ParsQuran
سوره 25: الفرقان - جزء 18, 19

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴿۱﴾
انصاریان: همیشه سودمند و با برکت است آنکه فرقان را [که قرآن جدا کننده حق از باطل است] به تدریج بر بنده اش نازل کرد، تا برای جهانیان بیم دهنده باشد.
خرمشاهی: بزرگا كسى كه فرقان را بر بنده‏اش نازل كرد تا هشداردهنده جهانيان باشد
فولادوند: بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهنده‏ اى باشد
قمشه‌ای: بزرگوار است پاک خداوندی که فرقان را بر بنده خاص خود نازل فرمود تا (به اندرزهای وی) اهل عالم را متذکر و خدا ترس گرداند.
مکارم شیرازی: زوال ناپذير است و پر بركت است كسي كه قرآن را بر بنده‏ اش نازل كرد تا جهانيان را انذار كند (و از عذاب و كيفر الهي بترساند).
الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا ﴿۲﴾
انصاریان: همان که فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره اوست و فرزندی برای خود نگرفته است و در فرمانروایی شریکی ندارد و هر چیزی را آفریده و آن را به اندازه قرار داده، اندازه ای درست و دقیق.
خرمشاهی: كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى برنگزيده است، و در فرمانروايى شريكى ندارد، و همه‏چيز را آفريده است و به اندازه‏اش مقرر داشته است‏
فولادوند: همان كس كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست و فرزندى اختيار نكرده و براى او شريكى در فرمانروايى نبوده است و هر چيزى را آفريده و بدان گونه كه درخور آن بوده اندازه‏ گيرى كرده است
قمشه‌ای: آن خدایی که پادشاهی آسمانها و زمین از آن اوست و هرگز فرزندی نگرفته و شریکی در ملک هستی نداشته و همه موجودات را او خلق کرده و حد و قدر هر چیز را معین فرموده است.
مکارم شیرازی: خداوندي كه حكومت و مالكيت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندي براي خود انتخاب نكرد، و شريكي در حكومت و مالكيت ندارد، و همه چيز را آفريد و دقيقا اندازه گيري نمود.
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا ﴿۳﴾
انصاریان: و [مشرکان] به جای او معبودانی اختیار کرده اند که چیزی را نمی آفرینند و خود آفریده می شوند، و برای خودشان مالک زیان و سودی نیستند، و قدرت و تسلطی بر مرگ و حیات و برانگیختن پس از مرگ ندارند،
خرمشاهی: و [مشركان‏] به جاى او خدايانى را به پرستش گرفته‏اند كه چيزى نيافريده‏اند و خود آفريده شده‏اند، و براى خود اختيار زيان و سودى ندارند و اختيار ميراندن و زنده‏داشتن و برانگيختن ندارند
فولادوند: و به جاى او خدايانى براى خود گرفته‏ اند كه چيزى را خلق نمى كنند و خود خلق شده‏ اند و براى خود نه زيانى را در اختيار دارند و نه سودى را و نه مرگى را در اختيار دارند و نه حياتى و نه رستاخيزى را
قمشه‌ای: و (مشرکان نادان) خدا را که مبدأ کل و مرجع همه امور عالم است فراموش کرده و غیر او (یعنی بتهای بی اثر) را به خدایی برگرفتند و حال آنکه آن بتان هیچ چیزی نتوانند آفرید و خودشان هم مخلوقند و نه هیچ بر نفع و ضرر خود قادرند و نه امر موت و حیات و بعث به دست آنهاست.
مکارم شیرازی: آنها غير از خداوند معبوداني براي خود برگزيدند، و معبوداني كه چيزي را نمي‏آفرينند بلكه خودشان مخلوقند، مالك زيان و سود خود نيستند و نه مالك مرگ و حيات و رستاخيزشان.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا ﴿۴﴾
انصاریان: و کافران گفتند: این [قرآن] چیزی نیست جز دروغی که [پیامبر] آن را از پیش خود ساخته و دیگران او را بر ساختن آن یاری داده اند، بی تردید [با این نسبت ناروا] مرتکب ستمی سنگین و دروغی بزرگ [و تهمتی زشت] شده اند.
خرمشاهی: و كافران گفتند اين [قرآن‏] جز افترايى نيست كه آن را بر ساخته است و گروهى ديگر بر آن ياريش داده‏اند، به راستى كه ستم و بهتانى در ميان آوردند
فولادوند: و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند اين [كتاب] جز دروغى كه آن را بربافته [چيزى] نيست و گروهى ديگر او را بر آن يارى كرده‏ اند و قطعا [با چنين نسبتى] ظلم و بهتانى به پيش آوردند
قمشه‌ای: و کافران گفتند این کتاب (که محمّد و حیش می‌شمرد) جز آنکه به دروغ از خود فرابافته و دیگران (از اهل کتاب) نیز (در قصص و احکام) به او کمک کرده‌اند بچیز دیگری نیست. و البته این سخن کافران ظلمی بزرگ (درباره قرآن الهی) و نسبتی نا حق (در حقّ پیغمبر خدا) است.
مکارم شیرازی: و كافران گفتند: اين فقط دروغي است كه او ساخته، و گروهي ديگر او را بر اين كار ياري داده‏ اند. آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگي را مرتکب شدند.
وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۵﴾
انصاریان: و گفتند: افسانه های مکتوب پیشینیان است که نوشتن [از روی] آنها را از [نویسندگان] درخواست کرده است و آن [نوشته] ها هر صبح و شام بر او خوانده می شود [تا حفظ کند و بر ما بخواند و بگوید: این وحی آسمانی است!!]
خرمشاهی: و گفتند افسانه‏هاى پيشينيان است كه براى خود نسخه بر داشته است، و آن بامداد و شامگاه بر او خوانده مى‏شود
فولادوند: و گفتند افسانه ‏هاى پيشينيان است كه آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا مى ‏شود
قمشه‌ای: و باز گفتند که این کتاب افسانه‌های پیشینیان و حکایات سابقین است که خود از آنها نسخه برداشته و (اصحابش) صبح و شام بر او املا و قرائت می‌کنند (تا کامل و آراسته گردانند).
مکارم شیرازی: و گفتند اين همان افسانههاي پيشينيان است كه وي آنرا رونويس ‍ كرده، و هر صبح و شام بر او املا ميشود.
قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۶﴾
انصاریان: بگو: آن را کسی نازل کرده است که همه نهان ها را در آسمان ها و زمین می داند، همانا او همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: بگو آن را كسى نازل كرده است كه نهانيهاى آسمان و زمين را مى‏داند، او آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: بگو آن را كسى نازل ساخته است كه راز نهانها را در آسمانها و زمين مى‏ داند و هموست كه همواره آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: بگو: این کتاب را آن خدایی فرستاده که از اسرار آسمانها و زمین آگاه است (و شما از این انکار و کفر و گناه باز گردید که) هم او البته بسیار آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: بگو: كسي آنرا نازل كرده است كه اسرار آسمانها و زمين را ميداند، او غفور و رحيم بوده و هست.
وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا ﴿۷﴾
انصاریان: و گفتند: این چه پیامبری است که غذا می خورد و در بازارها راه می رود؟ چرا فرشته ای به سوی او نازل نشده که همراه او بیم دهنده باشد؟
خرمشاهی: و گفتند اين چه پيامبرى است كه غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود، چرا فرشته‏اى با او فرستاده نشده است كه همراه او هشداردهنده باشد؟
فولادوند: و گفتند اين چه پيامبرى است كه غذا مى ‏خورد و در بازارها راه مى ‏رود چرا فرشته‏ اى به سوى او نازل نشده تا همراه وى هشداردهنده باشد
قمشه‌ای: و باز کافران گفتند: چرا این رسول (اگر به راستی پیغمبر خداست) غذا تناول می‌کند و در (کوچه و) بازارها راه می‌رود؟ چرا فرشته محسوس و ظاهری بر او نازل نشده تا به همراه او بیم دهد (و گواه صدق او باشد).
مکارم شیرازی: و گفتند چرا اين رسول غذا ميخورد؟ و در بازارها راه ميرود؟ (نه سنت فرشتگان دارد و نه روش شاهان!) چرا فرشته‏ اي بر او نازل نشده كه همراه وي مردم را انذار كند؟ (و گواه صدق دعوت او باشد).
أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا ﴿۸﴾
انصاریان: یا [چرا] گنجی به سوی او افکنده نمی شود؟ یا باغی برای او نمی باشد که از [میوه های] آن بهره مند شود؟ و ستمکاران گفتند: [ای مردم!] شما جز مردی جادو شده را پیروی نمی کنید!!
خرمشاهی: يا چرا گنجى بر او نازل نمى‏شود، يا چرا باغى ندارد كه از [بار و بر] آن بخورد، و مشركان گفتند كه جز از مردى جادوزده پيروى نمى‏كنيد
فولادوند: يا گنجى به طرف او افكنده نشده يا باغى ندارد كه از [بار و بر] آن بخورد و ستمكاران گفتند جز مردى افسون‏شده را دنبال نمى ‏كنيد
قمشه‌ای: یا چرا بر این رسول گنجی فرو نیفتد یا چرا باغی ندارد که از میوه‌هایش تناول کند؟ و ستمکاران (پس از این همه چون و چراها به مردم) گفتند که شما پیروی نمی‌کنید مگر مردی را که سحر و شعبده از راهش برده است.
