ParsQuran
سوره 27: النمل - جزء 19

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طس تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۱﴾
انصاریان: طس ـ این آیات [باعظمت] قرآن و کتابی روشنگر است،
خرمشاهی: طس [طا سين‏] اين آيات قرآن و كتابى روشنگر است‏
فولادوند: طا سين اين است آيات قرآن و [آيات] كتابى روشنگر
قمشه‌ای: طس (شاید اشاره به سوره است یا نام خدا یا رسول است که به آن قسم یاد شده) این آیات قرآن (بزرگ) و کتاب روشن خداست.
مکارم شیرازی: طس، اين آيات قرآن، و كتاب مبين است.
هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾
انصاریان: [که سراسر] هدایت کننده [انسان ها] و برای مؤمنان مژده دهنده است.
خرمشاهی: رهنمود و مژده‏بخش مؤمنان‏
فولادوند: كه [مايه] هدايت و بشارت براى مؤمنان است
قمشه‌ای: که هدایت و بشارت برای اهل ایمان است.
مکارم شیرازی: وسيله هدايت و بشارت براي مؤ منان است.
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۳﴾
انصاریان: همانان که نماز برپا می دارند و زکات می پردازند، و قاطعانه به آخرت یقین دارند؛
خرمشاهی: كسانى كه نماز را برپا مى‏دارند و زكات را مى‏پردازند و به آخرت ايقان دارند
فولادوند: همانان كه نماز برپا مى دارند و زكات مى‏ دهند و خود به آخرت يقين دارند
قمشه‌ای: آنان که نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و کاملا به عالم آخرت یقین دارند.
مکارم شیرازی: همان كساني كه نماز را بر پا مي‏دارند و زكات را ادا مي‏كنند و به آخرت يقين دارند.
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ ﴿۴﴾
انصاریان: به راستی کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال [زشتشان] را در نظرشان آراستیم، پس همواره در حیرت و سرگردانی اند،
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه به آخرت ايمان ندارند كار و كردارشان را در چشمشان آراسته جلوه مى‏دهيم، و ايشان سرگشته‏اند
فولادوند: كسانى كه به آخرت ايمان ندارند كردارهايشان را در نظرشان بياراستيم [تا همچنان] سرگشته بمانند
قمشه‌ای: همانا آنان که ایمان به عالم آخرت نمی‌آورند (پس از اتمام حجت) ما اعمالشان را در نظرشان جلوه دهیم و آنها به کلی گمراه و سرگشته شوند.
مکارم شیرازی: كساني كه ايمان به آخرت ندارند اعمال (سوء) آنها را براي آنان زينت مي‏دهيم به طوري كه آنها سرگردان مي‏شوند.
أُولَئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿۵﴾
انصاریان: اینان کسانی هستند که عذاب سختی برای آنان است و بی تردید آنان در آخرت زیانکارترین [مردم] اند.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه عذاب سخت را [در پيش‏] دارند و در آخرت زيانكارترين [انسانها] هستند
فولادوند: آنان كسانى‏ اند كه عذاب سخت براى ايشان خواهد بود و در آخرت خود زيانكارترين [مردم] اند
قمشه‌ای: آنها را هم (در دنیا) سخت‌ترین عذاب است و هم در آخرت زیانکارترین خلقند.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه عذاب بد (و دردناك) براي آنها است و آنها در آخرت زيانكارترين مردمند.
وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ ﴿۶﴾
انصاریان: یقیناً تو قرآن را از نزد حکیمی دانا فرا می گیری.
خرمشاهی: و تو قرآن را از پيشگاه فرزانه‏اى دانا فرا مى‏گيرى‏
فولادوند: و حقا تو قرآن را از سوى حكيمى دانا دريافت مى دارى
قمشه‌ای: و تو (ای رسول ما) آیات قرآن (عظیم) از جانب خدایی حکیم و دانا (به وحی) بر تو القا می‌شود.
مکارم شیرازی: و بطور مسلم اين قرآن از سوي حكيم و دانائي بر تو القا مي‏شود.
إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ﴿۷﴾
انصاریان: [یاد کن] هنگامی را که موسی به خانواده اش گفت: به راستی من آتشی را از دور دیدم، به زودی خبری از آن برای شما می آورم، یا از آن شعله ای برگرفته به شما می رسانم تا خود را گرم کنید،
خرمشاهی: چنين بود كه موسى به خانواده‏اش گفت من آتشى مى‏بينم، به زودى از آن خبرى براى شما مى‏آورم يا شعله اخگرى برايتان مى‏آورم باشد كه گرم شويد
فولادوند: [يادكن] هنگامى را كه موسى به خانواده خود گفت من آتشى به نظرم رسيد به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد يا شعله آتشى براى شما مى ‏آورم باشد كه خود را گرم كنيد
قمشه‌ای: (به یاد آر) هنگامی که موسی (وقت بیچارگی و درد حمل زن در آن بیابان سرد و ظلمت نوری دید و) به اهل بیتش گفت: مرا آتشی به نظر آمد می‌روم تا از آن به زودی خبری برایتان بیاورم یا شاید برای گرم شدن شما شعله‌ای برگیرم.
مکارم شیرازی: (به خاطر بياور) هنگامي را که موسي به خانواده خود گفت: من آتشي از دور ديدم؛ (همين جا توقف کنيد؛) بزودي خبري از آن براي شما مي آورم، يا شعله آتشي تا گرم شويد.
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸﴾
انصاریان: پس هنگامی که نزد آن آمد، ندا رسید که پربرکت باد آنکه در آتش است و آنکه پیرامون آن است، و منزّه و پاک است خدا که پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: و چون به نزديك آن آمد، ندا داده شد كه هر كس در نزديك آتش و پيرامون آن است، بركت يافته است، و پاك است خداوندى كه پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: چون نزد آن آمد آوا رسيد كه خجسته [و مبارك گرديد] آنكه در كنار اين آتش و آنكه پيرامون آن است و منزه است‏ خدا پروردگار جهانيان
قمشه‌ای: چون موسی بدان آتش نزدیک شد او را ندا کردند که آن کس را که در (اشتیاق) این آتش است یا به گردش (در طلب) است (مقدمش به لطف حق) مبارک باد، و منزه است خدا که آفریننده عوالم بی‌حد و نهایت است.
مکارم شیرازی: هنگامي که نزد آتش آمد، ندايي برخاست که: مبارک باد آن کس که در آتش است و کسي که در اطراف آن است (= فرشتگان و موسي)! و منزه است خداوندي که پروردگار جهانيان است!
يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۹﴾
انصاریان: ای موسی! یقیناً منم خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم،
خرمشاهی: اى موسى آن منم كه خداوند پيروزمند فرزانه هستم‏
فولادوند: اى موسى اين منم خداى عزيز حكيم
قمشه‌ای: (از آن آتش شجر طور ندا آمد) ای موسی، همانا منم خدای مقتدر دانای درستکار.
مکارم شیرازی: اي موسي! من خداوند عزيز و حکيمم!
وَأَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۰﴾
انصاریان: و عصایت را بیفکن. پس وقتی آن را دید که تند و شتابان حرکت می کند، گویا ماری باریک و تیزرو است، پشت کنان رو به فرار گذاشت و به پشت برنگشت. [ندا رسید:] ای موسی! نترس که پیامبران [به سبب دارا بودن مقام عصمت و پاکی از گناه،] نزد من نمی ترسند،
خرمشاهی: و عصايت را بينداز، آنگاه كه آن را نگريست كه مى‏جنبيد گويى كه مارى است، پشت كرد [و پا به فرار گذاشت‏] و برنگشت [گفته شد] اى موسى مترس كه پيامبران در پيشگاه من نمى‏ترسند
فولادوند: و عصايت را بيفكن پس چون آن را همچون مارى ديد كه مى ‏جنبد پشت گردانيد و به عقب بازنگشت اى موسى مترس كه فرستادگان پيش من نمى‏ ترسند
قمشه‌ای: و تو عصای خود بیفکن، چون موسی (عصا افکند و ناگاه) بر آن نگریست که به جنبش و هیجان در آمد چنانکه اژدهایی مهیب گردید، رو به فرار نهاد و دیگر واپس نگردید، (در آن حال بدو خطاب شد) ای موسی مترس که پیغمبران در حضور من هرگز نمی‌ترسند.
مکارم شیرازی: و عصايت را بيفکن! - هنگامي که (موسي) به آن نگاه کرد، ديد (با سرعت) همچون ماري به هر سو مي دود (ترسيد و) به عقب برگشت، و حتي پشتِ سر خود را نگاه نکرد- اي موسي! نترس، که رسولان در نزد من نمي ترسند!