ParsQuran
سوره 7: الأعراف - جزء 9

سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ﴿۱۴۶﴾
انصاریان: به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق گردنکشی و تکبّر می کنند از [فهم] آیاتم بازمی دارم که اگر هر آیه ای را ببینند، به آن ایمان نمی آورند و چون راه هدایت را مشاهده کنند، آن را راه و رسم زندگی نگیرند و اگر راه گمراهی را ببینند، آن را راه و روش خود گیرند؛ این [بازداشتن از فهم آیاتم] به سبب آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل و بی خبر بودند.
خرمشاهی: كسانى را كه به ناحق در اين سرزمين تكبر مى‏ورزند از آيات خود باز مى‏دارم و هر پديده‏اى و نشانه‏اى كه ببينند به آن ايمان نمى‏آورند و اگر راه رستگارى را ببينند آن را در پيش نمى‏گيرند و اگر گمراهه را ببينند آن را در پيش مى‏گيرند، اين از آن است كه آيات ما را دروغ انگاشتند و از آن غافل بودند
فولادوند: به زودى كسانى را كه در زمين بناحق تكبر مى ‏ورزند از آياتم رويگردان سازم [به طورى كه] اگر هر نشانه‏ اى را [از قدرت من] بنگرند بدان ايمان نياورند و اگر راه صواب را ببينند آن را برنگزينند و اگر راه گمراهى را ببينند آن را راه خود قرار دهند اين بدان سبب است كه آنان آيات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزيدند
قمشه‌ای: من آنان را که در زمین به ناحق کبر و بزرگمنشی کنند از آیات خود رو گردان و معرض خواهم ساخت، و اگر هر آیتی بینند به آن ایمان نیاورند و اگر راه رشد و هدایت یابند آن را نپیمایند و اگر راه جهل و گمراهی یابند آن را پیش گیرند. این (ضلالت آنها) بدین جهت است که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل و معرض بودند.
مکارم شیرازی: به زودي كساني را كه در روي زمين به ناحق تكبر ميورزند از ايمان به آيات خود منصرف ميسازيم (بطوري كه) اگر هر آيه و نشانه‏ اي را ببينند به آن ايمان نمي‏آورند و اگر راه هدايت را ببينند راه خود انتخاب نمي‏كنند و اگر طريق گمراهي را ببينند راه خود انتخاب ميكنند (همه اينها) به خاطر آن است كه آيات ما را تكذيب كردند و از آن غافل بودند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴۷﴾
انصاریان: و آنان که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند، اعمالشان تباه و بی اثر شد. آیا جز به آنچه همواره [بر طبق کفر و انحرافشان] انجام می دادند، کیفر داده می شوند؟!
خرمشاهی: و دروغ دارندگان آيات ما و لقاى آن جهانى، اعمالشان باطل شده است، آيا جز در برابر كار و كردارشان جزا مى‏يابند؟
فولادوند: و كسانى كه آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آيا جز در برابر آنچه میکردند كيفر مى ‏بينند
قمشه‌ای: و آنان که آیات (آسمانی) ما و لقاء عالم آخرت را تکذیب کردند اعمالشان (که جز برای دنیا نبود) تباه و باطل شود، آیا جز آنچه می‌کردند کیفر بینند؟
مکارم شیرازی: و كساني كه آيات ما و لقاي رستاخيز را تكذيب (و انكار) كنند اعمالشان نابود ميگردد آيا جز آنچه را عمل كرده‏ اند پاداش داده ميشوند.
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ ﴿۱۴۸﴾
انصاریان: و قوم موسی پس از [رفتن] او [به میعادگاه پروردگار]، از زیورهای خود مجسمه گوساله ای ساختند که صدای گاو داشت! آیا نمی دیدند که آن مجسمه با آنان سخن نمی گوید و آنان را به راهی هدایت نمی کند؟! [ولی با روشن بودن این حقیقت که مجسمه ای بیش نیست و هیچ کاری از دستش بر نمی آید] آن را [به عنوان معبودی برای پرستش] گرفتند و [در صورتی که در این انتخاب] از ستمکاران بودند.
