ParsQuran
سوره 52: الطور - جزء 27

أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: آیا آنان از غیر [آن] چیزی [که دیگران را از آن آفریده اند،] آفریده شده اند.
خرمشاهی: يا از هيچ خلق شده‏اند، يا آنكه خودشان خالق [خود]اند؟
فولادوند: آيا از هيچ خلق شده‏ اند يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند
قمشه‌ای: آیا این خلق (بدون خالق) از نیستی صرف به وجود آمدند؟ یا (خویشتن را) خود خلق کردند؟
مکارم شیرازی: آيا آنها بيسبب آفريده شده‏ اند؟ يا خود خالق خويشتنند؟!
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: یاآنان آسمان ها و زمین را آفریده اند؟ نه، بلکه یقین ندارند.
خرمشاهی: يا آسمانها و زمين را آفريده‏اند، حق اين است كه يقين نمى‏ورزند
فولادوند: آيا آسمانها و زمين را [آنان] خلق كرده‏ اند [نه] بلكه يقين ندارند
قمشه‌ای: یا آنکه آسمانها و زمین را این مردم آفریدند؟ نه، بلکه به یقین (خدا را) نشناختند.
مکارم شیرازی: آيا آنها آسمانها و زمين را آفريده‏ اند؟ بلكه آنها طالب يقين نيستند!
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: آیا خزانه های [علم و قدرت] پروردگارت نزد آنان است [که هر کس را اینان به پیامبری برگزینند، پیامبر است و چون تو را پیامبر نمی دانند، پس پیامبر نیستی؟] یا بر تدبیر امور هستی و بر خدا مسلط اند [که اگر بخواهند این مقام را از تو سلب کنند، بتوانند؟]
خرمشاهی: يا گنجينه‏هاى پروردگارت نزد آنهاست، يا آنان چيرگانند؟
فولادوند: آيا ذخاير پروردگار تو پيش آنهاست‏ يا ايشان تسلط [تام] دارند
قمشه‌ای: آیا گنجهای رحمت پروردگارت نزد آنهاست یا هیچ قدرت و سلطنتی دارند؟
مکارم شیرازی: آيا خزائن پروردگارت نزد آنها است ؟ يا بر همه چيز عالم سيطره دارند؟!
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾
انصاریان: یا برای آنان نردبانی است که [بر آن برشوند و] در آن خبرهای غیبی را بشنوند؟ پس باید شنونده اش دلیلی آشکار [بر ادعایش] بیاورد؟
خرمشاهی: يا نردبانى دارند كه [بر آن بالا رفته‏] [اسرار را] با آن مى‏شنوند، در اين صورت شنونده آنان دليلى آشكار بياورد
فولادوند: آيا نردبانى دارند كه بر آن [بر شوند و] بشنوند پس بايد شنونده آنان برهانى آشكار بياورد
قمشه‌ای: یا نردبامی دارند که به آسمان بر شوند و (سخن وحی فرشتگان) بشنوند؟ اگر چنین است شنونده‌شان حجت روشن بیاورد.
مکارم شیرازی: آيا نردباني دارند (كه به آسمان بالا مي‏روند) و به وسيله آن اسرار وحي را مي‏شنوند؟ كسي كه از آنها اين ادعا را دارد دليل روشني بياورد!
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَكُمُ الْبَنُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: یا سهم خدا دختران است و سهم شما پسران؟
خرمشاهی: يا مگر او [خداوند] را دختران و شما را پسران است؟
فولادوند: آيا خدا را دختران است و شما را پسران
قمشه‌ای: آیا خدا را دختران و شما را پسران خواهد بود (که ملایک را دختران خدا دانید).
مکارم شیرازی: آيا سهم خدا دختران و سهم شما پسران است ؟ (كه فرشتگان را دختران خدا مي‏ناميد).
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿۴۰﴾
انصاریان: یا از آنان [در برابرابلاغ رسالت] پاداشی می خواهی که از خسارت آن سنگین بارند؟
خرمشاهی: يا مگر از ايشان مزدى مى‏طلبى، و ايشان از تاوانى گرانبارند؟
فولادوند: آيا از آنها مزدى مطالبه مى ‏كنى و آنان از [تعهد اداى] تاوان گرانبارند
قمشه‌ای: آیا تو (ای رسول) از آنها اجر رسالت خواهی که زیر بار سنگین غرامت بمانند؟
مکارم شیرازی: آيا تو از آنها پاداشي مطالبه مي‏كني كه در زير بار گران آن قرار دارند؟
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿۴۱﴾
انصاریان: یا علم غیب نزد آنان است که آنان [ادعای خود را از روی آن] می نویسند؟
خرمشاهی: يا مگر غيب در اختيار آنان است و ايشان [هر چه خواهند] مى‏نويسند
فولادوند: آيا [علم] غيب پيش آنهاست و آنها مى ‏نويسند
قمشه‌ای: آیا علم غیب با آنهاست که از آن عالم خبری نگارند؟
مکارم شیرازی: آيا اسرار غيب نزد آنها است و از روي آن مي‏نويسند؟!
أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: یا می خواهند [بر ضد تو] نیرنگ و فریبی به کار گیرند؟ ولی کافران [بدانند که] خود اسیر و محکوم نیرنگ شده اند. ….
خرمشاهی: يا مگر نيرنگى در سر دارند، ولى كافران خود نيرنگ خورده‏اند
فولادوند: يا مى‏ خواهند نيرنگى بزنند و [لى] آنان كه كافر شده‏ اند خود دچار نيرنگ شده‏ اند
قمشه‌ای: یا که می‌خواهند با تو مکر و تزویری اندیشند؟ کافران خود به مکر (و انتقام حق) گرفتارند.
مکارم شیرازی: آيا مي‏خواهند نقشه شيطاني براي تو بكشند؟ ولي بدانند خود كافران در دام اين نقشه‏ ها گرفتار مي‏شوند!
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: آیا آنان را معبودی جز خداست؟ خدا از آنچه شریک او قرار می دهند، منزّه است. ….
خرمشاهی: يا مگر ايشان را خدايى غير از خداوند است، منزه است خداوند از شريكى كه مى‏انگارند
فولادوند: آيا ايشان را جز خدا معبودى است منزه است‏ خدا از آنچه [با او] شريك مى‏ گردانند
قمشه‌ای: آیا بر آنها خدایی جز خدای یکتا هست؟ که خدا از هر چه شرک و شریک او گیرند پاک و منزه است.
مکارم شیرازی: يا معبودي غير خداوند دارند (كه قول ياري آنها را داده) منزه است خدا از آنچه براي او شريك قرار مي‏دهند.
وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ ﴿۴۴﴾
انصاریان: و اگر پاره سنگی در حال سقوط از آسمان ببینند [فکر نمی کنند عذاب است، بلکه چنان بر انکار حق اصرار دارند که] می گویند: ابری متراکم است!
خرمشاهی: و چون پاره‏اى از آسمان را افتاده بينند، گويند ابرى متراكم [و نعمت‏] است‏
فولادوند: و اگر پاره ‏سنگى را در حال سقوط از آسمان ببينند مى‏ گويند ابرى متراكم است
قمشه‌ای: این کافران اگر هم سقوط قطعه‌ای از آسمان را به چشم ببینند باز خواهند گفت: این پاره ابری متراکم است.
مکارم شیرازی: (چنان لجوجند كه) اگر ببينند قطعه سنگي از آسمان (براي عذاب آنها) سقوط مي‏كند مي‏گويند اين ابر متراكم است!