ParsQuran
سوره 2: البقرة - جزء 1

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
انصاریان: مسلماً کسانی که [به ظاهر] ایمان آوردند، و یهودی ها و نصرانی ها و صابئی ها هر کدامشان [از روی حقیقت] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند.
خرمشاهی: از مؤمنان و يهوديان و مسيحيان و صابئين، هر كس كه به خداوند و روز بازپسين ايمان آورده و نيكوكارى كرده باشد، پاداششان نزد خداوند [محفوظ] است و نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند
فولادوند: در حقيقت كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده و كسانى كه يهودى شده‏ اند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد
قمشه‌ای: هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.
مکارم شیرازی: كساني كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏ اند، و يهود و نصاري و صابئان (پيروان يحيي يا نوح يا ابراهيم) آنها كه ايمان بخدا و روز رستاخيز آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است، و هيچگونه ترس و غمي براي آنها نيست (و هر كدام از پيروان اديان كه در عصر و زمان خود بر طبق وظائف و فرمان الهي عمل كرده‏ اند ماجورند و رستگار).
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
انصاریان: و [یاد کنید] هنگامی که از شما [بر پیروی از حق] پیمان گرفتیم، و کوه طور را بالای سرتان برافراشتیم، [و گفتیم:] آنچه را [از آیات کتاب آسمانی] به شما داده ایم، با قدرت و قوّت دریافت کنید، و آنچه را در آن است [برای اجرا کردن] به یاد داشته باشید تا پرهیزکار شوید.
خرمشاهی: و ياد كنيد كه از شما پيمان گرفتيم و [كوه‏] طور را بر فراز شما برافراشتيم [و گفتيم‏] آنچه به شما داده‏ايم به جد و جهد بگيريد و آنچه در آن هست به خاطر بسپاريد باشد كه پروا كنيد
فولادوند: و چون از شما پيمان محكم گرفتيم و [كوه] طور را بر فراز شما افراشتيم [و فرموديم] آنچه را به شما داده‏ ايم به جد و جهد بگيريد و آنچه را در آن است به خاطر داشته باشيد باشد كه به تقوا گراييد
قمشه‌ای: و (ای بنی اسرائیل یاد آرید) وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم، (و دستور دادیم که) احکام تورات را با عقیده محکم پیروی کنید و پیوسته آن را در نظر گیرید، باشد که پرهیزگار شوید.
مکارم شیرازی: و زماني كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاي سر شما قرار داديم (وبشما گفتيم) آنچه را (از آيات و دستورات خداوند بشما داده‏ ايم با قدرت بگيريد، و آنچه را در آن هست بخاطر داشته باشيد (و به آن عمل كنيد) تا پرهيزگار شويد.
ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۴﴾
انصاریان: آن گاه بعد از [پیمان گرفتن، از وفاکردن به آن] سرپیچی کردید، و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، قطعاً از زیانکاران بودید.
خرمشاهی: آنگاه، پس از آن روى گردانديد، و اگر بخشش و رحمت الهى در حق شما نبود، از زيانكاران مى‏شديد
فولادوند: سپس شما بعد از آن [پيمان] رويگردان شديد و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما از زيانكاران بوديد
قمشه‌ای: بعد از آن همه عهد و پیمان (از خدا) روی گردانیدید؛ و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نمی‌شد البته در شمار زیانکاران بودید.
مکارم شیرازی: سپس شما بعد از اين جريان روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود از زيانكاران بوديد.
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿۶۵﴾
انصاریان: بی تردید شما [سرگذشتِ کسانی از هم مسلکان خود را] که در روز شنبه [از فرمان خدا که صید ماهی را حرام کرده بود] عصیان ورزیدند دانستید که [به کیفر عصیانشان] به آنان نهیب زدیم که به صورت بوزینگانی خوار و رانده شده درآیید.
خرمشاهی: كسانى از خودتان را كه در سبت شنبه بى‏روشى كردند خوب مى‏شناسيد، كه به ايشان گفتيم بوزينگان مطرود باشيد
فولادوند: و كسانى از شما را كه در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيك شناختيد پس ايشان را گفتيم بوزينگانى طردشده باشيد
قمشه‌ای: و محققا دانسته‌اید جماعتی از شما را که عصیان ورزیده حرمت شنبه را نگاه نداشتند، گفتیم: بوزینه شوید و راندگانی (دور از قرب حق).
مکارم شیرازی: بطور قطع حال كساني را از شما كه در روز شنبه نافرماني و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم بصورت بوزينه‏ هاي طرد شده‏ اي در آئيد.
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۶۶﴾
انصاریان: در نتیجه، آن [مجازات] را عبرتی برای کسانی که شاهدِ حادثه بودند، وکسانی که بعد از آنان می آیند، و پندی برای پرواپیشگان قرار دادیم.
خرمشاهی: و اين [پديده‏] را مايه عبرت مردم حال و آينده و پندآموز پرهيزگاران ساختيم‏
فولادوند: و ما آن [عقوبت] را براى حاضران و [نسلهاى] پس از آن عبرتى و براى پرهيزگاران پندى قرار داديم
قمشه‌ای: و این عقوبت مسخ را کیفر آنها و عبرت اخلاف آنها و پند پرهیزکاران گردانیدیم.
مکارم شیرازی: ما اين جريان را مجازات و درس عبرتي براي مردم آن زمان و كساني كه بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزي براي پرهيزكاران قرار داديم.
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۶۷﴾
انصاریان: و [یاد کنید] زمانی که موسی به قومش گفت: خدا به شما فرمان می دهد گاوی را ذبح کنید، گفتند: آیا ما را مسخره می کنی؟! گفت: به خدا پناه می برم از اینکه از نادانان باشم.
خرمشاهی: و چون موسى به قومش گفت خداوند به شما دستور مى‏دهد كه ماده‏گاوى بكشيد، گفتند آيا ما را ريشخند مى‏كنى؟ گفت پناه بر خدا مى‏برم كه [مبادا] از نادانان باشم‏
فولادوند: و هنگامى كه موسى به قوم خود گفت‏ خدا به شما فرمان مى‏ دهد كه ماده گاوى را سر ببريد گفتند آيا ما را به ريشخند مى‏ گيرى گفت پناه مى برم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم
قمشه‌ای: و (به یاد آرید) وقتی که موسی به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوی را ذبح کنید، گفتند: ما را به تمسخر گرفته‌ای؟ موسی گفت: پناه می‌برم به خدا از آنکه (سخن به تمسخر گویم و) از مردم نادان باشم.
مکارم شیرازی: (و بخاطر بياوريد) هنگامي را كه موسي بقوم خود گفت خداوند به شما دستور مي‏دهد ماده گاوي را ذبح كنيد (و قطعهاي از بدن آنرا به مقتولي كه قاتل او شناخته نشده بزنيد تا زنده شود و قاتل خويش را معرفي كند و غوغا خاموش گردد) گفتند آيا ما را مسخره مي‏كني ؟ (موسي گفت) به خدا پناه مي‏برم از اينكه از جاهلان باشم!
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ﴿۶۸﴾
انصاریان: گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند که آن گاو چگونه گاوی باشد؟ گفت: او می فرماید که آن گاوی است نه پیر از کارمانده، نه جوان نارسیده، [بلکه] گاوی میان این دو نوع گاو است. پس آنچه را به آن فرمان داده اند، انجام دهید.
خرمشاهی: گفتند از پروردگارت براى ما بخواه كه چون و چند آن گاو را بر ما روشن كند، گفت مى‏فرمايد آن گاوى است نه پير و نه جوان، ميانسال بينابين، پس آنچه دستور يافته‏ايد انجام دهيد
فولادوند: گفتند پروردگارت را براى ما بخوان تا بر ما روشن سازد كه آن چگونه [گاوى] است گفت وى مى‏ فرمايد آن ماده گاوى است نه پير و نه خردسال [بلكه] ميانسالى است بين اين دو پس آنچه را [بدان] ماموريد به جاى آريد
قمشه‌ای: گفتند: از خدایت بخواه که خصوصیت گاو را برای ما معیّن کند. موسی گفت: خدا می‌فرماید: گاوی نه پیر از کار افتاده و نه جوان کار نکرده، بلکه میانه این دو حال باشد، حال انجام دهید آنچه مأمورید.
مکارم شیرازی: گفتند (پس) از خداي خود بخواه كه براي ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوي باشد؟ گفت خداوند مي‏فرمايد ماده گاوي كه نه پير و از كار افتاده، و نه بكر و جوان، بلكه ميان اين دو باشد، آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهيد.
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ ﴿۶۹﴾
انصاریان: گفتند: از پروردگارت بخواه که برای ما توضیح دهد رنگش چگونه باشد؟ گفت: خدا می گوید: گاوی است زرد و رنگش روشن که بینندگان را شاد و مسرور می کند.
خرمشاهی: گفتند از پروردگارت بخواه براى ما روشن كند كه رنگ آن چيست، گفت مى‏فرمايد آن گاوى است رنگش زرد روشن كه بينندگان را شاد مى‏كند
فولادوند: گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن كند كه رنگش چگونه است گفت وى مى‏ فرمايد آن ماده گاوى است زرد يكدست و خالص كه رنگش بينندگان را شاد مى ‏كند
قمشه‌ای: گفتند: از خدایت بخواه که رنگ آن گاو را معیّن کند. موسی گفت: خدا می‌فرماید گاو زرد زرّینی باشد که بینندگان را فرح بخشد.
مکارم شیرازی: گفتند: از پروردگار خود بخواه كه براي ما روشن سازد چه رنگي داشته باشد؟ گفت: خداوند مي‏گويد: گاوي باشد زرد يك دست كه رنگ آن بينندگان را شاد و مسرور سازد!
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ﴿۷۰﴾
انصاریان: گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند که [نهایتاً آن گاو] چه گاوی است؟ زیرا این گاو بر ما مُبهم و مُشتبه شده، و اگر خدا بخواهد [به شناخت آن] هدایت خواهیم شد.
خرمشاهی: گفتند از پروردگارت بخواه كه براى ما روشن كند كه آن چگونه است [چون و چند] گاو بر ما مشتبه شده است و ما اگر خدا بخواهد راهياب خواهيم شد
فولادوند: گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوى] باشد زيرا [چگونگى] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده و[لى با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء الله حتما هدايت ‏خواهيم شد
قمشه‌ای: باز گفتند: از خدایت بخواه چگونگی آن گاو را کاملا برای ما روشن گرداند که هنوز بر ما مشتبه است و (چون رفع اشتباه شود) البته به خواست خدا راه هدایت پیش گیریم.
مکارم شیرازی: گفتند: از خدايت بخواه براي ما روشن كند بالاخره چگونه گاوي باشد؟ زيرا اين گاو براي ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ ﴿۷۱﴾
انصاریان: گفت: او می گوید: گاوی است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه زراعت را آبیاری نماید، [از هر عیب و نقصی] سالم است، و رنگی مخالف رنگ اصلی در آن نیست، گفتند: اکنون حق را برای ما آوردی. پس آن را ذبح کردند، در حالی که نزدیک بود فرمان خدا را اجرا نکنند!!
خرمشاهی: گفت مى‏فرمايد آن گاوى است كه نه رام [و كارى‏] است كه زمين را شيار كند و نه كشتزار را آبيارى كند، تندرست و يكرنگ گفتند اينك سخن درست آوردى سپس آن را كشتند و نزديك بود كه اين كار را نكنند
فولادوند: گفت وى مى‏ فرمايد در حقيقت آن ماده گاوى است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه كشتزار را آبيارى كند بى ‏نقص است و هيچ لكه‏ اى در آن نيست گفتند اينك سخن درست آوردى پس آن را سر بريدند و چيزى نمانده بود كه نكنند
قمشه‌ای: موسی گفت: خدا می‌فرماید آن گاو هم آن قدر به کار رام نباشد که زمین شیار کند و آب به کشتزار دهد و هم بی‌عیب و یکرنگ باشد. گفتند: اکنون حقیقت را روشن ساختی. و گاوی بدان اوصاف کشتند، لیکن نزدیک بود باز نافرمانی کنند.
مکارم شیرازی: گفت: خداوند مي‏فرمايد گاوي باشد كه براي شخم زدن رام نشده باشد، و براي زراعت آبكشي نكند، از هر عيبي بر كنار و حتي هيچ گونه رنگ ديگري در آن نباشد، گفتند: الان حق مطلب را براي ما آوردي! سپس (چنان گاوي را پيدا كردند) و آنرا سر بريدند ولي مايل نبودند اين كار را انجام دهند!