خرمشاهی: و قوم موسى در غياب او از آرايه‏هايشان پيكر گوساله‏اى ساختند و پرداختند كه بانگى داشت، آيا نمى‏ديدند كه با آنان سخن نمى‏گويد و راهى به ايشان نمى‏نماياند؟ آن را به پرستش گرفتند و مشرك شدند
فولادوند: و قوم موسى پس از [عزيمت] او از زيورهاى خود مجسمه گوساله‏ اى براى خود ساختند كه صداى گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمى‏ گويد و راهى بدانها نمى ‏نمايد آن را [به پرستش] گرفتند و ستمكار بودند
قمشه‌ای: و قوم موسی بعد از او (یعنی بعد از رفتن او به طور برای وعده حق) مجسمه گوساله‌ای که صدایی و خواری داشت از طلا و زیورهای خود ساخته و پرستیدند. آیا ندیدند که آن مجسمه بی‌روح با آنها سخنی نمی‌گوید و آنها را به راهی هدایت نمی‌کند؟ (آری دیدند و از جهل و عناد باز) پی آن گوساله گرفتند و مردمی ستمکار بودند.
مکارم شیرازی: قوم موسي بعد از (رفتن) او (به ميعادگاه خداوند) از زيور آلات خود گوساله‏ اي ساختند، جسد بيروحي بود كه صداي گاو داشت! آيا آنها نمي‏ديدند كه با آنان سخن نميگويد و به راه (راست) هدايتشان نميكند، آنرا (خداي خود انتخاب كردند و ظالم بودند.
وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۱۴۹﴾
انصاریان: و هنگامی که به شدت پشیمان شدند [و به باطل بودن گوساله پرستی آگاه گشتند] و دانستند که قطعاً گمراه شده اند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، یقیناً از زیانکاران خواهیم بود.
خرمشاهی: و چون پشيمان شدند و ديدند كه گمراه شده‏اند گفتند اگر پروردگارمان بر ما رحمت نياورد و ما را نبخشايد، بى‏شك از زيانكاران خواهيم بود
فولادوند: و چون انگشت ندامت گزيدند و دانستند كه واقعا گمراه شده‏ اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعا از زيانكاران خواهيم بود
قمشه‌ای: و چون به خود آمدند و از آن عمل پشیمان شدند و دیدند که درست گمراهند (با خود) گفتند: اگر خدا ما را نبخشد و از ما نگذرد سخت از زیانکاران خواهیم بود.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه حقيقت به دستشان افتاد و ديدند گمراه شده‏ اند گفتند اگر پروردگار ما، به ما رحم نكند و ما را نيامرزد به طور قطع از زيانكاران خواهيم بود.
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۱۵۰﴾
انصاریان: و هنگامی که موسی [پس از آگاهی از آن پیش آمد خطرناک] خشمگین و بسیار اندوهناک به سوی قومش بازگشت، گفت: پس از من بد جانشینانی برایم بودید، آیا [با پرستش گوساله] بر فرمان پروردگارتان [که در تورات آمده] پیشی گرفتید [و صبر نکردید تا من بیایم و فرمان خدا را به شما ابلاغ کنم؟] و الواح را افکند و سر برادرش را گرفت [وبا خشم] او را به سوی خود می کشید. [هارون] گفت: ای فرزند مادرم! این گروه مرا ناتوان وزبون شمردند، و نزدیک بود مرا به قتل برسانند، پس مرا با مؤاخذه کردنم دشمنْ شاد مکن، و [هم طراز] باگروه ستمکاران قرار مده.
خرمشاهی: و چون موسى [آگاه شد و] خشمناك و اندوهگين به سوى قومش بازگشت گفت در پشت‏سر من چه بد رفتار كرديد، چرا مهلت نداديد فرمان پروردگارتان برسد، و الواح [تورات‏] را بينداخت و سر برادرش را [در دست‏] گرفت و به سوى خود كشيد [هارون‏] گفت اى پسر مادرم، اين قوم مرا زار و زبون كردند و نزديك بود كه مرا بكشند، مرا دشمن‏شاد مكن، و مرا در زمره ستمكاران قرار مده‏
فولادوند: و چون موسى خشمناك و اندوهگين به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشينى براى من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشى گرفتيد و الواح را افكند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اى فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن‏شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده
قمشه‌ای: و چون موسی به حال خشم و تأسف به سوی قوم خود بازگشت، به آنان گفت: شما پس از من بسیار بد حفظ الغیب من کردید! آیا در امر خدای خود عجله کردید! و الواح را به زمین انداخت و (از فرط غضب) سر برادرش (هارون) را گرفته به سوی خود می‌کشید، هارون گفت: ای فرزند مادرم، این قوم مرا خوار و زبون داشتند تا آنجا که نزدیک بود مرا به قتل رسانند، پس تو دشمنان را بر من شاد مگردان و مرا در عداد مردم ستمکار مشمار.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه موسي خشمگين و اندوهناك به سوي قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشيناني برايم بوديد (و آئين مرا ضايع كرديد) آيا در فرمان پروردگارتان (و تمديد مدت ميعاد او در قضاوت) عجله نموديد؟! سپس الواح را افكند و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانيت) به سوي خود كشيد، او گفت: فرزند مادرم! اين گروه مرا در فشار گذاردند و نزديك بود مرا به قتل برسانند بنابراين كاري نكن كه دشمنان مرا شماتت كنند و مرا با گروه ستمكاران قرار مده.
