بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ
﴿۱﴾
انصاریان: همه ستایش ها ویژه خداست که آسمان ها و زمین را آفرید و تاریکی ها و روشنی را پدید آورد. [با این همه نشانه ها که گواهی بر یکتایی و قدرت اوست] باز کافران برای پروردگارشان [بت ها و معبودهای باطل را] شریک و همتا قرار می دهند.
خرمشاهی: سپاس خداوندى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكى و روشنايى را پديد آورد، آنگاه كافران براى پروردگارشان شريك قائل مىشوند فولادوند: ستايش خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنايى را پديد آورد با اين همه كسانى كه كفر ورزيده اند [غير او را] با پروردگار خود برابر مى كنند قمشهای: ستایش خدای راست که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایی را مقرّر داشت (و با آنکه نظم آسمان و زمین دلیل یکتایی اوست) باز کافران به پروردگار خود شرک میآورند. مکارم شیرازی: ستايش براي خداوندي است كه آسمانها و زمين را آفريد و ظلمتها و نور را ايجاد كرد، اما كافران براي پروردگار خود شريك و شبيه قرار ميدهند (با اينكه دلايل توحيد و يگانگي او در آفرينش جهان آشكار است).
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ
﴿۲﴾
انصاریان: اوست که شما را از گِلی مخصوص آفرید، سپس برای عمر شما مدتی مقرّر کرد، و اجل حتمی و ثابت نزد اوست، [شگفتا! که] باز شما [با این همه دلایل آشکار در یکتایی و ربوبیّت و خالقیّت او] شک می کنید.
خرمشاهی: او كسى است كه شما را از گل آفريد، سپس [شما را در دنيا] عمرى مقرر داشت، و [براى آخرت] سر رسيدى در علم اوست، آنگاه [بعضى از شما] ترديد مىورزيد فولادوند: اوست كسى كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتى را [براى شما عمر] مقرر داشت و اجل حتمى نزد اوست با اين همه [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مى كنيد قمشهای: اوست خدایی که شما را از گِلی آفرید، پس فرمان اجل و مرگ را بر همه کس معین کرد، و اجلی که معین و معلوم است به نزد اوست، باز شما شک در آیات او میکنید. مکارم شیرازی: او كسي است كه شما را از گل آفريد سپس مدتي مقرر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمي نزد او است (و او از آن آگاه است) با اين همه شما (مشركان در توحيد و يگانگي يا قدرت او) ترديد ميكنيد.
وَهُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ
﴿۳﴾
انصاریان: و او در آسمان ها و در زمین، خداست که نهان و آشکار شما را می داند، و نیز به آنچه [از خیر و شر] به دست می آورید، آگاه است.
خرمشاهی: و او در آسمانها و زمين خداست، نهان و آشكاراى شما و كار و كردارتان را مىداند فولادوند: و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مى داند و آنچه را به دست مى آوريد [نيز] مى داند قمشهای: و اوست خدا در همه آسمانها و در زمین، که از نهان و آشکار شما با خبر است و بدانچه میکنید آگاه است. مکارم شیرازی: او است خداوند در آسمانها و در زمين، پنهان و آشكار شما را ميداند و از آنچه (انجام ميدهيد و) به دست ميآوريد با خبر است.
وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ
﴿۴﴾
انصاریان: و هیچ نشانه ای از نشانه های پروردگارشان برای آنان نیامد مگر آنکه از آن روی گردانیدند.
خرمشاهی: هيچ آيهاى از آيات پروردگارشان براى آنان [مشركان] نيامد مگر آنكه از آن رويگردان بودند فولادوند: و هيچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان به سويشان نمى آمد مگر آنكه از آن روى بر مى تافتند قمشهای: و هیچ آیتی از آیات الهی بر اینان نیامد جز آنکه (از روی جهل و عناد) از آن روی گردانیدند. مکارم شیرازی: هيچ نشانه و آيهاي از آيات پروردگارشان به آنها نميرسد مگر اينكه از آن روي ميگردانند!
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۵﴾
انصاریان: آنان حق را هنگامی که به سویشان آمد تکذیب کردند، پس [ظهور و تحقّق] خبرهای آنچه را همواره به آن استهزا می کردند، به آنان خواهد رسید.
خرمشاهی: و حق را چون بر ايشان نازل شد، دروغ انگاشتند، به زودى [حقيقت] اخبار آنچه بدان استهزاء كردند، بر ايشان آشكار خواهد شد فولادوند: آنان حق را هنگامى كه به سويشان آمد تكذيب كردند پس به زودى [حقيقت] خبرهاى آنچه را كه به ريشخند مى گرفتند به آنان خواهد رسيد قمشهای: حق را که بر آنها آمد جدّاً تکذیب کردند، پس به زودی خبر آنچه که آن را به سخریه گرفتند به آنان میرسد. مکارم شیرازی: آنان حق را هنگامي كه سراغشان آمد، انكار كردند ولي به زودي خبر آنچه را به باد مسخره گرفتند به آنان ميرسد (و از نتائج كار خود آگاه ميشوند).
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ
﴿۶﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند که پیش از ایشان چه بسیار از ملت ها و اقوام را هلاک کردیم؟ که به آنان در پهنه زمین، نعمت ها و امکاناتی دادیم که به شما ندادیم، و بر آنان باران های پی در پی و پر ریزش فرستادیم و نهرهایی از زیر پای آنان جاری ساختیم [ولی ناسپاسی کردند]؛ پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم، و بعد از آنان اقوامی دیگر را پدید آوردیم.
خرمشاهی: آيا نينديشيدهاند كه پيش از آنان چه بسيار اقوامى را كه به آنان در روى زمين امكان و اقتدارى داده بوديم كه به شما نداده بوديم، نابود كرديم و براى آنان بسى باران [و بركت] از آسمان نازل كرديم و چه رودها كه از براى آنان جارى ساختيم، آنگاه آنان را به كيفر گناهانشان نابود كرديم و بعد از آنان قومى ديگر پديد آورديم فولادوند: آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم قمشهای: آیا ندیدند پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکّنی داده بودیم که شما را ندادهایم؟ و از آسمان بر آنها باران (رحمت ظاهر و رحمت باطن که کتاب آسمانی است) پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین جاری ساختیم، پس چون نافرمانی کردند آنها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر بعد از آنها پدید آوردیم. مکارم شیرازی: آيا مشاهده نكردند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامي كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهائي به آنها داديم كه به شما نداديم، بارانهاي پي در پي بر آنها فرستاديم و نهرها از زير (آباديهاي) آنها جاري ساختيم (اما هنگامي كه سركشي و طغيان كردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختيم و جمعيت ديگري بعد از آنان بوجود آورديم
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
﴿۷﴾
انصاریان: و اگر ما نوشته ای روی صحفه ای بر تو نازل کنیم که آنان آن را با دست خود لمس کنند، باز کفر پیشگان می گویند: این جز جادویی آشکار نیست!!
خرمشاهی: و اگر كتابى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مىكرديم و آنان با دستان خويش آن را لمس مىكردند، باز هم كافران مىگفتند اين جز جادوى آشكارى نيست فولادوند: و اگر مكتوبى نوشته بر كاغذ بر تو نازل میکرديم و آنان آن را با دستهاى خود لمس میکردند قطعا كافران مى گفتند اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست قمشهای: و اگر ما کتابی بر تو فرستیم در کاغذی که آن را به دست خود لمس کنند، باز کافران گویند: این نیست مگر سحری آشکار. مکارم شیرازی: و اگر نامهاي بر روي صفحهاي بر آنها نازل كنيم و (علاوه بر ديدن) آن را با دستهاي خود لمس كنند باز كافران ميگويند اين چيزي جز يك سحر آشكار نيست!
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ
﴿۸﴾
انصاریان: و گفتند: چرا فرشته ای [که در معرض دید ما قرار گیرد] بر او نازل نشده است؟ اگر فرشته ای نازل کنیم، کار هلاکت [این بهانه جویان] تمام می شود و لحظه ای مهلت نیابند.
خرمشاهی: و گفتند چرا فرشتهاى بر او نازل نمىشود؟ و اگر فرشتهاى نازل مىكرديم، كار به پايان رسيده بود، و ديگر مجال و مهلتى نمىيافتند فولادوند: و گفتند چرا فرشته اى بر او نازل نشده است و اگر فرشته اى فرود مى آورديم قطعا كار تمام شده بود سپس مهلت نمى يافتند قمشهای: و گفتند: چرا (اگر محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رسول است) بر او فرشتهای نازل نشد؟ و چنانچه فرشتهای بفرستیم کار تمام شود و دیگر لحظهای آنها مهلت نخواهند یافت. مکارم شیرازی: گفتند چرا فرشتهاي بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوي خدا همراهي كند) ولي اگر فرشتهاي بفرستيم (و موضوع جنبه حسي و شهود پيدا كند) كار تمام ميشود (و اگر مخالفت كنند) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همگي هلاك ميگردند).
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ
﴿۹﴾
انصاریان: [این مغالطه گران لجوج می گویند: چرا پیامبر از جنس فرشتگان نیست؟] اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، یقیناً وی را به شکل مردی در می آوردیم، و قطعاً حقیقت را همانطور که آنان بر دیگران مُشتبه می کنند [به سزای لجاجتشان] بر خود آنان مُشتبه می ساختیم، [تا بر فرض پیامبر قرار دادن فرشته، باز بگویند: چرا پیامبری از جنس بشر برای ما قرار داده است؟]
خرمشاهی: و اگر او [پيامبر] را فرشتهاى مىگردانديم، آن [فرشته] را به صورت مردى در مىآورديم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مىساختيم فولادوند: و اگر او را فرشته اى قرار مى داديم حتما وى را [به صورت] مردى در مى آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى ساختيم قمشهای: و چنانچه رسول را فرشتهای قرار میدادیم باز هم او را به صورت مردی در میآوردیم و بیشک سبب میشدیم که همان اشتباهی که برای دیگران پیش میآوردند برای خودشان پیش آید. مکارم شیرازی: و اگر او را فرشته قرار ميداديم حتما وي را به صورت انساني در ميآورديم باز (به پندار آنان) كار را بر آنها مشتبه ميساختيم همانطور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه ميسازند!
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۱۰﴾
انصاریان: مسلماً پیامبران پیش از تو هم مسخره شدند؛ پس بر کسانی که پیامبران را مسخره می کردند، عذاب و کیفری که همواره به استهزا می گرفتند نازل شد و آنان را فرا گرفت.
خرمشاهی: و پيش از تو پيامبرانى را كه بودند استهزاء كردند، و كيفر استهزايشان بر سر ريشخندكنندگانشان فرود آمد فولادوند: و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ريشخند میکردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد قمشهای: (ای پیغمبر) پیش از تو هم امم گذشته پیغمبران خود را سخت استهزاء کردند، پس آنان را کیفر این عمل دامنگیر شد. مکارم شیرازی: (با اين حال نگران نباش) جمعي از پيامبران پيش از تو را به باد استهزا گرفتند اما سرانجام آنچه را مسخره ميكردند دامانشان را گرفت (و عذاب الهي بر آنها نازل شد).
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
﴿۱۱﴾
انصاریان: بگو: در زمین بگردید، سپس با تأمل بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟
خرمشاهی: بگو در زمين سير و سفر كنيد، سپس بنگريد كه سرانجام دروغ انگاران چگونه بوده است فولادوند: بگو در زمين بگرديد آنگاه بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است قمشهای: بگو (ای پیغمبر) که در روی زمین بگردید آن گاه بنگرید که عاقبت سخت آنها که تکذیب کردند چگونه بود! مکارم شیرازی: بگو روي زمين گردش كنيد، سپس بنگريد سرانجام آنها كه آيات الهي را تكذيب ميكردند چه شد؟
قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۱۲﴾
انصاریان: بگو: مالکیّت و فرمانروایی آنچه در آسمان ها و زمین است در سیطره کیست؟ بگو: در سیطره خداست که رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده؛ یقیناً همه شما را در روز قیامت که تردیدی در آن نیست جمع خواهد کرد. فقط کسانی که سرمایه وجودشان را تباه کرده اند، ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست؟ [و در پاسخ] بگو از آن خداوند است، كه بر خود رحمت را مقرر داشته است، [و] در روز قيامت، كه در فرارسيدن آن شكى نيست، شما را گرد مىآورد، كسانى كه بر خود زيان زدهاند، ايمان نمىآورند فولادوند: بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است يقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكى نيست گرد خواهد آورد خودباختگان كسانى اند كه ايمان نمى آورند قمشهای: (به مشرکان) بگو که آنچه در آسمانها و زمین است ملک کیست؟ (اگر آنها نگویند) تو باز گو همه ملک خداست که بر خویش رحمت و بخشایش را فرض و لازم کرده، البته شما را در روز قیامت که بیهیچ شک خواهد آمد جمع میگرداند، ولی کسانی که خود را به زیان افکندند ایمان نمیآورند. مکارم شیرازی: بگو از آن كيست آنچه در آسمانها و زمين است بگو براي خدا است، رحمت (و بخشش) را بر خود حتم كرده (و به همين دليل) همه شما را بطور قطع در روز قيامت كه در آن شك و ترديدي نيست مجتمع خواهد كرد، تنها كساني كه سرمايه هاي وجود خويش را از دست دادند و گرفتار خسران شدند ايمان نميآورند.
وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
﴿۱۳﴾
انصاریان: و همه موجوداتی که در [عرصه] شب و روز آرام دارند، در سیطره مالکیّت خدا هستند؛ و او شنوا و داناست.
خرمشاهی: و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست، و او شنواى داناست فولادوند: و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست و او شنواى داناست قمشهای: و هر چه در شب و روز آرامش یافته همه ملک خداست و او شنوا و داناست. مکارم شیرازی: و براي او است آنچه در شب و روز قرار دارد و او شنوا و دانا است.
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۴﴾
انصاریان: بگو: آیا جز خدا را که آفریننده آسمان ها و زمین است، سرپرست و یاور خود گیرم؟ و اوست که روزی می دهد و خود بی نیاز از روزی است. بگو: من مأمورم نخستین کسی باشم که فرمان خدا را گردن نهد، و فرمان یافته ام که هرگز از مشرکان مباش.
خرمشاهی: بگو آيا غير از خداوند را سرور خود گيرم كه آفرينشگر آسمانها و زمين است؟ و كسى است كه به همگان روزى مىخوراند و خود روزى نمىخورد بگو به من فرمان داده شده است كه نخستين كسى باشم كه سر [به طاعت و توحيد] مىنهد و [به من گفته شده است كه] هرگز از مشركان مباش فولادوند: بگو آيا غير از خدا پديدآورنده آسمانها و زمين سرپرستى برگزينم و اوست كه خوراك مى دهد و خوراك داده نمى شود بگو من مامورم كه نخستين كسى باشم كه اسلام آورده است و [به من فرمان داده شده كه] هرگز از مشركان مباش قمشهای: بگو: آیا غیر خدا را به یاری و دوستی برگزینم؟ در صورتی که آفریننده آسمان و زمین خداست و او روزی میبخشد و خود از طعام بینیاز است. بگو: من مأمورم که اول شخصی که تسلیم حکم خداست باشم. و البته از گروهی که به خدا شرک آورند نباش. مکارم شیرازی: بگو آيا غير خدا را ولي خود انتخاب كنم در حالي كه او آفريننده آسمانها و زمين است و او است كه روزي ميدهد و از كسي روزي نميگيرد، بگو من مامورم كه نخستين مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده كه) از مشركان نباش.
قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
﴿۱۵﴾
انصاریان: بگو: مسلماً اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم
خرمشاهی: بگو اگر از حكم پروردگارم سركشى كنم از عذاب روز بزرگ مىترسم فولادوند: بگو اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى ترسم قمشهای: بگو: من اگر نافرمانی خدای خود کنم از عذاب آن روز بزرگ سخت میترسم. مکارم شیرازی: بگو من (نيز) اگر نافرماني پروردگارم كنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخيز) ميترسم.
مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ
﴿۱۶﴾
انصاریان: هر کس در آن روز، عذاب از او برگردانده شود، قطعاً خدا به او رحم کرده، و آن است کامیابی آشکار.
خرمشاهی: هركس كه در چنين روزى [بلا] از او بگردد، به راستى [خداوند] بر او رحمت آورده است، و اين رستگارى آشكارى است فولادوند: آن روز كسى كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار قمشهای: هر کس در آن روز از عذاب برهد همانا به رحمت خدا نائل گردیده است، و این فیروزی و سعادتی آشکار است. مکارم شیرازی: آن كس كه مجازات الهي در آن روز به او نرسد خداوند او را مشمول رحمت خويش ساخته و اين پيروزي آشكاري است
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۱۷﴾
انصاریان: و اگر خدا تو را آسیب و گزندی رساند، کسی جز او برطرف کننده آن نیست، و اگر تو را خیری رساند [حفظ و دوامش فقط به دست اوست]؛ پس او بر هر کاری تواناست.
خرمشاهی: و اگر خداوند بلايى به تو برساند، بازدارندهاى جز خود او براى آن وجود ندارد، و اگر بخواهد خيرى به تو برساند بدان كه او بر هر كارى تواناست فولادوند: و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست قمشهای: و اگر از خدا به تو ضرری رسد هیچ کس جز خدا نتواند تو را از آن ضرر برهاند، و اگر از او به تو خیری رسد (هیچ کس تو را از آن منع نتواند کرد) که او بر هر چیز تواناست. مکارم شیرازی: اگر خداوند زياني به تو برساند هيچكس جز او نميتواند آن را برطرف سازد و اگر خيري به تو رساند او بر همه چيز توانا است (و هر نيكي از قدرت او ساخته است)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
﴿۱۸﴾
انصاریان: اوست که بر بندگانش چیره و غالب است، و او حکیم و آگاه است.
خرمشاهی: و او بر بندگان خود چيره است و او فرزانه آگاه است فولادوند: و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست حكيم آگاه قمشهای: بگو: خداست که کمال اقتدار و توانایی را بر بندگان دارد و اوست که درستکار و آگاه است. مکارم شیرازی: او است كه بر تمام بندگان خود قاهر و مسلط است و او است حكيم و آگاه.
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ
﴿۱۹﴾
انصاریان: [به کافران و مشرکان که برای حق بودنِ نبوتت گواه می طلبند] بگو: گواهی چه کسی از همه گواهان بزرگ تر است [تا او را بر حقّانیّت نبوتم برای شما گواه آورم]؟ بگو: خدا میان من وشما گواه است [که گواهی اش بزرگ ترین ومطمئن ترین و صحیح ترین گواهی هاست]، و این قرآن [که گواهی خدا بر حقّانیّت نبوّت من است] به من وحی شده تا به وسیله آن شما وهر کس را که این قرآن به او می رسد بیم دهم. آیا شما [با دلیل استوار و محکم] گواهی می دهید که با خدا معبودهای دیگری به عنوان شریک هست؟ بگو: [چون دلیلی وجود ندارد] من گواهی نمی دهم. بگو: فقط معبود یگانه و یکتا اوست، و من از معبودهای باطلی که شریک او قرار می دهید، بیزارم.
خرمشاهی: بگو [و بپرس] شهادت چه كسى برتر است، بگو خدا كه بين ما و شما گواه است، و اين قرآن بر من وحى مىشود كه بدان شما را و هر كس را كه [اين پيام] به او برسد، هشدار دهم، آيا شما شهادت مىدهيد كه خدايان ديگرى در جنب خداوند وجود دارد؟ بگو من چنين شهادتى نمىدهم، بگو همانا او خداى يگانه است، و من از شريكى كه مىآوريد، برى و بركنارم فولادوند: بگو گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم آيا واقعا شما گواهى مى دهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو من گواهى نمى دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مى دهيد بيزارم قمشهای: بگو: گواهی کدام چیز بزرگتر است (از گواهی خدا)؟ بگو: خدا میان من و شما گواه است و وحی شده به من آیات این قرآن تا به آن شما و هر کس را که خبر این قرآن به او رسد بترسانم. آیا شما به راستی گواهی دهید که با خدای یکتا خدایان دیگری وجود دارد؟ بگو: من گواهی ندهم. بگو: محقّقاً او خدایی یکتاست و من بیزارم از آنچه شما شریک خدا قرار میدهید. مکارم شیرازی: بگو بالاترين گواهي، گواهي كيست؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) آيا براستي شما گواهي ميدهيد كه خدايان ديگري با خدا است ؟ بگو من هرگز چنين گواهي نميدهم او است خداوند يگانه يكتا و من از آنچه براي او شريك قرار دادهايد بيزارم.
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۲۰﴾
انصاریان: کسانی که به آنان کتاب آسمانی دادیم، همان گونه که پسرانشان را می شناسند [بر اساس اوصافی که در کتاب هایشان بیان شده] پیامبر را می شناسند؛ فقط کسانی که سرمایه وجودشان را تباه کردند، ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: اهل كتاب او [پيامبر] را به همان گونه مىشناسند كه فرزندانشان را مىشناسند، كسانى كه بر خود زيان زدهاند ايمان نمىآورند فولادوند: كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده ايم همان گونه كه پسران خود را مى شناسد او [=پيامبر] را مى شناسد كسانى كه به خود زيان زده اند ايمان نمى آورند قمشهای: آنان که ما کتاب به آنها فرستادیم، او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود میشناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمیآورند. مکارم شیرازی: آنهائي كه كتاب آسماني به آنان دادهايم بخوبي او را (پيامبر را) ميشناسند همانگونه كه فرزندان خود را ميشناسند، تنها كساني كه سرمايه وجود خود را از دست داده اند ايمان نميآورند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
﴿۲۱﴾
انصاریان: ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بسته، یا آیات او را تکذیب کرده، کیست؟ یقیناً ستمکاران، رستگار نخواهند بود.
خرمشاهی: و كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد يا آيات او را دروغ انگارد، آرى ستمكاران [مشركان] رستگار نمىشوند فولادوند: و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى شوند قمشهای: و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بست یا آیات او را تکذیب کرد؟ هرگز ستمکاران را رستگاری نخواهد بود. مکارم شیرازی: چه كسي ستمكارتر از كسي است كه بر خدا دروغ بسته (و شريك براي او قائل شده است) يا آيات او را تكذيب نموده، مسلما ظالمان روي رستگاري نخواهند ديد.
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: و [یاد کنید] روزی که همه آنان را [در عرصه قیامت] جمع می کنیم، سپس به کسانی که شرک ورزیده اند، می گوییم: شریکانتان که آنان را شریک خدا می پنداشتید، کجایند [تا شما را از عذاب امروز نجات دهند؟]
خرمشاهی: و روزى كه همه آنان را گرد آوريم، آنگاه به مشركان گوييم كه شركايتان كه ادعا مىكرديد كجا هستند؟ فولادوند: و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مى كنيم آنگاه به كسانى كه شرك آورده اند مى گوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مى پنداشتيد قمشهای: و (یاد کن) روزی که همه آنها را جمع آوریم پس به آنها که شرک آوردند گوییم: به کجا شدند آنها که به گمان شما شریک خدا بودند؟ مکارم شیرازی: آن روز كه همه آنها را محشور ميكنيم، به مشركان ميگوئيم: معبودهايتان كه آنها را شريك خدا ميپنداشتيد كجا هستند؟ (و چرا به ياري شما نميشتابند؟).
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: پس [آن روز] بهانه و عذرشان [برای رهایی از عذاب] فقط این است که خواهند گفت: به خدا پروردگارمان سوگند، که ما مشرک نبودیم!!
خرمشاهی: آنگاه عاقبت شرك آنان جز اين نيست كه مىگويند سوگند به خدا، پروردگارمان كه ما مشرك نبوديم فولادوند: آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مى گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم قمشهای: آن گاه پس از آن همه فریفتگی به بتان، در پیشگاه حق عذری نیابند جز آنکه (از بتان بیزاری جسته و) گویند: سوگند به خدا، پروردگارمان، که هرگز شرک نیاوردیم. مکارم شیرازی: سپس پاسخ و عذر آنها چيزي جز اين نيست كه ميگويند به خداوندي كه پروردگار ما است سوگند كه ما مشرك نبوديم.
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۲۴﴾
انصاریان: با تأمل بنگر که چگونه بر خود دروغ می بندند؛ وآنچه را به دروغ شریک خدا می دانستند از دستشان رفت وگم شد.
خرمشاهی: بنگر چگونه بر خود دروغ مىبندند و بر ساختههايشان بر باد رفته است فولادوند: ببين چگونه به خود دروغ مى گويند و آنچه برمى بافتند از ايشان ياوه شد قمشهای: بنگر که چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه به دروغ به خدا بسته و شریک قرار میدادند همه از دست آنها رفت و محو و نابود شد. مکارم شیرازی: ببين چگونه به خودشان (نيز) دروغ ميگويند و آنچه را به دروغ شريك خدا ميپنداشتند از دست ميدهند.
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: گروهی از آنان به سخنانت گوش می دهند، و ما [به کیفر لجاجت وکفرشان] بر دل هایشان پوشش هایی قرار دادیم که آن را نفهمند، و در گوش هایشان سنگینی نهادیم [تا نشنوند]. و اگر همه نشانه های حق را ببینند باز هم به آن ایمان نمی آورند؛ تا آنجا که وقتی به محضرت می آیند با تو مجادله وستیزه می کنند، کافران [از روی لجاجت وعناد] می گویند: این [قرآن] جز افسانه های پیشینیان نیست.
خرمشاهی: و از ايشان كسانى هستند كه [به ظاهر] به تو گوش مىدهند، و ما بر دلهايشان پردههايى كشيدهايم كه آن را درنيابند و در گوش آنان سنگينىاى نهادهايم، و اگر هر معجزهاى ببينند به آن ايمان نمىآورند، و چون به نزد تو آيند با تو مجادله مىكنند و كافران مىگويند اين جز افسانههاى پيشينيان نيست فولادوند: و برخى از آنان به تو گوش فرا مى دهند و[لى] ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى [قرار داده ايم] و اگر هر معجزه اى را ببينند به آن ايمان نمى آورند تا آنجا كه وقتى نزد تو مى آيند و با تو جدال مى كنند كسانى كه كفر ورزيدند مى گويند اين [كتاب] چيزى جز افسانه هاى پيشينيان نيست قمشهای: و بعضی از آنان به سخن تو گوش فرا دارند، ولی ما پرده بر دلهاشان نهادهایم که فهم آن نتوانند کرد و در گوشهای آنها سنگینی نهادهایم، و اگر همه آیات الهی را مشاهده کنند باز بدان ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند در مقام مجادله بر آمده، آن کافران گویند: این آیات چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست. مکارم شیرازی: پاره اي از آنها به تو گوش فرا ميدهند ولي بر دلهاي آنان پرده ها افكنده ايم تا آنرا نفهمند و در گوش آنها سنگيني قرار داده ايم و (آنها بقدري لجوجند) كه اگر تمام نشانه هاي حق را ببينند ايمان نميآورند، تا آنجا كه وقتي به سراغ تو ميآيند با تو به پرخاشگري برمي خيزند و كافران ميگويند اينها افسانه هاي پيشينيان است.
