ParsQuran
سوره 54: القمر - جزء 27

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾
انصاریان: قیامت بسیار نزدیک شد، و ماه از هم شکافت.
خرمشاهی: قيامت نزديك شد و ماه دو پاره شد
فولادوند: نزديك شد قيامت و از هم شكافت ماه
قمشه‌ای: آن ساعت (قیامت یا قیام رسول حق) نزدیک آمد و ماه آسمان شکافته شد (این آیه راجع به شقّ القمر است که کفّار از رسول اکرم درخواست کردند).
مکارم شیرازی: قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت.
وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿۲﴾
انصاریان: و اگر معجزه ای را ببینند، روی بگردانند و گویند: [این] جادویی همیشگی است!
خرمشاهی: و اگر معجزه‏اى بينند روى برتابند و گويند جادويى دنباله‏دار است‏
فولادوند: و هر گاه نشانه‏ اى ببينند روى بگردانند و گويند سحرى دايم است
قمشه‌ای: و اگر کافران، بزرگ آیت و معجزی (چون شکافتن ماه) هم ببینند باز اعراض کرده و گویند که این سحری نیرومند و کامل است.
مکارم شیرازی: و هر گاه نشانه و معجزهاي را ببينند اعراض كرده مي‏گويند: اين سحري است مستمر!
وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿۳﴾
انصاریان: و [قرآن، رسالت پیامبر و معجزه را] انکار کردند و هواهای نفسانی خود را پیروی نمودند، در حالی که هر کاری [چه خیر و چه شر، چه حق و چه باطل در قرارگاه ویژه خود] قرار می گیرد [و اینان به زودی خواهند دانست که قرآن و پیامبر بر حق است یا معبودانشان؟]
خرمشاهی: و انكار پيشه كردند و از هوى و هوسهايشان پيروى كردند و هر كارى سرانجامى دارد
فولادوند: و به تكذيب دست زدند و هوسهاى خويش را دنبال كردند و [لى] هر كارى را [آخر] قرارى است
قمشه‌ای: و آنها (رسول حق را) تکذیب کرده و پیرو هوای نفس باطل خود شدند و هر (حق و باطل) امری را عاقبت (در بهشت یا دوزخ) مقرّی خواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها (آيات خدا را) تكذيب كردند و از هواي نفسشان پيروي نمودند و هر امري قرارگاهي دارد.
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿۴﴾
انصاریان: بی تردید آنچه از خبرها [ی گذشتگان] که [در آن] مایه بازداشتن [از کفر و شرک و گناهان] است برای آنان آمده است.
خرمشاهی: و به راستى براى آنان از اخبار [پيشينيان‏] آنچه در آن درس عبرت هست، به ميان آمده است‏
فولادوند: و قطعا از اخبار آنچه در آن مايه انزجار [از كفر] است به ايشان رسيد
قمشه‌ای: و اخباری که مایه عبرت و انزجار از معصیت است کاملا به مردم رسید.
مکارم شیرازی: به اندازه كافي براي انزجار از بديها اخبار (انبيا و امتهاي پيشين) به آنها رسيده است.
حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿۵﴾
انصاریان: [این خبرها] پندی رساست، ولی هشدارها [به این ستمکاران لجوج] سودی نمی بخشد.
خرمشاهی: حكمتى است رسا، و هشدارها سودى نبخشيده است‏
فولادوند: حكمت بالغه [حق اين بود] ولى هشدارها سود نكرد
قمشه‌ای: (قرآن) حکمت بالغه خداست و (اگر از آن پند نگیرید) دیگر از این پس هیچ اندرز و پند (شما را) سودی نخواهد بخشید.
مکارم شیرازی: اين آيات، حكمت بالغه الهي است اما انذارها (براي افراد لجوج) مفيد نيست.
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُكُرٍ ﴿۶﴾
انصاریان: بنابراین از آنان روی بگردان [و] روزی را [یاد کن] که آن دعوت کننده [یعنی اسرافیل] آنان را به امری بس دشوار و هولناک دعوت می کند.
