ParsQuran
سوره 41: فصلت - جزء 24, 25

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
انصاریان: حم
خرمشاهی: حم [حا ميم‏]
فولادوند: حاء ميم
قمشه‌ای: حم (رمز رسالت است یا قسم به خدای حمید مجید)
مکارم شیرازی: حم.
تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۲﴾
انصاریان: این کتابی است نازل شده از سوی خدا که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.
خرمشاهی: [كتابى است‏] فرو فرستاده از جانب [خداوند] رحمان رحيم‏
فولادوند: وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان
قمشه‌ای: (که این قرآن) تنزیلی از جانب خدای بخشنده مهربان است.
مکارم شیرازی: اين كتابي است كه از سوي خداوند رحمن و رحيم نازل شده است.
كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾
انصاریان: کتابی است که آیاتش در نهایت روشنی بیان شده است، [به زبانی] فصیح و گویا برای مردمی که اهل معرفت و آگاهی اند؛
خرمشاهی: كتابى است كه آياتش به شيوايى بيان شده است، قرآنى عربى براى اهل معرفت‏
فولادوند: كتابى است كه آيات آن به روشنى بيان شده قرآنى است به زبان عربى براى مردمى كه مى‏ دانند
قمشه‌ای: کتابی است که آیات جامعش به صورت قرآنی به زبان فصیح عربی برای دانشمندان روشن گردیده است.
مکارم شیرازی: كتابي كه آياتش هر مطلبي را در جاي خود بازگو كرده است، فصيح و گويا براي جمعيتي كه آگاهند.
بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۴﴾
انصاریان: مژده دهنده و بیم دهنده است. ولی بیشتر آنان [از این دریای معارف] روی گرداندند و به گوشِ [جان] نمی شنوند.
خرمشاهی: كه مژده‏آور و هشداردهنده است، ولى بيشترينه آنان روى گردان شدند كه به گوش [دل‏] نمى‏شنوند
فولادوند: بشارتگر و هشداردهنده است و[لى] بيشتر آنان رويگردان شدند در نتيجه [چيزى را] نمى ‏شنوند
قمشه‌ای: قرآنی است که (نیکان را به وعده رحمت حق) بشارت می‌دهد و (بدان را از عذاب قهر) می‌ترساند اما اکثر مردم اعراض کرده و (اندرز و نصایحش) نمی‌شنوند.
مکارم شیرازی: قرآني كه بشارت دهنده و بيم دهنده است، ولي اكثر آنان رويگردان شدند، لذا چيزي نمي‏شنوند.
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿۵﴾
انصاریان: و گفتند: دل های ما از [درک] حقایقی که ما را به آن می خوانی در پوشش های سختی است، و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو پرده ای وجود دارد، بنابراین تو کار خود را انجام بده و ما هم کار خود را انجام می دهیم.
خرمشاهی: و گويند دلهاى ما از آنچه ما را به آن مى‏خوانيد در پوشش است و در گوشهايمان سنگينى‏اى، و ميان ما و تو حجابى است، هر چه خواهى كن كه ما نيز كننده‏ايم‏
فولادوند: و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى‏ خوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پرده‏ اى است پس تو كار خود را بكن ما [هم] كار خود را مى ‏كنيم
قمشه‌ای: و مشرکان گفتند: دلهای ما از قبول دعوتت سخت محجوب و گوش ما از شنیدن سخت سنگین و میان ما و تو حجاب (ضخیم و فاصله بسیار) است، تو به کار (دین) خود پرداز ما هم البته (به کیش خویش) عمل می‌کنیم.
مکارم شیرازی: آنها گفتند: قلبهاي ما در پوششهائي قرار گرفته، و گوشهاي ما سنگين است، و ميان ما و تو حجابي وجود دارد، حالا كه چنين است تو به دنبال عمل خود باش ما هم براي خود عمل مي‏كنيم.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ ﴿۶﴾
انصاریان: بگو: من بشری مانند شما هستم، [نه از جنسی دیگر که سخنم را نفهمید] به من وحی می شود که معبود شما فقط معبود یکتاست، پس [با دوری از افراط و تفریط] به سوی او رو کنید، و از او آمرزش بخواهید، و وای بر مشرکان؛
خرمشاهی: بگو جز اين نيست كه من بشرى مانند شما هستم [با اين تفاوت‏] كه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى يگانه است، در كار او راست و درست باشيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان‏
فولادوند: بگو من بشرى چون شمايم جز اينكه به من وحى مى ‏شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس مستقيما به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد و واى بر مشركان
قمشه‌ای: بگو که من هم مانند شما بشری هستم جز آنکه مرا وحی می‌رسد که پروردگار شما خدای یکتای بی‌همتاست، پس همه مستقیم به راه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. و وای به حال مشرکان.
مکارم شیرازی: بگو من فقط انساني مثل شما هستم كه اين حقيقت بر من وحي مي‏شود كه معبود شما تنها يكي است، پس تمام توجه خويش را به او كنيد، و از وي آمرزش طلبيد، واي بر مشركان!
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۷﴾
انصاریان: همانان که زکات نمی دهند و آخرت را انکار می کنند.
خرمشاهی: كسانى كه زكات نمى‏پردازند و هم ايشان آخرت را منكرند
فولادوند: همان كسانى كه زكات نمى‏ دهند و آنان كه به آخرت ناباورند
قمشه‌ای: آنان که زکات (به فقیران بینوا) هرگز نمی‌دهند و به عالم آخرت به کلی کافرند.
مکارم شیرازی: همانها كه زكات را ادا نمي‏كنند، و آخرت را منكرند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۸﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان پاداشی همیشگی است.
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند پاداشى ناكاسته [/بى‏منت‏] دارند
فولادوند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند آنان را پاداشى بى‏پايان است
قمشه‌ای: آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند البته پاداش بی‌پایان خواهند یافت.
مکارم شیرازی: اما كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند پاداشي جاوداني دارند.
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۹﴾
انصاریان: بگو: آیا شما به کسی که زمین را در دو روز آفرید، کفر می ورزید، و برای او همتایانی قرار می دهید؟! [ساحت مقدسش از این پیرایه ها پاک است] آن [توانمندی که زمین را آفرید] پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: بگو آيا شما به كسى كه زمين را در دو روز آفريده است، كفر مى‏ورزيد و براى او همتايانى قائل مى‏شويد، اوست كه پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: بگو آيا اين شماييد كه واقعا به آن كسى كه زمين را در دو هنگام آفريد كفر مى ‏ورزيد و براى او همتايانى قرار مى‏ دهيد اين است پروردگار جهانيان
قمشه‌ای: بگو که آیا شما به خدا که زمین (جهان) را در دو روز بیافرید کافر می‌شوید و بر او مثل و مانند قرار می‌دهید؟! او خدای جهانیان است (نه بتها و معبودان شما. در این آیه شریفه شاید یک معنا عالم اجسام باشد و دو روز، دو نوع بسیط و مرکب یا جواهر و اعراض اجسام مقصود باشد).
مکارم شیرازی: بگو: آيا شما به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و براي او همانندهائي قائل مي‏شويد؟ او پروردگار جهانيان است.
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾
انصاریان: و در روی زمین کوه های استواری پدید آورد، و در آن منافع فراوانی آفرید و رزق [روزی خوارانش] را در آن به مدت چهار دوره [بهار، تابستان، پاییز و زمستان] تقدیر کرد [آن هم] یکسان و به اندازه برای خواهندگان.
خرمشاهی: و بر روى آن [زمين‏]، كوههاى استوار آفريد و به آن بركت بخشيد و در چهار روز زاد و برگ آن را در آن آماده ساخت، كه براى خواهندگان يكسان است‏
فولادوند: و در [زمين] از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازه‏ گيرى كرد [كه] براى خواهندگان‏درست [و متناسب با نيازهايشان] است
قمشه‌ای: و او روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات (و منابع از معادن و چشمه‌ها و درختان) بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدّر و معیّن فرمود و روزی طلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید (تا همه روزی خورند).
