بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم
﴿۱﴾
انصاریان: حم
خرمشاهی: حم [حا ميم] فولادوند: حاء ميم قمشهای: حم (رمز رسالت است یا قسم به خدای حمید مجید) مکارم شیرازی: حم.
تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
﴿۲﴾
انصاریان: این کتابی است نازل شده از سوی خدا که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.
خرمشاهی: [كتابى است] فرو فرستاده از جانب [خداوند] رحمان رحيم فولادوند: وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان قمشهای: (که این قرآن) تنزیلی از جانب خدای بخشنده مهربان است. مکارم شیرازی: اين كتابي است كه از سوي خداوند رحمن و رحيم نازل شده است.
كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
﴿۳﴾
انصاریان: کتابی است که آیاتش در نهایت روشنی بیان شده است، [به زبانی] فصیح و گویا برای مردمی که اهل معرفت و آگاهی اند؛
خرمشاهی: كتابى است كه آياتش به شيوايى بيان شده است، قرآنى عربى براى اهل معرفت فولادوند: كتابى است كه آيات آن به روشنى بيان شده قرآنى است به زبان عربى براى مردمى كه مى دانند قمشهای: کتابی است که آیات جامعش به صورت قرآنی به زبان فصیح عربی برای دانشمندان روشن گردیده است. مکارم شیرازی: كتابي كه آياتش هر مطلبي را در جاي خود بازگو كرده است، فصيح و گويا براي جمعيتي كه آگاهند.
بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ
﴿۴﴾
انصاریان: مژده دهنده و بیم دهنده است. ولی بیشتر آنان [از این دریای معارف] روی گرداندند و به گوشِ [جان] نمی شنوند.
خرمشاهی: كه مژدهآور و هشداردهنده است، ولى بيشترينه آنان روى گردان شدند كه به گوش [دل] نمىشنوند فولادوند: بشارتگر و هشداردهنده است و[لى] بيشتر آنان رويگردان شدند در نتيجه [چيزى را] نمى شنوند قمشهای: قرآنی است که (نیکان را به وعده رحمت حق) بشارت میدهد و (بدان را از عذاب قهر) میترساند اما اکثر مردم اعراض کرده و (اندرز و نصایحش) نمیشنوند. مکارم شیرازی: قرآني كه بشارت دهنده و بيم دهنده است، ولي اكثر آنان رويگردان شدند، لذا چيزي نميشنوند.
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ
﴿۵﴾
انصاریان: و گفتند: دل های ما از [درک] حقایقی که ما را به آن می خوانی در پوشش های سختی است، و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو پرده ای وجود دارد، بنابراین تو کار خود را انجام بده و ما هم کار خود را انجام می دهیم.
خرمشاهی: و گويند دلهاى ما از آنچه ما را به آن مىخوانيد در پوشش است و در گوشهايمان سنگينىاى، و ميان ما و تو حجابى است، هر چه خواهى كن كه ما نيز كنندهايم فولادوند: و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى خوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پرده اى است پس تو كار خود را بكن ما [هم] كار خود را مى كنيم قمشهای: و مشرکان گفتند: دلهای ما از قبول دعوتت سخت محجوب و گوش ما از شنیدن سخت سنگین و میان ما و تو حجاب (ضخیم و فاصله بسیار) است، تو به کار (دین) خود پرداز ما هم البته (به کیش خویش) عمل میکنیم. مکارم شیرازی: آنها گفتند: قلبهاي ما در پوششهائي قرار گرفته، و گوشهاي ما سنگين است، و ميان ما و تو حجابي وجود دارد، حالا كه چنين است تو به دنبال عمل خود باش ما هم براي خود عمل ميكنيم.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ
﴿۶﴾
انصاریان: بگو: من بشری مانند شما هستم، [نه از جنسی دیگر که سخنم را نفهمید] به من وحی می شود که معبود شما فقط معبود یکتاست، پس [با دوری از افراط و تفریط] به سوی او رو کنید، و از او آمرزش بخواهید، و وای بر مشرکان؛
خرمشاهی: بگو جز اين نيست كه من بشرى مانند شما هستم [با اين تفاوت] كه به من وحى مىشود كه خداى شما خداى يگانه است، در كار او راست و درست باشيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان فولادوند: بگو من بشرى چون شمايم جز اينكه به من وحى مى شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس مستقيما به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد و واى بر مشركان قمشهای: بگو که من هم مانند شما بشری هستم جز آنکه مرا وحی میرسد که پروردگار شما خدای یکتای بیهمتاست، پس همه مستقیم به راه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. و وای به حال مشرکان. مکارم شیرازی: بگو من فقط انساني مثل شما هستم كه اين حقيقت بر من وحي ميشود كه معبود شما تنها يكي است، پس تمام توجه خويش را به او كنيد، و از وي آمرزش طلبيد، واي بر مشركان!
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ
﴿۷﴾
انصاریان: همانان که زکات نمی دهند و آخرت را انکار می کنند.
خرمشاهی: كسانى كه زكات نمىپردازند و هم ايشان آخرت را منكرند فولادوند: همان كسانى كه زكات نمى دهند و آنان كه به آخرت ناباورند قمشهای: آنان که زکات (به فقیران بینوا) هرگز نمیدهند و به عالم آخرت به کلی کافرند. مکارم شیرازی: همانها كه زكات را ادا نميكنند، و آخرت را منكرند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
﴿۸﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان پاداشی همیشگی است.
خرمشاهی: بىگمان كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند پاداشى ناكاسته [/بىمنت] دارند فولادوند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند آنان را پاداشى بىپايان است قمشهای: آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند البته پاداش بیپایان خواهند یافت. مکارم شیرازی: اما كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند پاداشي جاوداني دارند.
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ
﴿۹﴾
انصاریان: بگو: آیا شما به کسی که زمین را در دو روز آفرید، کفر می ورزید، و برای او همتایانی قرار می دهید؟! [ساحت مقدسش از این پیرایه ها پاک است] آن [توانمندی که زمین را آفرید] پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: بگو آيا شما به كسى كه زمين را در دو روز آفريده است، كفر مىورزيد و براى او همتايانى قائل مىشويد، اوست كه پروردگار جهانيان است فولادوند: بگو آيا اين شماييد كه واقعا به آن كسى كه زمين را در دو هنگام آفريد كفر مى ورزيد و براى او همتايانى قرار مى دهيد اين است پروردگار جهانيان قمشهای: بگو که آیا شما به خدا که زمین (جهان) را در دو روز بیافرید کافر میشوید و بر او مثل و مانند قرار میدهید؟! او خدای جهانیان است (نه بتها و معبودان شما. در این آیه شریفه شاید یک معنا عالم اجسام باشد و دو روز، دو نوع بسیط و مرکب یا جواهر و اعراض اجسام مقصود باشد). مکارم شیرازی: بگو: آيا شما به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و براي او همانندهائي قائل ميشويد؟ او پروردگار جهانيان است.
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ
﴿۱۰﴾
انصاریان: و در روی زمین کوه های استواری پدید آورد، و در آن منافع فراوانی آفرید و رزق [روزی خوارانش] را در آن به مدت چهار دوره [بهار، تابستان، پاییز و زمستان] تقدیر کرد [آن هم] یکسان و به اندازه برای خواهندگان.
خرمشاهی: و بر روى آن [زمين]، كوههاى استوار آفريد و به آن بركت بخشيد و در چهار روز زاد و برگ آن را در آن آماده ساخت، كه براى خواهندگان يكسان است فولادوند: و در [زمين] از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازه گيرى كرد [كه] براى خواهندگاندرست [و متناسب با نيازهايشان] است قمشهای: و او روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات (و منابع از معادن و چشمهها و درختان) بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدّر و معیّن فرمود و روزی طلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید (تا همه روزی خورند). مکارم شیرازی: او در زمين كوههائي قرار داد، و بركاتي در آن آفريد، و مواد غذائي مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان! |
||