ParsQuran
سوره 93: الضحى - جزء 30

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿۱﴾
انصاریان: سوگند به ابتدای روز [وقتی که خورشید پرتو افشانی می کند]
خرمشاهی: سوگند به روز روشن‏
فولادوند: سوگند به روشنايى روز
قمشه‌ای: قسم به روز روشن (یا هنگام ظهر آن).
مکارم شیرازی: قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب بر آيد (و همه جا را فرا گيرد).
وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى ﴿۲﴾
انصاریان: و سوگند به شب آن گاه که آرام گیرد،
خرمشاهی: و سوگند به شب چون بيارمد
فولادوند: سوگند به شب چون آرام گيرد
قمشه‌ای: و قسم به شب به هنگام آرامش آن.
مکارم شیرازی: و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گيرد.
مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿۳﴾
انصاریان: که پروردگارت تو را رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده است.
خرمشاهی: كه پروردگارت با تو بدرود نكرده و بى‏مهر نشده است‏
فولادوند: [كه] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است
قمشه‌ای: که خدای تو هیچ گاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم ننموده است (چهل روز بر رسول وحی نیامد، دشمنان به طعنه گفتند: خدا از محمد قهر کرده. این آیه رد بر آنهاست).
مکارم شیرازی: كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است.
وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى ﴿۴﴾
انصاریان: و بی تردید آخرت برای تو از دنیا بهتر است،
خرمشاهی: و بى‏شك جهان واپسين براى تو بهتر از نخستين است‏
فولادوند: و قطعا آخرت براى تو از دنيا نيكوتر خواهد بود
قمشه‌ای: و البته عالم آخرت برای تو بسی بهتر از نشأه دنیاست.
مکارم شیرازی: و مسلما آخرت براي تو از دنيا بهتر است.
وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ﴿۵﴾
انصاریان: و به زودی پروردگارت بخششی به تو خواهد کرد تا خشنود شوی.
خرمشاهی: و پروردگارت به زودى به تو [مقام شفاعت‏] مى‏بخشد و خشنود مى‏شوى‏
فولادوند: و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى
قمشه‌ای: و پروردگار تو به زودی به تو چندان عطا کند که تو راضی شوی (در دنیا نصرت و در آخرت مقام شفاعت به تو بخشد).
مکارم شیرازی: و به زودي پروردگارت آن قدر به تو عطا مي‏كند كه خشنود شو
أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى ﴿۶﴾
انصاریان: آیا تو را یتیم نیافت، پس پناه داد؟
خرمشاهی: آيا يتيمت نيافت كه سر و سامانت داد
فولادوند: مگر نه تو را يتيم يافت پس پناه داد
قمشه‌ای: آیا خدا تو را یتیمی نیافت که در پناه خود جای داد؟
مکارم شیرازی: آيا تو را يتيم نيافت و سپس پناه داد؟
وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿۷﴾
انصاریان: و تو را بدون شریعت نیافت، پس به شریعت هدایت کرد؟
خرمشاهی: و تو را سرگشته يافت و رهنمايى كرد
فولادوند: و تو را سرگشته يافت پس هدايت كرد
قمشه‌ای: و تو را (در بیابان مکه) ره گم کرده و حیران یافت (در طفولیت که حلیمه دایه‌ات آورد تا به جدّت عبد المطّلب سپارد در راه مکه گم شدی، حلیمه و عبد المطلب سخت پریشان شدند و خدا زود آنها را به تو) ره نمایی کرد.
مکارم شیرازی: و تو را گمشده يافت و هدايت كرد.
وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿۸﴾
انصاریان: و تو را تهیدست نیافت، پس بی نیاز ساخت؟
خرمشاهی: و تو را تهيدست يافت و بى‏نيازت كرد
فولادوند: و تو را تنگدست‏ يافت و بى ‏نياز گردانيد
قمشه‌ای: و باز تو را فقیر (الی الله) یافت (به دولت نبوت) توانگر کرد (و نعمت رسالت عطا نمود).
مکارم شیرازی: و تو را فقير يافت و بينياز نمود.
فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿۹﴾
انصاریان: و اما [به شکرانه این همه نعمت] یتیم را خوار و رانده مکن
خرمشاهی: پس با يتيم تندى مكن‏
فولادوند: و اما [تو نيز به پاس نعمت ما] يتيم را ميازار
قمشه‌ای: پس تو هم یتیم را هرگز میازار.
مکارم شیرازی: حال كه چنين است يتيم را تحقير مكن.
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿۱۰﴾
انصاریان: و تهیدست حاجت خواه را [به بانگ زدن] از خود مران
خرمشاهی: و بر خواهنده بانگ مزن [و او را مران‏]
فولادوند: و گدا را مران
قمشه‌ای: و فقیر و گدای سائل را به زجر مران.
مکارم شیرازی: و سؤ ال كننده را از خود مران.
وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ﴿۱۱﴾
انصاریان: و نعمت های پروردگارت را بازگو کن.
خرمشاهی: و اما درباره نعمت پروردگارت [با سپاس‏] سخن بگوى‏
فولادوند: و از نعمت پروردگار خويش [با مردم] سخن گوى
قمشه‌ای: و اما نعمت پروردگارت را (که مقام نبوت و تقرب کامل به خدا یافتی، بر امت) باز گو.
مکارم شیرازی: و نعمتهاي پروردگارت را بازگو كن.