ParsQuran
سوره 40: غافر - جزء 24

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
انصاریان: حم
خرمشاهی: حم [حاميم‏]
فولادوند: حاء ميم
قمشه‌ای: حم (از اسرار خدا و رسول است).
مکارم شیرازی: حم.
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۲﴾
انصاریان: این کتاب نازل شده از سوی خدای توانای شکست ناپذیر وداناست؛
خرمشاهی: كتابى است فرو فرستاده از سوى خداوند پيروزمند دانا
فولادوند: فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند داناست
قمشه‌ای: نزول این کتاب آسمانی (قرآن) از جانب خدای مقتدر داناست.
مکارم شیرازی: اين كتابي است كه از سوي خداوند قادر و دانا نازل شده است.
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۳﴾
انصاریان: که آمرزنده گناه و پذیرنده توبه، سخت کیفر و صاحب نعمت فراوان است. هیچ معبودی جز او نیست. بازگشت فقط به سوی اوست.
خرمشاهی: آمرزنده گناه و توبه‏پذير سخت كيفر نعمت بخش، كه خدايى جز او نيست، و سير و سرانجام به سوى اوست‏
فولادوند: [كه] گناه‏ بخش و توبه‏ پذير [و] سخت‏ كيفر [و] فراخ‏نعمت است‏ خدايى جز او نيست بازگشت به سوى اوست
قمشه‌ای: خدایی که بخشنده گناه و پذیرنده توبه (بندگان با ایمان) و منتقم سخت (از مردم ظالم بی‌ایمان) و صاحب رحمت و نعمت است، جز او هیچ خدایی نیست، بازگشت همه به سوی اوست.
مکارم شیرازی: خداوندي كه آمرزنده گناه، و پذيرنده توبه و شديد العقاب، و صاحب نعمت فراوان است، هيچ معبودي جز او نيست، و بازگشت (همه شما) به سوي او است.
مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ﴿۴﴾
انصاریان: تنها کافران در آیات خدا مجادله و ستیزه می کنند [اینان را هیچ شأن و اعتباری نیست]؛ پس مبادا رفت و آمدشان در شهرها [به خاطر قدرت نمایی، تجارت و ثروتمند شدنشان] تو را بفریبد.
خرمشاهی: و جز كافران كسى در آيات الهى مجادله نكند، پس گشت و گذار آنان در شهرها تو را مفريبد
فولادوند: جز آنهايى كه كفر ورزيدند [كسى] در آيات خدا ستيزه نمى ‏كند پس رفت و آمدشان در شهرها تو را دستخوش فريب نگرداند
قمشه‌ای: و (بدان ای رسول که) در آیات خدا کسی به (انکار و) جدل جز مردم کافر برنخیزد پس تو از اینکه کافران بر شهر و دیارها مسلط و متصرّفند دل نبازی (که اگر به آنها مهلتی دادیم موقع انتقام خواهد رسید).
مکارم شیرازی: تنها كساني در آيات ما مجادله مي‏كنند كه (از روي عناد) كافر شده‏ اند، مبادا قدرت نمائي آنها تو را بفريبد!
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ﴿۵﴾
انصاریان: پیش از آنان قوم نوح و اقوامی که بعد از آنان بودند [پیامبرانشان را] تکذیب کردند، و هر امتی آهنگ پیامبر خود کردند تا او را دستگیر کنند [و از ابلاغ دین بازش دارند، یا از وطن بیرونش نمایند، یا او را بکشند] و با توسل به باطل برای نابود کردن حق و از میان بردن آن مجادله و ستیزه کردند، پس من هم آنان را [به عذاب] گرفتم، پس [بنگر که] عذاب من چگونه بود.
خرمشاهی: بدين‏سان پيش از آنان قوم نوح و پس از آنان گروههاى مشرك نيز تكذيب [پيامبران الهى را] پيشه كردند، و هر امتى قصد پيامبرشان را كردند كه او را فرو گيرند، و به دستاويز باطل مجادله كردند كه حق را با آن ابطال كنند، آنگاه ايشان را فرو گرفتم، پس بنگر كه عقوبت من چگونه بوده است‏
فولادوند: پيش از اينان قوم نوح و بعد از آنان دسته ‏هاى مخالف [ديگر] به تكذيب پرداختند و هر امتى آهنگ فرستاده خود را كردند تا او را بگيرند و به [وسيله] باطل جدال نمودند تا حقيقت را با آن پايمال كنند پس آنان را فرو گرفتم آيا چگونه بود كيفر من
قمشه‌ای: (اگر امت تو را تکذیب کردند غم مدار که) پیش از اینان هم قوم نوح و طوایف بعد از نوح نیز (پیغمبران را) تکذیب کردند و هر امتی همّت گماشت که پیغمبر خود را دستگیر (و هلاک) گرداند و جدل و گفتار باطل به کار گرفت تا برهان حق را پایمال سازد، من هم آنها را (به کیفر کفر) گرفتم و چگونه عقوبت سخت کردم!
مکارم شیرازی: پيش از آنها قوم نوح و اقوامي كه بعد از آنها آمدند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند، و هر امتي توطئه‏ اي چيد كه پيامبرش را بگيرد (و آزار دهد) و براي محو حق به مجادله باطل دست زدند، اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات كردم) ببين عذاب الهي چگونه بود؟!
وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ﴿۶﴾
انصاریان: این گونه فرمان پروردگارت بر کافران محقق و ثابت شد که آنان اهل آتش اند.
خرمشاهی: و بدين‏سان حكم پروردگارت بر كافران تحقق يافت كه ايشان دوزخى‏اند
فولادوند: و بدين سان فرمان پروردگارت در باره كسانى كه كفر ورزيده بودند به حقيقت پيوست كه ايشان همدمان آتش خواهند بود
قمشه‌ای: و همین گونه وعده خدای تو بر (عقاب و کیفر) کافران (امتت) محقق و حتم است که آنها همه اهل دوزخ هستند.
مکارم شیرازی: اينگونه فرمان پروردگارت در مورد كساني كه كافر شدند مسلم شده كه آنها همه اهل دوزخند.
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿۷﴾
انصاریان: فرشتگانی که عرش را حمل می کنند و آنان که پیرامون آن هستند، همراه سپاس و ستایش، پروردگارشان را تسبیح می گویند و به او ایمان دارند و برای اهل ایمان آمرزش می طلبند، [و می گویند:] پروردگارا! از روی رحمت و دانش همه چیز را فرا گرفته ای، پس آنان را که توبه کرده اند و راه تو را پیروی نموده اند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.
خرمشاهی: كسانى كه عرش [الهى‏] را حمل مى‏كنند، و اطرافيان آن سپاسگزارانه پروردگارشان را تسبيح مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان آمرزش مى‏خواهند [و مى‏گويند] پروردگارا رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است، پس كسانى را كه توبه كرده‏اند و راه تو را در پيش گرفته‏اند، بيامرز، و از عذاب دوزخ در امانشان بدار
فولادوند: كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آنند به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‏ گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده‏ اند طلب آمرزش مى كنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چيز احاطه دارد كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده‏ اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار
قمشه‌ای: فرشتگانی که عرش (با عظمت الهی) را بر دوش گرفته و آنان که پیرامون عرشند به تسبیح و ستایش حق مشغولند، هم خود به خدا ایمان دارند و هم برای اهل ایمان از خدا آمرزش و مغفرت می‌طلبند که ای پروردگاری که علم و رحمت بی‌منتهایت همه اهل عالم را فرا گرفته است، گناه آنان که توبه کردند و راه (رضای) تو را پیمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ دار.
مکارم شیرازی: فرشتگاني كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مي‏كنند) تسبيح و حمد خدا مي‏گويند و به او ايمان دارند و براي مؤ منان استغفار مي‏نمايند.
رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۸﴾
انصاریان: پروردگارا! و آنان را در بهشت های جاودانی که به آنان و به شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان وعده داده ای در آور؛ یقیناً تو توانای شکست ناپذیر و حکیمی؛
خرمشاهی: پروردگارا و ايشان را به بهشتهاى عدن وارد كن، كه آن را به آنان و هر كس از پدرانشان و همسرانشان و زاد و رودشان كه شايسته باشد، وعده داده‏اى، كه تو پيروزمند فرزانه‏اى‏
فولادوند: پروردگارا آنان را در باغهاى جاويد كه وعده‏ شان داده‏ اى با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده‏ اند داخل كن زيرا تو خود ارجمند و حكيمى
قمشه‌ای: پروردگارا، تو آنها را به بهشت عدنی که وعده‌شان فرمودی با پدران (و مادران) صالح و هم جفت و فرزندانشان و اصل گردان، که همانا تویی خدای با حکمت و اقتدار.
مکارم شیرازی: (عرضه مي‏دارند) پروردگارا! آنها را در باغهاي جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده‏ اي وارد كن، همچنين صالحان از پدران و همسران و فرزندان آنها را كه تو توانا و حكيمي.
وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۹﴾
انصاریان: و آنان را از عقوبت ها نگه دار، و هر که را در آن روز از عقوبت ها نگه داری بی تردید او را مورد رحمت قرار داده ای؛ و این همان کامیابی بزرگ است.
خرمشاهی: و ايشان را از عقوبتها[ى اخروى‏] در امان بدار و هر كس را كه در چنين روزى از عقوبتها در امان بدارى، به راستى كه بر او رحمت آورده‏اى، و اين همان رستگارى بزرگ است‏
فولادوند: و آنان را از بديها نگاه دار و هر كه را در آن روز از بديها حفظ كنى البته رحمتش كرده‏ اى و اين همان كاميابى بزرگ است
قمشه‌ای: و هم آن مؤمنان را از ارتکاب اعمال زشت نگاه دار، که هر که را تو از زشتکاری امروز محفوظ داری در حقّ او رحمت و عنایت بسیار فرموده‌ای و آن به حقیقت رستگاری بزرگ (از بلایا و فیروزی عظیم در آخرت) خواهد بود.
مکارم شیرازی: و آنها را از بديها نگاهدار، و هر كس را در آن روز از بديها نگاهداري مشمول رحمتت ساخته‏ اي و اين است رستگاري بزرگ.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ ﴿۱۰﴾
انصاریان: کافران را [پس از ورود به دوزخ] ندا می دهند: مسلماً دشمنی و خشم خدا نسبت به شما از دشمنی و خشم خودتان درباره خودتان بیشتر است؛ زیرا دعوت به ایمان می شدید پس کفر می ورزیدید.
خرمشاهی: به كافران ندا در دهند كه نفرت خداوند از شما، بزرگتر از نفرت شما از خويشتن است، بدانگاه كه به سوى ايمان دعوت مى‏شديد و انكار و كفر مى‏ورزيديد
فولادوند: كسانى كه كافر بوده‏ اند مورد ندا قرار مى‏ گيرند كه قطعا دشمنى خدا از دشمنى شما نسبت به همديگر سخت‏ تر است آنگاه كه به سوى ايمان فرا خوانده مى ‏شديد و انكار مى ‏ورزيديد
قمشه‌ای: آنان که کافر شدند (چون به دوزخ در افتند و از فرط خشم دشمن جان خود شوند) به آنها خطاب شود که خشم و قهر خدا بسیار از خشم شما بر خود سخت‌تر است چرا که شما را به ایمان دعوت می‌کردند و شما کافر می‌شدید.
مکارم شیرازی: كساني را كه كافر شدند روز قيامت صدا مي‏زنند كه عداوت و خشم پروردگار نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بيشتر است، چرا كه دعوت به سوي ايمان مي‏شديد ولي انكار مي‏كرديد.
قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۱۱﴾
انصاریان: می گویند: پروردگارا! دوبار ما را میراندی و دوبار زنده کردی، اکنون به گناهانمان معترفیم، پس آیا راهی برای بیرون آمدن [از دوزخ] هست؟
خرمشاهی: گويند پروردگارا ما را دوبار ميراندى و دوبار زنده كردى، ما به گناهانمان اعتراف كرده‏ايم، پس آيا براى بيرون رفتن [از اينجا] راهى هست؟
فولادوند: مى‏ گويند پروردگارا دو بار ما را به مرگ رسانيدى و دو بار ما را زنده گردانيدى به گناهانمان اعتراف كرديم پس آيا راه بيرون‏شدنى [از آتش] هست
قمشه‌ای: در آن حال کافران گویند: پروردگارا، تو ما را دو بار بمیراندی و باز زنده کردی (یک بار در دنیا میراندی و در قبور و عالم برزخ زنده کردی، دوم بار در قبور میراندی و به قیامت زنده کردی) تا ما به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا اینک ما را راهی هست که از این عذاب دوزخ بیرون آییم؟
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند: پروردگارا! ما را دو بار ميراندي و دو بار زنده كردي، اكنون به گناهان خود معترفيم، آيا راهي براي خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟!
ذَلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿۱۲﴾
انصاریان: این [سختیِ عذاب] به سبب این است که چون خدا به یگانگی [و بدون معبودانتان] خوانده می شد [یگانگی اش] را انکار می کردید، و اگر برای او شریک و همتایی قرار داده می شد، باور می کردید؛ پس [اکنون] داوری، ویژه خدای والامرتبه و بزرگ است.
خرمشاهی: اين از آن است كه چون خداوند به تنهايى خوانده مى‏شد، كفر مى‏ورزيديد و چون به او شرك‏ورزيده مى‏شد، ايمان مى‏آورديد، حال داورى با خداوند بلندمرتبه بزرگ است‏
فولادوند: اين [كيفر] از آن روى براى شماست كه چون خدا به تنهايى خوانده مى ‏شد كفر مى ‏ورزيديد و چون به او شرك آورده مى ‏شد آن را باور میکرديد پس [امروز] فرمان از آن خداى والاى بزرگ است
قمشه‌ای: (به آنها گویند) این عذاب برای آن است که شما چون خدا به یکتایی یاد می‌شد به او کافر می‌شدید و اگر بر او شریک می‌گرفتند ایمان می‌آوردید، پس اینک حکم (عفو و عقوبت شما) با خدای متعال بزرگوار است.
مکارم شیرازی: اين بخاطر آن است كه وقتي خداوند به يگانگي خوانده مي‏شد انكار مي‏كرديد، و اگر كساني براي او شريك قائل مي‏شدند ايمان مي‏آورديد، هم اكنون داوري مخصوص خداوند بلند مرتبه و بزرگ است (و شما را به حكمت خود كيفر مي‏دهد).
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ رِزْقًا وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾
انصاریان: اوست که نشانه های خود را به شما نشان می دهد، و از آسمان برای شما روزی نازل می کند؛ و فقط کسانی متذکّر می شوند که به سوی خدا باز می گردند.
خرمشاهی: اوست كه آياتش را به شما مى‏نماياند و براى شما از آسمان روزى‏اى فرو مى‏فرستد، و جز كسانى كه رو به توبه آورده باشند، كسى پند نمى‏گيرد
فولادوند: اوست آن كس كه نشانه‏ هاى خود را به شما مى ‏نماياند و براى شما از آسمان روزى مى‏ فرستد و جز آن كس كه توبه‏ كار است [كسى] پند نمى‏ گيرد
قمشه‌ای: اوست خدایی که به شما آیات (قدرت) خود را (در عالم آفاق و انفس) پدیدار می‌سازد و از آسمان (به وسیله برف و باران) بر شما روزی می‌فرستد، و متذکر این معنی نشوند مگر کسانی که دایم رو به درگاه خدا آرند.
مکارم شیرازی: او كسي است كه آيات خود را به شما نشان مي‏دهد، و از آسمان براي شما روزي با ارزشي مي‏فرستد، تنها كساني متذكر اين حقايق مي‏شوند كه به سوي خدا باز گردند.
فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: پس خدا را در حالی که ایمان و عبادت را [از هر گونه شرکی] برای او خالص می کنید، بپرستید گرچه کافران [از روش شما] ناخشنود باشند.
خرمشاهی: پس خداوند را -در حالى كه دين خود را براى او پاك و پيراسته مى‏داريدبخوانيد هر چند كه كافران ناخوش داشته باشند
فولادوند: پس خدا را پاكدلانه فرا خوانيد هر چند ناباوران را ناخوش افتد
قمشه‌ای: پس خدا را بخوانید در حالی که دین را برای او خالص کرده باشید هر چند کافران نخواهند.
مکارم شیرازی: (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براي او خالص كنيد، هر چند كافران ناخشنود باشند.
رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ﴿۱۵﴾
انصاریان: بالا برنده درجات و صاحب عرش است، روح را [که فرشته وحی است] به فرمانش به هر کس از بندگانش که بخواهد القا می کند تا مردم را از روز ملاقات [که روز رستاخیز است] بیم دهد.
خرمشاهی: او برافرازنده درجات [و] صاحب عرش است، و وحى را به فرمان خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد فرو مى‏فرستد، تا از روز همديدارى هشدار دهد
فولادوند: بالابرنده درجات خداوند عرش به هر كس از بندگانش كه خواهد آن روح [=فرشته] را به فرمان خويش مى‏ فرستد تا [مردم را] از روز ملاقات [با خدا] بترساند
قمشه‌ای: که او دارای شئون و مراتب رفیع و صاحب عرش (عظیم) است، روح (همان فرشته جان بخش) را از امر خود بر هر که از بندگانش بخواهد می‌فرستد تا خلق را از روز ملاقات (ثواب و عقاب) بترساند.
مکارم شیرازی: او درجات بندگان صالح را بالا مي‏برد، او صاحب عرش است، روح را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القاء مي‏كند، تا مردم را از روز ملاقات بيم دهد.
يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿۱۶﴾
انصاریان: روزی که همه آنان آشکار می شوند، [و] چیزی از آنان بر خدا پوشیده نمی ماند. [و ندا آید:] امروز فرمانروایی ویژه کیست؟ ویژه خدای یکتای قهّار است.
خرمشاهی: روزى كه ايشان [سراپا] آشكار باشند و از آنان چيزى بر خداوند پوشيده نباشد [ندا آيد] امروز فرمانروايى از آن كيست؟ [پاسخ آيد] از آن خداوند يگانه قهار است‏
فولادوند: آن روز كه آنان ظاهر گردند چيزى از آنها بر خدا پوشيده نمى‏ ماند امروز فرمانروايى از آن كيست از آن خداوند يكتاى قهار است
قمشه‌ای: آن روزی که همه خلق پدیدار شوند (و نیک و بدشان آشکار گردد) که هیچ کرده آنها بر خدا پنهان نباشد. در آن روز سلطنت عالم با کیست؟ با خدای یکتای بس قاهر منتقم است.
مکارم شیرازی: روز تلاقي روزي است كه همه آنها آشكار مي‏شوند و چيزي از آنها بر خدا مخفي نخواهد ماند، حكومت امروز براي كيست؟! براي خداوند يكتاي قهار است.
الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۱۷﴾
انصاریان: امروز هر کس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش می دهند. امروز هیچ ستمی وجود ندارد؛ یقیناً خدا در حسابرسی سریع است.
خرمشاهی: امروز هر كسى بر وفق كار و كردارش جزا يابد، امروز ستمى [بر كسى‏] نرود، بى‏گمان خداوند زود شمار است‏
فولادوند: امروز هر كسى به [موجب] آنچه انجام داده است كيفر مى‏ يابد امروز ستمى نيست آرى خدا زودشمار است
قمشه‌ای: آن روز هر نفسی به آنچه کرده جزا خواهد یافت، آن روز بر هیچ کس ستم نخواهد شد که خدا (ی عادل) حساب خلق به یک لحظه می‌کند.
مکارم شیرازی: امروز هر كس در برابر كاري كه انجام داده جزا داده مي‏شود، هيچ ظلمي امروز وجود ندارد، خداوند سريع الحساب است.
وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿۱۸﴾
انصاریان: و آنان را از روز نزدیک بیم ده، آن گاه که [از شدت ترس] جان ها به گلوگاه رسد، در حالی که همه وجودشان پر از غم و اندوه است. برای ستمکاران هیچ دوست مهربانی و شفیعی که شفاعتش پذیرفته شود، وجود ندارد!
خرمشاهی: و ايشان را از روز قيامت [/بس نزديك‏] بيم ده، آنگاه كه جانها به گلوگاهها رسد، و غصه خويش فرو برند، براى ستمكاران [مشرك‏] دوستى و شفيعى كه اجازه و اجابت يابد، نيست‏
فولادوند: و آنها را از آن روز قريب[الوقوع] بترسان آنگاه كه جانها به گلوگاه مى ‏رسد در حالى كه اندوه خود را فرو مى ‏خورند براى ستمگران نه يارى است و نه شفاعتگرى كه مورد اطاعت باشد
قمشه‌ای: و (ای رسول) امت را از روز نزدیک (قیامت) بترسان که (از هول و ترس) آن روز جانها به گلو می‌رسد و از بیم آن حزن و خشم خود فرو می‌برند و ستمکاران را هیچ یار گرم و دلسوز و یاوری که شفاعتش پذیرفته شود نخواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها را از روز نزديك بترسان، روزي كه از شدت وحشت دلها به گلوگاه مي‏رسد، و تمامي وجود آنها مملو از اندوه مي‏گردد، براي ستمكاران دوستي وجود ندارد و نه شفاعت كننده‏ اي كه شفاعتش ‍ پذيرفته شود.
يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴿۱۹﴾
انصاریان: [او] چشم هایی را که به خیانت [به نامحرمان] می نگرد و آنچه را سینه ها پنهان می دارند، می داند.
خرمشاهی: [خداوند] خيانت چشمها و آنچه دلها پنهان مى‏دارد، مى‏داند
فولادوند: [خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مى دارند مى‏ داند
قمشه‌ای: و خدا بر نگاه خیانت چشم خلق و اندیشه‌های نهانی دلها (ی مردم) آگاه است.
مکارم شیرازی: او چشمهائي را كه به خيانت گردش مي‏كند مي‏داند، و از آنچه در سينه‏ ها پنهان است با خبر است.
وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۲۰﴾
انصاریان: و خدا به حق داوری می کند، و معبودانی را که [مشرکان] به جای او می پرستند [چون از هر جهت ناتوانند] هیچ گونه داوری نمی کنند؛ یقیناً خدا شنوا و بیناست.
خرمشاهی: و خداوند به حق حكم مى‏راند و معبودانى كه به جاى او به پرستش گرفته مى‏شوند، حكمى نمى‏رانند، بى‏گمان خداوند شنواى بيناست‏
فولادوند: و خداست كه به حق داورى مى ‏كند و كسانى را كه در برابر او مى‏ خوانند [عاجزند و] به چيزى داورى نمى كنند در حقيقت ‏خداست كه خود شنواى بيناست
قمشه‌ای: و خدا به حق حکم می‌کند و غیر او آنچه را به خدایی می‌خوانند هیچ حکم (و اثری) در جهان نتوانند داشت، خداست که (دعای خلق را) شنوا و (به احوال بندگان) بیناست.
مکارم شیرازی: خداوند به حق داوري مي‏كند، و معبودهائي را كه غير از او مي‏خوانند هيچگونه داوري ندارند، خداوند شنوا و بينا است.
أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بود؟ آنان از ایشان نیرومندتر بودند، و در زمین آثاری پایدارتر [چون قلعه ها، خانه های استوار و کاخ های بسیار محکم] داشتند، پس خدا آنان را به کیفر گناهانشان [به عذاب] گرفت، و در برابر خدا مدافع و حمایت گری نداشتند.
خرمشاهی: آيا در زمين سير و سفر نكرده‏اند كه بنگرند سرانجام كسانى كه پيش از ايشان بودند چگونه بوده است آنان از ايشان در روى زمين پرتوان‏تر و پراثرتر بوده‏اند، كه خداوند آنان را به گناهانشان فروگرفت، و در برابر خداوند نگهدارنده‏اى نداشتند
فولادوند: آيا در زمين نگرديده‏ اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنها [زيسته]اند چگونه بوده است آنها از ايشان نيرومندتر [بوده] و آثار [پايدارترى] در روى زمين [از خود باقى گذاشتند] با اين همه خدا آنان را به كيفر گناهانشان گرفتار كرد و در برابر خدا حمايتگرى نداشتند
قمشه‌ای: آیا (مردم) در روی زمین سیر و سفر نکردند تا عاقبت کار پیشینیانشان را ببینند که آنها با آنکه بسیار از اینان قوی‌تر و آثار وجودیشان در روی زمین بیشتر بود سرانجام خدا به کیفر گناهانشان بگرفت (و همه را هلاک ساخت) و از (قهر و انتقام) خدا هیچ کس نگهدارشان نبود.
مکارم شیرازی: آيا آنها روي زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كساني كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ايجاد آثار مهمي در زمين از اينها برتر بودند، ولي خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعي نداشتند.
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۲﴾
انصاریان: این [کیفر دردناک] برای این بود که پیامبرانشان همواره دلایل روشن برای آنان می آوردند و آنان [از روی تکبّر و عناد] کفر می ورزیدند، پس خدا هم همه آنان را [به عذابی سخت] گرفت؛ زیرا او توانا و سخت کیفر است؛
خرمشاهی: اين از آن بود كه پيامبرانشان براى ايشان معجزات مى‏آوردند، ولى ايشان انكار كردند، آنگاه خداوند فروگرفتشان كه او تواناى سخت كيفر است‏
فولادوند: اين [كيفر] از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان مى ‏آوردند ولى [آنها] انكار میکردند پس خدا [گريبان] آنها را گرفت زيرا او نيرومند سخت‏ كيفر است
قمشه‌ای: این هلاکت پیشینیان بدین سبب بود که پیمبرانشان با آیات و ادلّه روشن به سوی آنها می‌آمدند و آنان (از جهل و عناد) کافر شدند، خدا هم آنان را (به عقوبت) گرفت، که خدا بسیار مقتدر و سخت کیفر است.
مکارم شیرازی: اين بخاطر آن بود كه فرستادگان آنان پيوسته با دلائل روشن به سراغشان مي‏آمدند ولي آنها همه را انكار مي‏كردند، لذا خداوند آنها را گرفت (و كيفر داد) كه او قوي و شديدالعقاب است.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۲۳﴾
انصاریان: و به راستی موسی را با معجزات خود و برهانی آشکار فرستادیم،
خرمشاهی: و به راستى موسى را همراه با آيات خويش و حجتى آشكار فرستاديم‏
فولادوند: و به يقين موسى را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم
قمشه‌ای: و همانا موسی را با آیات و معجزات و حجّت آشکار فرستادیم.
مکارم شیرازی: ما موسي را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم.
إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۲۴﴾
انصاریان: به سوی فرعون و هامان و قارون، ولی [آنان] گفتند: جادوگری بسیار دروغگوست!
خرمشاهی: به سوى فرعون و هامان و قارون، آنگاه گفتند او جادوگرى دروغ‏زن است‏
فولادوند: به سوى فرعون و هامان و قارون [اما آنان] گفتند افسونگرى شياد است
قمشه‌ای: به سوی فرعون و هامان و قارون، آنها گفتند: او ساحر بسیار دروغگویی است.
مکارم شیرازی: به سوي فرعون و هامان و قارون، ولي آنها گفتند او ساحر بسيار دروغگوي است.
فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿۲۵﴾
انصاریان: هنگامی که حق را از سوی ما برای آنان آورد، گفتند: پسران کسانی را که با موسی ایمان آورده اند، بکشید، و زنانشان را [برای بیگاری و خدمت] زنده بگذارید. ولی نیرنگ و نقشه کافران جز در بیراهه و گمراهی نیست.
خرمشاهی: و چون براى آنان حق را از سوى ما آورد گفتند پسران كسانى را كه همراه با او ايمان آورده‏اند، بكشيد و [دختران و] زنانشان را زنده بگذاريد، و نيرنگ كافران جز در تباهى نيست‏
فولادوند: پس وقتى حقيقت را از جانب ما براى آنان آورد گفتند پسران كسانى را كه با او ايمان آورده‏ اند بكشيد و زنانشان را زنده بگذاريد و[لى] نيرنگ كافران جز در گمراهى نيست
قمشه‌ای: و آن گاه که او از جانب ما به صدق و حقیقت به سوی آنان آمد (فرعون و قومش به مردم) گفتند: بروید پسران آنان که به موسی ایمان آوردند بکشید و زنانشان را زنده گذارید (تا ضعیف و نابود شوند. و ما بالعکس آنها را قوی کردیم) آری مکر و تدبیر کافران جز در ضلالت (و خسرانشان) به کار نیاید.
مکارم شیرازی: هنگامي كه حق از سوي ما براي آنها آمد گفتند: پسران كساني را كه با موسي ايمان آورده‏ اند به قتل برسانيد، و زنانشان را (براي اسارت و خدمت) زنده بگذاريد، اما نقشه كافران جزء در گمراهي نيست (و نقش ‍ بر آب مي‏شود).
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: فرعون گفت: مرا بگذارید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند، چون من می ترسم دین شما را تغییر دهد، یا در این سرزمین فساد و تباهی به بار آورد!
خرمشاهی: و فرعون گفت مرا بگذاريد تا موسى را بكشم و او پروردگارش را بخواند، چه مى‏ترسم دين شما را تغيير دهد، يا در اين سرزمين فتنه و فساد آشكار كند
فولادوند: و فرعون گفت مرا بگذاريد موسى را بكشم تا پروردگارش را بخواند من مى‏ ترسم آيين شما را تغيير دهد يا در اين سرزمين فساد كند
قمشه‌ای: و فرعون (به درباریانش) گفت: بگذارید تا من موسی را به قتل رسانم و او خدای خود را به یاری طلبد، می‌ترسم که آیین شما را تغییر دهد و در زمین فتنه و فسادی برانگیزد.
مکارم شیرازی: و فرعون گفت: بگذاريد من موسي را بكشم و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! من از اين مي‏ترسم كه آئين شما را دگرگون سازد و يا در اين زمين فساد بر پا كند!
وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و موسی گفت: من از هر متکبر سرکشی که به روز حساب ایمان ندارد به پروردگارم و پروردگار شما پناه می برم.
خرمشاهی: و موسى گفت من به پروردگار خود و پروردگار شما از [شر] هر متكبرى كه به روز حساب ايمان ندارد، پناه مى‏برم‏
فولادوند: و موسى گفت من از هر متكبرى كه به روز حساب عقيده ندارد به پروردگار خود و پروردگار شما پناه برده‏ ام
قمشه‌ای: و موسی گفت: من به خدای آفریننده من و شما (و همه عالم) از شرّ هر (کافر) متکبری که به روز حساب ایمان نمی‌آورد پناه می‌برم.
مکارم شیرازی: موسي گفت: من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مي‏برم و از هر متكبري كه به روز حساب ايمان نمي‏آورد.
وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ﴿۲۸﴾
انصاریان: و مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان می داشت، گفت: آیا مردی را می کشید که می گوید: پروردگار من خداست؟ و بی تردید از سوی پروردگارتان برای شما دلایل روشنی آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخی از عذاب هایی که به شما وعده می دهد به شما خواهد رسید؛ زیرا خدا کسی را که اسراف کار و بسیار دروغگوست، هدایت نمی کند.
خرمشاهی: و مردى مؤمن از آل فرعون -كه ايمانش را پنهان مى‏داشتگفت آيا مى‏خواهيد مردى را بكشيد به خاطر اينكه مى‏گويد پروردگار من خداوند است؟ و براى شما معجزاتى از سوى پروردگارتان آورده است، و اگر دروغگو باشد زيان دروغش بر اوست، و اگر راستگو باشد بخشى از آنچه به شما وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد، بى‏گمان خداوند كسى را كه گزافكار و دروغ‏زن است، هدايت نمى‏كند
فولادوند: و مردى مؤمن از خاندان فرعون كه ايمان خود را نهان مى‏ داشت گفت آيا مردى را مى ‏كشيد كه مى‏ گويد پروردگار من خداست و مسلما براى شما از جانب پروردگارتان دلايل آشكارى آورده و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مى‏ دهد به شما خواهد رسيد چرا كه خدا كسى را كه افراطكار دروغزن باشد هدايت نمى ‏كند
قمشه‌ای: و مرد با ایمانی از آل فرعون که ایمانش را پنهان می‌داشت (با فرعونیان) گفت: آیا مردی را به جرم اینکه می‌گوید: پروردگار من خداست می‌کشید، در صورتی که با معجزه و ادلّه روشن از جانب خدایتان برای (هدایت) شما آمده است؟! اگر او دروغگوست گناه دروغش بر خود اوست و لیکن اگر راستگو باشد از وعده‌های او بعضی به شما برسد (و همه هلاک خواهید شد) که خدا البته مردم مسرف (ستمکار) و دروغگو را هرگز هدایت نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: مرد مومني از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مي‏داشت گفت، آيا مي‏خواهيد كسي را به قتل برسانيد بخاطر اينكه مي‏گويد پروردگار من الله است در حالي كه دلائل روشني از سوي پروردگارتان آورده، اگر دروغگو باشد دروغش دامن خود او را خواهد گرفت، و اگر راستگو باشد (لااقل) بعضي از عذابهائي را كه وعده مي‏دهد به شما خواهد رسيد، خداوند كسي را كه اسرافكار و بسيار دروغگو است هدايت نمي‏كند.
يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ﴿۲۹﴾
انصاریان: ای قوم من! امروز فرمانروایی و حکومت برای شماست که در این سرزمین پیروز هستید، ولی اگر عذاب خدا به سوی ما آید، چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب] می بینم [و به آن یقین دارم و آن انکار موسی و کشتن او و تقویت حکومت من است] به شما ارائه نمی کنم، و شما را جز به راه راست هدایت نمی کنم.
خرمشاهی: اى قوم من، امروز فرمانروايى از آن شماست، و در اين سرزمين چيره‏ايد، ولى چه كسى ما را در برابر عذاب الهى -اگر بر سرمان بيايديارى خواهد داد؟ فرعون گفت به صلاح شما نمى‏دانم جز چيزى را كه خود صلاح بدانم، و شما را جز به راه رشد و راستى هدايت نمى‏كنم‏
فولادوند: اى قوم من امروز فرمانروايى از آن شماست [و] در اين سرزمين مسلطيد و[لى] چه كسى ما را از بلاى خدا اگر به ما برسد حمايت‏ خواهد كرد فرعون گفت‏جز آنچه مى ‏بينم به شما نمى ‏نمايم و شما را جز به راه راست راهبر نيستم
قمشه‌ای: ای قوم، امروز ملک و سلطنت و چیرگی بر زمین (مصر) با شماست، لیکن اگر قهر و انتقام خدا بر ما برسد کیست که ما را از آن نجات تواند داد؟ فرعون باز گفت: جز آن که رأی (به قتل موسی) دادم رأی دیگر نمی‌دهم (و جز این صلاح نمی‌دانم) و شما را جز به راه صواب دلالت نمی‌کنم.
مکارم شیرازی: اي قوم من! امروز حكومت از آن شماست، و در اين سرزمين پيروزيد، اگر عذاب الهي به سراغ ما آيد، چه كسي ما را ياري خواهد كرد؟! فرعون گفت: من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمي‏دهم، و شما را جز به طريق حق و پيروزي دعوت نمي‏كنم (دستور همان قتل موسي است).
وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿۳۰﴾
انصاریان: و آن مرد مؤمن گفت: ای قوم من! بی تردید من بر شما از روزی مانند روز [عذاب] گروه ها [یی که پیامبران را تکذیب کردند] می ترسم
خرمشاهی: و همان كسى كه [پنهانى‏] ايمان آورده بود، گفت اى قوم من، من بر شما از چيزى همانند روزگار [سخت‏] گروههاى مشرك بيمناكم‏
فولادوند: و كسى كه ايمان آورده بود گفت اى قوم من من از [روزى] مثل روز دسته ‏ها[ى مخالف خدا] بر شما مى‏ ترسم
قمشه‌ای: باز همان شخص با ایمان (به فرعونیان) گفت: ای قوم، من بر شما می‌ترسم از روزی مانند روز سخت احزاب (و امم پیشین).
مکارم شیرازی: آن مرد با ايمان گفت: اي قوم من، من بر شما از روزي همانند روز (عذاب) اقوام پيشين خائفم!
مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ ﴿۳۱﴾
انصاریان: چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنان بودند؛ و خدا ستمی بر بندگان نمی خواهد [این بندگانند که بر خود ستم روا می دارند.]
خرمشاهی: مانند حال و روز قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از ايشان بودند، و خداوند در حق بندگان ستمى نمى‏خواهد
فولادوند: [از سرنوشتى] نظير سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنها [آمدند] و [گرنه] خدا بر بندگان [خود] ستم نمى‏ خواهد
قمشه‌ای: مثل روزگار ناگوار قوم نوح و عاد و ثمود و امم بعد از اینان (که همه به کیفر کفر و عصیان هلاک شدند) و خدا هیچ اراده ظلم در حق بندگان نکند (و هلاک آنها به سوء اختیار خود است).
