ParsQuran
سوره 39: الزمر - جزء 23, 24

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۱﴾
انصاریان: [این] کتاب نازل شده از سوی خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: كتابى است كه از سوى خداوند پيروزمند فرزانه فرو فرستاده شده است‏
فولادوند: نازل شدن [اين كتاب] از جانب خداى شكست‏ ناپذير سنجيده‏ كار است
قمشه‌ای: این کتاب (عظیم الشّأن قرآن) از جانب خدای مقتدر حکیم نازل گردیده است.
مکارم شیرازی: اين كتابي است كه از سوي خداوند عزيز و حكيم نازل شده است.
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ ﴿۲﴾
انصاریان: بی تردید ما این کتاب را به حقّ و درستی به سوی تو نازل کردیم، پس خدا را در حالی که اعتقاد و ایمان را برای او [از هرگونه شرکی] خالص می کنی، بپرست.
خرمشاهی: كتاب آسمانى را به راستى و درستى بر تو نازل كرده‏ايم، پس خداوند را در حالى كه دين خود را براى او پاك و پيراسته مى‏دارى بپرست‏
فولادوند: ما [اين] كتاب را به حق به سوى تو فرود آورديم پس خدا را در حالى كه اعتقاد [خود] را براى او خالص‏كننده‏ اى عبادت كن
قمشه‌ای: ما این کتاب را بر تو به حق فرستادیم پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) خدای را پرستش کن در حالی که دین را برای او خالص گردانیده باشی (و دل از غیر حق بگردانی).
مکارم شیرازی: ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم، خدا را پرستش كن و دين خود را براي او خالص گردان.
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿۳﴾
انصاریان: آگاه باشید! که دین خالص ویژه خداست، و آنان که به جای خدا سرپرستان و معبودانی برگزیده اند [و می گویند:] ما آنان را جز برای اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک کنند، نمی پرستیم. بی تردید خدا میان آنان [و مؤمنان] درباره آنچه که اختلاف می کنند [و آن آیین توحید و شرک است] داوری خواهد کرد؛ قطعاً خدا آن کس را که دروغگو و بسیار ناسپاس است، هدایت نمی کند.
خرمشاهی: هان دين خالص خداى راست، و كسانى كه به جاى او سرورانى به پرستش مى‏گيرند [و مدعى مى‏شوند] آنان را جز براى اين نمى‏پرستيم كه ما را با تقربى به خداوند نزديك گردانند، بى‏گمان خداوند در آنچه ايشان در آن اختلاف دارند، در ميانشان داورى خواهد كرد، كه خداوند كسى را كه دروغ‏زن كفران پيشه است، هدايت نمى‏كند
فولادوند: آگاه باشيد آيين پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏ اند [به اين بهانه كه] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند نمى ‏پرستيم البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد كرد در قيقت‏ خدا آن كسى را كه دروغ‏پرداز ناسپاس است هدايت نمى ‏كند
قمشه‌ای: آگاه باشید که دین خالص (بی هیچ شرک و ریا) برای خداست، و آنان که غیر خدا را (چون بتان و فرعونان) به دوستی و پرستش برگرفتند (گفتند) ما آن بتان را نمی‌پرستیم مگر برای اینکه ما را به درگاه خدا نیک مقرب گردانند. خدا البته (این عذر نپذیرد و) میان آنها در آنچه اختلاف می‌کنند حکم خواهد کرد، که خدا هرگز آن کس را که بسیار دروغگو و کافر نعمت است هدایت نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: آگاه باشيد دين خالص از آن خدا است، و آنها كه غير از خدا را اولياي خود قرار دادند، و دليلشان اين بود كه اينها را نمي‏پرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند، خداوند روز قيامت ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوري مي‏كند، خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران كننده است هرگز هدايت نمي‏كند.
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۴﴾
انصاریان: اگر [بر فرض محال] خدا می خواست برای خود فرزندی بگیرد، همانا از میان آفریده هایش آنچه را خودش می خواست برمی گزید [نه اینکه شما برای او انتخاب کنید]؛ منزّه است او [از آنکه برای او فرزندی باشد] اوست خدای یگانه و قهّار.
خرمشاهی: اگر خداوند مى‏خواست كه فرزندى [براى خود] برگزيند، آنچه مى‏خواست از ميان آنچه آفريده است، بر مى‏گزيد، اما او [از اين نسبتها] منزه است، او خداوند يگانه قهار است‏
فولادوند: اگر خدا مى‏ خواست براى خود فرزندى بگيرد قطعا از [ميان] آنچه خلق مى ‏كند آنچه را مى‏ خواست برمى‏ گزيد منزه است او اوست‏ خداى يگانه قهار
قمشه‌ای: اگر خدا می‌خواست فرزندی اختیار کند همانا هر که را از مخلوقاتش خواستی بر می‌گزید (و لیکن این نقص است و) او (از هر گونه نقص و آلایش) پاک و منزه است، او خدای فرد قهّار بی‌مانند است.
مکارم شیرازی: اگر (به فرض محال) خدا مي‏خواست فرزندي انتخاب كند از ميان مخلوقاتش آنچه را مي‏خواست بر مي‏گزيد منزه است، (از اينكه فرزندي داشته باشد) او خداوند واحد قهار است.
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿۵﴾
انصاریان: آسمان ها و زمین را به حق آفرید. شب را به روز درمی پیچید، و روز را به شب درمی پیچید، و خورشید و ماه را [برای بندگانش] مسخّر و رام کرد. هر کدام تا سرآمدی معین روانند. آگاه باشید! او توانای شکست ناپذیر و بسیار آمرزنده است.
خرمشاهی: كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است، و شب را بر روز و روز را بر شب مى‏گستراند، و خورشيد و ماه را رام كرده است، همه تا سرآمدى معين سير مى‏كنند، هان او پيروزمند آمرزگار است‏
فولادوند: آسمانها و زمين را به حق آفريد شب را به روز درمى ‏پيچد و روز را به شب درمى ‏پيچد و آفتاب و ماه را تسخير كرد هر كدام تا مدتى معين روانند آگاه باش كه او همان شكست‏ ناپذير آمرزنده است
قمشه‌ای: آسمانها و زمین را به حق و راستی (و برای حکمت و غرض ثابتی) ایجاد کرد، شب را بر روز و روز را بر شب بپوشاند و خورشید و ماه را مسخر کرده، هر یک (بر مدار خود) به وقت معیّن گردش می‌کنند. آگه باشید که او خدای مقتدر مطلق و بسیار آمرزنده است.
مکارم شیرازی: آسمانها و زمين را به حق آفريد، شب را بر روز مي‏پيچد، و روز را بر شب، و خورشيد و ماه را مسخر فرمان خويش قرار داد، هر كدام تا سرآمد معيني به حركت خود ادامه مي‏دهند، آگاه باشيد او قادر بخشنده است.
خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿۶﴾
انصاریان: شما را از یک تن آفرید، سپس همسرش را از او پدید آورد، و از چهارپایان [شتر و گاو و گوسفند و بز به اعتبار یک نر و یک ماده] هشت زوج آفرید، شما را در شکم های مادرانتان آفرینشی پس از آفرینشی دیگر در میان تاریکی های سه گانه [شکم و رحم و مشیمه] به وجود آورد. این است خدا پروردگار شما که فرمانروایی [مطلق بر همه هستی] ویژه اوست، معبودی جز او نیست، پس چگونه شما را از حق بازمی گردانند؟
خرمشاهی: شما را از تنى يگانه آفريد، سپس همسرش را از او پديد آورد، و براى شما هشت قسم از چارپايان آفريد، و خود شما را در شكم مادرانتان، آفرينشى پس از آفرينشى در ميان تاريكيهاى سه‏گانه مى‏آفريند، اين چنين است خداوند پروردگارتان، كه فرمانروايى او راست، خدايى جز او نيست، پس چگونه به بيراهه مى‏رويد؟
فولادوند: شما را از نفسى واحد آفريد سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه [م شيمه و رحم و شكم] خلق كرد اين است‏ خدا پروردگار شما فرمانروايى [و حكومت مطلق] از آن اوست‏ خدايى جز او نيست پس چگونه [و كجا از حق] برگردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: او شما را از یک تن (آدم) آفرید پس، از آن جفت او (حوّا) را قرار داد و برای استفاده شما هشت قسم از چهارپایان ایجاد کرد، و شما را در باطن رحم مادران در سه تاریکی (مشیمه و رحم و بطن) با تحولات گوناگون (بدین خلقت زیبا) می‌آفریند، این خداست پروردگار شما که سلطان ملک وجود اوست، هیچ خدایی جز او نیست، پس ای مشرکان (نادان) از درگاه او به کجا می‌برندتان؟
مکارم شیرازی: او شما را از نفس واحدي آفريد، و همسرش را از (باقيمانده گل) او خلق كرد، و براي شما هشت زوج از چهارپايان نازل كرد، او شما را در شكم مادرانتان آفرينشي بعد از آفرينش ديگر در ميان تاريكيهاي سه گانه مي‏بخشد، اين است خداوند پروردگار شما، كه حكومت (در عالم هستي) از آن او است هيچ معبودي جز او وجود ندارد با اينحال چگونه از راه حق منحرف مي‏شويد؟!
إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۷﴾
انصاریان: اگر کافر شوید [زیانی به خدا نمی رسانید؛ زیرا] خدا از شما بی نیاز است، و کفر را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر سپاس گزاری کنید، آن را برای شما می پسندد. و هیچ سنگین باری، بار [گناه] دیگری را برنمی دارد. سپس بازگشت شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، و شما را به آنچه انجام می دادید، آگاه خواهد کرد؛ زیرا او به نیّات و اسرار سینه ها داناست.
خرمشاهی: اگر كفران‏بورزيد، بدانيد كه خداوند از شما بى‏نياز است، ولى در عين حال كفران را هم بر بندگان خويش نمى‏پسندد، و اگر سپاس بگزاريد آن را بر شما مى‏پسندد، و هيچ بردارنده‏اى بار گناه ديگرى را برندارد، سپس بازگشتتان به سوى پروردگارتان است، آنگاه شما را از [حقيقت و نتيجه‏] آنچه كرده‏ايد، آگاه مى‏سازد، كه او داناى راز دلهاست‏
فولادوند: اگر كفر ورزيد خدا از شما سخت بى ‏نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى دارد و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى ‏پسندد و هيچ بردارنده‏ اى بار [گناه] ديگرى را برنمى دارد آنگاه بازگشت‏ شما به سوى پروردگارتان است و شما را به آنچه میکرديد خبر خواهد داد كه او به راز دلها داناست
قمشه‌ای: اگر همه کافر شوید خدا از (طاعت) همه شما البته بی‌نیاز است و کفر (و شرک) را بر بندگانش نمی‌پسندد و اگر (طاعت و) شکرش به جای آرید از شما آن پسند اوست و (بدانید که در قیامت) هرگز بار گناه کسی را دیگری به دوش نخواهد گرفت و پس از این (زندگانی دنیای فانی) باز گشت همه شما به سوی خداست و او شما را به هر چه می‌کرده‌اید آگاه می‌سازد، که او از اسرار دلهای خلق به خوبی آگاه است.
