ParsQuran
سوره 33: الأحزاب - جزء 21

إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿۱۰﴾
انصاریان: زمانی که از بالا و از پایین [لشکرگاه] تان به سویتان آمدند، و آن گاه که دیده ها [از شدت ترس] خیره شد و جان ها به گلو رسید، و به خدا آن گمان ها [ی ناروا] را [که خود می دانید] می بردید.
خرمشاهی: آنگاه از فراز و فرودتان به سراغ شما [به هجوم‏] آمدند، و آنگاه كه چشمها برگشت و جانها به گلوگاهها رسيد، و در حق خداوند گمانهايى [ناروا] كرديد
فولادوند: هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى] شما آمدند و آنگاه كه چشمها خيره شد و جانها به گلوگاهها رسيد و به خدا گمانهايى [نابجا] مى ‏برديد
قمشه‌ای: (یاد آرید) وقتی که (در جنگ احزاب) لشکر کفار از بالا و زیر بر شما حمله‌ور شدند و آن‌گاه که چشمها حیران شد و جانها به گلو رسید و به وعده خدا گمانهای مختلف بردید (مؤمنان حقیقی به وعده حق و فتح اسلام خوش گمان و دیگران بدگمان و ترسان بودند).
مکارم شیرازی: به خاطر بياوريد زماني را كه آنها از طرف بالا و پائين (شهر) شما وارد شدند (و مدينه را محاصره كردند) و زماني را كه چشمها از شدت وحشت خيره شده بود، و جانها به لب رسيده بود، و گمانهاي گوناگون بدي به خدا مي‏برديد!
هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿۱۱﴾
انصاریان: آنجا بود که مؤمنان مورد آزمایش قرار گرفتند و به تزلزل و اضطرابی سخت دچار شدند.
خرمشاهی: آنجا بود كه مؤمنان [به محنت‏] آزموده شدند، و تكانى سخت خوردند
فولادوند: آنجا [بود كه] مؤمنان در آزمايش قرار گرفتند و سخت تكان خوردند
قمشه‌ای: در آنجا مؤمنان امتحان شدند و (ضعیفان در ایمان) سخت متزلزل گردیدند.
مکارم شیرازی: در آنجا مؤ منان آزمايش شدند و تكان سختي خوردند.
وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۱۲﴾
انصاریان: و آن گاه که منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] بود، می گفتند: خدا و پیامبرش جز به فریب، ما را وعده [پیروزی] نداده اند!
خرمشاهی: و آنگاه كه منافقان و بيماردلان گفتند كه خداوند و پيامبر او جز وعده فريب‏آميز به ما نداده‏اند
فولادوند: و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است مى گفتند خدا و فرستاده‏ اش جز فريب به ما وعده‏ اى ندادند
قمشه‌ای: و نیز در آن هنگام منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (شک و ریب) بود (با یکدیگر) می‌گفتند: آن وعده (فتح و نصرتی) که خدا و رسول به ما دادند غرور و فریبی بیش نبود.
مکارم شیرازی: بخاطر بياوريد زماني را كه منافقان و آنها كه در دلهايشان بيماري بود مي‏گفتند خدا و پيامبرش جز وعده‏ هاي دروغين به ما نداده‏ اند.
وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ﴿۱۳﴾
انصاریان: و آن گاه که گروهی از آنان گفتند: ای اهل مدینه! [میدان نبرد] جای درنگ و ماندن شما نیست، پس برگردید. و گروهی از آنان از پیامبر اجازه [برگشتن] می خواستند، و می گفتند: خانه های ما بدون حفاظ است. در صورتی که بدون حفاظ نبود، و آنان جز فرار را قصد نداشتند!
