أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا کسانی که مرتکب گناهان شدند، گمان دارند آنان را مانند کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، قرار می دهیم که زندگی و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری می کنند.
خرمشاهی: يا كسانى كه مرتكب گناهان شدهاند گمان مىدارند كه ايشان را همانند كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، قرار مىدهيم، كه زندگانى و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد است داوريشان فولادوند: آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده اند پنداشته اند كه آنان را مانند كسانى قرار مى دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند [به طورى كه] زندگى آنها و مرگشان يكسان باشد چه بد داورى مى كنند قمشهای: آیا آنان که مرتکب اعمال زشت و تبهکاری شدند گمان کردند رتبه آنها را مانند کسانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند قرار میدهیم تا در مرگ و زندگانی هم با مؤمنان یکسان باشند؟ حکم آنها اندیشه بسیار باطل و جاهلانهای است. مکارم شیرازی: آيا كساني كه مرتكب سيئات شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كساني كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند قرار ميدهيم كه حيات و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد داوري ميكنند.
وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: خدا آسمان ها و زمین را به حق آفرید، و تا هر کس در برابر اعمالی که انجام داده است، پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كسى را بر حسب آنچه كرده است، جزا دهد و بر ايشان ستم نرود فولادوند: و خدا آسمانها و زمين را به حق آفريده است و تا هر كسى به [موجب] آنچه به دست آورده پاداش يابد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت قمشهای: و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است (و در هر چه خلق کرده مصلحت و مقصودی داشته) و عاقبت هر نفسی بی هیچ ستمی پاداش هر عملی که کرده است خواهد یافت. مکارم شیرازی: و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كس در برابر اعمالي كه انجام داده است جزا داده شود، و به آنها ستمي نخواهد شد.
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: پس آیا کسی که معبودش را هوای نفسش قرار داده دیدی؟ و خدا او را از روی علم و آگاهی خود [بر اینکه شایسته هدایت نیست] گمراه کرد، و بر گوش و دلش مُهرِ [تیره بختی] نهاد، و بر چشم [دلش] پرده ای قرار داده است، پس چه کسی است که بعد از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکّر [حقایق] نمی شوید؟
خرمشاهی: آيا ديدهاى آن كس را كه هواى نفسش را [همچون] خداى خود گرفت و خداوند او را با وجود آگاهىاش، بيراه گذارد، و بر گوش و دل او مهر نهاد و بر چشمش پرده كشيد، پس چه كسى پس از خداوند او را هدايت مىكند، آيا پند نمىگيريد؟ فولادوند: پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديده اش پرده نهاده است آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت خواهد كرد آيا پند نمى گيريد قمشهای: (ای رسول ما) آیا مینگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته (و پس از اتمام حجت) گمراه ساخته و مهر (قهر) بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ پس او را بعد از خدا دیگر که هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکر این معنی نمیشوید؟ مکارم شیرازی: آيا ديدي كسي را كه معبود خود را هواي نفس خويش قرار داده ؟ و خداوند او را با آگاهي (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته، و بر گوش و قلبش مهر زده، و بر چشمش پرده اي افكنده، با اينحال چه كسي ميتواند غير از خدا او را هدايت كند؟ آيا متذكر نميشويد؟!
وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ
﴿۲۴﴾
انصاریان: گفتند: زندگی و حیاتی جز همین زندگی و حیات دنیای ما نیست که [همواره گروهی از ما] می میریم و [گروهی] زندگی می کنیم، و ما را فقط روزگار هلاک می کند. آنان را نسبت به آنچه می گویند یقینی در کار نیست، آنان فقط حدس و گمان می زنند.
خرمشاهی: و گويند چيزى جز زندگى دنيوى ما در كار نيست، كه زنده مىشويم و مىميريم و چيزى جز روزگار ما را نمىكشد، و آنان را به اين امر علم نيست، چيزى جز پنداربافى نمىكنند فولادوند: و گفتند غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى] نيست مى ميريم و زنده مى شويم و ما را جز طبيعت هلاك نمى كند و[لى] به اين [مطلب] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق] گمان نمى سپرند قمشهای: و کافران گفتند که زندگی ما جز همین نشأه دنیا و مرگ و حیات طبیعت نیست و جز دهر و طبیعت کسی ما را نمیمیراند. و این سخن نه از روی علم و دلیل بلکه از روی جهل و وهم و خیال میگویند. مکارم شیرازی: آنها گفتند: چيزي جز همين زندگي دنيا در كار نيست، گروهي از ما ميميرند و گروهي جاي آنها را ميگيرند، و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نميكند، آنها به اين سخن كه ميگويند يقين ندارند، بلكه تنها گمان بيپايه اي دارند.
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: چون آیات روشن ما [درباره معاد و زنده شدن مردگان] بر آنان خوانده شود، برهان و دلیلی جز این ندارند که می گویند: اگر شما [در زمینه زنده شدن مردگان] راستگویید [با درخواست از خدا] پدران ما را [زنده کنید و] نزد ما بیاورید [تا به زنده شدن مردگان یقین پیدا کنیم.]