مکارم شیرازی: از عادتي همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و كساني كه بعد از آنها بودند (از شرك و كفر و طغيان) مي‏ترسم و خداوند ظلم و ستمي بر بندگانش نمي‏خواهد.
وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿۳۲﴾
انصاریان: و ای قوم من! بی تردید من از روزی که مردم یکدیگر را [برای نجات خود از عذاب] ندا می دهند بر شما می ترسم؛
خرمشاهی: و اى قوم من، من بر شما از روز فرياد خوانى بيمناكم‏
فولادوند: و اى قوم من من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را [به يارى هم] ندا درمى‏ دهند بيم دارم
قمشه‌ای: و ای قوم، من بر شما از (عذاب) روز قیامت که خلق (از سختی آن به فریاد آیند و) یکدیگر را بخوانند سخت می‌ترسم.
مکارم شیرازی: اي قوم! من بر شما از روزي كه مردم يكديگر را صدا مي‏زنند (و از هم ياري مي‏طلبند و صدايشان به جائي نمي‏رسد) بيمناكم!
يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾
انصاریان: روزی که [به علت شدت عذاب] پشت کنان از این سو به آن سو فرار می کنید [ولی از هر سو که می روید، برگردانده می شوید و] شما را [در برابر عذاب خدا] هیچ نگه دارنده ای نیست؛ و هر که را خدا [به سبب کبر و عنادش] گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود.
خرمشاهی: روزى كه پشت كنيد، براى شما در برابر خداوند پناهى نيست، و هر كس كه خداوند بيراهش گذارد، رهنمايى ندارد
فولادوند: روزى كه پشت‏ كنان [به عنف] بازمى‏ گرديد براى شما در برابر خدا هيچ حمايتگرى نيست و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست
قمشه‌ای: روزی که (از عذاب آن) به پشت بگریزید و هیچ از (قهر) خدا پناهی نیابید. و هر که را خدا در گمراهی واگذارد دیگر برای او راهنمایی نیست.
مکارم شیرازی: همان روز كه روي مي‏گردانيد و فرار مي‏كنيد، اما هيچ پناهگاهي در برابر خداوند براي شما وجود ندارد، و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش ‍ گمراه سازد، هدايت كننده‏ اي براي او نيست.
وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ ﴿۳۴﴾
انصاریان: بی تردید یوسف پیش از این دلایل روشنی برای شما آورد، ولی شما همواره نسبت به آنچه که آورده بود در تردید بودید، تا زمانی که از دنیا رفت، [پس از مرگ او] گفتید: خدا هرگز بعد از او پیامبری مبعوث نخواهد کرد، این گونه خدا هر اسراف کار تردید کننده ای را گمراه می کند.
خرمشاهی: و پيشتر يوسف [پيامبر] براى شما معجزاتى آورد و همچنان از آنچه برايتان آورده بود در شك بوديد، تا آنكه چون درگذشت، گفتيد خداوند هرگز پس از او پيامبرى برنخواهد انگيخت، بدين‏سان خداوند كسى را كه گزافكار شك‏گراست بيراه مى‏دارد
فولادوند: و به يقين يوسف پيش از اين دلايل آشكار براى شما آورد و از آنچه براى شما آورد همواره در ترديد بوديد تا وقتى كه از دنيا رفت گفتيد خدا بعد از او هرگز فرستاده‏ اى را برنخواهد انگيخت اين گونه خدا هر كه را افراطگر شكاك است بى راه مى‏ گذارد
قمشه‌ای: و از این پیش یوسف (کنعان) به سوی شما (مصریان) با معجزات و ادلّه روشن (به رسالت) آمد و دایم از آیاتی که برای شما آورد در شک و ریب بماندید تا آنکه یوسف از دنیا برفت، گفتید که دیگر خدا پس از یوسف هرگز رسولی نمی‌فرستد. بلی این چنین خدا مردم مسرف (ستمگری) را که (در آیات خدا و معجزات رسل) در شک و ریبند به گمراهی و خذلان خود وا می‌گذارد.
مکارم شیرازی: پيش از اين يوسف با دلائل روشن به سراغ شما آمد، ولي شما همچنان در آنچه او آورده بود ترديد داشتيد، تا زماني كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او رسولي مبعوث نخواهد كرد، اينگونه خداوند هر اسرافكار ترديد كننده‏ اي را گمراه مي‏سازد.
الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿۳۵﴾
انصاریان: کسانی که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برای آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه می کنند [این عمل زشتشان] نزد خدا و نزد اهل ایمان مایه دشمنی بزرگ است؛ این گونه خدا بر دل هر گردنکش زورگویی، مُهر [تیره بختی] می نهد
خرمشاهی: كسانى كه در آيات الهى بدون حجتى كه برايشان آمده باشد، مجادله مى‏كنند، نزد خداوند و نزد مؤمنان بس ناپسند است، بدين‏سان خداوند بر هر قلب متكبر زورگويى مهر مى‏نهد
فولادوند: كسانى كه در باره آيات خدا بدون حجتى كه براى آنان آمده باشد مجادله مى كنند [اين ستيزه] در نزد خدا و نزد كسانى كه ايمان آورده‏ اند [مايه] عداوت بزرگى است اين گونه خدا بر دل هر متكبر و زورگويى مهر مى ‏نهد
قمشه‌ای: آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان به جدال و انکار برمی‌خیزند این کار، سخت خدا (و رسول) و اهل ایمان را به خشم و غضب آرد. بلی این گونه خدا بر دل هر متکبر خود کامه‌ای مهر (شقاوت) می‌زند (که با سعادت خود دشمن می‌شود).
مکارم شیرازی: همانها كه در آيات الهي بيآنكه براي آنها آمده باشد به مجادله برمي خيزند، كاري كه خشم عظيمي نزد خداوند و نزد كساني كه ايمان آورده‏ اند بار مي‏آورد، اينگونه خداوند بر قلب هر متكبر جباري مهر مي‏نهد.
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و فرعون گفت: ای هامان! برای من بنایی بسیار بلند بساز شاید به وسایلی برسم،
خرمشاهی: و فرعون گفت اى هامان براى من برجى [بلند] برآور باشد كه به اين راهها برسم‏
فولادوند: و فرعون گفت اى هامان براى من كوشكى بلند بساز شايد من به آن راهها برسم
قمشه‌ای: و فرعون (به وزیرش) گفت: ای هامان، برای من کاخی بلند پایه (آسمان خراش) بنیاد کن تا شاید به درها راه یابم.
مکارم شیرازی: فرعون گفت: اي هامان! براي من بناي مرتفعي بساز شايد به وسائلي رسم.
أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ﴿۳۷﴾
انصاریان: وسایل [بالا رفتن به] آسمان ها تا از خدای موسی آگاه شوم [که کیست و کجاست؟!] هر چند موسی را [در گفته هایش درباره خدا] دروغگو می پندارم. و این گونه برای فرعون زشتی کردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نیرنگ و نقشه فرعون جز در زیانکاری و نابودی نبود.
خرمشاهی: راههاى آسمان، تا به خداى موسى پى ببرم، و من او را دروغگو مى‏دانم، و بدين‏سان در نظر فرعون بد كردارى‏اش آراسته شد، و از راه [صواب‏] باز داشته شد، و نيرنگ فرعون جز در تباهى نبود
فولادوند: راههاى [دستيابى به] آسمانها تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مى ‏پندارم و اين گونه براى فرعون زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست] بازماند و نيرنگ فرعون جز به تباهى نينجاميد
قمشه‌ای: به درهای آسمانها و بر خدای موسی آگاه شوم (و از صدق و کذب موسی تحقیقی کنم) و من هنوز موسی را دروغگوی می‌پندارم. و این چنین در نظر جاهلانه فرعون عمل زشتش زیبا نمود و راه حق (و خدا پرستی) بر او مسدود شد، و مکر و تدبیر فرعون جز بر زیان و هلاکش به کار نیامد.
مکارم شیرازی: وسائل ( صعود به) آسمانها، تا از خداي موسي آگاه شوم، هر چند گمان مي‏كنم او دروغگو باشد، اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش ‍ زينت داده شده بود، و او را از راه حق باز داشت، و توطئه فرعون (و فرعون صفتان) جز به نابودي نمي‏انجامد.
وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ ﴿۳۸﴾
انصاریان: و آن مرد مؤمن گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه راست هدایت کنم.
خرمشاهی: و كسى كه ايمان آورده بود، گفت اى قوم من، از من پيروى كنيد تا شما را به راه رشد و راستى هدايت كنم‏
فولادوند: و آن كس كه ايمان آورده بود گفت اى قوم من مرا پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم
قمشه‌ای: و باز همان شخص مؤمن گفت: ای قوم، مرا پیروی کنید تا شما را به راه حق و صواب دلالت کنم.
مکارم شیرازی: كسي كه (از قوم فرعون ايمان آورده بود گفت: اي قوم! از من پيروي كنيد تا شما را به راه صحيح هدايت كنم.
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ﴿۳۹﴾
انصاریان: ای قوم من! این زندگی دنیا فقط کالایی بی ارزش و زودگذر است، و بی تردید آخرت سرای همیشگی و پایدار است.
خرمشاهی: اى قوم من، همانا اين زندگانى دنيا، بهره‏اى [اندك‏] است، و آخرت سراى اقامت است‏
فولادوند: اى قوم من اين زندگى دنيا تنها كالايى [ناچيز] است و در حقيقت آن آخرت است كه سراى پايدار است
قمشه‌ای: ای قوم، این زندگانی (فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (و حیات جاودانی) است.
مکارم شیرازی: اي قوم من! اين زندگي دنيا متاع زودگذري است، و آخرت سراي هميشگي است.
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۴۰﴾
انصاریان: هر که بدی کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانی که کار شایسته انجام دهند در حالی که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بی حسابْ روزی یابند.
خرمشاهی: هر كس كار ناپسندى مرتكب شود، جز به مانند آن جزا نيابد، و هر كس كارى شايسته انجام دهد، اعم از مرد يا زن، و مؤمن باشد، اينانند كه وارد بهشت مى‏شوند، و در آنجا بى‏حساب روزى مى‏يابند
فولادوند: هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نمى‏ يابد و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مى ‏شوند و در آنجا بى‏حساب روزى مى‏ يابند
قمشه‌ای: (و بدانید که) هر کس کار بدی (در دنیا) کرده (آنجا) الاّ به مثل آن مجازات نشود، و هر که از مرد و زن عمل صالح به جا آورده در صورتی که با ایمان باشند آنان در بهشت جاودان داخل شوند و آنجا از رزق بی‌حساب (و نعمت بی‌شمار) برخوردار گردند.
مکارم شیرازی: هر كس عمل بدي انجام دهد جز به مانند آن كيفر داده نمي‏شود، ولي كسي كه عمل صالحي انجام دهد، خواه مرد يا زن، در حالي كه مؤ من باشد وارد بهشت مي‏شود و روزي بيحسابي به او داده خواهد شد.
وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ ﴿۴۱﴾
انصاریان: ای قوم من! چرا من شما را به سوی رهایی [از خسران دنیا و آخرت] می خوانم، و شما مرا به آتش می خوانید؟!
خرمشاهی: و اى قوم من، مرا چه مى‏شود كه شما را به رهايى مى‏خوانم، و حال آنكه شما مرا به آتش دوزخ دعوت مى‏كنيد
فولادوند: و اى قوم من چه شده است كه من شما را به نجات فرا مى‏ خوانم و [شما] مرا به آتش فرا مى‏ خوانيد
قمشه‌ای: و ای قوم، چرا من شما را به راه نجات (و طریق بهشت) دعوت می‌کنم و شما مرا به سوی آتش دوزخ می‌خوانید؟
مکارم شیرازی: اي قوم! چرا من شما را به سوي نجات دعوت مي‏كنم، اما شما مرا به سوي آتش مي‏خوانيد؟!
تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ ﴿۴۲﴾
انصاریان: مرا می خوانید که به خدای یگانه کافر شوم و بر پایه جهالت و نادانی، و بدون دانش و معرفت که روشنگر حقایق است چیزی را شریک او قرار دهم! و من شما را به توانای شکست ناپذیر و بسیار آمرزنده می خوانم.