مکارم شیرازی: او در زمين كوههائي قرار داد، و بركاتي در آن آفريد، و مواد غذائي مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان!
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: آن گاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالی که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.
خرمشاهی: سپس به آسمان پرداخت كه به صورت دودى [/بخارى‏] بود، به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه رام شويد، [به زبان حال‏] گفتند البته رام و تسليم هستيم‏
فولادوند: سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان‏پذير آمديم
قمشه‌ای: و آن گاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود، پس (به امر نافذ تکوینی) به آسمان و زمین فرمود که همه (به سوی خدا و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید. آنها عرضه داشتند: ما با کمال شوق و میل می‌شتابیم.
مکارم شیرازی: سپس اراده آفرينش آسمان فرمود در حالي كه به صورت دود بود، به آن و به زمين دستور داد به وجود آئيد و شكل گيريد، خواه از روي اطاعت و خواه اكراه! آنها گفتند: ما از روي طاعت مي‏آئيم!
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾
انصاریان: پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانید [و محکم و استوار ساخت]، و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد، و آسمان دنیا را با چراغ هایی آرایش دادیم و [از استراق سمع شیطان ها] حفظ کردیم، این است اندازه گیری توانای شکست ناپذیر و دانا.
خرمشاهی: آنگاه آنها را به صورت آسمانهاى هفت‏گانه در دو روز استوار كرد و در هر آسمانى امرش را وحى كرد، و آسمان دنيا را به چراغها[ى ستارگان‏] آراستيم و آن را محفوظ داشتيم، اين اندازه آفرينى [خداوند] پيروزمند داناست‏
فولادوند: پس آنها را [به صورت] هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى فرمود و آسمان [اين] دنيا را به چراغها آذين كرديم و [آن را نيك] نگاه داشتيم اين است اندازه‏ گيرى آن نيرومند دانا
قمشه‌ای: آن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی (نظم) امرش را وحی فرمود، و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه و انجم) زیب و زیور دادیم و آن را (از ورود شیاطین) حفظ کردیم. این (نظام آسمان و زمین) تقدیر خدای مقتدر داناست.
مکارم شیرازی: در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و آنچه را مي‏خواست در هر آسماني مقدر فرمود، و آسمان پائين را با چراغهاي (ستارگان) زينت بخشيديم و (با شهابها) از استراق سمع شياطين حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند دانا.
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ﴿۱۳﴾
انصاریان: اگر روی گرداندند، بگو: من شما را از صاعقه ای [مرگبار] چون صاعقه عاد و ثمود بیم می دهم.
خرمشاهی: و اگر رويگردان شدند بگو شما را از صاعقه‏اى مانند صاعقه عاد و ثمود هشدار مى‏دهم‏
فولادوند: پس اگر روى برتافتند بگو شما را از آذرخشى چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم
قمشه‌ای: پس اگر کافران (پس از این ادلّه و آیات الهی از خدا) اعراض کردند به آنها بگو: من شما را از صاعقه‌ای مانند صاعقه هلاک عاد و ثمود ترسانیدم.
مکارم شیرازی: اگر آنها رويگردان شوند بگو: من شما را به صاعقه‏ اي همانند صاعقه عاد و ثمود تهديد مي‏كنم!
إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: هنگامی که پیامبران از پیش رو و پشت سرشان به سوی آنان آمدند [و گفتند:] که جز خدا را نپرستید. گفتند: اگر پروردگار ما می خواست [که ما مؤمن شویم و او را بپرستیم] فرشتگانی نازل می کرد [تا دعوتش را به ما ابلاغ کنند]؛ بنابراین ما به آنچه شما به آن فرستاده شده اید، کافریم.
خرمشاهی: چنين بود كه پيامبران آنان پيش از آنان و پس از آنان آمدند كه جز خداوند را مپرستيد، گفتند اگر پروردگارمان مى‏خواست فرشتگانى مى‏فرستاد، پس ما رسالت شما را منكريم‏
فولادوند: چون فرستادگان [ما] از پيش رو و از پشت‏ سرشان بر آنان آمدند [و گفتند] زنهار جز خدا را مپرستيد گفتند اگر پروردگار ما مى‏ خواست قطعا فرشتگانى فرومى‏ فرستاد پس ما به آنچه بدان فرستاده شده‏ ايد كافريم
قمشه‌ای: که بر آنها از هر جانب رسولان حق آمدند (و گفتند) که جز خدای یکتا را نپرستید. کافران باز گفتند: اگر خدا می‌خواست (که ما ایمان آوریم) فرشتگان را به رسالت می‌فرستاد، پس ما به کتب و احکام شما (رسولان بشری) کافریم.
مکارم شیرازی: در آن هنگام كه رسولان آنها از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند و آنها را به پرستش خداي يگانه دعوت كردند آنها گفتند: اگر پروردگار ما مي‏خواست فرشتگاني نازل مي‏كرد، لذا ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۱۵﴾
انصاریان: اما قوم عاد به ناحق در زمین تکبّر کردند و گفتند: نیرومندتر از ما کیست؟ آیا ندانستند خدایی که آنان را آفرید از آنان نیرومندتر است؟ و [به گمان اینکه نیرومندتر از آنان وجود ندارد] همواره آیات ما را انکار می کردند.
خرمشاهی: اما قوم عاد در آن سرزمين به ناحق سركشى كردند و گفتند چه كسى از ما پرتوان‏تر است؟ آيا ننگريسته‏اند كه خداوندى كه آنان را آفريده است، از آنها پرتوان‏تر است؟ [اين چنين بود كه‏] آيات ما را انكار مى‏كردند
فولادوند: و اما عاديان به ناحق در زمين سر برافراشتند و گفتند از ما نيرومندتر كيست آيا ندانسته‏ اند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است و در نتيجه آيات ما را انكار میکردند
قمشه‌ای: اما قوم عاد در زمین به ناحق تکبر و سرکشی کردند و گفتند که از ما نیرومندتر (در جهان) کیست؟ آیا آنها ندیده و ندانستند که خدایی که آنها را خلق فرموده بسیار از آنان تواناتر است؟ و آنها آیات (قدرت) ما را (با وجود این برهان) انکار می‌کردند.
مکارم شیرازی: اما قوم عاد به ناحق در زمين تكبر ورزيدند، و گفتند چه كسي از ما نيرومندتر است ؟ آيا آنها نمي‏دانستند خداوندي كه آنها را آفريده از آنها قويتر است، آنها (به خاطر اين پندار) پيوسته آيات ما را انكار مي‏كردند.
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: سرانجام تندبادی سخت و سرد در روزهایی شوم بر آنان فرستادیم تا در زندگی دنیا عذاب خواری و رسوایی را به آنان بچشانیم، و بی تردید عذاب آخرت رسوا کننده تر است و آنان [در آن روز] یاری نخواهند شد.
خرمشاهی: آنگاه بر ايشان بادى سخت سرد، در روزهاى شوم، فرستاديم كه به آنان عذاب رسواگر را در زندگانى دنيا بچشانيم و عذاب اخروى رسواگرتر است، و آنان يارى نيابند
فولادوند: پس بر آنان تندبادى توفنده در روزهايى شوم فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب رسوايى را بدانان بچشانيم و قطعا عذاب آخرت رسواكننده‏ تر است و آنان يارى نخواهند شد
قمشه‌ای: ما هم بر هلاک آن قوم عاد باد تندی در ایّام نحس شوم فرستادیم تا به آنها عذاب ذلّت و خذلان را در دنیا بچشانیم در صورتی که خواری عذاب آخرت بیش از دنیاست و آنجا هیچ کس یاری آنها نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: سرانجام تند بادي شديد و هول انگيز و سرد و سخت در روزهائي شوم و پر غبار بر آنها فرستاديم، تا عذاب خوار كننده را در زندگي دنيا به آنها بچشانيم، و عذاب آخرت از آن هم خوار كننده تر است و (از هيچ سو) ياري نمي‏شوند.
وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و اما ثمودیان، پس آنان را هدایت کردیم، ولی آنان کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند، پس به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می شدند، بانگ عذاب خوارکننده آنان را فراگرفت؛
خرمشاهی: و اما قوم ثمود هدايتشان كرديم، ولى سرگشتگى را از هدايت خوشتر داشتند، آنگاه به خاطر كار و كردارشان، صاعقه عذاب رسواگر آنان را فرو گرفت‏
فولادوند: و اما ثموديان پس آنان را راهبرى كرديم و[لى] كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند پس به [كيفر] آنچه مرتكب مى ‏شدند صاعقه عذاب خفت ‏آور آنان را فروگرفت
قمشه‌ای: اما قوم ثمود را نیز (رسول فرستادیم و) هدایت کردیم لیکن آنها خود کوری (جهل و ضلالت) را بر هدایت بگزیدند، پس آنها را هم صاعقه عذاب خواری و هلاکت به کیفر کردارشان فرا گرفت.
مکارم شیرازی: اما ثمود را هدايت كرديم، ولي آنها نابينائي را بر هدايت ترجيح دادند، لذا صاعقه، آن عذاب خوار كننده، به خاطر اعمالي كه انجام مي‏دادند آنها را فرو گرفت.
وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿۱۸﴾
انصاریان: و کسانی را که ایمان آورده و همواره پرهیزکاری می کردند، نجات دادیم.
خرمشاهی: و كسانى را كه ايمان آورده و پروا پيشه كرده بودند رهانديم‏
فولادوند: و كسانى را كه ايمان آورده بودند و پروا مى‏ داشتند رهانيديم
قمشه‌ای: و آنان که ایمان آوردند و خدا ترس و پرهیزکار بودند همه را نجات دادیم.
مکارم شیرازی: و كساني را كه ايمان آوردند و تقوا را پيشه داشتند نجات بخشيديم.
وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: و [یاد کن] روزی را که دشمنان خدا به سوی آتش گرد آورده می شوند، پس آنان را از حرکت باز می دارند [تا گروه های دیگر به آنان ملحق شوند.]
خرمشاهی: و روزى [باشد] كه دشمنان خدا به سوى دوزخ گرد آيند، و به همديگر فرارسند
فولادوند: و [ياد كن] روزى را كه دشمنان خدا به سوى آتش گردآورده و بازداشت [و دسته دسته تقسيم] مى ‏شوند
قمشه‌ای: و روزی که همه دشمنان خدا را گرد آورده و به سوی آتش دوزخ کشانند و آنجا برای جمع آوری بازشان دارند.
مکارم شیرازی: به خاطر بياوريد روزي را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوي دوزخ مي‏برند، و صفوف پيشين را نگه مي‏دارند تا صفهاي بعد به آنها ملحق بشوند!
حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: وقتی به آتش می رسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالی که همواره انجام می دادند، گواهی می دهند.
خرمشاهی: تا چون به آنجا رسند، گوشها و چشمها و پوستهايشان درباره آنچه كرده‏اند، بر آنان گواهى دهند
فولادوند: تا چون بدان رسند گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه میکرده‏ اند بر ضدشان گواهى دهند
قمشه‌ای: تا چون همه بر در دوزخ رسند آن هنگام گوش و چشمها و پوست بدنهاشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند.
مکارم شیرازی: وقتي به آن مي‏رسند گوشها و چشمها و پوستهاي تنشان به اعمال آنها گواهي مي‏دهد!
وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۱﴾
انصاریان: و آنان به پوستشان می گویند: چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ می گویند: همان خدایی که هر موجودی را به سخن آورد، ما را گویا ساخت، و او شما را نخستین بار آفرید و به سوی او بازگردانده می شوید.
خرمشاهی: به پوستهايشان گويند چرا بر ما گواهى داديد؟ گويند ما را خداوندى كه هر چيز را به سخن درآورد، به سخن درآورده است، و او شما را نخست بار [كه چيزى نبوديد] آفريد، و به سوى او باز گردانده مى‏شويد
فولادوند: و به پوست [بدن] خود مى‏ گويند چرا بر ضد ما شهادت داديد مى‏ گويند همان خدايى كه هر چيزى را به زبان درآورده ما را گويا گردانيده است و او نخستين بار شما را آفريد و به سوى او برگردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: و آنها به اعضاء بدن گویند: چرا بر اعمال ما شهادت دادید؟ آن اعضاء جواب گویند: خدایی که همه موجودات را به نطق آورد ما را نیز گویا گردانید و او شما را نخستین بار بیافرید و باز به سوی او بازگردانیده می‌شوید.
مکارم شیرازی: آنها به پوستهاي تن خود مي‏گويند: چرا بر ضد ما گواهي داديد؟ آنها جواب مي‏دهند: همان خدائي كه هر موجودي را به نطق در آورده ما را گويا ساخته، و او شما را در آغاز آفريد و بازگشتتان به سوي او است.
وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۲﴾
انصاریان: و شما [هنگام ارتکاب گناه در دنیا] از اینکه مبادا گوش و چشم و پوستتان بر ضد شما گواهی دهند، پنهان نمی شدید، بلکه گمان کردید که خدا بسیاری از آنچه را که [در خلوت] مرتکب می شدید، نمی داند!!
خرمشاهی: و شما پرده‏پوشى نمى‏كرديد از اينكه مبادا گوشهايتان و چشمهايتان و پوستهايتان بر شما گواهى دهند، [بلكه از اين روى بود كه‏] گمان مى‏كرديد كه خداوند بسيارى از كار و كردارتان را نمى‏داند
فولادوند: و [شما] از اينكه مبادا گوش و ديدگان و پوستتان بر ضد شما گواهى دهند [گناهانتان را] پوشيده نمى‏ داشتيد ليكن گمان داشتيد كه خدا بسيارى از آنچه را كه مى ‏كنيد نمى‏ داند
قمشه‌ای: و شما که (اعمال زشت خود را) پنهان می‌داشتید برای این نبود که گوش و چشمهای شما و پوست بدنهایتان امروز شهادت ندهند (زیرا تصور نمی‌کردید که اعضای شما هم شاهد اعمال شما هستند) و لیکن (گناه را پنهان می‌کردید) به گمانتان که اکثر اعمال زشتی که (از خلق) پنهان می‌کنید از خدا هم پنهان است و بر آن آگاه نیست.
مکارم شیرازی: شما اگر گناهانتان را مخفي مي‏كرديد نه بخاطر اين بود كه از شهادت گوش و چشمها و پوستهاي تنتان بيم داشتيد، بلكه شما گمان مي‏كرديد كه خداوند بسياري از اعمالي را كه انجام مي‏دهيد نمي‏داند!
وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۲۳﴾
انصاریان: و این گمانتان بود که به پروردگارتان بردید [و همان] شما را هلاک کرد، در نتیجه از زیانکاران شدید.
خرمشاهی: و اين گمان شما بود كه در حق پروردگارتان مى‏پنداشتيد كه شما را هلاك كرد و از زيانكاران شديد
فولادوند: و همين بود گمانتان كه در باره پروردگارتان برديد شما را هلاك كرد و از زيانكاران شديد
قمشه‌ای: و همین گمان باطل شما در باره خدا بود که موجب (معصیت و) هلاکت شما گردید و امروز همه از زیانکاران شدید.
مکارم شیرازی: آري اين گمان بدي بود كه درباره پروردگارتان داشتيد، و همان موجب هلاكت شما گرديد و سرانجام از زيانكاران شديد.
فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ وَإِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ ﴿۲۴﴾
انصاریان: پس اگر [بر همین حال] ایستادگی کنند، جایگاهشان دوزخ است، و اگر [برای به دست آوردن خشنودی خدا] عذرخواهی کنند، عذرشان مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
خرمشاهی: پس اگر شكيبايى‏ورزند، آتش [دوزخ‏] جايگاه آنان است، و اگر بخشايش طلبند، از بخشودگان نيستند
فولادوند: پس اگر شكيبايى نمايند جايشان در آتش است و اگر از در پوزش درآيند مورد اجابت قرار نمى‏ گيرند
قمشه‌ای: اینک اگر صبر و تحمل کنند (چگونه بتوانند که) جای در آتش دارند و اگر فریاد و بیتابی کنند فریادرس و دادخواهی ندارند.
مکارم شیرازی: اگر آنها صبر كنند (يا نكنند) به هر حال دوزخ جايگاه آنهاست، و اگر تقاضاي عفو نمايند مورد عفو قرار نمي‏گيرند!
وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: [به خاطر کفر و طغیانشان] برای آنان همنشینانی [مفسد و تبهکار] گماشتیم که لذایذ مادی و شهوانی حال و آینده را در نظرشان زیبا و دلربا جلوه دادند، و فرمان عذاب بر آنان در [زمره] گروه هایی از جن و انس که پیش از آنان گذشتند، محقق و ثابت شد، آنان بی تردید زیانکارند.
خرمشاهی: و براى آنان همنشينانى گماشتيم كه حال و آينده‏شان را در نظر ايشان آراسته جلوه دادند، و در ميان امتهايى از جن و انس كه پيش از ايشان بوده‏اند، حكم [عذاب‏] در حق ايشان تحقق يافت كه ايشان زيانكار بودند
فولادوند: و براى آنان دمسازانى گذاشتيم و آنچه در دسترس ايشان و آنچه در پى آنان بود در نظرشان زيبا جلوه دادند و فرمان [عذاب] در ميان امتهايى از جن و انس كه پيش از آنان روزگار به سر برده بودند بر ايشان واجب آمد چرا كه آنها زيانكاران بودند
قمشه‌ای: و ما رفیقان و یارانی (از شیاطین) بر آنها گماشتیم تا آنچه پیش روی آنهاست (از نعمت و لذتهای فانی دنیا) در نظرشان جلوه دادند و آنچه از عقب دارند (از نعمت و لذات ابدی آخرت فراموش کردند) و وعده عذاب الهی بر آنها حتم و لازم گردید و چون امّتانی از جنّ و انس که پیش از آنها (غرق دنیا بودند و با کفر و عصیان) درگذشتند، سخت زبون و زیانکار شدند.
مکارم شیرازی: ما براي آنها همنشينان (زشت سيرتي) قرار داديم، و آنها زشتيها را از پيش رو و پشت سر در نظرشان جلوه دادند، و فرمان الهي درباره آنها تحقق يافت، و به سرنوشت اقوام گمراهي از جن و انس كه قبل از آنها بودند گرفتار شدند، آنها مسلما زيانكار بودند.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: کافران گفتند: به این قرآن گوش ندهید و [هنگام قرائتش] سخنان لهو و بیهوده [و سر و صداهای بی معنا] در آن افکنید [تا کسی نشنود!] شاید که پیروز شوید.
خرمشاهی: و كافران گويند به اين قرآن گوش مدهيد و در اثناى خواندن آن سخنان بيهوده بگوييد، باشد كه پيروز شويد
فولادوند: و كسانى كه كافر شدند گفتند به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد
قمشه‌ای: و کافران (به مردم) گفتند: به این قرآن گوش فرا ندهید و سخنان لغو و باطل در آن القاء کنید تا مگر بر او غالب شوید.
مکارم شیرازی: كافران گفتند: گوش به اين قرآن فرا ندهيد، و به هنگام تلاوت آن جنجال كنيد تا پيروز شويد!
فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: به یقین کافران را عذابی سخت می چشانیم، و بی تردید آنان را بر پایه بدترین اعمالی که همواره مرتکب می شدند، کیفر می دهیم.
خرمشاهی: پس به كافران عذابى سخت بچشانيم، و بر وفق بدترين كارى كه كرده‏اند ايشان را جزا دهيم‏
فولادوند: و قطعا كسانى را كه كافر شده‏ اند عذابى سخت مى‏چشانيم و حتما آنها را به بدتر از آنچه میکرده‏ اند جزا مى‏ دهيم
قمشه‌ای: ما هم کافران را البته عذابی سخت بچشانیم و بدتر از آنچه می‌کردند کیفر کنیم.
مکارم شیرازی: به طور مسلم به كافران عذاب شديدي مي‏چشانيم، و آنها را به بدترين اعمالي كه انجام مي‏دادند جزا مي‏دهيم.
ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۲۸﴾
انصاریان: این است کیفر دشمنان خدا که آتش است، برای آنان در آتش دوزخ سرایی جاودانه و همیشگی است، کیفری است [ویژه و سخت]، برای اینکه همواره آیات ما را انکار می کردند.
خرمشاهی: چنين است كه جزاى دشمنان خدا آتش [دوزخ‏] است، كه در آنجا سرايى جاودانه داشته باشند، كه كيفر آن است كه به آيات ما انكار مى‏ورزيدند
فولادوند: آرى سزاى دشمنان خدا همان آتش است كه در آن منزل هميشگى دارند [اين] جزا به كيفر آن است كه نشانه‏ هاى ما را انكار میکردند
قمشه‌ای: این است جزای دشمنان خدا که همان آتش دوزخ است که منزل ابدی آنهاست به کیفر آنکه آیات (و رسل) ما را انکار می‌کردند.
مکارم شیرازی: كيفر دشمنان خدا آتش است كه در آن سراي جاويدشان است، جزائي است در مقابل اينكه آيات ما را انكار مي‏كردند.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا اللَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: و کافران می گویند: پروردگارا! آنان که از گروه جنّ و انس ما را گمراه کردند، به ما نشان بده تا زیر پای خود گذاریم، برای اینکه از پست ترینان شوند.
خرمشاهی: و كافران گويند پروردگارا كسانى را از جن و انس كه ما را گمراه كردند، به ما نشان بده كه به زير گامهايمان در اندازيمشان كه از فروماندگان باشند
فولادوند: و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند پروردگارا آن دو [گمراه‏ گرى] از جن و انس كه ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير قدمهايمان بگذاريم تا زبون شوند
قمشه‌ای: و کافران (چون مشاهده عذاب کنند با حسرت و ندامت) گویند: پروردگارا، آن دو گروه از جنّ و انس را که ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا آنها را زیر پا بیفکنیم تا پست و ذلیل‌ترین مردم شوند.
مکارم شیرازی: كافران گفتند: پروردگارا! آنهائي را كه از جن و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا زير پاي خود بگذاريم (و لگدمالشان كنيم) تا از پستترين مردم باشند!
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۳۰﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل می شوند [و می گویند:] مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتی که وعده می دادند، بشارت باد.
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه گويند پروردگار ما خداوند است، سپس پايدارى ورزند، فرشتگان بر آنان نازل شوند [و گويند] كه مترسيد و اندوهگين مباشيد و مژده باد شما را به بهشتى كه به شما وعده داده بودند
فولادوند: در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آيند [و مى‏ گويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد
قمشه‌ای: آنان که گفتند: محققا پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند (و مژده دهند) که دیگر هیچ ترسی (از وقایع آینده) و حزن و اندوهی (از گذشته خود) نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که (انبیا) وعده دادند بشارت باد.
مکارم شیرازی: كساني كه گفتند پروردگار ما خداوند يگانه است سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنها نازل مي‏شوند كه نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتي كه به شما وعده داده شده است.
نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: ما در زندگی دنیا و آخرت، یاران و دوستان شما هستیم، آنچه دلتان بخواهد، در بهشت برای شما فراهم است، و در آن هر چه را بخواهید، برای شما موجود است.
خرمشاهی: ما دوستداران شما در زندگانى دنيا و در آخرت هستيم، و در آنجا براى شما هر چه دلهايتان بخواهد و هر آنچه بطلبيد هست‏
فولادوند: در زندگى دنيا و در آخرت دوستانتان ماييم و هر چه دلهايتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت
قمشه‌ای: ما در دنیا و آخرت یاران و دوستداران شماییم و برای شما در بهشت ابد هر چه مایل باشید یا آرزو و تقاضا کنید همه مهیّاست.
مکارم شیرازی: ما ياران و مددكاران شما در زندگي دنيا و در آخرت هستيم و براي شما هر چه بخواهيد در بهشت فراهم است و هر چه طلب كنيد به شما داده مي‏شود.
نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ ﴿۳۲﴾
انصاریان: رزق آماده ای از سوی آمرزنده مهربان است.
خرمشاهی: كه پيشكشى از [خداوند] آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: روزى آماده‏ اى از سوى آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: این سفره احسان را خدای غفور مهربان (به پاداش ثبات ایمان) برای شما گسترده است.
مکارم شیرازی: اينها به عنوان پذيرائي از سوي خداوند غفور و رحيم است.
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و خوش گفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد و گوید: من از تسلیم شدگان [در برابر فرمان ها و احکام خدا] هستم، کیست؟
خرمشاهی: و كيست نيكوسخن‏تر از كسى كه به سوى خداوند دعوت كند، و كارى شايسته در پيش گيرد و بگويد كه من از مسلمانانم‏
فولادوند: و كيست‏ خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند و گويد من [در برابر خدا] از تسليم‏شدگانم
قمشه‌ای: در جهان از آن کس که (چون پیغمبران) خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و گفت که من از تسلیم شوندگان خدایم کدام کس بهتر و نیکو گفتارتر است؟
مکارم شیرازی: گفتار چه كسي بهتر است از آنكس كه دعوت به سوي خدا مي‏كند و عمل صالح انجام مي‏دهد و مي‏گويد: من از مسلمين هستم.
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿۳۴﴾
انصاریان: نیکی و بدی یکسان نیست. [بدی را] با بهترین شیوه دفع کن؛ [با این برخورد متین و نیک] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است [چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است.
خرمشاهی: و نيكى و بدى برابر نيست همواره به شيوه‏اى كه نيكوتر است مجادله كن، آنگاه [خواهى ديد] كسى كه بين تو و او دشمنى‏اى بود، گويى دوستى مهربان است‏
فولادوند: و نيكى با بدى يكسان نيست [بدى را] آنچه خود بهتر است دفع كن آنگاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است گويى دوستى يكدل مى‏ گردد
قمشه‌ای: و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.
مکارم شیرازی: هرگز نيكي و بدي يكسان نيست، بدي را با نيكي دفع كن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صميمي شوند!
وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿۳۵﴾
انصاریان: این بهترین شیوه را جز کسانی که [در زمینه خودسازی و تزکیه] پایداری کردند، نمی یابند، و جز کسانی که بهره بزرگی [از ایمان و تقوا] دارند به آن نمی رسند؛
خرمشاهی: و آن را جز شكيبايان نپذيرند، و آن را جز بختيار فرانگيرد
فولادوند: و اين [خصلت] را جز كسانى كه شكيبا بوده‏ اند نمى‏ يابند و آن را جز صاحب بهره‏ اى بزرگ نخواهد يافت
قمشه‌ای: و لیکن به این مقام بلند (یعنی در پاداش بدی نیکی کردن) کسی نمی‌رسد جز آنان که (در راه دینداری) دارای مقام صبر و ثبات و (در معرفت الهی) صاحب حظّ بزرگند.
مکارم شیرازی: اما به اين مرحله جز كساني كه داراي صبر و استقامتند نمي‏رسند، و جز كساني كه بهره عظيمي از ايمان و تقوا دارند به آن نائل نمي‏گردند.
وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و اگر وسوسه ای از سوی شیطان تو را تحریک کند [که از این بهترین شیوه دست برداری] به خدا پناه ببر؛ بی تردید او شنوا و داناست.
خرمشاهی: و اگر وسوسه‏اى از سوى شيطان تو را به وسواس افكند، به خداوند پناه ببر، چرا كه او شنواى داناست‏
فولادوند: و اگر دمدمه‏ اى از شيطان تو را از جاى درآورد پس به خدا پناه ببر كه او خود شنواى داناست
قمشه‌ای: و هر گاه از شیطان تو را وسوسه و تحریکی رسد به خدا پناه بر که او شنوا و داناست.
مکارم شیرازی: و هر گاه وسوسه‏ هائي از شيطان متوجه تو گردد از خدا پناه طلب كه او شنونده و آگاه است.
وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: از نشانه های [ربوبیت و قدرت] او شب و روز و خورشید و ماه است؛ نه برای خورشید سجده کنید و نه برای ماه، برای خدایی که آنان را آفرید، سجده کنید، اگر می خواهید فقط او را بپرستید؛
خرمشاهی: و از آيات او شب و روز و خورشيد و ماه است، در برابر خورشيد و ماه سجده نكنيد، بلكه در برابر خداوندى كه آنها را آفريده است -اگر تنها او را مى‏پرستيدسجده كنيد
فولادوند: و از نشانه‏ هاى [حضور] او شب و روز و خورشيد و ماه است نه براى خورشيد سجده كنيد و نه براى ماه و اگر تنها او را مى ‏پرستيد آن خدايى را سجده كنيد كه آنها را خلق كرده است
قمشه‌ای: و از جمله آیات قدرت الهی خلقت شب و روز و خورشید و ماه است، نباید هرگز پیش خورشید و ماه سجده برید، بلکه اگر به حقیقت خدا پرستید خدایی را که خورشید و ماه را آفریده است سجده و پرستش کنید.
مکارم شیرازی: از نشانه‏ هاي او شب و روز و خورشيد و ماه است، براي خورشيد و ماه سجده نكنيد، براي خدائي كه آفريننده آنهاست سجده كنيد، اگر مي‏خواهيد او را عبادت نمائيد.
فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ ﴿۳۸﴾
انصاریان: و اگر [از پرستش خدای یکتا] تکبّر ورزند، پس [باید بدانند چنین نیست که پرستش کننده ای برای او وجود ندارد،] کسانی که نزد پروردگار تواند [از فرشتگانی که شمار آنان را جز خدا نمی داند] شب و روز برای او تسبیح می گویند و [از تسبیح گویی] ملول و خسته نمی شوند.
خرمشاهی: و اگر تكبر ورزيدند، بدان كه كسانى كه نزد پروردگارت هستند، در شب و روز او را تسبيح مى‏گويند و ايشان ملول نمى‏شوند
فولادوند: پس اگر كبر ورزيدند كسانى كه در پيشگاه پروردگار تواند شبانه‏ روز او را نيايش مى كنند و خسته نمى ‏شوند
قمشه‌ای: پس اگر کافران (از پرستش خدا) تکبر و بزرگ منشی ورزند فرشتگان (و قوای بی‌نهایت عالم بالا) که نزد خدایند شب و روز بی‌هیچ خستگی و ملال به تسبیح و طاعت حضرت حق مشغولند.
مکارم شیرازی: هر گاه (از عبادت پروردگار) تكبر كنند كساني كه نزد پروردگار تواند شب و روز براي او تسبيح مي‏گويند، و خسته نمي‏شوند
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۹﴾
انصاریان: و از [دیگر] نشانه های او این است که تو زمین را خشک و بی گیاه می بینی، پس هنگامی که باران بر آن نازل می کنیم، به شدت به جنبش درآید و برآید. بی تردید کسی که زمین مرده را زنده کرد، یقیناً مردگان را زنده می کند؛ زیرا او بر هر کاری تواناست.
