ParsQuran
سوره 39: الزمر - جزء 23, 24

كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: کسانی [هم] که پیش از آنان بودند [آیات خدا را] تکذیب کردند، پس از آنجا که گمان نمی کردند، عذاب به سویشان آمد.
خرمشاهی: پيشينيان آنان هم تكذيب [پيامبران و كتب آسمانى‏] پيشه كردند، آنگاه عذاب به نحوى كه گمانش را نمى‏بردند بر سرشان آمد
فولادوند: كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند و از آنجا كه حدس نمى‏ زدند عذاب برايشان آمد
قمشه‌ای: آنان که پیش از این امت بودند نیز (پیغمبران خود را) تکذیب کردند پس، از جایی که پی نمی‌بردند عذاب (قهر حق) بر آنها فرود آمد.
مکارم شیرازی: كساني كه قبل از آنها بودند نيز آيات ما را تكذيب نمودند، و عذاب الهي از جائي كه فكر نمي‏كردند به سراغ آنها آمد.
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: پس خدا در زندگی دنیا خواری و رسوایی را به آنان چشانید؛ و اگر معرفت و آگاهی داشتند [توجه می کردند که] عذاب آخرت بزرگ تر است.
خرمشاهی: سپس خداوند به آنان در زندگانى دنيا خفت و خوارى چشانيد، و اگر مى‏دانستند عذاب اخروى سهمگين‏تر است‏
فولادوند: پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد و اگر مى‏ دانستند قطعا عذاب آخرت بزرگتر است
قمشه‌ای: پس خدا عذاب ذلّت و خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشانید در صورتی که عذاب آخرت آنها اگر بدانند بسیار سخت‌تر است.
مکارم شیرازی: خداوند خواري را در زندگي اين دنيا به آنها چشانيد و عذاب آخرت شديدتر است اگر مي‏دانستند.
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و ما برای مردم در این قرآن از هر گونه مثل و سرگذشت عبرت آموزی بیان کرده ایم، باشد که متذکّر شوند.
خرمشاهی: و براى مردم در اين قرآن از هر گونه مثل زده‏ايم، باشد كه پندگيرند
فولادوند: و در اين قرآن از هر گونه مثلى براى مردم آورديم باشد كه آنان پندگيرند
قمشه‌ای: و ما در این قرآن برای (هدایت) مردم هر گونه مثلهای روشن آوردیم، باشد که خلق متذکر (حقایق آن) شوند.
مکارم شیرازی: ما براي مردم در اين قرآن از هر نوع مثلي زديم، شايد متذكر شوند.
قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۲۸﴾
انصاریان: قرآنی است گویا و روشن بدون هر گونه انحراف و کژی، برای اینکه [در سایه تعالیمش از شرک، عصیان و فساد] بپرهیزند.
خرمشاهی: كه قرآنى است عربى [/شيوا] بدون كژى و كاستى، باشد كه پروا پيشه كنند
فولادوند: قرآنى عربى بى‏ هيچ كژى باشد كه آنان راه تقوا پويند
قمشه‌ای: همان قرآن عربی فصیح که در آن هیچ ناراستی و حکم ناصواب نیست، باشد که مردم (از آن پند گرفته و) پرهیزگار شوند.
مکارم شیرازی: قرآني است فصيح و خالي از هر گونه كجي و نادرستي شايد پرهيزگاري پيشه كنند.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: خدا [برای فهماندن حقیقت توحید و شرک] مثلی زده است: مردی را که اربابانی ناسازگار و بداخلاق در [مالکیّت] او شریک اند، و مردی که فقط برده یک مالک است، آیا این دو برده از جهت فرمان گرفتن و فرمان بردن با هم یکسانند؟ [موحدان که بنده خدای یکتا هستند، دارای زندگی منظم و پاک و آخرتی آبادند، و مشرکان که فرمان بران اربابان گوناگونند، دارای زندگی پریشان و آخرتی خراب اند.] همه ستایش ها ویژه خداست. بلکه بیشترشان [به آثار و منافع بندگی خدا] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: خداوند مثلى مى‏زند از مردى [/برده‏اى‏] كه چند شريك درباره او ستيزجو و ناسازگارند و مردى [/برده‏اى‏] كه [بى‏مدعى‏] ويژه يك مرد است، آيا اين دو برابر و همانندند، سپاس خداى راست، ولى بيشترينه آنان نمى‏دانند
فولادوند: خدا مثلى زده است مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى‏ گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است آيا اين دو در مثل يكسانند سپاس خداى را [نه] بلكه بيشترشان نمى‏ دانند
قمشه‌ای: خدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده (بیاموزید) آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد همه مخالف یکدیگر (و هر کدام او را به کاری پر رنج و زحمت می‌گمارند) با آن شخصی که تسلیم امر یک نفر است (که به او مهربان است و هیچ تکلیف سختی نمی‌کند) حال این دو شخص یکسان است؟ خدا را سپاس (که حالشان هرگز یکسان نیست) لیکن اکثر این مردم درک (این حقیقت) نمی‌کنند.
