست كه] شكافنده صبح است و شب را آرامبخش گردانده است، و خورشيد و ماه را شمارى مقرر داشته است، تقدير [خداوند] پيروزمند دانا چنين است (۹۶)
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
﴿۹۷﴾
و هموست كه ستارگان را براى شما آفريد تا در تاريكيهاى خشكى و دريا راه خود را پيدا كنيد، به راستى كه آيات [خود] را براى اهل معرفت به روشنى بيان كردهايم (۹۷)
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ
﴿۹۸﴾
و اوست كه شما را از تن يگانهاى پديد آورد و آنگاه [شما را] قرارگاه و وديعت گاهى است، به راستى كه آيات [خود] را براى قومى كه درمىيابند به روشنى بيان كردهايم (۹۸)
وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
﴿۹۹﴾
و اوست كه از آسمان، آبى فروفرستاد و بدان هرگونه گياه برآورديم و از آن جوانه سبز رويانديم و از آن دانههاى درهم رسته بيرون آوريم، و از شكوفه خرما خوشههاى دسترس و باغهاى انگور و [درختان] زيتون و انار [پديد آورديم] كه همانند و ناهمانند هستند، به ميوههاى آن چون ميوه دهد و برسد بنگريد، در اين براى اهل ايمان، مايههاى عبرت است (۹۹)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ
﴿۱۰۰﴾
و [مشركان] براى خداوند از جن شريكانى قائل شدهاند، حال آنكه [خداوند] آنان را آفريده است، و براى او از روى نادانى [فرزندان] پسر و دختر بر مىسازند، او بسى پاك و فراتر است از آنچه مىگويند (۱۰۰)
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۱۰۱﴾
نوپديدآورنده آسمانها و زمين است، چگونه فرزندى داشته باشد در حالى كه همسرى ندارد، و همه چيز را آفريده است، و به هر چيزى داناست (۱۰۱)
ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ
﴿۱۰۲﴾
چنين است خداوند كه پروردگار شماست، خدايى جز او نيست، آفريدگار همه چيز است، پس او را بپرستيد، و او بر همه چيز نگهبان است (۱۰۲)
لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
﴿۱۰۳﴾
ديدگان او را درنيابد و او ديدگان را دريابد، و اوست باريك بين آگاه (۱۰۳)
قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ
﴿۱۰۴﴾
به راستى روشنگريهايى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است، پس هركس به ديده بصيرت بنگرد به سود خود اوست، و هركس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست، و من نگهبان شما نيستم (۱۰۴)
وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
﴿۱۰۵﴾
و بدينسان آيات [خود] را گونهگون بيان مىداريم براى آنكه مبادا بگويند درس گرفتهاى، و براى آنكه آن را به روشنى براى اهل معرفت باز مىگوييم (۱۰۵)
اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۰۶﴾
از آنچه از پروردگارت به تو وحى مىشود پيروى كن، خدايى جز او نيست، و از مشركان روى بگردان (۱۰۶)
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ
﴿۱۰۷﴾
و اگر خداوند مىخواست، شرك نمىورزيدند، ولى تو را نگهبان آنان نگماشتهايم و تو كارساز آنان نيستى (۱۰۷)
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۰۸﴾
و كسانى را كه به جاى خداوند مىپرستند، دشنام ندهيد، چرا كه از سر دشمنى و نادانى خداوند را دشنام مىدهند، بدينسان عمل هر امتى را در چشمشان آراستيم، سپس بازگشتشان به سوى پروردگارشان است و او ايشان را از [حقيقت] كار و كردارشان آگاه مىسازد (۱۰۸)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۱۰۹﴾
و [اينان] سختترين سوگندهايشان را به نام خدا خوردند كه اگر معجزهاى برايشان بيايد به آن ايمان مىآورند، بگو معجزات در اختيار خداوند است، و چه دانيد كه چون [معجزهاى هم] بيايد به آن ايمان نمىآورند (۱۰۹)
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
﴿۱۱۰﴾
و دلها و ديدگانشان را [از قبول آن] بر مىگردانيم همچنانكه نخستين بار هم به آن ايمان نياوردند، و ايشان را در طغيانشان سرگشته رها مىسازيم (۱۱۰)
|
||