ParsQuran
سوره 41: فصلت - جزء 24

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
انصاریان: حم
خرمشاهی: حم [حا ميم‏]
فولادوند: حاء ميم
قمشه‌ای: حم (رمز رسالت است یا قسم به خدای حمید مجید)
مکارم شیرازی: حم.
تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۲﴾
انصاریان: این کتابی است نازل شده از سوی خدا که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.
خرمشاهی: [كتابى است‏] فرو فرستاده از جانب [خداوند] رحمان رحيم‏
فولادوند: وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان
قمشه‌ای: (که این قرآن) تنزیلی از جانب خدای بخشنده مهربان است.
مکارم شیرازی: اين كتابي است كه از سوي خداوند رحمن و رحيم نازل شده است.
كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾
انصاریان: کتابی است که آیاتش در نهایت روشنی بیان شده است، [به زبانی] فصیح و گویا برای مردمی که اهل معرفت و آگاهی اند؛
خرمشاهی: كتابى است كه آياتش به شيوايى بيان شده است، قرآنى عربى براى اهل معرفت‏
فولادوند: كتابى است كه آيات آن به روشنى بيان شده قرآنى است به زبان عربى براى مردمى كه مى‏ دانند
قمشه‌ای: کتابی است که آیات جامعش به صورت قرآنی به زبان فصیح عربی برای دانشمندان روشن گردیده است.
مکارم شیرازی: كتابي كه آياتش هر مطلبي را در جاي خود بازگو كرده است، فصيح و گويا براي جمعيتي كه آگاهند.
بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۴﴾
انصاریان: مژده دهنده و بیم دهنده است. ولی بیشتر آنان [از این دریای معارف] روی گرداندند و به گوشِ [جان] نمی شنوند.
خرمشاهی: كه مژده‏آور و هشداردهنده است، ولى بيشترينه آنان روى گردان شدند كه به گوش [دل‏] نمى‏شنوند
فولادوند: بشارتگر و هشداردهنده است و[لى] بيشتر آنان رويگردان شدند در نتيجه [چيزى را] نمى ‏شنوند
قمشه‌ای: قرآنی است که (نیکان را به وعده رحمت حق) بشارت می‌دهد و (بدان را از عذاب قهر) می‌ترساند اما اکثر مردم اعراض کرده و (اندرز و نصایحش) نمی‌شنوند.
مکارم شیرازی: قرآني كه بشارت دهنده و بيم دهنده است، ولي اكثر آنان رويگردان شدند، لذا چيزي نمي‏شنوند.
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿۵﴾
انصاریان: و گفتند: دل های ما از [درک] حقایقی که ما را به آن می خوانی در پوشش های سختی است، و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو پرده ای وجود دارد، بنابراین تو کار خود را انجام بده و ما هم کار خود را انجام می دهیم.
خرمشاهی: و گويند دلهاى ما از آنچه ما را به آن مى‏خوانيد در پوشش است و در گوشهايمان سنگينى‏اى، و ميان ما و تو حجابى است، هر چه خواهى كن كه ما نيز كننده‏ايم‏
فولادوند: و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى‏ خوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پرده‏ اى است پس تو كار خود را بكن ما [هم] كار خود را مى ‏كنيم
قمشه‌ای: و مشرکان گفتند: دلهای ما از قبول دعوتت سخت محجوب و گوش ما از شنیدن سخت سنگین و میان ما و تو حجاب (ضخیم و فاصله بسیار) است، تو به کار (دین) خود پرداز ما هم البته (به کیش خویش) عمل می‌کنیم.
