ParsQuran
سوره 2: البقرة - جزء 2

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾
انصاریان: و از مردم کسی است که گفتارش در زندگی دنیا تو را خوش آید، و [برای اینکه چنین وانمود کند که زبانش با دلش یکی است] خدا را بر آنچه در دل دارد شاهد می گیرد، در حالی که سرسخت ترین دشمنان است.
خرمشاهی: و كسى از مردمان هست كه سخنش درباره زندگانى دنيا تو را به شگفتى مى‏اندازد، و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه مى‏گيرد، و حال آنكه بسيار كينه‏توز است‏
فولادوند: و از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامى دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مى‏ گيرد و حال آنكه او سخت‏ ترين دشمنان است
قمشه‌ای: و از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن (اسلام) است.
مکارم شیرازی: و از مردم، كساني هستند كه گفتار آنان، در زندگي دنيا مايه اعجاب تو مي‏شود، (در ظاهر، اظهار محبت شديد مي‏كنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مي‏گيرند. (اين در حالي است كه) آنان، سرسختترين دشمنانند.
وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾
انصاریان: و هنگامی که [چنین دشمن سرسختی] قدرت و حکومتی یابد، می کوشد که در زمین فساد و تباهی به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود کند؛ و خدا فساد و تباهی را دوست ندارد.
خرمشاهی: و چون دست يابد مى‏كوشد كه در اين سرزمين فتنه و فساد برپا كند و زراعت و دام را نابود مى‏كند، و خداوند فساد را دوست ندارد
فولادوند: و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مى ‏كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد
قمشه‌ای: و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.
مکارم شیرازی: (نشانه آن، اين است كه) هنگامي كه روي بر مي‏گردانند (و از نزد تو خارج مي‏شوند)، در راه فساد در زمين، كوشش مي‏كنند، و زراعتها و چهارپايان را نابود مي‏سازند، (با اينكه مي‏دانند) خدا فساد را دوست نمي‏دارد.
وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۲۰۶﴾
انصاریان: و چون به او گویند: از خدا پروا کن، غرور و سرسختی و تعصّب و لجاجت، او را به گناه وا می دارد؛ پس دوزخ او را بس است، و یقیناً بد جایگاهی است.
خرمشاهی: و چون به او گفته شد از خداوند پروا كن، خود بزرگ‏بينى او را به گنهكارى كشاند، جهنم سزاى او بس است و چه بد آرامگاهى است‏
فولادوند: و چون به او گفته شود از خدا پروا كن نخوت وى را به گناه كشاند پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است
قمشه‌ای: و چون او را (به نصیحت) گویند: از خدا بترس، خود پسندی او را به بدکاری برانگیزد (و پند نشنود). جهنّم او را کفایت کند که آرامگاه بدی است.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه به آنها گفته شود: «از خدا بترسيد!» (لجاجت آنان بيشتر مي‏شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مي‏كشاند. آتش دوزخ براي آنان كافي است، و چه بد جايگاهي است.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰۷﴾
انصاریان: و از مردم کسی است که جانش را برای خشنودی خدا می فروشد [مانند امیرالمؤمنین (علیه السلام)] و خدا به بندگان مهربان است.
خرمشاهی: و نيز از مردمان كسى هست كه در طلب خشنودى خداوند از سر جان برمى‏خيزد، و خداوند به بندگانش رئوف است‏
فولادوند: و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏ فروشد و خدا نسبت به [اين] بندگان مهربان است
قمشه‌ای: و بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند؛ و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است.
مکارم شیرازی: بعضي از مردم (با ايمان و فداكار، همچون علي (عليه السلام) در ليلة المبيت به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، جان خود را به خاطر خشنودي خدا مي‏فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۲۰۸﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! همگی در عرصه تسلیم و فرمان بری [از خدا] در آیید، و از گام های شیطان پیروی نکنید، که او نسبت به شما دشمنی آشکار است.
خرمشاهی: اى مؤمنان همگى از در ايمان و اطاعت [اسلام‏] درآييد و از گامهاى شيطان پيروى مكنيد كه او دشمن آشكار شماست‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد همگى به اطاعت [خدا] درآييد و گامهاى شيطان را دنبال مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، همه متّفقا در مقام تسلیم خدا در آیید و از وساوس شیطان پیروی مکنید که او همانا شما را دشمنی آشکار است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد! همگي در صلح و آشتي در آييد! و از گامهاي شيطان، پيروي نكنيد، كه او دشمن آشكار شماست!
فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۰۹﴾
انصاریان: پس اگر بعد از آنکه دلایل و نشانه های روشن برای شما آمد، لغزیدید [و به شرک و کفر روی کردید] نهایتاً بدانید که خدا [در انتقام از شما] توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: و اگر بعد از روشنگريهايى كه برايتان نازل شده است، كژروى كنيد، بدانيد كه خداوند پيروزمند فرزانه است‏
فولادوند: و اگر پس از آنكه براى شما دلايل آشكار آمد دستخوش لغزش شديد بدانيد كه خداوند تواناى حكيم است
قمشه‌ای: پس اگر باز به راه خطا رفتید با وجود آنکه ادلّه روشن از جانب خدا برای شما آمد، در این صورت بدانید که خدا (بر انتقام خطا کاران) توانا و دانا است.
مکارم شیرازی: و اگر بعد از (اين همه) نشانه‏ هاي روشن، كه براي شما آمده است، لغزش كرديد (و گمراه شديد)، بدانيد (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانيد كرد،) كه خداوند، توانا و حكيم است.
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۲۱۰﴾
انصاریان: آیا [اهل لغزش و پیروان شیطان] جز این را انتظار دارند که [عذاب] خدا و فرشتگان [مأمور عذاب] در سایبان هایی از ابر به سوی آنان آیند و کار نابودی آنان تمام شود؟ و همه کارها به سوی خدا بازگردانده می شود.
خرمشاهی: [گويى‏] جز اين انتظار ندارند كه خدا و فرشتگان در سايبانهاى ابر به ديد آنان بيايند، ولى كار [به نحو ديگر] سامان يافته است و سرانجام كارها به خدا باز مى‏گردد
فولادوند: مگر انتظار آنان غير از اين است كه خدا و فرشتگان در [زير] سايبانهايى از ابر سپيد به سوى آنان بيايند و كار [داورى] يكسره شود و كارها به سوى خدا بازگردانده مى ‏شود
قمشه‌ای: آیا کافران جز این انتظار دارند که خدا با ملائکه در پرده‌های ابر بر آنها در آید و حکم (قهر خدا به کیفر کافران) فرا رسد؟ و کارها همه به سوی خدا باز گردد.
مکارم شیرازی: آيا (پيروان فرمان شيطان، پس از اين همه نشانه‏ ها و برنامه‏ هاي روشن) انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان، در سايه‏ هائي از ابرها به سوي آنان بيايند (و دلايل تازهاي در اختيارشان بگذارند؟! با اينكه چنين چيزي محال است!) و همه چيز انجام شده، و همه كارها به سوي خدا باز مي‏گردد.
سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۱۱﴾
انصاریان: از بنی اسرائیل بپرس: چه بسیار نشانه های روشن به آنان عطا کردیم، و هرکس نعمتِ [هدایت] خدا را پس از آنکه به او رسید، تبدیل [به کفر] کند، [بداند] که یقیناً خدا سخت کیفر است.
خرمشاهی: از بنى‏اسرائيل بپرس چه بسيار معجزه آشكار به آنان [نشان‏] داديم و هركس نعمت الهى را پس از آنكه نصيبش شد، دگرگون سازد [بداند] كه خداوند سخت كيفر است‏
فولادوند: از فرزندان اسرائيل بپرس چه بسيار نشانه‏ هاى روشنى به آنان داديم و هر كس نعمت‏ خدا را پس از آنكه براى او آمد [به كفران] بدل كند خدا سخت‏ كيفر است
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) از بنی اسرائیل سؤال کن که ما چقدر آیات و ادلّه روشن بر آنها آوردیم! و هر کس پس از آنکه نعمت و هدایتی که خدا به او داد آن را به کفر مبدّل کند (بداند که) عقاب خدا بر کافران بسیار سخت است.
مکارم شیرازی: از بني اسرائيل بپرس: «چه اندازه نشانه‏ هاي روشن به آنها داديم ؟ (ولي آنان، نعمتها و امكانات مادي و معنوي را كه خداوند در اختيارشان گذاشته بود، در راه غلط به كار گرفتند). و كسي كه نعمت خدا را، پس از آنكه به سراغش آمد، تبديل كند (و در مسير خلاف به كار گيرد، گرفتار عذاب شديد الهي خواهد شد) كه خداوند شديد العقاب است.
