ParsQuran
سوره 21: الأنبياء - جزء 17

وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: و چه بسیار از شهرهایی که [اهلش] ستمکار بودند، درهم شکستیم، و پس از آنان قومی دیگرپدید آوردیم.
خرمشاهی: و چه بسيار شهرهايى را كه [اهالى آن‏] ستمگر بودند، درهم شكستيم، و بعد از آنان قومى ديگر پديد آورديم‏
فولادوند: و چه بسيار شهرها را كه [مردمش] ستمكار بودند در هم شكستيم و پس از آنها قومى ديگر پديد آورديم
قمشه‌ای: و چه بسیار مردم ستمگری در شهر و دیارها بودند که ما آنها را درهم شکسته و هلاک ساختیم و قومی دیگر به جای آنها بیافریدیم.
مکارم شیرازی: چه بسيار مناطق آباد ستمگري را كه ما درهم شكستيم و بعد از آنها قوم ديگري روي كار آورديم.
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ ﴿۱۲﴾
انصاریان: پس هنگامی که عذاب ما را احساس کردند، ناگهان از آن می گریختند.
خرمشاهی: و چون عذاب ما را احساس كردند، آنگاه بود كه از آن گريختند
فولادوند: پس چون عذاب ما را احساس كردند بناگاه از آن مى‏ گريختند
قمشه‌ای: پس هنگامی که آن ستمکاران عذاب ما را به چشم مشاهده کردند از آن دیار رو به فرار نهادند.
مکارم شیرازی: آنها هنگامي كه احساس عذاب ما را كردند ناگهان پا به فرار گذاشتند!
لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿۱۳﴾
انصاریان: [از روی استهزا و تحقیر به آنان گفتند:] فرار نکنید، و به سوی زندگی مرفّهی که در آن نازپرورده [و مغرور] بودید و خانه هایتان بازگردید تا [بار دیگر به وسیله تهیدستان و مستمندان] از شما درخواست کمک شود [و شما آنان را با کبر و نخوت برانید.]
خرمشاهی: نگريزيد و به مهد ناز و نعمت و خانه و كاشانه‏تان باز گرديد، باشد كه از شما بازخواست شود
فولادوند: [هان] مگريزيد و به سوى آنچه در آن متنعم بوديد و [به سوى] سراهايتان بازگرديد باشد كه شما مورد پرسش قرار گيريد
قمشه‌ای: (در آن حال به آنها خطاب شد که) مگریزید و رو به کامرانیها و خانه‌های خود آرید (و به اصلاح فسادکاری خویش بپردازید) که روزی ممکن است از آن بازخواست شوید.
مکارم شیرازی: فرار نكنيد و بازگرديد به زندگي پرناز و نعمتتان، و به مسكنهاي پر زرق و برقتان! تا سائلان بيايند و از شما تقاضا كنند (شما هم آنها را محروم بازگردانيد)!
قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: [با دیدن عذاب فریاد برداشتند و] گفتند: ای وای بر ما که ما قطعاً ستمکار بودیم!
خرمشاهی: گويند واى بر ما، ما ستمگر [و مشرك‏] بوديم‏
فولادوند: گفتند اى واى بر ما كه ما واقعا ستمگر بوديم
قمشه‌ای: ظالمان به حسرت و ندامت گفتند: وای بر ما که سخت ستمکار بودیم.
مکارم شیرازی: گفتند: اي واي بر ما كه ظالم و ستمگر بوديم.
فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿۱۵﴾
انصاریان: پس همواره سخنشان همین بود تا آنکه آنان را ریشه کن و خاموش ساختیم.
خرمشاهی: و همچنان سخنشان اين است تا آنكه آنان را همچون [گياه‏] درو شده پژمرده گردانيم‏
فولادوند: سخنشان پيوسته همين بود تا آنان را دروشده بى‏ جان گردانيديم
قمشه‌ای: و پیوسته همین گفتار (حسرت بار) بر زبانشان بود تا آنکه ما همه را طعمه شمشیر مرگ و خاموش هلاکت ساختیم.
مکارم شیرازی: و همچنان اين سخن را تكرار مي‏كردند تا ريشه آنها را قطع كرديم و آنها را خاموش ساختيم!
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آن دو قرار دارد به بازی نیافریده ایم.