مکارم شیرازی: آنها گفتند: قلبهاي ما در پوششهائي قرار گرفته، و گوشهاي ما سنگين است، و ميان ما و تو حجابي وجود دارد، حالا كه چنين است تو به دنبال عمل خود باش ما هم براي خود عمل مي‏كنيم.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ ﴿۶﴾
انصاریان: بگو: من بشری مانند شما هستم، [نه از جنسی دیگر که سخنم را نفهمید] به من وحی می شود که معبود شما فقط معبود یکتاست، پس [با دوری از افراط و تفریط] به سوی او رو کنید، و از او آمرزش بخواهید، و وای بر مشرکان؛
خرمشاهی: بگو جز اين نيست كه من بشرى مانند شما هستم [با اين تفاوت‏] كه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى يگانه است، در كار او راست و درست باشيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان‏
فولادوند: بگو من بشرى چون شمايم جز اينكه به من وحى مى ‏شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس مستقيما به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد و واى بر مشركان
قمشه‌ای: بگو که من هم مانند شما بشری هستم جز آنکه مرا وحی می‌رسد که پروردگار شما خدای یکتای بی‌همتاست، پس همه مستقیم به راه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. و وای به حال مشرکان.
مکارم شیرازی: بگو من فقط انساني مثل شما هستم كه اين حقيقت بر من وحي مي‏شود كه معبود شما تنها يكي است، پس تمام توجه خويش را به او كنيد، و از وي آمرزش طلبيد، واي بر مشركان!
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۷﴾
انصاریان: همانان که زکات نمی دهند و آخرت را انکار می کنند.
خرمشاهی: كسانى كه زكات نمى‏پردازند و هم ايشان آخرت را منكرند
فولادوند: همان كسانى كه زكات نمى‏ دهند و آنان كه به آخرت ناباورند
قمشه‌ای: آنان که زکات (به فقیران بینوا) هرگز نمی‌دهند و به عالم آخرت به کلی کافرند.
مکارم شیرازی: همانها كه زكات را ادا نمي‏كنند، و آخرت را منكرند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۸﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان پاداشی همیشگی است.
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند پاداشى ناكاسته [/بى‏منت‏] دارند
فولادوند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند آنان را پاداشى بى‏پايان است
قمشه‌ای: آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند البته پاداش بی‌پایان خواهند یافت.
مکارم شیرازی: اما كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند پاداشي جاوداني دارند.
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۹﴾
انصاریان: بگو: آیا شما به کسی که زمین را در دو روز آفرید، کفر می ورزید، و برای او همتایانی قرار می دهید؟! [ساحت مقدسش از این پیرایه ها پاک است] آن [توانمندی که زمین را آفرید] پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: بگو آيا شما به كسى كه زمين را در دو روز آفريده است، كفر مى‏ورزيد و براى او همتايانى قائل مى‏شويد، اوست كه پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: بگو آيا اين شماييد كه واقعا به آن كسى كه زمين را در دو هنگام آفريد كفر مى ‏ورزيد و براى او همتايانى قرار مى‏ دهيد اين است پروردگار جهانيان
قمشه‌ای: بگو که آیا شما به خدا که زمین (جهان) را در دو روز بیافرید کافر می‌شوید و بر او مثل و مانند قرار می‌دهید؟! او خدای جهانیان است (نه بتها و معبودان شما. در این آیه شریفه شاید یک معنا عالم اجسام باشد و دو روز، دو نوع بسیط و مرکب یا جواهر و اعراض اجسام مقصود باشد).
مکارم شیرازی: بگو: آيا شما به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و براي او همانندهائي قائل مي‏شويد؟ او پروردگار جهانيان است.
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾
انصاریان: و در روی زمین کوه های استواری پدید آورد، و در آن منافع فراوانی آفرید و رزق [روزی خوارانش] را در آن به مدت چهار دوره [بهار، تابستان، پاییز و زمستان] تقدیر کرد [آن هم] یکسان و به اندازه برای خواهندگان.
خرمشاهی: و بر روى آن [زمين‏]، كوههاى استوار آفريد و به آن بركت بخشيد و در چهار روز زاد و برگ آن را در آن آماده ساخت، كه براى خواهندگان يكسان است‏
فولادوند: و در [زمين] از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازه‏ گيرى كرد [كه] براى خواهندگان‏درست [و متناسب با نيازهايشان] است
قمشه‌ای: و او روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات (و منابع از معادن و چشمه‌ها و درختان) بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدّر و معیّن فرمود و روزی طلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید (تا همه روزی خورند).
مکارم شیرازی: او در زمين كوههائي قرار داد، و بركاتي در آن آفريد، و مواد غذائي مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان!