أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
﴿۱۵۷﴾
انصاریان: آنانند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته اند.
خرمشاهی: بر اينان درود پروردگارشان و رحمت او باد و اينانند كه رهيافتهاند فولادوند: بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان [هم] خود ايشانند قمشهای: آن گروهند که مخصوص به درود و الطاف الهی و رحمت خاص خدایند و آنها خود هدایت یافتگانند. مکارم شیرازی: اينها همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدايت يافتگان.
إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ
﴿۱۵۸﴾
انصاریان: بی تردید صفا و مروه از نشانه های خداست؛ پس کسی که حج خانه کعبه کند، یا عمره انجام دهد، بر او گناهی نیست که بر آن دو طواف کند. و کسی که [به خواست خودش افزون بر واجبات] کار نیکی [چون طواف و سعی مستحب] انجام دهد، بدون تردید خدا [در برابر عمل او] پاداش دهنده و [به کار وحال او] داناست.
خرمشاهی: صفا و مروه از شعائر الهى است، چون كسى حج يا عمره بگزارد بر او گناهى نيست كه بين آن دو را بپيمايد و هركس به دلخواه كار خيرى بجا آورد همانا خداوند قدردان و داناست فولادوند: در حقيقت صفا و مروه از شعاير خداست [كه يادآور اوست] پس هر كه خانه [خدا] را حج كند يا عمره گزارد بر او گناهى نيست كه ميان آن دو سعى به جاى آورد و هر كه افزون بر فريضه كار نيكى كند خدا حق شناس و داناست قمشهای: سعی صفا و مروه از شعائر دین خداست، پس هر کس حجّ خانه کعبه یا اعمال مخصوص عمره به جای آورد باکی بر او نیست که سعی صفا و مروه نیز به جای آرد، و هر کس به راه خیر و نیکی شتابد (خدا پاداش وی خواهد داد که) خدا قدردان و (به همه امور خلق) عالم است. مکارم شیرازی: صفا و مروه از شعائر و نشانه هاي خدا است بنا بر اين كساني كه حج خانه خدا و يا عمره انجام ميدهند مانعي ندارد بر آن دو طواف كنند (و سعي صفا و مروه انجام دهند، هرگز اعمال بيرويه مشركان كه بتهائي بر اين دو كوه نصب كرده بودند از موقعيت اين دو مكان مقدس نميكاهد) و كساني كه فرمان خدا را در انجام كارهاي نيك اطاعت كنند خداوند در برابر عمل آنها شكرگزار و از افعال آنها آگاه است.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
﴿۱۵۹﴾
انصاریان: یقیناً کسانی که آنچه را ما از دلایل آشکار و [وسیله] هدایت نازل کردیم، پس از آنکه همه آن را در کتاب [تورات و انجیل] برای مردم روشن ساختیم، پنهان می کنند [تا مردم به قرآن و پیامبر ایمان نیاورند] خدا لعنتشان می کند، و لعنت کنندگان هم لعنتشان می کنند.
خرمشاهی: كسانى كه آيات روشن و رهنمودهايى را كه نازل كردهايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان كردهايم، پنهان مىدارند، خداوند و لعنتگران بر آنان لعنت مىفرستند فولادوند: كسانى كه نشانه هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده ايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح داده ايم نهفته مى دارند آنان را خدا لعنت مى كند و لعنت كنندگان لعنتشان مى كنند قمشهای: آن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن میکنند. مکارم شیرازی: كساني كه دلائل روشن و وسيله هدايتي را كه نازل كرده ايم بعد از آنكه در كتاب براي مردم بيان ساختيم كتمان ميكنند خدا آنها را لعنت ميكند و همه لعن كنندگان نيز آنها را لعن مينمايند
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
﴿۱۶۰﴾
انصاریان: مگر کسانی که توبه کردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و [آنچه را پنهان کرده بودند] برای مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را می پذیرم؛ زیرا من بسیار توبه پذیر و مهربانم.
خرمشاهی: مگر كسانى كه توبه كنند و به صلاح بازآيند و [پنهان داشتهها را] آشكار كنند كه از آنان در مىگذرم و من توبهپذير مهربانم فولادوند: مگر كسانى كه توبه كردند و [خود را] اصلاح نمودند و [حقيقت را] آشكار كردند پس بر آنان خواهم بخشود و من توبه پذير مهربانم قمشهای: مگر آنهایی که توبه کردند و به اصلاح مفاسد اعمال خود پرداختند و بیان کردند (آنچه را که کتمان کردند)، پس توبه اینان را میپذیرم که منم توبه پذیر و مهربان. مکارم شیرازی: مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نيك) اصلاح نمودند و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند كه من توبه آنها را ميپذيرم كه من تواب و رحيمم.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
﴿۱۶۱﴾
انصاریان: قطعاً کسانی که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.
خرمشاهی: كسانى كه كفرورزيدهاند و در كفر مردهاند، لعنت خداوند و فرشتگان و مردم جملگى بر آنان است فولادوند: كسانى كه كافر شدند و در حال كفر مردند لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد قمشهای: آنان که کافر شده و به عقیده کفر مردند البته بر آن گروه، خدا و فرشتگان و مردمان همه لعن میفرستند. مکارم شیرازی: كساني كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.
خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ
﴿۱۶۲﴾
انصاریان: در آن لعنت جاودانه اند، نه عذاب از آنان سبک شود و نه مهلتشان دهند [تا عذر خواهی کنند].
خرمشاهی: جاودانه در دوزخاند و از عذابشان كاسته نمىشود، و به آنان مهلت ندهند فولادوند: در آن [لعنت] جاودانه بمانند نه عذابشان كاسته گردد و نه مهلت يابند قمشهای: همیشه در جهنم (به عذاب و شکنجه) باشند، نه بر آنان تخفیف عذاب دهند و نه به نظر رحمت بنگرند. مکارم شیرازی: هميشه در آن ( لعن و دوري از رحمت پروردگار) باقي ميمانند، نه در عذاب آنان تخفيف داده ميشود و نه مهلتي خواهند داشت.
وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ
﴿۱۶۳﴾
انصاریان: و خدای شما خدای یگانه است، جز او خدایی نیست، رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.
خرمشاهی: و خداى شما خداى يگانه است كه خدايى جز او نيست و رحمان و رحيم است فولادوند: و معبود شما معبود يگانه اى است كه جز او هيچ معبودى نيست [و اوست] بخشايشگر مهربان قمشهای: و خدای شما، خدای یکتاست، نیست خدایی مگر او که بخشاینده و مهربان است. مکارم شیرازی: خداي شما خداوند يگانه اي است كه غير از او معبودي نيست (زيرا) او است بخشنده و مهربان (و داراي رحمت عام و خاص).
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
﴿۱۶۴﴾
انصاریان: بی تردید در آفرینش آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتی هایی که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روانند و بارانی که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگی اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده ای پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانه هایی است [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای گروهی که می اندیشند.
خرمشاهی: آرى در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز و در كشتىاى كه براى بهرهورى مردم در دريا روان است، و آبى كه خداوند از آسمان فرو فرستاده است و بدان زمين را پس از پژمردنش زنده داشته و جانورانى كه در آن پراكنده است، و در گردش بادها و در ابرى كه بين آسمان و زمين آرميده است، براى مردمى كه مىانديشند، شگفتيهاست فولادوند: راستى كه در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز و كشتيهايى كه در دريا روانند با آنچه به مردم سود مى رساند و [همچنين] آبى كه خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمين را پس از مردنش زنده گردانيده و در آن هر گونه جنبنده اى پراكنده كرده و [نيز در] گردانيدن بادها و ابرى كه ميان آسمان و زمين آرميده است براى گروهى كه مى انديشند واقعا نشانه هايى [گويا] وجود دارد قمشهای: محققا در خلقت آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز، و کشتیها که بر روی آب برای انتفاع خلق در حرکت است، و بارانی که خدا از بالا فرو فرستاد تا به آن آب، زمین را بعد از مردن زنده کرد و سبز و خرّم گردانید، و در پراکندن انواع حیوانات در زمین، و گردانیدن بادها (به هر طرف) و در خلقت ابر که میان زمین و آسمان مسخّر است، در همه این امور ادلّهای واضح برای عاقلان است. مکارم شیرازی: در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتيهائي كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبي كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن زمين را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهائي كه در ميان زمين و آسمان معلقند، نشانه هائي است (از ذات پاك خدا و يگانگي او) براي مردمي كه عقل دارند و ميانديشند.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ
﴿۱۶۵﴾
انصاریان: و برخی از مردم به جای خدا معبودهایی انتخاب می کنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشته باشند، دوست می دارند؛ ولی آنان که ایمان آورده اند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوی تر است. و اگر کسانی که [با انتخاب معبودهای باطل] ستم روا داشتند، هنگامی که عذاب را ببینند، بی تردید بفهمند که همه قدرت ویژه خداست [و معبودهای باطل، هیچ و پوچ اند] و خدا سخت کیفر است.
