أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ
﴿۴۰﴾
انصاریان: یا از آنان [در برابرابلاغ رسالت] پاداشی می خواهی که از خسارت آن سنگین بارند؟
خرمشاهی: يا مگر از ايشان مزدى مىطلبى، و ايشان از تاوانى گرانبارند؟ فولادوند: آيا از آنها مزدى مطالبه مى كنى و آنان از [تعهد اداى] تاوان گرانبارند قمشهای: آیا تو (ای رسول) از آنها اجر رسالت خواهی که زیر بار سنگین غرامت بمانند؟ مکارم شیرازی: آيا تو از آنها پاداشي مطالبه ميكني كه در زير بار گران آن قرار دارند؟
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ
﴿۴۱﴾
انصاریان: یا علم غیب نزد آنان است که آنان [ادعای خود را از روی آن] می نویسند؟
خرمشاهی: يا مگر غيب در اختيار آنان است و ايشان [هر چه خواهند] مىنويسند فولادوند: آيا [علم] غيب پيش آنهاست و آنها مى نويسند قمشهای: آیا علم غیب با آنهاست که از آن عالم خبری نگارند؟ مکارم شیرازی: آيا اسرار غيب نزد آنها است و از روي آن مينويسند؟!
أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ
﴿۴۲﴾
انصاریان: یا می خواهند [بر ضد تو] نیرنگ و فریبی به کار گیرند؟ ولی کافران [بدانند که] خود اسیر و محکوم نیرنگ شده اند. ….
خرمشاهی: يا مگر نيرنگى در سر دارند، ولى كافران خود نيرنگ خوردهاند فولادوند: يا مى خواهند نيرنگى بزنند و [لى] آنان كه كافر شده اند خود دچار نيرنگ شده اند قمشهای: یا که میخواهند با تو مکر و تزویری اندیشند؟ کافران خود به مکر (و انتقام حق) گرفتارند. مکارم شیرازی: آيا ميخواهند نقشه شيطاني براي تو بكشند؟ ولي بدانند خود كافران در دام اين نقشه ها گرفتار ميشوند!
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ
﴿۴۳﴾
انصاریان: آیا آنان را معبودی جز خداست؟ خدا از آنچه شریک او قرار می دهند، منزّه است. ….
خرمشاهی: يا مگر ايشان را خدايى غير از خداوند است، منزه است خداوند از شريكى كه مىانگارند فولادوند: آيا ايشان را جز خدا معبودى است منزه است خدا از آنچه [با او] شريك مى گردانند قمشهای: آیا بر آنها خدایی جز خدای یکتا هست؟ که خدا از هر چه شرک و شریک او گیرند پاک و منزه است. مکارم شیرازی: يا معبودي غير خداوند دارند (كه قول ياري آنها را داده) منزه است خدا از آنچه براي او شريك قرار ميدهند.
وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ
﴿۴۴﴾
انصاریان: و اگر پاره سنگی در حال سقوط از آسمان ببینند [فکر نمی کنند عذاب است، بلکه چنان بر انکار حق اصرار دارند که] می گویند: ابری متراکم است!
خرمشاهی: و چون پارهاى از آسمان را افتاده بينند، گويند ابرى متراكم [و نعمت] است فولادوند: و اگر پاره سنگى را در حال سقوط از آسمان ببينند مى گويند ابرى متراكم است قمشهای: این کافران اگر هم سقوط قطعهای از آسمان را به چشم ببینند باز خواهند گفت: این پاره ابری متراکم است. مکارم شیرازی: (چنان لجوجند كه) اگر ببينند قطعه سنگي از آسمان (براي عذاب آنها) سقوط ميكند ميگويند اين ابر متراكم است!
فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ
﴿۴۵﴾
انصاریان: [اکنون که با هیچ دلیلی هدایت نمی شوند] پس آنان را واگذار تا آن روزشان را که در آن هلاک می شوند، ببینند.
خرمشاهی: پس ايشان را رها كن تا روز خاصشان را كه در آن بيهوش كرده شوند، ديدار كنند فولادوند: پس بگذارشان تا به آن روزى كه در آن بيهوش مى افتند برسند قمشهای: اینان را به (جهل) خود رها کن تا به روز سختشان که آن روز یکسر بیهوش و هلاک میشوند عاقبت برسند. مکارم شیرازی: حال كه چنين است آنها را رها كن تا روز مرگ خود را ملاقات كنند.
يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ
﴿۴۶﴾
انصاریان: روزی که نیرنگشان چیزی از عذاب را از آنان دفع نمی کند و یاری هم نخواهند شد.
خرمشاهی: روزى كه نيرنگشان به كار آنان نيايد و يارى نيابند فولادوند: روزى كه نيرنگشان به هيچوجه به كارشان نيايد و حمايت نيابند قمشهای: آن روزی که مکر و تدبیرشان هیچ به کارشان نیاید و هیچ کس یاریشان نکند. مکارم شیرازی: روزي كه نقشه هاي آنها سودي به حالشان نخواهد داشت، و از هيچ سو ياري نميشوند.
وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۴۷﴾
انصاریان: برای ستمکاران جز این عذاب آخرتی عذابی دیگر [در دنیا] خواهد بود [و آن درهم کوبیده شدنشان در جنگ بدر است]، ولی بیشترشان معرفت و آگاهی [به وضع خود در آینده] ندارند.
خرمشاهی: و براى ستمكاران عذابى جز اين است، ولى بيشترشان نمىدانند فولادوند: و در حقيقت غير از اين [مجازات] عذابى [ديگر] براى كسانى كه ظلم كرده اند خواهد بود ولى بيشترشان نمى دانند [كه آن عذاب چيست] قمشهای: و برای ستمکاران عالم (در دنیا) عذابی پیش از آن (جهنم قیامت) خواهد بود ولیکن اکثرشان نمیدانند. مکارم شیرازی: و براي ستمگران عذابي قبل از آن است (در همين جهان) ولي اكثرشان نميدانند.
وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ
﴿۴۸﴾
انصاریان: و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو زیر نظر و مراقبت ما هستی، و هنگامی که [از خواب] برمی خیزی پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.
خرمشاهی: و تا رسيدن حكم پروردگارت شكيبايى كن، كه تو زير نظر مايى، و چون [از خواب] برخاستى سپاسگزارانه پروردگارت را تسبيح گوى فولادوند: و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى و هنگامى كه [از خواب] بر مى خيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى قمشهای: باری بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایی. و چون برخیزی (به نماز یا هر کاری) به ستایش خدای خود تسبیح گوی. مکارم شیرازی: در طريق ابلاغ حكم پروردگارت صبر و استقامت كن چرا كه تو در حفاظت كامل ما قرار داري، و هنگامي كه برمي خيزي پروردگارت را تسبيح و حمد گوي.
وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ
﴿۴۹﴾
انصاریان: و [نیز] پاره ای از شب و هنگام ناپدید شدن ستارگان [به سبب روشنایی صبح] خدا را تسبیح گوی.
خرمشاهی: و در شب و به هنگام غائب شدن ستارگان نيز او را نيايش كن فولادوند: و [نيز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبيحگوى او باش قمشهای: و از شبانگاه هم پارهای به تسبیح خدا پرداز و هنگام فرو رفتن ستارگان هم (به نماز صبح) تسبیح خدا گوی. مکارم شیرازی: (همچنين) به هنگام شب او را تسبيح كن و به هنگام پشت كردن ستارگان و طلوع صبح. |
||