مکارم شیرازی: يا گنجي از آسمان براي او فرستاده شود يا باغي داشته باشد كه از (ميوه) (و امرار معاش كند) و ستمگران گفتند شما تنها از يك انسان مجنون پيروي ميكنيد!
انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا ﴿۹﴾
انصاریان: بنگر که چگونه [و برپایه چه امور نامعقولی] اوصافی برای تو بیان کردند، پس [به سبب لجاجت، تکبّر، دشمنی و تعصّب] گمراه شدند و نمی توانند راهی [به سوی حق] بیابند.
خرمشاهی: بنگر كه چگونه براى تو مثل مى‏زنند و گمراه شده‏اند و راهى [به جايى‏] نمى‏توانند برد
فولادوند: بنگر چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند در نتيجه نمى‏ توانند راهى بيابند
قمشه‌ای: بنگر تا چه داستان و مثلها برای تو زدند؟ پس چنان گمراه شدند که دیگر هیچ راه رشد و هدایتی نتوانند یافت.
مکارم شیرازی: ببين چگونه براي تو مثلها زدند و گمراه شدند، آنچنانكه قدرت پيدا كردن راه را ندارند!
تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا ﴿۱۰﴾
انصاریان: همیشه سودمند و بابرکت است آنکه اگر بخواهد بهتر از آن را [در دنیا] برای تو قرار می دهد، بوستان هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری باشد، و قصرهایی [استوار و مجلّل] برای تو مقرّر می نماید.
خرمشاهی: بزرگا كسى كه اگر خواهد براى تو بهتر از اين پديد آورد بوستانهايى كه جويباران از فرودست آن جارى است، و برايت كوشكها قرار دهد
فولادوند: بزرگ [و خجسته] است كسى كه اگر بخواهد بهتر از اين را براى تو قرار مى‏ دهد باغهايى كه جويبارها از زير [درختان] آن روان خواهد بود و براى تو كاخها پديد مى ‏آورد
قمشه‌ای: بزرگوار است پاک خدایی که اگر خواستی برای تو بهتر از آنچه این کافران گفتند قرار دادی و آن بهشتهایی است که زیر درختانش نهرها جاری است و (در آن بهشت) قصرهای بسیار عالی خاص تو قرار می‌داد.
مکارم شیرازی: زوال ناپذير و بزرگ است خدائي كه اگر بخواهد براي تو بهتر از اين ميدهد، باغهائي كه از زير درختانش نهرها جاري باشد و (اگر بخواهد) براي تو قصرهائي مجلل قرار ميدهد.
بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا ﴿۱۱﴾
انصاریان: [همه این مطالب و خواسته های نامعقول بهانه است] بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده اند [و به این سبب نبوّت تو را باور نمی کنند] و ما برای آنان که قیامت را تکذیب کنند، آتشی سوزان آماده کرده ایم.
خرمشاهی: حق اين است كه قيامت را انكار كرده‏اند، و براى منكر قيامت آتشى فروزان آماده ساخته‏ايم‏
فولادوند: [نه] بلكه [آنها] رستاخيز را دروغ خواندند و براى هر كس كه رستاخيز را دروغ خواند آتش سوزان آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: بلکه این کافران ساعت قیامت را تکذیب کردند و ما آتش سوزان دوزخ را بر آن که قیامت را تکذیب کرد مهیا داشته‌ایم.
مکارم شیرازی: (اينها همه بهانه است) بلكه آنها قيامت را تكذيب كرده‏ اند و ما براي كسي كه قيامت را انكار كند آتش سوزاني مهيا كرده‏ ايم.
إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا ﴿۱۲﴾
انصاریان: که وقتی [آن آتش سوزان] آنان را از مکانی دور ببیند، از آن [نعره] خشم و خروشی هولناک بشنوند،
خرمشاهی: چون [دوزخ‏] از فاصله‏اى دور آنان را ببيند، خشم و خروشى از آن مى‏شنوند
فولادوند: چون [دوزخ] از فاصله‏ اى دور آنان را ببيند خشم و خروشى از آن مى ‏شنوند
قمشه‌ای: چون آتش دوزخ آنان را از مکانی دور ببیند خروش و فریاد وحشتناک دوزخ را از دور به گوش خود می‌شنوند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه اين آتش آنها را از دور مي‏بيند صداي وحشتناك و خشم آلود او را كه با نفس زدن شديد همراه است مي‏شنوند.
وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا ﴿۱۳﴾
انصاریان: و هنگامی که آنان را در حالی که با غل و زنجیر به هم بسته شده اند در مکانی تنگ از آن آتش سوزان بیفکنند، در آنجا فریاد مرگ خواهی سر دهند.
خرمشاهی: و چون دست و پا بسته در تنگنايى از آن انداخته شوند، آنجاست كه زارى كنند
فولادوند: و چون آنان را در تنگنايى از آن به زنجير كشيده بيندازند آنجاست كه مرگ [خود] را مى‏ خواهند
قمشه‌ای: و چون آن کافران را در زنجیر بسته به مکان تنگی از جهنم درافکنند در آن حال همه فریاد و اویلا از دل برکشند.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه در مكان تنگ و محدودي از آن افكنده مي‏شوند، در حالي كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاي آنها بلند مي‏شود!
لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا ﴿۱۴﴾
انصاریان: [به آنان می گویند:] امروز یک بار درخواست مرگ نکنید، بلکه بسیار درخواست مرگ کنید.
خرمشاهی: امروز يك بار زارى مكنيد، بلكه بسيار زارى كنيد
فولادوند: امروز يك بار هلاك [خود] را مخواهيد و بسيار هلاك [خود] را بخواهيد
قمشه‌ای: (و به آنها عتاب شود که) امروز فریاد حسرت و ندامت شما یکی دو تا نیست بلکه بسیار از این آه و واویلاها از دل برکشید.
مکارم شیرازی: امروز يكبار واويلا نگوئيد، بلكه بسيار واويلا سر دهيد!
قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِيرًا ﴿۱۵﴾
انصاریان: بگو: آیا این [آتش سوزان] بهتر است یا بهشت جاودانی که به پرهیزکاران وعده داده اند که پاداش و بازگشت گاه آنان است؟
خرمشاهی: بگو آيا اين بهتر است يا بهشت جاويدانى كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است‏
فولادوند: بگو آيا اين [عقوبت] بهتر است‏ يا بهشت جاويدان كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است
قمشه‌ای: بگو: آیا این بهتر است یا بهشت ابدی که به متّقیان وعده دادند که آن بهشت پاداش و منزل ایشان است.
مکارم شیرازی: بگو آيا اين بهتر است يا بهشت جاويداني كه به پرهيزگاران وعده داده شده ؟ بهشتي كه پاداش اعمال آنها و قرارگاهشان است.
لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْئُولًا ﴿۱۶﴾
انصاریان: در آنجا هر چه بخواهند در حالی که جاودانه اند برای آنان فراهم است، این بر عهده پروردگارت وعده ای است درخواست شده [و مورد انتظار اهل ایمان از خدای بخشنده و کریم.]
خرمشاهی: در آنجا هر چه خواهند هست و جاويدانند، اين بر پروردگارت وعده‏اى واجب است‏
فولادوند: جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] اين وعده است
قمشه‌ای: که در آن بهشت هر چه خواهند و آرزو کنند بر آنها حاضر است و آن مقام همیشگی آنهاست، وعده‌ای است بر خدا که مؤمنان از او درخواست کرده‌اند و او اجابت فرموده است.
مکارم شیرازی: هر چه بخواهند در آنجا براي آنها فراهم است، جاودانه در آن خواهند ماند، اين وعده‏ اي است مسلم كه پروردگارت بر عهده گرفته است.
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و [یاد کن] روزی را که آنان را با معبودانی که به جای خدا می پرستیدند، محشور می کند، پس [به آن معبودان] می گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید، یا خودشان راه را گم کردند؟
خرمشاهی: و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا پرستيده‏اند، گرد آورد، [به آنان‏] گويد آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد؟ يا آنكه خود ايشان ره گم كردند؟
فولادوند: و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مى ‏پرستند محشور مى ‏كند پس مى‏ فرمايد آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند
قمشه‌ای: و روزی که این مشرکان را با معبودانی که به جای خدا می‌پرستیدند به عرصه قیامت محشور گرداند، آن گاه بدان معبودان گوید: آیا شما بندگان مرا از راه بردید یا خود به راه ضلالت شتافتند؟
مکارم شیرازی: به خاطر بياور روزي را كه همه آنها و معبوداني را كه غير از خدا پرستش مي‏كردند جمع مي‏كند، و به آنها مي‏گويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد؟ يا خود گمراه شدند؟
قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿۱۸﴾
انصاریان: پاسخ می دهند: شگفتا! سزاوار ما نبود که در برابر تو دوستان و پیروانی برای [پرستش] خود بگیریم، ولی تو اینان و پدرانشان را [از نعمت ها] برخوردار کردی [و آنان به جای شکر نعمت ها چنان در شهوات غرق شدند] تا آنکه یاد تو را فراموش کردند و گروهی هلاکت یافته شدند.