خرمشاهی: پس از آنان روى بر تاب [تا] روزى كه آن دعوتگر به چيزى غريب و ناشناخته دعوت كند
فولادوند: پس از آنان روى برتاب روزى كه داعى [حق] به سوى امرى دهشتناك دعوت مى ‏كند
قمشه‌ای: پس روی از کافران بگردان (تا) روزی که ندا کننده‌ای (چون اسرافیل، خلق را) به عالمی حیرت آور و قیامتی هول‌انگیز دعوت کند.
مکارم شیرازی: بنابراين از آنها روي گردان و روزي را به يادآور كه دعوت كننده الهي مردم را به امر وحشتناكي دعوت مي‏كند (دعوت به حساب اعمال).
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿۷﴾
انصاریان: در حالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، هم چون ملخ های پراکنده از گورها بیرون آیند.
خرمشاهی: در حالى كه ديدگانشان را فروداشته‏اند، از گورها بيرون آيند، گويى كه ملخهاى پراكنده‏اند
فولادوند: در حالى كه ديدگان خود را فروهشته‏ اند چون ملخهاى پراكنده از گورها[ى خود] برمى ‏آيند
قمشه‌ای: که (از هول آن) کافران به خواری چشم بر هم نهند و سر از قبرها بر آورده مانند ملخ به عرصه محشر منتشر شوند.
مکارم شیرازی: آنها از قبرها خارج مي‏شوند در حالي كه چشمهايشان از وحشت به زير افتاده و (بي هدف) همچون ملخهاي پراكنده به هر سو مي‏دوند!
مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ﴿۸﴾
انصاریان: شتابان به سوی آن دعوت کننده می روند و کافران می گویند: امروز روز بسیار سختی است.
خرمشاهی: به سوى دعوتگر شتابند، و كافران گويند امروز روزى دشوار است‏
فولادوند: به سرعت‏ سوى آن دعوتگر مى ‏شتابند كافران مى‏ گويند امروز [چه] روز دشوارى است
قمشه‌ای: در آن حال منادی محشر را ناچار به سرعت اجابت کنند، کافران با هم گویند: این روز همان روز سخت است (که ما انکار می‌کردیم).
مکارم شیرازی: در حالي كه (بر اثر وحشت و اضطراب) به سوي اين دعوت كننده گردن مي‏كشند و كافران مي‏گويند امروز روز سخت و دردناكي است.
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾
انصاریان: پیش از آنان قوم نوح [پیامبران] را تکذیب کردند، پس بنده ما [نوح] را هم تکذیب کردند و گفتند: دیوانه است، و جن زده ای است [که آثاری از گزند جن در او می باشد.]
خرمشاهی: پيش از آنان قوم نوح انكار پيشه كردند و بنده ما را دروغ‏زن انگاشتند و گفتند ديوانه است و رانده شد
فولادوند: پيش از آنان قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند ديوانه‏ اى است و [بسى] آزار كشيد
قمشه‌ای: پیش از اینان هم قوم نوح بنده ما نوح را تکذیب کردند و گفتند: او مردی دیوانه است، و (با زجر و ستم بسیار که از آنها کشید از دعوت به حق) بازداشته شد.
مکارم شیرازی: پيش از آنها قوم نوح تكذيب كردند (آري) بنده ما (نوح) را تكذيب كرده و گفتند: او ديوانه است و (با انواع آزارها) او را (از ادامه رسالتش) بازداشتند.
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿۱۰﴾
انصاریان: پس پروردگارش را خواند که من مغلوب شده ام [و از ستم و زورگویی آنان دلتنگم] بنابراین انتقام [مرا از اینان] بگیر.
خرمشاهی: سپس پروردگارش را به دعا خواند كه من درمانده‏ام [يارى كن و] انتقام [مرا] بگير
فولادوند: تا پروردگارش را خواند كه من مغلوب شدم به داد من برس
قمشه‌ای: تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شده‌ام تو مرا یاری فرما.
مکارم شیرازی: او به درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب (اين قوم طغيانگر شده‏ ام، انتقام مرا از آنها بگير.