بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ
﴿۱﴾
انصاریان: سوگند به انجیر و زیتون
خرمشاهی: سوگند به [سرزمين قدسى] انجير و زيتون فولادوند: سوگند به انجير و زيتون قمشهای: قسم به تین و زیتون (دو میوه معروف انجیر و زیت یا دو معبد بزرگ کعبه و بیت المقدس). مکارم شیرازی: قسم به انجير و زيتون (يا قسم به سرزمين شام و بيت المقدس).
وَطُورِ سِينِينَ
﴿۲﴾
انصاریان: و سوگند به طور سینا
خرمشاهی: و سوگند به طور سينا فولادوند: و طور سينا قمشهای: و قسم به طور سینا. مکارم شیرازی: و سوگند به طور سينين.
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ
﴿۳﴾
انصاریان: و سوگند به این [مکه] شهر امن
خرمشاهی: و سوگند به اين شهر [و حرم] امن فولادوند: و اين شهر امن [و امان] قمشهای: و قسم به این شهر امن و امان (مکّه معظّم). مکارم شیرازی: و قسم به اين شهر اءمن (مكه).
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ
﴿۴﴾
انصاریان: که ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال و ارزش آفریدیم.
خرمشاهی: به راستى كه انسان را در بهترين قوام آفريدهايم فولادوند: [كه] براستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم قمشهای: که ما انسان را در نیکوترین صورت (در مراتب وجود) بیافریدیم. مکارم شیرازی: كه ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريده ايم.
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ
﴿۵﴾
انصاریان: آن گاه او را [به سبب گناهکاری] به [مرحله] پست ترینِ پَستان بازگرداندیم.
خرمشاهی: سپس او را به فرودين فرود باز گردانديم فولادوند: سپس او را به پست ترين [مراتب] پستى بازگردانيديم قمشهای: سپس (به کیفر کفر و گناهش) به اسفل سافلین (جهنم و پستترین رتبه امکان) برگردانیدیم. مکارم شیرازی: سپس او را به پائينترين مرحله باز گردانديم.
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
﴿۶﴾
انصاریان: مگر آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، پس آنان را پاداشی بی منت و همیشگی است.
خرمشاهی: مگر كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، كه ايشان را پاداشى ناكاسته [/بىمنت] است فولادوند: مگر كسانى را كه گرويده و كارهاى شايسته كرده اند كه پاداشى بى منت خواهند داشت قمشهای: مگر آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند که به آنها پاداش دائمی (بهشت ابد) عطا کنیم. مکارم شیرازی: مگر كساني كه ايمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند كه براي آنها پاداشي است قطع ناشدني!
فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ
﴿۷﴾
انصاریان: [ای انسان!] پس چه چیزی تو را بعد [از این همه دلایل] به تکذیب دین و [روز قیامت]، وامی دارد؟
خرمشاهی: [اى انسان] با اين حال چه چيزى تو را به انكار روز جزا كشانيد؟ فولادوند: پس چه چيز تو را بعد [از اين] به تكذيب جزا وامى دارد قمشهای: پس (ای انسان مشرک ناسپاس) چه تو را بر آن داشت که دین حق و روز جزا را تکذیب کنی؟ مکارم شیرازی: پس چه چيز سبب ميشود كه تو بعد از اين همه، روز جزا را تكذيب كني؟!
أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ
﴿۸﴾
انصاریان: آیا خدا بهترین داوران نیست؟
خرمشاهی: آيا خداوند داورترين داوران نيست؟ فولادوند: آيا خدا نيكوترين داوران نيست قمشهای: آیا خدا مقتدرترین و عادلترین حکمفرمایان عالم نیست؟ مکارم شیرازی: آيا خداوند بهترين حكم كنندگان نيست ؟ |
||