مکارم شیرازی: اگر كفران كنيد خداوند از شما بينياز است، و هرگز كفران را براي بندگانش نمي‏پسندد، و اگر شكر او را بجا آوريد آن را براي شما مي‏پسندد و هيچ گنهكاري گناه ديگري را بر دوش نمي‏كشد، سپس ‍ بازگشت همه شما به سوي پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مي‏داديد آگاه مي‏سازد، چرا كه به آنچه در سينه‏ هاست آگاه است.
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿۸﴾
انصاریان: و چون به انسان آسیبی رسد، پروردگارش را در حال بازگشت به سوی او [برای برطرف شدن آسیبش] می خواند، سپس چون او را [برای رهایی از آن آسیب] نعمتی از جانب خود عطا کند، آن آسیب را که پیش تر برای برطرف شدنش دعا می کرد، فراموش می کند و دوباره برای خدا همتایانی قرار می دهد تا [مردم را] از راه خدا گمراه کند. بگو: اندک زمانی از کفر خود برخوردار باش، بی تردید تو از اهل آتشی.
خرمشاهی: و چون به انسان رنجى رسد پروردگارش را -انابت كنانمى‏خواند، سپس چون نعمتى از سوى خويش به او ارزانى دارد، فراموش مى‏كند كه پيشتر چه دعايى به درگاه او داشت، و براى خداوند همتايانى قائل مى‏شود كه [ديگران را هم‏] از راه او گمراه سازد، بگو با كفر خويش اندكى [از زندگانى‏] بهره‏مند شو كه [سرانجام‏] تو از دوزخيانى‏
فولادوند: و چون به انسان آسيبى رسد پروردگارش را در حالى كه به سوى او بازگشت‏ كننده است مى‏ خواند سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند آن [مصيبتى] را كه در رفع آن پيشتر به درگاه او دعا میکرد فراموش مى ‏نمايد و براى خدا همتايانى قرار مى‏ دهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند بگو به كفرت اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى
قمشه‌ای: و (بی چاره) انسان را هر گاه فقر و مصیبت و رنجی پیش آید در آن حال به دعا و توبه و انابه به درگاه خدای خود رود و چون نعمت و ثروتی از سوی خود به او عطا کند خدایی را که از این پیش می‌خواند به کلی فراموش سازد و برای خدای یکتا شریک و همتاهایی قرار دهد تا (خلق را) از راه خدا گمراه سازد. بگو: (ای نگون بخت) اندکی به کفر (و عصیان) لذّت و آسایش جو، که عاقبت از اهل آتش دوزخ خواهی بود.
مکارم شیرازی: هنگامي كه انسان را زياني رسد پروردگار خود را مي‏خواند، و به سوي او باز مي‏گردد، اما هنگامي كه نعمتي از خود به او عطا كند آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را مي‏خواند به فراموشي مي‏سپرد، و براي خداوند شبيه‏ هائي قرار مي‏دهد، تا مردم را از راه او منحرف سازد، بگو چند روزي از كفرت بهره گير كه از اصحاب دوزخي!
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۹﴾
انصاریان: [آیا چنین انسان کفران کننده ای بهتر است] یا کسی که در ساعات شب به سجده و قیام و عبادتی خالصانه مشغول است، از آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امید دارد؟ بگو: آیا کسانی که معرفت و دانش دارند و کسانی که بی بهره از معرفت و دانش اند، یکسانند؟ فقط خردمندان متذکّر می شوند.
خرمشاهی: آيا كسى كه در پاسهايى از شب، گاه به سجده و گاه بر پا، نيايشگر است و از آخرت بيم و به رحمت پروردگارش اميد دارد [بهتر است يا مشرك غافل ناسپاس‏]، بگو آيا كسانى كه مى‏دانند، با كسانى كه نمى‏دانند برابرند؟ [هرگز] فقط خردمندانند كه پند مى‏گيرند
فولادوند: [آيا چنين كسى بهتر است] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى ‏كند [و] از آخرت مى‏ ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد بگو آيا كسانى كه مى‏ دانند و كسانى كه نمى‏ دانند يكسانند تنها خردمندانند كه پندپذيرند
قمشه‌ای: (آیا آن کس که شب و روز به کفر و عصیان مشغول است بهتر است) یا آن کس که ساعات شب را به طاعت خدا به سجود و قیام پردازد و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار است؟ بگو: آیا آنان که اهل علم و دانشند با مردم جاهل نادان یکسانند؟ منحصرا خردمندان متذکر این مطلبند.
مکارم شیرازی: آيا چنين كسي با ارزش است يا كسي كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مي‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است، بگو آيا كساني كه مي‏دانند با كساني كه نمي‏دانند يكسانند؟ تنها صاحبان مغز متذكر مي‏شوند!
قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۱۰﴾
انصاریان: بگو: ای بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا کنید. برای کسانی که در این دنیا اعمال شایسته انجام داده اند، پاداش نیکی است و زمین خدا گسترده است [بر شماست از سرزمینی که دچار مضیقه دینی هستید به سرزمینی دیگر مهاجرت کنید]. فقط شکیبایان پاداششان را کامل و بدون حساب دریافت خواهند کرد.
خرمشاهی: بگو اى بندگان مؤمن من از پروردگارتان پروا كنيد، براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كنند، پاداش نيكوست، و زمين خدا گسترده است [از هجرت مهراسيد] همانا پاداش شكيبايان بى‏حساب و به تمامى داده خواهد شد
فولادوند: بگو اى بندگان من كه ايمان آورده‏ ايد از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده‏ اند نيكى خواهد بود و زمين خدا فراخ است بى‏ ترديد شكيبايان پاداش خود را بى‏حساب [و] به تمام خواهند يافت
قمشه‌ای: (ای رسول ما، از قول من به امت) بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، خدا ترس و پرهیزکار باشید، که آنان که متّقی و نیکوکارند (علاوه بر آخرت) در دنیا (هم) نصیبشان نیکویی و خوشی است، و زمین خدا بسیار پهناور است (اگر در مکانی ایمان و حفظ تقوا مشکل شد به شهر و دیاری دیگر روید و به راه دین صبر پیشه کنید که) البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد.
مکارم شیرازی: بگو: اي بندگان من كه ايمان آورده‏ ايد! از (مخالفت پروردگارتان بپرهيزيد، براي كساني كه در اين دنيا نيكي كرده‏ اند پاداش نيك است، و زمين خداوند وسيع است (هرگاه تحت فشار سردمداران كفر واقع شديد مهاجرت كنيد) كه صابران اجر و پاداش خود را بيحساب دريافت مي‏دارند.
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: بگو: من مأمورم که خدا را در حالی که ایمان و عبادت را برای او [از هر گونه شرکی] خالص می کنم، بپرستم.
خرمشاهی: بگو فرمان يافته‏ام كه خداوند را -در حالى كه دينم را براى او پاك و پيراسته مى‏دارمبپرستم‏
فولادوند: بگو من مامورم كه خدا را در حالى كه آيينم را براى او خالص گردانيده‏ ام بپرستم
قمشه‌ای: بگو که من خود مأمورم که تنها خدا را پرستش کنم و دین را برای او خالص گردانم (و هرگز شرک نیاورم).
مکارم شیرازی: بگو: من مامورم كه خدا را پرستش كنم در حالي كه دينم را براي او خالص نمايم.
وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۲﴾
انصاریان: و مأمورم که [در این آیین از] نخستین تسلیم شدگان [به فرمان ها و احکام] او باشم.
خرمشاهی: و فرمان يافته‏ام كه نخستين مسلمان [اين امت‏] باشم‏
فولادوند: و مامورم كه نخستين مسلمانان باشم
قمشه‌ای: و باز مأمورم که در اسلام و در تسلیم امر خدا مقام اوّلیّت را دارا باشم.
مکارم شیرازی: و مامورم كه نخستين مسلمان باشم.
قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۳﴾
انصاریان: بگو: اگر پروردگارم را نافرمانی کنم از عذاب روزی بزرگ می ترسم.
خرمشاهی: بگو من اگر از امر پروردگارم سرپيچى كنم، از عذاب روزى سهمگين مى‏ترسم‏
فولادوند: بگو من اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى هولناك مى‏ ترسم
قمشه‌ای: باز بگو که من اگر خدای خود را نافرمانی کنم البته از عذاب روز بزرگ قیامت می‌ترسم.
مکارم شیرازی: بگو: من اگر نافرماني پروردگارم كنم از عذاب روز بزرگ قيامت (او) مي‏ترسم.
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي ﴿۱۴﴾
انصاریان: بگو: فقط خدا را در حالی که ایمان و عبادتم را برای او [از هر گونه شرکی] خالص می کنم، می پرستم.
خرمشاهی: بگو خداوند را -در حالى كه دينم را برايش پيراسته مى‏دارممى‏پرستم‏
فولادوند: بگو خدا را مى ‏پرستم در حالى كه دينم را براى او بى‏آلايش مى‏ گردانم
قمشه‌ای: باز بگو: من خدای یکتا را می‌پرستم و دینم را خاص و خالص برای او می‌گردانم (و غیر او را باطل محض می‌دانم).
مکارم شیرازی: بگو: من تنها خدا را مي‏پرستم، در حالي كه دينم را براي او خالص ‍ مي‏كنم.
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿۱۵﴾
انصاریان: پس شما هم آنچه را می خواهید، به جای او بپرستید. بگو: بی تردید زیانکاران [واقعی] کسانی هستند که روز قیامت سرمایه وجودشان و کسانشان را به تباهی داده باشند؛ آگاه باشید! که آن همان زیان آشکار است.
خرمشاهی: شما هم هر چه مى‏خواهيد به جاى او بپرستيد، بگو زيانكاران [واقعى‏] كسانى هستند كه به خويشتن و خانواده‏شان در روز قيامت زيان رسانده‏اند، هان اين است زيانمندى آشكار
فولادوند: پس هر چه را غير از او مى‏ خواهيد بپرستيد [ولى به آنان] بگو زيانكاران در حقيقت كسانى‏ اند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رسانده‏ اند آرى اين همان خسران آشكار است
قمشه‌ای: شما هم هر که را می‌خواهید جز خدا بپرستید (که از غیر خدا جز زیان نمی‌بینید). بگو که زیانکاران آنان هستند که خود و اهل بیت خود را (از کفر و عصیان) در قیامت به خسران جاودان در افکنند، آگاه باشید که این همان زیان است که (در قیامت) بر همه آشکار است.
مکارم شیرازی: شما هر كس را جز او مي‏خواهيد بپرستيد، بگو: زيانكاران واقعي كساني هستند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست داده‏ اند آگاه باشيد زيان آشكار همين است.
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿۱۶﴾
انصاریان: برای آنان از بالای سرشان و از زیر پایشان سایبان هایی از آتش است، این عذابی است که خدا بندگانش را به آن بیم می دهد. ای بندگانم! از من پروا کنید
خرمشاهی: آنان را از فرازشان سايبانهايى از آتش است، و از فرودشان هم سايبانهايى، اين همان است كه خداوند بدان بندگانش را مى‏ترساند، اى بندگان من از من پروا كنيد
فولادوند: آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طبق‏هايى [آتشين است] اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مى‏ دهد اى بندگان من از من بترسيد
قمشه‌ای: بر آنها از بالا و زیر، سایبان آتش دوزخ است. آن آتشی است که خدا از آن بندگان خود را می‌ترساند، که ای بندگان من از (آتش قهر) من بترسید.
مکارم شیرازی: براي آنها از بالاي سرشان سايبانهائي از آتش، و در زير پايشان نيز سايبانهائي از آتش است، اين چيزي است كه خداوند با آن بندگانش را تخويف مي‏كند، اي بندگان من از نافرماني من بپرهيزيد.
وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و کسانی که از پرستیدن طاغوت [یعنی بت ها، اربابان کفر و شیطان های سرکش] دوری کردند و به سوی خدا بازگشتند، بر آنان مژده باد؛ پس به بندگانم مژده ده.
خرمشاهی: و كسانى كه از طاغوت پرهيز كرده‏اند از اينكه بپرستندش، و به سوى خداوند باز گشته‏اند، بشارت [/بهشت‏] ايشان راست، پس بندگانم را بشارت ده‏
فولادوند: و[لى] آنان كه خود را از طاغوت به دور مى دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته‏ اند آنان را مژده باد پس بشارت ده به آن بندگان من كه
قمشه‌ای: و آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه باز گشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.
مکارم شیرازی: كساني كه از عبادت طاغوت اجتناب كردند و به سوي خداوند بازگشتند بشارت از آن آنها است، بنابراين بندگان مرا بشارت ده.
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۸﴾
انصاریان: آنان که سخن را می شنوند و از بهترینش پیروی می کنند، اینانند کسانی که خدا هدایتشان کرده، و اینان همان خردمندانند.
خرمشاهی: همان كسانى را كه قول [نيك و حق‏] را مى‏شنوند و آنگاه از بهترين آن پيروى مى‏كنند، اينانند كه خداوند هدايتشان كرده است و اينانند كه خردمندانند
فولادوند: به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان
قمشه‌ای: آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند.
مکارم شیرازی: كساني كه سخنان را مي‏شنوند و از نيكوترين آنها پيروي مي‏كنند، آنها كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند.
أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ ﴿۱۹﴾
انصاریان: آیا کسی که فرمان عذاب بر او محقق و ثابت شده [راه گریزی از آن دارد؟] آیا کسی را که در آتش است، تو نجات می دهی؟
خرمشاهی: آيا كسى كه حكم عذاب بر او تحقق يافته [و دوزخى‏] است، آيا تو كسى را كه در دوزخ است مى‏رهانى؟
فولادوند: پس آيا كسى كه فرمان عذاب بر او واجب آمده [كجا روى رهايى دارد] آيا تو كسى را كه در آتش است مى ‏رهانى
قمشه‌ای: آیا کسی که وعده عذاب خدا بر او محقّق و حتمی (و به دوزخ قهر و شقاوت معذّب) است تو (به پند و نصیحت) می‌توانی از آن آتش قهرش برهانی؟!
مکارم شیرازی: آيا تو مي‏تواني كسي را كه فرمان عذاب درباره او قطعي شده، رهائي بخشي ؟ آيا تو مي‏تواني كسي را كه در درون آتش است برگيري و بيرون آوري.
لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند، برای آنان غرفه هایی است که از فراز آنها غرفه هایی دیگر بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است. خدا این وعده را داده است؛ خدا خلف وعده نمی کند.
خرمشاهی: ولى كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته‏اند، غرفه‏هايى دارند كه بر فراز آنها غرفه‏هايى ساخته شده است، [و] از فرو دست آن جويباران جارى است، اين وعده الهى است [و] خداوند در وعده‏[اش‏] خلاف نمى‏كند
فولادوند: ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند براى ايشان غرفه ‏هايى است كه بالاى آنها غرفه ‏هايى [ديگر] بنا شده است نهرها از زير آن روان است وعده خداست‏ خدا خلاف وعده نمى ‏كند
قمشه‌ای: لیکن آنان که متّقی و خدا ترس شدند برای آنها (در بهشت رضوان و باغ فردوس جاویدان) کاخ و عمارتها بالای یکدیگر بنا شده است که در جلو آن عمارات نهرهای آب جاری است. (این بهشت ابد) وعده خداست که خدا هرگز وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: ولي آنها كه تقواي الهي پيشه كردند غرفه‏ هائي در بهشت دارند، غرفه‏ هاي ديگري بنا شده، و از زير آن نهرها جاري است، اين وعده الهي است و خداوند در وعده خود تخلف نمي‏كند.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا ندانسته ای که خدا از آسمان آبی نازل کرد، پس آن را به صورت چشمه هایی در زمین درآورد، آن گاه به وسیله آن زراعتی را که رنگ هایش گوناگون است، بیرون می آورد، سپس [آن زراعت] خشک می شود، در نتیجه آن را به رنگ زرد بینی، پس آن را ریز ریز و در هم شکسته می کند؛ بی تردید در این [دگرگونی ها] برای خردمندانْ هشدار و عبرتی است.
خرمشاهی: آيا ننگريسته‏اى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و آن را در [مخزن‏] چشمه‏ساران در دل زمين راه داد، سپس بدان كشت گوناگون بر مى‏آورد، سپس [آن كشت‏] مى‏خشكد و آن را زرد مى‏بينى، سپس آن را خرد و خوار مى‏كند، در اين امر براى خردمندان يادآورى است‏
فولادوند: مگر نديده‏ اى كه خدا از آسمان آبى فرود آورد پس آن را به چشمه ‏هايى كه در [طبقات زيرين] زمين است راه داد آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى ‏آورد سپس خشك مى‏ گردد آنگاه آن را زرد مى ‏بينى سپس خاشاكش مى‏ گرداند قطعا در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است
قمشه‌ای: آیا (نشانه لطف‌های خدا را در دنیا) نمی‌بینی که خدا از آسمان آب باران نازل گردانید و آن را در روی زمین در نهرها و جویها روان ساخت آن گاه انواع نباتات گوناگون بدان برویاند باز (از سبزی و خرّمی) رو به خزان آرد و نخست بنگری که زرد شود و آن گاه خدا (چوب و علف) خشکش گرداند؟ همانا در آن صاحبان عقل را تذکر (قدرت و رحمت الهی) است.
مکارم شیرازی: آيا نديدي كه خداوند از آسمان آبي فرستاد، و آن را به صورت چشمه‏ هائي در زمين وارد نمود سپس با آن زراعتي را خارج مي‏سازد كه الوان مختلف دارد بعد اين گياه خشك مي‏شود، به گونه‏ اي كه آن را زرد و بيروح مي‏بيني، سپس آن را در هم مي‏شكند و خرد مي‏كند، در اين ماجرا تذكري براي صاحبان مغز است.
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۲﴾
انصاریان: آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام گشاده است، و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است [مانند کسی است که سینه اش از پذیرفتن اسلام تنگ است؟] پس وای بر آنان که دل هایشان از یاد کردن خدا سخت است، اینان در گمراهی آشکار هستند.
خرمشاهی: آيا كسى كه خداوند دلش را به اسلام گشاده داشته است، و از سوى پروردگارش برخوردار از نورى [هدايت‏] است [همانند سختدلان است؟]، پس واى بر آنان كه از ترك ياد الهى، سخت دل هستند، اينانند كه در گمراهى آشكارند
فولادوند: پس آيا كسى كه خدا سينه‏ اش را براى [پذيرش] اسلام گشاده و [در نتيجه] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‏ باشد [همانند فرد تاريكدل است] پس واى بر آنان كه از سخت‏ دلى ياد خدا نمى كنند اينانند كه در گمراهى آشكارند
قمشه‌ای: آیا آن کس را که خدا برای اسلام شرح صدر (و فکر روشن) عطا فرمود که وی به نور الهی روشن است (چنین کس با مردم کافر بی نور تاریک دل یکسان است)؟ پس وای بر آنان که از قساوت (و شقاوت) دلهاشان از یاد خدا فارغ است! اینان هستند که دانسته به ضلالت و گمراهیند.
مکارم شیرازی: آيا كسي كه خدا سينه‏ اش را براي اسلام گشاده كرده، و بر فراز مركبي از نور الهي قرار گرفته (همچون كوردلاني است كه نور هدايت به قلبشان راه نيافته) واي بر آنها كه قلبهائي سخت در برابر ذكر خدا دارند، آنها در گمراهي آشكارند.
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾
انصاریان: خدا نیکوترین سخن را نازل کرد، کتابی که [آیاتش در نظم، زیبایی، فصاحت، بلاغت و عمق محتوا] شبیه یکدیگر است، مشتمل بر داستان های پندآموز [و امر، نهی، وعده، وعید، حلال و حرام] است؛ از شنیدن آیاتش پوست کسانی که از پروردگارشان می هراسند به هم جمع می شود، آن گاه پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم می گردد و آرامش می یابد. این هدایت خداست که هر که را بخواهد به آن راهنمایی می کند؛ و هر که را خدا [به کیفر کفر و عنادش] گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود.
خرمشاهی: خداوند بهترين سخن را در هيئت كتابى همگون و مكرر فرو فرستاد، كه پوستهاى كسانى كه از پروردگارشان خشيت دارند از آن به لرزه در آيد، سپس [آرامش يابند و] پوستهايشان و دلهايشان با ياد خدا نرم شود، اين هدايت الهى است كه به آن هر كس را كه بخواهد به راه مى‏آورد، و هر كس كه خداوند بيراهش گذارده باشد، رهنمايى ندارد
فولادوند: خدا زيباترين سخن را [به صورت] كتابى متشابه متضمن وعد و وعيد نازل كرده است آنان كه از پروردگارشان مى‏ هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏ افتد سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مى‏ گردد اين است هدايت‏ خدا هر كه را بخواهد به آن راه نمايد و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست
قمشه‌ای: خدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث (و نیکوترین سخن آسمانی خدا) است، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است و در آن ثنای خدا (و خاصان خدا) مکرر می‌شود، که از تلاوت (آیات قهر) آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و (با آیات رحمت) باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد. این (کتاب) همان (رحمت و) هدایت خداست که هر که را خواهد به آن رهبری فرماید، و هر کس را خدا به گمراهیش واگذارد دیگر هیچ هدایت کننده‌ای نخواهد داشت.
مکارم شیرازی: خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابي كه آياتش (از نظر لطف و زيبائي و عمق محتوا) همانند يكديگر است، آياتي مكرر دارد (تكراري شوق انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كساني كه از پروردگارشان خاشعند مي‏افتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مي‏شود، اين هدايت الهي است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمائي مي‏كند، و هر كس را خداوند گمراه سازد راهنمائي براي او نخواهد بود!
أَفَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿۲۴﴾
انصاریان: آیا کسی که روز قیامت [به خاطر بسته بودن دست هایش می کوشد که] با صورت خود گزند عذاب را دفع کند [مانند کسی است که ایمن از عذاب است؟] به ستمکاران گویند: آنچه را همواره مرتکب می شدید، بچشید.
خرمشاهی: آيا كسى كه روز قيامت از بدترين عذاب جان به در برد [مانند كسى است كه از آن در امان نيست؟]، و به ستمكاران [مشرك‏] گفته شود [نتيجه‏] كارى را كه كرده بوديد بچشيد
فولادوند: پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود گزند عذاب را روز قيامت دفع مى ‏كند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است] و به ستمگران گفته مى ‏شود آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد
قمشه‌ای: آیا آن کس که روز قیامت برای پرهیز از سختی عذاب دوزخ ناچار است که رخسارش را مقابل آتش سپر گرداند (مانند کسی است که از آن عذاب ایمن و آسوده است)؟ و (آن روز) به ظالمان خطاب شود که اینک کیفر ستمهایی که می‌کردید بچشید.
مکارم شیرازی: آيا كسي كه با صورت خود عذاب دردناك (الهي) را دور مي‏سازد (همانند كسي است كه هرگز آتش دوزخ به او نمي‏رسد؟) و به ظالمان گفته مي‏شود بچشيد آنچه را به دست مي‏آورديد.
كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: کسانی [هم] که پیش از آنان بودند [آیات خدا را] تکذیب کردند، پس از آنجا که گمان نمی کردند، عذاب به سویشان آمد.
خرمشاهی: پيشينيان آنان هم تكذيب [پيامبران و كتب آسمانى‏] پيشه كردند، آنگاه عذاب به نحوى كه گمانش را نمى‏بردند بر سرشان آمد
فولادوند: كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند و از آنجا كه حدس نمى‏ زدند عذاب برايشان آمد
قمشه‌ای: آنان که پیش از این امت بودند نیز (پیغمبران خود را) تکذیب کردند پس، از جایی که پی نمی‌بردند عذاب (قهر حق) بر آنها فرود آمد.
مکارم شیرازی: كساني كه قبل از آنها بودند نيز آيات ما را تكذيب نمودند، و عذاب الهي از جائي كه فكر نمي‏كردند به سراغ آنها آمد.
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: پس خدا در زندگی دنیا خواری و رسوایی را به آنان چشانید؛ و اگر معرفت و آگاهی داشتند [توجه می کردند که] عذاب آخرت بزرگ تر است.
خرمشاهی: سپس خداوند به آنان در زندگانى دنيا خفت و خوارى چشانيد، و اگر مى‏دانستند عذاب اخروى سهمگين‏تر است‏
فولادوند: پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد و اگر مى‏ دانستند قطعا عذاب آخرت بزرگتر است
قمشه‌ای: پس خدا عذاب ذلّت و خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشانید در صورتی که عذاب آخرت آنها اگر بدانند بسیار سخت‌تر است.
مکارم شیرازی: خداوند خواري را در زندگي اين دنيا به آنها چشانيد و عذاب آخرت شديدتر است اگر مي‏دانستند.
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و ما برای مردم در این قرآن از هر گونه مثل و سرگذشت عبرت آموزی بیان کرده ایم، باشد که متذکّر شوند.
خرمشاهی: و براى مردم در اين قرآن از هر گونه مثل زده‏ايم، باشد كه پندگيرند
فولادوند: و در اين قرآن از هر گونه مثلى براى مردم آورديم باشد كه آنان پندگيرند
قمشه‌ای: و ما در این قرآن برای (هدایت) مردم هر گونه مثلهای روشن آوردیم، باشد که خلق متذکر (حقایق آن) شوند.
مکارم شیرازی: ما براي مردم در اين قرآن از هر نوع مثلي زديم، شايد متذكر شوند.
قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۲۸﴾
انصاریان: قرآنی است گویا و روشن بدون هر گونه انحراف و کژی، برای اینکه [در سایه تعالیمش از شرک، عصیان و فساد] بپرهیزند.
خرمشاهی: كه قرآنى است عربى [/شيوا] بدون كژى و كاستى، باشد كه پروا پيشه كنند
فولادوند: قرآنى عربى بى‏ هيچ كژى باشد كه آنان راه تقوا پويند
قمشه‌ای: همان قرآن عربی فصیح که در آن هیچ ناراستی و حکم ناصواب نیست، باشد که مردم (از آن پند گرفته و) پرهیزگار شوند.
مکارم شیرازی: قرآني است فصيح و خالي از هر گونه كجي و نادرستي شايد پرهيزگاري پيشه كنند.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: خدا [برای فهماندن حقیقت توحید و شرک] مثلی زده است: مردی را که اربابانی ناسازگار و بداخلاق در [مالکیّت] او شریک اند، و مردی که فقط برده یک مالک است، آیا این دو برده از جهت فرمان گرفتن و فرمان بردن با هم یکسانند؟ [موحدان که بنده خدای یکتا هستند، دارای زندگی منظم و پاک و آخرتی آبادند، و مشرکان که فرمان بران اربابان گوناگونند، دارای زندگی پریشان و آخرتی خراب اند.] همه ستایش ها ویژه خداست. بلکه بیشترشان [به آثار و منافع بندگی خدا] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: خداوند مثلى مى‏زند از مردى [/برده‏اى‏] كه چند شريك درباره او ستيزجو و ناسازگارند و مردى [/برده‏اى‏] كه [بى‏مدعى‏] ويژه يك مرد است، آيا اين دو برابر و همانندند، سپاس خداى راست، ولى بيشترينه آنان نمى‏دانند
فولادوند: خدا مثلى زده است مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى‏ گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است آيا اين دو در مثل يكسانند سپاس خداى را [نه] بلكه بيشترشان نمى‏ دانند
قمشه‌ای: خدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده (بیاموزید) آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد همه مخالف یکدیگر (و هر کدام او را به کاری پر رنج و زحمت می‌گمارند) با آن شخصی که تسلیم امر یک نفر است (که به او مهربان است و هیچ تکلیف سختی نمی‌کند) حال این دو شخص یکسان است؟ خدا را سپاس (که حالشان هرگز یکسان نیست) لیکن اکثر این مردم درک (این حقیقت) نمی‌کنند.
مکارم شیرازی: خداوند مثالي زده است: مردي را كه مملوك شركائي است كه درباره او پيوسته به مشاجره مشغولند، و مردي را كه تنها تسليم يكنفر است، آيا اين دو يكسانند؟ حمد مخصوص خدا است ولي اكثر آنها نمي‏دانند.
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ ﴿۳۰﴾
انصاریان: بی تردید تو می میری و قطعاً آنان هم می میرند.
خرمشاهی: تو ميرا هستى و آنان هم ميرا هستند
فولادوند: قطعا تو خواهى مرد و آنان [نيز] خواهند مرد
قمشه‌ای: (ای رسول عزیز ما) شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.
مکارم شیرازی: تو مي‏ميري آنها نيز خواهند مرد!
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان [در امر دین] مجادله خواهید کرد [که ما موحدان در دنیا حقّانیّت توحید را ثابت کردیم و بطلان بت پرستی را روشن نمودیم، ولی کبرِ شما مانع از هدایت شما شد.]
خرمشاهی: سپس شما در روز قيامت در برابر پروردگارتان مجادله [و محاكمه‏] مى‏كنيد
فولادوند: سپس شما روز قيامت پيش پروردگارتان مجادله خواهيد كرد
قمشه‌ای: آن گاه روز قیامت همه در پیشگاه عدل پروردگار خویش با یکدیگر ستیزه (و دادخواهی) می‌کنید.
مکارم شیرازی: سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مخاصمه مي‏كنيد.
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: پس چه کسی ستمکارتر است از آنکه بر خدا دروغ بندد و سخن راست و درست را چون به سوی او آمد، تکذیب کند؟ آیا دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟
خرمشاهی: پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد، و دين راست و درست را چون بر او عرضه شد، تكذيب كند، آيا منزلگاه كافران در جهنم نيست؟
فولادوند: پس كيست ‏ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست و [سخن] راست را چون به سوى او آمد دروغ پنداشت آيا جاى كافران در جهنم نيست
قمشه‌ای: پس (در آن روز) از آن کسی که بر خدا دروغ بسته و وعده صدق رسولان خدا را که به او رسیده تکذیب کرده هیچ کس ستمکارتر هست؟ آیا منزلگاه کافران در آتش دوزخ نیست؟
مکارم شیرازی: ستمكارتر از كسي كه بر خدا دروغ ببندد، و سخن صدق را كه به سراغ او آمده تكذيب كند چه كسي است؟! آيا در جهنم جايگاه كافران نيست ؟
وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و آنکه سخن راست و درست آورد و کسانی که آن را باور کردند، اینانند که پرهیزکارانند.
خرمشاهی: و آن كس كه دين راست و درست را آورد و آن را باور داشت، اينانند كه پرهيزگارند
فولادوند: و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود آنانند كه خود پرهيزگارانند
قمشه‌ای: و آن کس که (وعده) صدق را آورد و (آن کس که) آن را تصدیق کرد (و به خدا و قیامت ایمان آورد) هم آنها به حقیقت اهل تقوا هستند.
مکارم شیرازی: اما كسي كه سخن صدق بياورد و كسي كه آن را تصديق كند آنها پرهيزگارانند.
لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: برای آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است؛ این است پاداش نیکوکاران؛
خرمشاهی: براى آنان هر چه بخواهند در نزد پروردگارشان هست، اين پاداش نيكوكاران است‏
فولادوند: براى آنان هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود اين است پاداش نيكوكاران
قمشه‌ای: برای آن بندگان نزد خدایشان از هر نعمتی که بخواهند مهیّاست، که این پاداش نیکو کاران عالم است.
مکارم شیرازی: آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براي آنها موجود است، و اين است جزاي نيكوكاران.
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: تا خدا [به رحمتش] زشت ترین اعمالی که انجام دادند از آنان محو کند، و آنان را بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می دادند پاداش دهد.
خرمشاهی: تا خداوند بدترين كارى را كه كرده‏اند از آنان بزدايد، و پاداششان را بر وفق بهترين كارى كه كرده‏اند، بپردازد
فولادوند: تا خدا بدترين عملى را كه كرده‏ اند از ايشان بزدايد و آنان را به بهترين كارى كه میکرده‏ اند پاداش دهد
قمشه‌ای: تا خدا زشت‌ترین گناهانشان را مستور و محو گرداند و بسی بهتر از این اعمال نیکشان به آنها پاداش عطا کند.
مکارم شیرازی: تا خداوند بدترين اعمالي را كه انجام داده‏ اند بيامرزد، و آنها را به بهترين اعمالي كه انجام مي‏دادند پاداش دهد.
أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۶﴾
انصاریان: آیا خدا برای بنده اش [در همه امور] کافی نیست؟ و مشرکان [به پندار خود] تو را از کسانی که غیر خدا هستند، می ترسانند و هر که را خدا به کیفر [کفر و عناد] ش گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود؛
خرمشاهی: آيا خداوند بنده‏اش را بسنده نيست؟ و تو را از كسانى [/معبودان ناحقى‏] كه به جاى او مى‏پرستيدند، مى‏ترسانند، و كسى كه خداوند بيراهش گذارده باشد، او را رهنمايى نيست‏
فولادوند: آيا خدا كفايت‏ كننده بنده‏ اش نيست و [كافران] تو را از آنها كه غير اويند مى‏ ترسانند و هر كه را خدا گمراه گرداند برايش راهبرى نيست
قمشه‌ای: آیا خدای (مهربان) برای بنده‌اش کافی نیست؟ و مردم (مشرک) تو را از قدرت غیر خدا می‌ترسانند! و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود.
مکارم شیرازی: آيا خداوند براي (نجات و حفظ) بنده‏ اش كافي نيست ؟ اما آنها تو را از غير او مي‏ترسانند، و هر كس را خداوند گمراه كند هيچ هدايت كننده‏ اي ندارد.
وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقَامٍ ﴿۳۷﴾
انصاریان: و هر که را خدا هدایت کند، او را هیچ گمراه کننده ای نخواهد بود. آیا خدا توانای شکست ناپذیر و صاحب انتقام نیست؟
خرمشاهی: و هر كس كه خداوند هدايتش كرده باشد، گمراه‏كننده‏اى ندارد، آيا خداوند پيروزمند دادستان نيست؟
فولادوند: و هر كه را خدا هدايت كند گمراه‏ كننده‏ اى ندارد مگر خدا نيست كه نيرومند كيفرخواه است
قمشه‌ای: و هر کس را خدا هدایت کند دیگر احدی او را گمراه نتواند کرد. آیا خدا مقتدر و غالب (بر تمام قوای عالم) و منتقم (از همه ستمکاران جهان) نیست؟
مکارم شیرازی: و هر كس را خدا هدايت كند هيچ گمراه كننده‏ اي نخواهد داشت، آيا خداوند قادر و صاحب انتقام نيست ؟
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۳۸﴾
انصاریان: اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفرید؟ بی تردید می گویند: خدا. بگو: پس مرا درباره معبودانی که به جای خدا می پرستید خبر دهید، که اگر خدا آسیبی را برای من بخواهد، آیا آنها می توانند آسیب او را از من برطرف کنند؟ یا اگر رحمتی را برای من بخواهد، آیا می توانند رحمتش را باز دارند؟ بگو: خدا مرا کافی است. توکل کنندگان فقط بر او توکل می کنند.
خرمشاهی: و اگر از ايشان بپرسى كه چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است، بى‏شك گويند خداوند، بگو ملاحظه كنيد كه آنچه به جاى خداوند مى‏پرستيد، اگر خداوند در حق من بلايى خواسته باشد، آيا آنان بلاگردانش هستند؟ يا اگر در حق من خيرى خواسته باشد، آيا آنان بازدارنده رحمت او هستند؟ بگو خداوند مرا كافى است، كه اهل توكل بر او توكل مى‏كنند
فولادوند: و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده قطعا خواهند گفت‏ خدا بگو [هان] چه تصور مى ‏كنيد اگر خدا بخواهد صدمه‏ اى به من برساند آيا آنچه را به جاى خدا مى‏ خوانيد مى‏ توانند صدمه او را برطرف كنند يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مى‏ توانند رحمتش را بازدارند بگو خدا مرا بس است اهل توكل تنها بر او توكل مى كنند
قمشه‌ای: و اگر از این مشرکان بپرسی که زمین و آسمانها را که آفریده است؟ البته جواب دهند: خدا آفریده. پس به آنها بگو: چه تصور می‌کنید، آیا همه بتهایی که جز خدا می‌خوانید اگر خدا بخواهد مرا رنجی رسد آن بتان می‌توانند آن را رفع کنند؟ یا اگر خدا بخواهد مرا به رحمتی رساند بتان می‌توانند آن رحمت را از من باز دارند؟ بگو: خدا مرا کافی است، که متوکلان عالم بر او توکل می‌کنند.
مکارم شیرازی: و اگر از آنها بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده ؟ حتما مي‏گويند: خدا، بگو آيا هيچ درباره معبوداني كه غير از خدا مي‏خوانيد انديشه مي‏كنيد كه اگر خدا زياني براي من بخواهد آيا آنها مي‏توانند آن را بر طرف سازند؟ و يا اگر رحمتي براي من اراده كند آيا آنها توانائي دارند جلو رحمت او را بگيرند؟ بگو: خدا مرا كافي است، و همه متوكلان بايد بر او توكل كنند.
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: بگو: ای قوم من! شما بر همین حالت کفر و عنادی که هستید عمل کنید، من نیز [بر پایه ایمان و اخلاصم] عمل می کنم، سپس خواهید دانست،
خرمشاهی: بگو اى قوم من، هر چه توانيد بكنيد، من نيز كننده‏ام، پس زودا بدانيد
فولادوند: بگو اى قوم من شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد من [نيز] عمل مى ‏كنم‏پس به زودى خواهيد دانست
قمشه‌ای: باز بگو: ای قوم، شما را آنچه میسّر است (و در خور جهل و گمراهی شماست) عمل کنید، من هم (آنچه روا دانم) عمل می‌کنم و به زودی معلوم شما گردد.
مکارم شیرازی: بگو اي قوم من! شما هر چه در توان داريد انجام دهيد، من نيز به وظيفه خود عمل مي‏كنم، اما به زودي خواهيد دانست …
مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ ﴿۴۰﴾
انصاریان: که چه کسی را [در دنیا] عذابی خوار کننده بیاید، و [در آخرت هم] عذابی جاودانه بر او فرود آید.
خرمشاهی: كه بر چه كسى عذابى فرود مى‏آيد كه خوارش بدارد، و عذاب پاينده‏اى بر او نازل مى‏گردد
فولادوند: [كه] چه كس را عذابى كه رسوايش كند خواهد آمد و عذابى پايدار بر او نازل مى ‏شود
قمشه‌ای: که عذاب با ذلّت و خواری که را فرا رسد و آلام همیشگی (دوزخ) بر که فرود آید؟
مکارم شیرازی: چه كسي عذاب خواركننده دنيا به سراغش مي‏آيد، و (سپس) عذاب جاويدان (آخرت) بر او وارد مي‏گردد.
إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۴۱﴾
انصاریان: ما این کتاب را برای [هدایت] مردم به حقّ و راستی بر تو نازل کرده ایم؛ پس هر که هدایت یافت، به سود خود هدایت یافته و هر که گمراه شد، فقط به زیان خود گمراه می شود؛ و تو بر آنان نگهبان و کارساز نیستی،
خرمشاهی: ما كتاب [قرآن‏] را به حق براى مردم بر تو فرستاديم، پس هر كس كه رهياب شود، همانا به سود خويش رهياب شده است، و هر كس بيراه مى‏رود، همانا به زيان خويش بيراه رفته است، و تو نگهبان آنان نيستى‏
فولادوند: ما اين كتاب را براى [رهبرى] مردم به حق بر تو فروفرستاديم پس هر كس هدايت ‏شود به سود خود اوست و هر كس بيراهه رود تنها به زيان خودش گمراه مى ‏شود و تو بر آنها وكيل نيستى
قمشه‌ای: (ای رسول) این کتاب الهی را ما به حقّ برای (هدایت) خلق بر تو فرستادیم، اینک هر که هدایت یافت نفع آن و هر که به گمراهی شتافت زیان آن بر شخص اوست و تو (پس از تبلیغ رسالت و اتمام حجّت) دیگر وکیل خلق و نگهبان امّت (از قهر حقّ) نخواهی بود.
مکارم شیرازی: ما اين كتاب آسماني را براي مردم به حق بر تو نازل كرديم، هر كس ‍ هدايت را پذيرد به نفع خود او است، و هر كس گمراهي را برگزيند تنها به زيان خود او خواهد بود، و تو مامور اجبار آنها به هدايت نيستي!
اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: و خداست که روح [مردم] را هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد، و روحی را که [صاحبش] نمرده است نیز به هنگام خوابش [می گیرد]، پس روح کسی که مرگ را بر او حکم کرده نگه می دارد، [و به بدن باز نمی گرداند] و دیگر روح را تا سرآمدی معین باز می فرستد؛ مسلماً در این [واقعیت] برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی [بر قدرت خدا] ست.
خرمشاهی: خداوند جانها را به هنگام مرگ آنها، و نيز آن را كه نمرده است در خوابش، مى‏گيرد، سپس آن را كه مرگش را رقم زده است، نگاه مى‏دارد، و ديگرى را تا زمانى معين گسيل مى‏دارد، بى‏گمان در اين امر براى انديشه‏وران مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‏ ستاند و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مى ‏كند] پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى دارد و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معين [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى‏ فرستد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى‏ انديشند نشانه‏ هايى [از قدرت خدا]ست
قمشه‌ای: خداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می‌کند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که نکرده (به بدنش) می‌فرستد تا وقت معیّن (مرگ). در این کار نیز ادله‌ای (از قدرت الهی) برای متفکران پدیدار است.
مکارم شیرازی: خداوند ارواح را به هنگام «مرگ» قبض مي‏كند، و ارواحي را كه نمرده‏ اند نيز به هنگام «خواب» مي‏گيرد، سپس ارواح كساني را كه فرمان مرگ آنها را صادر كرده نگه مي‏دارد، و ارواح ديگري را (كه بايد زنده بمانند) باز مي‏گرداند تا سرآمد معيني، در اين امر نشانه‏ هاي روشني است براي كساني كه تفكر مي‏كنند.
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: [نه اینکه بی خبران، درباره قدرت خدا نمی اندیشند] بلکه به جای خدا [از بتان] شفیعانی برای خود گرفته اند. بگو: آیا [از آنها شفاعت می خواهید] هر چند مالک چیزی [و اختیاردار شفاعتی] نباشند و علم و عقلی نداشته باشند [و پرستندگان خود را نشناسند؟]
خرمشاهی: يا آنكه [كافران‏] به جاى خداوند شفيعانى برگرفته‏اند؟ بگو آيا اگر هم بر چيزى دست نداشته باشند و تعقل نكنند [باز هم آنان را شفيع مى‏گيرند؟]
فولادوند: آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفته‏ اند بگو آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند
قمشه‌ای: بلکه این مردم کافر مشرک خدا را وا گذارده و بتهایی (بی اثر) را شفیعان خود بر گرفتند. بگو: اگر چه این بتان کمتر چیزی در جهان مالک نباشند و عقل و ادراکی هیچ نداشته باشند (باز شفیع شما توانند شد).
مکارم شیرازی: آيا آنان غير از خدا شفيعاني گرفته‏ اند؟! به آنان بگو: آيا (از آنها شفاعت مي طلبيد) هر چند مالک چيزي نباشند و درک و شعوري براي آنها نباشد؟!
قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: بگو: شفاعت، یکسره ویژه خداست، فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطره اوست، سپس به سوی او بازگردانده می شوید؛
خرمشاهی: بگو شفاعت به تمامى خداى راست، فرمانروايى آسمانها و زمين او راست، آنگاه به سوى او باز گردانده مى‏شويد
فولادوند: بگو شفاعت‏ يكسره از آن خداست فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست‏ سپس به سوى او باز گردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: بگو: شفاعت همه خلقان با خداست، که سلطان ملک آسمانها و زمین و است و پس از مرگ و فنا بازگشت همه شما به سوی اوست.
مکارم شیرازی: بگو تمام شفاعت از آن خدا است، زيرا حاكميت آسمانها و زمين از آن او است و سپس همه به سوي او باز مي‏گرديد.
وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿۴۵﴾
انصاریان: و هنگامی که خدا به یگانگی یاد می شود [و نامی از معبودانشان به میان نمی آید] دل های کسانی که به آخرت ایمان ندارند، نفرت پیدا می کند و چون یادی از معبودان دیگر به میان می آید، ناگاه مسرور و شاد می شوند!!
خرمشاهی: و چون خداوند به تنهايى ياد شود، دلهاى نامؤمنان به آخرت تنگ شود، و چون كسانى كه در برابر او به پرستش گرفته شده‏اند، ياد شوند، آنگاه است كه شادمانى مى‏كنند
فولادوند: و چون خدا به تنهايى ياد شود دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند منزجر مى‏ گردد و چون كسانى غير از او ياد شوند بناگاه آنان شادمانى مى كنند
قمشه‌ای: و چون نزد مردم بی‌ایمان به آخرت، خدا را به یکتایی یاد کنند (آنها از ذکر حق) سخت ملول و دلتنگ می‌شوند و هرگاه ذکر غیر خدا (از بتها و امور مادی) کنند خرّم و دلشاد می‌گردند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه خداوند به يگانگي ياد مي‏شود دلهاي كساني كه به آخرت ايمان ندارند مشمئز (و متنفر) مي‏گردد، اما هنگامي كه از معبودهاي ديگر ياد مي‌شود، آنان خوشحال مي‏شوند!
قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۴۶﴾
انصاریان: [وقتی از ایمان آوردنشان ناامید شدی] بگو: خدایا! ای آفریننده آسمان ها و زمین! [ای] دانای نهان و آشکار! تو خود در میان بندگانت بر سر آنچه [از عقاید و عبادات] اختلاف می کردند، داوری خواهی کرد؛
خرمشاهی: بگو بار خدايا، اى پديد آورنده آسمانها و زمين، اى داناى پنهان و پيدا، تو در ميان بندگانت، در آنچه اختلاف داشته‏اند، داورى مى‏كنى‏
فولادوند: بگو بار الها اى پديدآورنده آسمانها و زمين [اى] داناى نهان و آشكار تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه اختلاف میکردند داورى مى ‏كنى
قمشه‌ای: بگو: پروردگارا، ای خالق آسمانها و زمین، ای دانای عالم پیدا و پنهان، تو خود میان بندگان در آنچه خلاف و نزاع برانگیزند حکم خواهی کرد.
مکارم شیرازی: بگو: خداوندا! اي آنكه آفريننده آسمانها و زمين توئي، و آگاه از اسرار نهان و آشكار هستي! تو در ميان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داوري مي‏كني.
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿۴۷﴾
انصاریان: و اگر برای کسانی که [به آیات خدا] ستم ورزیده اند، همه آنچه در زمین است و مانندش با آن باشد، بی تردید حاضرند آن را برای رهایی خود از عذاب سخت روز قیامت عوض دهند، و از سوی خدا آنچه را که [از عذاب های گوناگون] نمی پنداشتند، آشکار می شود.
خرمشاهی: اگر هر آنچه در زمين است و همانند آن، از آن ستمكاران [مشرك‏] باشد، آن را در برابر سهمگينى عذاب در روز قيامت، بلا گردان كنند، و از سوى خداوند، چيزى كه حسابش را نمى‏كردند، بر آنان آشكار شود
فولادوند: و اگر آنچه در زمين است‏ يكسره براى كسانى كه ظلم كرده‏ اند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد قطعا [همه] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذاب روز قيامت‏ خواهند داد و آنچه تصور[ش را] نمیکردند از جانب خدا بر ايشان آشكار مى‏ گردد
قمشه‌ای: و اگر مردم ستمکار و ظالم هر آنچه در زمین است دو برابر دارا باشند البته خواهند که برای نجات خود از سختی عذاب قیامت همه را فدا کنند، و البته (آن روز) از (قهر) خدا عذابی که گمان نمی‌بردند بر آنان پدید آید.
مکارم شیرازی: اگر ستمكاران تمام آنچه را روي زمين است مالك باشند، و همانند آن بر آن افزوده شود حاضرند همه را فدا كنند تا از عذاب شديد روز قيامت رهائي يابند، و از سوي خدا براي آنها اموري ظاهر مي‏شود كه هرگز گمان نمي‏كردند.
وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۴۸﴾
انصاریان: و زشتی های آنچه را که مرتکب شده اند برای آنان پدیدار می گردد، و آنچه [از عذاب هایی] که مسخره می کردند، آنان را احاطه خواهد کرد.
خرمشاهی: و كيفر آنچه كرده بودند، بر آنان آشكار شد و [و كيفر] آنچه به ريشخند گرفته بودند، آنان را فرو گرفت‏
فولادوند: و [نتيجه] گناهانى كه مرتكب شده‏ اند برايشان ظاهر مى ‏شود و آنچه را كه بدان ريشخند میکردند آنها را فرا مى‏ گيرد
قمشه‌ای: و (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی می‌کردند بر آنان احاطه کند.
مکارم شیرازی: در آن روز اعمال بدي را كه انجام داده‏ اند براي آنها ظاهر مي‏شود و آنچه را استهزا مي‏كردند بر آنها واقع مي‏گردد
فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: پس چون انسان را آسیبی رسد، ما را [برای برطرف کردنش] بخواند، سپس هنگامی که [برای برطرف شدن آسیب] از سوی خود نعمتی به او می دهیم، می گوید: فقط آن را بر پایه دانش و کاردانی خود یافته ام! [چنین نیست که می پندارد] بلکه آن نعمت آزمایشی است [که آیا به خاطر آن سپاس گزاری می کند یا به طغیان برمی خیزد؟] ولی بیشتر آنان [به این واقعیت] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: و چون به انسان بلايى رسد، ما را به دعا بخواند، سپس چون از جانب خود به او نعمتى ارزانى داريم، گويد همانا به خاطر علم‏[ى كه داشته‏ام‏] آن را به من داده‏اند، حق اين است كه آن آزمونى است، ولى بيشترينه آنان نمى‏دانند
فولادوند: و چون انسان را آسيبى رسد ما را فرا مى‏ خواند سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مى‏ گويد تنها آن را به دانش خود يافته‏ ام نه چنان است‏بلكه آن آزمايشى است ولى بيشترشان نمى‏ دانند
قمشه‌ای: آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا می‌خواند و باز چون (آن رنج و عذاب را برداشتیم و) نعمت و دولت به او دادیم گوید: این نعمت دانسته (و به استحقاق) نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است و لیکن اکثر مردم آگه نیستند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه انسان را زياني رسد ما را (براي حل مشكلش) مي‏خواند، سپس هنگامي كه به او نعمتي دهيم مي‏گويد: اين نعمت را به خاطر كارداني خودم به دست آوردم! بلكه اين وسيله آزمايش آنها است ولي اكثرشان نمي‏دانند.
قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۵۰﴾
انصاریان: همین [سخن بیهوده و باطل] را کسانی که پیش از آنان بودند، گفتند، ولی آنچه را [از مقام و ثروت همواره] به دست می آوردند، عذاب و هلاکت را از آنان برطرف نکرد.
خرمشاهی: به راستى كه پيشينيانشان هم همين سخن را گفتند، و آنچه به دست آورده بودند، به دادشان نرسيد
فولادوند: قطعا كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند كارى برايشان نكرد
قمشه‌ای: پیشینیان هم چنین می‌گفتند (که ما مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم) اما (خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک) مال و دولتی که اندوختند هیچ به فریادشان نرسید.
مکارم شیرازی: همين سخن را كساني كه قبل از آنها بودند گفتند، ولي آنچه را به دست آوردند براي آنها سودي نداشت.
فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ ﴿۵۱﴾
انصاریان: پس عذاب های آنچه را مرتکب شدند به آنان رسید، و کسانی از این [مردم مکه] که [به آیات ما] ستم ورزیدند، به زودی عذاب های آنچه را که مرتکب شدند به آنان خواهد رسید؛ و آنان عاجزکننده ما نیستند [تا بتوانند از دسترس قدرت ما بیرون روند.]
خرمشاهی: سپس كيفر آنچه انجام داده بودند، به آنان رسيد، و كسانى از اينان كه ستم كرده [/شرك‏ورزيده‏] بودند زودا كه كيفر آنچه انجام داده بودند، به آنان برسد و آنان گزير و گريزى ندارند
فولادوند: تا [آنكه] كيفر آنچه مرتكب شده بودند بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه] كه ستم كرده‏ اند به زودى نتايج‏سوء آنچه مرتكب شده‏ اند بديشان خواهد رسيد و آنان درمانده‏ كننده [ما] نيستند
قمشه‌ای: و کیفر زشتی و بدکاریها که (برای کسب مال) انجام دادند به آنها رسید. و ستمکاران از این مردم نیز به زودی کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی‌یابند.
مکارم شیرازی: سپس سيئات اعمالشان به آنها رسيد، و ظالمان اين گروه (اهل مكه) نيز به زودي گرفتار سيئات اعمالي كه انجام داده‏ اند خواهند شد و هرگز نمي‏توانند از چنگال عذاب الهي بگريزند.
أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند که خدا رزق و روزی را برای هر که بخواهد وسعت می دهد یا تنگ می گیرد؟ بی تردید در این [اندازه گیری] برای مردمی که ایمان دارند، نشانه هایی [از حکمت و مصلحت خدا] ست.
خرمشاهی: آيا ندانسته‏اند كه خداوند روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا فروبسته مى‏دارد، بى‏گمان در اين امر براى اهل ايمان مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: آيا ندانسته‏ اند كه خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا تنگ مى‏ گرداند قطعا در اين [اندازه‏ گيرى] براى مردمى كه ايمان دارند نشانه‏ هايى [از حكمت] است
قمشه‌ای: آیا مردم ندانستند که خدا البته هر که را خواهد روزی وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی سازد؟ در این (اختلاف روزی خلق) هم ادله‌ای (از قدرت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است.
مکارم شیرازی: آيا آنها ندانستند كه خداوند روزي را براي هر كس بخواهد گسترده يا تنگ مي‏سازد؟ در اين آيات و نشانه‏ هائي است براي گروهي كه ايمان مي‏آورند.
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾
انصاریان: بگو: ای بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیاده روی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را می آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است؛
خرمشاهی: بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته‏ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را مى‏بخشد، كه او آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد از رحمت‏ خدا نوميد مشويد در حقيقت ‏خدا همه گناهان را مى ‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: (ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: بگو: اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي‏آمرزد.
وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۵۴﴾
انصاریان: و به سوی پروردگارتان بازگردید و تسلیم [فرمان ها و احکام] او شوید، پیش از آنکه شما را عذاب آید آن گاه یاری نشوید.
خرمشاهی: و پيش از آنكه عذاب بر شما نازل گردد و سپس يارى نيابيد، به سوى پروردگارتان بازآييد و در برابر او تسليم پيشه كنيد
فولادوند: و پيش از آنكه شما را عذاب در رسد و ديگر يارى نشويد به سوى پروردگارتان بازگرديد و تسليم او شويد
قمشه‌ای: و به درگاه خدای خود به توبه و انابه باز گردید و تسلیم امر او شوید پیش از آنکه عذاب به شما فرا رسد و هیچ نصرت و نجاتی نیابید.