خرمشاهی: و آنگاه كه گروهى از آنان گفتند اى اهل مدينه شما را جاى ماندن نيست، بازگرديد، و گروهى از ايشان از پيامبر اجازه [قعود] خواستند [و به بهانه‏] مى‏گفتند خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است، و آن بى‏حفاظ نبود، هيچ قصدى جز فرار نداشتند
فولادوند: و چون گروهى از آنان گفتند اى مردم مدينه ديگر شما را جاى درنگ نيست برگرديد و گروهى از آنان از پيامبر اجازه مى‏ خواستند و مى گفتند خانه ‏هاى ما بى‏حفاظ است و[لى خانه ‏هايشان] بى‏حفاظ نبود [آنان] جز گريز [از جهاد] چيزى نمى‏ خواستند
قمشه‌ای: و در آن وقت طایفه‌ای از آن کفار و منافقان دین گفتند: ای یثربیان، دیگر شما را (در اردوگاه) جای ماندن نیست (که همه کشته خواهید شد، از گرد پیغمبر متفرق شوید و به مدینه) باز گردید. و در آن حال گروهی از آنها (برای رفتن) از پیغمبر اجازه خواسته و می‌گفتند: خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، در صورتی که (دروغ می‌گفتند و) خانه‌هاشان بی‌حفاظ نبود، و مقصودشان جز فرار (از جبهه جنگ) نبود.
مکارم شیرازی: و نيز به خاطر بياوريد زماني را كه گروهي از آنها گفتند: اي اهل يثرب (مردم مدينه)! اينجا جاي توقف شما نيست، به خانه‏ هاي خود باز گرديد، و گروهي از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مي‏خواستند و مي‏گفتند خانه‏ هاي ما بدون حفاظ است، در حالي كه بدون حفاظ نبود، آنها فقط مي‏خواستند (از جنگ) فرار كنند!
وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا ﴿۱۴﴾
انصاریان: و اگر از پیرامون خانه هایشان بر آنان حمله می شد و از آنان بازگشت [به شرک و جنگ با مؤمنان] درخواست می شد، آن را می پذیرفتند و برای آن جز مدت کوتاهی [به اندازه تجهیز خود بر ضد مؤمنان] درنگ نمی کردند!!
خرمشاهی: و چون از حوالى آن [شهر] بر ايشان وارد شوند، سپس از ايشان اقرار به شرك طلب كنند، آن را انجام دهند و سپس در آنجا جز اندكى درنگ نخواهند كرد
فولادوند: و اگر از اطراف [مدينه] مورد هجوم واقع مى ‏شدند و آنگاه آنان را به ارتداد مى‏ خواندند قطعا آن را مى ‏پذيرفتند و جز اندكى در اين [كار] درنگ نمیکردند
قمشه‌ای: و اگر دشمنان دین از اطراف به شهر و خانه‌شان (از پی غارت) هجوم آرند سپس از آنها تقاضای بازگشت به کفر و شرک کنند آنان اجابت خواهند کرد در صورتی که اندک زمانی بیش در مدینه (با آن شرک) زیست نخواهند کرد (و سپس همه هلاک می‌شوند).
مکارم شیرازی: آنها چنان بودند كه اگر دشمنان از اطراف و جوانب مدينه بر آنان وارد مي‏شدند و پيشنهاد بازگشت به سوي شرك به آنها مي‏كردند مي‏پذيرفتند، و جز مدت كمي براي انتخاب اين راه درنگ نمي‏كردند.
وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا ﴿۱۵﴾
انصاریان: و همانا آنان از پیش با خدا پیمان بسته بودند که [به دشمن] پشت نکنند؛ و پیمان خدا همواره بازخواست شدنی است.
خرمشاهی: و همينان بودند كه پيشترها با خداوند پيمان بسته بودند كه [پايدارى ورزند و] پشت نكنند، و پيمان الهى بازخواست دارد
فولادوند: با آنكه قبلا با خدا سخت پيمان بسته بودند كه پشت [به دشمن] نكنند و پيمان خدا همواره بازخواست دارد
قمشه‌ای: و آن منافقان از این پیش (در جنگ احد که اکثر فرار کردند) با خدا عهد محکم بسته بودند که به جنگ پشت نکنند، و از عهد خدا پرسش خواهد شد.
