ParsQuran
سوره 7: الأعراف - جزء 8

لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۵۹﴾
انصاریان: به یقین، نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس به آنان گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید، که شما را جز او معبودی نیست، من قطعاً از عذاب روزی بزرگ بر شما می ترسم.
خرمشاهی: به راستى كه نوح را به سوى قومش فرستاديم پس آنگاه گفت اى قوم من خداوند را كه خدايى جز او نداريد بپرستيد، كه من بر شما از عذاب روزى سترگ مى‏ترسم‏
فولادوند: همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم پس گفت اى قوم من خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست من از عذاب روزى سترگ بر شما بيمناكم
قمشه‌ای: همانا نوح را به قومش فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، من بر شما از عذاب روزی بزرگ (یعنی قیامت) می‌ترسم.
مکارم شیرازی: ما نوح را به سوي قومش فرستاديم، او به آنها گفت: اي قوم من (تنها) خداوند يگانه را پرستش كنيد كه معبودي جز او براي شما نيست (و اگر غير اين كنيد) من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم.
قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۶۰﴾
انصاریان: اشراف و سران قومش گفتند: مسلماً ما تو را در گمراهی آشکار می بینیم!
خرمشاهی: بزرگان قومش گفتند ما تو را در گمراهى آشكار مى‏بينيم‏
فولادوند: سران قومش گفتند واقعا ما تو را در گمراهى آشكارى مى ‏بينيم
قمشه‌ای: مهتران قومش گفتند که ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم.
مکارم شیرازی: (ولي) اشراف قومش به او گفتند: ما تو را در گمراهي آشكاري مي‏بينيم!
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۱﴾
انصاریان: گفت: ای قوم من! هیچ گمراهی و انحرافی در من نیست، بلکه من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم.
خرمشاهی: گفت اى قوم من، در من هيچ‏گونه گمراهى نيست، بلكه من پيامبرى از سوى پروردگار جهانيان هستم‏
فولادوند: گفت اى قوم من هيچ گونه گمراهى در من نيست بلكه من فرستاده‏ اى از جانب پروردگار جهانيانم
قمشه‌ای: نوح گفت: ای قوم، من اصلا در گمراهی نیستم لیکن من رسولی از سوی رب العالمینم.
مکارم شیرازی: گفت: اي قوم من! هيچگونه گمراهي در من نيست، ولي من فرستاده پروردگار جهانيانم
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنْصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۲﴾
انصاریان: پیام های پروردگارم را به شما می رسانم، و برای شما خیرخواهی می کنم و از سوی خدا حقایقی را می دانم که شما نمی دانید.
خرمشاهی: كه پيامهاى پروردگارم را به شما برسانم و خير و صلاح شما را بجويم، و من از جانب خداوند چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد
فولادوند: پيامهاى پروردگارم را به شما مى ‏رسانم و اندرزتان مى‏ دهم و چيزهايى از خدا مى‏ دانم كه [شما] نمیدانید
قمشه‌ای: پیغام خدایم را به شما می‌رسانم و به شما نصیحت و خیرخواهی می‌کنم و از سوی خدا به اموری آگاهم (مانند قیامت و حساب و کیفر اعمال) که شما آگاه نیستید.
مکارم شیرازی: رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و خيرخواه شما هست چيزهائي ميدانم كه شما نمي‏دانيد.
أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۶۳﴾
انصاریان: آیا تعجب کردید که بر مردی از جنس خودتان معارفی از سوی پروردگارتان آمده تا شما را [از عذاب دنیا و آخرت] بیم دهد، و تا شما پرهیزکاری کنید و برای اینکه مورد رحمت قرار گیرید؟!
خرمشاهی: آيا تعجب كرده‏ايد كه از سوى پروردگارتان پندى بر مردى از قوم خودتان براى شما نازل شده باشد تا شما را هشدار دهد و پروا و پرهيز پيشه كنيد، و باشد كه مشمول رحمت او شويد
فولادوند: آيا تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده تا شما را بيم دهد و تا شما پرهيزگارى كنيد و باشد كه مورد رحمت قرار گيريد
قمشه‌ای: آیا تعجب کرده و در نظر شما شگفت‌انگیز است که مردی از خودتان از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا مگر شما را (از عذاب قیامت) بترساند و تا پرهیزکار شوید و باشد که مورد لطف خدا گردید؟
مکارم شیرازی: آيا تعجب كرده‏ ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردي از ميان شما به شما برسد تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور) پرهيزگاري پيشه كنيد شايد مشمول رحمت (الهي) گرديد.
فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ ﴿۶۴﴾
انصاریان: پس او را تکذیب کردند، ما هم او و کسانی که در کشتی همراهش بودند، نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم؛ زیرا آنان گروهی کوردل بودند.
خرمشاهی: آنگاه او را دروغگو انگاشتند و ما او و كسانى را كه در كشتى همراهش بودند نجات داديم و دروغ‏انگاران آيات خود را غرق كرديم كه قومى كوردل بودند
فولادوند: پس او را تكذيب كردند و ما او و كسانى را كه با وى در كشتى بودند نجات داديم و كسانى را كه آيات ما را دروغ پنداشتند غرق كرديم زيرا آنان گروهى كور[دل] بودند
قمشه‌ای: پس آن رسول را تکذیب کردند، ما هم او و پیروانش را که با او در کشتی بودند نجات بخشیدیم و آنان را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم، که مردمی کوردل بودند.
مکارم شیرازی: اما سرانجام او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند رهائي بخشيديم و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم چه اينكه آنها جمعيتي نابينا (و كور دل) بودند.
وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۶۵﴾
انصاریان: و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، آیا [از زشتی ها] نمی پرهیزید؟
خرمشاهی: و به سوى قوم عاد برادرشان هود را [فرستاديم‏]، گفت اى قوم من خداوند را كه خدايى جز او نداريد بپرستيد، آيا پروا نمى‏كنيد؟
فولادوند: و به سوى عاد برادرشان هود را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست پس آيا پرهيزگارى نمى ‏كنيد
قمشه‌ای: و به قوم عاد برادرشان (یعنی مردی از آن قوم) هود را فرستادیم، بدانها گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، آیا پرهیزکار نمی‌شوید؟
مکارم شیرازی: و به سوي قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اي قوم من! (تنها) خدا را پرستش كنيد كه جز او معبودي براي شما نيست، آيا پرهيزگاري پيشه نميكنيد؟!
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿۶۶﴾
انصاریان: اشراف و سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در سبک مغزی و نادانی می بینیم و تو را از دروغگویان می پنداریم!!
خرمشاهی: بزرگان قومش كه كفر ورزيده بودند گفتند ما تو را دچار بى‏خردى مى‏بينيم و ما تو را از دروغگويان مى‏دانيم‏
فولادوند: سران قومش كه كافر بودند گفتند در حقيقت ما تو را در [نوعى] سفاهت مى ‏بينيم و جدا تو را از دروغگويان مى ‏پنداريم
قمشه‌ای: مهتران قومش که کافر شدند گفتند: ما تو را سفیه و بی‌خرد می‌یابیم و گمان می‌کنیم که تو سخت از دروغگویان باشی.
مکارم شیرازی: اشراف كافر قوم او گفتند ما تو را در سفاهت (و ناداني و سبك مغزي) مي‏بينيم و ما مسلما تو را از دروغگويان ميدانيم.
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۷﴾
انصاریان: گفت: ای قوم من! در من هیچ سبک مغزی و نادانی نیست، بلکه من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم.
خرمشاهی: گفت اى قوم من در من هيچ‏گونه بى‏خردى نيست بلكه من پيامبرى از سوى پروردگار جهانيان هستم‏
فولادوند: گفت اى قوم من در من سفاهتى نيست ولى من فرستاده‏ اى از جانب پروردگار جهانيانم
قمشه‌ای: پاسخ داد که ای قوم، مرا سفاهتی نیست لیکن من (راستگو و) رسولی از سوی رب العالمینم.
مکارم شیرازی: گفت: اي قوم من! هيچگونه سفاهتي در من نيست، ولي فرستادهاي از طرف پروردگار جهانيانم.
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ﴿۶۸﴾
انصاریان: پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و برای شما خیرخواهی اَمینم.
خرمشاهی: كه پيامهاى پروردگارم را به شما مى‏رسانم و من براى شما خيرخواهى امينم‏
فولادوند: پيامهاى پروردگارم را به شما مى ‏رسانم و براى شما خير خواهى امينم
قمشه‌ای: پیغام خدایم را به شما می‌رسانم و من برای شما ناصح و خیرخواهی امینم.
مکارم شیرازی: رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و من خيرخواه اميني براي شما هستم.