مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا
﴿۷۹﴾
انصاریان: [ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست. و [ای پیامبر! از نیکی هایی که از سوی ماست اینکه] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبریِ تو] کافی است.
خرمشاهی: هر خيرى كه به تو برسد از سوى خداوند است و هر شرى كه به تو برسد از خود توست، و تو را به پيامبرى براى مردمان فرستادهايم و خداوند گواهى را كافى است فولادوند: هر چه از خوبيها به تو مى رسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى رسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است قمشهای: هر چه از انواع نیکویی به تو رسد از جانب خداست و هر بدی رسد از خودِ توست، و ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم، و تنها گواهی خدا کافی است. مکارم شیرازی: آنچه از نيكيها به تو ميرسد از ناحيه خدا است و آنچه از بدي به تو ميرسد از ناحيه خود تو است و ما تو را بعنوان رسول براي مردم فرستاديم و گواهي خدا در اين باره كافي است.
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا
﴿۸۰﴾
انصاریان: هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده و هر که روی برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان که به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان کنی] نفرستادیم.
خرمشاهی: هركس از پيامبر اطاعت كند در حقيقت از خداوند اطاعت كرده است، و هركس سر پيچد [بدان] كه تو را نگهبان ايشان نفرستادهايم فولادوند: هر كس از پيامبر فرمان ب رد در حقيقت خدا را فرمان برده و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده ايم قمشهای: هر که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده، و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خداست و) ما تو را به نگهبانی آنها نفرستادهایم. مکارم شیرازی: كسي كه از پيامبر اطاعت كند اطاعت خدا كرده و كسي كه سرباز زند تو در برابر او مسئول نيستي.
وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا
﴿۸۱﴾
انصاریان: و [آنان در محضر تو] می گویند: ما مطیع و فرمانبرداریم، ولی هنگامی که از نزد تو بیرون می روند، گروهی از آنان در شب نشینی های مخفیانه خود بر خلاف آنچه تو می گویی، [و غیر آنچه در حضورت می گفتند] تدبیر می کنند. خدا آنچه را که در شب نشینی های مخفیانه تدبیر می کنند [در پرونده اعمالشان] می نویسد. بنابراین از آنان روی برتاب، و بر خدا توکل کن؛ و کارساز بودنِ خدا [نسبت به امور بندگان] کافی است.
خرمشاهی: مىگويند سمعا و طاعة، ولى چون از نزد تو بيرون مىروند، گروهى از آنان شبانه چيزى جز آنچه تو گفتهاى مىسگالند و خداوند سگالش شبانهشان را مىنويسد، پس از آنان روى بگردان و بر خداوند توكل كن و خداوند كارسازى را كافى است فولادوند: و مى گويند فرمانبرداريم ولى چون از نزد تو بيرون مى روند جمعى از آنان شبانه جز آنچه تو مى گويى تدبير مى كنند و خدا آنچه را كه شبانه در سر مى پرورند مى نگارد پس از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن و خدا بس كارساز است قمشهای: و (منافقان، روز) نزد تو به زبان اظهار فرمانبرداری کنند و چون از حضور تو دور شوند شبانه گروهی خلاف گفته تو را در دل گیرند، و خدا اندیشه شبانه آنها را خواهد نوشت. پس (ای پیغمبر) از آنها روی بگردان و به خدا اعتماد کن، که تنها خدا تو را نگهبان کافی است. مکارم شیرازی: آنها در حضور تو ميگويند فرمانبرداريم اما هنگامي كه از نزد تو بيرون ميروند جمعي از آنها جلسات سري شبانه بر ضد گفته هاي تو تشكيل ميدهند، خداوند آنچه را در اين جلسات ميگويند مينويسد، اعتنائي به آنها مكن (و از نقشه هاي آنها وحشت نداشته باش) و توكل بر خدا كن و كافي است كه او يار و مدافع تو باشد.
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا
﴿۸۲﴾
انصاریان: آیا به قرآن [عمیقاً] نمی اندیشند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری می یافتند.
خرمشاهی: آيا در [معانى] قرآن نمىانديشند؟ و اگر از نزد كسى غير از خدا بود، در آن اختلاف بسيار مىيافتند فولادوند: آيا در [معانى] قرآن نمى انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى يافتند قمشهای: آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمینگرند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافی بسیار مییافتند. مکارم شیرازی: آيا درباره قرآن نميانديشند كه اگر از ناحيه غير خدا بود اختلافات فراواني در آن مييافتند.
وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا
﴿۸۳﴾
انصاریان: و هنگامی که خبری از ایمنی و ترس [چون پیروزی و شکست] به آنان [که مردمی سست ایمان اند] رسد، [بدون بررسی در درستی و نادرستی اش] آن را منتشر می کنند، و [در صورتی که] اگر آن خبر را به پیامبر و اولیای امورشان [که به سبب بینش و بصیرتْ دارای قدرت تشخیص و اهل تحقیق اند] ارجاع می دادند، درستی و نادرستی اش را در می یافتند؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود، انتشارش را اجازه می دادند و اگر نبود، از انتشارش منع می کردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، یقیناً همه شما جز اندکی، از شیطان پیروی می کردید.
خرمشاهی: و چون به ايشان خبرى كه مايه آرامش يا نگرانى است برسد، آن را فاش مىسازند، حال آنكه اگر آن را به پيامبر و اولوالامر عرضه مىداشتند، آنگاه اهل استنباط ايشان، به [مصلحت] آن پى مىبردند، و اگر بخشش و رحمت الهى بر شما نبود، جز عدهاى اندكشمار همه از شيطان پيروى مىكرديد فولادوند: و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى اند كه [مى توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میکرديد قمشهای: و (منافقان) چون امری به آنان برسد که باعث ایمنی یا ترس (مسلمین) است (و باید پنهان داشت) آن را منتشر میسازند، در صورتی که اگر آن را به رسول و به صاحبان حکم که از خودشان هستند گزارش میدادند همانا آنان که اهل بصیرتند در آن واقعه صلاحاندیشی میکردند. و اگر نه این بود که فضل خدا شامل حال شماست، همانا به جز اندکی همه شیطان را پیروی میکردید. مکارم شیرازی: و هنگامي كه خبري از پيروزي و شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق) آنرا شايع ميسازند، و اگر آنرا به پيامبر و پيشوايان (كه قدرت تشخيص كافي دارند) ارجاع كنند، از ريشه هاي مسائل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا نبود همگي، جز عده كمي، از شيطان پيروي ميكرديد.
فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا
﴿۸۴﴾
انصاریان: پس در راه خدا به جنگ برخیز. تو فقط به [وظایف و اعمال] خودت مکلّف می باشی، و مؤمنان را [هم به جنگ با دشمن برانگیز و] تشویق کن؛ امید است خدا آسیب و گزند کافران را [از تو و مؤمنان] بازدارد؛ و خداست که صولت وقدرتش شدیدتر، وعذاب وکیفرش سخت تر است.
خرمشاهی: پس در راه خدا كارزار كن، تو عهدهدار كسى جز خود نيستى و مؤمنان را نيز [به كارزار] تشويق كن، چه بسا خداوند بلاى كافران را [از شما] بگرداند و عذاب الهى سختتر و خداوند سختگيرتر است فولادوند: پس در راه خدا پيكار كن جز عهده دار شخص خود نيستى و[لى] مؤمنان را [به مبارزه] برانگيز باشد كه خداوند آسيب كسانى را كه كفر ورزيده اند [از آنان] باز دارد و خداست كه قدرتش بيشتر و كيفرش سخت تر است قمشهای: پس (ای پیغمبر) تو خود تنها در راه خدا به کارزار برخیز، که جز بر خودت مکلف نیستی و مؤمنان را نیز ترغیب کن، باشد که خدا آسیب کافران را از شما بازدارد، که قدرت خدا بیشتر و عذابش سختتر است. مکارم شیرازی: در راه خدا پيكار كن، تنها مسئول وظيفه خود هستي، و مومنان را (بر اين كار) تشويق نما، اميد است خداوند از قدرت كافران جلوگيري كند (حتي اگر تنها خودت به ميدان بروي) و خداوند قدرتش بيشتر و مجازاتش دردناكتر است.
مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا
﴿۸۵﴾
انصاریان: هر کس وساطت پسندیده ای کند، [تا کار خیری چون جهاد، احسان به مردم و حلّ مشکلات جامعه انجام گیرد] بهره ای از آن برای او خواهد بود، و هر کس وساطت ناپسندی کند [تا شرّی و باطلی به وجود آید و زیانی به مردم رسد] سهمی از [گناه و وبال] آن برای او خواهد بود؛ و خدا همواره نگهبان بر هر چیزی است.
خرمشاهی: هركس كه شفاعت پسنديدهاى كند از [خير] آن نصيب برد و هركس كه شفاعت ناپسنديدهاى كند از [شر] آن نصيب برد، و خداوند بر هر چيز مقتدر است فولادوند: هر كس شفاعت پسنديده كند براى وى از آن نصيبى خواهد بود و هر كس شفاعت ناپسنديده اى كند براى او از آن [نيز] سهمى خواهد بود و خدا همواره به هر چيزى تواناست قمشهای: هر که سبب کار نیکویی شود هم او نصیبی کامل از آن بَرَد، و هر که وسیله کار قبیحی گردد از آن سهمی بسزا خواهد یافت، و خدا بر همه چیز (از نیک و بد اعمال خلق) مراقبی تواناست. مکارم شیرازی: كسي كه تشويق به كار نيكي كند نصيبي از آن براي او خواهد بود، و كسي كه تشويق به كار بدي كند سهمي از آن خواهد داشت، و خداوند حساب هر چيز را دارد و آنرا حفظ ميكند.
وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا
﴿۸۶﴾
انصاریان: و هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید؛ یقیناً خدا همواره بر همه چیز حسابرس است.
خرمشاهی: و چون شما را به تحيتى بنوازند، با تحيتى بهتر از آن، يا همانند آن، پاسخ دهيد، كه خداوند حسابگر همه چيز است فولادوند: و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى] بهتر از آن درود گوييد يا همان را [در پاسخ] برگردانيد كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است قمشهای: هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید، که خدا به حساب هر چیزی کاملاً خواهد رسید. مکارم شیرازی: و هنگامي كه كسي به شما تحيت گويد پاسخ آنرا به طور بهتر دهيد يا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گوئيد، خداوند حساب همه چيز را دارد.
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا
﴿۸۷﴾
انصاریان: خداست که هیچ معبودی جز او نیست. مسلماً شما را [از گورهایتان] به سوی [دادگاهِ حسابرسی] روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست گرد می آورد؛ و راستگوتر از خدا در گفتار کیست؟
خرمشاهی: خداوند كسى است كه خدايى جز او نيست، همو شما را در روز قيامت كه در [فرارسيدن] آن شكى نيست، گرد مىآورد، و كيست از خدا راستگوتر فولادوند: خداوند كسى است كه هيچ معبودى جز او نيست به يقين در روز رستاخيز كه هيچ شكى در آن نيست شما را گرد خواهد آورد و راستگوتر از خدا در سخن كيست قمشهای: خدای یگانه، هیچ خدایی جز او نیست؛ محققاً همه شما را در روز قیامت که شک در آن نیست جمع آورد، و کیست که راستتر از خدا سخن گوید؟ مکارم شیرازی: خداوند معبودي جز او نيست، و به طور قطع همه شما را در روز رستاخيز كه شك در آن نميباشد جمع ميكند، و كيست كه از خداوند راستگوتر باشد.
فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا
﴿۸۸﴾
انصاریان: شما را چه شده که درباره منافقین دو گروه شده اید؟ [گروهی شفیع و طرفدار، و گروهی مخالف و دشمن آنان] در صورتی که خدا آنان را به کیفر اعمال ناپسندی که مرتکب شده اند [در چاه کفر و گمراهی] نگونسار کرده است. آیا می خواهید کسانی را که خدا [به خاطر اعمال ناپسندشان] گمراه کرده هدایت کنید؟ [ای پیامبر!] در حالی که خدا هر که را گمراه کند هرگز برای او راهی [به سوی هدایت] نخواهی یافت.
خرمشاهی: از چيست كه شما درباره منافقان دو گروه شدهايد و حال آنكه خداوند آنان را به خاطر كار و كردارشان سرنگون ساخته است، آيا مىخواهيد كسى را كه خداوند در گمراهىاش وانهاده است، رهنمايى كنيد؟ و حال آنكه هرگز براى كسى كه خداوند در گمراهىاش وانهاده، بيرون شدى نخواهى يافت فولادوند: شما را چه شده است كه در باره منافقان دو دسته شده ايد با اينكه خدا آنان را به [سزاى] آنچه انجام داده اند سرنگون كرده است آيا مى خواهيد كسى را كه خدا در گمراهى اش وانهاده است به راه آوريد و حال آنكه هر كه را خدا در گمراهى اش وانهد هرگز راهى براى [هدايت] او نخواهى يافت قمشهای: چرا شما درباره منافقین دو فرقه شدید؟ با آنکه خدا آنها را به کیفر اعمال زشتشان (به حکم کفار) بازگرداند، آیا شما میخواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ در حالی که هر که را خدا گمراه کرد (یعنی هدایت خدا را نپذیرفت) هرگز تو بر هدایت او راهی نخواهی یافت. مکارم شیرازی: چرا درباره منافقين دو دسته شده ايد! (بعضي جنگ با آنها را ممنوع و بعضي مجاز ميدانيد) در حالي كه خداوند به خاطر اعمالشان (افكار) آنها را به كلي وارونه كرده است، آيا شما ميخواهيد كساني را كه خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه كرده هدايت كنيد!! در حالي كه هر كس را خداوند گمراه كند راهي براي او نخواهي يافت. |
||