مکارم شیرازی: آنها قبل از اين با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند، و عهد الهي مورد سؤ ال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسئولند).
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۶﴾
انصاریان: بگو: اگر از مرگ یا کشته شدن بگریزید، گریز شما هرگز سودتان نمی دهد، و در این صورت [اگر هم سودتان دهد، از این زندگی زودگذر فانی] جز اندکی برخوردار نخواهید شد.
خرمشاهی: بگو فرار از مرگ يا كشته شدن، اگر بگريزيد برايتان [نهايتا] سودى ندارد، و در آن صورت هم جز اندكى [از زندگى‏] برخوردار نخواهيد شد
فولادوند: بگو اگر از مرگ يا كشته شدن بگريزيد هرگز اين گريز براى شما سود نمى ‏بخشد و در آن صورت جز اندكى برخوردار نخواهيد شد
قمشه‌ای: (ای رسول ما، منافقان را) بگو: اگر از مرگ یا قتل فرار می‌کنید آن فرار هرگز به نفع شما نیست چه آنکه اندک زمانی بیش (از زندگی) کامیاب نخواهید شد.
مکارم شیرازی: بگو: اگر از مرگ يا كشته شدن فرار كنيد سودي به حال شما نخواهد داشت، و در آن هنگام جز بهره كمي از زندگاني نخواهيد گرفت.
قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۱۷﴾
انصاریان: بگو: اگر خدا برای شما آسیب و گزندی یا پیروزی و غنیمتی بخواهد، کیست که شما را در برابر [تقدیرات و قضای] خدا نگه دارد؟ در صورتی که غیر از خدا نه کارسازی برای خود می یابند، نه یاری دهنده ای.
خرمشاهی: اگر خداوند در حق شما بلا يا رحمتى خواسته باشد، چه كسى شما را در برابر خداوند نگاه مى‏دارد؟ و در برابر خداوند يار و ياورى براى خود نخواهند يافت‏
فولادوند: بگو چه كسى مى‏ تواند در برابر خدا از شما حمايت كند اگر او بخواهد براى شما بد بياورد يا بخواهد شما را رحمت كند و غير از خدا براى خود يار و ياورى نخواهند يافت
قمشه‌ای: بگو: اگر خدا به شما اراده بلا و شری کند یا اراده لطف و مرحمتی فرماید آن کیست که شما را از اراده خدا منع تواند کرد؟ و هرگز خلق جز خدا هیچ یار و یاوری نخواهند یافت.
مکارم شیرازی: بگو: چه كسي مي‏تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ كند اگر او مصيبت يا رحمتي را براي شما اراده كرده، و غير از خدا هيچ سرپرست و ياوري نخواهند يافت.
قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۸﴾
انصاریان: یقیناً خدا بازدارندگان را از میان شما [که مجاهدان را با وسوسه و اغواگری از شرکت در جهاد باز می دارند] و کسانی را که به برادرانشان [آن براداران دینی که ایمانشان سست است] می گویند: [برای عیش و نوش] به سوی ما بیایید [شما را به شرکت در جهاد چه کار؟] می شناسد؛ و جز اندکی به جهاد نمی آیند.
خرمشاهی: به راستى كه خداوند از ميان شما، بازدارندگان [/كارشكنان‏] را مى‏شناسد، و نيز كسانى را كه به دوستان خود مى‏گويند به راه ما بياييد، و جز اندكى در كارزار شركت نمى‏كنند
فولادوند: خداوند كارشكنان [و مانع‏شوندگان] شما و آن كسانى را كه به برادرانشان مى گفتند نزد ما بياييد و جز اندكى روى به جنگ نمى ‏آورند [خوب] مى ‏شناسد
قمشه‌ای: محققا خدا از حال آن مردم (منافق) که مسلمین را از جنگ می‌ترسانند و باز می‌دارند و به برادران (و طایفه) خود می‌گویند: با ما متفق باشید (نه با مؤمنان) به خوبی آگاه است، و آنها جز اندک زمانی (آن هم برای نفاق و ریا کاری) به جنگ حاضر نمی‌شوند.
