رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۱۰۰﴾
انصاریان: پروردگارا! مرا فرزندی که از صالحان باشد عطا کن.
خرمشاهی: پروردگارا به من از شايستگان فرزندى ببخش فولادوند: اى پروردگار من مرا [فرزندى] از شايستگان بخش قمشهای: بار الها، مرا فرزند صالحی که از بندگان شایسته تو باشد عطا فرما. مکارم شیرازی: پروردگارا! به من از (فرزندان) صالح ببخش.
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ
﴿۱۰۱﴾
انصاریان: پس ما او را به پسری بردبار مژده دادیم.
خرمشاهی: آنگاه او را به فرزندى بردبار مژده داديم فولادوند: پس او را به پسرى بردبار مژده داديم قمشهای: پس مژده پسر بردباری به او دادیم. مکارم شیرازی: ما او (ابراهيم) را به نوجواني بردبار و پر استقامت بشارت داديم.
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ
﴿۱۰۲﴾
انصاریان: هنگامی که با او به [مقام] سعی رسید، گفت: پسرکم! همانا من در خواب می بینم که تو را ذبح می کنم، پس با تأمل بنگر رأی تو چیست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شده ای انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شکیبایان خواهی یافت.
خرمشاهی: و چون در كار و كوشش به پاى او رسيد، [ابراهيم] گفت اى فرزندم من در خواب ديدهام كه سر تو را مىبرم، بنگر [در اين كار] چه مىبينى؟ [اسماعيل] گفت پدر جان آنچه فرمانت دادهاند، انجام بده، كه به زودى مرا به خواست خداوند، از شكيبايان خواهى يافت فولادوند: و وقتى با او به جايگاه سعى رسيد گفت اى پسرك من من در خواب [چنين] مى بينم كه تو را سر مى برم پس ببين چه به نظرت مى آيد گفت اى پدر من آنچه را مامورى بكن ان شاء الله مرا از شكيبايان خواهى يافت قمشهای: آن گاه که (آن پسر رشد یافت و) با او به سعی و عمل شتافت (یا در جهد و عبادت یا در سعی صفا و مروه با پدر همراه شد) ابراهیم گفت: ای فرزند عزیزم، من در عالم خواب چنین میبینم که تو را قربانی (راه خدا) میکنم، در این واقعه تو را چه نظری است؟ جواب داد: ای پدر، هر چه مأموری انجام ده که ان شاء اللّه مرا از بندگان با صبر و شکیبا خواهی یافت. مکارم شیرازی: هنگامي كه با او به مقام سعي و كوشش رسيد گفت: فرزندم من در خواب ديدم كه بايد تو را ذبح كنم! بنگر نظر تو چيست ؟ گفت: پدرم هر چه دستور داري اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهي يافت!
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ
﴿۱۰۳﴾
انصاریان: پس هنگامی که آن دو تسلیم [خواسته خدا] شدند و ابراهیم، جبین او را به زمین نهاد [تا ذبحش کند]
خرمشاهی: آنگاه چون هر دو [بر اين كار] گردن نهادند و او را بر گونهاش به خاك افكند فولادوند: پس وقتى هر دو تن دردادند [و همديگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پيشانى بر خاك افكند قمشهای: پس چون هر دو تسلیم امر حق گشتند و او را (برای کشتن) به روی در افکند. مکارم شیرازی: هنگامي كه هر دو تسليم و آماده شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد …
وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ
﴿۱۰۴﴾
انصاریان: و او را ندا دادیم که ای ابراهیم!
خرمشاهی: ندايش داديم كه اى ابراهيم فولادوند: او را ندا داديم كه اى ابراهيم قمشهای: و ما در آن حال (که کارد به گلویش کشید) خطاب کردیم که ای ابراهیم، مکارم شیرازی: او را ندا داديم كه اي ابراهيم!
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
﴿۱۰۵﴾
انصاریان: خوابت را تحقق دادی [و فرمان پروردگارت را اجرا کردی]، به راستی ما نیکوکاران را این گونه پاداش می دهیم [که نیّت پاک و خالصشان را به جای عمل می پذیریم.]
خرمشاهی: رؤيايت را به حقيقت باورداشتى، ما بدينسان نيكوكاران را جزا مىدهيم فولادوند: رؤيا[ى خود] را حقيقت بخشيدى ما نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم قمشهای: تو مأموریت عالم رؤیا را انجام دادی (کارد را از گلویش بردار). ما نیکو کاران را چنین نیکو پاداش میدهیم. مکارم شیرازی: آنچه را در خواب ماموريت يافتي انجام دادي، ما اينگونه نيكوكاران را جزا ميدهيم.
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ
﴿۱۰۶﴾
انصاریان: به یقین این همان آزمایش روشن بود.
خرمشاهی: بىگمان اين آزمونى آشكار است فولادوند: راستى كه اين همان آزمايش آشكار بود قمشهای: این ابتلا همان امتحانی است که (حقیقت حال اهل ایمان را) روشن میکند (که در راه خدا از هر چیز میگذرند). مکارم شیرازی: اين مسلما امتحان مهم و آشكاري است.
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
﴿۱۰۷﴾
انصاریان: و ما اسماعیل را در برابر قربانی بزرگی [از ذبح شدن] رهانیدیم،
خرمشاهی: و به جاى او قربانى بزرگى را فديه پذيرفتيم فولادوند: و او را در ازاى قربانى بزرگى باز رهانيديم قمشهای: و بر او (گوسفندی فرستاده و) ذبح بزرگی فدا ساختیم. مکارم شیرازی: ما ذبح عظيمي را فداي او كرديم.
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
﴿۱۰۸﴾
انصاریان: و در میان آیندگان برای او [نام نیک] به جا گذاشتیم.
خرمشاهی: و براى او در ميان واپسينان نام نيك نهاديم فولادوند: و در [ميان] آيندگان براى او [آوازه نيك] به جاى گذاشتيم قمشهای: و ثنای او را در میان آیندگان وا گذاردیم. مکارم شیرازی: و نام نيك او را در امتهاي بعد باقي گذارديم.
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ
﴿۱۰۹﴾
انصاریان: سلام بر ابراهیم.
خرمشاهی: سلام بر ابراهيم فولادوند: درود بر ابراهيم قمشهای: سلام و تحیّت خدا بر ابراهیم باد. مکارم شیرازی: سلام بر ابراهيم باد! |
||