ParsQuran
سوره 11: هود - جزء 12

حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ ﴿۴۰﴾
انصاریان: [رویاروییِ نوح و قومش هم چنان ادامه داشت] تا هنگامی که فرمان ما فرا رسید و تنور فوران کرد، گفتیم: از هر [نوع حیوانی] یک زوج دوتایی [یک نر و یک ماده] و نیز خاندانت و آنان را که ایمان آورده اند، در کشتی سوار کن مگر کسی که پیش تر فرمان غرق شدن را بر ضد او لازم کرده ایم. و جز اندکی همراه او ایمان نیاوردند.
خرمشاهی: تا به آنجا كه فرمان ما در رسيد و [آب از] تنور فوران كرد آنگاه گفتيم كه در آن [كشتى‏] از هر جنس [جانورى‏] دو تا سوار كن و نيز خانواده‏ات را، مگر كسى كه حكم [ما] از پيش درباره او مقرر شده است، و نيز كسانى را كه ايمان آورده‏اند، و همراه او جز اندكى ايمان نياورده بودند
فولادوند: تا آنگاه كه فرمان ما دررسيد و تنور فوران كرد فرموديم در آن [كشتى] از هر حيوانى يك جفت با كسانت مگر كسى كه قبلا در باره او سخن رفته است و كسانى كه ايمان آورده‏ اند حمل كن و با او جز [عده] اندكى ايمان نياورده بودند
قمشه‌ای: (نوح به ساختن کشتی و قوم به تمسخر پرداختند) تا وقتی که فرمان (قهر) ما فرا رسید و از تنور آتش آب بجوشید، در آن هنگام به نوح خطاب کردیم که از هر جفت حیوان دو فرد (نر و ماده) با جمیع خانواده‌ات-جز آن (پسرت کنعان و زنت) که وعده هلاکش در علم ازلی گذشته-و هر که ایمان آورده همه را در کشتی سوار کن (که از غرقاب برهند). و گرویدگان به نوح عده قلیلی بیش نبودند.
مکارم شیرازی: (اين وضع همچنان ادامه يافت) تا فرمان ما فرا رسيد و تنور جوشيدن گرفت، (به نوح) گفتيم از هر جفتي از حيوانات (نر و ماده) يك زوج در آن (كشتي) حمل كن، همچنين خاندانت را مگر آنها كه قبلا وعده هلاك آنان داده شده (همسر نوح و يكي از فرزندانش) و همچنين مؤ منان را، اما جز عده كمي به او ايمان نياوردند
وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۴۱﴾
انصاریان: و نوح گفت: در آن سوار شوید که حرکت کردنش و لنگر انداختنش فقط به نام خداست، یقیناً پروردگارم بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و گفت بر آن سوار شويد، كه روانه شدن و لنگر انداختنش با نام خداست، كه پروردگار من آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و [نوح] گفت در آن سوار شويد به نام خداست روان‏شدنش و لنگرانداختنش بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و نوح دستور داد که شما مؤمنان به کشتی در آیید تا به نام خدا کشتی هم روان شود و هم به ساحل نجات رسد، که خدای من البته بسیار آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: او گفت بنام خدا بر آن سوار شويد و به هنگام حركت و توقف آن ياد او كنيد، كه پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: آن کشتی آنان را در میان موج هایی کوه آسا حرکت می داد، و نوح فرزندش را که در کناری بود، بانگ زد که ای پسرم! همراه ما سوار شو و با کافران مباش.
خرمشاهی: و آن [كشتى‏] ايشان را در دل موج‏[هاى‏] كوه پيكر پيش مى‏برد، و نوح پسرش را ندا داد -و او در كنارى بودكه اى فرزندم همراه ما سوار شو، و با كافران مباش‏
فولادوند: و آن [كشتى] ايشان را در ميان موجى كوه‏ آسا مى ‏برد و نوح پسرش را كه در كنارى بود بانگ درداد اى پسرك من با ما سوار شو و با كافران مباش
قمشه‌ای: و آن کشتی آنان را در میان امواجی مانند کوه گردش می‌داد که در آن حال نوح فرزندش را که به کناری رفته بود ندا کرد که ای پسر، تو هم با ما بدین کشتی درآی و با کافران همراه مباش.
مکارم شیرازی: و او آنها را از لابلاي امواجي همچون كوهها حركت ميداد، (در اين هنگام) نوح فرزندش را كه در گوشه‏ اي قرار داشت فرياد زد، پسرم: همراه ما سوار شو و با كافران مباش:
قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: گفت: به زودی به کوهی که مرا از [این] آب نگه دارد، پناه می برم. نوح گفت: امروز در برابر عذاب خدا هیچ نگه دارنده ای نیست مگر کسی که [خدا بر او] رحم کند. و موج میان آن دو حایل شد و پسر از غرق شدگان گردید.