خرمشاهی: گويند پاكا كه تويى، ما را نرسد كه به جاى تو سرورى بگيريم، ولى ايشان و پدرانشان را چندان برخوردار گرداندى كه پند [قرآن‏] را فراموش كردند، و قومى سردرگم شدند
فولادوند: مى‏ گويند منزهى تو ما را نسزد كه جز تو دوستى براى خود بگيريم ولى تو آنان و پدرانشان را برخوردار كردى تا [آنجا كه] ياد [تو] را فراموش كردند و گروهى هلاك‏شده بودند
قمشه‌ای: آنها گویند: پاک و منزه پروردگارا، ما خود را هرگز سزاوار آن نمی‌دانستیم که جز تو کسی را دوست خود اختیار کنیم، و لیکن تو این کافران و پدرانشان را متمتّع (به دنیا و نعمتهای آن) گردانیدی تا آنکه ذکر تو (و قرآن عظیم تو که سرمایه سعادت بود) را فراموش کردند و مردمی شقی و تبه روزگار بودند.
مکارم شیرازی: آنها (در پاسخ) مي‏گويند منزهي تو، براي ما شايسته نبود كه غير از تو اوليائي برگزينيم، ولي آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودي تا اينكه آنها (به جاي شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند، و هلاك شدند.
فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿۱۹﴾
انصاریان: [خدا می گوید: این معبودان شما] گفته شما را که می گفتید [اینان به جای خدا معبودان ما هستند] تکذیب کردند، اکنون نه می توانید [عذاب را ازخود] دفع کنید، و نه می توانید [برای خود یاور و] یاری بیابید. و هر که از شما [در این دنیا] ستم کند، در قیامت عذابی بزرگ به او می چشانیم.
خرمشاهی: و به راستى گفته‏هاى [باطل‏] شما را تخطئه كردند، پس نه چاره‏اى توانيد و نه نصرتى يابيد، و هر كس از شما كه ستم [شرك‏]ورزيده باشد، به او عذابى سهمگين مى‏چشانيم‏
فولادوند: قطعا [خدايانتان] در آنچه مى گفتيد شما را تكذيب كردند در نتيجه نه مى‏ توانيد [عذاب را از خود] دفع كنيد و نه [خود را] يارى نماييد و هر كس از شما شرك ورزد عذابى سهمگين به او مى‏چشانيم
قمشه‌ای: پس آن معبودان، شما مشرکان را در آنچه گویید تکذیب کردند (و در اثر آن به عذاب ما گرفتار شدید) پس نه شما توانید آن عذاب را برطرف گردانید و نه یاری خود توانید کرد، و هر کسی از شما بندگان (با شرک آوردن) ظلم و ستم نماید ما او را به عذابی بزرگ گرفتار می‌گردانیم.
مکارم شیرازی: (خداوند به آنها مي‏گويد ببينيد) اين معبودان، شما در آنچه مي‏گوئيد تكذيب كردند اكنون قدرت نداريد عذاب الهي را بر طرف سازيد يا از كسي ياري بطلبيد، و هر كس از شما ظلم و ستم كند عذاب شديدي به او مي‏چشانيم!
وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا ﴿۲۰﴾
انصاریان: و ما پیش از تو هیچ یک از پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه آنان هم غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند، و ما برخی از شما را [وسیله] آزمایش برخی دیگر قرار دادیم [توانگر را به تهیدست وتهیدست را به توانگر، بیمار را به تندرست و تندرست را به بیمار، پیامبر را به امت و امت را به پیامبر]. آیا [نسبت به اجرای احکام الهی و تکالیف و مسؤولیت ها] شکیبایی می ورزید؟ و پروردگارت همواره [به احوال و اعمال همه] بیناست.
خرمشاهی: و پيش از تو كسى از پيامبران را نفرستاديم مگر آنكه غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند، و بعضى از شما را مايه آزمون بعضى ديگر ساخته‏ايم آيا شكيبايى مى‏ورزيد؟ و پروردگار تو بيناست‏
فولادوند: و پيش از تو پيامبران [خود] را نفرستاديم جز اينكه آنان [نيز] غذا مى ‏خوردند و در بازارها راه مى ‏رفتند و برخى از شما را براى برخى ديگر [وسيله] آزمايش قرار داديم آيا شكيبايى مى ‏كنيد و پروردگار تو همواره بيناست
قمشه‌ای: و ما هیچ رسولی پیش از تو به خلق نفرستادیم مگر آنکه آنها هم (مانند تو) غذا می‌خوردند و در میان بازارها راه می‌رفتند (پس امّت به این عذر تکذیب رسالت تو نتوانند کرد)، و ما بعضی از شما بندگان را سبب آزمایش بعضی دیگر می‌گردانیم تا آیا صبر (در طاعت خدا) خواهید کرد؟ و پروردگار تو (به احوال و اعمال همه خلق) بیناست.
مکارم شیرازی: ما هيچيك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا مي‏خوردند و در بازارها راه مي‏رفتند، و بعضي از شما را، وسيله امتحان بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبائي مي‏كنيد؟ (و از عهده امتحانات بر مي‏آئيد) و پروردگار تو بصير و بينا بوده و هست.
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا كَبِيرًا ﴿۲۱﴾
انصاریان: و آنان که به دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] ما امید ندارند، گفتند: چرا بر ما فرشتگانی نازل نشد، یا [چرا] پروردگارمان را نمی بینیم؟ به راستی که خودشان را در درون خود بزرگ شمردند و دچار سرکشی بزرگی شدند.
خرمشاهی: و كسانى كه به لقاى ما اميد ندارند گويند چرا فرشتگان بر ما نازل نمى‏شوند، يا چرا پروردگارمان را نمى‏بينيم؟ در دلشان استكبارى‏ورزيدند و سركشى بزرگى كردند
فولادوند: و كسانى كه به لقاى ما اميد ندارند گفتند چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند يا پروردگارمان را نمى ‏بينيم قطعا در مورد خود تكبر ورزيدند و سخت‏ سركشى كردند
قمشه‌ای: و آنان که امید لقای ما را ندارند (و به قیامت معتقد نیستند) گویند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند؟ یا چرا ما خدا را به چشم نمی‌بینیم (تا در ایمان، به رسول محتاج نباشیم)؟ همانا آنان در حق خویش راه تکبر و نخوت پیش گرفتند و به سرکشی و طغیانی شدید شتافتند.
مکارم شیرازی: و آنها كه اميدي به لقاي ما ندارند (و رستاخيز را انكار مي‏كنند) مي‏گويند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمي‏شوند؟ و يا پروردگارمان را با چشم خود نمي‏بينيم ؟ آنها درباره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگي كردند.
يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۲۲﴾
انصاریان: روزی که آنان فرشتگان را می بینند، آن روز برای مجرمان بشارتی نیست؛ و آنان [به فرشتگان] می گویند: [از شما درخواست داریم که ما را] امان دهید [و آسیب وگزند عذاب را از ما] مانع شوید.
خرمشاهی: روزى كه فرشتگان را ببينند، آن روز بشارتى براى گناهكاران نيست، و گويند حرمان نصيب شماست‏
فولادوند: روزى كه فرشتگان را ببينند آن روز براى گناهكاران بشارتى نيست و مى‏ گويند دور و ممنوع [آيد از رحمت‏ خدا]
قمشه‌ای: روزی که فرشتگان را ببینند مجرمان در آن روز بشارتی (از فرشته) نیابند و به آنها گویند: محروم و ممنوع (از لقاء رحمت و جنّت خدا) باشید.
مکارم شیرازی: (آنها به آرزوي خود مي‏رسند) اما روزي كه فرشتگان را مي‏بينند روز بشارت مجرمان نخواهد بود! (بلكه روز مجازات و كيفر آنان است) و مي‏گويند ما را امان دهيد ما را معاف داريد.
وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ﴿۲۳﴾
انصاریان: و ما به [بررسی و حسابرسی] هر عملی که [به عنوان عمل خیر] انجام داده اند، می پردازیم، پس همه آنها را غباری پراکنده می سازیم.
خرمشاهی: و به هرگونه كارى كه كرده‏اند مى‏پردازيم و آن را هيچ و پوچ مى‏گردانيم‏
فولادوند: و به هر گونه كارى كه كرده‏ اند مى ‏پردازيم و آن را [چون] گردى پراكنده مى‏ سازيم
قمشه‌ای: و ما توجه به اعمال (فاسد بی‌خلوص و حقیقت) آنها کرده و همه را (باطل و نابود چون) غباری پراکنده می‌گردانیم.
مکارم شیرازی: و ما به سراغ اعمالي كه آنها انجام دادند مي‏رويم و همه را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا مي‏كنيم!
أَصْحَابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِيلًا ﴿۲۴﴾
انصاریان: اهل بهشت در آن روز، قرارگاهشان بهتر و استراحت گاهشان نیکوتر است.
خرمشاهی: در آن روز بهشتيان خوش جايگاه‏تر و مرفه‏ترند
فولادوند: آن روز جايگاه اهل بهشت بهتر و استراحتگاهشان نيكوتر است
قمشه‌ای: اهل بهشت در آن روز مسکن و مقرّی بهتر و آرامش و خوابگاهی نیکوتر خواهند داشت.
مکارم شیرازی: بهشتيان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحت گاهشان نيكوتر است!
وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنْزِيلًا ﴿۲۵﴾
انصاریان: و [یاد کن] روزی را که آسمان به سبب ابری [که بر فراز آن است] می شکافد و فرشتگان به تدریج [به صورتی ویژه] فرستاده شوند.
خرمشاهی: و روزى كه آسمان با ابرها بشكافد و فرشتگان فرو فرستاده شوند
فولادوند: و روزى كه آسمان با ابرى سپيد از هم مى ‏شكافد و فرشتگان نزول يابند
قمشه‌ای: و (یاد کن) روزی که آسمان با ابر از هم شکافته و فرشتگان با سرعت تمام (به امر حق) فرود آیند.