خرمشاهی: و از آيات او اين است كه تو زمين را پژمرده بينى، آنگاه چون بر آن، آب [باران‏] فرو فرستيم، جنبش يابد و رشد كند، بى‏گمان كسى كه آن را زنده گردانده است، زندگى‏بخش مردگان است، او بر هر كارى تواناست‏
فولادوند: و از [ديگر] نشانه‏ هاى او اين است كه تو زمين را فسرده مى ‏بينى و چون باران بر آن فروريزيم به جنبش درآيد و بردمد آرى همان كسى كه آن را زندگى بخشيد قطعا زنده‏ كننده مردگان است در حقيقت او بر هر چيزى تواناست
قمشه‌ای: و از جمله آیات قدرت الهی آنکه زمین را بنگری خشک و پژمرده که چون ما بر آن آب باران فرود آریم بردمد و گیاه برآورد و اهتزاز و نشاط و خرّمی یابد. باری، آن کس که زمین را زنده کند مردگان را هم زنده گرداند که او بر هر چیز قادر است.
مکارم شیرازی: از آيات او اين است كه زمين را خشك و خاضع مي‏بيني، اما هنگامي كه آب بر آن مي‏فرستيم به جنبش در مي‏آيد و نمو مي‏كند، همان كس كه آنرا زنده كرد مردگان را نيز زنده مي‏كند، او بر هر چيز تواناست.
إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾
انصاریان: مسلماً کسانی که معانی و مفاهیم آیات ما را از جایگاه واقعی اش تغییر می دهند [و به تفسیر و تأویلی نادرست متوسل می شوند] بر ما پوشیده نیستند. آیا کسی را که در آتش می افکنند، بهتر است یا کسی که روز قیامت در حال ایمنی می آید؟ هر چه می خواهید انجام دهید، بی تردید او به آنچه انجام می دهید، بیناست.
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه در آيات ما كژانديشى مى‏كنند، از ما پوشيده و پنهان نيستند، آيا [سرنوشت‏] كسى كه در آتش [دوزخ‏] افكنده شود، بهتر است، يا كسى كه در روز قيامت ايمن آيد، هر چه مى‏خواهيد بكنيد، او به آنچه مى‏كنيد بيناست‏
فولادوند: كسانى كه در [فهم و ارائه] آيات ما كژ مى ‏روند بر ما پوشيده نيستند آيا كسى كه در آتش افكنده مى ‏شود بهتر است‏ يا كسى كه روز قيامت آسوده ‏خاطر مى ‏آيد هر چه مى‏ خواهيد بكنيد كه او به آنچه انجام مى‏ دهيد بيناست
قمشه‌ای: آنان که در آیات ما سخت راه کفر و عناد پیمایند هرگز از نظر ما پنهان نیستند. آیا کسی که روز قیامت به آتش دوزخ درافتد بهتر است یا آن کس که ایمن (از عذاب) به محشر وارد شود؟ باری، امروز به اختیار خود هر چه می‌خواهید بکنید که خدا به تمام اعمال شما بیناست.
مکارم شیرازی: كساني كه آيات ما را تحريف مي‏كنند بر ما پوشيده نخواهند بود! آيا كسي كه در آتش افكنده مي‏شود بهتر است يا كسي كه در نهايت امن و امان در قيامت به عرصه محشر مي‏آيد، هر چه مي‏خواهيد انجام دهيد، او به آنچه انجام مي‏دهيد بيناست!
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾
انصاریان: کسانی که به این قرآن هنگامی که به سویشان آمد کافر شدند [به عذابی سخت دچار می شوند] بی تردید قرآن کتابی است شکست ناپذیر،
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه قرآن را -چون بر آنان نازل شدانكار مى‏كنند [از ما پوشيده و پنهان نيستند]، و آن كتابى است گرامى‏
فولادوند: كسانى كه به اين قرآن چون بديشان رسيد كفر ورزيدند [به كيفر خود مى ‏رسند] و به راستى كه آن كتابى ارجمند است
قمشه‌ای: همانا آنان که به این قرآن که برای هدایت و یادآوری آنها آمد کافر شدند (چقدر نادانند) در صورتی که این کتاب به حقیقت صاحب عزت (و معجز بزرگ) است.
مکارم شیرازی: كساني كه به اين ذكر (قرآن) هنگامي كه به سراغ آنها آمد كافر شدند (نيز بر ما مخفي نخواهند ماند) و اين كتابي است قطعا شكست ناپذير.
لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾
انصاریان: که هیچ باطلی از پیش رو و پشت سرش به سویش نمی آید، نازل شده از سوی حکیم و ستوده است.
خرمشاهی: كه در اكنون يا آينده‏اش، باطل در آن راه نمى‏يابد، فرو فرستاده‏اى از سوى [خداوند] فرزانه ستوده است‏
فولادوند: از پيش روى آن و از پشت‏ سرش باطل به سويش نمى ‏آيد وحى [نامه]اى است از حكيمى ستوده[صفات]
قمشه‌ای: که هرگز از پیش و پس (گذشته و آینده حوادث عالم) باطل بدان راه نیابد (و تا قیامت حکومت و حکمتش باقی است) زیرا آن فرستاده خدای (مقتدر) حکیم ستوده صفات است.
مکارم شیرازی: كه هيچگونه باطلي، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمي‏آيد، چرا كه از سوي خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است.
مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿۴۳﴾
انصاریان: جز آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، به تو گفته نمی شود؛ مسلماً پروردگارت صاحب آمرزش ودارای عذابی دردناک است؛
خرمشاهی: به تو چيزى گفته نمى‏شود، جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است بى‏گمان پروردگارت هم صاحب آمرزش و هم صاحب عقوبتى دردناك است‏
فولادوند: به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمى ‏شود به راستى كه پروردگار تو داراى آمرزش و دارنده كيفرى پر درد است
قمشه‌ای: (ای رسول ما) بر تو وحی نمی‌شود جز آنچه به رسولان پیشین گفته شد، که خدایت بسیار دارای آمرزش و بخشش و هم صاحب قهر و عقاب دردناک است.
مکارم شیرازی: نسبتهاي ناروائي كه به تو مي‏دهند همان است كه به پيامبران قبل از تو نيز داده شده، پروردگار تو داراي مغفرت و مجازات دردناكي است.
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۴۴﴾
انصاریان: و اگر آن را قرآنی غیر عربی قرار داده بودیم قطعاً می گفتند: چرا آیاتش در نهایت روشنی بیان نشده است، آیا [قرآنی] غیر عربی [و نامفهوم] برای [مردمی] عرب زبان [و فصیح؟!] بگو: این کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند، سراسر هدایت و درمان است، و کسانی که ایمان نمی آورند در گوششان سنگینی است، و آن [با همه روشنی و آشکاری اش] بر آنان پوشیده و نامفهوم است؛ اینانند که [گویی] از جایی دور ندایشان می دهند.
