أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: اینان در بهشت ها، مکرّم و محترم اند
خرمشاهی: اينان در بوستانهايى، گرامى داشته شدهاند فولادوند: آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود قمشهای: آنان در باغها (ی بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند. مکارم شیرازی: اين افراد در باغهاي بهشتي گراميند.
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ
﴿۳۶﴾
انصاریان: کافران را چه شده که به تو چشم دوخته به سویت شتابانند؟
خرمشاهی: پس كافران را چه مىشود كه به سوى تو شتابانند فولادوند: چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده اند به سوى تو شتابان قمشهای: (ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت میشتابند؟! مکارم شیرازی: اين كافران را چه ميشود كه با سرعت نزد تو ميآيند.
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ
﴿۳۷﴾
انصاریان: از راست و چپ، گروه گروه،
خرمشاهی: از جانب راست و از جانب چپ، گروه در گروه فولادوند: گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى آورند] قمشهای: از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده میشوند و به دین خدا نمیگروند). مکارم شیرازی: از راست و چپ، گروه گروه (طمع بهشت دارند)!
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ
﴿۳۸﴾
انصاریان: آیا هر یک از آنان طمع دارد که او را در بهشت پرنعمت درآورند؟!
خرمشاهی: آيا هر كدام از آنان طمع مىبرد كه به بهشت پرناز و نعمت درآورده شود فولادوند: آيا هر يك از آنان طمع مى بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود قمشهای: آیا هر یک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟! مکارم شیرازی: آيا هر يك از آنها طمع دارد كه در بهشت پر نعمت الهي وارد شود؟
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ
﴿۳۹﴾
انصاریان: این چنین نیست، ما آنان را از آنچه خود می دانند [آبی گندیده و بی مقدار] آفریدیم.
خرمشاهی: حاشا ما ايشان را از آنچه مىدانند آفريدهايم فولادوند: نه چنين است ما آنان را از آنچه [خود] مى دانند آفريديم قمشهای: هرگز این نشود (چون) آنها خود میدانند که ما آنها را از چه (نطفه پستی) آفریدهایم (باز به آفریننده خود ایمان نمیآورند و به کفر میشتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند). مکارم شیرازی: هرگز چنين نيست، ما آنها را از آنچه خودشان ميدانند آفريده ايم!
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ
﴿۴۰﴾
انصاریان: به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند که ما تواناییم،
خرمشاهی: به پروردگار مشرقها و مغربها سوگند مىخورم كه ما تواناييم فولادوند: [هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى كنم كه ما تواناييم قمشهای: چنین نیست، سوگند به خدای مشرقها و مغربها که ما قادریم. مکارم شیرازی: سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم.
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
﴿۴۱﴾
انصاریان: بر اینکه به جای آنان بهتر از آنان را بیاوریم؛ و هیچ چیز ما را مغلوب نمی کند.
خرمشاهی: كه بهتر از آنان را جانشين آنان سازيم و ما درمانده نيستيم فولادوند: كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جست قمشهای: که به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی (به قدرت و قوت) بر ما سبقت نخواهد یافت. مکارم شیرازی: بر اينكه جاي آنها را به كساني بدهيم كه از آنها بهترند، و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
﴿۴۲﴾
انصاریان: پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل] فرو روند و مشغول بازی باشند، تا روزشان را که به آنان وعده داده اند دیدار کنند،
خرمشاهی: پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعدهاش را به ايشان دادهاند، برسند فولادوند: پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده اند ملاقات نمايند قمشهای: پس آنها را به کفر و ضلالت خود بگذار که به بازیچه دنیا دل بازند تا با روزی که وعده عذاب آنهاست رو به رو شوند. مکارم شیرازی: آنها را به حال خود واگذار تا در باطل خود فرو روند، و بازي كنند، تا زماني كه روز موعود خود را ملاقات نمايند.
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ
﴿۴۳﴾
انصاریان: روزی که شتابان از خاک بیرون آیند، گویی به سوی نشانه های نصب شده می دوند،
خرمشاهی: روزى كه از گورها بيرون شتابند، گويى به سوى [قربانگاه] بتان مىشتابند فولادوند: روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند قمشهای: آن روزی که به سرعت سر از قبرها برآورده، گویی به سوی بتها (و نتیجه پرستش غیر خدا) میشتابند. مکارم شیرازی: همان روز كه از قبرها به سرعت خارج ميشوند، گوئي به سوي بتهايشان ميدوند!
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
﴿۴۴﴾
انصاریان: درحالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را می پوشاند. این همان روزی است که همواره وعده داده می شدند.
خرمشاهی: ديدگانشان از [ترس] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، اين همان روزى است كه به آنان وعده داده بودند فولادوند: ديدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى شد قمشهای: در حالی که چشمهاشان (از هول و وحشت قیامت) به خواری فرو افتاده و ذلّت (کفر و عصیان) بر آنها احاطه کرده، این همان روزی است که به آنها وعده میدادند. مکارم شیرازی: در حالي كه چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده، و پرده اي از ذلت و خواري آنها را پوشانده است (و به آنها گفته ميشود) اين همان روزي است كه به شما وعده داده ميشد. |
||