مکارم شیرازی: و به خاطر آور روزي را كه آسمان با ابرها از هم شكافته مي‏شود، و فرشتگان نازل مي‏گردند.
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا ﴿۲۶﴾
انصاریان: در آن روز فرمانروایی مطلق برای [خدای] رحمان ثابت است، و بر کافران روزی بسیار دشوار است،
خرمشاهی: در چنين روزى فرمانروايى بر حق از آن خداوند رحمان است، و روزى است كه بر كافران سخت و سنگين است‏
فولادوند: آن روز فرمانروايى بحق از آن [خداى] رحمان است و روزى است كه بر كافران بسى دشوار است
قمشه‌ای: پادشاهی به حق در آن روز خاص خدای رحمان است، و بر کافران روز بسیار سختی خواهد بود.
مکارم شیرازی: حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آنروز روز سختي براي كافران خواهد بود.
وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا ﴿۲۷﴾
انصاریان: و روزی که ستمکار، دو دست خود را [از شدت اندوه و حسرت به دندان] می گزد [و] می گوید: ای کاش همراه این پیامبر راهی به سوی حق برمی گرفتم،
خرمشاهی: و روزى است كه ستمكار [مشرك‏] دست [حسرت‏] مى‏گزد و مى‏گويد كاش من راه [پيروى از] پيامبر را پيش مى‏گرفتم‏
فولادوند: و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مى‏ گزد [و] مى‏ گويد اى كاش با پيامبر راهى برمى‏ گرفتم
قمشه‌ای: و روزی که شخص ظالم پشت دست حسرت به دندان گرفته و گوید: ای کاش من (در دنیا) با رسول حق راهی (برای دوستی و طاعت) پیش می‌گرفتم.
مکارم شیرازی: و به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‏گزد و مي‏گويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم.
يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﴿۲۸﴾
انصاریان: ای وای، کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمی گرفتم،
خرمشاهی: واى بر من كاش من فلانى را دوست نمى‏گرفتم‏
فولادوند: اى واى كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم
قمشه‌ای: وای بر من، ای کاش که فلان (مرد کافر و رفیق فاسق) را دوست نمی‌گرفتم.
مکارم شیرازی: اي واي بر من! كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾
انصاریان: بی تردید مرا از قرآن پس از آنکه برایم آمد گمراه کرد. و شیطان همواره انسان را [پس از گمراه کردنش تنها و غریب در وادی هلاکت] وامی گذارد؛
خرمشاهی: او مرا از پند [قرآن‏] پس از آنكه برايم آمده بود، دور و گمراه كرد، و شيطان تنها گذار انسان است‏
فولادوند: او [بود كه] مرا به گمراهى كشانيد پس از آنكه قرآن به من رسيده بود و شيطان همواره فروگذارنده انسان است
قمشه‌ای: رفاقت او مرا از پیروی قرآن پس از آنکه به من رسید محروم ساخت و گمراه گردانید، آری شیطان برای انسان مایه خذلان (و گمراهی) است.
مکارم شیرازی: او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آنكه آگاهي به سراغ من آمده بود، و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است.
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿۳۰﴾
انصاریان: و پیامبر [درقیامت] می گوید: پروردگارا! همانا قوم من این قرآن را متروک گذاشتند!
خرمشاهی: و پيامبر گويد پروردگارا قوم من اين قرآن را وانهادند
فولادوند: و پيامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من اين قرآن را رها كردند
قمشه‌ای: در آن روز رسول (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض کند: بارالها (تو آگاهی که) امّت من این قرآن را به کلّی متروک و رها کردند.
مکارم شیرازی: پيامبر عرضه داشت: پروردگارا! اين قوم من از قرآن دوري جستند.
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا ﴿۳۱﴾
انصاریان: و ما این گونه برای هر پیامبری دشمنانی از مجرمان قرار دادیم، و کافی است که پروردگارت [برای تو] راهنما و یاری دهنده باشد.
خرمشاهی: و بدين‏سان براى هر پيامبرى دشمنى از گناهكاران قرار داديم، و پروردگارت بس رهنما و ياور است‏
فولادوند: و اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از گناهكاران قرار داديم و همين بس كه پروردگارت راهبر و ياور توست
قمشه‌ای: و همچنین ما برای هر پیغمبری دشمنی از جنس بدکاران (امّتش) قرار دادیم، و تنها خدای تو برای هدایت و نصرت و یاری تو کفایت است.
مکارم شیرازی: و اينگونه براي هر پيامبري دشمني از مجرمان قرار داديم، اما همين بس كه خدا هادي و ياور تو است.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا ﴿۳۲﴾
انصاریان: و کافران گفتند: چرا قرآن یک باره بر او نازل نشد؟ این گونه [قرآن را به تدریج نازل می کنیم] تا قلب تو را به آن استوار سازیم، و آن را بر تو با مهلت و آرامی خواندیم.
خرمشاهی: و كافران گويند چرا قرآن يكباره بر او نازل نمى‏شود؟ بدين‏سان [نازل مى‏شود] تا دل تو را به آن استوار داريم و آن را چنانكه بايد و شايد بخوانيم‏
فولادوند: و كسانى كه كافر شدند گفتند چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم
قمشه‌ای: و باز (کافران جاهل) به اعتراض گفتند که چرا این قرآن (اگر از جانب خداست) یکجا برای رسول نازل نشد؟ ما آن را این چنین فرستادیم تا (تدریجا) تو را به آیات آن دل آرام کنیم و اطمینان قلب دهیم و (بدین سبب) آیات آن را بر تو مرتب به ترتیبی روشن و به آهستگی برخواندیم.
مکارم شیرازی: و كافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او نازل نمي‏شود؟ اين بخاطر آنست كه قلب تو را محكم داريم، و آن را تدريجا بر تو خوانديم.
وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا ﴿۳۳﴾
انصاریان: و [دشمنان] هیچ وصف و سخن باطلی بر ضد تو نمی آورند، مگر آنکه ما حق را و نیکوترین تفسیر را [برای در هم شکستن آن] برای تو می آوریم.
خرمشاهی: و [كافران‏] به نزد تو هيچ مثلى نياورند، مگر آنكه [جوابى‏] بر حق و خوش‏بيان‏تر برايت بياوريم‏
فولادوند: و براى تو مثلى نياوردند مگر آنكه [ما] حق را با نيكوترين بيان براى تو آورديم
قمشه‌ای: و کافران بر تو هیچ مثل (باطل و اعتراض ناحق) نیاورند مگر آنکه ما در مقابل برای تو سخن حق را با بهترین بیان پاسخ آنها آریم.
مکارم شیرازی: آنها هيچ مثلي براي تو نمي‏آورند مگر اينكه ما حق را براي تو مي‏آوريم و تفسيري بهتر (و پاسخي دندانشكن كه ناچار به تسليم شوند).
الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۳۴﴾
انصاریان: همانان که [در قیامت] به رو در افتاده به سوی دوزخ محشور می شوند، آنان بدترین جایگاه را دارند، و گمراه ترین مردم اند.
خرمشاهی: [آرى‏] كسانى كه به سوى جهنم بر روى چهره‏هايشان محشور شوند، اينان بدمرتبه‏تر و گمراه‏ترند
فولادوند: كسانى كه به رو درافتاده به سوى جهنم رانده مى ‏شوند آنان بدترين جاى و گم‏ترين راه را دارند
قمشه‌ای: آنان که به رو به سوی آتش دوزخ برندشان به بدترین مکان شتافته و سخت‌ترین راه ضلالت یافته‌اند.
مکارم شیرازی: آنها كه بر صورتهايشان به سوي جهنم محشور مي‏شوند بدترين محل را دارند و گمراه ترين افرادند!
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا ﴿۳۵﴾
انصاریان: و به راستی به موسی کتاب دادیم، و برادرش هارون را همراه او دستیار و کمک قرار دادیم.
خرمشاهی: و به راستى به موسى كتاب آسمانى داديم و برادرش هارون را همراه او دستيار گردانديم‏
فولادوند: و به يقين [ما] به موسى كتاب [آسمانى] عطا كرديم و برادرش هارون را همراه او دستيار[ش] گردانيديم
قمشه‌ای: و همانا ما به موسی کتاب (تورات) را عطا کردیم و برادرش هارون را وزیر او قرار دادیم.
مکارم شیرازی: ما به موسي كتاب آسماني داديم، و برادرش هارون را براي كمك همراهش ساختيم.
فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيرًا ﴿۳۶﴾
انصاریان: پس گفتیم: هر دو به سوی گروهی که آیات ما را تکذیب کردند، بروید. [آن گروه در برابر حق لجاجت و تکبّر ورزیدند] در نتیجه آنان را به شدت درهم کوبیده و هلاک کردیم.
خرمشاهی: آنگاه گفتيم كه به سوى قومى كه آيات ما را دروغ انگاشتند برويد، آنگاه به كلى نابودشان كرديم‏
فولادوند: پس گفتيم هر دو به سوى قومى كه نشانه‏ هاى ما را به دروغ گرفتند برويد پس [ما] آنان را به سختى هلاك نموديم
قمشه‌ای: آن گاه گفتیم که رو به جانب آن قوم که آیات ما را تکذیب کردند روید. پس آنها را (پس از تکذیب آن دو) سخت هلاک گردانیدیم.
مکارم شیرازی: و گفتيم به سوي اين قوم كه آيات ما را تكذيب كردند برويد (اما آنها به مخالفت برخاستند) و ما شديدا آنها را در هم كوبيديم!
وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۳۷﴾
انصاریان: و قوم نوح را هنگامی که پیامبران را تکذیب کردند، غرق کردیم، و آنان را برای مردم نشانه ای [عبرت آموز] قرار دادیم، و برای ستمکاران عذابی دردناک آماده کرده ایم.
خرمشاهی: و قوم نوح چون پيامبران را دروغگو انگاشتند، غرقه‏شان كرديم و آنان را براى مردم مايه عبرت ساختيم، و براى ستمكاران [مشرك‏] عذابى دردناك آماده ساختيم‏
فولادوند: و قوم نوح را آنگاه كه پيامبران [خدا] را تكذيب كردند غرقشان ساختيم و آنان را براى [همه] مردم عبرتى گردانيديم و براى ستمكاران عذابى پر درد آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: و نیز قوم نوح چون رسولان حق را تکذیب کردند ما آنها را به طوفان هلاک سپردیم و آیت عبرت مردم ساختیم، و برای ستمکاران عذاب دردناک مهیا گردانیده‌ایم.
مکارم شیرازی: و قوم نوح را هنگامي كه تكذيب رسولان كردند غرق نموديم، و آنها را درس عبرتي براي مردم قرار داديم، و براي ستمگران عذاب دردناكي فراهم ساختيم.
وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا ﴿۳۸﴾
انصاریان: و قوم عاد و ثمود و اهل رسّ و اقوام بسیاری را [نیز که] در [فاصله] میان آن [قوم نوح و اهل رسّ بودند، هلاک کردیم.]
خرمشاهی: و عاد و ثمود و اصحاب رس و نسلهايى فراوان را در ميان اينان [هلاك كرديم‏]
فولادوند: و [نيز] عاديان و ثموديان و اصحاب رس و نسلهاى بسيارى ميان اين [جماعتها] را [هلاك كرديم]
قمشه‌ای: و نیز قوم عاد و ثمود و اصحاب رسّ (شاید قوم شعیب‌اند که نزد چشمه یا چاه آبی که رسّ نامند منزل داشتند) و طوایف دیگر بسیاری بین اینها همه را به کیفر کردارشان هلاک کردیم.
مکارم شیرازی: (همچنين) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (گروهي كه درخت صنوبر را ميپرستيدند) و اقوام بسيار ديگري را كه در اين ميان بودند هلاك كرديم.
وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا ﴿۳۹﴾
انصاریان: و برای هر یک [به جهت هدایتشان] سرگذشت های عبرت آموز بیان کردیم، و [چون هدایت نیافتند] هر یک را به شدت در هم شکستیم وهلاک کردیم.
خرمشاهی: و براى هر يك مثلها زديم و همه را يكايك هلاك ساختيم‏
فولادوند: و براى همه آنان مثلها زديم و همه را زير و زبر كرديم
قمشه‌ای: و ما برای هر یک از این طوایف مثلها (و پندها برای هدایت و اتمام حجت) زدیم و همه را به کلی هلاک ساختیم.
مکارم شیرازی: و براي هر يك از آنها مثلها زديم و (چون سودي نداد) هر يك از آنها را در هم شكستيم و هلاك كرديم.
وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا ﴿۴۰﴾
انصاریان: یقیناً مشرکان مکه بر شهری که [محل زندگی قوم لوط بود و] بر آن باران عذاب باریده شد، گذر کرده اند، پس آیا آنجا را ندیده اند؟ [چرا! دیده اند] ولی [عبرت نگرفته اند، چون] برانگیخته شدن [مردگان] را [برای رسیدن به پاداش اعمال] امید و انتظار ندارند.
خرمشاهی: و به سراغ شهرى كه بر آن باران بلا باريده شده بود، رفتند، آيا آن را نمى‏ديدند، يا بلكه اميدى به حشر و نشر نداشتند
فولادوند: و قطعا بر شهرى كه باران بلا بر آن بارانده شد گذشته‏ اند مگر آن را نديده‏ اند [چرا] ولى اميد به زنده‏ شدن ندارند
قمشه‌ای: و همانا این کافران آمدند و دیدند آن دیار (قوم لوط) را که بر آن باران عذاب و هلاکت ببارانیدیم، آیا اینان به چشم خود دیار خراب آنها را ندیده‌اند؟ (آری دیدند) و لیکن امید و بیمی از قیامت و کیفر ندارند.
مکارم شیرازی: آنها از كنار شهري كه باران شر (باراني از سنگهاي آسماني) بر آن باريده بود (ديار قوم لوط) گذشتند، آيا آنرا نديدند؟ (آري ديدندولي آنها به رستاخيز ايمان ندارند.
وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا ﴿۴۱﴾
انصاریان: و هنگامی که تو را می بینند جز به مسخره ات نمی گیرند [و می گویند:] آیا این است آنکه خدا او را به پیامبری برانگیخته است؟!
خرمشاهی: و چون تو را مى‏ديدند جز به ريشخندت نمى‏گرفتند [و مى‏گفتند] آيا اين همان كسى است كه خداوند به پيامبرى برانگيخته است؟
فولادوند: و چون تو را ببينند جز به ريشخندت نگيرند [كه] آيا اين همان كسى است كه خدا او را به رسالت فرستاده است
قمشه‌ای: این کافران هرگاه تو را ببینند (از حسد) کاری ندارند جز آنکه تو را تمسخر کرده (و گویند) آیا این مرد همان است که خدا به رسالت بر خلق فرستاده؟
مکارم شیرازی: و هنگامي كه تو را مي‏بينند تنها به باد استهزايت مي‏گيرند (سخن منطقي كه ندارند مي‏گويند:) آيا اين كسي است كه خدا او را به عنوان رسول مبعوث كرده است؟!
إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۴۲﴾
انصاریان: اگر ما بر پرستش بتهایمان ایستادگی نمی کردیم، نزدیک بود ما را از پرستش آنها منحرف کند. سپس وقتی که عذاب را می بینند خواهند دانست که چه کسی گمراه تر است.
خرمشاهی: چه بسا نزديك بود كه ما را از پرستش خدايانمان -اگر در راه آنان مقاومت نمى‏كرديمبيراه كند، و به زودى، چون عذاب را بينند، بدانند كه چه كسى گمراه‏تر است‏
فولادوند: چيزى نمانده بود كه ما را از خدايانمان اگر بر آن ايستادگى نمیکرديم منحرف كند و هنگامى كه عذاب را مى ‏بينند به زودى خواهند دانست چه كسى گمراه‏ تر است
قمشه‌ای: نزدیک بود که او ما را اگر بر بت‌پرستی خود پایدار نبودیم به کلی گمراه کند و از پرستش خدایانمان باز دارد. و (این مشرکان که از جهل، توحید را گمراهی خواندند) چون عذاب حق را مشاهده کنند خواهند دانست که گمراه‌تر از آنها در عالم نیست.
مکارم شیرازی: اگر ما بر پرستش خدايانمايان استقامت نكنيم بيم آن مي‏رود كه او ما را گمراه سازد! اما هنگامي كه عذاب الهي را ديدند به زودي مي‏فهمند چه كسي گمراه بوده است؟!
أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا ﴿۴۳﴾
انصاریان: آیا کسی که هوای [نفسش] را معبود خود گرفته دیدی؟ آیا تو می توانی کارساز ونگهبان او باشی [که او را به میل خود به راه راست هدایت کنی؟]
خرمشاهی: آيا آن كس را كه هواى نفسش را خداى خود گرفته بود، نديده‏اى، آيا تو نگهبان او هستى؟
فولادوند: آيا آن كس كه هواى [نفس] خود را معبود خويش گرفته است ديدى آيا [مى‏ توانى] ضامن او باشى
قمشه‌ای: آیا دیدی حال آن کس را که (از غرور) هوای نفسش را خدای خود ساخته؟ آیا تو حافظ و نگهبان او (از هلاکت) توانی شد؟
مکارم شیرازی: آيا ديدي كسي را كه هواي نفس خويش را معبود خود برگزيده است ؟ آيا تو مي‏تواني او را هدايت كني ؟ يا به دفاع از او برخيزي ؟
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۴۴﴾
انصاریان: آیا گمان می کنی بیشتر آنان [سخن حق را] می شنوند، یا [در حقایق] می اندیشند؟ آنان جز مانند چهارپایان نیستند بلکه آنان گمراه ترند!
خرمشاهی: يا گمان مى‏كنى كه بيشترينه آنان گوش شنوا دارند يا تعقل مى‏كنند، آنان جز همانند چارپايان نيستند، بلكه ايشان گمراه‏ترند
فولادوند: يا گمان دارى كه بيشترشان مى ‏شنوند يا مى‏ انديشند آنان جز مانند ستوران نيستند بلكه گمراه‏ ترند
قمشه‌ای: یا پنداری که اکثر این کافران حرفی می‌شنوند یا فکر و تعقلی دارند؟ اینان (در بی‌عقلی) بس مانند چهار پایانند بلکه (نادان‌تر و) گمراه‌ترند.
مکارم شیرازی: آيا گمان مي‏بري اكثر آنها مي‏شنوند يا مي‏فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپايانند بلكه گمراه تر!
أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا ﴿۴۵﴾
انصاریان: آیا به [قدرت و حکمت] پروردگارت ننگریستی که چگونه سایه را امتداد داد و گستراند؟ و اگر می خواست آن را ساکن و ثابت می کرد، آن گاه خورشید را برای [شناختن] آن سایه، راهنما [ی انسان ها] قرار دادیم.