خرمشاهی: گفت به زودى در كوهى پناه مى‏گيرم كه مرا از سيلاب در امان مى‏دارد، [نوح‏] گفت امروز در برابر امر الهى، پشت و پناهى وجود ندارد، مگر كسى كه [خداوند] بر او رحمت آورده باشد، و در ميان ايشان موج حايل شد، و او از غرق شدگان گرديد
فولادوند: گفت به زودى به كوهى پناه مى ‏جويم كه مرا از آب در امان نگاه مى دارد گفت امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاهدارنده ‏اى نيست مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند و موج ميان آن دو حايل شد و [پسر] از غرق‏ شدگان گرديد
قمشه‌ای: آن پسر (نادان نااهل) پدر را پاسخ داد که من به زودی بر فراز کوهی روم که از خطر آبم نگه دارد، نوح گفت: امروز هیچ کس را از (قهر) خدا جز لطف او پناه نیست. و موج میان آنها جدایی افکند و پسر با کافران به دریا غرق شد.
مکارم شیرازی: گفت به كوهي پناه مي‏برم تا مرا از آب حفظ كند، گفت امروز هيچ حافظي در برابر فرمان خدا نيست، مگر آن كس را كه او رحم كند، در اين هنگام موجي در ميان آندو حائل شد و او در زمره غرق شدگان قرار گرفت
وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: و [پس از هلاک شدن کافران] گفته شد: ای زمین! آب خود را فرو بر، و ای آسمان! [از ریختن باران] باز ایست، و آب کاستی گرفت و کار پایان یافت و کشتی بر [کوهِ] جودی قرار گرفت و گفته شد: دوری [از رحمت خدا] بر گروه ستمکاران باد.
خرمشاهی: و گفته شد كه اى زمين آبت را فرو بر، و اى آسمان [بارانت را] فروبند، و آب فروكش كرد و كار به سرانجام رسيد و [كشتى‏] بر [كوه‏] جودى قرار گرفت، و گفته شد كه لعنت بر ستم‏پيشگان [مشرك‏]
فولادوند: و گفته شد اى زمين آب خود را فرو بر و اى آسمان [از باران] خوددارى كن و آب فرو كاست و فرمان گزارده شده و [كشتى] بر جودى قرار گرفت و گفته شد مرگ بر قوم ستمكار
قمشه‌ای: و به زمین خطاب شد که ای زمین، فورا آب خود را فرو بر، و به آسمان امر شد که باران را قطع کن، و آب (به یک لحظه) خشک شد و حکم (قهر الهی) انجام یافت و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت، و فرمان هلاک ستمکاران در رسید.
مکارم شیرازی: و گفته شد اي زمين آبت را فرو بر، و اي آسمان خودداري كن، و آب فرو نشست و كار پايان يافت، و (كشتي) بر (دامنه كوه) جودي پهلو گرفت و (در اين هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر!
وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿۴۵﴾
انصاریان: و نوح [پیش از توفان] پروردگارش را ندا داد و گفت: پروردگارا! به راستی که پسرم از خاندان من است و یقیناً وعده ات [به نجات خاندانم] حق است و تو بهترین داورانی.
خرمشاهی: و نوح پروردگارش را ندا داد و گفت پروردگارا پسرم از خانواده من است و البته وعده تو نيز راست و درست است و تو داورترين داورانى‏
فولادوند: و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت پروردگارا پسرم از كسان من است و قطعا وعده تو راست است و تو بهترين داورانى
قمشه‌ای: و نوح به درگاه خدا عرض کرد: بار پروردگارا، فرزند من از اهل بیت من است (که وعده لطف و نجات به آنها دادی) و وعده تو هم حتمی است و قادرترین حکمفرمایانی.
مکارم شیرازی: نوح به پروردگارش عرض كرد پروردگارا! پسر من از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حكم كنندگان برتري.
قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۴۶﴾
انصاریان: خدا فرمود: ای نوح! به یقین او از خاندان تو نیست، او [دارای] کرداری ناشایسته است، پس چیزی را که به آن علم نداری از من مخواه، همانا من تو را اندرز می دهم که مبادا از ناآگاهان باشی.
خرمشاهی: فرمود اى نوح او [در حقيقت‏] از خانواده تو نيست، او [را] عملى ناشايسته است، پس از من چيزى مخواه كه به [حقيقت‏] آن آگاهى ندارى، من پندت مى‏دهم كه مبادا از نادانان باشى‏
فولادوند: فرمود اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه من به تو اندرز مى‏ دهم كه مبادا از نادانان باشى
قمشه‌ای: خدا خطاب کرد که ای نوح، فرزند تو هرگز با تو اهلیت ندارد، زیرا او را عمل بسیار ناشایسته است، پس تو از من تقاضای امری که هیچ از حال آن آگه نیستی مکن، من تو را پند می‌دهم که از مردم جاهل مباش.