مکارم شیرازی: خداوند مثالي زده است: مردي را كه مملوك شركائي است كه درباره او پيوسته به مشاجره مشغولند، و مردي را كه تنها تسليم يكنفر است، آيا اين دو يكسانند؟ حمد مخصوص خدا است ولي اكثر آنها نمي‏دانند.
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ ﴿۳۰﴾
انصاریان: بی تردید تو می میری و قطعاً آنان هم می میرند.
خرمشاهی: تو ميرا هستى و آنان هم ميرا هستند
فولادوند: قطعا تو خواهى مرد و آنان [نيز] خواهند مرد
قمشه‌ای: (ای رسول عزیز ما) شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.
مکارم شیرازی: تو مي‏ميري آنها نيز خواهند مرد!
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان [در امر دین] مجادله خواهید کرد [که ما موحدان در دنیا حقّانیّت توحید را ثابت کردیم و بطلان بت پرستی را روشن نمودیم، ولی کبرِ شما مانع از هدایت شما شد.]
خرمشاهی: سپس شما در روز قيامت در برابر پروردگارتان مجادله [و محاكمه‏] مى‏كنيد
فولادوند: سپس شما روز قيامت پيش پروردگارتان مجادله خواهيد كرد
قمشه‌ای: آن گاه روز قیامت همه در پیشگاه عدل پروردگار خویش با یکدیگر ستیزه (و دادخواهی) می‌کنید.
مکارم شیرازی: سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مخاصمه مي‏كنيد.
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: پس چه کسی ستمکارتر است از آنکه بر خدا دروغ بندد و سخن راست و درست را چون به سوی او آمد، تکذیب کند؟ آیا دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟
خرمشاهی: پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد، و دين راست و درست را چون بر او عرضه شد، تكذيب كند، آيا منزلگاه كافران در جهنم نيست؟
فولادوند: پس كيست ‏ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست و [سخن] راست را چون به سوى او آمد دروغ پنداشت آيا جاى كافران در جهنم نيست
قمشه‌ای: پس (در آن روز) از آن کسی که بر خدا دروغ بسته و وعده صدق رسولان خدا را که به او رسیده تکذیب کرده هیچ کس ستمکارتر هست؟ آیا منزلگاه کافران در آتش دوزخ نیست؟
مکارم شیرازی: ستمكارتر از كسي كه بر خدا دروغ ببندد، و سخن صدق را كه به سراغ او آمده تكذيب كند چه كسي است؟! آيا در جهنم جايگاه كافران نيست ؟
وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و آنکه سخن راست و درست آورد و کسانی که آن را باور کردند، اینانند که پرهیزکارانند.
خرمشاهی: و آن كس كه دين راست و درست را آورد و آن را باور داشت، اينانند كه پرهيزگارند
فولادوند: و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود آنانند كه خود پرهيزگارانند
قمشه‌ای: و آن کس که (وعده) صدق را آورد و (آن کس که) آن را تصدیق کرد (و به خدا و قیامت ایمان آورد) هم آنها به حقیقت اهل تقوا هستند.
مکارم شیرازی: اما كسي كه سخن صدق بياورد و كسي كه آن را تصديق كند آنها پرهيزگارانند.
لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: برای آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است؛ این است پاداش نیکوکاران؛
خرمشاهی: براى آنان هر چه بخواهند در نزد پروردگارشان هست، اين پاداش نيكوكاران است‏
فولادوند: براى آنان هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود اين است پاداش نيكوكاران
قمشه‌ای: برای آن بندگان نزد خدایشان از هر نعمتی که بخواهند مهیّاست، که این پاداش نیکو کاران عالم است.
مکارم شیرازی: آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براي آنها موجود است، و اين است جزاي نيكوكاران.