ParsQuran
سوره 37: الصافات - جزء 23

فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿۱۴۳﴾
انصاریان: [و در شکم ماهی به تسبیح خدا مشغول شد که] اگر او از تسبیح کنندگان نبود،
خرمشاهی: و اگر از تسبيح‏گويان نبود
فولادوند: و اگر او از زمره تسبيح‏كنندگان نبود
قمشه‌ای: و اگر او به ستایش و تسبیح خدا نپرداختی،
مکارم شیرازی: و اگر او از تسبيح كنندگان نبود…
لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴۴﴾
انصاریان: بی تردید تا روزی که مردم برانگیخته می شوند در شکم ماهی می ماند.
خرمشاهی: در شكم آن تا روزى كه مردمان برانگيخته شوند به سر مى‏برد
فولادوند: قطعا تا روزى كه برانگيخته مى ‏شوند در شكم آن [ماهى] مى‏ ماند
قمشه‌ای: تا قیامت در شکم ماهی زیست کردی.
مکارم شیرازی: تا روز قيامت در شكم ماهي مي‏ماند.
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ ﴿۱۴۵﴾
انصاریان: پس او را در حالی که بیمار بود به زمینی خشک و بی گیاه افکندیم.
خرمشاهی: آنگاه او را به كرانه باير افكنديم و او بيمار بود
فولادوند: پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم
قمشه‌ای: باز او را (پس از چندین روز) از بطن ماهی به صحرای خشکی افکندیم در حالی که بیمار و ناتوان بود.
مکارم شیرازی: (به هر حال ما او را رهائي بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالي از گياه افكنديم در حالي كه بيمار بود.
وَأَنْبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ ﴿۱۴۶﴾
انصاریان: و بر او گیاهی از نوعی کدو رویاندیم،
خرمشاهی: و بر سر او [براى سايه افكنى‏] گياهى از قسم كدو رويانديم‏
فولادوند: و بر بالاى [سر] او درختى از [نوع] كدوبن رويانيديم
قمشه‌ای: و (در آن صحرا) بر او درختی از کدو رویانیدیم (تا به برگش سایه‌بان و پوشش کند).
مکارم شیرازی: و كدوبني بر او رويانديم (تا در سايه برگهاي پهن و مرطوبش ‍ آرامش يابد).
وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿۱۴۷﴾
انصاریان: و او را به سوی [قومی] یکصد هزار نفر [ی] یا بیشتر فرستادیم.
خرمشاهی: و [سرانجام‏] او را به سوى صدهزار نفر يا بيشتر [به رسالت‏] فرستاديم‏
فولادوند: و او را به سوى يكصدهزار [نفر از ساكنان نينوا] يا بيشتر روانه كرديم
قمشه‌ای: و او را بر قومی بالغ بر صد هزار یا افزون (به رسالت) فرستادیم.
مکارم شیرازی: و او را به سوي جمعيت يكصد هزار نفري، يا بيشتر، فرستاديم.
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ﴿۱۴۸﴾
انصاریان: پس ایمان آوردند در نتیجه آنان را تا پایان عمرشان [از نعمت ها و مواهب خود] بهره مند کردیم.
خرمشاهی: آنگاه ايمان آوردند و ما نيز آنان را تا مدتى بهره‏مند ساختيم‏
فولادوند: پس ايمان آوردند و تا چندى برخوردارشان كرديم
قمشه‌ای: و آن قوم چون ایمان آوردند ما هم تا هنگامی معیّن (مدت عمر آن قوم، از نعمت خود) بهره‌مندشان گردانیدیم.
مکارم شیرازی: آنها ايمان آوردند و تا مدت معلومي آنان را از مواهب زندگي بهره مند ساختيم.
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿۱۴۹﴾
انصاریان: [مشرکان سبک مغز می گویند: فرشتگان، دختران خدایند] پس از آنان بپرس که آیا دختران برای پروردگار تو هستند و پسران برای ایشان؟!
خرمشاهی: از آنان بپرس كه آيا پروردگار تو را دختران است و خود ايشان را پسران؟
فولادوند: پس از مشركان جويا شو آيا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است
قمشه‌ای: پس تو از این مشرکان (که فرشتگان را دختران خدا می‌خوانند) بپرس که آیا خدا را فرزندان دختر است و آنان را پسر؟
مکارم شیرازی: از آنها بپرس: آيا پروردگار تو دختراني دارد و پسران از آن آنها است؟!
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿۱۵۰﴾
انصاریان: یا اینکه ما فرشتگان را دختر آفریدیم و آنان شاهد بودند؟!
خرمشاهی: يا آنكه ما فرشتگان را مادينه آفريده‏ايم و ايشان شاهد بوده‏اند؟
فولادوند: يا فرشتگان را مادينه آفريديم و آنان شاهد بودند
قمشه‌ای: یا آنکه چون ما فرشتگان را خلق می‌کردیم آنجا حاضر بودند و دیدند که آنها را زن آفریدیم؟
مکارم شیرازی: آيا ما فرشتگان را به صورت دختران آفريديم و آنها ناظر بودند؟!
أَلَا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ ﴿۱۵۱﴾
انصاریان: آگاه باش! که آنان از بافته های دروغ خود می گویند
خرمشاهی: هان ايشان از سر تهمتشان مى‏گويند
فولادوند: هش‏دار كه اينان از دروغ پردازى خود قطعا خواهند گفت
قمشه‌ای: بدان که اینان (از جهل خود) بر خدا دروغی بسته و می‌گویند.
مکارم شیرازی: بدانيد آنها با اين تهمت بزرگشان مي‏گويند.
وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۱۵۲﴾
انصاریان: که خدا فرزند آورده! و بی تردید آنان دروغگویند.
خرمشاهی: خداوند فرزندى پديد آورده است، و ايشان دروغگو هستند
فولادوند: خدا فرزند آورده در حالى كه آنها قطعا دروغگويانند
قمشه‌ای: خدا را فرزند می‌باشد. البته دروغ می‌گویند.
مکارم شیرازی: خداوند فرزندي آورده! ولي آنها قطعا دروغ مي‏گويند!