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۱۵۱﴾
انصاریان: [موسی] گفت: پروردگارا! مرا و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمتت درآور، که تو مهربان ترین مهربانانی.
خرمشاهی: موسى [آرام گرفت و] گفت پروردگارا مرا و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه‏] رحمت خود درآور، و تو مهربان‏ترين مهربانانى‏
فولادوند: [موسى] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت‏ خود درآور و تو مهربانترين مهربانانى
قمشه‌ای: موسی (بر او شفقت کرد و) گفت: پروردگارا، من و برادرم را بیامرز و ما را در ظلّ رحمت خود داخل گردان، و تو مهربان‌ترین مهربانانی.
مکارم شیرازی: (موسي) گفت پروردگارا! من و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت خود داخل كن و تو مهربانترين مهرباناني.
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ ﴿۱۵۲﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که گوساله را [به پرستش] گرفتند، به زودی خشمی سخت از پروردگارشان، و خواری و ذلتی در زندگی دنیا به آنان خواهد رسید؛ و این گونه دروغ بافان را کیفر می دهیم.
خرمشاهی: كسانى كه گوساله را به پرستش گرفتند زودا كه گرفتار خشم پروردگارشان و در زندگانى دنيا دچار خوارى شوند، و بدين‏سان افترازنندگان را جزا مى‏دهيم‏
فولادوند: آرى كسانى كه گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودى خشمى از پروردگارشان و ذلتى در زندگى دنيا به ايشان خواهد رسيد و ما اين گونه دروغ‏پردازان را كيفر مى‏ دهيم
قمشه‌ای: آنان که گوساله را به پرستش گرفتند (آتش قهر و) غضب خدا (در آخرت) و ذلت و خواری در حیات دنیا محقّقاً به آنها خواهد رسید، و این چنین ما دروغ‌پردازان را کیفر خواهیم کرد.
مکارم شیرازی: آنها كه گوساله را (معبود خود) انتخاب كردند به زودي خشم پروردگار و ذلت در زندگي دنيا به آنها مي‏رسد، و اينچنين كساني را كه (بر خدا) افترا مي‏بندند كيفر مي‏دهيم.
وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۵۳﴾
انصاریان: و آنان که مرتکب بدی ها شدند، سپس بعد از آن توبه کردند، وایمان آوردند [امیدوار باشند که] یقیناً پروردگارت پس از آن [توبه وایمان] بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و كسانى كه دست به ناشايستيها زده‏اند، سپس توبه كرده‏اند و ايمان آورده‏اند، بى‏گمان پروردگارت پس از آن آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و[لى] كسانى كه مرتكب گناهان شدند آنگاه توبه كردند و ايمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود
قمشه‌ای: و آنان که مرتکب عمل زشت شدند و پس از آن عمل بد توبه کردند و (به اخلاص) ایمان آوردند، خدای تو بر آنها بعد از توبه، به یقین بخشنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: و آنها كه گناه كنند و بعد از آن توبه نمايند و ايمان آورند (اميد عفو او را دارند زيرا) پروردگار تو در پي آن آمرزنده و مهربان است.
وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ ﴿۱۵۴﴾
انصاریان: وهنگامی که خشم موسی فرو نشست، الواح را برگرفت، و در نوشته هایش برای کسانی که از [مخالفت بافرمان های] پروردگارشان می ترسند، هدایت ورحمت بود.