خرمشاهی: مرا به اين دعوت مى‏كنيد كه به خداوند كفر بورزم، و چيزى را كه به آن علم ندارم، شريك او بگيرم، و حال آنكه من شما را به سوى [خداوند] پيروزمند آمرزگار مى‏خوانم‏
فولادوند: مرا فرا مى‏ خوانيد تا به خدا كافر شوم و چيزى را كه بدان علمى ندارم با او شريك گردانم و من شما را به سوى آن ارجمند آمرزنده دعوت مى ‏كنم
قمشه‌ای: شما مرا دعوت می‌کنید که به خدا کافر شوم و از بی‌دانشی بتی را که در جهان هیچ مؤثر نمی‌دانم شریک خدا قرار دهم، و من شما را به سوی خدای مقتدر بسیار با بخشش و آمرزش می‌خوانم.
مکارم شیرازی: مرا دعوت مي‏كنيد كه به خداي يگانه كافر شوم، و شريكهائي كه به آن علم ندارم براي او قرار دهم، در حالي كه من شما را به سوي خداوند عزيز غفار دعوت مي‏كنم.
لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ﴿۴۳﴾
انصاریان: ثابت و یقینی است اینکه آنچه مرا به سویش می خوانید برای او در دنیا و آخرت حقّ ادعا [ی الوهیت و ربوبیت] نیست، و اینکه بازگشت ما به سوی خداست، و اینکه اسراف کاران اهل آتش اند.
خرمشاهی: حقا كه آنچه مرا به آن مى‏خوانيد، در دنيا و آخرت صاحب دعوتى نيست، و سرانجام بازگشتمان به سوى خداوند است و گزافكاران دوزخى‏اند
فولادوند: آنچه مرا به سوى آن دعوت مى ‏كنيد به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخور] خواندن نيست و در حقيقت برگشت ما به سوى خداست و افراطگران همدمان آتشند
قمشه‌ای: بی‌شک آنچه شما مرا به سوی او می‌خوانید (از بتها و فراعنه و معبودان باطل) آن هیچ دعوتی (و اثر سودمندی) در دنیا و آخرت ندارد و محققا (بدانید که در قیامت) بازگشت ما به سوی خداست و البته مسرفان (ستمکاران فاسق در آنجا) همه اهل آتش دوزخند.
مکارم شیرازی: قطعا آنچه مرا به سوي آن مي‏خوانيد نه دعوت (و حاكميتي) در دنيا دارند و نه در آخرت، و تنها بازگشت ما در قيامت به سوي خدا است، و مسرفان اهل دوزخند.
فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۴۴﴾
انصاریان: پس به زودی [درستیِ] آنچه را [که امروز درباره عذاب اسراف کاران] می گویم [و شما باور نمی کنید] متوجّه خواهید شد، و من کارم را به خدا وامی گذارم؛ زیرا خدا به بندگان بیناست.
خرمشاهی: و زود باشد كه آنچه [اينك‏] به شما مى‏گويم به ياد آوريد، و كارم را به خداوند واگذار مى‏كنم، چرا كه خداوند به احوال بندگانش بيناست‏
فولادوند: پس به زودى آنچه را به شما مى‏ گويم به ياد خواهيد آورد و كارم را به خدا مى‏ سپارم خداست كه به [حال] بندگان [خود] بيناست
قمشه‌ای: پس به زودی گفتارم را (هنگام پاداش عمل) متذکر می‌شوید و من کار خود به خدا وامی‌گذارم، که او کاملا بر احوال بندگان بیناست.
مکارم شیرازی: و به زودي آنچه را مي‏گويم به خاطر خواهيد آورد، من كار خود را به خداوند يكتا واگذار مي‏كنم كه او نسبت به بندگانش بيناست.
فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿۴۵﴾
انصاریان: پس خدا او را از آسیب های آنچه بر ضد او نیرنگ می زدند، نگه داشت و عذاب سختی فرعونیان را احاطه کرد.
خرمشاهی: و خداوند او را از عواقب سوء نيرنگى كه مى‏ورزيدند، در امان داشت، و عذاب سهمگين آل فرعون را فرو گرفت‏
فولادوند: پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نيرنگ میکردند حمايت فرمود و فرعونيان را عذاب سخت فرو گرفت
قمشه‌ای: (قوم به جای آنکه پند مؤمن آل فرعون را بشنوند قصد آزارش کردند) پس خدا از شر و مکر فرعونیان او را محفوظ داشت و عذاب سخت آل فرعون را فرا گرفت (و همه به دریای هلاک غرق شدند).
مکارم شیرازی: خداوند او را از نقشه‏ هاي سوء آنها نگهداشت، و عذابهاي شديد بر آل فرعون نازل گرديد.
النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿۴۶﴾
انصاریان: [عذابشان] آتش است که صبح و شام بر آن عرضه می شوند، و روزی که قیامت برپا شود [ندا رسد:] فرعونیان را در سخت ترین عذاب در آورید.
خرمشاهی: [يعنى‏] آتش دوزخ كه بامدادان و شامگاهان ايشان را بر آن عرضه دارند و روزى كه قيامت بر پا شود [گويند] آل فرعون را به [جايگاه‏] سهمگين‏ترين عذاب وارد كنيد
فولادوند: [اينك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مى ‏شوند و روزى كه رستاخيز بر پا شود [فرياد مى ‏رسد كه] فرعونيان را در سخت‏ ترين [انواع] عذاب درآوريد
قمشه‌ای: (اینک که در عالم برزخند) آنها صبح و شام بر آتش دوزخ عرضه می‌شوند، و چون روز قیامت بر پا شود (خطاب آید که) فرعونیان را به سخت‌ترین عذاب (جهنم) وارد کنید.
مکارم شیرازی: عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مي‏شوند، و روزي كه قيامت بر پا مي‏شود دستور مي‏دهد آل فرعون را در سخت ترين عذابها وارد كنيد.
وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِنَ النَّارِ ﴿۴۷﴾
انصاریان: و [یاد کن] هنگامی را که در آتش با یکدیگر نزاع و کشمکش می کنند، پس ضعیفان به مستکبران می گویند: ما [در دنیا] پیرو شما بودیم، آیا می توانید بخشی از این آتش را از ما دفع کنید؟
خرمشاهی: و آنگاه كه در آتش [دوزخ‏] با يكديگر بگو مگو مى‏كنند، ناتوانان به مستكبران مى‏گويند ما پيرو شما بوديم، پس آيا شما باز دارنده بخشى از آتش [دوزخ‏] از ما هستيد؟
فولادوند: و آنگاه كه در آتش شروع به آوردن حجت مى كنند زيردستان به كسانى كه گردنكش بودند مى‏ گويند ما پيرو شما بوديم پس آيا مى‏ توانيد پاره‏ اى از اين آتش را از ما دفع كنيد
قمشه‌ای: و (یاد آر) وقتی که در آتش دوزخ با هم به احتجاج و مجادله برآیند، ضعیفان ملّت به پیشوایان گردنکش خود می‌گویند: ما (در دنیا) پیروی شما کردیم (که گمراه شدیم) آیا می‌توانید امروز شما هم به عوض آن از آتش عذاب ما بکاهید؟
مکارم شیرازی: به خاطر بياور هنگامي را كه در آتش دوزخ با هم محاجه مي‏كنند، ضعفا به مستكبران مي‏گويند: ما پيرو شما بوديم آيا (امروز) سهمي از آتش را بجاي ما پذيرا مي‏شويد؟!
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ﴿۴۸﴾
انصاریان: مستکبران می گویند: هم اکنون همه ما در آتش هستیم، بی تردید خدا [به عدالت و انصاف] میان بندگان داوری کرده است.
خرمشاهی: مستكبران گويند همه ما در آن هستيم، به راستى كه خداوند در ميان بندگان داورى كرده است‏
فولادوند: كسانى كه گردنكشى میکردند مى‏ گويند [اكنون] همه ما در آن هستيم خداست كه ميان بندگان [خود] داورى كرده است
قمشه‌ای: پیشوایان متکبر پاسخ دهند که ما و شما همه باید در آتش دوزخ (یکسان معذّب) باشیم، که خدا میان بندگان البته (به عدل) حکم فرموده است.
مکارم شیرازی: مستكبران مي‏گويند: ما همگي در آن هستيم، خداوند در ميان بندگانش (به عدالت) حكم كرده است.
وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ ﴿۴۹﴾
انصاریان: و آنان که در آتش اند، به نگهبانان دوزخ می گویند: از پروردگارتان بخواهید که یک روز بخشی از عذاب را از ما سبک کند.
خرمشاهی: و دوزخيان به نگهبانان گويند از پروردگارتان بخواهيد كه روزى از [روزهاى‏] عذاب ما را كاهش دهد
فولادوند: و كسانى كه در آتشند به نگهبانان جهنم مى‏ گويند پروردگارتان را بخوانيد تا يك روز از اين عذاب را به ما تخفيف دهد
قمشه‌ای: و اهل دوزخ به خازنان جهنم گویند: از خدای خود بخواهید که روزی عذاب ما را تخفیف دهد.
مکارم شیرازی: و آنها كه در آتشند به خازنان جهنم مي‏گويند: از پروردگارتان بخواهيد يك روز عذاب را از ما بردارد.
قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿۵۰﴾
انصاریان: [نگهبانان] می گویند: آیا پیامبرانتان دلایل روشن برای شما نیاوردند؟ می گویند: چرا آوردند. می گویند: پس [هر اندازه که می خواهید خدا را] بخوانید، ولی دعای کافران جز در بیراهه و گمراهی نیست.
خرمشاهی: گويند آيا چنين نبود كه پيامبرانتان معجزاتى برايتان آوردند؟ گفتند چرا [نگهبانان‏] گويند پس دعا كنيد، و دعاى كافران جز در تباهى نيست‏
فولادوند: مى‏ گويند مگر پيامبرانتان دلايل روشن به سوى شما نياوردند مى‏ گويند چرا مى‏ گويند پس بخوانيد و[لى] دعاى كافران جز در بيراهه نيست
قمشه‌ای: آنها پاسخ دهند که آیا پیغمبران شما با معجزات و ادلّه روشن برای (هدایت) شما نیامدند؟ دوزخیان گویند: آری آمدند (ما پیروی آنان نکردیم و بدین روز سیاه افتادیم). پس خازنان جهنّم گویند: اینک هر چه می‌خواهید دعا (و ناله) کنید، که دعای کافران جز در ضلالت (و زیان) نخواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند: آيا پيامبران شما با دلائل روشن به سراغتان نيامدند؟ مي‏گويند: آري آنها مي‏گويند: پس هر چه مي‏خواهيد دعا كنيد، ولي دعاي كافران (به جائي نمي‏رسد و) جز در ضلالت نيست.
إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ﴿۵۱﴾
انصاریان: بی تردید ما پیامبران خود و مؤمنان را در زندگی دنیا و روزی که گواهان [برای گواهی دادن] به پا ایستند، یاری می کنیم.
خرمشاهی: ما پيامبرانمان و مؤمنان را در زندگانى دنيا و روزى كه شاهدان به شهادت برخيزند، يارى مى‏كنيم‏
فولادوند: در حقيقت ما فرستادگان خود و كسانى را كه گرويده‏ اند در زندگى دنيا و روزى كه گواهان برپاى مى‏ ايستند قطعا يارى مى ‏كنيم
قمشه‌ای: ما (که خدای تواناییم) البته رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا ظفر و نصرت می‌دهیم و هم روز قیامت که گواهان (اعمال نیک و بد) به شهادت برخیزند (مؤمنان را به مقامات بهشتی پاداش می‌دهیم).
مکارم شیرازی: ما به طور مسلم رسولان خود، و كساني را كه ايمان آورده‏ اند، در زندگي دنيا و روزي كه گواهان به پا مي‏خيزند، ياري مي‏دهيم.
يَوْمَ لَا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۵۲﴾
انصاریان: همان روزی که عذرخواهی ستمکاران سودشان ندهد و برای آنان لعنت خدا و سرای سخت و بدی است.
خرمشاهی: روزى كه براى ستمكاران [مشرك‏] عذرخواهيشان سود ندهد، و لعنت و بد فرجامى نصيب آنان باشد
فولادوند: [همان] روزى كه ستمگران را پوزش‏طلبي‏شان سود نمى‏ دهد و براى آنان لعنت است و برايشان بدفرجامى آن سراى است
قمشه‌ای: در آن روز ستمکاران را (پشیمانی و) عذرخواهی سود ندهد و بر آنها خشم و لعن و منزلگاه بد (جهنّم) مهیّاست.
مکارم شیرازی: روزي كه عذر خواهي ظالمان سودي نمي‏بخشد، و لعنت خدا از آن آنها و خانه (و جايگاه) بد نيز براي آنها است.
