ParsQuran
سوره 52: الطور - جزء 27

قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: می گویند: ما پیش تر [در دنیا] در میان کسان خود [از عذاب امروز] ترسان بودیم؛
خرمشاهی: گويند ما پيش از اين، در ميان خانواده‏مان بيمناك بوديم‏
فولادوند: گويند ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناك بوديم
قمشه‌ای: و با هم گویند: ما از پیش میان اهل و قبیله خود خداترس بودیم.
مکارم شیرازی: مي گويند: ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد)!
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾
انصاریان: ولی خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ کرد.
خرمشاهی: سپس خداوند بر ما منت نهاد [و نعمت داد] و ما را از عذاب آتشباد [جهنم‏] در امان داشت‏
فولادوند: پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد
قمشه‌ای: خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت.
مکارم شیرازی: امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب کُشنده ما را حفظ کرد!
إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ ﴿۲۸﴾
انصاریان: از پیش او را [برای نجات از عذاب] می خواندیم؛ زیرا که او نیکوکار و مهربان است.
خرمشاهی: ما پيش از اين او را [به دعا و نيايش‏] مى‏خوانديم، اوست كه نيكوكار مهربان است‏
فولادوند: ما از ديرباز او را مى‏ خوانديم كه او همان نيكوكار مهربان است
قمشه‌ای: زیرا ما از این پیش خدا را به حقیقت پرستش می‌کردیم که او خود (بر بندگانش) بسیار نیکخواه و مهربان است.
مکارم شیرازی: ما از پيش او را مي خوانديم (و مي پرستيديم)، که اوست نيکوکار و مهربان!
فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿۲۹﴾
انصاریان: پس [مشرکان را] هشدار ده که تو به لطف و رحمت پروردگارت نه کاهنی نه دیوانه؛
خرمشاهی: پس پند ده كه تو به نعمت پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه‏
فولادوند: پس اندرز ده كه تو به لطف پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه
قمشه‌ای: پس (ای رسول ما، خلق را) متذکر ساز که به نعمت پروردگارت از جنون و کهانت هیچ در تو نیست.
مکارم شیرازی: حال كه چنين است تذكر ده، و به لطف پروردگارت تو كاهن و مجنون نيستي.
أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ﴿۳۰﴾
انصاریان: بلکه این سبک مغزانند که می گویند: او شاعری است که برای او حوادث تلخ روزگار و آمدن مرگش را انتظار می بردیم!
خرمشاهی: مگر گويند شاعرى است كه ما در حق او حوادث روزگار [/مرگ‏] را انتظار مى‏كشيم‏
فولادوند: يا مى‏ گويند شاعرى است كه انتظار مرگش را مى ‏بريم [و چشم به راه بد زمانه بر اوييم]
قمشه‌ای: بلکه (کافران نادان) گویند: (محمّد) شاعری است ماهر و ما حادثه مرگ او را انتظار داریم.
مکارم شیرازی: بلكه آنها مي‏گويند او شاعري است كه ما انتظار مرگش را مي‏كشيم!
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: بگو: [هلاکت خود را] انتظار برید که من هم با شما از منتظرانم.
خرمشاهی: بگو منتظر باشيد كه من هم همراه شما از منتظرانم‏
فولادوند: بگو منتظر باشيد كه من [نيز] با شما از منتظرانم
قمشه‌ای: بگو: شما به انتظار (مرگ من) باشید که من هم از منتظران (مرگ و هلاک شما) هستم.
مکارم شیرازی: بگو: انتظار بكشيد كه من هم با شما انتظار مي‏كشم (شما انتظار مرگ مرا و من انتظار پيروزي و نابودي شما را!).
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: آیا عقل هایشان آنان را به این گفتارهای باطل و یاوه [بر ضد تو و قرآن] وا می دارد، یا [نه] آنان مردمی طغیان گر و سرکش اند؟
خرمشاهی: يا مگر خردهايشان آنان را به اين امر فرمان مى‏دهد، يا مگر ايشان قومى طغيانگرند
فولادوند: آيا پندارهايشان آنان را به اين [موضعگيرى] وا مى دارد يا [نه] آنها مردمى سركشند
قمشه‌ای: آیا زیرکی و خیالات باطلشان بر این وا می‌دارد (که تکذیب تو کنند) یا (از جهل و کبر و نخوت) خود قومی سرکش و نافرمانند؟
مکارم شیرازی: آيا عقلهايشان آنها را به اين اعمال دستور مي‏دهد؟ يا قومي طغيانگرند؟
أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: یا می گویند: قرآن را از پیش خود ساخته [و به خدا نسبت داده است؟ چنین نیست که می پندارند]، بلکه [قرآن وحی الهی است، ولی اینان] ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: يا گويند آن را از خود بربافته است، حق اين است كه ايمان نمى‏ورزند
فولادوند: يا مى‏ گويند آن را بربافته [نه] بلكه باور ندارند
قمشه‌ای: بلکه می‌گویند: او قرآن را از پیش خود فرابافته است (چنین نیست) بلکه آنها ایمان نمی‌آورند.
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند قرآن را به خدا افترا بسته، ولي آنها ايمان ندارند.
فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: پس اگر [در ادعای خود] راستگویید، سخنی مانند آن بیاورید.
خرمشاهی: پس اگر راستگو هستند سخنى مانند آن بياورند
فولادوند: پس اگر راست مى‏ گويند سخنى مثل آن بياورند
قمشه‌ای: پس اگر راست می‌گویند آنها هم کلامی مانند قرآن بیاورند.
مکارم شیرازی: اگر راست مي‏گويند سخني همانند آن بياورند.
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: آیا آنان از غیر [آن] چیزی [که دیگران را از آن آفریده اند،] آفریده شده اند.
خرمشاهی: يا از هيچ خلق شده‏اند، يا آنكه خودشان خالق [خود]اند؟
فولادوند: آيا از هيچ خلق شده‏ اند يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند
قمشه‌ای: آیا این خلق (بدون خالق) از نیستی صرف به وجود آمدند؟ یا (خویشتن را) خود خلق کردند؟
مکارم شیرازی: آيا آنها بيسبب آفريده شده‏ اند؟ يا خود خالق خويشتنند؟!