خرمشاهی: و ما آسمانها و زمين و ما بين آنها را به بازيچه نيافريده‏ايم‏
فولادوند: و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم
قمشه‌ای: و ما آسمان و زمین و آنچه را که بین زمین و آسمان است به بازیچه نیافریدیم.
مکارم شیرازی: ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست براي بازي نيافريديم.
لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۱۷﴾
انصاریان: اگر می خواستیم بازیچه و سرگرمی انتخاب کنیم، چنان چه، [بر فرض محال] کننده [این کار] بودیم، آن را از نزدِ ذاتِ خود [برابر با شأنمان] انتخاب می کردیم [نه از آسمان و زمین که مملوکِ ما هستند.]
خرمشاهی: اگر مى‏خواستيم كه بازيچه بگيريم، به اختيار خويش مى‏گرفتيم كه ما كاردانيم‏
فولادوند: اگر مى‏ خواستيم بازيچه‏ اى بگيريم قطعا آن را از پيش خود اختيار میکرديم
قمشه‌ای: اگر می‌خواستیم جهان را به بازی گرفته و کاری بیهوده انجام دهیم می‌کردیم.
مکارم شیرازی: به فرض محال اگر مي‏خواستيم سرگرمي انتخاب كنيم چيزي متناسب خود انتخاب مي‏كرديم.
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾
انصاریان: نه، بلکه [شأن ما این است که] با حق بر باطل می کوبیم تا آن را درهم شکند [و از هم بپاشد] پس ناگهان باطل نابود شود؛ و وای بر شما از آنچه [درباره خدا و مخلوقات او به ناحق] توصیف می کنید.
خرمشاهی: بلكه حق را بر باطل مى‏كوبيم و آن را فرو مى‏شكافد، آنگاه است كه آن نابود مى‏گردد، و واى بر شما از توصيفى كه مى‏كنيد
فولادوند: بلكه حق را بر باطل فرو مى‏ افكنيم پس آن را در هم مى ‏شكند و بناگاه آن نابود مى‏ گردد واى بر شما از آنچه وصف مى ‏كنيد
قمشه‌ای: بلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و فیروز می‌گردانیم تا باطل را محو و نابود سازد و باطل بی‌درنگ نابود می‌شود، و وای بر شما که خدا را به وصف کار باطل و بازیچه متّصف می‌گردانید.
مکارم شیرازی: بلكه ما حق را بر سر باطل مي‏كوبيم تا آنرا هلاك سازد، و به اين ترتيب باطل محو و نابود مي‏شود، اما واي بر شما از توصيفي كه مي‏كنيد.
وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: و هر که در آسمان ها و زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و کسانی که [از فرشتگان] در محضر اویند از بندگیش تکبّر نمی ورزند و خسته و درمانده نمی شوند.
خرمشاهی: و هركس كه در آسمانها و زمين است از آن اوست و كسانى كه نزد او هستند از پرستش او سر بازنمى‏زنند و خسته نمى‏شوند
فولادوند: و هر كه در آسمانها و زمين است براى اوست و كسانى كه نزد اويند از پرستش وى تكبر نمى ‏ورزند و درمانده نمى ‏شوند
قمشه‌ای: و هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست، و فرشتگان و ارواح قدسی که در پیشگاه حضرتش مقربند هیچ‌گاه از بندگیش گردنکشی و سرپیچی نکنند و (از عبادتی که به شوق و رغبت می‌کنند) هرگز خسته و ملول نشوند.
مکارم شیرازی: براي اوست آنچه در آسمانها و زمين است، و آنها كه نزد او هستند هيچگاه از عبادتش استكبار نمي‏كنند و هرگز خسته نمي‏شوند.
يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: شبانه روز او را بی آنکه سست شوند، تسبیح می گویند.
خرمشاهی: شب و روز نيايش مى‏كنند و سستى نمى‏ورزند
فولادوند: شبانه روز بى‏آنكه سستى ورزند نيايش مى كنند
قمشه‌ای: همه به شب و روز بی‌آنکه هیچ سستی کنند به تسبیح و ستایش او مشغولند.
مکارم شیرازی: شب و روز تسبيح مي‏گويند و ضعف و سستي به خود راه نمي‏دهند.