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ ﴿۵۳﴾
انصاریان: محققاً ما به موسی هدایت عطا کردیم و کتاب [تورات] را به بنی اسرائیل به میراث دادیم؛
خرمشاهی: و به راستى به موسى رهنمود بخشيديم و به بنى‏اسرائيل كتاب آسمانى به ميراث داديم‏
فولادوند: و قطعا موسى را هدايت داديم و به فرزندان اسرائيل تورات را به ميراث نهاديم
قمشه‌ای: و همانا ما به موسی مقام هدایت عطا کردیم و بنی اسرائیل (قوم او) را وارث کتاب (بزرگ تورات) گردانیدیم.
مکارم شیرازی: ما به موسي هدايت بخشيديم و بني اسرائيل را وارثان كتاب (تورات) قرار داديم.
هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۵۴﴾
انصاریان: کتابی که [سراسر] برای خردمندان مایه هدایت و تذکر است.
خرمشاهی: كه رهنمود و پندآموز خردمندان است‏
فولادوند: [كه] رهنمود و يادكردى براى خردمندان است
قمشه‌ای: تا آن قوم هدایت یابند و خردمندان پند گیرند.
مکارم شیرازی: كتابي كه مايه هدايت و تذكر براي صاحبان عقل بود.
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿۵۵﴾
انصاریان: پس [چنان که موسی بر آزار بنی اسرائیل شکیبایی ورزید، تو هم بر آزار دشمنان] شکیبا باش، بی تردید وعده خدا حق است، و از میان رفتن [توطئه ها و موانعی که به وسیله دشمنان در راه پیشرفت دعوتت به اسلام برای تو ایجاد شده]، از خدا بخواه، و پروردگارت را شب و صبح همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.
خرمشاهی: پس شكيبايى پيشه كن، كه وعده الهى حق است و براى گناهت آمرزش بخواه و شامگاهان و بامدادان سپاسگزارانه پروردگارت را تسبيح گوى‏
فولادوند: پس صبر كن كه وعده خدا حق است و براى گناهت آمرزش بخواه و به سپاس پروردگارت شامگاهان و بامدادان ستايشگر باش
قمشه‌ای: پس (ای رسول ما، بر آزار امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است و بر گناه خود از خدا آمرزش طلب کن (یعنی بر گناه امت نادان از درگاه خدا آمرزش خواه) و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود پرداز.
مکارم شیرازی: صبر و شكيبائي پيشه كن كه وعده خدا حق است و براي گناهت استغفار نما و تسبيح و حمد پروردگارت را هر صبح و شام بجا آور.
إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۵۶﴾
انصاریان: بی تردید آنان که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برای آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه می کنند و در سینه هایشان جز کبر و بزرگ نمایی نیست به آن [بزرگی و عزت و سلطنتی که در آرزویش هستند] نمی رسند؛ پس به خدا پناه ببر؛ زیرا او شنوا و بیناست.
خرمشاهی: كسانى كه بدون حجتى كه بر ايشان آمده باشد، در آيات الهى مجادله مى‏كنند، در دلهايشان جز خود بزرگ‏بينى نيست، كه به آن نايل نشوند، پس بر خداوند پناه ببر، كه او شنواى بيناست‏
فولادوند: در حقيقت آنان كه در باره نشانه‏ هاى خدا بى‏آنكه حجتى برايشان آمده باشد به مجادله برمى ‏خيزند در دلهايشان جز بزرگنمايى نيست [و] آنان به آن [بزرگى كه آرزويش را دارند] نخواهند رسيد پس به خدا پناه جوى زيرا او خود شنواى بيناست
قمشه‌ای: آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان که آنان را آمده باشد راه انکار و جدل پیمایند جز تکبر و نخوت (و قصد ریاست) چیزی در دل ندارند که به آرزوی دل هم آخر نخواهند رسید، پس تو (از شر و فتنه آنها) پناه به درگاه خدا بر، که خدا شنوا و بیناست.
مکارم شیرازی: كساني كه در آيات خداوند بدون دليلي كه از سوي خدا براي آنها آمده باشد ستيزه جوئي مي‏كنند در دلهايشان فقط تكبر (و غرور) است، و هرگز به منظور خود نخواهد رسيد، بنابراين به خداوند پناه بر كه او شنوا و بينا است.
لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۵۷﴾
انصاریان: همانا آفرینش آسمان ها و زمین از آفرینش انسان مهم تر است، ولی بیشتر مردم [به حقایق] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: بى‏گمان آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها بزرگتر است، ولى بيشترينه مردم نمى‏دانند
فولادوند: قطعا آفرينش آسمانها و زمين بزرگتر [و شكوهمندتر] از آفرينش مردم است ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند
قمشه‌ای: البته خلقت آسمانها و زمین بسیار بزرگتر و مهمتر از خلقت بشر است و لیکن اکثر مردم این معنا را درک نمی‌کنند.
مکارم شیرازی: آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها مهمتر است ولي اكثر مردم نمي‏دانند.
وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۸﴾
انصاریان: و بینا و نابینا، یکسان نیستند و [نیز] آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند با [مردم] بدکار برابر نمی باشند. اندکی متذکّر [این حقایق] می شوید.
خرمشاهی: و نابينا و بينا برابر نيستند، همچنين كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند و بدكرداران هم [برابر نيستند]، چه اندك پند مى‏گيريد
فولادوند: و نابينا و بينا يكسان نيستند و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [نيز] با [مردم] بدكار [يكسان] نيستند چه اندك پند مى ‏پذيريد
قمشه‌ای: و هرگز (جاهل) نابینا و شخص (عالم) بینا یکسان نیستند و هم آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند (نزد خدا) با (کافران) بدکردار مساوی (در درجات آخرت) نیستند، لیکن بسیار کم این حقیقت را متذکر می‌شوید.
مکارم شیرازی: هرگز نابينا و بينا مساوي نيستند، همچنين كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده‏ اند با بدكاران يكسان نخواهند بود، اما كمتر متذكر مي‏شويد.
إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۵۹﴾
انصاریان: یقیناً قیامت آمدنی است، هیچ تردیدی در آن نیست، ولی بیشتر مردم [به سبب تکبّر و غرور] ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: بى‏گمان قيامت آمدنى است و شكى در آن نيست، ولى بيشترينه مردم باور نمى‏دارند
فولادوند: در حقيقت رستاخيز قطعا آمدنى است در آن ترديدى نيست ولى بيشتر مردم ايمان نمى ‏آورند
قمشه‌ای: البته ساعت قیامت بی‌هیچ شک می‌آید و لیکن بیشتر مردم (تا ساعت مرگ به آن) ایمان نمی‌آورند.
مکارم شیرازی: روز قيامت به طور مسلم خواهد آمد، شكي در آن نيست، ولي اكثر مردم ايمان نمي‏آورند.
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ﴿۶۰﴾
انصاریان: و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، آنان که از عبادت من تکبّر ورزند، به زودی خوار و رسوا به دوزخ درآیند.
خرمشاهی: و پروردگارت گويد مرا به دعا بخوانيد تا برايتان اجابت كنم، بى‏گمان كسانى كه از عبادت من استكبار مى‏ورزند، زودا كه به خوارى و زارى وارد دوزخ شوند
فولادوند: و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مى ‏ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى ‏آيند
قمشه‌ای: و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند.
مکارم شیرازی: پروردگار شما گفته است مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را اجابت كنم، كساني كه از عبادت من تكبر مي‏ورزند به زودي با ذلت وارد دوزخ مي‏شوند.
اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۶۱﴾
انصاریان: خداست که شب را برای شما پدید آورد تا در آن بیارامید، و روز را روشن و بینش بخش قرار داد [تا در آن به کارهای لازم بپردازید]؛ بی تردید خدا نسبت به مردم دارای فضل و احسان است، ولی بیشتر مردم سپاس گزاری نمی کنند.
خرمشاهی: خداوند كسى است كه شب را براى شما آفريد تا در آن آرام گيريد و روز را چشم‏اندازى روشن ساخت، بى‏گمان خداوند بر مردمان بخشش و بخشايش دارد، ولى بيشترينه مردم سپاس نمى‏گزارند
فولادوند: خدا [همان] كسى است كه شب را براى شما پديد آورد تا در آن آرام گيريد و روز را روشنى‏ بخش [قرار داد] آرى خدا بر مردم بسيار صاحب‏تفضل است ولى بيشتر مردم سپاس نمى دارند
قمشه‌ای: خداست آن که شب تار را برای آسایش و استراحت شما قرار داده و روز را (برای کسب و کار شما به چراغ خورشید) روشن گردانید، که خدا را در حق مردمان فضل و احسان است و لیکن اکثر مردم شکر (نعمتش) به جا نمی‌آرند.
مکارم شیرازی: خداوند كسي است كه شب را براي شما آفريد تا در آن بياسائيد، و روز را روشني بخش قرار داد، خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و كرم است هر چند اكثر مردم شكرگزاري نمي‏كنند.
ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۶۲﴾
انصاریان: این است خدا پروردگار شما که آفریننده هر چیزی است، هیچ معبودی جز او نیست، پس چگونه [از حق] منصرفتان می کنند؟
خرمشاهی: چنين است خداوند، پروردگارتان، كه آفريننده همه چيز است، خدايى جز او نيست، پس چگونه به بيراهه مى‏رويد؟
فولادوند: اين است‏ خدا پروردگار شما [كه] آفريننده هر چيزى است‏ خدايى جز او نيست پس چگونه [از او] بازگردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: همان خدا پروردگار شما آفریننده همه موجودات عالم است، جز او هیچ خدایی نیست، پس (ای بندگان) از درگاه یگانه معبود حق به کجا بازگردانیده (و فریفته معبودان باطل) می‌شوید؟
مکارم شیرازی: اين است خداوند پروردگار شما كه آفريننده همه چيز است، هيچ معبودي جز او نيست، با اينحال چگونه از راه حق منحرف مي‏شويد؟!
كَذَلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ ﴿۶۳﴾
انصاریان: این گونه [که شما منحرف می شوید] آنان که همواره آیات خدا را انکار می کردند، منحرف می شوند.
خرمشاهی: بدين‏سان كسانى كه به آيات الهى انكار ورزيدند، به بيراهه افتادند
فولادوند: كسانى كه نشانه‏ هاى خدا را انكار میکردند اين گونه [از خدا] رويگردان مى ‏شوند
قمشه‌ای: آنان که آیات (و رسل) الهی را انکار کردند هم این گونه (از بندگی حق) باز گردانیده (و مغرور معبودان باطل) می‌شوند.
مکارم شیرازی: اينچنين كساني كه آيات خدا را انكار مي‏كردند منحرف مي‏شوند.
اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۴﴾
انصاریان: خداست که زمین را برای شما جایگاه امن و آسایش آفرید، و آسمان را بنایی [محکم و استوار] ساخت، و شما را صورتگری کرد و صورت هایتان را نیکو گردانید، و از چیزهای پاکیزه [ای که با طبیعت شما هماهنگ است] به شما روزی داد. این است خدا پروردگار شما، پربرکت است خدا پروردگار جهانیان.
خرمشاهی: خداوند كسى است كه زمين را آرامشگاه و آسمان را سرپناه شما قرار داد، و شما را نقشبندى كرد و شكلهاى شما را نيكو پرداخت و شما را از پاكيزه‏ها روزى داد، چنين است خداوند، پروردگارتان، بزرگا خداوندى كه پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: خدا [همان] كسى است كه زمين را براى شما قرارگاه ساخت و آسمان را بنايى [گردانيد] و شما را صورتگرى كرد و صورتهاى شما را نيكو نمود و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى داد اين است‏ خدا پروردگار شما بلندمرتبه و بزرگ است‏ خدا پروردگار جهانيان
قمشه‌ای: خداست آن که زمین را آرامگاه شما قرار داد و آسمان را (کاخی رفیع) برافراشت و شما را به نیکوترین صورتها بیافرید و از غذاهای لذیذ خوش به شما روزی داد، این خدا پروردگار شماست، زهی برتر و بزرگوار است خدای یکتا پروردگار عالمیان.
مکارم شیرازی: خداوند كسي است كه زمين را براي شما جايگاه امن و مطمئن قرار داد، و آسمان را همچون سقفي (بالاي سرتان) و شما را صورتگري كرد و صورتتان را نيكو آفريد، و از طيبات به شما روزي داد، اين است خداوند پروردگار شما، جاويد و پر بركت است خداوندي كه پروردگار عالميان است.
هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۵﴾
انصاریان: اوست زنده [بی زوال]، هیچ معبودی جز او نیست، پس او را در حالی که ایمان و عبادت را برای او [از هر گونه شرکی] خالص می کنید، بپرستید. همه ستایش ها ویژه خدا پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: اوست زنده كه خدايى جز او نيست، پس او را -در حالى كه دين خود را براى او پيراسته مى‏داريد بخوانيد، سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: اوست [همان] زنده‏ اى كه خدايى جز او نيست پس او را در حالى كه دين [خود] را براى وى بى‏آلايش گردانيده‏ ايد بخوانيد سپاس[ها همه] ويژه خدا پروردگار جهانيان است
قمشه‌ای: او خدای زنده ابد است، جز او هیچ خدایی نیست، پس تنها او را بخوانید و به اخلاص در دین بنده او باشید، که ستایش و سپاس مخصوص خدای یکتا آفریدگار عالمیان است.
مکارم شیرازی: زنده واقعي او است، معبودي جز او وجود ندارد، پس او را بخوانيد و دين خود را براي او خالص كنيد، ستايش مخصوص ‍ خداوندي است كه پروردگار جهانيان است.
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۶﴾
انصاریان: بگو: من نهی شده ام از اینکه معبودانی که شما به جای خدا می پرستید، بپرستم؛ زیرا از جانب پروردگارم برای من دلایل روشن [بر حقّانیّت توحید] آمده است و مأمورم که فقط تسلیم [فرمان ها و احکام] پروردگار جهانیان باشم.
خرمشاهی: بگو من بازداشته شده‏ام از اينكه كسانى را كه شما به جاى خداوند مى‏پرستيد، بپرستم، آن هم هنگامى كه روشنگريهايى براى من از جانب پروردگارم آمده است، و دستور يافته‏ام كه در برابر پروردگار جهانيان، تسليم پيشه كنم‏
فولادوند: بگو من نهى شده‏ ام از اينكه جز خدا كسانى را كه [شما] مى‏ خوانيد پرستش كنم [آن هم] هنگامى كه از جانب پروردگارم مرا دلايل روشن رسيده باشد و مامورم كه فرمانبر پروردگار جهانيان باشم
قمشه‌ای: (ای رسول ما، بت پرستان را) بگو که مرا از پرستش معبودان باطلی که شما به جای خدا می‌پرستید البته منع کرده‌اند چرا که بر من از خدای خود (به وحی) آیات و ادلّه روشنی آمده است و من مأمورم که تنها تسلیم امر خدای عالمیان باشم.
مکارم شیرازی: بگو: من نهي شده‏ ام از اينكه معبودهائي را كه شما غير از خدا مي‏خوانيد بپرستم، و ماءمورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾
انصاریان: اوست که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلی [از رحم مادران] بیرون می فرستد، تا به کمال نیرومندی و قوت خود برسید، آن گاه پیر و سالخورده شوید، و برخی از شما پیش از رسیدن به این مراحل قبض روح می شوید، و [برخی زنده می مانید] تا به آن مدتی که معین و مقرّر است برسید، و برای اینکه شما [درباره حق] تعقّل کنید.
خرمشاهی: او كسى است كه شما را [ابتدا] از خاك، سپس از نطفه، سپس از خون بسته آفريد، سپس شما را به هيئت نوزادى [از رحمها] بيرون آورد، تا به كمال رشدتان برسيد، سپس تا پير شويد، و بعضى از شما پيشاپيش جانش گرفته مى‏شود، و تا به سرآمدى معين برسيد، و باشد كه تعقل كنيد
فولادوند: او همان كسى است كه شما را از خاكى آفريد سپس از نطفه‏ اى آنگاه از علقه‏ اى و بعد شما را [به صورت] كودكى برمى ‏آورد تا به كمال قوت خود برسيد و تا سالمند شويد و از ميان شما كسى است كه مرگ پيش‏رس مى‏ يابد و تا [بالاخره] به مدتى كه مقرر است برسيد و اميد كه در انديشه فرو رويد
قمشه‌ای: اوست خدایی که شما را از خاک (ناچیز) بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آن گاه از خون بسته علقه، پس شما را (از رحم مادر) طفلی بیرون آورد تا آنکه به سنّ رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سنّ پیری وفات کنند و تا همه به اجلی معین برسید و (این چنین کردیم تا) مگر (قدرت خدا را) تعقّل کنید.
مکارم شیرازی: او كسي است كه شما را از خاك آفريد سپس از نطفه، بعد از علقه (خون منعقد) سپس شما را به صورت طفلي بيرون مي‏فرستد، بعد به مرحله كمال قوت مي‏رسيد، بعد از آن پير مي‏شويد، و (در اين ميان) گروهي از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مي‏ميرند، و هدف اين است به سرآمد عمر خود برسيد و شايد تعقل كنيد.
هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۶۸﴾
انصاریان: اوست که زنده می کند و می میراند، و چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش. پس بی درنگ موجود می شود.
خرمشاهی: او كسى است كه زنده مى‏دارد و مى‏ميراند و چون امرى را اراده كند، فقط به آن مى‏گويد موجود شو، و بى‏درنگ موجود مى‏شود
فولادوند: او همان كسى است كه زنده مى ‏كند و مى‏ ميراند و چون به كارى حكم كند همين قدر به آن مى‏ گويد باش بى ‏درنگ موجود مى ‏شود
قمشه‌ای: اوست خدایی که (خلائق را) زنده می‌کند و می‌میراند و چون به خلقت چیزی حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بی‌درنگ موجود می‌شود.
مکارم شیرازی: او كسي است كه زنده مي‏كند و مي‏ميراند، و هنگامي كه چيزي را اراده كند تنها به آن مي‏گويد: موجود باش! او نيز بلافاصله موجود مي‏شود.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ ﴿۶۹﴾
انصاریان: آیا کسانی را که در آیات خدا مجادله و ستیزه می کنند، ننگریستی که چگونه [از حق به باطل] برگردانده می شوند؟
خرمشاهی: آيا كسانى را كه در آيات الهى مجادله مى‏كنند، نديده‏اى كه چگونه بيراهه مى‏روند
فولادوند: آيا كسانى را كه در [ابطال] آيات خدا مجادله مى كنند نديده‏ اى [كه] تا كجا [از حقيقت] انحراف حاصل كرده‏ اند
قمشه‌ای: آیا کسانی را که در آیات ما راه جدال و انکار پیمودند ندیدی که چگونه (از حق) بازگردانیده شوند؟
مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه مجادله در آيات ما مي‏كنند چگونه از راه حق منحرف مي‏شوند؟
الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۷۰﴾
انصاریان: همانان که قرآن و دینی را که پیامبران خود را به آن فرستادیم، انکار کردند، پس به زودی [نتیجه انکار خود را] خواهند دانست؛
خرمشاهی: كسانى كه كتاب آسمانى و آنچه پيامبرانمان را براى آن فرستاده‏ايم، تكذيب مى‏كنند، زودا كه [نتيجه و حقيقت را] بدانند
فولادوند: كسانى كه كتاب [خدا] و آنچه را كه فرستادگان خود را بدان گسيل داشته‏ ايم تكذيب كرده‏ اند به زودى خواهند دانست
قمشه‌ای: آنان که کتاب ما را و احکامی که رسولان خود را بر ابلاغ آن فرستادیم تکذیب کردند به زودی (کیفر کردارشان را) خواهند دانست.
مکارم شیرازی: كساني كه كتاب (آسماني) و آنچه را بر فرستادگان خود نازل كرديم تكذيب كردند، اما به زودي (نتيجه كار خود را) مي‏فهمند.
إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ ﴿۷۱﴾
انصاریان: زمانی که غل ها و زنجیرها [ی آتشین] در گردن هایشان باشد در حالی که به وسیله آنها کشیده شوند،
خرمشاهی: آنگاه كه غلها در گردنهايشان است، و به زنجيرها در آب گرم كشيده مى‏شوند
فولادوند: هنگامى كه غلها در گردنهايشان [افتاده] و [با] زنجيرها كشانيده مى ‏شوند
قمشه‌ای: آن گاه که گردنهاشان با غل و زنجیرها (ی آتشین) بسته شود و کشیده شوند.
مکارم شیرازی: در آن هنگام كه غلها و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مي‏كشند.
فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ﴿۷۲﴾
انصاریان: در میان آب جوشان، سپس آنان را در آتش افروخته دوزخ می سوزانند.
خرمشاهی: سپس در آتش [دوزخ‏] سوخته مى‏شوند
فولادوند: در ميان جوشاب [و] آنگاه در آتش برافروخته مى ‏شوند
قمشه‌ای: در حمیم دوزخ (و آب گرم و عفن جهنم)، سپس در آتش سوخته و افروخته شوند.
مکارم شیرازی: و در آب جوشان وارد مي‏كنند، سپس در آتش دوزخ افروخته مي‏شوند!
ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۷۳﴾
انصاریان: آن گاه به آنان گویند: معبودانی که [در الوهیت و ربوبیت] شریکان خدا می گرفتید کجایند؟
خرمشاهی: سپس به آنان گويند آنچه در برابر خداوند شريك مى‏آورديد، كجاست؟
فولادوند: آنگاه به آنان گفته مى ‏شود آنچه را در برابر خدا [با او] شريك مى‏ ساختيد كجايند
قمشه‌ای: آن گاه به آنها گویند: کجا رفتند معبودان باطلی که شریک خدا می‌شمردید،
مکارم شیرازی: سپس به آنها گفته مي‏شود: كجا هستند آنچه را شريك خدا قرار مي‏داديد؟
مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُو مِنْ قَبْلُ شَيْئًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾
انصاریان: [همان معبودانی که] به جای خدا [می پرستیدید]، می گویند: از نظر ما گم و ناپدید شدند، بلکه ما پیش از این چیزی را نمی پرستیدیم. این گونه خدا کافران را گمراه می کند.
خرمشاهی: گويند از ديد ما گم شدند، بلكه پيشتر هم چيزى را به پرستش نمى‏خوانديم، بدين‏سان خداوند كافران را بيراه گذارد
فولادوند: مى‏ گويند گمشان كرديم بلكه پيشتر [هم] ما چيزى را نمى‏ خوانديم اين گونه خدا كافران را بى‏ راه مى‏ گذارد
قمشه‌ای: و از خدا روی می‌گردانیدید؟ آن مشرکان جواب گویند: آن بتها همه از نظر ما محو و نابود شدند، بلکه ما از این پیش چیزی را به خدایی نمی‌خواندیم. خدا این گونه مردم کافر (مشرک) را گمراه می‌گرداند (یعنی از رحمت خود محروم می‌کند).
مکارم شیرازی: همان معبودهائي را كه جز خدا پرستش مي‏كرديد؟ آنها مي‏گويند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند، بلكه ما اصلا قبل از اين چيزي پرستش ‍ نمي‏كرديم! اينگونه خداوند كافران را گمراه مي‏سازد!
ذَلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ ﴿۷۵﴾
انصاریان: این [عذاب ها] برای آن است که به ناحق در زمین شادی و سرمستی می کردید و به سبب آن است که مغرورانه به پایکوبی و خوشحالی می پرداختید.
خرمشاهی: اين از آن است كه در روى زمين به ناحق شادى مى‏كرديد و از آن است كه فخر مى‏فروختيد
فولادوند: اين [عقوبت] به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادى و سرمستى میکرديد و بدان سبب است كه [سخت به خود] مى ‏نازيديد
قمشه‌ای: این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید.
مکارم شیرازی: اين به خاطر آن است كه به ناحق در زمين شادي مي‏كرديد و از روي غرور و مستي به خوشحالي مي‏پرداختيد.
ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۷۶﴾
انصاریان: از درهای دوزخ وارد شوید که در آن جاو دانه اید؛ پس چه بد است اقامت گاه متکبران.
خرمشاهی: از دروازه‏هاى جهنم وارد شويد، كه جاودانه در آنيد، و جايگاه متكبران چه بد است‏
فولادوند: از درهاى دوزخ درآييد در آن جاودان [بمانيد] چه بد است جاى سركشان
قمشه‌ای: اینک (به کیفر کفرتان) به درهای دوزخ درآیید که آنجا جاودان معذّب خواهید بود، که متکبران را (که سر از فرمان حق کشیدند در آخرت) بسیار منزلگاه بدی است.
مکارم شیرازی: از درهاي جهنم وارد شويد، و جاودانه در آن بمانيد، و چه بد جايگاهي است جايگاه متكبران؟!