مکارم شیرازی: فرمود: اي نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحي است، بنابراين آنچه را از آن آگاه نيستي از من مخواه، من به تو اندرز مي‏دهم تا از جاهلان نباشي!
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۴۷﴾
انصاریان: نوح گفت: پروردگارا! من از اینکه چیزی را که به آن علم ندارم از تو بخواهم به تو پناه می برم و اگر مرا نیامرزی و بر من رحم نکنی از زیانکاران خواهم بود.
خرمشاهی: گفت پروردگارا من به تو پناه مى‏برم كه مبادا چيزى را كه به آن آگاهى ندارم، از تو بخواهم، و اگر مرا نيامرزى و بر من رحمت نياورى، از زيانكاران خواهم بود
فولادوند: گفت پروردگارا من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم كه بدان علم ندارم و اگر مرا نيامرزى و به من رحم نكنى از زيانكاران باشم
قمشه‌ای: نوح عرض کرد: بار الها، من پناه می‌برم به تو که دیگر چیزی که نمی‌دانم از تو تقاضا کنم، و اگر گناه مرا نبخشی و بر من ترحم نفرمایی من از زیانکاران عالم خواهم بود.
مکارم شیرازی: عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مي‏برم كه از تو چيزي بخواهم كه از آن آگاهي ندارم، و هر گاه مرا نبخشي و بر من رحم نكني از زيانكاران خواهم بود.
قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۸﴾
انصاریان: گفته شد: ای نوح! با سلام و برکاتی از سوی ما بر تو و امت هایی که با تواند [از کشتی] فرود آی و امت هایی [از نسل همراهانت به وجود می آیند] که به زودی آنان را [از نعمت های خود] برخوردار می کنیم، سپس آنان را از سوی ما [به سبب کفران نعمت] عذابی دردناک خواهد رسید.
خرمشاهی: گفته شد اى نوح، فرود آى با سلامت و بركتهايى از ما بر تو و بر امتهايى از [نسل‏] همراهان تو، و امتهايى‏اند كه يك چند بهره‏مندشان سازيم، سپس عذابى دردناك از ما به ايشان خواهد رسيد
فولادوند: گفته شد اى نوح با درودى از ما و بركتهايى بر تو و بر گروههايى كه با تواند فرود آى و گروههايى هستند كه به زودى برخوردارشان مى ‏كنيم سپس از جانب ما عذابى دردناك به آنان مى ‏رسد
قمشه‌ای: و خطاب شد که ای نوح، از کشتی فرود آی که سلام ما و برکات و رحمت ما بر تو و بر آن امم و قبایلی که همیشه (در خداپرستی) با تواند اختصاص یافته، و امتهایی دیگر هستند که (خودسر و ستمگر شوند و) ما به آنها بهره‌ای (از دنیا) دهیم سپس عذابی سخت (در قیامت) از ما به آنان خواهد رسید.
مکارم شیرازی: (به نوح) گفته شد: اي نوح! با سلامت و بركت از ناحيه ما بر تو و بر تمام امتهائي كه با تواند، فرود آي، و امتهائي نيز هستند كه ما آنها را از نعمتها بهره مند مي‏سازيم سپس عذاب دردناكي از سوي ما به آنها مي‏رسد.
تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: اینها از خبرهای غیبی است که آن را به تو وحی می کنیم، نه تو آنها را پیش از این می دانستی و نه قوم تو؛ پس [در ابلاغ پیام ما با بهره گرفتن از این خبرها] شکیبایی ورز؛ یقیناً فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است.
خرمشاهی: اين از اخبار غيبى است كه بر تو وحى مى‏كنيم، نه تو و نه قومت پيش از اين آنها را نمى‏دانستيد، پس شكيبايى پيشه كن كه نيك سرانجامى از آن پرهيزكاران است‏
فولادوند: اين از خبرهاى غيب است كه آن را به تو وحى مى ‏كنيم پيش از اين نه تو آن را مى‏ دانستى و نه قوم تو پس شكيبا باش كه فرجام [نيك] از آن تقواپيشگان است
قمشه‌ای: این (حکایت نوح) از اخبار غیب است که به تو وحی می‌کنیم و پیش از آنکه ما به تو وحی کنیم تو و قومت هیچ از آن آگاه نبودید، پس تو در طاعت حق راه صبر پیش گیر که عاقبت نیکو اهل تقوا راست.
مکارم شیرازی: اينها از خبرهاي غيب است كه به تو (اي پيامبر) وحي مي‏كنيم، نه تو و نه قوم تو اينها را قبل از اين نمي‏دانستيد، بنابراين صبر و استقامت كن كه عاقبت از آن پرهيزكاران است.