وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ
﴿۱۲۲﴾
انصاریان: و مؤمنان را نسزد که همگی [به سوی جهاد] بیرون روند؛ چرا از هر جمیعتی گروهی [به سوی پیامبر] کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که [از مخالفت با خدا و عذاب او] بپرهیزند.
خرمشاهی: و سزاوار نيست كه مؤمنان همگى رهسپار [جهاد] شوند، اما چرا از هر فرقهاى از آنان گروهى رهسپار نشوند كه دين پژوهى كنند و چون به نزد قومشان باز گشتند ايشان را هشدار دهند تا پروا پيشه كنند؟ فولادوند: و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند پس چرا از هر فرقه اى از آنان دسته اى كوچ نمى كنند تا [دسته اى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند قمشهای: و (هنگامی که رسول فرمان خروج برای جنگ دهد) نباید مؤمنان همگی بیرون روند (و رسول را تنها گذارند) پس چرا از هر طایفهای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم دین مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند بیم رسانند، باشد که (از نافرمانی خدا) حذر کنند. مکارم شیرازی: شايسته نيست، مؤ منان همگي (به سوي ميدان جهاد) كوچ كنند، چرا از هر گروهي، طايفه اي از آنان كوچ نميكند (و طايفه اي بماند) تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهي پيدا كنند و به هنگام بازگشت به سوي قوم خود آنها را انذار نمايند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداري كنند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
﴿۱۲۳﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! با کافرانی که هم جوار شما هستند، نبرد کنید؛ و آنان باید در شما سرسختی و شدت یابند؛ و بدانید که خدا با پرهیزکاران است.
خرمشاهی: اى مؤمنان با كسانى از كفار كه نزديك شما هستند كارزار كنيد و بايد كه در شما درشتى بينند و بدانيد كه خداوند با پارسايان است فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده ايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است قمشهای: ای اهل ایمان، با کافران از آنان که با شما نزدیکترند شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوت و پایداری حس کنند، و بدانید که خدا همیشه با پرهیزکاران است. مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده ايد با كافراني كه به شما نزديكترند پيكار كنيد (و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزديك غافل نكند) و آنها بايد در شما شدت و خشونت احساس كنند، و بدانيد خداوند با پرهيزكاران است.
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
﴿۱۲۴﴾
انصاریان: و هنگامی که سوره ای نازل شود، برخی از منافقان به اهل ایمان گویند: این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزود؟ ولی کسانی که ایمان آورده اند این سوره بر ایمانشان افزود، و آنان [از نزول این سوره] شادمان می شوند.
خرمشاهی: و چون سورهاى نازل گردد، بعضى از ايشان مىگويند اين سوره به ايمان كدام يك از شما افزود؟ اما كسانى كه ايمان آوردهاند، بر ايمانشان مىافزايد و به آن شادمانند فولادوند: و چون سوره اى نازل شود از ميان آنان كسى است كه مى گويد اين [سوره] ايمان كدام يك از شما را افزود اما كسانى كه ايمان آورده اند بر ايمانشان مى افزايد و آنان شادمانى مى كنند قمشهای: و هرگاه سورهای نازل شود برخی (از همین منافقان) هستند که به دیگران میگویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ آنان که به حقیقت اهل ایمانند همه را بر ایمان بیفزود و شادمان و مسرور شدند. مکارم شیرازی: و هنگامي كه سورهاي نازل ميشود بعضي از آنان (به ديگران) ميگويد اين سوره ايمان كداميك از شما را افزون ساخت ؟ (به آنها بگو) اما كساني كه ايمان آورده اند ايمانشان را افزود و آنها (به فضل و موهبت الهي) خوشحالند.
وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ
﴿۱۲۵﴾
انصاریان: اما کسانی که در دل هایشان بیماری [نفاق] است، پس پلیدی بر پلیدیشان افزود و در حالی که کافر بودند از دنیا رفتند.
خرمشاهی: و اما بيماردلان را پليدى بر پليديشان مىافزايد و در حال كفر در مىگذرند فولادوند: اما كسانى كه در دلهايشان بيمارى است پليدى بر پليديشان افزود و در حال كفر درمى گذرند قمشهای: و اما آنان که دلهاشان به مرض (شک و نفاق) مبتلاست هم بر خبث ذاتی آنها خباثتی افزود تا به حال کفر جان دادند. مکارم شیرازی: و اما آنها كه در دلهايشان بيماري است پليدي بر پليديشان افزود و از دنيا رفتند در حالي كه كافر بودند.
أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ
﴿۱۲۶﴾
انصاریان: آیا نمی بینند که در هر سال یک بار یا دو بار [به وسیله جهاد یا پیش آمدهای دیگر] آزمایش می شوند، ولی نه توبه می کنند ونه پند می گیرند.
خرمشاهی: آيا نمىبينند كه در هر سال يك بار يا دو بار در معرض آزمون و ابتلا در مىآيند، و باز توبه نمىكنند و پند نمىگيرند فولادوند: آيا نمى بينند كه آنان در هر سال يك يا دو بار آزموده مى شوند باز هم توبه نمى كنند و عبرت نمى گيرند قمشهای: آیا (منافقان) نمیبینند که آنها در هر سالی یک بار یا دو بار البته امتحان میشوند؟ باز هم پشیمان نشده و (خدا را) یاد نمیکنند. مکارم شیرازی: آيا آنها نميبينند كه در هر سال يك يا دو بار آزمايش ميشوند؟ باز توبه نميكنند و متذكر هم نميشوند!
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ
﴿۱۲۷﴾
انصاریان: و هنگامی که سوره ای نازل شود برخی از منافقان به برخی دیگر، نگاهِ [مرموزانه] می کنند [و به سبب نگرانی از برملا شدن نفاقشان می گویند:] آیا کسی شما را می بیند؟ سپس [به صورت مخفیانه از محضر پیامبر خدا] بازمی گردند، خدا دل هایشان را [از حق] گردانیده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی فهمند.
خرمشاهی: و چون سورهاى نازل گردد، بعضى از آنان به بعضى ديگر بنگرند [و بپرسند كه] آيا كسى شما را مىبيند؟ [و چون كسى ايشان را نبيند] بر مىگردند، خداوند دلهايشان را بگرداند، چرا كه قومى بىتميزند فولادوند: و چون سوره اى نازل شود بعضى از آنان به بعضى ديگر نگاه مى كنند [و مى گويند] آيا كسى شما را مى بيند سپس [مخفيانه از حضور پيامبر] بازمى گردند خدا دلهايشان را [از حق] برگرداند زيرا آنان گروهى هستند كه نمى فهمند قمشهای: و هرگاه سورهای نازل شود بعضی از آنها به بعضی دیگر نگاه و اشاره کرده، گویند: آیا شما را کسی (از مؤمنان در محضر پیغمبر) دیده و شناخته (یا نه)؟ آن گاه همه بر میگردند. خدا دلهاشان را برگرداند، که مردمی بسیار بیشعور و نادانند. مکارم شیرازی: و هنگامي كه سوره اي نازل ميشود بعضي از آنها (منافقان) به يكديگر نگاه ميكنند و ميگويند آيا كسي شما را ميبيند (و اگر از حضور پيامبر بيرون رويم متوجه ما نميشوند) سپس منصرف ميشوند (بيرون ميروند) خداوند دلهايشان را (از حق) منصرف ساخته چرا كه آنها گروهي هستند كه نميفهمند (و بيدانشند).
لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
﴿۱۲۸﴾
انصاریان: یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.
خرمشاهی: به راستى كه پيامبرى از ميان خودتان به سوى شما آمده است كه هر رنج كه شما مىبريد، براى او گران مىآيد، و سخت هواخواه شماست و به مؤمنان رئوف و مهربان است فولادوند: قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است قمشهای: همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت میآید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است. مکارم شیرازی: رسولي از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاي شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
﴿۱۲۹﴾
انصاریان: پس اگر [منافقان] از حق روی گرداندند، بگو: خدا مرا بس است، هیچ معبودی جز او نیست، فقط بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است.
خرمشاهی: و اگر رويگردان شدند، بگو خداوند مرا كافى است، خدايى جز او نيست، بر او توكل كردم و او صاحب عرش عظيم است فولادوند: پس اگر روى برتافتند بگو خدا مرا بس است هيچ معبودى جز او نيست بر او توكل كردم و او پروردگار عرش بزرگ است قمشهای: پس (ای رسول) هرگاه مردم روگردانیدند بگو: خدا مرا کفایت است که جز او خدایی نیست، من بر او توکل کردهام و او رب عرش بزرگ است. مکارم شیرازی: اگر آنها روي (از حق) بگردانند (نگران مباش) بگو خداوند مرا كفايت ميكند هيچ معبودي جز او نيست، بر او توكل كردم و او پروردگار عرش بزرگ است. |
||