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۲۱۲﴾
انصاریان: زندگی [زودگذرِ] دنیا برای کافران آراسته شده، و [به این سبب] مؤمنان را مسخره می کنند، در حالی که پروا پیشگان در روز قیامت [از هر جهت] برتر از آنان هستند، و خدا هر که را بخواهد، بی حساب روزی می دهد.
خرمشاهی: زندگانى دنيا در چشم كافران آراسته شده است و مؤمنان را ريشخند مى‏كنند، و [حال آنكه‏] پرهيزگاران در روز قيامت از آنان برتراند، و خداوند هركس را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏بخشد
فولادوند: زندگى دنيا در چشم كافران آراسته شده است و مؤمنان را ريشخند مى كنند و [حال آنكه] كسانى كه تقواپيشه بوده‏ اند در روز رستاخيز از آنان برترند و خدا به هر كه بخواهد بي‏شمار روزى مى‏ دهد
قمشه‌ای: حیات (عاریت و متاع) دنیوی برای کافران جلوه نمود و آنها اهل ایمان را فسوس و مسخره می‌کنند ولی مقام تقوا پیشگان روز قیامت برتر از کافران است، و خدا به هر که خواهد روزی بی‌حساب بخشد.
مکارم شیرازی: زندگي دنيا براي كافران زينت داده شده است، از اين رو افراد با ايمان را (كه گاهي دستشان تهي است)، مسخره مي‏كنند، در حالي كه پرهيزكاران در قيامت بالاتر از آنان هستند، (چرا كه ارزشهاي حقيقي در آن جا آشكار مي‏گردد، و صورت عيني به خود مي‏گيرد،) و خداوند، هر كس را بخواهد بدون حساب روزي مي‏دهد.
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾
انصاریان: مردم [در ابتدای تشکیل اجتماع] گروهی واحد و یک دست بودند [و اختلاف و تضادی در امور زندگی نداشتند]، پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژده دهنده و بیم رسان برانگیخت، و با آنان به درستی و راستی کتاب را نازل کرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند. [آن گاه در خود کتاب اختلاف پدید شد] و اختلاف را در آن پدید نیاوردند مگر کسانی که به آنان کتاب داده شد، [این اختلاف] بعد از دلایل و برهان های روشن و آشکاری بود که برای آنان آمد، [و سبب آن] برتری جویی و حسد در میان خودشان بود. پس خدا اهل ایمان را به توفیق خود، به حقّی که در آن اختلاف کردند، راهنمایی کرد. و خدا هر که را بخواهد به راهی راست هدایت می کند.
خرمشاهی: [در آغاز] مردم امت يگانه‏اى بودند، آنگاه خداوند پيامبران مژده‏آور و هشداردهنده برانگيخت و بر آنان بحق كتابهاى آسمانى نازل كرد تا در هر آنچه اختلاف مى‏ورزند در ميان مردم داورى كند، و در آن اختلاف نكردند مگر كسانى كه به آنان [دين و كتاب‏] داده شده بود كه پس از آنكه روشنگريها نصيبشان شد از رشك و رقابتى كه با هم داشتند [به اختلاف دامن زدند]، آنگاه خداوند به فرمان خويش مؤمنان را در اختلافاتى كه داشتند به حق رهنمون شد، و خداوند هركس را كه بخواهد به راه راست هدايت مى‏كند
فولادوند: مردم امتى يگانه بودند پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‏ دهنده برانگيخت و با آنان كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند و جز كسانى كه [كتاب] به آنان داده شد پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد به خاطر ستم [و حسدى] كه ميانشان بود [هيچ كس] در آن اختلاف نكرد پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند به توفيق خويش به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى ‏كند
قمشه‌ای: مردم یک گروه بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستی فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکمفرما باشد؛ و در کتاب حق، اختلاف و شبهه نیفکندند مگر همان گروه که بر آنان کتاب آسمانی آمد، برای تعدی به حقوق یکدیگر، پس خداوند به لطف خود اهل ایمان را از آن ظلمت شبهات و اختلافات به نور حق هدایت فرمود، و خدا هر که را خواهد راه راست بنماید.
مکارم شیرازی: مردم (در آغاز) يك دسته بودند، (و تضادي در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايي در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت، تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسماني، كه به سوي حق دعوت مي‏كرد، با آنها نازل نمود، تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوري كند. (افراد با ايمان، در آن اختلاف نكردند،) تنها (گروهي از) كساني كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏ هاي روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگري، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايي را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبري نمود. (اما افراد بيايمان، همچنان در گمراهي و اختلاف، باقي ماندند). و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مي‏كند.