وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ
﴿۶۰﴾
انصاریان: و آنان که آنچه را [از زکات و دیگر انفاقات در راه خدا] می پردازند، و در حالی که دل هایشان از اینکه به سوی پروردگارشان [برای محاسبه دقیق] باز می گردند، ترسان است.
خرمشاهی: و كسانى كه آنچه بايد [انجام] بدهند، [انجام] مىدهند و دلهايشان هراسان است كه به سوى پروردگارشان باز مىگردند فولادوند: و كسانى كه آنچه را دادند [در راه خدا] مى دهند در حالى كه دلهايشان ترسان است [و مى دانند] كه به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت قمشهای: و آنان که آنچه وظیفه بندگی و ایمان است به جای آورده و باز از این که (روزی) به خدای خود رجوع میکنند دلهاشان ترسان است. مکارم شیرازی: و آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات بخرج ميدهند اما با اين حال دلهايشان ترسناك است از اينكه سرانجام به سوي پروردگارشان باز ميگردند.
أُولَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ
﴿۶۱﴾
انصاریان: اینانند که در کارهای خیر می شتابند، و در [انجام دادن] آن [از دیگران] پیشی می گیرند.
خرمشاهی: اينانند كه در خيرات مىكوشند و هم ايشان در آن پيشتازند فولادوند: آنانند كه در كارهاى نيك شتاب مى ورزند و آنانند كه در انجام آنها سبقت مى جويند قمشهای: چنین بندگانی تعجیل در خیرات میکنند و اینان هستند که به کارهای نیکو سبقت میجویند. مکارم شیرازی: (آري) چنين كساني هستند كه در خيرات سرعت ميكنند و از ديگران پيشي ميگيرند.
وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
﴿۶۲﴾
انصاریان: و هیچ کس را جز به اندازه گنجایش و توانش تکلیف نمی کنیم، و نزد ما کتابی [چون لوح محفوظ] است که [درباره همه امور آفرینش و نسبت به اعمال بندگان] به درستی و راستی سخن می گوید، و آنان [در پاداش و کیفر] مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: و ما هيچ كس را جز به اندازه توانش تكليف نمىكنيم، و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مىگويد، و به ايشان ستم نرود فولادوند: و هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى كنيم و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى گويد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت قمشهای: و ما هیچ نفسی را بیش از وسع و توانایی او تکلیف نمیکنیم و نزد ما کتابی است (از لوح محفوظ الهی) که آن کتاب سخن به حق گوید و به هیچ کس هرگز ستم نخواهد شد. مکارم شیرازی: و ما هيچ كس را جزء به اندازه توانائيش تكليف نميكنيم و نزد ما كتابي است (كه تمام اعمال بندگان را ثبت كرده) و به حق سخن ميگويد لذا به آنان هيچ ظلم و ستمي نميشود.
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِنْ دُونِ ذَلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ
﴿۶۳﴾
انصاریان: [چنین نیست که کافران تکلیف را بیش از اندازه گنجایش و توان خود حس کنند] بلکه دل هایشان از این [حقیقت] در بی خبری عمیقی است، و برای آنان غیر از این [بی خبری] اعمالی [زشت و ناپسند] است که همواره آنها را انجام می دهند،
خرمشاهی: بلكه دلهاى ايشان از اين [حقيقت] در غفلت است، و كارهايى [ناروا] جز اين دارند كه انجامدهنده آنند فولادوند: [نه] بلكه دلهاى آنان از اين [حقيقت] در غفلت است و آنان غير از اين [گناهان] كردارهايى [ديگر] دارند كه به انجام آن مبادرت مى ورزند قمشهای: بلکه دلهای کافران از این (کتاب حق) در جهل و غفلت است و اعمالی که این کافران عامل آنند غیر اعمال آن اهل ایمان است (که در آیات سابق ذکر شد). مکارم شیرازی: بلكه دلهاي آنها از اين نامه اعمال (و روز حساب و آيات قرآن) در بيخبري فرو رفته و آنان اعمال (زشتي) جز اين دارند كه پيوسته آن را انجام ميدهند.
حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ
﴿۶۴﴾
انصاریان: تا زمانی که عیّاشان و مرفّهان آنان را به عذاب بگیریم، ناگهان فریاد و ناله سر دهند و [به آوای بلند] استغاثه کنند. ….
خرمشاهی: تا آنگاه كه نازپروردگانشان را به عذاب فروگيريم، آنگاه است كه زارى مىكنند فولادوند: تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم بناگاه به زارى درمى آيند قمشهای: (این کافران به همین کردار بد مشغولند) تا آنگاه که ما متنعّمان آنها را به عذاب بگیریم در آن حال فریاد آنها بلند شود. مکارم شیرازی: تا زماني كه متنعمان مغرور آنها در چنگال عذاب گرفتار سازيم در اين هنگام ناله هاي دردناك و استغاثه آميز سر ميدهند!
لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ
﴿۶۵﴾
انصاریان: [به آنان گویند:] امروز فریاد و ناله سر ندهید؛ زیرا شما از سوی ما یاری نخواهید شد. ….
خرمشاهی: امروز زارى مكنيد، چرا كه از ما يارى نمىيابيد فولادوند: امروز زارى مكنيد كه قطعا شما از جانب ما يارى نخواهيد شد قمشهای: (و ما فرماییم که) امروز فریاد مکنید، که از ما به شما هیچ مدد و یاری نخواهد رسید. مکارم شیرازی: (اما به آنها گفته ميشود) فرياد نكنيد! امروز شما از ناحيه ما ياري نخواهيد شد.
قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ
﴿۶۶﴾
انصاریان: همانا آیات من را بر شما می خواندند وشما به پشت سرتان به قهقرا برمی گشتید [تا آن را نشنوید!]
خرمشاهی: چنين بود كه آيات من بر شما خوانده مىشد، و شما [به آن] پشت مىكرديد فولادوند: در حقيقت آيات من بر شما خوانده مى شد و شما بوديد كه همواره به قهقرا مى رفتيد قمشهای: زیرا همانا آیات من بر شما تلاوت میشد و شما واپس میرفتید (و بر کفر میافزودید). مکارم شیرازی: (آيا فراموش كرده ايد كه) در گذشته آيات من بطور مداوم بر شما خوانده ميشد اما شما اعراض ميكرديد و به عقب باز ميگشتيد؟!
مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ
﴿۶۷﴾
انصاریان: در حالی که به آن تکبّر می ورزیدید [و در بزم] شبانه [خود درباره آن] هذیان می گفتید [و سخنان نامعقول به زبان می آوردید.] ….
خرمشاهی: در برابر آن تكبر مىورزيديد و درباره آن شبها افسانه سرايى و پريشانگويى مىكرديد فولادوند: در حالى كه از [پذيرفتن] آن تكبر مى ورزيديد و شب هنگام [در محافل خود] بدگويى میکرديد قمشهای: در حالتی که به هذیان و افسانههای شبانه خود (از شنیدن کلام خدا) تکبر و دوری میکردید. مکارم شیرازی: در حالي كه در برابر آن آيات استكبار مينموديد و شبها در جلسات خود به بدگوئي ادامه ميداديد.
أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ
﴿۶۸﴾
انصاریان: آیا در این سخن [که وحی خداست] نیندیشیدند؟ یا مگر [برای اولین بار] کتابی برای آنان آمده است که برای پدران پیشین آنان نیامده بود؟ ….
خرمشاهی: آيا در اين سخن انديشه نمىكنند، يا چيزى كه به سراغ نياكانشان نيامده بود، به سراغ آنان آمده است؟ فولادوند: آيا در [عظمت] اين سخن نينديشيده اند يا چيزى براى آنان آمده كه براى پدران پيشين آنها نيامده است قمشهای: آیا در این سخن (خدا و قرآن بزرگ) فکر و اندیشه نمیکنند (تا حقانیت آن را درک کنند) یا آنکه کتاب و رسول تنها بر اینان آمده و بر پدران پیشین آنها نیامده؟ مکارم شیرازی: آيا آنها در اين گفتار تدبر نكردند؟ يا اينكه مطالبي براي آنان آمده كه براي نياكانشان نيامده است؟!
أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: یا مگر پیامبرشان را [از لحاظ حسب، نسب، درستی، امانت، اخلاق و کرامت] نشناخته اند که منکر او هستند؟ ….
خرمشاهی: يا آنكه پيامبرشان را نمىشناسند، و لذا با او بيگانهاند فولادوند: يا پيامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انكار او پرداخته اند قمشهای: یا آنکه اینان رسول خود را نشناختهاند که او را انکار و تکذیب میکنند. مکارم شیرازی: يا اينكه پيامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نيستند) كه او را انكار ميكنند؟! |
||