مکارم شیرازی: خداوند كساني كه مردم را از جنگ باز مي‏داشتند و كساني را كه به برادران خود مي‏گفتند به سوي ما بيائيد (و خود را از معركه بيرون كشيد) به خوبي مي‏شناسد آنها (مردمي ضعيفند و) جز به مقدار كمي كارزار نمي‏كنند.
أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۱۹﴾
انصاریان: در حالی که نسبت به شما [برای هزینه کردن هر نوع کمکی] بخیل اند؛ و چون [به سبب افروخته شدن آتش جنگ] ترس پیش آید آنان را می بینی به سوی تو می نگرند در حالی که چشمانشان [بی اختیار در حدقه] می گردد، مانند کسی که بیهوشی مرگ او را فرو می پوشد، پس هنگامی که ترس برطرف شود با زبان هایی تیز و تند به شما آزار می دهند، در حالی که بر [سخن] خیر [و زبان خوش و نرم] بخیل اند؛ اینان ایمان نیاورده اند، به این خاطر خدا اعمالشان را تباه و بی اثر کرده است؛ و این [کار] بر خدا آسان است.
خرمشاهی: و در حق شما بسيار بخيل‏اند و چون بيمى فرارسد، مى‏بينيشان در حالتى كه ديدگانشان مى‏گردد مانند كسى كه از نزديكى مرگ بيهوش شده باشد، به سوى تو مى‏نگرند، و چون آن بيم برطرف شود، به شما با زبانهاى تند و تيز خويش آزار مى‏رسانند، و آزمند مال [غنايم‏]اند، اينانند كه ايمان نياورده‏اند و خداوند اعمالشان را تباه [و باطل‏] مى‏گرداند و اين بر خداوند آسان است‏
فولادوند: بر شما بخيلانند و چون خطر فرا رسد آنان را مى ‏بينى كه مانند كسى كه مرگ او را فرو گرفته چشمانشان در حدقه مى‏چرخد [و] به سوى تو مى ‏نگرند و چون ترس برطرف شود شما را با زبانهايى تند نيش مى‏ زنند بر مال حريصند آنان ايمان نياورده‏ اند و خدا اعمالشان را تباه گردانيده و اين [كار] همواره بر خدا آسان است
قمشه‌ای: آنها (به هر نوع کمک مالی و غیره) بر شما مؤمنان بخل می‌ورزند و هر گاه جنگ و خطری پیش آید آنها را چنان بینی که از شدت ترس با چشمی که از بیم دوران می‌زند به تو نگاه می‌کنند مانند کسی که از سختی مرگ حال بیهوشی به او دست دهد، و باز وقتی که جنگ و خطر بر طرف شد (و فتح و غنیمتی به دست آمد) سخت با زبان تند و گفتار خشن با کمال حرص و بخل شما را بیازارند (و مطالبه غنیمت کنند) اینان هیچ ایمان نیاورده‌اند، خدا هم اعمالشان را (چون همه ریاست) محو و نابود می‌گرداند و این بر خدا آسان است.
مکارم شیرازی: آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند، و هنگامي كه لحظات ترس و بحراني پيش آيد مشاهده مي‏كني آنچنان به تو نگاه مي‏كنند و چشمهايشان در حدقه مي‏چرخد كه گوئي مي‏خواهند قالب تهي كنند! اما هنگامي كه حالت خوف و ترس فرو نشست زبانهاي تند و خشن خود را با انبوهي از خشم و عصبانيت بر شما مي‏گشايند (و سهم خود را از غنائم مطالبه مي‏كنند!) در حالي كه در آن نيز حريص و بخيلند، آنها هرگز ايمان نياورده‏ اند لذا خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و اين كار بر خدا آسان است.