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ ﴿۷۷﴾
انصاریان: نهایتاً [بر آزار اینان] شکیبا باش، بی تردید وعده خدا حق است. پس اگر بخشی از عذاب هایی را که به آنان وعده می دهیم به تو نشان دهیم، یا تو را پیش از آن از دنیا ببریم [تفاوتی ندارد، در هر صورت] به سوی ما بازگردانده می شوند [و کیفرشان را خواهند دید.]
خرمشاهی: پس شكيبايى پيشه كن، كه وعده الهى حق است، اگر بخشى از آنچه به ايشان وعده داده‏ايم به تو بنمايانيم، يا جان تو را [پيش از آن‏] بگيريم، در هر صورت به سوى ما بازگردانده مى‏شوند
فولادوند: پس صبر كن كه وعده خدا راست است پس چه پاره‏ اى از آنچه را كه به آنان وعده داده‏ ايم به تو بنمايانيم چه تو را از دنيا ببريم [در هر صورت آنان] به سوى ما بازگردانيده مى ‏شوند
قمشه‌ای: پس (ای رسول، چند روزی بر آزار کافران امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است، که اگر آنها را در حیات تو و مقابل چشم تو به بعضی از وعده‌های خود که به آنها می‌دادیم (به شمشیر تو) عقوبت کنیم یا چنانچه تو را قبض روح کنیم باز رجوع آنها به سوی ماست (و در قیامت به کیفر اعمالشان می‌رسانیم).
مکارم شیرازی: صبر كن كه وعده خدا حق است، هر گاه قسمتي از مجازاتهائي را كه به آنها وعده داده‏ ايم در حال حياتت به تو ارائه دهيم، يا تو را (پيش از آن) از دنيا ببريم (مهم نيست) چرا كه بازگشت آنها به سوي ماست.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ ﴿۷۸﴾
انصاریان: قطعاً پیش از تو پیامبرانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو حکایت کرده ایم، و سرگذشت برخی را بیان نکرده ایم. هیچ پیامبری را نسزد که جز به اذن خدا معجزه ای بیاورد؛ بنابراین هنگامی که فرمان خدا [به عذاب دشمنان لجوج] برسد، بر پایه حقّ و درستی داوری خواهد شد و آنجاست که اهل باطل زیان خواهند کرد.
خرمشاهی: و به راستى پيش از تو پيامبرانى فرستاديم كه از بعضى از آنان با تو سخن گفته‏ايم، و از بعضى از آنان با تو سخن نگفته‏ايم، و هيچ پيامبرى را نرسد كه جز به اذن الهى معجزه‏اى بياورد، پس چون امر الهى فرارسد، به حق انجام گيرد و باطل‏انديشان در اينجا زيانكار شوند
فولادوند: و مسلما پيش از تو فرستادگانى را روانه كرديم برخى از آنان را [ماجرايشان را] بر تو حكايت كرده‏ ايم و برخى از ايشان را بر تو حكايت نكرده‏ ايم و هيچ فرستاده‏ اى را نرسد كه بى‏ اجازه خدا نشانه‏ اى بياورد پس چون فرمان خدا برسد به حق داورى مى ‏شود و آنجاست كه باطل‏كاران زيان مى كنند
قمشه‌ای: و همانا ما رسولان بسیاری پیش از تو فرستادیم که احوال بعضی را بر تو حکایت کردیم و برخی را نکردیم و هیچ رسولی جز به امر خدا نشاید معجز و آیتی (برای امت) بیاورد، و چون فرمان خدا (بر غلبه حقّ و محو باطل) فرا رسد آن روز (بر همه) به حق حکم کنند و آنجا کافران مبطل زیانکار شوند.
مکارم شیرازی: ما پيش از تو رسولاني فرستاديم، گروهي از آنان سرگذشتشان را براي تو بازگو كرده‏ ايم، و گروهي را براي تو بازگو نكرده‏ ايم، هيچ پيامبري حق نداشت معجزهاي جز به فرمان خدا بياورد، و هنگامي كه فرمان خداوند (براي مجازات آنها) صادر شود در ميان آنها به حق داوري خواهد شد، و در آن هنگام اهل باطل زيان خواهند كرد.
اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۷۹﴾
انصاریان: خداست که چهارپایان را برای شما پدید آورد تا بر بعضی از آنها سوار شوید، و از [گوشت] بعضی از آنها بخورید؛
خرمشاهی: خداوند است كه براى شما چارپايانى آفريده است كه بر برخى از آنها سوار شويد و از برخى از آنها بخوريد
فولادوند: خدا [همان] كسى است كه چهارپايان را براى شما پديد آورد تا از برخى از آنها سوارى گيريد و از برخى از آنها بخوريد
قمشه‌ای: خداست آن که برای شما آدمیان چهار پایان را آفرید تا بر بعضی سوار شوید و از برخی تغذیه کنید.
مکارم شیرازی: خداوند كسي است كه چهار پايان را براي شما آفريد تا بعضي را سوار شويد، و از بعضي تغذيه كنيد.
وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿۸۰﴾
انصاریان: و برای شما در آنها سودهایی است، [آری آنها را آفرید] تا با [سوار شدن بر آنها و حمل بار و بنه خود] به مقصدی که در دل های شماست برسید، و بر آنها و بر کشتی ها حمل می شوید.
خرمشاهی: و براى شما در آنها سودهايى هست و نيز براى آنكه سوار بر آنها به مقصدى كه در دل داريد برسيد، و بر آنها و بر كشتيها [به هر جا كه خواهيد] منتقل مى‏شويد
فولادوند: و در آنها براى شما سودهاست تا با [سوار شدن بر] آنها به مقصودى كه در دلهايتان است برسيد و بر آنها و بر كشتى حمل مى ‏شويد
قمشه‌ای: و نیز نفع بسیار دیگر از آنها ببرید و (از سواری و باربری و شیار زمین) حوائج و اغراضی که در دل دارید با آنها (در سفر و حضر) انجام دهید و بر آنها (در خاک) و بر کشتی‌ها (در آب) سوار می‌شوید.
مکارم شیرازی: و براي شما در آنها منافع قابل ملاحظه‏ اي (غير از اينها) است، منظور اين است، كه به وسيله آنها به مقصدي كه در دل داريد برسيد، و بر آنها و بر كشتيها سوار مي‏شويد.
وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ ﴿۸۱﴾
انصاریان: و همواره نشانه های [ربوبیت و قدرت] خود را به شما نشان می دهد، پس کدام یک از نشانه های خدا را انکار می کنید؟!
خرمشاهی: و به شما آيات خويش را مى‏نماياند، پس كدام يك از آيات الهى را انكار مى‏كنيد؟
فولادوند: و نشانه‏ هاى [قدرت] خويش را به شما مى ‏نماياند پس كدام يك از آيات خدا را انكار مى ‏كنيد
قمشه‌ای: و خدا آیات (قدرت و رحمت) خود را به شما ارائه دهد، پس کدام یک از آیات الهی را انکار توانید کرد؟
مکارم شیرازی: او آياتش را همواره به شما نشان مي‏دهد، كداميك از آيات او را انكار مي‏كنيد؟!
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۸۲﴾
انصاریان: آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند [و سرکشی و تکبّر می کردند] چگونه بود؟ همانان که نفراتشان از اینان بیشتر و از ایشان نیرومندتر بودند، و در زمین آثاری پایدارتر [چون قلعه ها و خانه های استوار و کاخ های بسیار محکم] داشتند، ولی نفرات و قدرت و آثاری که همواره به دست می آوردند [چیزی از عذاب خدا را] از آنان دفع نکرد.
خرمشاهی: آيا در زمين سير و سفر نكرده‏اند كه بنگرند سرانجام كسانى كه پيش از آنان بوده‏اند چگونه بوده است آنان از ايشان پرشمارتر و پرتوان‏تر و پراثرتر بوده‏اند، اما آنچه به دست آوردند به كارشان نيامد
فولادوند: آيا در زمين نگشته‏ اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بوده است [آنها به مراتب از حيث تعداد] بيشتر از آنان و [از حيث] نيرو و آثار در روى زمين استوارتر بودند و[لى] آنچه به دست مى ‏آوردند به حالشان سودى نبخشيد
قمشه‌ای: آیا این مردم در زمین به سیر و سفر نرفتند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که از اینها بسیار بیشتر و قوی‌تر و مؤثرتر در زمین بودند مشاهده کنند؟ (که چگونه همه هلاک شدند) و آنچه اندوختند آنها را (از مرگ و هلاکت) حفظ و حمایت نکرد.
مکارم شیرازی: آيا آنها روي زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كساني كه پيش از آنها بودند چه شد؟ همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و قوت و آثارشان در زمين فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست مي‏آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهي) بينياز سازد.
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۸۳﴾
انصاریان: هنگامی که پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، به اندک دانشی که نزد خود داشتند خوشحال بودند [و غیر آن را چیزی به حساب نمی آوردند] ولی عذابی که همواره آن را به مسخره می گرفتند، آنان را احاطه کرد.
خرمشاهی: آنگاه كه پيامبرانشان براى آنان پديده‏هاى روشنگر آوردند، از آن مقدار علمى كه داشتند، شادمانى كردند و [تبعات‏] آنچه ريشخندش مى‏كردند آنان را فرو گرفت‏
فولادوند: و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند به آن چيز [مختصرى] از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند و [سرانجام] آنچه به ريشخند مى‏ گرفتند آنان را فروگرفت
قمشه‌ای: پس آن گاه که رسولانشان با معجزات و ادلّه روشن به سوی آنها آمدند آن مردم (نادان) به دانش و عقاید باطل خود شاد و مغرور شدند و وعده عذابی که مسخره می‌کردند همه را فرا گرفت.
مکارم شیرازی: هنگامي كه رسولان آنها با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند به معلوماتي كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مي‏شمردند) ولي آنچه را (عذاب) به سخريه مي‏گرفتند بر آنها فرود آمد!
فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ ﴿۸۴﴾
انصاریان: پس هنگامی که عذاب سخت ما را دیدند، گفتند: بی تردید به خدا ایمان آوردیم و به معبودانی که با او شریک قرار می دادیم، کافریم.
خرمشاهی: و چون عذاب ما را ديدند گفتند تنها به خداوند ايمان آورديم و به آنچه شرك آورده بوديم، اينك كافريم‏
فولادوند: پس چون سختى [عذاب] ما را ديدند گفتند فقط به خدا ايمان آورديم و بدانچه با او شريك مى‏ گردانيديم كافريم
قمشه‌ای: و چون شدت قهر و عذاب ما را به چشم دیدند در آن حال (از کفر و شرک پشیمان شده و) گفتند: ما به خدای یکتا ایمان آوردیم و به همه بتهایی که شریک خدا می‌گرفتیم کافر شدیم.
مکارم شیرازی: هنگامي كه شدت عذاب ما را ديدند گفتند: هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آوريم و به معبودهائي كه شريك او مي‏شمرديم كافر شديم.
فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ ﴿۸۵﴾
انصاریان: ولی زمانی که عذاب سخت ما را دیدند، ایمانشان سودی به آنان نداد. سنت خداست که از دیرباز نسبت به بندگانش جاری شده است [که ایمانشان را پس از دیدن عذاب نمی پذیرد] و آنجاست که کافران زیانکار شدند.
خرمشاهی: ولى هنگامى كه عذاب ما را ديدند، ديگر ايمانشان برايشان سودى نداشت، اين سنت الهى است كه در ميان بندگانش جارى بوده است، و در اينجا كافران زيانكار شدند
فولادوند: و[لى] هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند ديگر ايمانشان براى آنها سودى نداد سنت ‏خداست كه از [ديرباز] در باره بندگانش چنين جارى شده و آنجاست كه ناباوران زيان كرده‏ اند
قمشه‌ای: اما ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب ما بر آنها هیچ سودی نبخشید. سنّت خدا (و حکمت الهی از ازل) چنین در میان بندگان حکمفرما بوده (که رسول و کتاب به امر و نهی و وعده ثواب و عقاب و نجات مؤمنان و هلاک کافران بفرستد تا خلق به اطاعت و عصیان امتحان شوند) و آنجا کافران زیانکار شدند.
مکارم شیرازی: اما هنگامي كه عذاب ما را مشاهده كردند ايمان آنها به حالشان سودي نداشت، اين سنت الهي در مورد بندگان پيشين او است، و كافران در آن هنگام زيانكار شدند.