خرمشاهی: و چون خشم موسى خاموش شد، الواح را برگرفت، و در نسخه آن براى خداترسان رهنمود و رحمت بود
فولادوند: و چون خشم موسى فرو نشست الواح را برگرفت و در رونويس آن براى كسانى كه از پروردگارشان بيمناك بودند هدايت و رحمتى بود
قمشه‌ای: و چون غضب موسی فرو نشست الواح تورات را بر گرفت، و در صحیفه آن تورات هدایت و رحمت الهی بود بر آن گروهی که از (قهر) خدای خود می‌ترسند.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه خشم موسي فرو نشست الواح (تورات) را برگرفت و در نوشته‏ هاي آن هدايت و رحمت براي آنها كه از پروردگار خويش مي‏ترسند (و از مخالفت فرمانش بيم دارند) وجود داشت.
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ ﴿۱۵۵﴾
انصاریان: موسی از میان قومش هفتاد مرد را برای میعادگاه ما بر گزید؛ پس هنگامی که [به سبب درخواست نابجایشان] آن زلزله شدید نابود کننده، آنان را فرا گرفت، گفت: پروردگارا! اگر می خواستی می توانستی همه آنان و مرا پیش از این هلاک کنی [ای کاش پیش از این هلاک می کردی تا بنی اسرائیل گمان نکنند که مرا در این حادثه توطئه و مکری بوده] آیا ما را به خاطر گناهی که سبک مغزانمان مرتکب شدند، هلاک می کنی؟ این [حادثه] چیزی جز آزمایش تو نیست، هر که را بخواهی [به آزمایشت] گمراه می کنی، و هر که را بخواهی هدایت می نمایی، تو سرپرست و یاور مایی، ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین آمرزندگانی.
خرمشاهی: و موسى از ميان قومش هفتاد مرد را براى ميعاد ما برگزيد [كه درخواست رؤيت الهى را داشتند] آنگاه چون به زلزله گرفتار شدند، موسى گفت پروردگارا اگر مى‏خواستى ايشان و مرا پيشاپيش هلاك مى‏كردى آيا ما را به خاطر آنچه كم‏خردان ما كردند نابود مى‏كنى؟ اين جز آزمون تو نيست كه هر كس را كه بخواهى به آن گمراه و هر كس را كه بخواهى به آن هدايت مى‏كنى، تو سرور مايى، پس ما را بيامرز و بر ما رحمت آور و تو بهترين آمرزشگرانى‏
فولادوند: و موسى از ميان قوم خود هفتاد مرد براى ميعاد ما برگزيد و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مى‏ خواستى آنان را و مرا پيش از اين هلاك مى‏ ساختى آيا ما را به [سزاى] آنچه كم‏خردان ما كرده‏ اند هلاك مى ‏كنى اين جز آزمايش تو نيست هر كه را بخواهى به وسيله آن گمراه و هر كه را بخواهى هدايت مى ‏كنى تو سرور مايى پس ما را بيامرز و به ما رحم كن و تو بهترين آمرزندگانى
قمشه‌ای: و موسی هفتاد مرد از قوم خود برای وعده‌گاه ما انتخاب کرد، پس چون لرزشی سخت (به جرم درخواست دیدن خدا به چشم) آنها را در گرفت، موسی گفت: پروردگارا، اگر مشیّت نافذت تعلق گرفته بود که همه آنها و مرا هلاک کنی (کاش) پیشتر (از این وعده) می‌کردی، آیا ما را به فعل سفیهان ما هلاک خواهی کرد؟ این کار جز فتنه و امتحان تو نیست، که به این امتحان هر که را خواهی گمراه و هرکه را خواهی هدایت می‌کنی، تویی مولای ما، پس بر ما ببخش و ترحم کن، که تویی بهترین آمرزندگان.
مکارم شیرازی: و موسي از قوم خود هفتاد تن از مردان را براي ميعادگاه ما برگزيد، و هنگامي كه زمين لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاك شدند) گفت: پروردگارا! اگر مي‏خواستي مي‏توانستي آنها و مرا پيش از اين نيز هلاك كني، آيا ما را به آنچه سفيهانمان انجام داده‏ اند (مجازات و) هلاك مي‏سازي، اين جز آزمايش تو چيز ديگر نيست كه هر كس را بخواهي (و مستحق بداني) گمراه مي‏سازي و هر كس را بخواهي (و شايسته ببيني هدايت مي‏كني، تو ولي مائي، ما را بيامرز و بر ما رحم كن و تو بهترين آمرزندگاني.