ParsQuran
سوره 6: الأنعام - جزء 7

أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ ﴿۶﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند که پیش از ایشان چه بسیار از ملت ها و اقوام را هلاک کردیم؟ که به آنان در پهنه زمین، نعمت ها و امکاناتی دادیم که به شما ندادیم، و بر آنان باران های پی در پی و پر ریزش فرستادیم و نهرهایی از زیر پای آنان جاری ساختیم [ولی ناسپاسی کردند]؛ پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم، و بعد از آنان اقوامی دیگر را پدید آوردیم.
خرمشاهی: آيا نينديشيده‏اند كه پيش از آنان چه بسيار اقوامى را كه به آنان در روى زمين امكان و اقتدارى داده بوديم كه به شما نداده بوديم، نابود كرديم و براى آنان بسى باران [و بركت‏] از آسمان نازل كرديم و چه رودها كه از براى آنان جارى ساختيم، آنگاه آنان را به كيفر گناهانشان نابود كرديم و بعد از آنان قومى ديگر پديد آورديم‏
فولادوند: آيا نديده‏ اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده‏ ايم و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم
قمشه‌ای: آیا ندیدند پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکّنی داده بودیم که شما را نداده‌ایم؟ و از آسمان بر آنها باران (رحمت ظاهر و رحمت باطن که کتاب آسمانی است) پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین جاری ساختیم، پس چون نافرمانی کردند آن‌ها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر بعد از آنها پدید آوردیم.
مکارم شیرازی: آيا مشاهده نكردند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامي كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهائي به آنها داديم كه به شما نداديم، بارانهاي پي در پي بر آنها فرستاديم و نهرها از زير (آباديهاي) آنها جاري ساختيم (اما هنگامي كه سركشي و طغيان كردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختيم و جمعيت ديگري بعد از آنان بوجود آورديم
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾
انصاریان: و اگر ما نوشته ای روی صحفه ای بر تو نازل کنیم که آنان آن را با دست خود لمس کنند، باز کفر پیشگان می گویند: این جز جادویی آشکار نیست!!
خرمشاهی: و اگر كتابى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مى‏كرديم و آنان با دستان خويش آن را لمس مى‏كردند، باز هم كافران مى‏گفتند اين جز جادوى آشكارى نيست‏
فولادوند: و اگر مكتوبى نوشته بر كاغذ بر تو نازل میکرديم و آنان آن را با دستهاى خود لمس میکردند قطعا كافران مى گفتند اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست
قمشه‌ای: و اگر ما کتابی بر تو فرستیم در کاغذی که آن را به دست خود لمس کنند، باز کافران گویند: این نیست مگر سحری آشکار.
مکارم شیرازی: و اگر نامهاي بر روي صفحهاي بر آنها نازل كنيم و (علاوه بر ديدن) آن را با دستهاي خود لمس كنند باز كافران مي‏گويند اين چيزي جز يك سحر آشكار نيست!
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ ﴿۸﴾
انصاریان: و گفتند: چرا فرشته ای [که در معرض دید ما قرار گیرد] بر او نازل نشده است؟ اگر فرشته ای نازل کنیم، کار هلاکت [این بهانه جویان] تمام می شود و لحظه ای مهلت نیابند.
خرمشاهی: و گفتند چرا فرشته‏اى بر او نازل نمى‏شود؟ و اگر فرشته‏اى نازل مى‏كرديم، كار به پايان رسيده بود، و ديگر مجال و مهلتى نمى‏يافتند
فولادوند: و گفتند چرا فرشته‏ اى بر او نازل نشده است و اگر فرشته‏ اى فرود مى ‏آورديم قطعا كار تمام شده بود سپس مهلت نمى‏ يافتند
قمشه‌ای: و گفتند: چرا (اگر محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رسول است) بر او فرشته‌ای نازل نشد؟ و چنانچه فرشته‌ای بفرستیم کار تمام شود و دیگر لحظه‌ای آنها مهلت نخواهند یافت.