خرمشاهی: آيا نينديشيده‏اى كه پروردگارت چگونه سايه را مى‏گسترد، و اگر مى‏خواست آن را ساكن مى‏گرداند، سپس خورشيد را نمايانگر آن مى‏گردانيم‏
فولادوند: آيا نديده‏ اى كه پروردگارت چگونه سايه را گسترده است و اگر مى‏ خواست آن را ساكن قرار مى‏ داد آنگاه خورشيد را بر آن دليل گردانيديم
قمشه‌ای: آیا ندیدی که خدای تو چگونه سایه را با آنکه اگر خواستی ساکن کردی (بر سر عالمیان) بگسترانید؟ آن گاه آفتاب را بر آن دلیل قرار دادیم.
مکارم شیرازی: آيا نديدي چگونه پروردگارت سايه را گسترده ؟ و اگر مي‏خواست آنرا ساكن قرار مي‏داد، سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم.
ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَيْنَا قَبْضًا يَسِيرًا ﴿۴۶﴾
انصاریان: سپس آن را [با بلند شدن آفتاب] اندک اندک به سوی خود باز می گیریم.
خرمشاهی: سپس آن را اندك اندك به سوى خود باز مى‏گيريم‏
فولادوند: سپس آن [سايه] را اندك اندك به سوى خود بازمى‏ گيريم
قمشه‌ای: سپس ظلّ آن آفتاب (منبسط) را به سوی خود تدریجا قبض می‌کنیم.
مکارم شیرازی: سپس آنرا آهسته جمع مي‏كنيم.
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا ﴿۴۷﴾
انصاریان: و اوست که شب را برای شما پوشش، و خواب را مایه استراحت و آرامش، و روز را [زمان] پراکنده شدن [جهت فعالیت و کوشش] قرار داد.
خرمشاهی: و او كسى است كه شب را براى شما پرده‏پوش و خواب را آرام‏بخش گرداند و روز را مايه جنب و جوش ساخت‏
فولادوند: و اوست كسى كه شب را براى شما پوششى قرار داد و خواب را [مايه] آرامشى و روز را زمان برخاستن [شما] گردانيد
قمشه‌ای: و او خدایی است که شب را برای شما لباس گردانید (تا همه در سیاه جامه شب مستور شوید) و خواب را مایه سکون و آرامش شما قرار داد و روز روشن را برای جنبش و کار مقرر داشت.
مکارم شیرازی: او كسي است كه شب را براي شما لباس قرار داد و روز را مايه حركت و حيات!
وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا ﴿۴۸﴾
انصاریان: و اوست که بادها را پیشاپیش [باران] رحمتش به عنوان مژده دهنده باران فرستاد، و از آسمان آبی پاک و پاک کننده نازل کردیم.
خرمشاهی: و او كسى است كه بادها را پيشاپيش رحمتش [باران‏] مژده‏بخش مى‏فرستد، و از آسمان آبى بس پاكيزه فرو فرستاديم‏
فولادوند: و اوست آن كس كه بادها را نويدى پيشاپيش رحمت‏ خويش [=باران] فرستاد و از آسمان آبى پاك فرود آورديم
قمشه‌ای: و او خدایی است که بادها را برای بشارت پیشاپیش باران رحمت خود فرستاد، و از آسمان آبی طاهر و مطهّر نازل کردیم.
مکارم شیرازی: و او كسي است كه بادها را بشارتگراني پيش از رحمتش فرستاد و از آسمان آبي پاك كننده نازل كرديم.
لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا وَنُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِيَّ كَثِيرًا ﴿۴۹﴾
انصاریان: تا به وسیله آن سرزمینی مرده را زنده کنیم و آن را به آفریده های خود از دام ها ومردمان بسیار بنوشانیم.
خرمشاهی: تا بدان سرزمينى پژمرده را زنده گردانيم و آن را به چارپايان و مردمان بسيارى از آنان كه آفريده‏ايمشان مى‏نوشانيم‏
فولادوند: تا به وسيله آن سرزمينى پژمرده را زنده گردانيم و آن را به آنچه خلق كرده‏ ايم از دامها و انسانهاى بسيار بنوشانيم
قمشه‌ای: تا به آن باران زمین خشک و مرده را زنده سازیم و آنچه آفریدیم از چهارپایان و آدمیان بسیار همه را از آن سیراب گردانیم.
مکارم شیرازی: تا به وسيله آن سرزمين مرده را زنده كنيم، و آنرا براي نوشيدن در اختيار مخلوقاتي كه آفريده‏ ايم - چهارپايان و انسانهاي بسيار - بگذاريم.
وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا ﴿۵۰﴾
انصاریان: ما باران را میان آنان [از منطقه ای به منطقه دیگر] گرداندیم تا متذکّر [قدرت و رحمت من] شوند، ولی بیشتر مردم جز به ناسپاسی و کفران رضایت ندادند.
خرمشاهی: و به راستى كه آن را گونه‏گونه برايشان بيان داشتيم تا پند گيرند، و بيشترينه مردم، چيزى غير از ناسپاسى نخواستند
فولادوند: و قطعا آن [پند] را ميان آنان گوناگون ساختيم تا توجه پيدا كنند و[لى ] بيشتر مردم جز ناسپاسى نخواستند
قمشه‌ای: و ما تغییرات و گردش باد و باران (و سایر انقلابات عالم) را بین مردم آوردیم تا پند گرفته و متذکر حق شوند، لیکن اکثر مردم جز راه کفران و جحود پیش نگرفتند.
مکارم شیرازی: ما اين آيات را به صورتهاي گوناگون در ميان آنها قرار داديم تا متذكر شوند ولي بيشتر مردم جز انكار و كفر كاري نكردند.
وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيرًا ﴿۵۱﴾
انصاریان: و اگر می خواستیم حتماً در هر شهری [پیامبری] بیم دهنده مبعوث می کردیم [ولی به سبب کمال و جامعیّت، پیامبری را به تو ختم کردیم.]
خرمشاهی: و اگر مى‏خواستيم در هر شهرى [پيامبر] هشداردهنده‏اى برمى‏انگيختيم‏
فولادوند: و اگر مى‏ خواستيم قطعا در هر شهرى هشداردهنده‏ اى برمى‏ انگيختيم
قمشه‌ای: و اگر ما می‌خواستیم در بین مردم هر قریه پیغمبری که (خلق را از عذاب خدا) بترساند می‌فرستادیم.
مکارم شیرازی: و اگر مي‏خواستيم در هر شهر و دياري پيامبري مي‏فرستاديم.
فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿۵۲﴾
انصاریان: پس کافران را [که انتظار دارند از ابلاغ وحی باز ایستی،] فرمان مبر و به وسیله این [قرآن] با آنان جهاد [ی فرهنگی و تبلیغی] کن.
خرمشاهی: پس، از كافران اطاعت مكن و با آنان به سختى جهاد كن‏
فولادوند: پس از كافران اطاعت مكن و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز
قمشه‌ای: پس تو هرگز تابع کافران مباش و با آنها چنان که مخالفت قرآن و دین حق کنند سخت جهاد و کارزار کن.
مکارم شیرازی: بنابراين از كافران اطاعت مكن و به وسيله قرآن با آنها جهاد بزرگي بنما.
وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۵۳﴾
انصاریان: و اوست که دو دریا را به هم آمیخت، این خوش طعم و گوارا، و این شور و تلخ است، ومیان آن دو مانع و حایل و سدّی نفوذناپذیر واستوار قرار داد [تا به هم مخلوط نشوند.]
خرمشاهی: و او كسى است كه دو دريا را به هم برآميخت اين يك شيرين و خوشگوار، و اين يك شور و تلخ و در ميان آن دو برزخ و حايلى جداگر قرار داد
فولادوند: و اوست كسى كه دو دريا را موج‏زنان به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين [و] گوارا و آن يكى شور [و] تلخ است و ميان آن دو مانع و حريمى استوار قرار داد
قمشه‌ای: و او خدایی است که دو دریا را به هم درآمیخت که این آب گوارا و شیرین و آن دیگر شور و تلخ است، و بین این دو آب (در عین به هم آمیختن) واسطه و حایلی قرار داد که همیشه از هم منفصل و جدا باشند.
مکارم شیرازی: و او كسي است كه دو دريا را در كنار هم قرار داد يكي گوارا و شيرين و ديگري شور و تلخ و در ميان آنها برزخي قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گوئي هر يك به ديگري مي‏گويد) دور باش و نزديك نيا!
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ﴿۵۴﴾
انصاریان: و اوست که از آب، بشری آفرید و او را دارای [دو نوع پیوند] نسبی و سببی کرد؛ و پروردگارت همواره تواناست.
خرمشاهی: و او كسى است كه از آب انسانى آفريد، و او را داراى پيوند نسبى و سببى گردانيد و پروردگار تو تواناست‏
فولادوند: و اوست كسى كه از آب بشرى آفريد و او را [داراى خويشاوندى] نسبى و دامادى قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست
قمشه‌ای: و او خدایی است که از آب (نطفه) بشر را آفرید و بین آنها خویشی نسب و بستگی ازدواج قرار داد، و خدای تو (بر هر چیز) قادر است.
مکارم شیرازی: او كسي است كه از آب انساني را آفريد او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد) و پروردگار تو همواره قادر است.
وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا ﴿۵۵﴾
انصاریان: و به جای خدا چیزهایی می پرستند که نه سودشان می دهد ونه زیانشان می رساند؛ و کافر همواره بر ضد پروردگارش پشتیبان و یار [شیطان] است.
خرمشاهی: و به جاى خداوند چيزى را مى‏پرستند كه نه سودى برايشان دارد و نه زيانى، و كافر بر مخالفت پروردگارش پشتيبان [ديگران‏] است‏
فولادوند: و غير از خدا چيزى را مى ‏پرستند كه نه سودشان مى‏ دهد و نه زيانشان مى ‏رساند و كافر همواره در برابر پروردگار خود همپشت [شيطان] است
قمشه‌ای: و (این مشرکان نادان) به جای خدا بتهایی که هیچ سود و زیانی به حال آنان ندارد می‌پرستند، و کافر پشت به امر پروردگار خود می‌کند.
مکارم شیرازی: آنها غير از خدا چيزهائي را مي‏پرستند كه نه به آنها سودي مي‏رساند و نه زياني، و كافران در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) كمك كار يكديگرند.
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿۵۶﴾
انصاریان: تو را جز مژده رسان و بیم دهنده نفرستادیم.
خرمشاهی: و ما تو را جز مژده رسان و هشداردهنده نفرستاده‏ايم‏
فولادوند: و تو را جز بشارتگر و بيم‏ دهنده نفرستاديم
قمشه‌ای: و ما تو را نفرستادیم مگر برای آنکه (خلق را به رحمت ما) بشارت دهی و (از عذاب ما) بترسانی.
مکارم شیرازی: ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم.
قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿۵۷﴾
انصاریان: بگو: من از شما [در برابر تبلیغ دین هیچ] پاداشی نمی خواهم، جز اینکه هر که بخواهد [می تواند از برکت هدایت من] راهی به سوی پروردگارش بگیرد.
خرمشاهی: بگو براى آن از شما مزدى نمى‏طلبم، مگر اينكه كسى بخواهد كه به سوى پروردگارش راه برد
فولادوند: بگو بر اين [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏كنم جز اينكه هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [در پيش] گيرد
قمشه‌ای: بگو: من از شما امّت مزد رسالت نمی‌خواهم، اجر من همین بس که هر که بخواهد (از پی من) راهی به سوی خدای خود پیش گیرد.
مکارم شیرازی: بگو من در برابر ابلاغ اين آئين هيچگونه پاداشي از شما مطالبه نمي‏كنم، تنها پاداش من اين است كه كساني بخواهند راهي به سوي پروردگارشان برگزينند.
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا ﴿۵۸﴾
انصاریان: و بر آن زنده ای که هرگز نمی میرد توکل کن، و او را همراه با ستایش تسبیح گوی، و کافی است که او به گناهان بندگانش آگاه باشد.
خرمشاهی: و بر [خداوند] زنده‏اى كه نمى‏ميرد توكل كن و شاكرانه او را تسبيح گوى و او به گناهان بندگانش بس آگاه است‏
فولادوند: و بر آن زنده كه نمى‏ ميرد توكل كن و به ستايش او تسبيح گوى و همين بس كه او به گناهان بندگانش آگاه است
قمشه‌ای: و تو بر خدای زنده ابدی که هرگز نمیرد توکل کن و به ستایش ذات او وی را تسبیح و تنزیه گو، و هم او که به گناه بندگانش کاملا آگاه است کفایت است (هر که را بخواهد می‌بخشد و هر که را بخواهد مؤاخذه می‌کند).
مکارم شیرازی: و توكل بر خداوندي كن كه هرگز نمي‏ميرد، و تسبيح و حمد او به جاي آور، و همين بس كه او از گناهان بندگانش آگاه است.
الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ﴿۵۹﴾
انصاریان: همان که آسمان ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید، آن گاه بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلط شد، او رحمان است پس [ای انسان! درباره خدا و کیفیت آفرینش جهان هستی] از خبیر آگاهی بپرس.
خرمشاهی: همان كسى كه آسمانها و زمين و مابين آنها را در شش روز آفريد و سپس بر عرش استيلاء يافت، اوست خداوند رحمان، و درباره‏اش از [فردى‏] آگاه بپرس‏
فولادوند: همان كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريد آنگاه بر عرش استيلا يافت رحمتگر عام [اوست] در باره وى از خبره‏ اى بپرس [كه مى‏ داند]
قمشه‌ای: آن خدایی که آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را در شش روز بیافرید آن گاه همین خدای رحمان بر عرش (قدرت و فرمانروایی) قرار گرفت، پس از خداشناسی آگاه، حقیقت را بازجو.
مکارم شیرازی: او خدائي است كه آسمانها و زمين و آنچه را در ميان ايندو است در شش روز (شش دوران) آفريد، سپس بر عرش قدرت قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت) او خداوند رحمن است از او بخواه كه از همه چيز آگاه است.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ﴿۶۰﴾
انصاریان: و هنگامی که به آنان گویند: برای رحمان سجده کنید، می گویند: رحمان چیست؟! آیا برای چیزی که تو فرمان می دهی، سجده کنیم؟ و [دعوت تو] بر رمیدگی و نفرتشان می افزاید.
خرمشاهی: و چون به آنان گفته شود به خداوند رحمان سجده بريد، گويند رحمان ديگر كيست، آيا به چيزى كه تو مى‏فرمايى سجده بريم؟ و بر رميدگيشان مى‏افزايد
فولادوند: و چون به آنان گفته شود [خداى] رحمان را سجده كنيد مى‏ گويند رحمان چيست آيا براى چيزى كه ما را [بدان] فرمان مى‏ دهى سجده كنيم و بر رميدنشان مى‏ افزايد
قمشه‌ای: و چون به این مردم کافر گفته شود بیایید خدای رحمان را سجده کنید، در جواب گویند: خدای رحمان چیست؟ آیا ما به آنچه تو امر می‌کنی سجده کنیم؟ و دعوت به خدای یکتا (به جای اطاعت) بر نفرتشان بیفزاید.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه به آنها گفته شود براي خداوند رحمان سجده كنيد مي‏گويند رحمان چيست؟! (ما اصلا رحمن را نمي‏شناسيم) ما براي چيزي سجده كنيم كه تو به ما دستور مي‏دهي. (اين سخن را مي‏گويند) و بر نفرتشان افزوده مي‏شود!
تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا ﴿۶۱﴾
انصاریان: همیشه سودمند و با برکت است آنکه در آسمان برج هایی قرار داد، و در آن چراغی روشن وماهی تابان پدید آورد.
خرمشاهی: بزرگا كسى كه در آسمان برجهايى آفريده است و در آنها چراغى و ماهى تابان قرار داده است‏
فولادوند: [فرخنده و] بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد و در آن چراغ و ماهى نوربخش قرار داد
قمشه‌ای: بزرگوار آن خدایی که در آسمان برجها مقرر داشت و در آن چراغ روشن خورشید و ماه تابان را روشن ساخت.
مکارم شیرازی: جاودان و پر بركت است آن خدائي كه در آسمانها برجهائي قرار داد، و در ميان آن چراغ روشن و ماه نور بخشي آفريد.
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا ﴿۶۲﴾
انصاریان: و اوست که برای کسی که بخواهد متذکّر [هوشیار حقایق] شود یا بخواهد سپاس گزاری کند، شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد.
خرمشاهی: و او كسى است كه شب و روز را پيايند همديگر آفريد، تا هر كه خواهد پند گيرد يا خواهد سپاس گزارد
فولادوند: و اوست كسى كه براى هر كس كه بخواهد عبرت گيرد يا بخواهد سپاسگزارى نمايد شب و روز را جانشين يكديگر گردانيد
قمشه‌ای: و او خدایی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد برای آن کس که خواهد به شب یا روز متذکر (خدا) شود یا شکر او به جای آرد.
مکارم شیرازی: او كسي است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد براي آنها كه بخواهند متذكر شوند يا شكرگزاري كنند.
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾
انصاریان: و بندگان رحمان کسانی اند که روی زمین با آرامش و فروتنی راه می روند، و هنگامی که نادانان آنان را طرف خطاب قرار می دهند [در پاسخشان] سخنانی مسالمت آمیز می گویند،
خرمشاهی: و بندگان خداى رحمان كسانى‏اند كه روى زمين فروتنانه راه مى‏روند، و چون نادانان ايشان را مخاطب سازند، سليمانه پاسخ دهند
فولادوند: و بندگان خداى رحمان كسانى‏ اند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏ دهند
قمشه‌ای: و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند.
مکارم شیرازی: بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند كه با آرامش و بيتكبر بر زمين راه مي‏روند و هنگامي كه جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام مي‏گويند (و با بياعتنائي و بزرگواري مي‏گذرند).
وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿۶۴﴾
انصاریان: و آنان که شب را برای پروردگارشان با سجده و قیام به صبح می رسانند،
خرمشاهی: و كسانى كه براى پروردگارشان به سجده و قيام شب زنده‏دارى كنند
فولادوند: و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده شب را به روز مى ‏آورند
قمشه‌ای: و آنان هستند که شب را به سجده و قیام نماز در برابر خدایشان روز کنند.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه شبانگاه براي پروردگارشان سجده و قيام مي‏كنند.
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾
انصاریان: و آنان که می گویند: پروردگارا! عذاب [دوزخ] را از ما بگردان که مسلماً عذاب آن پایدار و همیشگی است.
خرمشاهی: و كسانى كه گويند پروردگارا از ما عذاب جهنم را بگردان، چرا كه عذاب آن سخت و سنگين است‏
فولادوند: و كسانى‏ اند كه مى‏ گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است
قمشه‌ای: و آنان هستند که دایم (به دعا و تضرّع) گویند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما بگردان، که سخت عذاب مهلک و دایمی است.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه مي‏گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان كه عذابش سخت و پر دوام است!