مکارم شیرازی: و به درگاه پروردگارتان بازگرديد، و در برابر او تسليم شويد، پيش ‍ از آنكه عذاب به سراغ شما آيد سپس از سوي هيچكس ياري نشويد.
وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾
انصاریان: و از نیکوترین چیزی که از طرف پروردگارتان به سوی شما نازل شده است پیروی کنید، پیش از آنکه ناگهان و در حالی که بی خبرید، عذاب به شما رسد؛
خرمشاهی: همچنين پيش از آنكه عذاب به ناگهان بر سر شما فرود آيد و شما ناآگاه باشيد، از بهترين آنچه از سوى پروردگارتان به سوى شما نازل شده است، پيروى كنيد
فولادوند: و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمى‏ زنيد شما را عذاب دررسد نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد
قمشه‌ای: و بهترین دستور کتابی را که بر شما از جانب خدایتان نازل شده است پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (قهر خدا به کیفر گناهان) بر شما ناگهان فرود آید و شما آگاه نباشید.
مکارم شیرازی: و از بهترين دستوراتي كه از سوي پروردگارتان بر شما نازل شده پيروي كنيد، پيش از آنكه عذاب (الهي) ناگهاني به سراغ شما آيد در حالي كه از آن خبر نداريد.
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿۵۶﴾
انصاریان: تا مبادا آنکه کسی بگوید: دریغ و افسوس بر اهمال کاری و تقصیری که درباره خدا کردم، و بی تردید [نسبت به احکام الهی و آیات ربّانی] از مسخره کنندگان بودم.
خرمشاهی: تا مبادا كسى بگويد واحسرتا در آنچه در كار خداوند فروگذار كردم، و به راستى كه از ريشخندكنندگان [اسلام و قرآن‏] بودم‏
فولادوند: تا آنكه [مبادا] كسى بگويد دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم بى‏ ترديد من از ريشخندكنندگان بودم
قمشه‌ای: تا مبادا کسی فریاد واحسرتا بر آرد و گوید: ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و وعده‌های خدا را مسخره و استهزا نمودم.
مکارم شیرازی: (اين دستورها به خاطر آن است كه) مبادا كسي روز قيامت بگويد افسوس بر من از كوتاهيهائي كه در اطاعت فرمان خدا كردم و (آيات او را) به سخريه گرفتم!
أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿۵۷﴾
انصاریان: یا بگوید: اگر خدا هدایتم می کرد، بی تردید از پرهیزکاران بودم،
خرمشاهی: يا بگويد اگر خداوند مرا هدايت كرده بود، بى‏شك از پرهيزگاران بودم‏
فولادوند: يا بگويد اگر خدايم هدايت میکرد مسلما از پرهيزگاران بودم
قمشه‌ای: یا آنکه (از فرط پشیمانی در پی آرزوی محال آید و) گوید: (افسوس) اگر خدا مرا (به لطف خاص) هدایت فرمودی من نیز از اهل تقوا بودم.
مکارم شیرازی: و مبادا بگويد: اگر خداوند مرا هدايت مي‏كرد از پرهيزگاران بودم.
أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾
انصاریان: یا چون عذاب را ببیند، بگوید: ای کاش مرا [به دنیا] بازگشتی بود تا از نیکوکاران می شدم.
خرمشاهی: يا چون عذاب را بنگرد، بگويد كاش مرا بازگشتى [به دنيا] بود، آنگاه از نيكوكاران مى‏شدم‏
فولادوند: يا چون عذاب را ببيند بگويد كاش مرا برگشتى بود تا از نيكوكاران مى ‏شدم
قمشه‌ای: یا آنکه چون عذاب (خدا) را به چشم مشاهده کند گوید: (ای فریاد) کاش بار دیگر (به دنیا) باز می‌گشتم تا از نیکوکاران می‌شدم.
مکارم شیرازی: يا هنگامي كه عذاب را مي‏بيند بگويد: آيا مي‏شود بار ديگر (به دنيا) بازگردم تا از نيكوكاران باشم؟!
بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۵۹﴾
انصاریان: [ولی به او گویم:] آری، آیاتم به سوی تو آمد، پس تو آنها را انکار کردی و [در پذیرفتنش] تکبّر ورزیدی، و [نسبت به آن] از کافران بودی،
خرمشاهی: حق اين است كه آيات من به سوى تو آمد و تو آنها را دروغ شمردى و سركشى كردى و از كافران بودى‏
فولادوند: [به او گويند] آرى نشانه‏ هاى من بر تو آمد و آنها را تكذيب كردى و تكبر ورزيدى و از [جمله] كافران شدى
قمشه‌ای: آری (ای بدبخت) آیات کتاب من که محقّقا برای (هدایت) تو آمد تو آن را تکذیب کردی و راه تکبر و سرکشی پیش گرفتی و از زمره کافران بد کیش گردیدی.
مکارم شیرازی: آري آيات من به سراغ تو آمد اما آن را تكذيب كردي و تكبر ورزيدي و از كافران بودي
وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۶۰﴾
انصاریان: و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند می بینی که صورت هایشان سیاه است؛ آیا در دوزخ جایگاهی برای متکبران نیست؟
خرمشاهی: و روز قيامت كسانى را كه بر خداوند دروغ بسته‏اند، بينى كه چهره‏هايشان سياه [شده‏] است [به آنان گويند] آيا منزلگاه متكبران در جهنم نيست؟
فولادوند: و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بسته‏ اند رو سياه مى ‏بينى آيا جاى سركشان در جهنم نيست
قمشه‌ای: و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند بنگری که همه رویشان سیاه شده است (رسوای خدا و خلق گردیدند) آیا متکبران را نه منزل در دوزخ است؟
مکارم شیرازی: و روز قيامت كساني را كه بر خدا دروغ بستند مي‏بيني كه صورتهايشان سياه است، آيا در جهنم جايگاهي براي متكبران نيست ؟
وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۱﴾
انصاریان: و خدا کسانی را که پرهیزکاری پیشه کردند، به سبب اعمالی که مایه رستگاری شان بود نجات می دهد، عذاب به آنان نمی رسد، و اندوهگین هم نمی شوند.
خرمشاهی: و خداوند كسانى را كه پرهيزگارى ورزيده‏اند به رستگارى‏شان برهاند، چنانكه عذابى به آنان نرسد و اندوهگين هم نشوند
فولادوند: و خدا كسانى را كه تقوا پيشه كرده‏ اند به [پاس] كارهايى كه مايه رستگاري‏شان بوده نجات مى‏ دهد عذاب به آنان نمى ‏رسد و غمگين نخواهند گرديد
قمشه‌ای: و خدا اهل تقوا را به موجبات رستگاری (و اعمال صالح) از عذاب نجات خواهد داد که هیچ رنج و المی به آنها نرسد و هرگز غم و اندوهی بر دلشان راه نیابد.
مکارم شیرازی: و خداوند كساني را كه تقوي پيشه كردند با رستگاري رهائي مي‏بخشد هيچ بدي به آنها نمي‏رسد و هرگز غمگين نخواهند شد.
اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿۶۲﴾
انصاریان: خدا آفریننده هر چیزی است و او بر هر چیزی نگهبان و کارساز است.
خرمشاهی: خداوند آفريدگار همه چيز است، و او بر هر چيزى نگهبان است‏
فولادوند: خدا آفريدگار هر چيزى است و اوست كه بر هر چيز نگهبان است
قمشه‌ای: خدا آفریننده هر چیز است و بر هر چیز هم او نگهبان است.
مکارم شیرازی: خداوند خالق همه چيز است و حافظ و ناظر بر همه اشياء.
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۶۳﴾
انصاریان: کلیدهای آسمان ها و زمیندر مالکیّت اوست، و کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند، هم آنان زیانکارند.
خرمشاهی: او راست كليدهاى آسمانها و زمين، كسانى كه آيات ما را انكار كرده‏اند، آنانند كه زيانكارند
فولادوند: كليدهاى آسمان و زمين از آن اوست و كسانى كه نشانه‏ هاى خدا را انكار كردند آنانند كه زيانكارانند
قمشه‌ای: کلیدهای خزائن آسمانها و زمین او راست و آنان که به آیات خدا کافر شدند هم آنان زیانکاران عالمند.
مکارم شیرازی: كليدهاي آسمان و زمين از آن او است، و كساني كه به آيات خداوند كافر شدند زيانكارند.
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿۶۴﴾
انصاریان: بگو: ای نادانان! آیا به من فرمان می دهید که غیر خدا را بپرستم؟!
خرمشاهی: بگو اى نادانان آيا فرمانم مى‏دهيد كه غير از خدا را بپرستم؟
فولادوند: بگو اى نادانان آيا مرا وادار مى ‏كنيد كه جز خدا را بپرستم
قمشه‌ای: (ای رسول به مشرکان) بگو: ای مردم نادان مرا امر می‌کنید که غیر خدا را پرستش کنم؟
مکارم شیرازی: آيا به من دستور مي‏دهيد كه غير خدا را عبادت كنم اي جاهلان؟!
وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۵﴾
انصاریان: بی تردید به تو و به کسانی که پیش از تو بوده اند، وحی شده است که اگر مشرک شوی، همه اعمالت تباه و بی اثر می شود و از زیانکاران خواهی بود.
خرمشاهی: و به راستى بر تو و بر كسانى كه پيش از تو بوده‏اند، وحى شده است كه اگر شرك ورزى، عملت تباه گردد، و بى‏شك از زيانكاران باشى‏
فولادوند: و قطعا به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند وحى شده است اگر شرك ورزى حتما كردارت تباه و مسلما از زيانكاران خواهى شد
قمشه‌ای: (هنوز مشرکان جاهل از تو موحد کامل طمع شرک دارند؟) و حال آنکه به تو و به رسولان پیش از تو چنین وحی شده که اگر به خدا شرک آوری عملت محو و نابود می‌گردد و سخت از زیانکاران خواهی گردید.
مکارم شیرازی: به تو و همه انبياي پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي تمام اعمالت نابود مي‏شود، و از زيانكاران خواهي بود!
بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۶﴾
انصاریان: بلکه فقط خدا را بپرست و از سپاس گزاران باش.
خرمشاهی: بلكه خداوند را بپرست و از سپاسگزاران باش‏
فولادوند: بلكه خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش
قمشه‌ای: بلکه تنها خدا را پرستش کن و از شکر گزاران (نعمت الهی) باش.
مکارم شیرازی: بلكه تنها خداوند را عبادت كن، و از شكرگزاران باش.
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۶۷﴾
انصاریان: و خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، در حالی که زمین در روز قیامت یکسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان ها هم درهم پیچیده به دست اوست؛ منزّه و برتر است از آنچه با او شریک می گیرند.