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: و آنان دیگران را [از توجه به قرآن] بازمی دارند و خود نیز از آن دور می شوند، اینان جز خود را به هلاکت نمی اندازند، و [این خطر را] درک نمی کنند.
خرمشاهی: و ايشان [دشمنان را] از او [پيامبر] دور مىدارند ولى خود نيز از او دور مىمانند، جز خود را به نابودى نمىاندازند ولى نمىدانند فولادوند: و آنان [مردم را] از آن باز مى دارند و [خود نيز] از آن دورى مى كنند و[لى] جز خويشتن را به هلاكت نمى افكنند و نمى دانند قمشهای: همین کسانند که هم مردم را از (فیض) آن منع میکنند و هم خود را محروم میدارند و غافل از آنند که تنها خود را به هلاکت میافکنند. مکارم شیرازی: آنها ديگران را از آن باز ميدارند و خود نيز از آن دوري ميكنند، آنها جز خود را هلاك نميكند ولي نميفهمند.
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: اگر هنگامی که آنان را بر آتش [دوزخ] نگه داشته اند ببینی [حالتی ذلت بار و وضعی هول انگیز می بینی] می گویند: ای کاش به دنیا بازگردانده می شدیم، و در آنجا آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم، و از مؤمنان می شدیم.
خرمشاهی: و اگر آنان را بينى كه بر آتش دوزخ بداشتهاند [شگرفيها خواهى ديد] و گويند كاش ما را باز مىگرداندند و ديگر آيات پروردگارمان را انكار نمىكرديم و از مؤمنان مىشديم فولادوند: و اى كاش [منكران را] هنگامى كه بر آتش عرضه مى شوند مى ديدى كه مى گويند كاش بازگردانده مى شديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمیکرديم و از مؤمنان مى شديم قمشهای: و اگر ببینی حال آنها را هنگامی که بر آتش دوزخشان بازدارند که در آن حال (با نهایت حسرت) گویند: ای کاش ما را به دنیا باز میگردانیدند تا دیگر آیات خدا را تکذیب نکرده و ایمان میآوردیم! مکارم شیرازی: اگر (حال آنها را) ببيني هنگامي كه در برابر آتش ايستاده اند كه ميگويند اي كاش (بار ديگر به دنيا) باز ميگشتيم و آيات پروردگارمان را تكذيب نميكرديم و از مؤ منان ميشديم.
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: [ولی آرزوی آنان از روی صدق و راستی نیست] بلکه آنچه [از حقّانیّت توحید و نبوّت و معاد] پیش از این پنهان می داشتند برای آنان آشکار شده [که این گونه آرزو می کنند]، و اگر به دنیا بازگردانده شوند، یقیناً به کفر و شرکی که از آن نهی شده اند بازمی گردند؛ و مسلماً آنان دروغگویند.
خرمشاهی: آرى آنچه در گذشته پنهان مىداشتند بر آنان آشكار شد و اگر باز گردانده مىشدند، بىشك به همانچه از آن نهى شده بودند، بر مىگشتند و آنان دروغگو هستند فولادوند: [ولى چنين نيست] بلكه آنچه را پيش از اين نهان مى داشتند براى آنان آشكار شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمى گردند و آنان دروغگويند قمشهای: بلکه (وبال) آنچه پیش از این پنهان میداشتند بر آنها آشکار شده و اگر بار دیگر هم (به دنیا) برگردند باز همان اعمال زشتی را که از آن نهی شدند اعاده خواهند کرد، و آنان دروغ میگویند. مکارم شیرازی: (آنها در واقع پشيمان نيستند) بلكه اعمال و نياتي را كه قبلا پنهان ميكردند، در برابر آنها آشكار شده (و به وحشت فرو رفته اند) و اگر باز گردند به همان اعمالي كه نهي شده اند، باز ميگردند و آنها دروغ گويند.
وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: و [زمانی که در دنیا بودند] گفتند: جز این زندگی دنیای ما زندگی دیگری نیست و [پس از مرگ] برانگیخته نخواهیم شد.
خرمشاهی: و مىگفتند حياتى جز همين زندگى دنيويمان در كار نيست و ما برانگيختنى نيستيم فولادوند: و گفتند جز زندگى دنياى ما [زندگى ديگرى] نيست و برانگيخته نخواهيم شد قمشهای: و کافران گفتند: جز همین زندگی دنیایی ما دیگر زندگی دیگری نخواهد بود و ما هرگز (بعد از مرگ) زنده نخواهیم شد. مکارم شیرازی: آنها گفتند: چيزي جز اين زندگي دنيا نيست و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد.
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
﴿۳۰﴾
انصاریان: و اگر ببینی هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان بازداشته شوند [وضعی شگفت انگیز می بینی]، خدا می فرماید: آیا این [برانگیخته شدن و زنده گشتن پس از مرگ] حق نیست؟ می گویند: سوگند به پروردگارمان حق است. [خدا] می فرماید: پس به کیفر آنکه کفر می ورزیدید، این عذاب را بچشید.
خرمشاهی: و اگر بنگرى آنگاه كه ايشان را در پيشگاه پروردگارشان نگاه داشتهاند [به آنان] گويد آيا اين حق نيست؟ گويند چرا سوگند به پروردگارمان گويد پس به خاطر كفرى كه مىورزيديد عذاب را بچشيد فولادوند: و اگر بنگرى هنگامى را كه در برابر پروردگارشان باز داشته مى شوند [خدا] مى فرمايد آيا اين حق نيست مى گويند چرا سوگند به پروردگارمان [كه حق است] مى فرمايد پس به [كيفر] آنكه كفر مى ورزيديد اين عذاب را بچشيد قمشهای: و اگر سختی حال آنها را آنگاه که در پیشگاه (عدل) خدا بازداشته شوند مشاهده کنی! که خدا به آنها خطاب کند: آیا این (عذاب قیامت) حق نبود؟ جواب دهند: چرا، سوگند به ذات پروردگارمان (که حق بود) پس خدا گوید که اینک عذاب را به کیفر کفرتان بچشید. مکارم شیرازی: اگر آنها را به هنگامي كه در پيشگاه (دادگاه عدل) پروردگارشان ايستاده اند به بيني كه به آنها گفته ميشود آيا اين حق نيست ؟ ميگويند: آري قسم به پروردگار ما (حق است)، ميگويد پس مجازات را بچشيد در برابر آنچه انكار ميكرديد!
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ
﴿۳۱﴾
انصاریان: کسانی که دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را تکذیب کردند، یقیناً دچار زیان شدند. تا هنگامی که قیامت به طور ناگهان و غافل گیرانه به آنان رسد، می گویند: ای بر ما دریغ و افسوس که نسبت به تکالیف و وظایف شرعی خود کوتاهی کردیم. و آنان بار سنگین گناهانشان را بر دوش می کشند؛ آگاه باشید! بد باری است که بر دوش خواهند کشید.
خرمشاهی: كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند، زيانكار شدند، و آنگاه كه قيامت بناگهان فرارسد، گويند دريغ بر ما كه چه بسيار غفلت و قصور كرديم، و اينان بار گناهانشان را به دوش كشند، آرى چه بد است آنچه بر دوش كشند فولادوند: كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد مى گويند اى دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى كشند چه بد است بارى كه مى كشند قمشهای: آنان که لقاء خدا را تکذیب کردند البته زیانکار شدند، تا آن گاه که ساعت قیامت ناگهان آنها را فرا رسد گویند: دریغا که در این باره کوتاهی کردیم! پس بار گناهان خویش را بر پشت گیرند. زنهار که بد بار گرانی به دوش میگیرند. مکارم شیرازی: آنها كه لقاي پروردگار را انكار كردند مسلما زيان ديدند، (و اين انكار ادامه مييابد) تا هنگامي كه ناگهان قيامت فرا ميرسد ميگويند: اي افسوس كه درباره آن كوتاهي كرديم، و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش ميكشند، چه بد باري بر دوش خواهند داشت.
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
﴿۳۲﴾
انصاریان: و زندگی دنیا [بدون ایمان و عمل صالح] بازی و سرگرمی است، و یقیناً سرای آخرت برای آنان که همواره پرهیزکاری می کنند، بهتر است. آیا نمی اندیشید؟
خرمشاهی: و زندگانى دنيا جز بازيچه و سرگرمى نيست، و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمىانديشيد؟ فولادوند: و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى كنند بهتر است آيا نمى انديشيد قمشهای: و زندگی دنیا جز بازی و هوسرانی هیچ نیست و همانا سرای دیگر برای اهل تقوا نیکوتر است، آیا تعقل نمیکنید؟ مکارم شیرازی: و زندگي دنيا چيزي جز بازي و سرگرمي نيست، و سراي آخرت براي آنها كه پرهيزگارند بهتر است آيا نميانديشيد.
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
﴿۳۳﴾
انصاریان: آنچه را کافران و مشرکان [بر ضد قرآن و تو] می گویند می دانیم که تو را غمگین می کند. پس آنان تو را تکذیب نمی کنند، بلکه ستمکاران آیات خدا را تکذیب می نمایند.
خرمشاهی: نيك مىدانيم كه آنچه ايشان مىگويند اندوهگينت مىكند، بدان كه ايشان تو را دروغگو نمىانگارند بلكه كفرپيشگان آيات الهى را انكار مىكنند فولادوند: به يقين مى دانيم كه آنچه مى گويند تو را سخت غمگين مى كند در واقع آنان تو را تكذيب نمى كنند ولى ستمكاران آيات خدا را انكار مى كنند قمشهای: ما به تحقیق میدانیم که کافران در تکذیب تو سخنانی میگویند که تو را افسرده و غمگین میسازد. (دل شاد دار) که آن ستمکاران نه تو را تکذیب میکنند بلکه آیات خدا را انکار میکنند. مکارم شیرازی: ميدانيم كه گفتار آنها تو را غمگين ميكند ولي (غم مخور و بدان) آنها تو را تكذيب نميكنند بلكه ظالمان آيات خدا را انكار مينمايند!
وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ
﴿۳۴﴾
انصاریان: مسلماً پیش از تو رسولانی تکذیب شدند [و مورد آزار قرار گرفتند] و بر تکذیب و آزاری که دیدند، شکیبایی ورزیدند تا یاری ما به آنان رسید، [تو نیز شکیبایی کن تا یاری ما به تو برسد. این سنّت خداست،] و سنّت های خدا را تغییر دهنده ای نیست. و قطعاً بخشی از سرگذشت پیامبران [در آیاتی که پیش از این نازل شده] به تو رسیده است.
خرمشاهی: و پيامبران پيش از تو نيز دروغگو انگاشته شدند، ولى بر آن انكار و آزارى كه ديدند شكيبايىورزيدند تا يارى ما به دادشان رسيد، و كلمات الهى دگرگونكنندهاى ندارد و به راستى اخبار پيامبران به تو رسيده است فولادوند: و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است قمشهای: و همانا پیغمبران پیش از تو را هم تکذیب کردند و آنها بر همه تکذیبها و اذیتهای منکران صبر و تحمل کردند تا آن گاه که یاری ما شامل حال آنها شد. و (دل قویدار که) هیچ کس کلمات خدا را تغییر نتواند داد و تحقیقاً اخبار پیغمبران پیش به تو رسیده است. مکارم شیرازی: پيامبراني پيش از تو نيز تكذيب شدند و در برابر تكذيبها صبر و استقامت كردند، و (در اين راه) آزار ديدند تا هنگامي كه ياري ما به آنها رسيد (تو نيز چنين باش، و اين يكي از سنتهاي الهي است) و هيچ چيز نميتواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده
وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: و اگر روی گرداندن آنان [از قرآن و نبوّت] بر تو سنگین و دشوار است، اگر بتوانی نقبی در زمین، یا نردبانی برای راه یافتن در آسمان بجویی تا [از عمق زمین و پهنه آسمان] معجزه ای دیگر [غیر قرآن] برای آنان بیاوری [این کار را انجام ده ولی آنها ایمان نمی آورند]؛ و اگر خدا می خواست همه آنان را [به جبر و زور] به راه هدایت گرد می آورد؛ [ولی هدایت اجباری فاقد ارزش است] پس هرگز [نسبت به روحیات و اوصاف کافران لجوج که خواستار هدایت نیستند] از بی خبران مباش.
خرمشاهی: و اگر رويگردانى آنان بر تو گران مىآيد، در صورتى كه مىتوانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى و براى آنان معجزهاى بياورى [چنين كن] و اگر خداوند مىخواست آنان را بر طريق هدايت فرا مىآورد، پس از نادانان مباش فولادوند: و اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مى توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزه اى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن] و اگر خدا مى خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مى آورد پس زنهار از نادانان مباش قمشهای: و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران میآید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری! و اگر خدا میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش. مکارم شیرازی: و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نميآورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
﴿۳۶﴾
انصاریان: فقط کسانی [دعوتت را] پاسخ می دهند که [سخنانت را با دقّت، تدبّر، اندیشه و تفکّر] می شنوند، [مشرکان و کافران لجوج، مردگانند] و خدا مردگان را [در قیامت] برمی انگیزد، آنگه [برای حسابرسی] به سوی او بازگردانده می شوند.
خرمشاهی: فقط كسانى كه گوش شنوا[ى حق] دارند، لبيك اجابت مىگويند، و مردگان را خداوند بر مىانگيزد، سپس [همگان] به سوى او بازگردانده مىشوند فولادوند: تنها كسانى [دعوت تو را] اجابت مى كنند كه گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيخت سپس به سوى او بازگردانيده مى شوند قمشهای: -تنها زنده دلان عالم که گوش شنوا دارند اجابت میکنند، و مردگان را خدا برمیانگیزد، آن گاه خلایق به سوی حق بازگردانده میشوند. مکارم شیرازی: تنها كساني اجابت (دعوت تو) ميكنند كه گوش شنوا دارند، اما مردگان (و آنها كه روح انساني را از دست داده اند ايمان نميآورند و) خدا آنها را (در قيامت) مبعوث ميكند سپس به سوي او باز ميگردند
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۳۷﴾
انصاریان: و [مرده دلان] گفتند: چرا معجزه ای از سوی پروردگارش [همانند معجزات پیامبران گذشته] بر او نازل نمی شود؟ بگو: یقیناً خدا قدرت دارد که معجزه ای [نظیر آنچه آنان درخواست دارند] نازل کند، ولی [این گونه درخواست های نابجا به سبب این است که] بیشترشان [شرایط و موقعیت ها را] نمی دانند.
خرمشاهی: و گويند چرا بر او معجزهاى از سوى پروردگارش نازل نمىشود؟ بگو بىگمان خداوند تواناى آن هست كه معجزهاى نازل كند ولى بيشتر آنان نمىدانند فولادوند: و گفتند چرا معجزه اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بى ترديد خدا قادر است كه پديده اى شگرف فرو فرستد ليكن بيشتر آنان نمى دانند قمشهای: -و کافران گفتند: چرا بر او معجزهای از خدا فرو نیامد؟ بگو: خدا بر اینکه آیتی فرستد قادر است، و لیکن بیشتر آنان نمیدانند. مکارم شیرازی: و گفتند چرا نشانه (و معجزه اي) از طرف پروردگارش بر او نازل نميگردد، بگو خداوند قادر است كه نشانه اي نازل كند، ولي بيشتر آنها نميدانند.
وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ
﴿۳۸﴾
انصاریان: و هیچ جنبنده ای در زمین نیست، و نه هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند، مگر آنکه گروه هایی مانند شمایند؛ ما چیزی را در کتاب [تکوین از نظر ثبت جریانات هستی و برنامه های آفرینش] فروگذار نکرده ایم، سپس همگی به سوی پروردگارشان گردآوری می شوند.
خرمشاهی: و هيچ جنبندهاى در زمين و هيچ پرندهاى نيست كه با دو بال خويش مىپرد، مگر آنكه امتهايى همانند شما هستند، ما هيچ چيز را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم، آنگاه همه به نزد پروردگارشان محشور مىگردند فولادوند: و هيچ جنبنده اى در زمين نيست و نه هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند مگر آنكه آنها [نيز] گروه هايى مانند شما هستند ما هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكرده ايم سپس [همه] به سوى پروردگارشان محشور خواهند گرديد قمشهای: -و هر جنبندهای در زمین و هر پرندهای در هوا که به دو بال پرواز میکند همگی طایفههایی مانند شما (نوع بشر) هستند. ما در کتاب (آفرینش، بیان) هیچ چیز را فرو گذار نکردیم، آن گاه همه به سوی پروردگار خود محشور میشوند. مکارم شیرازی: هيچ جنبنده اي در زمين و هيچ پرنده اي كه با دو بال خود پرواز ميكند نيست، مگر اينكه امت هائي همانند شما هستند، ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم، سپس همگي به سوي پروردگارشان محشور ميگردند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۳۹﴾
انصاریان: کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لال هایی فرو رفته در تاریکی های جهل و گمراهی اند؛ خدا هر که را بخواهد [به کیفر تکذیب آیاتش] گمراه می کند، و هر که را بخواهد [به پاداش تصدیق آیاتش] بر راه راست قرار می دهد.
خرمشاهی: و دروغانگاران آيات ما ناشنوا و گنگ و در تاريكى [سرگشته]اند، خداوند هركس را بخواهد بيراه مىگذارد، و هركس را بخواهد بر راه راست مىدارد فولادوند: و كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريكيها[ى كفر] كر و لالند هر كه را خدا بخواهد گمراهش مى گذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مى دهد قمشهای: -و آنان که تکذیب آیات ما کردند کر و گنگ در ظلمات (جهل) به سر برند. مشیّت الهی هر کس را خواهد گمراه سازد و هر که را خواهد به راه راست هدایت کند. مکارم شیرازی: آنها كه آيات ما را تكذيب كردند كر و لال در تاريكي ها قرار دارند، هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد) گمراه ميكند و هر كس را بخواهد (و شايسته بيند) بر راه راست قرار خواهد داد.
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۴۰﴾
انصاریان: بگو: اگر راستگویید به من خبر دهید چنانچه عذاب خدا بر شما درآید یا قیامت به شما رسد، آیا کسی را جز خدا [برای یاری خویش] می خوانید؟
خرمشاهی: بگو بينديشيد اگر عذاب الهى يا قيامت فرارسد، آيا اگر راست مىگوييد كسى جز خدا را مىخوانيد؟ فولادوند: بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را دررسد يا رستاخيز شما را دريابد اگر راستگوييد كسى غير از خدا را مى خوانيد قمشهای: -بگو: اگر راست میگویید، مرا گویید که اگر عذاب خدا یا ساعت مرگ بر شما فرا رسد آیا (در آن ساعت سخت) غیر خدا را میخوانید؟! مکارم شیرازی: بگو آيا هيچ فكر كرده ايد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد يا رستاخيز بر پا شود آيا غير خدا را (براي حل مشكلات خود) ميخوانيد، اگر راست ميگوئيد؟!
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ
﴿۴۱﴾
انصاریان: [قطعاً چنین نیست] بلکه فقط خدا را می خوانید، و او هم اگر بخواهد آسیب و گزندی که به سبب آن او را خوانده اید برطرف می کند، و [آن زمان است که] بت هایی که برای او شریک قرار می دهید، فراموش می کنید.
خرمشاهی: آرى تنها او را [به دعا] مىخوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند و شما شريكى را كه براى او قائل شدهايد، از ياد مىبريد فولادوند: [نه] بلكه تنها او را مى خوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مى گرداند و آنچه را شريك [او] مى گردانيد فراموش مى كنيد قمشهای: -بلکه در آن هنگام تنها خدا را میخوانید تا اگر مشیّت او قرار گرفت شما را از سختی برهاند، و آنچه را که با خدا شریک قرار میدهید به کلی فراموش میکنید. مکارم شیرازی: (نه) بلكه تنها او را ميخوانيد و او اگر بخواهد مشكلي را كه به خاطر آن او را خوانده ايد بر طرف ميسازد و آنچه را (امروز) شريك (خدا) قرار ميدهيد (آنروز) فراموش ميكنيد.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ
﴿۴۲﴾
انصاریان: و بی تردید ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند [پیامبرانی] فرستادیم؛ پس آنان را [هنگامی که با پیامبران به مخالفت و دشمنی برخاستند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [در پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.
خرمشاهی: پيش از تو [پيامبرانى] به سوى امتها[ى پيشين] فرستاديم و آنان را به تنگدستى و ناخوشى دچار ساختيم تا زارى و خاكسارى كنند فولادوند: و به يقين ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى] فرستاديم و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا به زارى و خاكسارى درآيند قمشهای: -و همانا ما پیغمبرانی به سوی امتان پیش از تو فرستادیم، پس (چون اطاعت نکردند) به بلاها و مصیبتها گرفتارشان ساختیم، شاید به درگاه خدا گریه و زاری کنند. مکارم شیرازی: ما به امتهائي كه پيش از تو بودند (پيامبراني فرستاديم و هنگامي كه به مخالفت آنها برخاستند) آنها را به شدت و رنج و ناراحتي مواجه ساختيم شايد (بيدار شوند و در برابر حق) تسليم گردند.
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۴۳﴾
انصاریان: پس چرا هنگامی که عذاب ما به آنان رسید، فروتنی و زاری نکردند؟ بلکه دل هایشان سخت شد و شیطان، اعمال ناپسندی که همواره مرتکب می شدند در نظرشان آراست.
خرمشاهی: پس چرا هنگامى كه عذاب ما به سراغشان آمد زارى و خاكسارى نكردند؟ زيرا دلهايشان سخت شده و شيطان كار و كردارشان را در نظرشان آراسته بود فولادوند: پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى [حقيقت اين است كه] دلهايشان سخت شده و شيطان آنچه را انجام مى دادند برايشان آراسته است قمشهای: -پس چرا وقتی که بلای ما به آنها رسید تضرّع و زاری نکردند (تا نجات یابند)؟ ولی (بدین سبب که نکردند) دلهاشان را قساوت فرا گرفت و شیطان کردار زشت آنان را در نظرشان زیبا نمود. مکارم شیرازی: چرا آنها هنگامي كه مجازات ما به آنان رسيد (خضوع نكردند و) تسليم نشدند، ولي دلهاي آنها قساوت پيدا كرد و شيطان هر كاري را كه ميكردند در نظرشان زينت داد.
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ
﴿۴۴﴾
انصاریان: پس چون حقایقی را که [برای عبرت گرفتنشان] به آن یادآوری شده بودند، فراموش کردند، درهای همه نعمت ها را به روی آنان گشودیم، تا هنگامی که به آنچه داده شدند، مغرورانه خوشحال گشتند، به ناگاه آنان را [به عذاب] گرفتیم، پس یکباره [از نجات خود] درمانده و نومید شدند.
خرمشاهی: آنگاه چون پند و هشدارها را فراموش كردند، درهاى نعمت را بر آنان گشوديم و چون بدانچه دريافته بودند سرمست شدند، ناگهان فرو گرفتيمشان و آنگاه بود كه نوميد شدند فولادوند: پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند قمشهای: -پس چون آنچه به آنها تذکر داده شد همه را فراموش کردند ما هم ابواب هر چیز را به روی آنها گشودیم تا چون به نعمتی که به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند ناگاه آنها را (به کیفر اعمالشان) گرفتار کردیم و آن هنگام (خوار و) نا امید گردیدند. مکارم شیرازی: هنگامي كه (اندرزها سودي نبخشيد و) آنچه به آنها يادآوري شده بود فراموش كردند درهاي همه چيز (از نعمتها) را به روي آنها گشوديم تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم) در اين هنگام همه مايوس شدند (و درهاي اميد به روي آنها بسته شد!)
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۴۵﴾
انصاریان: در نتیجه ریشه کسانی که [به آیات ما و به مردم] ستم ورزیدند، بریده شد؛ و همه ستایش ها ویژه خدا مالک و مربی جهانیان است.
خرمشاهی: و ريشه ستمكاران [مشرك] بركنده شد، و سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است فولادوند: پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است قمشهای: -پس ریشه گروه ظالمان کنده شد، و ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است. مکارم شیرازی: و (به اين ترتيب) دنباله (زندگي) جمعيتي كه ستم كرده بودند قطع شد و ستايش مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ
﴿۴۶﴾
انصاریان: [به آنان که برای خدا به خیال باطلشان شریکانی قرار داده اند] بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوش ها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دل هایتان مُهر [تیره بختی] نِهد، کدام معبودی جز خداست که آنها را به شما دهد؟! با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون [برای هدایت اینان] بیان می کنیم، سپس آنان روی می گردانند.
خرمشاهی: بگو بينديشيد اگر خداوند شنوايى و ديدگان شما را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد، چه خدايى غير از خداوند آنها را به شما برمىگرداند؟ بنگر كه چگونه آيات را گونهگونه بيان مىداريم، آنگاه ايشان رويگردانند فولادوند: بگو به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مى كنيم سپس آنان روى برمى تابند قمشهای: -بگو: مرا گویید، اگر خدا گوش و چشمهای شما را گرفت و مهر بر دل شما نهاد (تا کور و کر و جاهل شدید) کدام خدایی غیر از خدا هست که این نعمتها را به شما باز دهد؟! بنگر که ما چگونه آیات را به انواع گوناگون بیان میکنیم باز آنها اعراض میکنند! مکارم شیرازی: بگو آيا فكر كرده ايد اگر خداوند گوش و چشمهاي شما را بگيرد و بر دلهاي شما مهر نهد (كه چيزي را نفهميد) چه كسي جز خدا است كه آنها را به شما بدهد؟ ببين چگونه آيات را براي آنها به گونه هاي مختلف شرح ميدهيم سپس آنها روي ميگردانند!
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ
﴿۴۷﴾
انصاریان: بگو: به من خبر دهید اگر عذاب خدا ناگهان [مانند صاعقه و صیحه آسمانی] یا آشکار [مانند بیماری های مهلک] به سوی شما آید، آیا جز گروه ستمکار هلاک می شوند؟
خرمشاهی: بگو بينديشيد اگر عذاب الهى ناگهان [در شب] يا آشكارا [در روز] به سراغتان بيايد آيا [قومى] جز قوم ستمكار [مشرك] نابود مىشوند؟ فولادوند: بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران [كسى] هلاك خواهد شد قمشهای: -بگو: چه خواهید کرد اگر عذاب خدا شما را به ناگاه، پنهان یا آشکار در رسد، آیا کسی به جز گروه ستمکار هلاک خواهد شد؟ مکارم شیرازی: بگو فكر كرده ايد اگر عذاب خدا ناگهاني (و پنهاني) يا آشكارا به سراغ شما بيايد آيا جز جمعيت ستمكار هلاك ميشوند؟
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
﴿۴۸﴾
انصاریان: و پیامبران را جز مژده دهنده و بیم رسان نمی فرستیم؛ پس کسانی که ایمان بیاورند و [مفاسد خود را] اصلاح کنند نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.
خرمشاهی: و ما پيامبران را جز مژدهآور و هشداردهنده نمىفرستيم، و كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مىشوند فولادوند: و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى فرستيم پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد قمشهای: و ما پیغمبران را جز برای آنکه مژده دهند و بترسانند نفرستادیم، پس هر کس ایمان آورد و کار شایسته کرد هرگز بر آنان بیمی نیست و ابدا اندوهگین نخواهند بود. مکارم شیرازی: ما پيامبران را جز براي بشارت و بيم نميفرستيم آنها كه ايمان آورند و (خويشتن را) اصلاح كنند نه ترسي دارند و نه غمگين ميشوند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
﴿۴۹﴾
انصاریان: و آنان که آیات ما را تکذیب کردند، به سزای نافرمانی هایشان عذاب به آنان خواهد رسید.
خرمشاهی: و دروغانگاران آيات ما به خاطر نافرمانيشان گرفتار عذاب گردند فولادوند: و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند به [سزاى] آنكه نافرمانى میکردند عذاب به آنان خواهد رسيد قمشهای: و هر که آیات ما را تکذیب کرد به آنان در اثر فسق و زشتکاری عذاب خواهد رسید. مکارم شیرازی: و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان ميرسد.
قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ
﴿۵۰﴾
انصاریان: بگو: من به شما نمی گویم که خزینه ها و گنجینه های خدا نزد من است، و نیز غیب هم نمی دانم، و نمی گویم که فرشته ام؛ فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می کنم. بگو: آیا [اعراض کننده از وحی که] نابینا [ست] و [پیروِ وحی که] بینا [ست] یکسانند؟! پس چرا نمی اندیشید؟!
خرمشاهی: بگو من به شما نمىگويم كه خزاين الهى نزد من است، و غيب نيز نمىدانم، و به شما نمىگويم كه من فرشتهاى هستم، من از هيچ چيز پيروى نمىكنم جز از آنچه به من وحى مىشود، بگو آيا نابينا و بينا برابرند، آيا نمىانديشيد؟ فولادوند: بگو به شما نمى گويم گنجينه هاى خدا نزد من است و غيب نيز نمى دانم و به شما نمى گويم كه من فرشته ام جز آنچه را كه به سوى من وحى مى شود پيروى نمى كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمى كنيد قمشهای: -بگو: من شما را نمیگویم که گنجهای خدا نزد من است و نه آنکه از غیب (الهی) آگاهم و نمیگویم که من فرشتهام، من پیروی نمیکنم جز آنچه را که به من وحی میرسد. بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا فکر و اندیشه نمیکنید؟ مکارم شیرازی: بگو من نميگويم خزائن خدا نزد من است و من آگاه از غيب نيستم (جز آنچه خدا به من بياموزد) و به شما نميگويم من فرشته ام، من تنها از آنچه به من وحي ميشود پيروي ميكنم، بگو آيا نابينا و بينا مساويند؟ چرا فكر نميكنيد؟!
وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿۵۱﴾
انصاریان: و به وسیله این قرآن کسانی را که از محشور شدن به سوی پروردگارشان می ترسند، هشدار ده که آنان را [در آن روز هول انگیز] جز خدا سرپرست و شفیعی نخواهد بود؛ باشد که بپرهیزند.
خرمشاهی: و كسانى را كه از محشور شدن به نزد پروردگارشان انديشناكند، به آن [قرآن] هشدار بده، در برابر او [خداوند] ياور و شفيعى ندارند باشد كه پروا پيشه كنند فولادوند: و به وسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند قمشهای: -و آنان را که از احضار در پیشگاه عدل خدا ترسانند به آیات قرآن متنبّه ساز و بترسان که جز خدا آنها را یاور و شفیعی نیست، باشد که پرهیزکار شوند. مکارم شیرازی: به وسيله آن (قرآن) كساني را كه از روز حشر و رستاخيز ميترسند، بيم ده، (روزي كه در آن روز) ياور و سرپرست و شفاعت كنندهاي جز او (خدا) ندارند، شايد پرهيزكاري پيشه كنند.
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ
﴿۵۲﴾
انصاریان: و آنان که بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را می خوانند [و با این خواندن] خشنودی او را می خواهند، از خود مران. نه چیزی از حساب [عمل] آنان بر عهده توست، و نه چیزی از حساب [کار] تو بر عهده آنان است تا آنان را برانی و [به سبب راندنشان] از ستمکاران باشی.
خرمشاهی: و كسانى را كه پروردگارشان را بامدادان و شامگاهان [به نيايش] مىخوانند و خشنودى او را مىجويند[از خود] مران، چيزى از حساب آنان بر تو و چيزى از حساب تو بر آنان نيست كه برانىشان و از ستمكاران شوى فولادوند: و كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى خوانند در حالى كه خشنودى او را مى خواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب تو [نيز] چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى قمشهای: و آنان را که صبح و شام خدا را میخوانند و قصدشان فقط خداست از خود مران، که نه چیزی از حساب آنها بر تو و نه چیزی از حساب تو بر آنهاست، پس اگر آن خداپرستان را از خود برانی از ستمکاران خواهی بود. مکارم شیرازی: آنها را كه صبح و شام خدا را ميخوانند و جز ذات پاك او نظري ندارند، از خود دور مكن، نه حساب آنها بر تو است و نه حساب تو بر آنها اگر آنها را طرد كني از ستمگران خواهي بود.
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ
﴿۵۳﴾
انصاریان: و ما این گونه توانگران را به مؤمنان تهیدستی که در کنار تو هستند آزمودیم، تا [توانگران با تعجب و استهزا] بگویند: آیا اینانند که خدا از میان ما بر آنان منّت نهاده [و نعمت ایمان و عمل صالح داده و بر ما برتری بخشیده؟!] آیا خدا به سپاس گزاران داناتر نیست؟
خرمشاهی: و اين چنين بعضى از آنان را به بعضى ديگر آزموديم، تا سرانجام بگويند آيا اينانند كه خداوند از ميان همه ما فقط بر آنان منت نهاده [و نعمت داده] است، آيا خداوند خود به احوال سپاسگزاران آگاهتر نيست؟ فولادوند: و بدين گونه ما برخى از آنان را به برخى ديگر آزموديم تا بگويند آيا اينانند كه از ميان ما خدا بر ايشان منت نهاده است آيا خدا به [حال] سپاسگزاران داناتر نيست قمشهای: و همچنین ما برخی را به برخی دیگر بیازمودیم تا آنکه به (طعن) گویند: آیا بر این فقیران، خدا در میان ما (به نعمت اسلام) منّت نهاد؟! آیا خدا (از این منکران) به احوال سپاسگزاران (فقرا) داناتر نیست؟! مکارم شیرازی: و اين چنين بعضي از آنها را با بعض ديگر آزموديم (توانگران را به وسيله فقيران) تا بگويند آيا اينها هستند كه خداوند از ميان ما (برگزيده و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ايمان به آنها بخشيده) آيا خداوند شاكران را بهتر نميشناسد؟!
وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۵۴﴾
انصاریان: و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان می آورند به نزد تو آیند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده؛ بنابراین هر کس از شما به نادانی کار زشتی مرتکب شود، سپس بعد از آن توبه کند و [مفاسد خود را] اصلاح نماید [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود]؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، به نزد تو آيند، بگو سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر داشته است، هركس از شما كه از روى نادانى مرتكب كار ناشايستى شود، سپس توبه و درستكارى كند و به صلاح آيد [بداند كه] خداوند آمرزگار مهربان است فولادوند: و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وى آمرزنده مهربان است قمشهای: هرگاه آنان که به آیات ما میگروند نزد تو آیند بگو: سلام بر شما باد، خدا بر خود رحمت و مهربانی را فرض نمود، که هر کس از شما کار زشتی به نادانی کرد و بعد از آن توبه کند و اصلاح نماید البته خدا بخشنده و مهربان است. مکارم شیرازی: هر گاه كساني كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود فرض كرده، هر كس از شما كار بدي از روي ناداني كند سپس توبه و اصلاح (و جبران) نمايد او آمرزنده مهربان است.
وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ
﴿۵۵﴾
انصاریان: و این گونه آیات را بیان می کنیم تا [حق روشن شود و] راه و رسم گناهکاران آشکار گردد.
خرمشاهی: و بدينسان آيات خود را به روشنى بيان مىداريم، تا راه و رسم گناهكاران آشكار گردد فولادوند: و اين گونه آيات [خود] را به روشنى بيان مى كنيم تا راه و رسم گناهكاران روشن شود قمشهای: و همچنین ما آیات را مفصل بیان کنیم (تا حق روشن شود) و تا راه گنهکاران معین و آشکار شود. مکارم شیرازی: و اينچنين آيات را برميشمريم (و روشن ميسازيم) تا راه گناهكاران آشكار گردد.
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ
﴿۵۶﴾
انصاریان: بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خدا می پرستید نهی شده ام. بگو: من از هواهای نفسانی شما پیروی نمی کنم، که در آن صورت گمراه شده ام و از راه یافتگان نخواهم بود.
خرمشاهی: بگو مرا نهى كردهاند كه مبادا آنچه را به جاى خدا مىپرستيد، بپرستم بگو از هوى و هوسهاى شما پيروى نمىكنم، و اگر پيروى كنم به گمراهى افتادهام و از رهيافتگان نيستم فولادوند: بگو من نهى شده ام كه كسانى را كه شما غير از خدا مى خوانيد بپرستم بگو من از هوسهاى شما پيروى نمى كنم و گر نه گمراه شوم و از راهيافتگان نباشم قمشهای: بگو که مرا از پرستش آن خدایان باطل که شما میپرستید منع فرمودهاند. بگو: من پیروی هوسهای شما نکنم تا مبادا گمراه شده و راه هدایت نیابم. مکارم شیرازی: بگو من از پرستش كساني كه غير از خدا ميخوانيد نهي شده ام، بگو من از هوي و هوسهاي شما پيروي نميكنم اگر چنين كنم گمراه شده ام و از هدايت يافتگان نخواهم بود.
قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ
﴿۵۷﴾
انصاریان: بگو: من بر دلیل روشنی [مانند قرآن] از سوی پروردگارم هستم و حال آنکه شما آن را تکذیب کردید، عذابی که به آن شتاب دارید در اختیار من نیست. فرمان و حکم فقط به دست خداست، همواره حق را بیان می کند و او بهترین داوران و جداکنندگان [حق از باطل] است.
خرمشاهی: بگو من حجت آشكارى از پروردگارم دارم و شما آن را دروغ مىانگاريد، آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهيد در اختيار من نيست، حكم جز به دست خداوند نيست، كه گوياى حق و حقيقت و بهترين داوران است فولادوند: بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكارى [همراه] دارم و[لى] شما آن را دروغ پنداشتيد [و] آنچه را به شتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست فرمان جز به دست خدا نيست كه حق را بيان مى كند و او بهترين داوران است قمشهای: بگو: من هر چه میگویم با برهانی از سوی پروردگارم است و شما تکذیب آن میکنید. عذابی که شما بدان تعجیل میکنید امر آن به دست من نیست، فرمان جز خدا را نخواهد بود، که به حق دستور میدهد و او بهترین حکم فرمایان است. مکارم شیرازی: بگو من دليل روشني از پروردگارم دارم و شما آنرا تكذيب كرده ايد (و نپذيرفته ايد) آنچه شما درباره آن عجله داريد به دست من نيست، حكم و فرمان تنها از آن خدا است، حق را از باطل جدا ميكند، و او بهترين جدا كننده (حق از باطل) است.
قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ
﴿۵۸﴾
انصاریان: بگو: اگر عذابی که به آن شتاب دارید در اختیار من بود، یقیناً کار میان من و شما به سرعت تمام شده بود؛ و خدا به ستمکاران داناتر است [که چه زمانی آنان را عذاب کند.]
خرمشاهی: بگو اگر آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهيد، در اختيار من بود، بين من و شما كار يكسره مىشد و خداوند به ستمكاران آگاهتر است فولادوند: بگو اگر آنچه را با شتاب خواستار آنيد نزد من بود قطعا ميان من و شما كار به انجام رسيده بود و خدا به [حال] ستمكاران داناتر است قمشهای: بگو: اگر به دست من بود عذابی که به تعجیل میطلبید کار میان من و شما خاتمه مییافت، و خدا به احوال ظالمان داناتر است. مکارم شیرازی: بگو اگر آنچه را كه شما در باره آن عجله داريد نزد من بود (و به درخواست شما ترتيب اثر ميدادم عذاب الهي بر شما نازل ميگشت و) كار من و شما پايان گرفته بود و خداوند ظالمان را بهتر ميشناس
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
﴿۵۹﴾
انصاریان: و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و کسی آنها را جز او نمی داند. و به آنچه در خشکی و دریاست، آگاه است، و هیچ برگی نمی افتد مگر آنکه آن را می داند، و هیچ دانه ای در تاریکی های زمین، و هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن [ثبت] است.
خرمشاهی: و كليدهاى [گنجينههاى] غيب نزد اوست و هيچكس جز او آن را نمىداند، و آنچه در خشكى و درياست مىداند و هيچ برگى [از درخت] نمىافتد مگر آنكه آن را مىداند، و هيچ دانهاى در تاريكيهاى [توبرتوى] زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در كتاب مبينى [مسطور] است فولادوند: و كليدهاى غيب تنها نزد اوست جز او [كسى] آن را نمى داند و آنچه در خشكى و درياست مى داند و هيچ برگى فرو نمى افتد مگر [اينكه] آن را مى داند و هيچ دانه اى در تاريكيهاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است قمشهای: و کلیدهای خزائن غیب نزد اوست، کسی جز او بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را میداند و هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه او آگاه است و نه هیچ دانهای در زیر تاریکیهای زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است. مکارم شیرازی: كليدهاي غيب تنها نزد او است و جز او كسي آنرا نميداند، آنچه در خشكي و درياست ميداند، هيچ برگي (از درختي) نميافتد مگر اينكه از آن آگاه است، و نه هيچ دانهاي در مخفيگاه زمين، و نه هيچ تر و خشكي وجود دارد جز اينكه در كتاب آشكار (در كتاب علم خدا) ثبت است.
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۶۰﴾
انصاریان: او کسی است که شبانگاهان روح شما را به وقت خواب می گیرد، و آنچه را در روز [از نیکی و بدی] به دست می آورید می داند؛ سپس شما را در روز [با برگرداندن روح به جسمتان از خواب] بر می انگیزد تا اجل مُعّین سر آید؛ آن گاه بازگشت شما به سوی اوست؛ سپس شما را به آنچه همواره انجام می دادید آگاه می کند.
خرمشاهی: و او كسى است كه روح شما را در شب [به هنگام خواب] مىگيرد و مىداند كه در روز چه كردهايد، سپس در آن شما را [از خواب] بر مىانگيزد تا مهلت معينى سرآيد، آنگاه بازگشت شما به سوى اوست و آنگاه شما را از [حقيقت] كار و كردارتان آگاه مىگرداند فولادوند: و اوست كسى كه شبانگاه روح شما را [به هنگام خواب] مى گيرد و آنچه را در روز به دست آورده ايد مى داند سپس شما را در آن بيدار مى كند تا هنگامى معين به سر آيد آنگاه بازگشت شما به سوى اوست سپس شما را به آنچه انجام مى داده ايد آگاه خواهد كرد قمشهای: -و اوست خدایی که چون شب (به خواب میروید) جان شما را برمیگیرد (و نزد خود میبرد) و کردار شما را در روز میداند، و پس از آن (خواب) شما را بر میانگیزد تا اجلی که در قضا و قدر او معین است به پایان رسد، سپس (هنگام مرگ) به سوی او باز میگردید آن گاه به نتیجه آنچه کردهاید شما را آگاه گرداند. مکارم شیرازی: او كسي است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) ميگيرد، و از آنچه در روز كسب كرده ايد (و انجام داده ايد) با خبر است سپس شما را در روز (از خواب) برمي انگيزد (و اين وضع همچنان ادامه مييابد) تا مدت و سر آمد معيني فرا رسد سپس بازگشت شما به سوي او است، و شما را به آنچه عمل ميكرديد آگاه ميسازد.
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ
﴿۶۱﴾
انصاریان: و اوست که بر بندگانش چیره و غالب است، و همواره نگهبانانی [از فرشتگان] برای [حفاظتِ] شما [از حوادث و بلاها] می فرستد تا هنگامی که یکی از شما را مرگ در رسد [در این وقت] فرستادگان ما جانش را می گیرند؛ و آنان [در مأموریت خود] کوتاهی نمی کنند.
خرمشاهی: و او بر بندگان خود چيره است و بر شما نگهبانانى مىفرستد، و چون مرگ يكى از شما فرارسد، فرشتگان ما روح او را مىگيرند و فروگذار نمىكنند فولادوند: و اوست كه بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهبانانى بر شما مى فرستد تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى كه كوتاهى نمى كنند قمشهای: و اوست خدایی که قهر و اقتدارش مافوق بندگان است و فرشتگانی را به نگهبانی بر شما میفرستد، تا آن گاه که هنگام مرگ یکی از شما فرا رسد رسولان ما او را میمیرانند و در قبض روح شما هیچ کوتاهی نخواهند کرد. مکارم شیرازی: او تسلط كامل بر بندگان خود دارد و مراقباني بر شما ميفرستد، تا زماني كه يكي از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جان او را ميگيرند و آنها (در نگاهداري حساب اعمال بندگان) كوتاهي نميكنند.
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ
﴿۶۲﴾
انصاریان: سپس [همه] به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقّشان بازگردانده می شوند. آگاه باشید! [که در آن روز] فرمانروایی و حکومت مطلق فقط ویژه اوست؛ و او سریع ترین حساب گران است.
خرمشاهی: آنگاه به سوى خداوند، كه سرور راستينشان است، بازگردانده مىشوند، بدانيد كه حكم او راست و او سريعترين حسابرسان است فولادوند: آنگاه به سوى خداوند مولاى بحقشان برگردانيده شوند آگاه باشيد كه داورى از آن اوست و او سريعترين حسابرسان است قمشهای: سپس به سوی خدای عالم که به حقیقت مولای بندگان است بازگردانده میشوند. آگاه باشید حکم (خلق) با خداست و او زودترین حسابرسان است. مکارم شیرازی: سپس (تمام بندگان) به سوي خدا كه مولاي حقيقي آنها است باز ميگردند، بدانيد داوري مخصوص او است و او سريعترين حسابگران است.
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
﴿۶۳﴾
انصاریان: بگو: چه کسی شما را از تاریکی هایِ خشکی و دریا نجات می دهد؟ در حالی که او را [برای نجات خود] از روی فروتنی و زاری و مخفیانه به کمک می طلبید؛ [و می گویید] که اگر ما را از این [تنگناها و مهلکه ها] نجات دهد، بی تردید از سپاس گزاران خواهیم بود.
خرمشاهی: بگو چه كسى شما را از تاريكيها [و شدايد] خشكى و دريا مىرهاند، [زمانى] كه او را به زارى و پنهانى مىخوانيد [و مىگوييد] اگر ما را از اين [مهلكه] نجات داد، بىگمان از سپاسگزاران خواهيم شد فولادوند: بگو چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا مى رهاند در حالى كه او را به زارى و در نهان مى خوانيد كه اگر ما را از اين [مهلكه] برهاند البته از سپاسگزاران خواهيم بود قمشهای: بگو: آن کیست که شما را از تاریکیهای بیابان و دریا نجات میدهد گاهی که او را به تضرع و زاری و از باطن قلب میخوانید که اگر ما را از این مهلکه نجات داد پیوسته شکرگزار او خواهیم بود؟ مکارم شیرازی: بگو چه كسي شما را از تاريكيهاي خشكي و دريا رهائي ميبخشد؟ در حالي كه او را آشكارا و در پنهاني ميخوانيد (و ميگوئيد): اگر از اين (خطرات و ظلمتها) ما را رهائي بخشيدي از شكرگزاران خواهيم بود.
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ
﴿۶۴﴾
انصاریان: بگو: خدا شما را از آن [سختی ها] و از هر اندوهی نجات می دهد، باز شما به او شرک می ورزید [و به ناسپاسی می گرایید.]
خرمشاهی: بگو خداوند شما را از آن نجات مىدهد و نيز از هر گرفتارى، و باز شما شرك مىورزيد فولادوند: بگو خداست كه شما را از آن [تاريكيها] و از هر اندوهى مى رهاند باز شما شرك مى ورزيد قمشهای: بگو: خداست که شما را از آن تاریکیها نجات میدهد و از هر اندوهی میرهاند، باز هم به او شرک میآورید. مکارم شیرازی: بگو خداوند شما را از اينها و از هر مشكل و ناراحتي نجات ميبخشد باز هم شما براي او شريك ميسازيد! (و راه كفر ميپوئيد).
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ
﴿۶۵﴾
انصاریان: بگو: او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما برانگیزد، یا شما را گروه گروه و حزب حزب به جان هم اندازد، [تا وضعتان به اختلافات سنگین و کینه های سخت بیانجامد،] و مزه تلخ جنگ و خونریزی را به هر گروه شما به وسیله گروه دیگر بچشاند؛ با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون بیان می کنیم تا بفهمند.
خرمشاهی: بگو او تواناست به اينكه به شما عذابى از فراز يا فرودتان برانگيزد يا شما را گرفتار اختلاف كلمه كند و به بعضى از شما شر و بلاى بعضى ديگر را بچشاند، بنگر چگونه آيات را گونهگون بيان مىداريم تاايشان دريابند فولادوند: بگو او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [ديگر] بچشاند بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى كنيم باشد كه آنان بفهمند قمشهای: بگو: او تواناست که بر شما عذابی از آسمان یا زمین فرستد یا شما را به اختلاف کلمه و پراکندگی درافکند و بعضی را به عذاب بعضی گرفتار کند بنگر چگونه ما آیات خود را به طرق مختلف بیان میکنیم، شاید مردم چیزی بفهمند. مکارم شیرازی: بگو او قادر است كه عذابي از طرف فوق يا از زير پاي شما بر شما بفرستد يا به صورت دسته هاي پراكنده شما را با هم بياميزد، و طعم جنگ (و ناراحتي) را به هر يك از شما به وسيله ديگري بچشاند، ببين چگونه آيات گوناگون را براي آنها بازگو ميكنيم شايد بفهمند (و باز گردند).
وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ
﴿۶۶﴾
انصاریان: و قوم تو [قرآن] را در حالی که حق است تکذیب کردند؛ بگو: من بر [هدایت، پاداش و کیفر] شما کارساز و صاحب اختیار نیستم.
خرمشاهی: و قوم تو آن را دروغ انگاشتند و حال آنكه آن حق است، بگو من نگهبان شما نيستم فولادوند: و قوم تو آن [=قرآن] را دروغ شمردند در حالى كه آن بر حق است بگو من بر شما نگهبان نيستم قمشهای: و قوم تو آن را تکذیب کردند در صورتی که حق محض همان بود. بگو: من نگهبان شما نیستم. مکارم شیرازی: قوم و جمعيت تو آن را تكذيب و انكار كردند در حالي كه حق است، (به آنها) بگو من مسئول (قبول و ايمان آوردن) شما نيستم (وظيفه من تنها ابلاغ رسالت است نه اجبار شما بر ايمان).
لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
﴿۶۷﴾
انصاریان: برای هر خبری [از مژده ها و بیم ها] قرارگاهی است، و به زودی [ظهور و تحقّق آنها را در قرارگاه هایشان] خواهید دانست.
خرمشاهی: هر خبرى سرانجامى دارد، و به زودى خواهيد دانست فولادوند: براى هر خبرى هنگام [وقوع] است و به زودى خواهيد دانست قمشهای: برای هر خبری وقت معینی است و به زودی آگاه میشوید. مکارم شیرازی: هر خبري (كه خداوند به شما داده سرانجام) قرار گاهي دارد (و در موعد خود انجام ميگيرد) و به زودي خواهيد دانست.
وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
﴿۶۸﴾
انصاریان: و هرگاه کسانی را دیدی که در آیات ما [به قصد شبهه اندازی] به یاوه گویی و سخن بی منطق می پردازند از آنان روی گردان [و مجلسشان را ترک کن] تا در سخنی دیگر در آیند. و اگر شیطان تو را [نسبت به ترک مجلسشان] به فراموشی اندازد، پس از یاد آوردن [به سرعت بیرون برو و] با گروه ستمکاران منشین.
خرمشاهی: و چون كسانى را كه در آيات ما كندوكاو مىكنند ديدى از آنان روى بگردان تا به سخنى غير از آن بپردازند و اگر شيطان تو را به فراموشى انداخت، بعد از آنكه به ياد آوردى با قوم ستمكار [مشرك] منشين فولادوند: و چون ببينى كسانى [به قصد تخطئه] در آيات ما فرو مى روند از ايشان روى برتاب تا در سخنى غير از آن درآيند و اگر شيطان تو را [در اين باره] به فراموشى انداخت پس از توجه [ديگر] با قوم ستمكار منشين قمشهای: و چون گروهی را دیدی که برای خرده گیری و طعن زدن در آیات ما گفتگو میکنند از آنان دوری گزین تا در سخنی دیگر وارد شوند، و چنانچه شیطان البته فراموشت ساخت بعد از آنکه متذکّر (کلام خدا) شدی دیگر با گروه ستمکاران مجالست مکن. مکارم شیرازی: هر وقت كساني را كه آيات ما را استهزاء ميكنند مشاهده نمائي از آنها روي بگردان تا به سخن ديگري بپردازند و اگر شيطان از ياد تو ببرد، به محض توجه پيدا كردن با (اين) جمعيت ستمگر منشين.
وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَلَكِنْ ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: و چیزی از حساب ستمکاران [مغالطه گر] بر عهده کسانی که [به ناچار سخنان آنان را می شنوند ولی از نشستن با آنان] می پرهیزند نیست؛ بلکه [بر عهده اهل تقواست که یاوه گویان را] پند دهند، تا [از گفتار باطل و بی پایه خود] بپرهیزند.
خرمشاهی: و از حساب آنان چيزى بر عهده پرهيزگاران نيست، ولى اين يادآورى است، تا پروا پيشه كنند فولادوند: و چيزى از حساب آنان [=ستمكاران] بر عهده كسانى كه پروا[ى خدا] دارند نيست ليكن تذكر دادن [لازم] است باشد كه [از استهزا] پرهيز كنند قمشهای: بر کسانی که پرهیزکارند عقوبت حساب بدکاران نخواهد بود، لیکن بر آنهاست که (بدان را پند داده و) متذکر سازند، شاید پرهیز کنند. مکارم شیرازی: و اگر افراد با تقوي (براي ارشاد و اندرز با آنها بنشينند) چيزي از حساب (و گناه) آنها برايشان نيست، ولي (اين كار تنها بايد) براي متذكر ساختن آنها باشد شايد (بشنوند و) پرهيز كاري پيشه كنند.
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ
﴿۷۰﴾
انصاریان: و کسانی که دینشان را بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا آنان را فریفت، و اگذار؛ و [مردم را] با قرآن اندرز ده؛ که مبادا کسی [در روز قیامت] به [کیفر] آنچه [از گناهان] مرتکب شده [از رحمت و ثواب] محروم ماند [و به هلاکت سپرده شود]؛ و او را جز خدا سرپرست و یاور و شفیعی نباشد؛ و اگر [برای رهایی اش از عذاب] هر گونه عوض و فدیه ای بدهد از او پذیرفته نشود. آنانند که به سبب آنچه [از اعمال زشت] مرتکب شده اند [از رحمت و ثواب] محروم مانده [و به هلاکت سپرده شده] اند. و به خاطر آنکه همواره [به آیات الهی] کفر می ورزیدند برای آنان نوشابه ای از آب جوشان و عذابی دردناک است.
خرمشاهی: و كسانى را كه دينشان را [چون] بازى و سرگرمى گرفتهاند و زندگانى دنيا فريبشان داده است، رها كن و به آن پند بده، تا مبادا كسى به سبب كار و كردارش به مهلكه افتد، كه او را در برابر خداوند نه ياورى هست و نه شفيعى، و اگر هر فديهاى بدهد، از او پذيرفته نمىشود، اينان كسانى هستند كه به سبب كار و كردارشان به مهلكه افتادهاند، و به خاطر كفرى كه ورزيدهاند، نوشابهاى از آب گرم و عذابى دردناك [در پيش] دارند فولادوند: و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفته است رها كن و [مردم را] به وسيله اين [قرآن] اندرز ده مبادا كسى به [كيفر] آنچه كسب كرده به هلاكت افتد در حالى كه براى او در برابر خدا يارى و شفاعتگرى نباشد و اگر [براى رهايى خود] هر گونه فديه اى دهد از او پذيرفته نگردد اينانند كه به [سزاى] آنچه كسب كرده اند به هلاكت افتاده اند و به [كيفر] آنكه كفر مى ورزيدند شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت قمشهای: و آنان را که دین خود را بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنها را فریب داد به حال خود واگذار، همین قدر (آنها را) به این قرآن تذکر ده، تا مبادا کسی به عمل خود عاقبت گرفتار شود و او را جز خدا دادرس و شفیعی نباشد، و اگر هر چه (برای آسایش خود از عذاب) فدا دهد از او نپذیرند. آنها همان کسانی هستند که عاقبت به کیفر اعمالشان به هلاکت میرسند و به کیفر کفرشان شرابی از حمیم جهنم و عذابی دردناک دارند. مکارم شیرازی: كساني را كه آئين (فطري) خود را به بازي و سرگرمي (و استهزاء) گرفتند و زندگي دنيا آنها را مغرور ساخته رها كن و به آنها يادآوري نما تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند، (در آن روز) جز خدا نه يار و ياوري دارند و نه شفاعت كنندهاي و (چنين كسي) اگر هر گونه عوضي بپردازد از او پذيرفته نخواهد شد آنها كساني هستند كه گرفتار اعمالي شده اند كه انجام داده اند، نوشابهاي از آب سوزان براي آنها است و عذاب دردناكي به خاطر اينكه كفر ورزيدند.
قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۷۱﴾
انصاریان: بگو: آیا به جای خدا معبودی را بپرستیم که نه سودی به ما رساند و نه زیانی؟ و پس از آنکه خدا ما را هدایت کرد [به سبب شرک و بت پرستی] به فرهنگ و فضای جاهلیت بازمان گردانند، مانند کسی که شیاطین عقلش را ربوده اند و در زمین سرگردان [و بی هدف و گمراه] است، در حالی که برای او یارانی است که وی را به سوی هدایت دعوت می کنند که به جانب ما بیا [ولی او به سبب سرگردانی و حیرت زدگی نمی پذیرد.] بگو: یقیناً هدایت خدا همان هدایت [واقعی] است، و ما مأموریم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم.
خرمشاهی: بگو آيا به جاى خداوند چيزى را بپرستيم كه نه سودى به ما مىرساند و نه زيانى، و آيا بعد از آنكه خداوند هدايتمان كرد از عقيده خود بازگرديم، همانند كسى كه شيطان راهش را زده باشد، كه در بيابان [سرگشته و] حيران ماند و يارانى داشته باشد كه او را به هدايت بخوانند [و به او گويند] به سوى ما بيا، بگو بىگمان هدايت، بخوانند [و به او گويند] به سوى ما بيا، بگو بىگمان هدايت، همان هدايت الهى است، و به ما فرمان داده شده است كه در برابر پروردگار جهانيان تسليم باشيم فولادوند: بگو آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مى رساند و نه زيانى و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسى كه شيطانها او را در بيابان از راه به در برده اند و حيران [بر جاى مانده] است براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مى خوانند كه به سوى ما بيا بگو هدايت خداست كه هدايت [واقعى] است و دستور يافته ايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم قمشهای: بگو: آیا ما خدا را رها کرده و چیزی را (مانند بتان) که هیچ قادر به نفع و ضرر ما نباشد به خدایی بخوانیم و بعد از آنکه خدا ما را هدایت نمود باز به خوی جاهلیت برگردانده شویم؟! مانند کسی که فریب و اغوای شیطان او را در زمین سرگردان ساخته است در حالی که او را یارانی است که او را به راه راست میخوانند که نزد ما بیا! بگو: هدایت خدا به حقیقت هدایت است و ما مأموریم که تسلیم فرمان خدای جهانیان باشیم. مکارم شیرازی: بگو آيا چيزي غير از خدا بخوانيم كه نه سودي به حال ما دارد نه زياني و (به اين ترتيب) بازگشت به عقب كنيم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده، همانند كسي كه بر اثر وسوسه هاي شياطين راه را گم كرده و سرگردان مانده، در حالي كه ياراني هم دارد كه او را به هدايت دعوت ميكنند كه به سوي ما بيا، بگو تنها هدايت خداوند هدايت است و ما دستور داريم كه تسليم پروردگار عالميان باشيم.
وَأَنْ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿۷۲﴾
انصاریان: و [نیز فرمان یافته ایم] به اینکه نماز را بر پا دارید و از خدا پروا کنید، و اوست که به سویش گردآوری می شوید.
خرمشاهی: و اينكه نماز را برپا داريد و از او پروا كنيد و اوست كه به نزد او محشور مىشويد فولادوند: و اينكه نماز برپا داريد و از او بترسيد و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد قمشهای: و نماز به پا دارید و از خدا بترسید و اوست که به سوی او محشور میشوید. مکارم شیرازی: و اينكه نماز را بر پا داريد و از او بپرهيزيد و او است كه به سوي او محشور خواهيد شد.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
﴿۷۳﴾
انصاریان: و اوست که آسمان ها و زمین را به درستی و راستی آفرید؛ و روزی که [اراده اش به آفریدن چیزی تعلق گیرد] می گوید: باش، پس بی درنگ می باشد؛ گفتارش حق است؛ و روزی که در صور دمیده شود فرمانروایی و حاکمیّت مطلق ویژه اوست، دانای نهان و آشکار است، و او حکیم و آگاه است.
خرمشاهی: و اوست كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و روزى كه بگويد موجود شو، بىدرنگ موجود شود، سخن او حق است، و روزى كه در صور دميده شود، فرمانروايى از آن اوست، اوست كه داناى پنهان و پيداست، و اوست كه فرزانه آگاه است فولادوند: و او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و هر گاه كه مى گويد باش بى درنگ موجود شود سخنش راست است و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى از آن اوست داننده غيب و شهود است و اوست حكيم آگاه قمشهای: و اوست خدایی که آسمانها و زمین را به حق آفرید و روزی که بگوید: موجود باش، آن چیز بیدرنگ موجود خواهد شد. سخن او حق است و پادشاهی و فرمان عالم روزی که در صور بدمند تنها با اوست و دانای نهان و آشکار است و هم او به تدبیر خلق دانا و (بر همه چیز) آگاه است. مکارم شیرازی: او كسي است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و آن روز كه به آنها ميگويد موجود باش، موجود ميشود، سخن او حق است و در آن روز كه در صور دميده ميشود حكومت مخصوص او است، از پنهان و آشكار با خبر است و حكيم و آگاه ميباشد.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۷۴﴾
انصاریان: و [یاد کنید] هنگامی را که ابراهیم به پدرش آزر [شخصی که بنابر روایات اهل بیت، پدر خوانده یا عمویش بود] گفت: آیا بت هایی را به عنوان معبود خود انتخاب می کنی؟ قطعاً من تو را و قومت را در گمراهی آشکار می بینم.
خرمشاهی: و چنين بود كه ابراهيم به پدرش آزر گفت آيا بتان را به خدايى مىگيرى؟ من تو و قومت را در گمراهى آشكار مىبينم فولادوند: و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان [خود] مى گيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بينم قمشهای: و (یاد کن) وقتی که ابراهیم به پدرش آزر (عمو و مربیش بود) گفت: آیا بتها را به خدایی اختیار کردهای؟! من تو و پیروانت را در گمراهی آشکار میبینم. مکارم شیرازی: (به خاطر بياوريد) هنگامي كه ابراهيم به مربيش (عمويش) آزر گفت آيا بتها را خدايان خود انتخاب ميكني، من تو و جمعيتت را در گمراهي آشكار ميبينم!
وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ
﴿۷۵﴾
انصاریان: و این گونه فرمانروایی و مالکیّت و ربوبیّت خود را بر آسمان ها و زمین به ابراهیم نشان می دهیم تا از یقین کنندگان شود.
خرمشاهی: و بدينسان ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم مىنمايانيم تا از اصحاب يقين گردد فولادوند: و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد قمشهای: و این چنین ما به ابراهیم ملکوت و باطن آسمانها و زمین را ارائه دادیم (تا یکتایی پروردگارش را دریابد) و تا به مقام اهل یقین رسد. مکارم شیرازی: اينچنين ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم، تا اهل يقين گردد.
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ
﴿۷۶﴾
انصاریان: پس چون [تاریکی] شب او را پوشانید، ستاره ای دید [برای محکوم کردن ستاره پرستان با تظاهر به ستاره پرستی] گفت: این پروردگار من است؛ هنگامی که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.
خرمشاهی: زمانى كه شب بر او پرده انداخت، ستارهاى ديد و گفت اين پروردگار من است، آنگاه چون افول كرد، گفت افولكنندگان را دوست ندارم فولادوند: پس چون شب بر او پرده افكند ستاره اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم قمشهای: پس چون شب بر او نمودار شد ستاره درخشانی دید، گفت: این پروردگار من است. چون آن ستاره غروب کرد گفت: من چیزهای غروب کردنی و ناپدید شدنی را دوست ندارم (به خدایی نخواهم گرفت). مکارم شیرازی: هنگامي كه (تاريكي) شب او را پوشانيد ستاره اي مشاهده كرد گفت: اين خداي من است ؟ اما هنگامي كه غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم.
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ
﴿۷۷﴾
انصاریان: هنگامی که ماه را در حال طلوع دید [برای محکوم کردن ماه پرستان با تظاهر به ماه پرستی]، گفت: این پروردگار من است؛ چون ماه غروب کرد، گفت: یقیناً اگر پروردگارم مرا هدایت نکند بدون شک از گروه گمراهان خواهم بود.
خرمشاهی: آنگاه چون ماه را تابان ديد، گفت اين پروردگار من است، و چون افول كرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكند بىگمان از گمراهان خواهم شد فولادوند: و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم قمشهای: پس چون ماه تابان را دید گفت: این خدای من است. وقتی آن هم ناپدید گردید گفت: اگر خدای من مرا هدایت نکند همانا من از گمراهانم. مکارم شیرازی: و هنگامي كه ماه را ديد (كه سينه افق را) ميشكافد گفت اين خداي من است ؟ اما هنگامي كه (آنهم) افول كرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمائي نكند مسلما از جمعيت گمراهان خواهم بود.
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ
﴿۷۸﴾
انصاریان: وقتی خورشید را در حال طلوع دید [برای محکوم کردن خورشیدپرستان با تظاهر به خورشید پرستی] گفت: این پروردگار من است، این بزرگ تر است؛ و هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم من! بی تردید من [با همه وجود] از آنچه شریک خدا قرار می دهید، بیزارم.
خرمشاهی: آنگاه چون خورشيد را تابان ديد گفت اين پروردگار من است، اين بزرگتر است، و چون افول كرد گفت اى قوم من، من از شركى كه مىورزيد، برى و بركنارم فولادوند: پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى سازيد بيزارم قمشهای: پس چون خورشید درخشان را دید گفت: این است خدای من، این بزرگتر است. چون آن هم ناپدید گردید گفت: ای قوم من، من از آنچه شما شریک خدا قرار میدهید بیزارم. مکارم شیرازی: و هنگامي كه خورشيد را ديد (كه سينه افق را) ميشكافت گفت اين خداي من است ؟ اين (كه از همه) بزرگتر است، اما هنگامي كه غروب كرد گفت اي قوم! من از شريكهائي كه شما (براي خدا) ميسازيد بيزارم.
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۷۹﴾
انصاریان: من به دور از انحراف و با قلبی حق گرا همه وجودم را به سوی کسی که آسمان ها و زمین را آفرید، متوجه کردم و از مشرکان نیستم.
خرمشاهی: من پاكدينانه روى دل مىنهم به سوى كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است، و من از مشركان نيستم فولادوند: من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم قمشهای: من با ایمان خالص روی به سوی خدایی آوردم که آفریننده آسمانها و زمین است و من هرگز از مشرکان نیستم. مکارم شیرازی: من روي خود را به سوي كسي كردم كه آسمانها و زمين را آفريده من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم.
وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
﴿۸۰﴾
انصاریان: قومش با او به گفتگوی بی منطق و ستیز برخاستند، گفت: آیا درباره خدا با من گفتگوی بی منطق و ستیز می کنید و حال آنکه او مرا هدایت کرد؟ و من از آنچه که شما شریک او قرار می دهید نمی ترسم مگر آنکه پروردگارم چیزی را [درباره من] بخواهد، دانش پروردگارم همه چیز را فراگرفته است، آیا [برای فهم توحید] متذکّر نمی شوید؟
خرمشاهی: و قوم او با او محاجه مىكردند، او به ايشان گفت آيا درباره خداوند با من محاجه مىكنيد، و حال آنكه مرا به راه راست هدايت كرده است و از [شر] شرك شما نمىترسم مگر آنكه پروردگارم چيزى [و خوف و خطرى برايم] خواسته باشد، پروردگار من بر همه چيز احاطه علمى دارد، آيا پند نمىگيريد؟ فولادوند: و قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مى كنيد و حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است و من از آنچه شريك او مى سازيد بيمى ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه يافته است پس آيا متذكر نمى شويد قمشهای: قوم ابراهیم با او در مقام خصومت و احتجاج برآمدند، گفت: آیا با من درباره خدا محاجّه میکنید؟ و حال آنکه خدا مرا هدایت کرده و هیچ از آنچه شما شریک خدا میخوانید بیمی ندارم مگر آنکه خدا بر من چیزی بخواهد، پروردگار من علمش به همه موجودات محیط است، آیا متذکر نمیشوید؟! مکارم شیرازی: قوم او (ابراهيم) با وي به گفتگو پرداختند، گفت چرا درباره خدا با من گفتگو ميكنيد در حالي كه خداوند مرا (با دلايل روشن) هدايت كرده و من از آنچه شما شريك (خدا) قرار ميدهيد نميترسم (و به من زياني نميرسد) مگر پروردگارم چيزي را بخواهد، آگاهي پروردگار من آنچنان وسيع است كه همه چيز را در بر ميگيرد آيا متذكر (و بيدار) نميشويد؟!
وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۸۱﴾
انصاریان: چگونه از آنچه شما شریک او قرار داده اید بترسم؟! در حالی که خود شما از اینکه چیزی را شریک خدا گرفته اید که خدا هیچ دلیلی بر حقّانیّت آن بر شما نازل نکرده نمی ترسید، اگر حقایق را می دانید [بگویید] کدام یک از دو گروه [خداپرستان و مشرکان] به ایمنی [از عذاب خدا] سزاوارترند؟
خرمشاهی: و چگونه از آنچه [براى خدا] شريك مىآوريد، بترسم در حالى كه شما از اينكه براى خداوند شريك آوردهايد، و هيچ حجتى در اين باره به دست شما نداده است، نمىترسيد، پس اگر مىدانيد كداميك از دو گروه سزاوارتر به امن [و امان] است؟ فولادوند: و چگونه از آنچه شريك [خدا] مى گردانيد بترسم با آنكه شما خود از اينكه چيزى را شريك خدا ساخته ايد كه [خدا] دليلى در باره آن بر شما نازل نكرده است نمى هراسيد پس اگر میدانید كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است قمشهای: و من چگونه از آنچه شما شریک خدا قرار میدهید بترسم در حالی که شما از شرک آوردن به خدا نمیترسید با آنکه هیچ برهان و حجتی را بر آن شرک بر شما نازل نکرده است؟! آیا کدام یک از ما دو گروه به ایمنی سزاوارتریم اگر شما فهم سخن میکنید؟! مکارم شیرازی: چگونه من از بتهاي شما بترسم در حالي كه شما از اين نميترسيد كه براي خدا شريكي قرار داده ايد كه هيچگونه دليلي درباره آن بر شما نازل نكرده، (راست بگوئيد) كداميك از اين دو جمعيت (بت پرستان و خدا پرستان) شايسته تر به امنيت (از مجازات) هستند اگر شما ميدانيد.
الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ
﴿۸۲﴾
انصاریان: کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی [چون شرک] نیامیختند، ایمنی [از عذاب] برای آنان است، و آنان راه یافتگانند.
خرمشاهی: كسانى كه ايمان آوردهاند و ايمانشان را به شرك نيالودهاند، آنانند كه امن [و امان] دارند و آنانند كه رهيافتهاند فولادوند: كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده اند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند قمشهای: آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ستمی نیالودند ایمنی آنها راست و هم آنها حقیقتا هدایت یافتهاند. مکارم شیرازی: (آري) آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك نياميختند امنيت مال آنها است، و آنها هدايت يافتگانند.
وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
﴿۸۳﴾
انصاریان: و آن [دلایل استوار و محکم] حجت و برهان ما بود که به ابراهیم در برابر قومش عطا کردیم؛ هر که را بخواهیم [به] درجاتی بالا می بریم؛ زیرا پروردگارت حکیم و داناست.
خرمشاهی: و اين حجت ماست كه به ابراهيم در برابر قومش بخشيديم، درجات هركس را كه بخواهيم فرا مىبريم، بىگمان پروردگار تو فرزانه داناست فولادوند: و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مى بريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست قمشهای: این است حجّتی که ما ابراهیم را بر قومش دادیم. ما هر که را بخواهیم به درجات رفیع بالا میبریم، که خدای تو به نظام و صلاح عالمیان آگاه و داناست. مکارم شیرازی: اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را بخواهيم (و شايسته باشد) بالا ميبريم، پروردگار تو حكيم و دانا است.
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
﴿۸۴﴾
انصاریان: و اسحاق و یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم، [و] هر یک را هدایت کردیم، و [نیز] نوح را پیش از این هدایت نمودیم، و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم؛] و این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
خرمشاهی: و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم، و نيز پيش از آن نوح را راه نموديم و داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را كه از زاد و رود او بودند، و بدينسان نيكوكاران را جزا مىدهيم فولادوند: و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را از پيش راه نموديم و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [هدايت كرديم] و اين گونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم قمشهای: و ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را عطا کردیم و همه را به راه راست بداشتیم و نوح را پیش از ابراهیم و فرزندانش داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت نمودیم و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم. مکارم شیرازی: و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم و هر كدام را هدايت كرديم و نوح را (نيز) قبلا هدايت نموديم و از فرزندان او داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسي و هارون را (هدايت كرديم) و اينچنين نيكوكاران را پاداش ميدهيم.
وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۸۵﴾
انصاریان: و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را [نیز که از نسل اویند، هدایت نمودیم] همه از شایستگان بودند.
خرمشاهی: و نيز زكريا و يحيى و عيسى و الياس را، كه همگى از شايستگان بودند فولادوند: و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند قمشهای: و هم زکریّا و یحیی و عیسی و الیاس را (هدایت کردیم) که همه از نیکوکارانند. مکارم شیرازی: و (همچنين) زكريا و يحيي و عيسي و الياس هر كدام از صالحان بودند.
وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ
﴿۸۶﴾
انصاریان: و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط را [هدایت کردیم]، و همه را بر جهانیان برتری دادیم.
خرمشاهی: و نيز اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را و همگيشان را بر جهانيان برترى داديم فولادوند: و اسماعيل و يسع و يونس و لوط كه جملگى را بر جهانيان برترى داديم قمشهای: و نیز اسماعیل و یسع و یونس و لوط را (هدایت کردیم) و ما همه آن پیغمبران را بر عالمیان شرافت و برتری دادیم. مکارم شیرازی: و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط و هر يك را بر جهانيان برتري داديم.
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۸۷﴾
انصاریان: و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخی را [برتری عطا کردیم]، و آنان را برگزیدیم و به راهی راست هدایت نمودیم.
خرمشاهی: و برخى از پدرانشان و فرزندانشان و برادرانشان را، و آنان را برگزيديم و به راهى راست هدايت كرديم فولادوند: و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانيان برترى داديم] و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم قمشهای: و نیز برخی از پدران و فرزندان و برادران آنها را فضیلت داده و آنان را بر دیگران برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم. مکارم شیرازی: و از پدران آنها و فرزندان آنها و برادران آنها افرادي را برگزيديم و هدايت به راه راست نموديم.
ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۸۸﴾
انصاریان: این هدایت خداست که هر کس از بندگانش را بخواهد به آن هدایت می کند، و اگر [آنان با همه عظمت و مقامی که داشتند برای خدا] شریک قرار داده بودند، یقیناً آنچه عمل شایسته انجام می دادند، تباه و بی اثر می شد.
خرمشاهی: اين هدايت الهى است كه هركس از بندگانش را كه بخواهد به آن راه مىنمايد، و اگر شرك ورزيده بودند، اعمالشان تباه شده بود فولادوند: اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مى كند و اگر آنان شرك ورزيده بودند قطعا آن چه انجام مى دادند از دستشان مى رفت قمشهای: این است راهنمایی خدا که به آن هر یک از بندگانش را بخواهد هدایت میکند، و اگر به خدا شرک میآوردند اعمال آنها نابود میشد. مکارم شیرازی: اين هدايت خدا است كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمائي ميكند، و اگر آنها مشرك شوند آنچه را عمل ميكردند نابود ميگردد.
أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ
﴿۸۹﴾
انصاریان: آنان کسانی هستند که به ایشان کتاب ومنصب داوری ونبوّت دادیم؛ پس اگر اینان [که به سبب مشرک بودنشان دشمنی و مخالفت می کنند] به این حقایق [که پایه های آیین الهی اند] کفر ورزند، یقیناً گروهی را [برای نگهبانی و مراعات امر نبوّت و برنامه دین] می گماریم که نسبت به آنها کافر نیستند.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه بديشان كتاب و حكمت و نبوت بخشيديم، اگر اينان [معاصران پيامبر] به آن [شريعت الهى] كفرورزند، قومى را بر آن گماريم كه به آن كافر نباشند فولادوند: آنان كسانى بودند كه كتاب و داورى و نبوت بديشان داديم و اگر اينان [=مشركان] بدان كفر ورزند بى گمان گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند قمشهای: آنها کسانی بودند که ما به آنها کتاب و فرمان و مقام نبوّت عطا کردیم، پس اگر این قوم به اینها کافر شوند ما قومی را که هرگز کافر نشوند (مانند علی و شیعیانش که در دل و جان ایمان دارند) بدینها برگماردهایم. مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه كتاب و حكم و نبوت به آنان داديم و اگر نسبت به آن كفر ورزند (مهم نيست زيرا) كساني را نگاهبان آن ساخته ايم كه نسبت به آن كافر نيستند.
أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ
﴿۹۰﴾
انصاریان: آنان [که در آیات گذشته به عنوان پیامبران از ایشان یاد شد] کسانی هستند که خدا هدایتشان کرد، پس به هدایت آنان اقتدا کن، [و به قوم خود] بگو: در برابر رسالتم پاداشی از شما نمی خواهم، این [قرآن] جز تذکّر و پندی برای جهانیان نیست.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده است، پس به هدايت آنان اقتداء كن، بگو براى آن از شما مزدى نمىطلبم، اين جز پندآموزى براى جهانيان نيست فولادوند: اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من از شما هيچ مزدى بر اين [رسالت] نمىطلبم اين [قرآن] جز تذكرى براى جهانيان نيست قمشهای: آنها کسانی بودند که خدا خود آنها را هدایت نمود، تو نیز از راه آنها پیروی نما، و (امت را) بگو که من مزد رسالت از شما نمیخواهم، این نیست جز یاد آوری و پندی برای اهل عالم (که به یاد خدا متذکر شوند). مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه خداوند هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن (و) بگو در برابر اين (رسالت و تبليغ) پاداشي از شما نميطلبم. اين رسالت چيزي جز يك يادآوري براي جهانيان نيست (و آگاه ساختن و بيدار كردن وظيفه من است و در برابر انجام وظيفه مزد معني ندارد).
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ
﴿۹۱﴾
انصاریان: [یهودیان بر ضد پیامبر اسلام به سفسطه گری پرداختند چون] آنان خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، چرا که گفتند: خدا بر هیچ بشری چیزی نازل نکرده. بگو: کتابی را که موسی آورده چه کسی نازل کرده؟ کتابی که برای مردمْ نور [و روشنگر حقایق] و [سرتاسر] هدایت است، شما آن را در طومارهای پراکنده قرار می دهید، بخشی از آن را [که دلخواه شماست برای مردم] آشکار می کنید و بسیاری از آن را [که گواه نبوّت پیامبر اسلام است] پنهان می دارید و حال آنکه حقایقی که نه شما می دانستید و نه پدرانتان [به وسیله تورات] به شما آموخته شد. بگو: خدا، سپس آنان را رها کن تا در باطل گویی و خرافاتشان بازی کنند.
خرمشاهی: و خداوند را چنانكه سزاوار ارج اوست، ارج نگذاشتند چرا كه گفتند خداوند هيچ چيز بر هيچ بشرى نازل نكرده است، بگو كتابى را كه موسى آورد و روشنگر و رهنمودى براى مردم بود و آن را بر كاغذها نوشته بوديد و [بعضى را] آشكار و بسيارى از آن را پنهان مىداريد چه كسى نازل كرده است؟ و آنچه شما و پدرانتان نمىدانستيد به شما در آموختهاند، بگو خدا [آن را نازل كرده است]، سپس آنان را در كند و كاوشان رها كن كه بازى كنند فولادوند: و آنگاه كه [يهوديان] گفتند خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده بزرگى خدا را چنانكه بايد نشناختند بگو چه كسى آن كتابى را كه موسى آورده است نازل كرده [همان كتابى كه] براى مردم روشنايى و رهنمود است [و] آن را به صورت طومارها درمى آوريد [آنچه را] از آن [مى خواهيد] آشكار و بسيارى را پنهان مى كنيد در صورتى كه چيزى كه نه شما مى دانستيد و نه پدرانتان [به وسيله آن] به شما آموخته شد بگو خدا [همه را فرستاده] آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود به بازى [سرگرم] شوند قمشهای: و آنها خدا را آن گونه که باید، نشناختند که گفتند: خدا بر هیچ کس از بشر کتابی نفرستاده. بگو: کتاب توراتی را که موسی آورد و در آن نور (علم) و هدایت خلق بود چه کسی بر او فرستاد که شما آیات آن را در اوراق نگاشته، بعضی را آشکار مینمایید و بسیاری را پنهان میدارید و آنچه را شما و پدرانتان نمیدانستید به شما آموختند؟ بگو: خداست (که رسول و کتاب فرستد)، سپس آنها را بگذار تا به بازیچه خود فرو روند. مکارم شیرازی: آنها خدا را چنانكه بايد نشناختند كه گفتند هيچ چيز بر هيچ انساني نفرستاده بگو چه كسي كتابي را كه موسي آورد نازل گردانيد كتابي كه نور و هدايت براي مردم بود (اما شما) آنرا به صورت پراكنده قرار ميدهيد قسمتي را آشكار و قسمت زيادي را پنهان ميداريد و مطالبي به شما تعليم داده شده كه نه شما و نه پدرانتان از آن با خبر نبوديد بگو: خدا... و سپس آنها را در گفتگوهاي لجاجت آميزشان رها كن تا بازي كنند!
وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
﴿۹۲﴾
انصاریان: و این [قرآن] کتابی است پرفایده، که ما آن را نازل کردیم، تصدیق کننده کتاب های آسمانی پیش از خود است، و [نزولش] برای این است که مردم مکه و کسانی را که پیرامون آنند بیم دهی؛ و آنان که به آخرت ایمان دارند به آن ایمان می آورند، و آنان همواره بر نمازشان محافظت می کنند.
خرمشاهی: و اين كتابى است مبارك كه فرو فرستادهايم، و همخوان با كتابى است كه پيشاپيش آن است، تا [مردم] مكه و پيرامونيان آن را هشدار دهى و مؤمنان به آخرت، به آن ايمان مىآورند و آنان مواظبت بر نمازهاى خويش دارند فولادوند: و اين خجسته كتابى است كه ما آن را فرو فرستاديم [و] كتابهايى را كه پيش از آن آمده تصديق مى كند و براى اينكه [مردم]امالقرى [=مكه] و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى و كسانى كه به آخرت ايمان مى آورند به آن [قرآن نيز] ايمان مى آورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مى كنند قمشهای: و این (قرآن) کتابی است که ما فرستادیم با خیر و برکت بسیار و گواه صدق سایر کتب آسمانی که در مقابل اوست (تا مردم را به پاداش الهی مژده دهی) و تا خلق را از اهل مکه و هر که به اطراف آن است بیم دهی. و آنان که به آخرت ایمان آوردند به این کتاب نیز ایمان خواهند آورد و آنها (اوقات) نمازشان را محافظت مینمایند. مکارم شیرازی: و اين كتابي است كه آنرا نازل كرديم، كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ام القري (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني، آنها كه به آخرت ايمان دارند به آن ايمان ميآورند و مراقب نمازهاي خويش ميباشند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ
﴿۹۳﴾
انصاریان: چه کسی ستمکارتر از کسی است که به خدا دروغ می بندد، یا می گوید: به من وحی شده؛ در حالی که چیزی به او وحی نشده است، و نیز کسی که بگوید: من به زودی مانند آنچه خدا نازل کرده نازل می کنم؟! ای کاش ستمکاران را هنگامی که در سختی ها و شداید مرگ اند ببینی در حالی که فرشتگان دست های خود را [به سوی آنان] گشوده [و فریاد می زنند] جانتان را بیرون کنید، امروز [که روز وارد شدن به جهان دیگر است] به سبب سخنانی که به ناحق درباره خدا می گفتید واز پذیرفتن آیات او تکبّر می کردید، به عذاب خوارکننده ای مجازات می شوید.
خرمشاهی: و كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد، يا بگويد بر من وحى شده است و چيزى بر او وحى نشده باشد، و كسى كه گويد به زودى نظير آنچه خداوند نازل كرده است، نازل مىكنم، و اگر بنگرى كه ستمكاران [مشركان] در سكرات مرگاند و فرشتگان [بر آنان] دست گشودهاند كه جانهايتان را تسليم كنيد، امروز به سبب آنچه به ناحق به خداوند نسبت مىداديد و در برابر آيات او كبر مىورزيديد، به كيفر عذاب خواركننده مىرسيد فولادوند: و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مى بندد يا مى گويد به من وحى شده در حالى كه چيزى به او وحى نشده باشد و آن كس كه مى گويد به زودى نظير آنچه را خدا نازل كرده است نازل مى كنم و كاش ستمكاران را در گردابهاى مرگ مى ديدى كه فرشتگان [به سوى آنان] دستهايشان را گشوده اند [و نهيب مى زنند] جانهايتان را بيرون دهيد امروز به [سزاى] آنچه بناحق بر خدا دروغ مى بستيد و در برابر آيات او تكبر میکرديد به عذاب خواركننده كيفر مى يابيد قمشهای: و کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغی بندد و یا وحی به او نرسیده گوید: به من وحی میرسد، و نیز گوید: من هم محققا مانند آن (کتاب) که خدا فرستاده خواهم آورد. و اگر (فضاحت و سختی حال) ستمکاران را ببینی آن گاه که در سکرات موت گرفتار میشوند! و فرشتگان (برای قبض روح آنها) دست (قهر و قدرت) بر آورند و گویند: جان از تن به در کنید، امروز کیفر عذاب و خواری میکشید چون بر خدا سخن به ناحق میگفتید و از (حکم) آیات او گردنکشی و تکبّر مینمودید. مکارم شیرازی: چه كسي ستمكارتر است از كسي كه دروغي به خدا ببندد يا بگويد وحي بمن فرستاده شده در حالي كه وحي به او نشده باشد، و كسي كه بگويد من هم همانند آنچه خدا نازل كرده نازل ميكنم، و اگر ببيني هنگامي كه (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته اند و فرشتگان دستها را گشوده به آنان ميگويند جان خود را خارج سازيد امروز مجازات خوار كنندهاي در برابر دروغهائي كه به خدا بستيد و در برابر آيات او تكبر ورزيديد، خواهيد ديد، (در آن روز به حال آنها تاسف خواهي خورد
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ
﴿۹۴﴾
انصاریان: و [لحظه ورود به جهان دیگر به آنان خطاب می شود:] همان گونه که شما را نخستین بار [در رحم مادر تنها و دست خالی از همه چیز] آفریدیم، اکنون هم تنها به نزد ما آمدید، و آنچه را در دنیا به شما داده بودیم پشت سر گذاشته و همه را از دست دادید، و شفیعانتان را که [در ربوبیّت و عبادت ما] شریک می پنداشتید، همراه شما نمی بینیم، یقیناً پیوندهای شما [با همه چیز] بریده، و آنچه را شریکان خدا گمان می کردید از دستتان رفته و گم شده است.
خرمشاهی: و به نزد ما يكه و تنها آمدهايد، چنانكه نخستين بار نيز شما را همينگونه آفريده بوديم، و آنچه از ناز و نعمت كه به شما بخشيده بوديم در پس پشت خود رها كردهايد و شفيعانتان را كه گمان مىكرديد با [خدا در عبادت] شما شريك هستند، همراه شما نمىبينيم، پيوند بين شما گسسته شد و آنچه [شريك و شفيع] مىانگاشتيد، بر باد رفت فولادوند: و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمده ايد و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده ايد و شفيعانى را كه در [كار] خودتان شريكان [خدا] مى پنداشتيد با شما نمى بينيم به يقين پيوند ميان شما بريده شده و آنچه را كه مى پنداشتيد از دست شما رفته است قمشهای: و محققا شما یکایک به سوی ما باز آمدید آن گونه که اول بار شما را بیافریدیم و آنچه را که (از مال و جاه) به شما داده بودیم همه را پشت سر وانهادید و آن شفیعان را که به خیال باطل شریک ما در خود میپنداشتید با شما نمیبینیم! همانا میان شما و آنان جدایی افتاد و آنچه (شفیع خود) میپنداشتید از دست شما رفت. مکارم شیرازی: همه شما به صورت تنها به سوي ما بازگشت نموديد همانگونه كه روز اول شما را آفريديم، و آنچه را به شما بخشيده بوديم پشت سرگذارديد، و شفيعاني را كه شريك در شفاعت خود ميپنداشتيد با شما نميبينيم، پيوندهاي شما بريده شد و تمام آنچه را تكيه گاه خود تصور ميكرديد از شما دور و گم شدند.
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ
﴿۹۵﴾
انصاریان: بی تردید خدا شکافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده بیرون می آورد، و بیرون آورنده مرده از زنده است؛ این است خدا، پس چگونه [از حق] منصرفتان می کنند؟
خرمشاهی: خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده بيرون مىآورد و بيرون آورنده مرده از زنده است، چنين است خداى شما، چگونه به بيراهه مىرويد؟ فولادوند: خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى آورد چنين ست خداى شما پس چگونه [از حق] منحرف مى شويد قمشهای: خداست که (در جوف زمین) دانه و هسته را میشکافد، زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید میآرد، آن (که چنین تواند کرد) خداست، پس به کجا گردانیده میشوید (و نسبت خدایی را به آنان که نتوانند میدهید). مکارم شیرازی: خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده خارج ميسازد و مرده را از زنده، اين است خداي شما پس چگونه از حق منحرف ميشويد؟
فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
﴿۹۶﴾
انصاریان: شکافنده صبح [از پرده تاریک شب است] و شب را برای آرامش قرار داد، و خورشید و ماه را وسیله ای برای محاسبه و اندازه گیری زمان مقرّر فرمود؛ این است اندازه گیری آن توانای شکست ناپذیر ودانا.
خرمشاهی: [هموست كه] شكافنده صبح است و شب را آرامبخش گردانده است، و خورشيد و ماه را شمارى مقرر داشته است، تقدير [خداوند] پيروزمند دانا چنين است فولادوند: [هموست كه] شكافنده صبح است و شب را براى آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده اين اندازه گيرى آن تواناى داناست قمشهای: خداست شکافنده پرده صبحگاهان، و شب را برای آسایش (خلق) مقرّر داشته و خورشید و ماه را به نظمی معین (او به گردش) درآورده، این تقدیر خدای مقتدر داناست. مکارم شیرازی: او شكافنده صبح است و شب را مايه آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده است، اين اندازهگيري خداوند تواناي دانا است.
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
﴿۹۷﴾
انصاریان: و اوست که ستارگان را برای شما قرار داد تا به وسیله آنها در تاریکی های خشکی و دریا راه یابید؛ مسلماً ما آیات خود را برای قومی که دانایند بیان کردیم.
خرمشاهی: و هموست كه ستارگان را براى شما آفريد تا در تاريكيهاى خشكى و دريا راه خود را پيدا كنيد، به راستى كه آيات [خود] را براى اهل معرفت به روشنى بيان كردهايم فولادوند: و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاى خشكى و دريا راه يابيد به يقين ما دلايل [خود] را براى گروهى كه مى دانند به روشنى بيان كرده ايم قمشهای: و نیز اوست که چراغ ستارگان را برای رهیابی شما در تاریکیهای بیابان و دریا قرار داده است. همانا ما آیات خود را برای مردم دانا به تفصیل بیان کردیم. مکارم شیرازی: او كسي است كه ستارگان را براي شما قرار داد تا در تاريكيهاي خشكي و دريا بوسيله آنها هدايت شويد، نشانه ها(ي خود) را براي كساني كه ميدانند (و اهل فكر و انديشه اند) بيان داشتيم.
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ
﴿۹۸﴾
انصاریان: و اوست که شما را از یک تن آفرید، برخی [از شما] استقرار یافته [در زمین] و برخی به ودیعت نهاده [در اصلاب و رحم هایند]؛ ما آیات خود را برای قومی که می فهمند، بیان کردیم.
خرمشاهی: و اوست كه شما را از تن يگانهاى پديد آورد و آنگاه [شما را] قرارگاه و وديعت گاهى است، به راستى كه آيات [خود] را براى قومى كه درمىيابند به روشنى بيان كردهايم فولادوند: و او همان كسى است كه شما را از يك تن پديد آورد پس [براى شما] قرارگاه و محل امانتى [مقرر كرد] بى ترديد ما آيات [خود] را براى مردمى كه مى فهمند به روشنى بيان كرده ايم قمشهای: و هم اوست خدایی که همه شما را از یک تن در آرامگاه (رحم) و ودیعتگاه (صلب) بیافرید. ما نیکو آیات خود را برای اهل بصیرت مفصل بیان نمودیم. مکارم شیرازی: او كسي است كه شما را از يك نفس آفريد، در حالي كه بعضي از انسانها پايدارند (از نظر ايمان يا خلقت كامل) و بعضي ناپايدار، ما آيات خود را براي كساني كه ميفهمند بيان نموديم.
وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
﴿۹۹﴾
انصاریان: و اوست که از آسمان آبی فرستاد، و به وسیله آن گیاهان گوناگون را [از زمین] رویاندیم، و از آن ساقه ها و شاخه های سبز درآوردیم، و از آن دانه های متراکم را خارج می کنیم، و از شکوفه درخت خرما خوشه های سر فروهشته [به وجود می آوریم]، و باغ هایی از انگور و زیتون و انار شبیه به هم و بی شباهت به هم [بیرون می آوریم]؛ به میوه اش چون میوه دهد و به رسیدن و کامل شدنش با تأمل بنگرید، مسلماً در این [امور] برای قومی که ایمان می آورند، نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
خرمشاهی: و اوست كه از آسمان، آبى فروفرستاد و بدان هرگونه گياه برآورديم و از آن جوانه سبز رويانديم و از آن دانههاى درهم رسته بيرون آوريم، و از شكوفه خرما خوشههاى دسترس و باغهاى انگور و [درختان] زيتون و انار [پديد آورديم] كه همانند و ناهمانند هستند، به ميوههاى آن چون ميوه دهد و برسد بنگريد، در اين براى اهل ايمان، مايههاى عبرت است فولادوند: و اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم و از آن [گياه] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن دانه هاى متراكمى برمى آوريم و از شكوفه رخت خرما خوشه هايى است نزديك به هم و [نيز] باغهايى از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم به ميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد قطعا در اينها براى مردمى كه ايمان مى آورند نشانه هاست قمشهای: و هم اوست خدایی که از آسمان آبی فرو بارید پس هر نبات را بدان رویاندیم و سبزهها را از زمین برون آوردیم و از آن سبزهها دانههایی که بر روی هم چیده شده بیرون آریم و از شکوفه نخل خوشههایی است به هم پیوسته، و باغهای انگور و زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه به هم است (خلق کنیم)، شما در آن باغها هنگامی که میوه آن پدید آید و برسد (با چشم تعقل) بنگرید، که در آن آیات و نشانههایی (از قدرت خدا) برای اهل ایمان هویداست. مکارم شیرازی: او كسي است كه از آسمان آبي نازل كرد و بوسيله آن گياهان گوناگون رويانيديم، از آن ساقه ها و شاخه هاي سبز خارج ساختيم و از آنها دانه هاي متراكم، و از شكوفه نخل خوشه ها با رشته هاي باريك بيرون فرستاديم و باغها از انواع انگور و زيتون و انار شبيه به يكديگر و بيشباهت هنگامي كه ميوه ميكند به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن نشانه هائي براي افراد با ايمان
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ
﴿۱۰۰﴾
انصاریان: [مشرکان] برای خدا شریکانی از جن قرار دادند، در حالی که همه آنها را خدا آفرید، و از روی جهل و بی دانشی برای خدا پسران و دخترانی انگاشتند؛ منزّه و برتر است از آنچه آنان توصیف می کنند.
خرمشاهی: و [مشركان] براى خداوند از جن شريكانى قائل شدهاند، حال آنكه [خداوند] آنان را آفريده است، و براى او از روى نادانى [فرزندان] پسر و دختر بر مىسازند، او بسى پاك و فراتر است از آنچه مىگويند فولادوند: و براى خدا شريكانى از جن قرار دادند با اينكه خدا آنها را خلق كرده است و براى او بى هيچ دانشى پسران و دخترانى تراشيدند او پاك و برتر است از آنچه وصف مى كنند قمشهای: و گروهی از کافران اهریمنان را شریک خدا شمردند در حالی که آنها آفریده خدا هستند و گروهی (عزیر و مسیح و فرشتگان را) از روی نادانی پسران و دخترانی برای او تراشیدند، در صورتی که او از همه این نسبتها برتر و منزه است. مکارم شیرازی: آنان براي خدا شريكهائي از جن قرار دادند در حالي كه خداوند همه آنها را آفريده است، و براي خدا پسران و دختراني به دروغ و از روي جهل ساختند، منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصيف ميكنند.
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۱۰۱﴾
انصاریان: [او] پدید آورنده آسمان ها و زمین است، چگونه او را فرزندی باشد؟! در صورتی که برای او همسری نبوده، و همه چیز را او آفریده؛ و او به همه چیز داناست.
خرمشاهی: نوپديدآورنده آسمانها و زمين است، چگونه فرزندى داشته باشد در حالى كه همسرى ندارد، و همه چيز را آفريده است، و به هر چيزى داناست فولادوند: پديدآورنده آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست قمشهای: اوست پدید آرنده آسمانها و زمین، چگونه وی را فرزندی تواند بود در حالی که او را جفتی نیست؟! و او همه چیز را آفریده و به همه چیز داناست. مکارم شیرازی: ابداع كننده آسمانها و زمين او است چگونه ممكن است فرزندي داشته باشد و حال آنكه همسري نداشته و همه چيز را آفريده و او به همه چيز دانا است.
ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ
﴿۱۰۲﴾
انصاریان: این است خدا پروردگار شما، جز او معبودی نیست، آفریننده همه چیز است؛ پس تنها او را بپرستید، و او کارساز هر چیز است.
خرمشاهی: چنين است خداوند كه پروردگار شماست، خدايى جز او نيست، آفريدگار همه چيز است، پس او را بپرستيد، و او بر همه چيز نگهبان است فولادوند: اين است خدا پروردگار شما هيچ معبودى جز او نيست آفريننده هر چيزى است پس او را بپرستيد و او بر هر چيزى نگهبان است قمشهای: این است (وصف) پروردگار شما، که جز او هیچ خدایی نیست، آفریننده هر چیز است، پس او را پرستش کنید، و او نگهبان همه موجودات است. مکارم شیرازی: (آري) چنان است خداوند پروردگار شما، هيچ معبودي جز او نيست آفريدگار همه چيز است، او را بپرستيد و او حافظ و مدبر همه موجودات است.
لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
﴿۱۰۳﴾
انصاریان: چشم ها او را در نمی یابند، ولی او چشم ها را درمی یابد، و او لطیف و آگاه است.
خرمشاهی: ديدگان او را درنيابد و او ديدگان را دريابد، و اوست باريك بين آگاه فولادوند: چشمها او را درنمى يابند و اوست كه ديدگان را درمى يابد و او لطيف آگاه است قمشهای: او را هیچ چشمی درک ننماید و او همه بینندگان را مشاهده میکند و او لطیف و نامرئی و (به همه چیز خلق) آگاه است. مکارم شیرازی: چشمها او را درك نميكند ولي او همه چشمها را درك ميكند و او بخشنده (انواع نعمتها و با خبر از ريزهكاريها) و آگاه (از همه چيز) است.
قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ
﴿۱۰۴﴾
انصاریان: بی تردید برای شما از سوی پروردگارتان دلایلی روشن آمده، پس هر که [به وسیله آن دلایل بینا شود و حقایق را با چشم دل] ببیند به سود خود اوست و هر که [با پشت کردن به دلایل] کوردل شود [و از دیدن حقایق محروم گردد] به زیان خود اوست، [وظیفه من ابلاغ پیام خداست] و بر شما حافظ و نگهبان نیستم.
خرمشاهی: به راستى روشنگريهايى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است، پس هركس به ديده بصيرت بنگرد به سود خود اوست، و هركس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست، و من نگهبان شما نيستم فولادوند: به راستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه به ديده بصيرت بنگرد به سود خود او و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست و من بر شما نگهبان نيستم قمشهای: آیات الهی و کتب آسمانی که سبب بصیرت شماست البته از طرف پروردگارتان آمد، پس هر کس بصیرت یافت خود به سعادت رسید و هر کس که کور بماند خود در زیان افتاد، و من نگهبان شما نیستم. مکارم شیرازی: دلائل روشن از طرف پروردگارتان براي شما آمد، كسي كه (بوسيله آن حق را) ببيند به سود خود اوست و كسي كه از ديدن آن چشم بپوشد به زيان خود اوست، و من شما را اجبار نميكنم.
وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
﴿۱۰۵﴾
انصاریان: این چنین، آیات [خود] را به صورت های گوناگون بیان می کنیم [تا هدف هایی تحقق یابد]، یکی اینکه منکران با متهم کردن تو که این آیات را از دیگران فرا گرفته ای، شقاوت خود را کامل کنند و دیگر اینکه آن را برای گروهی که دانایند، روشن سازیم.
خرمشاهی: و بدينسان آيات [خود] را گونهگون بيان مىداريم براى آنكه مبادا بگويند درس گرفتهاى، و براى آنكه آن را به روشنى براى اهل معرفت باز مىگوييم فولادوند: و اين گونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى كنيم تا مبادا بگويند تو درس خوانده اى و تا اينكه آن را براى گروهى كه مى دانند روشن سازيم قمشهای: و این چنین ما آیات قرآن را به انواع گوناگون بیان کنیم (تا وسیله هدایت شود) ولی عاقبت کافران نادان گویند: تو (اینها را) به درس آموختهای! و تا آن را برای اهل دانش بیان کنیم. مکارم شیرازی: و اين چنين آيات را در شكلهاي گوناگون بيان ميداريم بگذار آنها بگويند تو درس خوانده اي (و آنها را از دگري آموخته اي) هدف ما اين است كه آنرا براي كساني كه علم و آگاهي دارند روشن سازيم.
اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۰۶﴾
انصاریان: از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی شده پیروی کن، هیچ معبودی جز او نیست، و از مشرکان روی بگردان.
خرمشاهی: از آنچه از پروردگارت به تو وحى مىشود پيروى كن، خدايى جز او نيست، و از مشركان روى بگردان فولادوند: از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان قمشهای: ای پیغمبر هر چه از خدا به تو وحی شد از آن پیروی کن، که خدایی جز آن ذات یکتا نیست و از مشرکان روی بگردان. مکارم شیرازی: از آنچه از طرف پروردگارت بر تو وحي شده پيروي كن، هيچ معبودي جز او نيست، و از مشركان روي بگردان.
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ
﴿۱۰۷﴾
انصاریان: اگر خدا می خواست آنان [به طور اجبار] شرک نمی آوردند، [ولی خواست خدا آزادی انسان در انتخاب است] و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز قرار ندادیم [تا آنان را به اجبار به پذیرش دین وادار کنی.]
خرمشاهی: و اگر خداوند مىخواست، شرك نمىورزيدند، ولى تو را نگهبان آنان نگماشتهايم و تو كارساز آنان نيستى فولادوند: و اگر خدا مى خواست آنان شرك نمى آوردند و ما تو را بر ايشان نگهبان نكرده ايم و تو وكيل آنان نيستى قمشهای: و اگر خدا میخواست آنها شرک نمیآوردند، و ما تو را نگهبان ایشان نکردیم و تو وکیل آنها نیستی. مکارم شیرازی: اگر خدا ميخواست (همه به اجبار ايمان ميآوردند و هيچ يك) مشرك نميشدند و ما تو را مسئول (اعمال) آنها قرار نداديم و وظيفه نداري آنها را مجبور (به ايمان) سازي.
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۰۸﴾
انصاریان: و معبودانی را که کافران به جای خدا می پرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد. این گونه برای هر امتی عملشان را آراستیم [تا به کیفر لجاجت و عنادشان گمان کنندکه آنچه انجام می دهند نیکوست،] سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود، پس آنان را به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاه می کند.
خرمشاهی: و كسانى را كه به جاى خداوند مىپرستند، دشنام ندهيد، چرا كه از سر دشمنى و نادانى خداوند را دشنام مىدهند، بدينسان عمل هر امتى را در چشمشان آراستيم، سپس بازگشتشان به سوى پروردگارشان است و او ايشان را از [حقيقت] كار و كردارشان آگاه مىسازد فولادوند: و آنهايى را كه جز خدا مى خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى دادند آگاه خواهد ساخت قمشهای: و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا میخوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت دادهایم، سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه میگرداند. مکارم شیرازی: (معبود) كساني را كه غير خدا را ميخوانند دشنام ندهيد مبادا آنها (نيز) از روي ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، اين چنين براي هر امتي عملشان را زينت داديم سپس بازگشت آنها به سوي پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل ميكردند آگاه ميسازد (و پاداش و كيفر ميدهد).
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۱۰۹﴾
انصاریان: با سخت ترین سوگندهایشان به خدا سوگند خوردند که اگر معجزه دلخواهشان برای آنان آید، قطعاً به آن ایمان می آورند، بگو: معجزات فقط در اختیار خداست، و شما [ای مردم مؤمن!] چه می دانید [که حقیقت چیست؟] حقیقت این است که اگر آن معجزه هم بیاید، ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: و [اينان] سختترين سوگندهايشان را به نام خدا خوردند كه اگر معجزهاى برايشان بيايد به آن ايمان مىآورند، بگو معجزات در اختيار خداوند است، و چه دانيد كه چون [معجزهاى هم] بيايد به آن ايمان نمىآورند فولادوند: و با سخت ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه اى براى آنان بيايد حتما بدان مى گروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه میدانید كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نمى آورند قمشهای: و به خدا به سخت ترین سوگندهای خود قسم یاد کردند که البته اگر آیتی بیاید ایمان آرند. بگو: آیات از طرف خداست، و شما مؤمنان چه میدانید؟ (و چگونه به گفته این کافران مطمئن میشوید؟ آنها همان مردم معاندند که) اگر آیتی هم آید هرگز ایمان نمیآورند. مکارم شیرازی: با نهايت اصرار سوگند به خدا ياد كردند كه اگر نشانه اي (معجزهاي) براي آنها بيايد حتما به آن ايمان ميآورند بگو معجزات از ناحيه خدا است (و در اختيار من نيست كه به ميل شما معجزه بياورم) و شما نميدانيد كه آنها پس از آمدن معجزات (باز) ايمان نميآورند!
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
﴿۱۱۰﴾
انصاریان: و دل ها و دیدگانشان را [که وسیله فهم و بصیرت است، به سزای لجاجت و عنادشان] وارونه و دگرگون کردیم، [به این سبب با آمدن معجزه دلخواهشان هم ایمان نمی آورند] همان گونه که نخستین بار به آیات قرآن ایمان نیاوردند، آنان را در طغیانشان رها می کنیم تا پیوسته سرگردان باشند.
خرمشاهی: و دلها و ديدگانشان را [از قبول آن] بر مىگردانيم همچنانكه نخستين بار هم به آن ايمان نياوردند، و ايشان را در طغيانشان سرگشته رها مىسازيم فولادوند: و دلها و ديدگانشان را برمى گردانيم [در نتيجه به آيات ما ايمان نمى آورند] چنانكه نخستين بار به آن ايمان نياوردند و آنان را رها مى كنيم تا در طغيانشان سرگردان بمانند قمشهای: و ما دل و دیده اینان را چنانکه اول بار ایمان نیاوردند اکنون نیز از ایمان بگردانیم و آنها را به حال طغیان و سرکشی واگذاریم تا در ورطه ضلالت فرومانند. مکارم شیرازی: و ما دلها و چشمهاي آنها را واژگونه ميسازيم چرا كه در آغاز به آن ايمان نياوردند و آنان را در حال طغيان و سركشي به حال خود وامي گذاريم تا سرگردان شوند.
وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ
﴿۱۱۱﴾
انصاریان: و مسلماً اگر ما فرشتگان را به سوی آنان نازل می کردیم، و مردگان با آنان سخن می گفتند، و همه چیز را گروه گروه در برابرشان گرد می آوردیم، باز هم [از روی اراده و اختیار] ایمان نمی آوردند؛ مگر آنکه خدا [ایمان آوردنشان را به طور اجبار] بخواهد، ولی بیشترشان نادانی و جهالت می ورزند.
خرمشاهی: و اگر فرشتگان را بر آنان نازل مىكرديم و اگر مردگان با آنان سخن مىگفتند و همه چيز [از گذشتهها] را نزد آنان روياروى باز مىآورديم، ايمان نمىآوردند مگر آنكه خدا بخواهد، ولى بيشترشان [حقيقت را] نمىدانند فولادوند: و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان مى فرستاديم و اگر مردگان با آنان به سخن مى آمدند و هر چيزى را دسته دسته در برابر آنان گرد مى آورديم باز هم ايمان نمى آوردند جز اينكه خدا بخواهد ولى بيشترشان نادانى مى كنند قمشهای: و اگر فرشتگان را بر آنها میفرستادیم و مردگان با آنان سخن میگفتند و هر چیزی را رویارویشان فراهم میآوردیم باز ایمان نمیآوردند مگر به مشیّت خدا، لیکن اکثرشان (مشیّت نافذ حق را) نمیدانند. مکارم شیرازی: و اگر ما فرشتگان را بر آنها نازل ميكرديم، و مردگان با آنها سخن ميگفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مينموديم هرگز ايمان نميآوردند، مگر آنكه خدا بخواهد ولي بيشتر آنها نميدانند.
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ
﴿۱۱۲﴾
انصاریان: و این گونه برای هر پیامبری دشمنانی از شیاطین انس و جن قرار دادیم، که برای فریب مردم همواره گفتاری باطل ولی به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء می کنند، و اگر پروردگارت می خواست چنین نمی کردند، پس آنان و آنچه را به دروغ به هم می بافند واگذار.
خرمشاهی: و بدينسان دشمنانى براى هر پيامبر از شياطين انس و جن پديد آورديم، و بعضى به بعضى ديگر سخنان آراسته ظاهر فريب، پيام و الهام مىدهند، و اگر پروردگارت [به قضاى حتمى] مىخواست چنين نمىكردند، پس ايشان را با هر افترايى كه مىبندند واگذار فولادوند: و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم بعضى از آنها به بعضى براى فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا مى كنند و اگر پروردگار تو مى خواست چنين نمیکردند پس آنان را با آنچه به دروغ مى سازند واگذار قمشهای: و همچنین ما هر پیغمبری را از شیطانهای انس و جن دشمنی در مقابل برانگیختیم که آنها برخی با برخی دیگر برای اغفال مؤمنان سخنان آراسته ظاهر فریب اظهار کنند. و اگر پروردگار تو میخواست چنین نمیکردند، پس اینها را با دروغشان واگذار. مکارم شیرازی: اينچنين در برابر هر پيامبري دشمني از شياطين انس و جن قرار داديم كه سخنان فريبنده و بياساس (براي اغفال مردم) به طور سري (و درگوشي) به يكديگر ميگفتند و اگر پروردگار تو ميخواست چنين نميكردند (و اجبارا ميتوانست جلو آنها را بگيرد ولي اجبار سودي ندارد) بنابراين آنها و تهمت هايشان را به حال خود واگذار!
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ
﴿۱۱۳﴾
انصاریان: و [ما به عنوان آزمایش بندگان از القای گفتار باطل توسط شیاطین انس و جن به یکدیگر مانع نشدیم] تا دل های کسانی که به آخرت ایمان ندارند به آن القائات متمایل شود، و آن را بپسندد و [برای رسیدن به منتهای شقاوت که کیفر لجاجت و عناد آنان است] هر عمل زشتی را که بخواهند انجام دهند، نهایتاً انجام دهند.
خرمشاهی: چنين [مقرر شده] است تا دلهاى بىايمانان به آخرت به آن بگرايد و آن را بپسندند و هرچه [ناشايسته كه] كننده آنند، بكنند فولادوند: و [چنين مقرر شده است] تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند به آن [سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند قمشهای: (تا بیازماییمشان) و تا به گفتار (فریبنده) آن اهریمنان آنان که به آخرت ایمان نیاورند دل سپرده و بدان خشنود باشند و تا آنچه میتوانند به گناه و تبهکاری آلوده شوند. مکارم شیرازی: و نتيجه (وسوسه هاي شيطان و تبليغات شيطان صفتان) اين خواهد شد كه دلهاي كساني كه به روز رستاخيز عقيده ندارند به آنها متمايل ميگردد و به آن راضي ميشوند و هر گناهي بخواهند انجام دهند، انجام ميدهند.
أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
﴿۱۱۴﴾
انصاریان: آیا جز خدا حاکم و داوری بطلبم؟! در حالی که اوست که این کتاب آسمانی را که [همه معارف و احکام در آن] به تفصیل بیان شده به سوی شما نازل کرد؛ و اهل کتاب [به ویژه دانشمندان آنان] می دانند که این کتاب [قرآن] از سوی پروردگارت به درستی و راستی نازل شده؛ پس [در اینکه معجزه خواهی منکران و مخالفت های اهل کتاب از روی حقیقت جویی نیست] از تردیدکنندگان مباش.
خرمشاهی: آيا كسى جز خداوند را داور گيرم و او كسى است كه كتاب [قرآن] را شيوا و روشن بر شما نازل كرده است، و اهل كتاب مىدانند كه آن به راستى و درستى فرو فرستاده از سوى پروردگار توست، پس از دودلان مباش فولادوند: پس آيا داورى جز خدا جويم با اينكه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوى شما نازل كرده است و كسانى كه كتاب [آسمانى] بديشان داده ايم مى دانند كه آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش قمشهای: آیا من غیر خدا حاکم و داوری بجویم و حال آنکه او خدایی است که کتابی (چون قرآن) که همه چیز در آن بیان شده به شما فرستاد؟ و آنان که به آنها کتاب فرستادیم (یهود و نصاری) میدانند که این قرآن از خدای تو به حق بر تو فرستاده شده، پس در آن البته هیچ شک و تردید راه مده. مکارم شیرازی: آيا (با اين حال) غير خدا را به داوري بطلبم در حالي كه او است كه اين كتاب آسماني را كه همه چيز در آن آمده فرستاده است و آنها كه كتاب آسماني به آنان داده ايم ميدانند كه اين كتاب به حق از طرف پروردگارت نازل شده بنابراين هرگز از ترديد كنندگان مباش.
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
﴿۱۱۵﴾
انصاریان: و سخن پروردگارت از روی راستی و عدل کامل شد، سخنان او را تغییر دهنده ای نیست؛ و او شنوا و داناست.
خرمشاهی: و سخن [وعده] پروردگارت به درستى و داد سرانجام پذيرفته است، كلمات او را دگرگونكنندهاى نيست، و او شنواى داناست فولادوند: و سخن پروردگارت به راستى و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهنده اى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست قمشهای: کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسید و هیچ کس تبدیل و تغییر آن کلمات نتواند کرد و او خدای شنوا و داناست. مکارم شیرازی: و كلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسيد هيچكس نميتواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده دانا است.
وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ
﴿۱۱۶﴾
انصاریان: اگر از بیشتر مردم روی زمین پیروی کنی [و آرا و خواسته هایشان را گردن نهی] تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ آنان فقط از گمان و پندار [که پایه علمی و منطقی ندارد] پیروی می کنند، و تنها به حدس و تخمین تکیه می زنند.
خرمشاهی: و اگر از بيشتر مردم [اين سر] زمين پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مىكنند، چرا كه جز از وهم و گمان پيروى نمىكنند و جز اين نيست كه دروغ مىبافند فولادوند: و اگر از بيشتر كسانى كه در [اين سر]زمين مى باشند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمى كنند و جز به حدس و تخمين نمى پردازند قمشهای: و اگر پیروی از اکثر مردم روی زمین کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، که اینان جز از پی گمان (و هوا و هوس) نمیروند و جز اندیشه باطل و دروغ چیزی در دست ندارند. مکارم شیرازی: و اگر اكثر كساني را كه در روي زمين هستند اطاعت كني تو را از راه خدا گمراه ميكنند، آنها تنها از گمان پيروي ميكنند و از تخمين و حدس (واهي).
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
﴿۱۱۷﴾
انصاریان: یقیناً پروردگارت به کسی که از راه او گمراه می شود و نیز به راه یافتگان داناتر است.
خرمشاهی: بىگمان پروردگارت داناتر است كه چه كسانى از راه او به در افتادهاند و هم او به رهيافتگان داناتر است فولادوند: بارى پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف مى شود داناتر است و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است قمشهای: محققا خدای تو خود داناتر است به حال آن که از راه او گمراه است و آن که به راه او هدایت یافته است. مکارم شیرازی: پروردگار تو به كساني كه از راه او گمراه گشته اند آگاهتر است و همچنين به كساني كه هدايت يافته اند.
فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ
﴿۱۱۸﴾
انصاریان: پس اگر به آیات خدا ایمان دارید، از آنچه [از گوشت حیوان حلال گوشتی] که [وقت ذبح شدن] نام خدا بر او برده شده بخورید [نه از ذبیحه گمراهان.]
خرمشاهی: بارى اگر به آيات خداوند ايمان داريد [فقط] از آنچه نام خدا را [به هنگام ذبحش] بردهاند، بخوريد فولادوند: پس اگر به آيات او ايمان داريد از آنچه نام خدا بر آن برده شده است بخوريد قمشهای: پس شما مؤمنان چنانچه به آیات خدا ایمان دارید از آنچه نام خدا بر آن ذکر شده تناول کنید. مکارم شیرازی: و از آنچه نام خدا بر آن گفته شده بخوريد (اما از گوشت حيواناتي كه به هنگام سر بريدن نام خدا بر آن نميبرند نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد.
وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ
﴿۱۱۹﴾
انصاریان: و شما را چه شده [که به دنبال یاوه گویی مشرکان] از آنچه [چون گوشت ذبیحه ای] که نام خدا بر آن برده شده نمی خورید؟! در صورتی که آنچه را خدا بر شما حرام نموده برای شما بیان کرده است، مگر چیزی که [برای حفظ جانتان] به خوردن آن ناچار شوید؛ و قطعاً بسیاری [از بداندیشان]، دیگران را از روی جهل و نادانی با هواهای نفسانی خود گمراه می کنند؛ یقیناً پروردگارت به تجاوزکاران [از حدود حق] داناتر است.
خرمشاهی: و چرا از قربانىاى كه نام خدا را [به هنگام ذبحش] بر او بردهاند نخوريد، و حال آنكه [خداوند] آنچه را بر شما حرام كرده است، برايتان روشن كرده است، مگر آنچه از [خوردن] آن ناچار شويد، و بسيارى به هوى و هوس خويش و از روى نادانى [مردم را] گمراه مىكنند، بىگمان پروردگار تو به تجاوزكاران آگاهتر است فولادوند: و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمى خوريد با اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده جز آنچه بدان ناچار شده ايد براى شما به تفصيل بيان نموده است و به راستى بسيارى [از مردم ديگران را] از روى نادانى با هوسهاى خود گمراه مى كنند آرى پروردگار تو به [حال] تجاوزكاران داناتر است قمشهای: چرا از آنچه نام خدا بر آن ذکر شده نمیخورید (و بر خود حرام میکنید)؟ در صورتی که آنچه خدا بر شما حرام کرده به تفصیل بیان نموده جز آنچه به آن ناگزیر میشوید که باز حلال است. و بسیاری از مردم به هوای نفس خود از روی جهل (دیگران را) به گمراهی کشند. همانا خدا به تجاوز کنندگان (از حدود) داناتر است. مکارم شیرازی: چرا از چيزهائي نميخوريد كه اسم خدا بر آنها برده شده در حالي كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بيان كرده است، مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت خوردن از گوشت چنان حيواناتي جائز است) و بسياري از مردم (ديگران را) به خاطر هوي و هوس و بيدانشي گمراه ميسازند و پروردگار تو تجاوزكاران را بهتر ميشناسد.
وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ
﴿۱۲۰﴾
انصاریان: گناه آشکار و پنهان را رها کنید؛ قطعاً کسانی که مرتکب گناه می شوند به زودی در برابر آنچه همواره مرتکب می شدند، مجازات خواهند شد.
خرمشاهی: و گناه را چه آشكار باشد چه پنهان رها كنيد، بىشك كسانى كه مرتكب گناه مىشوند، جزاى كارى را كه كردهاند، خواهند ديد فولادوند: و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كسانى كه مرتكب گناه مى شوند به زودى در برابر آنچه به دست مى آوردند كيفر خواهند يافت قمشهای: و هر گناه و عمل زشت را در ظاهر و باطن ترک کنید، که محققا کسانی که کسب گناه کنند به زودی به کیفر آن خواهند رسید. مکارم شیرازی: گناهان آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كساني كه تحصيل گناه ميكنند در برابر آن مجازات خواهند شد.
وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ
﴿۱۲۱﴾
انصاریان: از آنچه [هنگام ذبح شدن] نام خدا بر آن برده نشده نخورید؛ مسلماً خوردن آن فسق [و بیرون رفتن از عرصه طاعت خدا] است؛ قطعاً شیاطین [شبهات ناروایی را به ضد احکام خدا] به دوستانشان القاء می کنند تا با شما [درباره احکام خدا] مجادله و ستیزه کنند، و اگر از آنان پیروی کنید، یقیناً شما هم مشرکید.
خرمشاهی: و از قربانىاى كه نام خدا را [به هنگام ذبحش] بر او نبردهاند، نخوريد چرا كه نافرمانى است و شياطين به دوستداران خويش الهام و پيام مىدهند تا با شما مجادله كنند، و اگر از آنان پيروى كنيد، شما هم مشركيد فولادوند: و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرمانى است و در خفا شيطانها به دوستان خود وسوسه مى كنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد قمشهای: و از آنچه نام خدا بر آن ذکر نشده نخورید که آن فسق و تبه کاری است. و اهریمنان سخت به دوستان و پیروان خود وسوسه کنند تا با شما به جدل و منازعه برخیزند. و اگر شما هم از آنان پیروی کنید (مانند آنها) مشرک خواهید شد. مکارم شیرازی: و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده نخوريد و اين كار گناه است، و شياطين به دوستان خود مطالبي مخفيانه القا ميكنند تا با شما به مجادله برخيزند و اگر از آنها اطاعت كنيد شما هم مشرك خواهيد بود!
أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۲۲﴾
انصاریان: آیا کسی که [از نظر عقلی و روحی] مرده بود و ما او را [به وسیله هدایت و ایمان] زنده کردیم، و برای وی نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم [به درستی و سلامت] حرکت کند، مانند کسی است که در تاریکی ها [یِ جهل و گمراهی] است و از آن بیرون شدنی نیست؟! این گونه برای کافران [به خاطر لجاجت و عنادشان] آنچه انجام می دادند، آراسته شد [تا گمان کنند اعمالی را که انجام می دهند نیکوست.]
خرمشاهی: آيا كسى كه مردهدل بود و زندهاش كرديم و نورى به او بخشيديم كه در پرتو آن در ميان مردم راه مىبرد، همانند كسى است كه گويى گرفتار ظلمات است و از آن بيرون آمدنى نيست، بدينسان در چشم كافران كار و كردارشان آراسته شده است فولادوند: آيا كسى كه مرده[دل] بود و زنده اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون آمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام مى دادند زينت داده شده است قمشهای: و آیا کسی که مرده (جهل و ضلالت) بود ما او را زنده کردیم و به او روشنی (علم و دیانت) دادیم تا به آن روشنی میان مردم (سرافراز) رود مثل او مانند کسی است که در تاریکیها (ی جهل) فرو رفته و از آن به در نتواند گشت؟ (آری) کردار بد کافران در نظرشان چنین جلوهگر شده است. مکارم شیرازی: آيا كسي كه مرده بود سپس او را زنده كرديم و نوري بر او قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود همانند كسي است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد، اينچنين براي كافران اعمال (زشتي) كه انجام ميدادند تزيين شده است (و زيبا جلوه كرده).
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ
﴿۱۲۳﴾
انصاریان: و این گونه [که در مکه می بینی] در هر آبادی و شهری رؤسا و سردمداران گنهکاری قرار دادیم تا در آن [برای گمراه کردن مردم] نیرنگ زنند، ولی جز به خودشان نیرنگ نمی زنند، و [این واقعیت را] درک نمی کنند.
خرمشاهی: و بدينسان در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مىگماريم، تا سرانجام در آن مكرورزند [و فسق و فساد كنند]، و جز در حق خويش مكرنمىورزند و نمىدانند فولادوند: و بدين گونه در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مى گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند و[لى] آنان جز به خودشان نيرنگ نمى زنند و درك نمى كنند قمشهای: و همچنین ما قرار دادیم که در هر دیاری رؤسای بدکار ستمگر (با مردم آنجا) مکر اندیشند، و در حقیقت مکر جز با خویشتن نمیکنند و به این هم آگاه نیستند. مکارم شیرازی: و همچنين در هر شهر و روستائي بزرگان گنهكاري قرار داديم (افرادي كه همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم اما آنها از آن سوء استفاده كرده و راه خطا پيش گرفتند) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند ولي تنها خودشان را فريب ميدهند و نميفهمند.
وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ
﴿۱۲۴﴾
انصاریان: و چون آیه و معجزه ای [بخاطر هدایت یافتنشان] به سوی آنان آید، می گویند: هرگز ایمان نمی آوریم تا نظیر آنچه به پیامبران خدا داده شده به ما هم داده شود. خدا داناتر است که مقام رسالت را در کجا قرار دهد؛ به زودی آنان را که گناه کرده اند به کیفر نیرنگی که [همواره برای گمراه کردن مردم] می زدند، در پیشگاه خدا ذلت و خواری و عذابی سخت خواهد رسید.
خرمشاهی: و چون نشانهاى [از جانب خداوند] بر ايشان بيايد گويند هرگز به آن ايمان نمىآوريم، مگر آنكه مانند آنچه به پيامبران الهى داده شده، به ما نيز داده شود، خداوند بهتر مىداند كه رسالت خويش را در كجا [و بر چه كسى] قرار دهد، به زودى گناهكاران را به سزاى مكرى كه ورزيده بودند، از جانب خداوند خوارى و عذابى شديد خواهد رسيد فولادوند: و چون آيتى برايشان بيايد مى گويند هرگز ايمان نمى آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مى داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى] آنكه نيرنگ میکردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجه اى سخت خواهد رسيد قمشهای: و چون آیتی برای (هدایت) آنها آمد گفتند: ما ایمان نیاوریم تا مانند آنچه به رسولان خدا داده شد به ما نیز داده شود. خدا بهتر میداند که در کجا رسالت خود را مقرر دارد. به زودی مجرمان را خدا خوار سازد و عذابی سخت به واسطه مکری که میاندیشیدند بر آنان فرو فرستد. مکارم شیرازی: و هنگامي كه آيهاي براي آنها بيايد ميگويند ما هرگز ايمان نميآوريم مگر اينكه همانند چيزي كه به پيامبران خدا داده شده است به ما هم داده شود، خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد به زودي كساني كه مرتكب گناه شدند (و براي حفظ موقعيت خود مردم را از راه حق منحرف ساختند) گرفتار حقارت در پيشگاه خدا و عذاب شديد در مقابل مكر (و فريب و نيرنگي) كه داشتندمي شوند
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۱۲۵﴾
انصاریان: پس کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام می گشاید؛ و کسی را که [به خاطر لجاجت و عنادش] بخواهد گمراه نماید، سینه اش را چنان تنگ می کند که گویی به زحمت در آسمان بالا می رود؛ خدا این گونه پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد.
خرمشاهی: بدينسان هركس كه خداوند هدايتش را بخواهد دلش را به پذيرش اسلام مىگشايد، و هركس را كه بخواهد در گمراهى واگذارد، دلش را تنگ و تاريك مىگرداند، چنانكه گويى مىخواهد به آسمان بپرد [و نمىتواند]، خداوند اين چنين عذاب را بر كسانى كه ايمان نمىآورند، مىگمارد فولادوند: پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مى گشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مى گرداند چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مى رود اين گونه خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى آورند قرار مى دهد قمشهای: پس هر که را خدا هدایت او خواهد قلبش را برای پذیرش اسلام باز و روشن گرداند و هر که را خواهد گمراه نماید (به حال گمراهی واگذارد) دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ و سخت گرداند که گویی میخواهد از زمین بر فراز آسمان رود. این چنین خدا آنان را که به حق نمیگروند مردود و پلید میگرداند. مکارم شیرازی: آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند سينهاش را براي (پذيرش) اسلام گشاده ميسازد و آن كس را كه (بخاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد سينهاش را آنچنان تنگ ميسازد كه گويا ميخواهد به آسمان بالا برود، اينچنين خداوند پليدي را بر افرادي كه ايمان نميآورند قرار ميدهد.
وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ
﴿۱۲۶﴾
انصاریان: و این [قرآن و اسلام] راه راست پروردگار توست؛ ما آیات را برای گروهی که متذکّر می شوند، بیان کردیم.
خرمشاهی: و اين راه پروردگار توست كه مستقيم است، به راستى كه آيات [خود] را براى پندگيران به روشنى بيان داشتهايم فولادوند: و راه راست پروردگارت همين است ما آيات [خود] را براى گروهى كه پند مى گيرند به روشنى بيان نموده ايم قمشهای: و این راه خدای توست که مستقیم است. ما آیات (خود) را برای گروهی که بدان پند میگیرند به خوبی روشن ساختیم. مکارم شیرازی: و اين راه مستقيم (و سنت جاويدان) پروردگار تو است، ما آيات خود را براي كساني كه پند ميگيرند بيان كرديم.
لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۲۷﴾
انصاریان: برای آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است؛ و به پاداش کارهای پسندیده ای که همواره انجام می دادند یار و سرپرست آنان است.
خرمشاهی: براى آنان نزد پروردگارشان دارالسلام [سراى سلامت، بهشت] محفوظ است و او به خاطر كار و كردارشان دوستدار آنان است فولادوند: براى آنان نزد پروردگارشان سراى عافيت است و به [پاداش] آنچه انجام مى دادند او يارشان خواهد بود قمشهای: آنها را نزد خدا دار سلامت و خانه آسایش است و خدا دوستدار و سرپرست آنهاست برای آنکه نیکوکار بودند. مکارم شیرازی: براي آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود، و او ولي و يار و ياور آنها است بخاطر اعمال (نيكي) كه انجام ميدادند.
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
﴿۱۲۸﴾
انصاریان: و [یاد کنید] روزی که همه جن و انس را جمع می کنیم [و به طایفه جن می گوییم:] ای گروه جن! شما [با وسوسه و اغواگریِ خود] در بسیاری از انسان ها میل و رغبت کردید [تا آنان را گمراه کنید] و دوستانشان از میان انسان ها می گویند: پروردگارا! هر یک از ما دو گروه [پیشوایان و پیروان] از دیگری بهره برداری کردیم [ما پیروان به بهره های نامشروع رسیدیم، و پیشوایان از منحرف کردن ما بهره ناروا بردند] تا به آن مدت از عمری که برای ما مقرّر کرده بودی، رسیدیم. [خدا] می گوید: آتش، جایگاه شماست، در آن جاودانه اید، مگر آنکه خدا نجات شما را بخواهد؛ یقیناً پروردگارت حکیم و داناست.
خرمشاهی: و روزى كه همه آنان را [در محشر] گرد آورد [و فرمايد] اى گروه جن به راستى كه بسيارى از انسانها را از راه به در برديد، و دوستان آنان از ميان انسانها پاسخ دهند كه پروردگارا ما از همديگر بهرهمند شديم، و به اجلى كه براى ما مقرر داشته بودى، رسيديم، فرمايد آتش دوزخ جايگاه شماست كه جاودانه در آنيد، مگر آنچه خدا بخواهد كه پروردگارت فرزانه داناست فولادوند: و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مى آورد [و مى فرمايد] اى گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد و هواخواهان آنها از [نوع] انسان مى گويند پروردگارا برخى از ما از برخى ديگر بهره بردارى كرد و به پايانى كه براى ما معين كردى رسيديم [خدا] مى فرمايد جايگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهيد بود مگر آنچه را خدا بخواهد [كه خود تخفيف دهد] آرى پروردگار تو حكيم داناست قمشهای: و (یاد آر) روزی که همه آنها را محشور میکند (و به شیاطین خطاب کند که) ای گروه جن، شما بسیاری از انسانها را پیرو خود ساختید. در آن حال دوستداران شیاطین از جنس بشر گویند: پروردگارا، ما بعضی از (اضلال) بعضی دیگر بهرهمند گردیده و به اجلی که معین نمودهای رسیدیم. خدا گوید: آتش منزلگاه شماست و همیشه در آن خواهید بود مگر آنچه خدا بخواهد (که برخی را بیرون آورد)، که پروردگار تو درست کردار و داناست. مکارم شیرازی: و آن روز كه همه آنها را جمع و محشور ميسازد به آنان ميگويد اي جمعيت شياطين و جن شما افراد زيادي از انسانها را گمراه ساختيد دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها ميگويند: پروردگارا! هر يك از ما دو دسته (پيشوايان و پيروان گمراه) از ديگري استفاده كرديم (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلي كه براي ما مقرر داشته بودي رسيديم، (خداوند) ميگويد: آتش جايگاه شماست، جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد، پروردگار تو حكيم و دانا است.
وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
﴿۱۲۹﴾
انصاریان: این گونه برخی ستمکاران را بر برخی به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند، مسلط و چیره می کنیم.
خرمشاهی: و بدينسان بعضى از ستمكاران [مشركان] را بر بعضى ديگر، به خاطر كار و كردارشان سلطه دهيم فولادوند: و اين گونه برخى از ستمكاران را به [كيفر] آنچه به دست مى آوردند سرپرست برخى ديگر مى گردانيم قمشهای: و همچنین ما برخی ستمکاران را بر بعض دیگر (به مخالفت) برگماریم به سبب آنچه کسب میکردند. مکارم شیرازی: و اينچنين بعضي از ستمگران را به بعض ديگر وامي گذاريم به سبب اعمالي كه انجام ميدادند.
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ
﴿۱۳۰﴾
انصاریان: [در قیامت خطاب می رسد:] ای گروه جن و انس! آیا برای شما از جنس خودتان پیامبرانی نیامدند که همواره آیات مرا بر شما می خواندند و شما را از دیدار امروزتان هشدار می دادند؟ می گویند: ما به زیان خود گواهی می دهیم [که آمدند، ولی ما تکذیبشان کردیم] و [جلوه های پر زرق و برق] زندگی دنیا آنان را فریفت، و [اکنون در این عرصه هول انگیز] به زیان خود گواهی می دهند که [در دنیا] کافر بودند.
خرمشاهی: اى گروه جن و انس آيا پيامبرانى از خودتان به سوى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما فرو خوانند و شما را به ديدار چنين روزى هشدار دهند؟ گويند بر خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگانى دنيا ايشان را فريفته است و بر خود گواهى دهند كه كافر بودهاند فولادوند: اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده اند قمشهای: (آن گاه خدا گوید) ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما میخواندند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت میترساندند؟ آنها (با نهایت پشیمانی) جواب دهند که ما (به جهالت و بدی) بر خود گواهی میدهیم. و زندگانی دنیا آنها را مغرور ساخت و در آن حال (میفهمند و) بر خود گواهی میدهند که به راه کفر میرفتند. مکارم شیرازی: (در آن روز به آنها ميگويد) اي جمعيت جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو ميكردند و از ملاقات چنين روزي شما را بيم ميدادند، آنها ميگويند گواهي ميدهيم بر ضد خودمان (آري ما بد كرديم) و زندگي (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد، و بر زيان خود گواهي ميدهند كه كافر بودند.
ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ
﴿۱۳۱﴾
انصاریان: این [فرستادن پیامبران] برای این است که پروردگارت مردم شهرها و آبادی ها را در حالی که اهلشان [پیش از آمدن پیامبران] بی خبر [از توحید و معاد و حقایق] باشند، از روی ستم هلاک نمی کند.
خرمشاهی: اين از آن روى است كه پروردگارت نابودكننده شهرها از روى ستم -در حالتى كه مردمانش بىخبر باشندنيست فولادوند: اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالى كه مردم آن غافل باشند قمشهای: این (فرستادن رسل) برای این است که خدا اهل دیاری را تا (اتمام حجت نکرده و) آنها غافل و جاهل باشند به ستم هلاک نگرداند. مکارم شیرازی: اين بخاطر آن است كه پروردگارت هيچگاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بيخبري هلاك نميكند (بلكه قبلا رسولاني براي آنها ميفرستد).
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ
﴿۱۳۲﴾
انصاریان: و [در قیامت] برای هر کدام [از دو گروه جن و انس] به سزای آنچه انجام می دادند، درجاتی [از ثواب و عذاب] است؛ و پروردگارت از آنچه انجام می دهند، بی خبر نیست.
خرمشاهی: و يكايك ايشان طبق كار و كردارشان درجاتى دارند، و پروردگارت از آنچه مىكنند غافل نيست فولادوند: و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى كنند غافل نيست قمشهای: و هر کس (از بندگان) به عملی که کرده رتبه خواهد یافت، و خدای تو از عمل هیچ کس غافل نخواهد بود. مکارم شیرازی: و براي هر يك (از اين دو دسته) درجات (و مراتبي) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت غافل از اعمالي كه انجام ميدهند نيست.
وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ
﴿۱۳۳﴾
انصاریان: و پروردگارت بی نیاز و صاحب رحمت است، اگر بخواهد همه شما را هلاک می نماید، و پس از شما هر نسلی که بخواهد جایگزین شما می کند، همان گونه که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد.
خرمشاهی: و پروردگارت بىنياز و صاحب رحمت است، اگر بخواهد شما را از ميان مىبرد و بعد از شما و به جاى شما آنچه بخواهد جانشين مىسازد، همچنانكه شما را از زاد و رود قومى ديگر پديد آورد فولادوند: و پروردگار تو بى نياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مى برد و پس از شما هر كه را بخواهد جانشين [شما] مى كند همچنانكه شما را از نسل گروهى ديگر پديد آورده است قمشهای: و خدای تو از خلق بینیاز و (به همه) مهربان است و اگر بخواهد، شما را ببرد (و همه را فانی گرداند) آن گاه هر که را بخواهد جانشین شما کند چنان که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد. مکارم شیرازی: و پروردگارت بينياز و مهربان است (بنابراين درباره كسي ظلم و ستم نميكند بلكه اينها نتيجه اعمال خود را ميگيرند) اگر بخواهد همه شما را ميبرد و بعد از شما بجاي شما هر چه بخواهد (و هر كس را بخواهد) جانشين ميسازد همانطور كه شما را از نسل اقوام ديگري به وجود آورد.
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ
﴿۱۳۴﴾
انصاریان: بی تردید آنچه [از ثواب و عقاب] به شما وعده می دهند، آمدنی است؛ و شما عاجز کننده خدا نیستید [تا بتوانید از دسترس قدرتش بیرون روید.]
خرمشاهی: آنچه به شما وعده داده شده است فرارسنده است و شما گزير و گريزى نخواهيد داشت فولادوند: قطعا آنچه به شما وعده داده مى شود آمدنى است و شما درمانده كنندگان [خدا] نيستيد قمشهای: هر چه به شما وعده دادند محققا خواهد آمد و شما (بر قدرت و مقدّرات خدا) غالب نخواهید شد. مکارم شیرازی: آنچه به شما وعده داده ميشود، ميآيد و شما نميتوانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از عدالت و كيفر او فرار كنيد).
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
﴿۱۳۵﴾
انصاریان: بگو: ای قوم! تا جایی که در قدرت شماست [برای مبارزه با من و آیینم] بکوشید، من هم [در انجام دادن وظایفم] می کوشم، سپس خواهید دانست که سرانجام خوش و نیکوی سرای آخرت برای کیست؟ قطعاً ستمکاران رستگار نمی شوند.
خرمشاهی: بگو اى قوم من هرچه مىتوانيد بكنيد، من نيز مىكنم، سپس به زودى خواهيد دانست كه نيك سرانجامى سراى آخرت از آن كيست و بىگمان ستمكاران رستگار نمىگردند فولادوند: بگو اى قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من [هم] انجام مى دهم به زودى خواهيد دانست كه فرجام [نيكوى] آن سراى از آن كيست آرى ستمكاران رستگار نمى شوند قمشهای: بگو: ای قوم من، شما را هر چه در خور است و بر آن توانایی دارید عمل کنید، من نیز در خور خویش عمل (نیک) میکنم، آن گاه البته (من به اجر خود رسم و) شما به زودی آگاه خواهید شد که آن کس که عاقبت منزلگاه خوش دارد کیست، البته ستمکاران را رستگاری نیست. مکارم شیرازی: بگو اي جمعيت! هر كار در قدرت داريد بكنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل ميكنم، اما به زودي خواهيد دانست چه كسي سرانجام نيك خواهد داشت (و پيروزي با چه كسي است اما) به طور مسلم ظالمان رستگار نخواهند شد.
وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
﴿۱۳۶﴾
انصاریان: و مشرکان از زراعت و چهارپایانی که خدا آفریده برای او سهمی قرار دادند، و به گمان بی اساس خود گفتند: این سهم خدا، و این سهم بُتان ما؛ [و عقیده داشتند] آنچه برای بتانشان باشد به خدا نمی رسد و آنچه برای خدا باشد [در صورتی که سهم بتان کمبودی داشته باشد] به آنها می رسد؛ بد است آنچه داوری می کنند.
خرمشاهی: و براى خداوند از زراعت و چارپايانى كه خود او آفريده است، بهرهاى قائل شدند و به پندار خويش چنين مدعى شدند كه اين براى خداست و اين براى بتان ما، آنگاه آنچه خاص بتانشان بود، به خداوند نمىرسد، ولى آنچه خاص خداوند بود به بتانشان مىرسد، چه بد حكم مىكنند فولادوند: و [مشركان] براى خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفريده است سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمى رسيد و[لى] آنچه خاص خدا بود به بتانشان مى رسيد چه بد داورى مى كنند قمشهای: و برای خدا از روییدنیها و چهارپایانی که آفریده نصیبی معین کردند و به گمان خودشان گفتند: این سهم برای خدا و این سهم برای دیگر شریکان و بتان ما. پس آن سهمی که شریکانشان را بود به خدا نمیرسید و آن که برای خدا بود به شریکان میرسید! حکمی سخت (جاهلانه و) ناشایسته میکنند. مکارم شیرازی: و (مشركان) سهمي از آنچه خداوند آفريده از زراعت و چهارپايان براي او قرار دادند و گفتند - به گمان آنها - اين مال خدا است و اين مال شركاي ما (يعني بتها) است، آنچه مال شركاي آنها بود به خدا نميرسيد، ولي آنچه مال خدا بود به شركايشان ميرسيد (و اگر سهم بتها مواجه با كمبودي ميشد مال خدا را به آنها ميدادند اما عكس آنرا مجاز نميدانستند!) چه بد حكم ميكنند (كه علاوه بر شرك، حتي خدا را كمتر از بتها ميگرفتند)!
وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ
﴿۱۳۷﴾
انصاریان: مانند [این سهم بندی بی اساس که هوای نفسشان در نظرشان آراست] بتان، کشتن فرزندانشان را در نظرشان آراستند تا سرگردان و هلاکشان سازند و دینشان را بر آنان مُشتبه [و آمیخته به بدعت ها و خرافات] کنند؛ اگر خدا می خواست [اجباراً] آن کار را نمی کردند [ولی اجبار به عمل و ترک آن مشمول خواست خدا نیست؛] پس آنان را با آنچه دروغ می سازند واگذار.
خرمشاهی: و بدينسان بتانشان در نظر بسيارى از آنان قتل فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا سرانجام آنان را نابود كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند، و اگر خداوند [به قضاى حتمى] مىخواست، چنين نمىكردند، پس ايشان را با افترايى كه مىبندند، واگذار فولادوند: و اين گونه براى بسيارى از مشركان بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مى خواست چنين نمیکردند پس ايشان را با آنچه به دروغ مى سازند رها كن قمشهای: و همچنین در نظر بسیاری از مشرکان، عمل کشتن فرزندان را بتهای ایشان نیکو جلوه داده تا آنکه آنان را با این عمل هلاک سازند و در دین فطریشان به غلط و اشتباه اندازند. و اگر خدا میخواست چنین نمیکردند، پس آنها را با آنچه (از خرافات) میبافند واگذار. مکارم شیرازی: و همچنين شركاي آنها (يعني بتها) قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه داده بودند (كودكان خود را قرباني بتها ميكردند و افتخار مينمودند!) و عاقبت اين كار چنين شد كه آنها را به هلاكت افكندند و آئينشان را دگرگون ساختند و اگر خدا ميخواست چنين نميكردند (زيرا ميتوانست اجبارا جلو آنان را بگيرد ولي اجبار سودي ندارد) بنابراين آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به اعمال آنها اعتنا مكن).
وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا يَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۱۳۸﴾
انصاریان: و به گمان بی اساس خود گفتند: این چهار پایان و زراعتی که [سهم خدا و بتان است، خوردنش] ممنوع است، فقط کسی که ما بخواهیم باید از آنها بخورد، و [اینها] چهارپایانی است که سوار شدن بر آنان حرام است، و [نیز آنان را] چهارپایانی [بود] که [هنگام ذبح] نام خدا را بر آنها نمی بردند، در حالی که [این سنت ها و قوانین را به دروغ] به خدا نسبت می دادند؛ به زودی خدا آنان را در برابر آنچه دروغ می بستند، مجازات خواهد کرد.
خرمشاهی: و به پندار خويش گفتند اين چارپايان و زراعت حرام است، و جز كسى كه ما بخواهيم هيچ كس نبايد از آن بخورد، و چارپايانى كه سوارى آنها حرام شده است، و چارپايانى است كه نام خدا را [هنگام ذبح] بر آنها نمىبرند، [اين احكام را] از روى افتراء به خداوند قائل شدند، [خداوند] به زودى به خاطر افترايى كه بستند جزاىشان را خواهد داد فولادوند: و به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار[هاى] ممنوع است كه جز كسى كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايى است كه [سوار شدن بر] پشت آنها حرام شده است و دامهايى [داشتند] كه [هنگام ذبح] نام خدا را بر آن[ها] نمى بردند به صرف افترا بر [خدا] به زودى [خدا] آنان را به خاطر آنچه افترا مى بستند جزا مى دهد قمشهای: و به پندار (جاهلانه) خویش گفتند: اینها چهار پایان و زراعتهایی است که بر همه ممنوع (و مخصوص بتان) است، نباید از آن بخورد مگر آن کس که ما بخواهیم، و چهارپایانی است که سواری آنها حرام است، و چهارپایانی را نیز بدون ذکر نام خدا ذبح میکنند. چون در این احکام به خدا دروغ بستند خدا به زودی آنها را مجازات خواهد کرد. مکارم شیرازی: و گفتند اين قسمت از چهار پايان و زراعت (كه مخصوص بتها است براي همه) ممنوع است و جز كساني كه ما بخواهيم - به گمان آنها - از آن نبايد بخورد و (مي گفتند اينها) چهارپاياني است كه سوار شدن بر آنها تحريم شده و چهار پاياني كه نام خدا را بر آن نميبردند و به خدا دروغ ميبستند (و ميگفتند اين احكام از ناحيه او است) به زودي كيفر افتراهاي آنها را ميدهد.
وَقَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
﴿۱۳۹﴾
انصاریان: و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان است [در صورتی که زنده بیرون آید] ویژه مردان ماست، و بر همسرانمان حرام است، و اگر مرده باشد همگی در آن شریکند؛ به زودی خدا آنان را بر این توصیف بی پایه و باطلشان جزا خواهد داد، زیرا خدا حکیم و داناست.
خرمشاهی: و گفتند آنچه در شكم اين چارپايان است، خاص مردان ماست و بر زنان ما حرام است، و اگر آن مرده باشد، همه در آن شريكند [خداوند] به زودى جزاى اين [احكام ادعايىشان] را خواهد داد كه او فرزانه داناست فولادوند: و گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر [آن جنين] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن شريكند به زودى [خدا] توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست قمشهای: و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است، و اگر مرده باشد همه (مردان و زنان) در آن شریک باشند. خداوند آنها را به مجازات این گفتار به زودی میرساند و خدا درست کردار و داناست. مکارم شیرازی: و گفتند آنچه در شكم اين حيوانات (از جنين و بچه) وجود دارد مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است اما اگر مرده باشد (يعني مرده متولد شود) همگي در آن شريكند و به زودي (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را ميدهد او حكيم و دانا است.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ
﴿۱۴۰﴾
انصاریان: قطعاً کسانی که فرزندان خود را از روی سبک مغزی و جهالت کشته اند، و آنچه را خدا روزی آنان کرده بود بر پایه دروغ بستن به خدا حرام شمرده اند، زیان کردند؛ به راستی که گمراه شدند و هدایت یافته نبودند.
خرمشاهی: به راستى كسانى كه فرزندانشان را از روى كمخردى و نادانى كشتهاند، و آنچه خداوند به آنان روزى داده است، از روى افتراء به خداوند، حرام كردهاند، زيانكار شدند، اينان به راستى گمراه شدند، و رهيافته نبودند فولادوند: كسانى كه از روى بى خردى و نادانى فرزندان خود را كشته اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته اند قمشهای: البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند و آنچه را که خدا نصیبشان کرد با افترا به خدا حرام شمردند زیانکارند. اینان سخت گمراه شدند و هدایت نیافتند. مکارم شیرازی: مسلما آنها كه فرزندان خود را از روي سفاهت و ناداني كشتند زيان ديدند و آنچه را خدا به آنها روزي داده بود بر خود تحريم كردند و بر خدا افترا بستند، آنها گمراه شدند و (هرگز) هدايت نيافتند.
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ
﴿۱۴۱﴾
انصاریان: و اوست که باغ هایی [که درختانش برافراشته] بر داربست و باغ هایی [که درختانش] بدون داربست [است]، و درخت خرما، و کشتزار با محصولات گوناگون، و زیتون، و انار شبیه به هم و بی شباهت به هم را پدید آورد. از میوه های آنها هنگامی که میوه داد بخورید، و حقِّ [الهیِ] آن را روز دروکردنش [که به تهیدستان اختصاص داده شده] بپردازید، و از اسراف [در خوردن وخرج کردن] بپرهیزید، که قطعاً خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.
خرمشاهی: و او كسى است كه باغهاى [داراى درختان] داربستدار و بدون داربست پديد آورده است و نيز درخت خرما و زراعتى كه ميوههاى آن گوناگون است، و درخت زيتون و انار كه همانند و ناهمانندند، از ميوه آن چون ميوه برآورد بخوريد و روز چيدنش حق [بينوايان از] آن را بپردازيد، ولى اسراف نكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد فولادوند: و اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه هاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهره بردارى از آن بدهيد و[لى] زياده روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد قمشهای: و او آن خدایی است که برای شما بستانها از درختان داربستی و درختان آزاد و درختان خرما و زراعتها که میوه و دانههای گوناگون آرند و زیتون و انار و میوههای مشابه و نامشابه آفرید. شما هم از آن میوهها هرگاه برسد تناول کنید و حق آن را (زکات فقیران را) در روز درو و جمعآوری آن بدهید و اسراف نکنید، که خدا مسرفان را دوست نمیدارد. مکارم شیرازی: او است كه باغهاي معروش (باغهائي كه درختانش روي داربستها قرار ميگيرند) و باغهاي غير معروش (درختاني كه نياز به داربست ندارند) آفريد، و همچنين نخل و انواع زراعت را كه از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند و (نيز) درخت زيتون و انار را كه از جهتي با هم شبيه و از جهتي تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهريشان شبيه يكديگر است در حالي كه طعم ميوه آنها فوق العاده متفاوت) از ميوه آن به هنگامي كه به ثمر مينشيند بخوريد و حق آن را به هنگام درو بپردازيد، اسراف نكنيد كه خداوند مسرفين را دوست نميدارد.
وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
﴿۱۴۲﴾
انصاریان: و از دام ها، حیوانات باربر و حیوانات کُرک دار و پشم دهنده را [آفرید]؛ از آنچه خدا روزی شما کرده بخورید، و از گام های شیطان پیروی نکنید، که بی تردید او برای شما دشمنی آشکار است.
خرمشاهی: و از چارپايان بعضى را باربردار و بعضى را دستآموز آفريده است، از آنچه خداوند روزيتان داده است، بخوريد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست فولادوند: و [نيز] از دامها حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشمدهنده را [پديد آورد] از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گامهاى شيطان مرويد كه او براى شما دشمنى آشكار است قمشهای: و از بعضی چهارپایان استفاده باربری و سواری کنید. از آنچه روزی شما کرده بخورید و از پی اغوای شیطان نروید، که او شما را دشمنی آشکار است. مکارم شیرازی: (و او كسي است كه) از چهارپايان براي شما حيوانات باربر و حيوانات كوچك آفريد، از آنچه او به شما روزي داده است بخوريد و از گامهاي شيطان پيروي ننمائيد كه او دشمن آشكار شما است.
ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۱۴۳﴾
انصاریان: [از حیوانات حلال گوشت و قابل استفاده شما] هشت نوع همراه با جفتش [را آفرید] از گوسفند یک نر و یک ماده، از بز یک نر و یک ماده، بگو: آیا خدا، نر گوسفند و بز، یا ماده گوسفند و بز را یا آنچه را که رحم آن دو ماده در برگرفته حرام کرده؟ اگر راستگویید از روی علم و دانش به من خبر دهید.
خرمشاهی: هشت فرد [بيافريد و بر شما حلال كرد] از ميش دو تا و از بز دو تا، بگو آيا نرهاى آنها را حرام كرده است يا مادههاى آنها را، يا آنچه در رحمهاى مادههاى آنهاست؟ بگو اگر راست مىگوييد از روى علم مرا آگاه سازيد فولادوند: هشت فرد [آفريد و بر شما حلال كرد] از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مى گوييد از روى علم به من خبر دهيد قمشهای: (برای شما بندگان) هشت جفت، از جنس برّه دو صنف (نر و ماده) و از جنس بز دو صنف (آفرید و حلال کرد). بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچهای که در شکم مادههاست کدام یک را خدا حرام کرده است؟ شما به من مدرک قطعی ارائه دهید اگر راست میگویید. مکارم شیرازی: هشت جفت از چهارپايان (براي شما آفريد) از ميش دو جفت و از بز دو جفت بگو آيا خداوند نرهاي آنها را حرام كرده يا مادهها را؟ يا آنچه رحم ماده هاي آنها در برگرفته ؟ اگر راست ميگوئيد (و بر تحريم آنها دليلي داريد) به من خبر دهيد.
وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
﴿۱۴۴﴾
انصاریان: و از شتر یک نر و یک ماده و از گاو یک نر و یک ماده [را آفرید] بگو: آیا خدا نرینه شتر و گاو یا ماده هر دو را یا آنچه را که رحم آن دو ماده دربرگرفته حرام کرده؟ یا زمانی که خدا شما را به این [حرام ساختگی] سفارش کرد، حاضر بودید، پس ستمکارتر از کسی که به خدا دروغ بندد تا مردم را از روی نادانی و جهالت گمراه کند، کیست؟! مسلماً خدا گروه ستمکاران را هدایت نمی کند.
خرمشاهی: و همچنين از شتر دو تا و از گاو دو تا، بگو آيا نرهاى آنها را حرام كرده است يا مادههاى آنها را، يا آنچه در رحمهاى مادههاى آنهاست؟ يا مگر به هنگامى كه خداوند به شما چنين سفارش كرد شاهد بودهايد؟ [چنين نيست] آنگاه چه كسى ستمكارتر است از كسى كه به خداوند دروغ بسته است تا مردم را بىهيچ علم و اطلاعى به گمراهى بكشاند، بىگمان خداوند ستمپيشگان را هدايت نمىكند فولادوند: و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين [تحريم] سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى كند قمشهای: و نیز از جنس شتر دو صنف (نر و ماده) و از جنس گاو دو صنف (آفرید و حلال نمود). به آنها بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچهای که در شکم مادههاست کدام را حرام کرده است؟ مگر شما حاضر بودید که خدا بر این حرمت به شما توصیه نموده؟ کیست ستمکارتر از آن کس که به خدا دروغ بست تا به جهل خود مردم را گمراه کند؟! البته خدا ستمکاران را هدایت نخواهد کرد. مکارم شیرازی: و از شتر دو زوج، و از گاو هم دو زوج، (براي شما آفريد) بگو كداميك از اينها را خدا حرام كرده است ؟ نرها را يا ماده ها را؟ و يا آنچه رحم ماده ها را در برگرفته ؟ و آيا شما گواه (اين تحريم) بوديد، هنگامي كه خدا به اين موضوع توصيه كرد؟ بنابراين چه كسي ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ ميبندند، تا مردم را از روي جهل گمراه سازند، خداوند هيچگاه ستمگران را هدايت نخواهد كرد!
قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۴۵﴾
انصاریان: بگو: در احکامی که به من وحی شده [خوراک] حرامی را بر خورنده ای که میل دارد آن را بخورد نمی یابم، مگر آنکه مردار یا خون ریخته شده [از رگ های حیوان] یا گوشت خوک باشد که یقیناً همه نجس و پلیدند، یا حیوانی که از روی نافرمانی از دستور خدا [هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده؛ پس کسی که [برای نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود در حالی که خواهان لذت نباشد و از حدّ لازم تجاوز نکند [گناهی بر او نیست؛] یقیناً پروردگارت بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: بگو در آنچه به من وحى شده است چيزى را كه خوردنش بر خورندهاى حرام باشد، نمىيابم، مگر آنكه مردارى باشد، يا خونى روان، يا گوشت خوك، كه پليد است، يا قربانىاى كه از روى نافرمانى هنگام ذبحش نامى غير از نام خدا را برده باشند، اما اگر كسى درمانده شود، و تجاوزكار و زياده خواه نباشد [و از آن بخورد، گناهى بر او نيست] و بىگمان پروردگارت آمرزگار مهربان است فولادوند: بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورنده اى كه آن را مى خورد هيچ حرامى نمى يابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشت خوك باشد كه اينها همه پليدند يا [قربانيى كه] از روى نافرمانى [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زياده خواهى [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است قمشهای: بگو: در احکامی که به من وحی شده من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمییابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته (جهنده) یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فسق و نافرمانی ذبح کنند. و (در همین ها که حرام شده) هرگاه کسی به خوردن آنها مضطر گردید صرف کند، در صورتی که از روی ستم و از راه تعدی (از فرمان خدا) نباشد، همانا خدای تو بسیار بخشنده و مهربان است. مکارم شیرازی: بگو در آنچه بر من وحي شده، هيچ حرامي بر كسي كه غذائي ميخورد نمييابم بجز اينكه مردار باشد يا خوني كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته يا گوشت خوك كه اينها همه پليدند، يا حيواني كه در طريق گناه به هنگام سر بريدن، نام غير خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما كساني كه ناچار شوند بدون اينكه بخاطر لذت باشد و يا زياده از حد بخورند (گناهي بر آنها نيست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ
﴿۱۴۶﴾
انصاریان: و هر حیوان ناخن دار، و پیه گاو و گوسفند را بر یهودیان حرام کردیم مگر چربی هایی که بر پشت یا روده های آنان است یا آنچه آمیخته و مخلوط با استخوان است؛ این [تحریم] را به سبب ستم کردنشان به آنان کیفر دادیم، و یقیناً ما راستگوییم.
خرمشاهی: و بر يهوديان هر جانور ناخندار [و چنگالدارى] را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيهشان را بر آنان حرام كرديم، مگر آنچه بر پشت آنها باشد، يا بر رودهها، يا آنچه به استخوان چسبيده باشد اين چنين به خاطر سركشىشان به آنان كيفر داديم، و ما راستگوييم فولادوند: و بر يهوديان هر [حيوان] چنگالدارى را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم به استثناى پيه هايى كه بر پشت آن دو يا بر روده هاست يا آنچه با استخوان درآميخته است اين [تحريم] را به سزاى ستم كردنشان به آنان كيفر داديم و ما البته راستگوييم قمشهای: و بر یهودان، هر حیوان ناخن دار و از جنس گاو و گوسفند نیز پیه آنها را حرام کردیم مگر آنچه در پشت آنهاست یا به بعض رودهها یا به استخوانها آمیخته است. آنها چون ستم کردند ما به آن حکم آنها را مجازات کردیم، و البته سخنان ما راست است. مکارم شیرازی: و بر يهوديان، هر حيوان ناخن دار (حيواناتي كه سم يكپارچه دارند) را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را تحريم نموديم، مگر چربي هائي كه بر پشت اينها قرار دارد، و يا در لابلاي امعاء و دو طرف پهلوها و يا آنها كه با استخوان آميخته است اين را به خاطر ظلم و ستمي كه ميكردند، به آنها كيفر داديم و ما راست ميگوئيم.
فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ
﴿۱۴۷﴾
انصاریان: اگر تو را تکذیب کردند، بگو: پروردگارمان صاحب رحمتی گسترده است، ولی عذاب او هم از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد.
خرمشاهی: و اگر تو را دروغگو انگاشتند، بگو پروردگارتان صاحب رحمتى فراگير است، ولى عذاب او از گناهكاران بر نمىگردد فولادوند: [اى پيامبر] پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است و [با اين حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد قمشهای: پس اگر تو را تکذیب کنند بگو: خدای شما با آنکه دارای رحمت بی منتها است عذابش از بدکاران باز داشته نخواهد شد. مکارم شیرازی: اگر ترا تكذيب كنند (و اين حقايق را نپذيرند) به آنها بگو پروردگار شما رحمت وسيعي دارد، اما در عين حال مجازات او از مجرمان دفع شدني نيست (راه بازگشت به سوي شما باز است و فورا شما را مجازات نميكند ولي اگر به كارهاي خلاف ادامه داديد، كيفر شما حتمي است)
سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ
﴿۱۴۸﴾
انصاریان: کسانی که برای خدا شریک و همتا قرار دادند به زودی خواهند گفت: اگر خدا می خواست نه ما شرک می ورزیدیم و نه پدرانمان، و نه چیزی [از حلال خدا را خودسرانه] حرام می کردیم [پس شرک و تحریم ما جبری بوده نه اختیاری] کسانی که پیش از اینان بودند [بر اساس همین عقیده باطل پیامبران را] تکذیب کردند تا عذاب و انتقام ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزد شما دانشی [استوار و منطقی مُستدل بر عقایدتان] هست که آن را برای ما آشکار کنید؟ شما فقط از پندارهای واهی و پوچ پیروی می کنید و جز به حدس و گمان تکیه نمی زنید.
خرمشاهی: به زودى مشركان خواهند گفت اگر خدا مىخواست ما شرك نمىآورديم، همچنين پدران ما، و چيزى را حرام نمىكرديم، پيشينيان آنان هم به همينگونه تكذيب پيشه كردند، تا آنكه عذاب ما را چشيدند، بگو آيا علم و اطلاعى داريد كه به ما نشان دهيد؟ [ولى حق اين است كه] جز از پندار پيروى نمىكنيد، و جز دروغ نمىبافيد فولادوند: كسانى كه شرك آوردند به زودى خواهند گفت اگر خدا مى خواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمى آورديم و چيزى را [خودسرانه] تحريم نمیکرديم كسانى هم كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبران خود را] تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند بگو آيا نزد شما دانشى هست كه آن را براى ما آشكار كنيد شما جز از گمان پيروى نمى كنيد و جز دروغ نمى گوييد قمشهای: آنان که شرک آوردند خواهند گفت: اگر خدا میخواست ما و پدرانمان مشرک نمیشدیم و چیزی را حرام نمیکردیم. بدین گفتار، پیشینیان ایشان نیز تکذیب (رسل) کردند تا آنکه طعم عذاب ما را چشیدند. بگو: آیا شما بر این سخن مدرک قطعی دارید تا به ما ارائه دهید؟ همانا شما پیروی جز از خیالات باطل نمیکنید و جز به گزافه و دروغ سخن نمیگویید. مکارم شیرازی: به زودي مشركان (براي تبرئه خويش) ميگويند اگر خدا ميخواست نه ما مشرك ميشديم و نه پدران ما، و نه چيزي را تحريم ميكرديم، كساني كه پيش از آنها بودند نيز همين گونه دروغ ميگفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند، بگو آيا دليل قاطعي (بر اين موضوع) داريد؟ پس به ما ارائه دهيد، شما فقط از پندارهاي بياساس پيروي ميكنيد و تخمينهاي نابجا ميزنيد.
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۱۴۹﴾
انصاریان: بگو: دلیل و برهان رسا [که قابل ردّ، ایراد، شک و تردید نیست] مخصوص خداست، و اگر خدا می خواست قطعاً همه شما را [به طور جبر] هدایت می کرد.
خرمشاهی: بگو حجت رسا و روشن از آن خداوند است، و اگر مىخواست همگى شما را هدايت مىكرد فولادوند: بگو برهان رسا ويژه خداست و اگر [خدا] مى خواست قطعا همه شما را هدايت میکرد قمشهای: بگو: برای خدا حجّت بالغه و رساست، اگر میخواست همه شما را هدایت میکرد. مکارم شیرازی: بگو براي خدا دليل رسا (و قاطع) است (بطوري كه بهانه اي براي هيچكس باقي نميگذارد) اما اگر او بخواهد همه شما را (از طريق اجبار) هدايت ميكند (ولي چون هدايت اجباري بيثمر است اين كار را نميكند)
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِنْ شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ
﴿۱۵۰﴾
انصاریان: [به مدعیان تحریم های خودسرانه] بگو: گواهان خود را که گواهی می دهند بر اینکه خدا این امور را حرام کرده بیاورید. پس اگر گواهان هم گواهی دادند تو با آنان گواهی مده؛ [زیرا گواهی دادنشان ناحق و نارواست] و از هواهای نفسانی آنان که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، و برای پروردگارشان شریک و همتا قرار می دهند، پیروی مکن.
خرمشاهی: بگو گواهانتان را كه گواهى دهند خداوند اين چيزها را حرام كرده است، بياوريد، و اگر آنان هم گواهى دادند، تو همراه با آنان گواهى مده، و از هوى و هوس دروغ انگاران آيات ما، و بىايمانان به آخرت كه به پروردگارشان شرك مىآورند، پيروى مكن فولادوند: بگو گواهان خود را كه گواهى مى دهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند و [معبودان دروغين را] با پروردگارشان همتا قرار مى دهند پيروى مكن قمشهای: بگو: گواهان خود را بیاورید بر اینکه خدا این را و آن را حرام کرده. پس هرگاه گواهی دادند (چون دروغ میگویند) تو با آنها گواهی مده و پیروی مکن از هوای نفس آنها که آیات خدا را تکذیب کردند و به قیامت ایمان نمیآورند و برای خدای خود همتا قرار میدهند. مکارم شیرازی: بگو گواهان خود را كه گواهي ميدهند خداوند اينها را حرام كرده است، بياوريد اگر آنها (به دروغ) گواهي دهند تو با آنها (همصدا نشو و) گواهي مده، و از هوي و هوس كساني كه آيات ما را تكذيب كردند و كساني كه به آخرت ايمان ندارند و براي خدا شريك قائلند پيروي مكن.
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
﴿۱۵۱﴾
انصاریان: بگو: بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده بخوانم: اینکه چیزی را شریک او قرار مدهید، و به پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندانتان را از [ترسِ] تنگدستی نکشید، ما شما و آنان را روزی می دهیم، و به کارهای زشت چه آشکار و چه پنهانش نزدیک نشوید، و انسانی را که خدا محترم شمرده جز به حق نکشید؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا بیندیشید.
خرمشاهی: بگو بياييد تا آنچه پروردگارتان بر شما حرام كرده است بر شما بخوانم [نخست اين است كه] چيزى را شريك خداوند نياوريد، و در حق پدر و مادر نيكى كنيد و فرزندانتان را از [ترس] فقر نكشيد، ما هم شما و هم ايشان را روزى مىدهيم، و به كارهاى ناشايسته، چه آشكار باشد، چه پنهان نزديك نشويد، و هيچ انسانى را كه خداوند خون او را حرام داشته است نكشيد مگر به حق [به قصاص يا حد]، اين چنين به شما سفارش كرده است، باشد كه انديشه كنيد فولادوند: بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد قمشهای: بگو: بیایید تا آنچه خدا بر شما حرام کرده همه را بر شما بخوانم، و آن اینکه به هیچ وجه شرک به خدا نیاورید، و به پدر و مادر احسان کنید، و دیگر اولاد خود را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم، و دیگر به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و نفسی را که خدا حرام کرده (محترم شمرده) جز به حق به قتل نرسانید. خدا شما را به این اندرزها سفارش نموده، باشد که تعقل کنید. مکارم شیرازی: بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزي را شريك خدا قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيكي كنيد، و فرزندانتان را از (ترس) فقر نكشيد، ما شما و آنها را روزي ميدهيم، و نزديك كارهاي زشت و قبيح نرويد چه آشكار باشد چه پنهان، و نفسي را كه خداوند محترم شمرده به قتل نرسانيد، مگر به حق (و از روي استحقاق) اين چيزي است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، تا درك كنيد.
وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
﴿۱۵۲﴾
انصاریان: و به مال یتیم جز به روشی که نیکوتر است، نزدیک نشوید تا به حدّ بلوغِ [بدنی و عقلیِ] خود برسد، و پیمانه و ترازو را بر اساس عدالت و انصاف کامل و تمام بدهید؛ هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی کنیم؛ و هنگامی که سخن گویید، عدالت ورزید هر چند درباره خویشان باشد، و به پیمان خدا وفا کنید؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا پند گیرید.
خرمشاهی: و به مال يتيم نزديك نشويد، مگر به شيوهاى كه بهتر باشد، تا زمانى كه به كمال بلوغش برسد، و در كار پيمانه و ترازو به داد و درستى رفتار كنيد، ما بر هيچ كس هيچ تكليفى نمىكنيم مگر به اندازه توانش، و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد به عدالت عمل كنيد ولو او [اصحاب دعوى] خويشاوند [شما] باشد، و به عهد الهى وفا كنيد، اين چنين به شما سفارش كرده است، باشد كه پند گيريد فولادوند: و به مال يتيم جز به نحوى [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى كنيم و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند [در باره] خويشاوند [شما] باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد قمشهای: و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید جز به آن وجه که نیکوتر است تا آنکه به حدّ رشد و کمال رسد. و به راستی و عدالت، کیل و وزن را تمام بدهید. ما هیچ کس را جز به قدر توانایی او تکلیف نکردهایم. و هرگاه سخنی گویید به عدالت گرایید هر چند درباره خویشاوندان باشد، و به عهد خود وفا کنید. این است سفارش خدا به شما، باشد که متذکر و هوشمند شوید. مکارم شیرازی: و به مال يتيم جز به نحو احسن (و براي اصلاح) نزديك نشويد تا به حد رشد برسد، و حق پيمانه و وزن را به عدالت ادا كنيد، هيچكس را جز به مقدار توانائي تكليف نميكنيم، و هنگامي كه سخني ميگوئيد عدالت را رعايت نمائيد حتي اگر در مورد نزديكان بوده باشد، اين چيزي است كه خداوند شما را به آن سفارش ميكند تا متذكر شويد.
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
﴿۱۵۳﴾
انصاریان: و مسلماً این [برنامه های محکم و استوار و قوانین و مقرّرات حکیمانه] راه راست من است؛ بنابراین از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی مکنید که شما را از راه او پراکنده می کند؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا پرهیزکار شوید.
خرمشاهی: و بدانيد كه اين راه راست و درست من است، پس آن را در پيش گيريد، و به راههاى ديگر نرويد كه شما را از راه او دور اندازد، اين چنين به شما سفارش كرده است باشد كه تقوا پيشه كنيد [و در امان مانيد] فولادوند: و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راه ها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مى سازد پيروى مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد قمشهای: و این است راه راست من، از آن پیروی کنید و از راههای دیگر که موجب تفرقه شما از راه اوست متابعت نکنید. این است سفارش خدا به شما، شاید پرهیزکار شوید. مکارم شیرازی: و اينكه اين راه مستقيم من است از آن پيروي كنيد و از راههاي مختلف (و انحرافي) پيروي نكنيد كه شما را از راه حق دور ميسازد، اين چيزي است كه خداوند شما را به آن سفارش ميكند تا پرهيزگار شويد.
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ
﴿۱۵۴﴾
انصاریان: سپس به موسی کتاب دادیم برای اینکه [نعمت خود را] بر آنان که نیکی کردند کامل کنیم، و برای اینکه همه احکام و معارفی که مورد نیاز بنی اسرائیل بود، تفصیل و توضیح دهیم و برای اینکه هدایت و رحمت [بر آنان] باشد تا به دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارشان ایمان آورند.
خرمشاهی: بارى به موسى كتاب آسمانى داديم، براى اينكه نعمت را بر كسى كه نيكى پيش گرفته بود، تمام كنيم و براى آنكه همه چيز را به روشنى بيان كنيم و رهنمود و رحمتى باشد، تا به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند فولادوند: آنگاه به موسى كتاب داديم براى اينكه [نعمت را] بر كسى كه نيكى كرده است تمام كنيم و براى اينكه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند قمشهای: آن گاه به موسی کتاب دادیم برای تکمیل نفس هر نیکوکار و برای تفصیل و بیان حکم هر چیز و برای هدایت و رحمت بر خلق، باشد که (مردم) به لقاء خدا ایمان آورند. مکارم شیرازی: سپس به موسي كتاب (آسماني) داديم، (نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند تكميل كرديم، و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود در آن) روشن ساختيم، كتابي كه مايه هدايت و رحمت بود، تا به لقاي پروردگارشان (به روز رستاخيز) ايمان بياورند.
وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
﴿۱۵۵﴾
انصاریان: و این [قرآن] کتابی پرفایده است که ما آن را نازل کردیم پس آن را پیروی کنید و [از مخالفت با آن] بپرهیزید تا مشمول رحمت شوید.
خرمشاهی: و اين كتابى مبارك است كه آن را نازل كردهايم، پس از آن پيروى كنيد و تقوا بورزيد باشد كه مشمول رحمت او شويد فولادوند: و اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد قمشهای: و این (قرآن) کتابی است که ما با برکت و خیر بسیار فرستادیم، از آن پیروی کنید و پرهیزکار شوید، شاید مشمول مرحمت خدا گردید. مکارم شیرازی: و اين كتابي است پر بركت كه ما (بر تو) نازل كرديم، از آن پيروي نمائيد و پرهيزگاري پيشه كنيد تا مورد رحمت قرار گيريد.
أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ
﴿۱۵۶﴾
انصاریان: [آری، قرآن را نازل کردیم] تا [شما مشرکان] نگویید: کتاب آسمانی فقط بر دو گروه پیش از ما [یهود و نصاری] نازل شد و [چون به لغت ما نبود] از [یاد گرفتن] قرائت آنان و آموزششان بی خبر ماندیم.
خرمشاهی: تا نگوييد كه كتاب آسمانى فقط بر دو طايفه پيش از ما نازل شده است، و ما از قرائت و تلاوت آنان بىخبر بودهايم فولادوند: تا نگوييد كتاب [آسمانى] تنها بر دو طايفه پيش از ما نازل شده و ما از آموختن آنان بى خبر بوديم قمشهای: (قرآن را برای این فرستادیم) تا نگویید تورات و انجیل تنها بر دو طایفه یهود و نصاری پیش از ما فرستاده شد و ما از تعلیم درس (کتابهای الهی) آنان غافل و بی بهره ماندیم. مکارم شیرازی: (ما اين كتاب را با اينهمه امتيازات نازل كرديم) تا نگوئيد كتاب آسماني تنها بر دو طايفه پيش از ما (بر يهود و نصاري) نازل شده بود و ما از بحث و بررسي آنها بيخبر بوديم.
أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ
﴿۱۵۷﴾
انصاریان: یا نگویید: اگر کتاب آسمانی بر ما نازل می شد، مسلماً از آنان راه یافته تر بودیم، اینک برهانی آشکار و هدایت و رحمتی از سوی پروردگارتان برای شما آمد، پس ستمکارتر از کسی که آیات خدا را تکذیب کند و از آن ها روی بگرداند کیست؟ به زودی کسانی [را] که از آیات ما روی می گردانند، به خاطرِ روی گرداندنشان به عذابی سخت مجازات خواهیم کرد.
خرمشاهی: يا نگوييد كه اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مىشد، از آنان راهيافتهتر بوديم، اينك برهان و رهنمود و رحمتى از سوى پروردگارتان به سوى شما آمده است، كيست ستمكارتر از كسى كه آيات الهى را دروغ انگارد و از آن روى بگرداند، به زودى به خاطر اينكه رويگردان شدند، سختترين عذاب را كيفر كسانى مىگردانيم كه از آيات ما روى گردانيدند فولادوند: يا نگوييد اگر كتاب بر ما نازل مى شد قطعا از آنان هدايت يافته تر بوديم اينك حجتى از جانب پروردگارتان براى شما آمده و رهنمود و رحمتى است پس كيست ستمكارتر از آن كس كه آيات خدا را دروغ پندارد و از آنها روى گرداند به زودى كسانى را كه از آيات ما روى مى گردانند به سبب [همين] اعراضشان به عذابى سخت مجازات خواهيم كرد قمشهای: یا گویید: اگر کتاب بر ما فرستاده میشد ما بهتر از آنان به راه هدایت میشتافتیم. پس به شما هم از طرف پروردگارتان حجت آشکار و هدایت و رحمت رسید، اکنون کیست ستمکارتر از آن که آیات الهی را تکذیب کند و از آنها روی گرداند؟! به زودی آنان را که از آیات ما روی گردانیده و مخالفت کنند به عذاب سخت مجازات کنیم به کیفر آنکه از آیات ما اعراض میکردند. مکارم شیرازی: يا نگوئيد اگر كتاب آسماني بر ما نازل ميشد از آنها هدايت يافته تر بوديم، اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان براي شما آمد و همچنين هدايت و رحمت او، با اينحال چه كسي ستمكارتر از آنها كه آيات خدا را تكذيب كردند و از آن روي گردانيدند يافت ميشود، اما بزودي كساني را كه از آيات ما روي گردانيدند به خاطر همين اغراض بيدليلشان مجازات شديد خواهيم كرد.
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ
﴿۱۵۸﴾
انصاریان: آیا جز این انتظار دارند که فرشتگانِ [عذاب] به سویشان آیند، یا [قیامت] پروردگارت [که روز جلوه کامل حق و ظهور وانکشاف تام توحید است] بیاید، یا برخی از نشانه های پروردگارت [مانند مرگ و آثار پس از آن] تحقق یابد؟ روزی که برخی از نشانه های پروردگارت به ظهور آید، ایمان آوردن کسی که پیش از این ایمان نیاورده یا در حال ایمانش عمل شایسته ای انجام نداده سودی نخواهد داشت. بگو: [شما با این وضع ناروایی که دارید] منتظر [عذاب] باشید. ما هم منتظریم [که عذاب خدا به شما برسد.]
خرمشاهی: [اينان] انتظارى ندارند جز اينكه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد، يا بعضى از آيات پروردگارت ظاهر گردد، حال آنكه روزى كه بعضى از آيات پروردگارت ظاهر گردد، براى كسى كه از پيش ايمان نياورده باشد، يا با ايمانش خيرى حاصل نكرده باشد، ايمان آوردنش سودى ندارد، بگو منتظر باشيد، ما نيز منتظريم فولادوند: آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره اى از نشانه هاى پروردگارت بيايد [اما] روزى كه پاره اى از نشانه هاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمى بخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم قمشهای: آیا (منکران) انتظاری دارند جز آنکه فرشتگان (قهر) بر آنها درآیند و یا (امر) خدا (و یا قضای الهی) بر آنان فرا رسد (و همه هلاک شوند) یا برخی دلایل و آیات خدا آشکار شود؟ روزی که بعضی آیات (قهر) خدای تو بر آنها برسد آن روز هیچ کس را ایمانش نفع نبخشد اگر قبل از آن ایمان نیاورده و یا در ایمان خود کسب خیر و سعادت نکرده باشد. بگو: شما در انتظار (نتیجه اعمال زشت خود) باشید ما هم در انتظار هستیم. مکارم شیرازی: آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان مرگ به سراغشان بيايند، يا خداوند (خودش) به سوي آنها بيايد (چه انتظار محالي؟!) يا پاره اي از آيات پروردگار (و نشانه هاي رستاخيز) اما آن روز كه اين آيات و نشانه ها تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادي كه قبلا ايمان نياورده اند و يا عمل نيكي انجام نداده اند سودي به حالشان نخواهد داشت، بگو (اكنون كه شما چنين انتظارات غلطي داريد) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) ميكشيم!
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ
﴿۱۵۹﴾
انصاریان: مسلماً کسانی که دینشان را بخش بخش کردند، وگروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست، کار آنان فقط با خداست، سپس به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاهشان می کند.
خرمشاهی: كسانى كه دينشان را پاره پاره كردند و فرقه فرقه شدند، تو را كارى با آنان نيست، كارشان فقط با خداوند است، آنگاه ايشان را [از حقيقت] كار و كردارشان آگاه مىسازد فولادوند: كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچ گونه مسؤول ايشان نيستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى دادند آگاهشان خواهد كرد قمشهای: آنان که دین را پراکنده نمودند و (در آن) فرقه فرقه شدند (چشم از آنها بپوش) چنین کسان به کار تو نیایند، (و از دست آنها غمگین مباش که مجازات) کار آنها با خداست و بعد از این به آنچه میکردند آگاهشان میگرداند. مکارم شیرازی: كساني كه آئين خود را پراكنده ساختند و به دسته جات گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند هيچگونه ارتباطي با آنها نداري، كار آنها واگذار به خدا است پس خدا آنها را از آنچه انجام ميدادند با خبر ميكند.
مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
﴿۱۶۰﴾
انصاریان: هر کس کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان که کار بد بیاورند، جز به مانند آن مجازات نیابند و ایشان مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: كسى كه كار نيكى پيش آورد، ده چندان آن پاداش دارد، و هر كه كار بدى پيش آورد، جز همانند آن كيفر نيابد، و بر ايشان ستم نرود فولادوند: هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود قمشهای: هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آنها اصلا ستم نخواهد شد. مکارم شیرازی: هر كس كار نيكي بياورد ده برابر آن پاداش خواهد داشت و هر كس كار بدي بياورد جز به مقدار آن كيفر نخواهد ديد و ستمي بر آنها نخواهد شد.
قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۱۶۱﴾
انصاریان: بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود.
خرمشاهی: بگو مرا پروردگارم به راهى راست كه دين استوار و آيين پاك ابراهيم است -كه هرگز از مشركان نبودرهنمايى كرده است فولادوند: بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است دينى پايدار آيين ابراهيم حقگراى و او از مشركان نبود قمشهای: بگو: محققا مرا خدایم به راه راست هدایت کرده، به دینی استوار، همان آیین پاک ابراهیم که وجودش از لوث شرک و عقاید باطل مشرکین منزه بود. مکارم شیرازی: بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده، آئيني پا بر جا و ضامن سعادت دين و دنيا، آئين ابراهيم همان كسي كه از آئينهاي خرافي محيط خود روي گردانيد و از مشركان نبود.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۱۶۲﴾
انصاریان: بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: بگو نماز و نيايش من و زندگانى و مرگ من، در راه خدا، پروردگار جهانيان است فولادوند: بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است قمشهای: بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است. مکارم شیرازی: بگو: نماز و تمام عبادات من و زندگي و مرگ من، همه براي خداوند پروردگار جهانيان است.
لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ
﴿۱۶۳﴾
انصاریان: او را شریکی نیست، و به این [یگانه پرستی] مأمورم، و نخستین کسی هستم که [در این آیین] تسلیم [فرمان ها و احکام] اویم.
خرمشاهی: كه شريكى ندارد، و به همين [راه و روش] فرمان يافتهام و من پيشواى مسلمانانم فولادوند: [كه] او را شريكى نيست و بر اين [كار] دستور يافته ام و من نخستين مسلمانم قمشهای: که او را شریک نیست و به همین (اخلاص کامل) مرا فرمان دادهاند و من اول کسی هستم که تسلیم امر خدایم. مکارم شیرازی: شريكي براي او نيست، و به همين دستور يافته ام، و من نخستين مسلمانم!
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
﴿۱۶۴﴾
انصاریان: بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود [عمل زشتی] مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می کردید، آگاه می کند.
خرمشاهی: بگو آيا جز خداوند پروردگارى جويم، و او پروردگار همه چيز است، و هيچ كس هيچ كارى نكند مگر آنكه سود و زيانش با خود اوست، و هيچ بردارندهاى بار گناه ديگرى را بر ندارد، سپس بازگشتتان به سوى پروردگارتان است، آنگاه شما را [از حقيقت] آنچه در آن اختلاف داشتيد آگاه مىسازد فولادوند: بگو آيا جز خدا پروردگارى بجويم با اينكه او پروردگار هر چيزى است و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهى] انجام نمى دهد و هيچ باربردارى بار [گناه] ديگرى را برنمى دارد آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف میکرديد آگاه خواهد كرد قمشهای: بگو: آیا غیر از خدا را به ربوبیّت گزینم در صورتی که خدا پرورنده همه موجودات است؟ و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود، و هیچ نفسی بار (گناه) دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آنچه خلاف در آن میکردید آگاه خواهد ساخت. مکارم شیرازی: بگو آيا غير خدا، پروردگاري بطلبم در حالي كه او پروردگار همه چيز است، و هيچكس جز براي خود عملي انجام نميدهد و هيچ گنهكاري گناه ديگري را متحمل نميشود سپس بازگشت شما به سوي پروردگارتان است و شما را به آنچه در آن اختلاف داشتيد خبر خواهد داد.
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۶۵﴾
انصاریان: اوست کسی که شما را در زمین، جانشینان [نسل های گذشته] قرار داد، و [پایه های مادی و معنوی] برخی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی بالا برد تا شما را در آنچه به شما عطا کرده، بیازماید؛ قطعاً پروردگارت زود کیفر است، و یقیناً بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و او كسى است كه شما را جانشينان [الهى] بر روى زمين برگماشت، و بعضى را بر بعضى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما بخشيده است بيازمايد، بىگمان پروردگارت زودكيفر و همو آمرزگار مهربان است فولادوند: و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آرى پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است قمشهای: و او خدایی است که شما را جانشین گذشتگان اهل زمین مقرر داشت و رتبه بعضی را از بعضی بالاتر قرار داد تا شما را در آنچه به شما داده (در این تفاوت رتبهها) بیازماید، که همانا خدا زود کیفر و بسیار بخشنده و مهربان است. مکارم شیرازی: و او كسي است كه شما را جانشينان (و نمايندگان خود) در زمين قرار داد، و بعضي را بر بعض ديگر، درجاتي برتري داد تا شما را به آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد مسلما پروردگار تو سريع الحساب، و آمرزنده مهربان است (به حساب آنها كه از بوته امتحان نادرست در آيند زود ميرسد، و نسبت به آنها كه در مسير حق گام بر ميدارند مهربان ميباشد). |
||