مکارم شیرازی: گفتند چرا فرشتهاي بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوي خدا همراهي كند) ولي اگر فرشتهاي بفرستيم (و موضوع جنبه حسي و شهود پيدا كند) كار تمام مي‏شود (و اگر مخالفت كنند) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همگي هلاك مي‏گردند).
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ ﴿۹﴾
انصاریان: [این مغالطه گران لجوج می گویند: چرا پیامبر از جنس فرشتگان نیست؟] اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، یقیناً وی را به شکل مردی در می آوردیم، و قطعاً حقیقت را همانطور که آنان بر دیگران مُشتبه می کنند [به سزای لجاجتشان] بر خود آنان مُشتبه می ساختیم، [تا بر فرض پیامبر قرار دادن فرشته، باز بگویند: چرا پیامبری از جنس بشر برای ما قرار داده است؟]
خرمشاهی: و اگر او [پيامبر] را فرشته‏اى مى‏گردانديم، آن [فرشته‏] را به صورت مردى در مى‏آورديم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‏ساختيم‏
فولادوند: و اگر او را فرشته‏ اى قرار مى‏ داديم حتما وى را [به صورت] مردى در مى ‏آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‏ ساختيم
قمشه‌ای: و چنانچه رسول را فرشته‌ای قرار می‌دادیم باز هم او را به صورت مردی در می‌آوردیم و بی‌شک سبب می‌شدیم که همان اشتباهی که برای دیگران پیش می‌آوردند برای خودشان پیش آید.
مکارم شیرازی: و اگر او را فرشته قرار مي‏داديم حتما وي را به صورت انساني در مي‏آورديم باز (به پندار آنان) كار را بر آنها مشتبه مي‏ساختيم همانطور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه مي‏سازند!
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۰﴾
انصاریان: مسلماً پیامبران پیش از تو هم مسخره شدند؛ پس بر کسانی که پیامبران را مسخره می کردند، عذاب و کیفری که همواره به استهزا می گرفتند نازل شد و آنان را فرا گرفت.
خرمشاهی: و پيش از تو پيامبرانى را كه بودند استهزاء كردند، و كيفر استهزايشان بر سر ريشخندكنندگانشان فرود آمد
فولادوند: و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ريشخند میکردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) پیش از تو هم امم گذشته پیغمبران خود را سخت استهزاء کردند، پس آنان را کیفر این عمل دامنگیر شد.
مکارم شیرازی: (با اين حال نگران نباش) جمعي از پيامبران پيش از تو را به باد استهزا گرفتند اما سرانجام آنچه را مسخره ميكردند دامانشان را گرفت (و عذاب الهي بر آنها نازل شد).
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: بگو: در زمین بگردید، سپس با تأمل بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟
خرمشاهی: بگو در زمين سير و سفر كنيد، سپس بنگريد كه سرانجام دروغ انگاران چگونه بوده است‏
فولادوند: بگو در زمين بگرديد آنگاه بنگريد كه فرجام تكذيب ‏كنندگان چگونه بوده است
قمشه‌ای: بگو (ای پیغمبر) که در روی زمین بگردید آن گاه بنگرید که عاقبت سخت آنها که تکذیب کردند چگونه بود!
مکارم شیرازی: بگو روي زمين گردش كنيد، سپس بنگريد سرانجام آنها كه آيات الهي را تكذيب مي‏كردند چه شد؟
قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۲﴾
انصاریان: بگو: مالکیّت و فرمانروایی آنچه در آسمان ها و زمین است در سیطره کیست؟ بگو: در سیطره خداست که رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده؛ یقیناً همه شما را در روز قیامت که تردیدی در آن نیست جمع خواهد کرد. فقط کسانی که سرمایه وجودشان را تباه کرده اند، ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست؟ [و در پاسخ‏] بگو از آن خداوند است، كه بر خود رحمت را مقرر داشته است، [و] در روز قيامت، كه در فرارسيدن آن شكى نيست، شما را گرد مى‏آورد، كسانى كه بر خود زيان زده‏اند، ايمان نمى‏آورند
فولادوند: بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است‏ يقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكى نيست گرد خواهد آورد خودباختگان كسانى‏ اند كه ايمان نمى ‏آورند
قمشه‌ای: (به مشرکان) بگو که آنچه در آسمانها و زمین است ملک کیست؟ (اگر آنها نگویند) تو باز گو همه ملک خداست که بر خویش رحمت و بخشایش را فرض و لازم کرده، البته شما را در روز قیامت که بی‌هیچ شک خواهد آمد جمع می‌گرداند، ولی کسانی که خود را به زیان افکندند ایمان نمی‌آورند.
مکارم شیرازی: بگو از آن كيست آنچه در آسمانها و زمين است بگو براي خدا است، رحمت (و بخشش) را بر خود حتم كرده (و به همين دليل) همه شما را بطور قطع در روز قيامت كه در آن شك و ترديدي نيست مجتمع خواهد كرد، تنها كساني كه سرمايه‏ هاي وجود خويش را از دست دادند و گرفتار خسران شدند ايمان نمي‏آورند.
وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۳﴾
انصاریان: و همه موجوداتی که در [عرصه] شب و روز آرام دارند، در سیطره مالکیّت خدا هستند؛ و او شنوا و داناست.
خرمشاهی: و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست، و او شنواى داناست‏
فولادوند: و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست و او شنواى داناست
قمشه‌ای: و هر چه در شب و روز آرامش یافته همه ملک خداست و او شنوا و داناست.
مکارم شیرازی: و براي او است آنچه در شب و روز قرار دارد و او شنوا و دانا است.
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: بگو: آیا جز خدا را که آفریننده آسمان ها و زمین است، سرپرست و یاور خود گیرم؟ و اوست که روزی می دهد و خود بی نیاز از روزی است. بگو: من مأمورم نخستین کسی باشم که فرمان خدا را گردن نهد، و فرمان یافته ام که هرگز از مشرکان مباش.
خرمشاهی: بگو آيا غير از خداوند را سرور خود گيرم كه آفرينشگر آسمانها و زمين است؟ و كسى است كه به همگان روزى مى‏خوراند و خود روزى نمى‏خورد بگو به من فرمان داده شده است كه نخستين كسى باشم كه سر [به طاعت و توحيد] مى‏نهد و [به من گفته شده است كه‏] هرگز از مشركان مباش‏
فولادوند: بگو آيا غير از خدا پديدآورنده آسمانها و زمين سرپرستى برگزينم و اوست كه خوراك مى‏ دهد و خوراك داده نمى ‏شود بگو من مامورم كه نخستين كسى باشم كه اسلام آورده است و [به من فرمان داده شده كه] هرگز از مشركان مباش
قمشه‌ای: بگو: آیا غیر خدا را به یاری و دوستی برگزینم؟ در صورتی که آفریننده آسمان و زمین خداست و او روزی می‌بخشد و خود از طعام بی‌نیاز است. بگو: من مأمورم که اول شخصی که تسلیم حکم خداست باشم. و البته از گروهی که به خدا شرک آورند نباش.
مکارم شیرازی: بگو آيا غير خدا را ولي خود انتخاب كنم در حالي كه او آفريننده آسمانها و زمين است و او است كه روزي مي‏دهد و از كسي روزي نمي‏گيرد، بگو من مامورم كه نخستين مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده كه) از مشركان نباش.
قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾
انصاریان: بگو: مسلماً اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم
خرمشاهی: بگو اگر از حكم پروردگارم سركشى كنم از عذاب روز بزرگ مى‏ترسم‏
فولادوند: بگو اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى‏ ترسم
قمشه‌ای: بگو: من اگر نافرمانی خدای خود کنم از عذاب آن روز بزرگ سخت می‌ترسم.
مکارم شیرازی: بگو من (نيز) اگر نافرماني پروردگارم كنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخيز) ميترسم.