خرمشاهی: و خداوند را چنانكه سزاوار قدر اوست ارج ننهادند، حال آنكه سراسر زمين در روز قيامت در قبضه قدرت اوست، و آسمانها به دست او درهم نورديده مى‏گردد، منزه است او و فراتر است از آنچه براى او شريك مى‏دانند
فولادوند: و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته‏ اند و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت] اوست و آسمانها در پيچيده به دست اوست او منزه است و برتر است از آنچه [با وى] شريك مى‏ گردانند
قمشه‌ای: و (آنان که غیر خدا را طلبیدند) خدا را چنان که شاید به عظمت نشناختند، و اوست که روز قیامت زمین در قبضه قدرت او و آسمانها در پیچیده به دست سلطنت اوست. آن ذات پاک یکتا منزّه و متعالی از شرک مشرکان (بلکه از فکر موحدان) است.
مکارم شیرازی: آنها خدا را آنگونه كه شايسته است نشناختند در حالي كه تمام زمين در روز قيامت در قبضه قدرت او است و آسمانها پيچيده در دست او، خداوند منزه و بلند مقام است از شريكهائي كه براي او درست مي‏كنند.
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ ﴿۶۸﴾
انصاریان: و در صور دمیده می شود، پس هر که در آسمان ها و زمین است می میرد، مگر کسی را که خدا بخواهد، آن گاه بار دیگر در صور دمیده می شود، ناگاه همه آنان بر پای ایستاده [مات و مبهوت به هر سو] می نگرند [که سرانجام کارشان چه خواهد شد!]
خرمشاهی: و در صور دميده شود، سپس هر كس كه در آسمانها و هر كس كه در زمين است، بيهوش شود، مگر آنكه خدا خواهد، سپس بار ديگر در آن دميده شود، آنگاه ايشان [انسانها] ايستادگانى چشم به راهند
فولادوند: و در صور دميده مى ‏شود پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمى‏ افتد مگر كسى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در آن دميده مى ‏شود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مى ‏نگرند
قمشه‌ای: و صیحه‌ای در صور (اسرافیل) بدمند تا جز آن که خدا (بقای او) خواسته دیگر هر که در آسمانها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند، آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه (از خواب مرگ) بر خیزند و نظاره (واقعه محشر) کنند.
مکارم شیرازی: و در صور دميده مي‏شود، و تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند مي‏ميرند مگر كساني كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مي‏شود، ناگهان همگي بپا مي‏خيزند، و در انتظار (حساب و جزا) هستند.
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۶۹﴾
انصاریان: و زمین به نور پروردگارش روشن می شود، و کتاب [اعمال] را می نهند، و پیامبران و گواهان را بیاورند ومیانشان به حقّ وراستی داوری شود، وآنان مورد ستم قرار نمی گیرند؛
خرمشاهی: و سراسر عرصه محشر به نور پروردگارش درخشان گردد و نامه اعمال در ميان نهند و پيامبران و گواهان را به ميان آورند و بين مردم به حق داورى شود و بر آنان ستم نرود
فولادوند: و زمين به نور پروردگارش روشن گردد و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود و پيامبران و شاهدان را بياورند و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند
قمشه‌ای: و زمین (محشر) به نور پروردگار خود روشن گردد و نامه (اعمال خلق در پیشگاه عدل حق) نهاده شود و انبیاء و شهداء (بر گواهی) احضار شوند و میان خلق به حق حکم شود و به هیچ کس ابدا ظلمی نخواهد شد.
مکارم شیرازی: و زمين (در آن روز) به نور پروردگار روشن مي‏شود و نامه‏ هاي اعمال را پيش مي‏نهند، و پيامبران و گواهان را حاضر مي‏سازند، و در ميان آنها به حق داوري مي‏شود، و به كسي ستم نخواهد شد.
وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۷۰﴾
انصاریان: و به هر کسی آنچه را انجام داده است، به طور کامل داده شود و او به کارهایی که انجام می دهند، داناتر است.
خرمشاهی: و به هر كس [جزاى‏] آنچه كرده است به تمامى داده شود، و او [خداوند] به آنچه كرده‏اند داناتر است‏
فولادوند: و هر كسى [نتيجه] آنچه انجام داده است به تمام بيابد و او به آنچه مى كنند داناتر است
قمشه‌ای: و هر کس به پاداش عملش تمام برسد و خدا از هر کس به افعال خلق آگاه‌تر است.
مکارم شیرازی: و به هر كس آنچه انجام داده است بيكم و كاست داده مي‏شود، و او نسبت به آنچه انجام مي‏دادند از همه آگاهتر است.
وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۷۱﴾
انصاریان: و کافران گروه گروه به دوزخ رانده می شوند، چون به دوزخ رسند درهایش گشوده شود و نگهبانانش به آنان گویند: آیا پیامبرانی از جنس خودتان به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند و شما را به دیدار این روزتان بیم دهند؟ گویند: آری، [آمدند] ولی فرمان عذاب بر کافران محقق و ثابت شدهاست.
خرمشاهی: و كافران را گروه گروه به سوى جهنم برانند، چون به نزديك آن رسند، درهايش بازگردد، و نگهبانان آن به ايشان گويند آيا پيامبران پروردگارتان به نزد شما نيامدند كه بر شما آيات پروردگارتان را بخوانند، و شما را از ديدار اين روزتان هشدار دهند، گويند چرا، ولى حكم عذاب بر كافران تحقق يافته است‏
فولادوند: و كسانى كه كافر شده‏ اند گروه گروه به سوى جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند گويند چرا ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد
قمشه‌ای: و آنان را که کافر شدند فوج فوج به جانب دوزخ رانند تا چون آنجا رسند درهای جهنّم (به رویشان) بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند: مگر پیغمبرانی از خودتان برای (هدایت) شما نیامدند و آیات الهی را برایتان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیدند؟ جواب دهند: بلی و لیکن (افسوس که ما پند نگرفتیم و به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم و) وعده عذاب بر کافران محقّق و حتمی گردید.
مکارم شیرازی: و كساني كه كافر شدند گروه گروه به سوي جهنم رانده مي‏شوند وقتي به دوزخ مي‏رسند درهاي آن گشوده مي‏شود، و نگهبانان دوزخ به آنها مي‏گويند: آيا رسولاني از ميان شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را براي شما بخوانند، و از ملاقات اين روز شما را برحذر دارند؟! مي‏گويند: آري (پيامبران آمدند و آيات الهي را بر ما خواندند) ولي فرمان عذاب الهي بر كافران مسلم شده است.
قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۷۲﴾
انصاریان: [به آنان] گویند: از درهای دوزخ درآیید در حالی که در آن جاودانه اید؛ پس جایگاه متکبران چه بد جایگاهی است؛
خرمشاهی: گفته شود از درهاى جهنم وارد شويد كه جاودانه در آنيد، چه بد است منزلگاه متكبران‏
فولادوند: و گفته شود از درهاى دوزخ درآييد جاودانه در آن بمانيد وه چه بد [جايى] است جاى سركشان
قمشه‌ای: آن گاه به آن کافران خطاب شود: اینک از هر در به دوزخ داخل شوید و در آن عذاب جاودان بمانید که متکبران را (دوزخ) بسیار بد منزلگاهی است.
مکارم شیرازی: به آنها گفته مي‏شود: از درهاي جهنم وارد شويد، جاودانه در آن بمانيد، چه بد جايگاهي است جايگاه متكبران؟! (تمام تقصيرها از خود شما بوده است).
وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿۷۳﴾
انصاریان: و کسانی که از پروردگارشان پروا کردند گروه گروه به بهشت رانده می شوند، چون به آن رسند در حالی که درهایش از پیش گشوده شده است، نگهبانانش به آنان گویند: سلام بر شما، پاکیزه و نیکو شدید، پس وارد آن شوید که [در آن] جاودانه اید.
خرمشاهی: و كسانى را كه از پروردگارشان پروا كرده‏اند، گروه گروه به سوى بهشت برانند، تا به نزديك آن رسند، در حالى كه درهايش گشوده است، و نگهبانان آن به ايشان گويند سلام بر شما خوش آمديد به آن وارد شويد و جاودانه بمانيد
فولادوند: و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته‏ اند گروه گروه به سوى بهشت‏ سوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند سلام بر شما خوش آمديد در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد]
قمشه‌ای: و متقیان خدا ترس را فوج فوج به سوی بهشت برند تا چون بدانجا رسند و همه درهای بهشت (به رویشان به احترام) بگشایند و خازنان بهشتی (به تهنیت) گویند: سلام بر شما باد (خوشا به حال شما) که چه خوش عیش ابدی نصیب شما گردید حالی در این بهشت ابد در آیید و جاودان متنعّم باشید.
مکارم شیرازی: و كساني كه تقواي الهي پيشه كردند گروه گروه به سوي بهشت برده مي‏شوند، هنگامي كه به آن مي‏رسند درهاي بهشت گشوده مي‏شود، و نگهبانان به آنها مي‏گويند: سلام بر شما! گوارا باد اين نعمتها برايتان! داخل بهشت شويد و جاودانه بمانيد.
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿۷۴﴾
انصاریان: می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که درباره ما به وعده اش وفا کرد، و زمین [بهشت] را به ما میراث داد که هر جای از بهشت را بخواهیم، جای خود قرار می دهیم. چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.
خرمشاهی: و گويند سپاس خداوندى را كه وعده خود را در حق ما راست گردانيد و به ما سرزمين [بهشت‏] را به ميراث داد كه از بهشت هر جا كه خواهيم سكنا كنيم، پس چه نيكوست پاداش عملداران‏
فولادوند: و گويند سپاس خدايى را كه وعده‏ اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت] را به ما ميراث داد از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مى‏ گزينيم چه نيك است پاداش عمل‏كنندگان
قمشه‌ای: (مؤمنان به بهشت در آیند) و گویند: ستایش خدای را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید که هر جای آن بخواهیم منزل گزینیم. (بلی آن روز) پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند: حمد و ستايش مخصوص خداوندي است كه به وعده خويش درباره ما وفا كرد و زمين (بهشت) را ميراث ما قرار داد كه هر جا را بخواهيم منزلگاه خود قرار دهيم، چه خوب است پاداش عمل كنندگان!
وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۷۵﴾
انصاریان: و فرشتگان را می بینی که پیرامون عرش حلقه زده اند، پروردگارشان را همراه ستایش تسبیح می گویند، و در میان اهل محشر به حق داوری شود، و [پس از پایان کار قیامت] گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: و فرشتگان را بينى كه عرش را در ميان گرفته‏اند، سپاسگزارانه پروردگارشان را تسبيح مى‏گويند، و در ميان آنان به حق داورى شود، و گفته شود سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است است‏
فولادوند: و فرشتگان را مى ‏بينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگار خود تسبيح مى‏ گويند و ميانشان به حق داورى مى‏ گردد و گفته مى ‏شود سپاس ويژه پروردگار جهانيان است
قمشه‌ای: و (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده کنی که گرداگرد عرش (با عظمت الهی) در آمده و به تسبیح و ستایش خدایشان مشغولند و میان اهل بهشت و دوزخ به حق حکم شود و (همه زبان به حمد خدا گشایند و) گویند: سپاس و ستایش خاصّ خدای یکتا پروردگار جهانیان است.
مکارم شیرازی: (در آن روز) فرشتگان را مي‏بيني كه بر گرد عرش خدا حلقه زده‏ اند (و حمد او مي‏گويند) و در ميان بندگان به حق داوري مي‏شود و (سرانجام) گفته مي‏شود حمد مخصوص پروردگار جهانيان است.