خرمشاهی: و اگر آن را به صورت قرآنى بيگانه و ناشيوا پديد مى‏آورديم، بى‏شك مى‏گفتند چرا آيات آن شيوا بيان نشده است، چرا آن بيگانه و ناشيواست، حال آنكه پيامبر عربى [و شيوا] است؟ بگو آن براى مؤمنان رهنمود و شفابخش است و كسانى كه ايمان ندارند در گوشهايشان سنگينى‏اى هست و آن [قرآن‏] برايشان مايه سردرگمى است، اينانند كه از جايى دور دست ندايشان مى‏دهند
فولادوند: و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى گفتند چرا آيه ‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏ اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى ‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏ دهند
قمشه‌ای: و اگر ما این قرآن را به زبان عجم می‌فرستادیم کافران می‌گفتند: چرا آیات این کتاب مفصل و روشن (به زبان عرب) نیامد (تا ما قوم عرب ایمان آوریم)؟ ای عجب آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل می‌شود؟! (اکنون که بدون عذر ایمان نمی‌آرند) به آنها بگو: این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست و اما آنان که ایمان نمی‌آرند گوشهایشان (از شنیدن کلام حق) گران است و این قرآن بر آنها موجب کوری (جهل و ضلالت) است، آن مردم (نادان به این کتاب حق گوش فرا نمی‌دارند، گویی که) از مکانی بسیار دور (از سعادت و ایمان) به این کتاب حق دعوت می‌شوند.
مکارم شیرازی: هر گاه آن را قرآني عجمي قرار مي‏داديم حتما مي‏گفتند: چرا آياتش روشن نيست ؟ آيا قرآن عجمي از پيغمبري عربي درست است ؟ بگو: اين براي كساني كه ايمان آورده‏ اند هدايت و درمان است، ولي كساني كه ايمان نمي‏آورند گوشهايشان سنگين است، گوئي نابينا هستند و آن را نمي‏بينند، آنها همچون كساني هستند كه از راه دور صدا زده مي‏شوند.
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۴۵﴾
انصاریان: به یقین ما به موسی کتاب عطا کردیم پس در آن اختلاف شد [که از پیشگاه حق آمده یا ساختگی است]، و اگر از سوی پروردگارت فرمانی [بر مهلت یافتنشان] پیشی نگرفته بود، بی تردید میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم شده بود؛ و اینان هم [چون قوم موسی] نسبت به قرآن در تردیدی سخت هستند.
خرمشاهی: و به راستى به موسى كتاب آسمانى بخشيديم، آنگاه درباره آن اختلاف كلمه پيدا شد، و اگر حكم پيشين پروردگارت تعلق نگرفته بود، هر آينه در ميان آنان داورى مى‏شد، و [اينك‏] آنان از آن سخت در شك هستند
فولادوند: و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند
قمشه‌ای: و ما به موسی کتاب (تورات) را دادیم پس در آن راه مخالفت و اختلاف پیش گرفتند و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نیافته بود (که تعجیل در عذاب نکند) همانا میان آن امت حکم عذاب می‌رسید، و هر چند که آنها سخت در نزول آن (عذاب) در شک و ریبند (که تو را در وعده عذاب قیامت هم تکذیب می‌کنند).
مکارم شیرازی: ما به موسي كتاب آسماني داديم، سپس در آن اختلاف شد، و اگر فرماني از ناحيه پروردگار تو در اين زمينه صادر نشده بود (كه بايد به آنها مهلت داد تا اتمام حجت شود) در ميان آنها داوري مي‏شد (و مشمول عذاب الهي مي‏گشتند) ولي آنها هنوز در كتاب تو شك و ترديد دارند.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۴۶﴾
انصاریان: کسی که کار شایسته انجام دهد، به سود خود اوست، و کسی که مرتکب زشتی شود به زیان خود اوست، و پروردگارت ستمکار به بندگان نیست.
خرمشاهی: و هركس كه كارى شايسته پيشه كند، به سود خود اوست، و هركس كارى بد پيش گيرد، به زيان خود اوست، و پروردگارت در حق بندگان ستمگر نيست‏
فولادوند: هر كه كار شايسته كند به سود خود اوست و هر كه بدى كند به زيان خود اوست و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمكار نيست
قمشه‌ای: هر کس کار نیکی کند به نفع خود و هر که بد کند بر ضرر خویش کرده است و خدا هیچ بر بندگان ستم نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: كسي كه عمل صالحي بجا آورد نفعش براي خود او است و هر كس ‍ بدي كند به خويشتن بدي كرده، و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمي‏كند.
إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ ﴿۴۷﴾
انصاریان: آگاهی و دانش به قیامت [و اینکه چه زمانی برپا می شود و چه خواهد شد] فقط ویژه اوست؛ و میوه ها از غلاف هایشان بیرون نمی آیند، و هیچ ماده ای حامله نمی شود و وضع حمل نمی کند مگر به دانش او. و روزی که [خدا] مشرکان را ندا می دهد: شریکانی که برای من می پنداشتید، کجایند؟ می گویند: [پس از روشن شدن حقایق بر ما] قاطعانه به تو اعلام می کنیم که هیچ گواهی از میان ما [بر اینکه تو را شریکی هست] وجود ندارد؛
خرمشاهی: آگاهى از قيامت به او باز مى‏گردد و هيچ بار و برى از پوستش بر نمى‏آيد، و هيچ مادينه‏اى بار بر نمى‏گيرد، و بار خود را به زمين نمى‏گذارد، مگر با آگاهى او، و روزى كه ايشان را ندا دهد كه پس شريكان من [كه شما ادعا مى‏كرديد] كجا هستند؟ گويند تو را خبر داديم كه ما را هيچ شاهدى نيست‏
فولادوند: دانستن هنگام رستاخيز فقط منحصر به اوست و ميوه ‏ها از غلافهايشان بيرون نمى ‏آيند و هيچ مادينه‏ اى بار نمى‏ گيرد و بار نمى‏ گذارد مگر آنكه او به آن علم دارد و روزى كه [خدا] آنان را ندا مى‏ دهد شريكان من كجايند مى‏ گويند با بانگ رسا به تو مى‏ گوييم كه هيچ گواهى از ميان ما نيست
قمشه‌ای: از ساعت قیامت تنها خدا آگاه است، و هیچ میوه‌ای از غنچه خود بیرون نیاید و هیچ آبستنی بار بر ندارد و نزاید مگر به علم ازلی او. و (یاد آر) روزی که خدا به مشرکان خطاب کند: آن معبودان باطلی که شریک من پنداشتید کجا رفتند؟ مشرکان گویند: بار الها، ما حضور تو عرضه داشتیم که از ما هیچ کس گواه نیست (که تو شریک داشته‌ای. یعنی از شرک بیزاری می‌جویند).
مکارم شیرازی: اسرار قيامت (و لحظه وقوع آن) را تنها خدا مي‏داند، هيچ ميوه‏ اي از غلاف خود خارج نمي‏شود و هيچ مؤ نثي باردار نمي‏گردد و وضع حمل نمي‏كند مگر به علم و آگاهي او، و آن روز كه آنها را ندا مي‏دهد كجا هستند شريكاني كه براي من مي‏پنداشتيد؟ آنها مي‏گويند:پروردگارا!) ما عرضه داشتيم كه هيچ گواهي بر گفته خود نداريم!
وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۴۸﴾
انصاریان: و آنچه را از پیش [به عنوان شریکان خدا] می پرستیدند از نظرشان گم و ناپدید می شود و یقین می کنند که آنان را هیچ راه گریزی [از عذاب] نیست.
خرمشاهی: و آنچه در گذشته به پرستش مى‏خواندند، از ديد آنان ناپديد شود، و دريابند كه گريزگاهى ندارند
فولادوند: و آنچه از پيش مى‏ خواندند از [نظر] آنان ناپديد مى ‏شود و مى‏ دانند كه آنان را روى گريز نيست
قمشه‌ای: و معبودان باطلی که در دنیا عبادت می‌کردند همه از نظرشان محو و نابود شود و آن زمان بدانند که (از آتش قهر خدا) هیچ مفرّ و نجاتی بر آنها نیست.
مکارم شیرازی: و همه معبوداني را كه قبلا مي‏خواندند محو و گم مي‏شود، و مي‏دانند هيچ پناهگاهي ندارند.
لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾
انصاریان: انسان از درخواست خوشی و رفاه خسته نمی شود، واگر آسیبی به او رسد به شدت مأیوس [و] ناامید می شود؛
خرمشاهی: انسان هرگز از طلب‏خيز به دعا خسته نمى‏شود، ولى چون شرى به او رسد، بس نوميد و دلسرد است‏
فولادوند: انسان از دعاى خير خسته نمى ‏شود و چون آسيبى به او رسد مايوس [و] نوميد مى‏ گردد
قمشه‌ای: آدمی (حریص، از خدا) به دعا دایم تمنّای خیر می‌کند و هرگز خستگی و سیری ندارد و لیکن اگر به وی شرّ و آسیبی رسد (از رحمت الهی) زود مأیوس و ناامید می‌گردد.
مکارم شیرازی: انسان هرگز از تقاضاي نيكي (و نعمت) خسته نمي‏شود، و هر گاه شر و بدي به او رسد ماءيوس و نوميد مي‏گردد.
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۰﴾
انصاریان: و اگر او را از سوی خود پس از آسیبی که به او رسیده خوشی و رفاه بچشانیم قاطعانه می گوید: این [خوشی و رفاه] ویژه من است [و به خاطر لیاقتم به من رسیده است] و گمان نمی کنم که قیامت برپا شود، و [به فرض برپا شدن] اگر به سوی پروردگارم باز گردانده شوم، برای من نزد او پاداشی نیکوتر خواهد بود! ما یقیناً کسانی را که کافر شدند به اعمالی که انجام داده اند، آگاه خواهیم کرد، و قطعاً از عذابی سخت به آنان می چشانیم.
خرمشاهی: و اگر به او پس از رنجى كه رسيده است، از سوى خود رحمتى بچشانيم، گويد اين حق من است و گمان ندارم كه قيامت برپا شود، و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، همانا براى من در نزد او خوشى [/بهشت‏] خواهد بود، آنگاه كافران را از [نتيجه و حقيقت‏] كار و كردارشان آگاه سازيم و به آنان از عذاب سهمگين بچشانيم‏
فولادوند: و اگر از جانب خود رحمتى پس از زيانى كه به او رسيده است بچشانيم قطعا خواهد گفت من سزاوار آنم و گمان ندارم كه رستاخيز برپا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانيده شوم قطعا نزد او برايم خوبى خواهد بود پس بدون شك كسانى را كه كفران كرده‏ اند به آنچه انجام داده‏ اند آگاه خواهيم كرد و مسلما از عذابى سخت به آنان خواهيم چشانيد
قمشه‌ای: و اگر ما به انسان (مغرور کم ظرف) پس از رنج و ضرری که به او رسیده نعمت و رحمتی نصیب کنیم البته خواهد گفت که این نعمت برای من (از لیاقت من) است، و گمان نمی‌کنم که قیامتی بر پا شود و به فرض اینکه به سوی خدایم برگردم باز هم برای من نزد خدا بهترین نعمت خواهد بود. ما البته کافران را به (کیفر) اعمالشان آگاه می‌سازیم و عذابی بسیار سخت می‌چشانیم.
مکارم شیرازی: و هر گاه او را رحمتي از سوي خود بعد از ناراحتي بچشانيم مي‏گويد: اين به خاطر شايستگي و استحقاق من بوده، و گمان نمي‏كنم قيامت برپا شود (و به فرض كه قيامتي باشد) هر گاه به سوي پروردگارم بازگردم براي من نزد او پاداشهاي نيك است! ما كافران را از اعمالي كه انجام داده‏ اند (به زودي) آگاه خواهيم كرد، و از عذاب شديد به آنها مي‏چشانيم.
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾
انصاریان: و هنگامی که به انسان نعمت عطا می کنیم [از طاعت و عبادت] روی بر می گرداند و [با کبر و نخوت] از ما دور می شود، و چون آسیبی به او رسد [برای برطرف شدنش] به دعای فراوان و طولانی روی می آورد؛
خرمشاهی: و چون به انسان ناز و نعمتى ارزانى داريم [از سر نعمت زدگى و ناسپاسى‏] روى بگرداند و دامن كشان بگذرد، و چون بلايى به او رسد دعاخوانى پيگير است‏
فولادوند: و چون انسان را نعمت بخشيم روى برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد
قمشه‌ای: و ما هر گاه به انسان (بی‌حوصله کم ظرف) نعمتی عطا کنیم رو بگرداند و (از شکر خدا) دوری جوید، و هر گاه شرّ و بلایی به او روی آورد آن گاه دایم زبان به دعا گشاید (و اظهار عجز نماید).
مکارم شیرازی: و هر گاه نعمتي به انسان دهيم روي مي‏گرداند، و با حال تكبر از حق دور مي‏شود، ولي هرگاه مختصر ناراحتي به او رسد تقاضاي فراوان و مستمر (براي برطرف شدن آن) دارد.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾
انصاریان: بگو: به من خبر دهید: اگر [قرآن] از سوی خدا باشد و سپس شما به آن کافر شوید، چه کسی گمراه تر از آن خواهد بود که در مخالفتی دور [از منطق و صواب] قرار دارد؟
خرمشاهی: بگو انديشه كنيد اگر [قرآن‏] از سوى خدا باشد، و سپس شما منكرش شويد، ديگر چه كسى از كسى كه چنين ناسازگارى عظيمى دارد، گمراه‏تر خواهد بود؟
فولادوند: بگو به من خبر دهيد اگر [قرآن] از نزد خدا [آمده] باشد و آن را انكار كرده باشيد چه كسى گمراه‏ تر از آن كس خواهد بود كه به مخالفتى دور و دراز [دچار] آمده باشد
قمشه‌ای: (کافران را) بگو: چه می‌پندارید اگر (قرآن) از جانب خدا باشد و شما به آن کافر شده باشید آیا گمراه‌تر از آن کس که (مانند شما) به کفر و شقاق دور (از راه سعادت) است در جهان کسی تواند بود؟
مکارم شیرازی: بگو: به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوي خداوند باشد و شما به آن كافر شويد چه كسي گمراه تر خواهد بود از كسي كه با آن مخالفت مي‏كند؟!
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۵۳﴾
انصاریان: به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت [با ظاهر کردن حقایق و دلایل] بر همه چیز گواه است [که تنها او آفریننده و بی نیاز است و غیر او مخلوق و از هر جهت نیازمند به اوست.]
خرمشاهی: زودا كه آيات خود را در بيرون و درونشان به ايشان بنمايانيم، تا آنكه بر آنان آشكار شود كه آن حق است، آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز گواه است‏
فولادوند: به زودى نشانه‏ هاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است
قمشه‌ای: ما آیات (قدرت و حکمت) خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملا هویدا و روشن می‌گردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا (و آیات حکمت و قیامت و رسالتش همه) بر حق است. آیا همین حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم پیدا و گواه است کفایت (از برهان) نمی‌کند؟
مکارم شیرازی: به زودي نشانه‏ هاي خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مي‏دهيم تا آشكار گردد كه او حق است، آيا كافي نيست كه او بر همه چيز شاهد و گواه است.
أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ ﴿۵۴﴾
انصاریان: آگاه باش! که آنان نسبت به دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] پروردگارشان در تردیدند. [و] آگاه باش! که یقیناً او به همه چیز [با قدرت و دانش بی نهایتش] احاطه دارد.
خرمشاهی: بدانيد كه ايشان از لقاى پروردگارشان در شك‏اند، بدانيد كه او بر هر چيز چيره است‏
فولادوند: آرى آنان در لقاى پروردگارشان ترديد دارند آگاه باش كه مسلما او به هر چيزى احاطه دارد
قمشه‌ای: الا (ای اهل ایمان) بدانید که کافران از لقای خدای خود در شک و انکارند و باز بدانید که خدا را بر همه موجودات عالم احاطه کامل است.
مکارم شیرازی: آگاه باشيد: آنها از لقاي پروردگارشان در شك و ترديدند، ولي خداوند به همه چيز احاطه دارد.