خرمشاهی: كسانى از مردم هستند كه همتايانى براى خداوند قائل مىشوند و آنها را همچون خدا دوست مىدارند، حال آنكه مؤمنان خداوند را دوستتر دارند، و اگر ستمكاران [ مشركان] به هنگامى كه عذاب [روز قيامت] را مشاهده كنند، بدانند كه هر قدرتى از آن خداوند است و خداوند سخت كيفر است [پشيمان مىشوند و به حقيقت پى مىبرند] فولادوند: و برخى از مردم در برابر خدا همانندهايى [براى او] برمى گزينند و آنها را چون دوستى خدا دوست مى دارند ولى كسانى كه ايمان آورده اند به خدا محبت بيشترى دارند كسانى كه [با برگزيدن بتها به خود] ستم نموده اند اگر مى دانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند تمام نيرو[ها] از آن خداست و خدا سخت كيفر است قمشهای: برخی از مردم (نادان) غیر خدا را همانند خدا گیرند و چنانکه خدا را بایست دوست داشت با آنها دوستی ورزند، لیکن آنها که اهل ایمانند کمال محبّت و دوستی را فقط به خدا مخصوص دارند. و اگر فرقه مشرکین ستمکار وقتی که عذاب خدا را مشاهده کنند ببینند که قدرت خاص خدا است و عذاب خدا بسیار سخت است (از شرک خود سخت پشیمان شوند). مکارم شیرازی: بعضي از مردم معبودهائي غير از خداوند، براي خود انتخاب ميكنند، و آنها را همچون خدا دوست ميدارند، اما آنها كه ايمان دارند عشقشان به خدا (از مشركان نسبت به معبودهاشان شديدتر است، و آنها كه ستم كردند (و معبودي غير خدا برگزيدند) هنگامي كه عذاب خدا را مشاهده كنند خواهند دانست كه تمام قدرت به دست خدا است، و او داراي مجازات شديد است (نه معبودهاي خيالي كه از آنها ميهراسند).
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ
﴿۱۶۶﴾
انصاریان: در آن هنگام پیشوایان [شرک و کفر] از پیروانشان بیزاری جویند، و عذاب را مشاهده کنند، و همه دست آویزها و پیوندها از آنان بریده شود.
خرمشاهی: آنگاه كه پيشوايان [گمراه] از پيروان تبرى جويند و عذاب را مشاهده كنند و پيوندشان گسسته شود فولادوند: آنگاه كه پيشوايان از پيروان بيزارى جويند و عذاب را مشاهده كنند و ميانشان پيوندها بريده گردد قمشهای: هنگامی که بیزاری جویند رؤسا و پیشوایان (باطل) از پیروان خود و عذاب خدا را مشاهده کنند و هر گونه وسیله و اسباب از آنها قطع شود (و روابط باطل به جا نماند). مکارم شیرازی: در آن هنگام رهبران (و معبودهاي انساني و شيطاني) از پيروان خود بيزاري ميجويند و كيفر خدا را مشاهده ميكنند و دستشان از همه جا كوتاه ميشود. |
||