خرمشاهی: و چون آيات روشنگر ما بر آنان خوانده شود، بهانهشان جز اين نيست كه گويند اگر راست مىگوييد پدران ما را بازآوريد فولادوند: و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود دليلشان همواره جز اين نيست كه مى گويند اگر راست مى گوييد پدران ما را [حاضر] آوريد قمشهای: و چون آیات و ادلّه روشن ما بر آن کافران تلاوت شود دیگر حجت و عذری نداشته جز اینکه گویند: اگر راست میگویید پدران ما را (زنده کنید و) بیاورید. مکارم شیرازی: و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود دليلي در برابر آن ندارند جز اينكه ميگويند اگر راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد و بياوريد (تا گواهي دهند!).
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: بگو: خدا شما را [ابتدا از لابه لای عناصر مرده برای قرار گرفتن در دنیا] حیات می بخشد، سپس می میراند، آن گاه همه شما را به روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست گرد می آورد، ولی بیشتر مردم [به این حقایق] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: بگو خداوند است كه شما را زندگى مىبخشد و سپس مىميراند، سپس در روز قيامت كه شكى در [فرارسيدن] آن نيست، گرد مىآورد، ولى بيشترينه مردم نمىدانند فولادوند: بگو خدا[ست كه] شما را زندگى مى بخشد سپس مى ميراند آنگاه شما را به سوى روز رستاخيز كه ترديدى در آن نيست گرد مى آورد ولى بيشتر مردم [اين را] نمى دانند قمشهای: بگو: خدا شما را زنده کند سپس بمیراند و باز تمام شما را جمع گرداند به روز قیامت که آن روز بی شک و ریب بیاید و لیکن اکثر مردم نمیدانند. مکارم شیرازی: بگو خداوند شما را زنده ميكند، سپس ميميراند، بار ديگر در روز قيامت كه در آن ترديدي نيست جمع آوري ميكند، ولي اكثر مردم نميدانند.
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: و مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره خداست، و روزی که قیامت برپا شود، آن روز است که اهل باطل زیان خواهند دید،
خرمشاهی: و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، و روزى كه قيامت برپا شود، در چنين روزى باطلانديشان زيان كنند فولادوند: و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست و روزى كه رستاخيز بر پا شود آن روز است كه باطل انديشان زيان خواهند ديد قمشهای: آسمانها و زمین همه ملک خداست و روزی که ساعت قیامت بر پا شود آن روز اهل باطل (و منکران معاد) زیانکار خواهند بود. مکارم شیرازی: مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين براي خدا است و آن روز كه قيامت برپا ميشود اهل باطل زيان ميبينند.
وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: و هر امتی را در آن روز به زانو درافتاده می بینی، [آن روز] هر امتی به سوی نامه اعمالش خوانده می شود [و به آنان می گویند:] امروز همان اعمالی که همواره انجام می دادید به شما پاداش می دهند.
خرمشاهی: و بينى هر امتى را كه [براى دادخواهى] به زانو درآمده، هر امتى با كتابش فراخوانده شود، [گويند] امروز در برابر آنچه كردهايد، جزا مىيابيد فولادوند: و هر امتى را به زانو در آمده مى بينى هر امتى به سوى كارنامه خود فراخوانده مى شود [و بديشان مى گويند] آنچه را میکرديد امروز پاداش مى يابيد قمشهای: و در آن روز هر گروهی را بنگری که به زانو در آمده و هر فرقه به سوی کتاب و نامه عمل خود خوانده شود (و ندا شود که) امروز همه به پاداش اعمال خود میرسید. مکارم شیرازی: در آن روز هر امتي را ميبيني (كه از شدت ترس و وحشت) بر زانو نشسته، هر امتي به سوي كتابش خوانده ميشود و (به آنها ميگويند) امروز جزاي آنچه را انجام ميداديد به شما ميدهند.
هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: این نوشته ماست که بر پایه حقّ و درستی بر ضد شما سخن می گوید؛ زیرا ما آنچه را همواره انجام می دادید، می نوشتیم.
خرمشاهی: اين كتاب ماست كه به راستى بر شما گواهى مىدهد، ما آنچه شما انجام مىداديد ثبت مىكرديم فولادوند: اين است كتاب ما كه عليه شما به حق سخن مى گويد ما از آنچه میکرديد نسخه بر مى داشتيم قمشهای: این کتاب ضبط ما به حق بر شما سخن میگوید، که ما هر چه میکردهاید همه را درست مینگاشتیم. مکارم شیرازی: اين كتاب ماست كه به حق با شما سخن ميگويد (و اعمال شما را بازگو ميكند) ما آنچه را انجام ميداديد مينوشتيم!
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ
﴿۳۰﴾
انصاریان: و اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، پس پروردگارشان آنان را در رحمت خود درآورد؛ این همان کامیابی آشکار است،
خرمشاهی: اما كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، پروردگارشان ايشان را به جوار رحمت خويش [بهشت] در مىآورد، اين همان رستگارى آشكار است فولادوند: و اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند پس پروردگارشان آنان را در جوار رحمت خويش داخل مى گرداند اين همان كاميابى آشكار است قمشهای: اما آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند آنها را خدا در رحمت خود داخل سازد که آن سعادت و فیروزی معیّن و معلومی است. مکارم شیرازی: اما كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد ميكند، اين پيروزي بزرگ است. |
||