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾
انصاریان: قطعاً دوزخ بد قرارگاه و بد اقامت گاهی است.
خرمشاهی: آن بد جايگاه و منزلگاهى است‏
فولادوند: و در حقيقت آن بد قرارگاه و جايگاهى است
قمشه‌ای: که آنجا بسیار بد قرارگاه و بد منزلگاهی است.
مکارم شیرازی: آن بد جايگاه و بد محل اقامتي است.
وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾
انصاریان: و آنان که وقتی انفاق می کنند، نه از حدّ معمول [و متعارف] می گذرند و نه تنگ می گیرند، و [انفاقشان] همواره میان این دو در حدّ اعتدال است.
خرمشاهی: و كسانى كه چون انفاق كنند، اسراف نمى‏كنند و بخل نمى‏ورزند و در ميان اين دو اعتدالى هست‏
فولادوند: و كسانى‏ اند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مى كنند و نه تنگ مى‏ گيرند و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمى‏ گزينند
قمشه‌ای: و آنان هستند که هنگام انفاق (به مسکینان) اسراف نکرده و بخل هم نورزند، بلکه احسان آنها در حد میانه و اعتدال باشد.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه هر گاه انفاق كنند نه اسراف مي‏كنند و نه سختگيري، بلكه در ميان ايندو حد اعتدالي دارند.
وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾
انصاریان: و آنان که معبود دیگری را با خدا نمی پرستند، و کسی را که خدا خونش را حرام کرده است، جز به حق نمی کشند، و زنا نمی کنند؛ و کسی که این اعمال را مرتکب شود به کیفر سختی برسد.
خرمشاهی: و كسانى كه در جنب خداوند خداى ديگرى را نمى‏پرستند و هيچ نفسى را كه خداوند [كشتنش را] حرام داشته، جز به حق نمى‏كشند، و زنا نمى‏كنند، و هر كس چنين كند [عقوبت‏] گناه را خواهد ديد
فولادوند: و كسانى‏ اند كه با خدا معبودى ديگر نمى‏ خوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمى ‏كشند و زنا نمى كنند و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را ريافت‏ خواهد كرد
قمشه‌ای: و آنان هستند که با خدای یکتا کسی را شریک نمی‌خوانند و نفس محترمی را که خدا حرام کرده جز به حق به قتل نمی‌رسانند، و هرگز گرد عمل زنا نمی‌گردند، که هر که این عمل کند کیفر گناهش را خواهد دید.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه معبود ديگري را با خداوند نمي‏خوانند، و انساني را كه خداوند خونش را حرام شمرده جز به حق به قتل نمي‏رسانند، و زنا نمي‏كنند، و هر كس چنين كند مجازاتش را خواهد ديد.
يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾
انصاریان: روز قیامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خواری و سرشکستگی جاودانه ماند.
خرمشاهی: در روز قيامت عذابش دو چندان شود، و به خوارى و زارى جاودانه در آن [عذاب‏] بماند
فولادوند: براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مى ‏شود و پيوسته در آن خوار مى‏ ماند
قمشه‌ای: عذابش در قیامت مضاعف شود و با ذلّت و خواری به دوزخ مخلّد گردد.
مکارم شیرازی: چنين كسي عذاب او در قيامت مضاعف مي‏گردد، و با خواري هميشه در آن خواهد ماند.
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۷۰﴾
انصاریان: مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدی هایشان را به خوبی ها تبدیل می کند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: مگر كسى كه توبه كند و ايمان ورزد و عملى صالح پيشه كند، و اينان كسانى هستند كه خداوند سيئاتشان را به حسنات بدل مى‏كند، و خداوند آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى ‏كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: مگر آن کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جای آرند، پس خدا گناهان آنها را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: مگر كسي كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد كه خداوند گناهان اين گروه را به حسنات تبديل مي‏كند. و خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾
انصاریان: و هر که توبه کند و کار شایسته انجام دهد قطعاً به صورتی پسندیده و نیکو به سوی خدا باز می گردد.
خرمشاهی: و هر كس توبه كند و عمل صالح پيشه كند، حقا كه به درگاه خداوند چنانكه بايد و شايد توبه كرده است‏
فولادوند: و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد در حقيقت به سوى خدا بازمى‏ گردد
قمشه‌ای: و هر کس توبه کند و نیکوکار شود البته توبه‌اش به درگاه (قبول) خدا خواهد رسید.
مکارم شیرازی: و كسي كه توبه كند و عمل صالح بجا آورد به سوي خدا بازگشت مي‏كند (و پاداش خود را از او مي‏گيرد).
وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿۷۲﴾
انصاریان: و آنان که در مجلس غنا و دروغ پردازی و امور باطل حاضر نمی شوند، و هنگامی که بر گفتار و کردار لغو می گذرند، با بزرگواری و متانت می گذرند،
خرمشاهی: و نيز كسانى كه در مجلس باطل حضور نيابند و چون بر امرى لغو بگذرند كريمانه بگذرند
فولادوند: و كسانى‏ اند كه گواهى دروغ نمى‏ دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى‏ گذرند
قمشه‌ای: و آنان هستند که به ناحق شهادت ندهند و هرگاه به عمل لغوی (از مردم غافل) بگذرند بزرگوارانه از آن درگذرند.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه شهادت به باطل نمي‏دهند (و در مجالس ‍ باطل شركت نمي‏كنند) و هنگامي كه با لغو و بيهودگي برخورد كنند بزرگوارانه از آن مي‏گذرند.
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿۷۳﴾
انصاریان: و آنان که وقتی به آیات پروردگارشان پندشان دهند، در برابر آن با حالت کری و کوری نمی افتند، [بلکه با گوش شنوا و چشم بصیرت به آن دل می دهند.]
خرمشاهی: و كسانى كه چون آيات پروردگارشان را فرايادشان دهند، هنگام شنيدن آن ناشنواوار و نابيناوار به سجده درنيايند
فولادوند: و كسانى‏ اند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند كر و كور روى آن نمى‏ افتند
قمشه‌ای: و آنان هستند که هرگاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند کر و کورانه در آن آیات ننگرند (بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید).
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنها گوشزد شود كر و كور روي آن نمي‏افتند!
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾
انصاریان: و آنان که می گویند: پروردگارا! ما را از سوی همسران و فرزندانمان خوشدلی و خوشحالی بخش، و ما را پیشوای پرهیزکاران قرار ده.
خرمشاهی: و كسانى كه گويند پروردگارا به ما از همسرانمان و زاد و رودمان مايه روشنى چشم ببخش، و ما را پيشواى پرهيزگاران قرار ده‏
فولادوند: و كسانى‏ اند كه مى‏ گويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان
قمشه‌ای: و آنان هستند که گویند: پروردگارا، ما را زنان و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند، و ما را (سر خیل پاکان و) پیشوای اهل تقوا قرار ده.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه مي‏گويند پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مايه روشني چشم ما قرار ده و ما را پيشواي پرهيزگاران بنما!
أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿۷۵﴾
انصاریان: اینانند که به خاطر صبری که [در برابر حوادث و اجرای تکالیف الهی] از خود نشان دادند با [برترین] مکان ها [ی بهشت] پاداششان می دهند، و در آن با درود و سلامی [از سوی خدا و فرشتگان] روبرو می شوند.
خرمشاهی: اينانند كه غرفه‏هاى بهشتى را به خاطر صبرى كه [در شدايد] ورزيده‏اند، نصيب مى‏برند، و در آنجا با تحيت و سلام روبه‏رو مى‏شوند
فولادوند: اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد
قمشه‌ای: چنین بندگان را به پاداش صبرشان (در راه عبادت)، عالی غرفه‌های جنّت و قصرهای بهشتی دهند و در آنجا با تحیّت و سلام روبرو شوند.
مکارم شیرازی: آنها هستند كه درجات عالي بهشت در برابر شكيبائيشان به آنان پاداش داده مي‏شود. و در آن با تحيت و سلام روبرو مي‏شوند.
خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۷۶﴾
انصاریان: در آنجا جاودانه اند. نیکو قرارگاه و خوب اقامت گاهی است.
خرمشاهی: جاودانه در آنند، چه نيكو جايگاه و منزلگاهى است‏
فولادوند: در آنجا جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامى
قمشه‌ای: در حالی که در آن بهشت که بسیار نیکو منزل و مقامی است تا ابد مخلّد و متنعّم خواهند بود.
مکارم شیرازی: جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت جالبي!
قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﴿۷۷﴾
انصاریان: بگو: اگر دعایتان نباشد پروردگارم به شما ارجی ننهد، پس شما که [قاطعانه آیات خدا و پیامبرش را] تکذیب کردید، [کیفر این تکذیب برای همیشه] ملازم [شما] خواهد بود.
خرمشاهی: بگو اگر دعايتان نباشد، پروردگار من به شما اعتنايى ندارد، و به راستى كه [حقايق‏] را دروغ انگاشته‏ايد، و زودا كه [عذابتان‏] گريبانگير شود
فولادوند: بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى ‏كند در حقيقت‏ شما به تكذيب پرداخته‏ ايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد
قمشه‌ای: بگو که اگر دعای شما (و ناله و زاری و توبه شما) نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ که شما کافران (آیات حق را) تکذیب کردید و به کیفر همیشگی آن گرفتار خواهید شد.
مکارم شیرازی: بگو پروردگار من براي شما ارجي قائل نيست اگر دعاي شما نباشد، شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد و دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد.