ParsQuran
سوره 9: التوبة - جزء 11

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۲﴾
انصاریان: [آن مؤمنان، همان] توبه کنندگان، عبادت کنندگان، سپاس گزاران، روزه داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و پاسداران حدود و مقرّرات خدایند؛ و مؤمنان را [به رحمت و رضوان خدا] مژده ده.
خرمشاهی: آنان توبه‏كارانند و پرستشگران و سپاسگزاران و روزه‏داران و نمازگزاران و اهل سجود كه آمران به معروف و ناهيان از منكر و پاسداران احكام الهى هستند، و مؤمنان را بشارت ده‏
فولادوند: [آن مؤمنان] همان توبه‏ كنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه‏ داران ركوع ‏كنندگان سجده‏ كنندگان وادارندگان به كارهاى پسنديده بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده
قمشه‌ای: اینان همان از گناه پشیمانان، خداپرستان، حمد و شکر نعمت‌گزاران، روزه‌داران، نماز با خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان، و نگهبانان حدود الهی‌اند، و مؤمنان را بشارت ده.
مکارم شیرازی: (مؤ منان كساني هستند كه) توبه كنندگانند، و عبادتكاران، و سپاسگويان و سياحت كنندگان، و ركوع كنندگان، و سجده آوران، و آمران به معروف، و نهي كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهاي) الهي و بشارت بده (به اينچنين) مؤ منان!
مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۳﴾
انصاریان: پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد که آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند.
خرمشاهی: سزاوار نيست كه پيامبر و مؤمنان براى مشركان، ولو خويشاوند باشند، پس از آنكه بر ايشان آشكار شده است كه آنان دوزخى‏اند، آمرزش بخواهند
فولادوند: بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده‏ اند سزاوار نيست كه براى مشركان پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند طلب آمرزش كنند هر چند خويشاوند [آنان] باشند
قمشه‌ای: پیغمبر و گرویدگان به او نباید برای مشرکان هر چند خویشان آنها باشند از خدا آمرزش طلبند بعد از آنکه آنها را اهل دوزخ شناختند.
مکارم شیرازی: براي پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) و مؤ منان شايسته نبود كه براي مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند، پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه اصحاب دوزخند.
وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ ﴿۱۱۴﴾
انصاریان: و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز به سبب وعده ای که به او داده بود، نبود [که اگر از بت پرستی خودداری کند، برای او آمرزش بخواهد] چون برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست؛ یقیناً ابراهیم بسیار مهربان و بردبار بود.
خرمشاهی: و آمرزش خواهى ابراهيم براى پدرش جز به خاطر وعده‏اى نبود كه [ابراهيم‏] به او داده بود، و آنگاه كه بر او آشكار شد كه او دشمن خداست، از او برى و بركنار شد، چرا كه ابراهيم دردمندى بردبار بود
فولادوند: و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش جز براى وعده‏ اى كه به او داده بود نبود و[لى] هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست از او بيزارى جست راستى ابراهيم دلسوزى بردبار بود
قمشه‌ای: و ابراهیم [چون در آیه قبل فرمود که مؤمن نباید بر خویشانش هم اگر مشرک و کافرند ترحم و شفقت کند ممکن است کسی از جهل اعتراض کند که پس ابراهیم خلیل چرا بر عمویش آزر طلب آمرزش از خدا کرد با آنکه مشرک و کافر بود و در این آیه جواب این اشکال داده شده که دعا و استغفار ابراهیم برای عموی کافرش طبق عهدی بود که با او کرد که اگر ایمان آورد در حقش از خدا طلب رحمت و مغفرت کند و چون بر کفر و شرک باقی ماند ابراهیم هم بر او طلب رحمت و آمرزش نکرد.] هم که برای پدرش (یعنی عمویش) از خدا آمرزش خواست این نبود مگر به موجب عهدی که با او کرده بود (که ایمان آورد) و چون بر او محقق شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست، که ابراهیم شخصی بسیار خداترس و بردبار بود.
مکارم شیرازی: و استغفار ابراهيم براي پدرش (عمويش آزر) فقط بخاطر وعده‏ اي بود كه به او داده بود (تا وي را به سوي ايمان جذب كند) اما هنگامي كه براي او روشن شد كه وي دشمن خدا است از او بيزاري جست، چرا كه ابراهيم مهربان و بردبار بود.
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
انصاریان: و خدا بر آن نیست که قومی را پس از آنکه هدایت کرد، گمراه سازد، مگر آنکه اموری را که باید از آن بپرهیزند برای آنان بیان کند [و آنان مخالفت ورزند]؛ مسلماً خدا به همه چیز داناست.
خرمشاهی: و خداوند بر آن نيست كه گروهى را پس از آنكه هدايتشان كرده است، بيراه بگذارد، مگر آنكه چيزى را كه بايد از آن پروا و پرهيز داشته باشند براى آنان روشن كرده باشد، كه بى‏گمان خداوند به هر چيزى داناست‏
فولادوند: و خدا بر آن نيست كه گروهى را پس از آنكه هدايتشان نمود بى‏ راه بگذارد مگر آنكه چيزى را كه بايد از آن پروا كنند برايشان بيان كرده باشد آرى خدا به هر چيزى داناست
قمشه‌ای: و خدا بعد از آنکه قومی را هدایت کرد دیگر گمراه نکند تا بر آنها آنچه را باید از آن بپرهیزند معین و روشن بیان کند، که خدا محققا به همه چیز داناست.
مکارم شیرازی: چنان نبوده كه خداوند قومي را پس از هدايت (و ايمان) مجازات كند مگر آنكه آنچه را كه بايد از آن بپرهيزند براي آنان بيان نمايد (و آنها مخالفت كنند) زيرا خداوند به هر چيزي دانا است.
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۱۶﴾
انصاریان: یقیناً خداست که مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطره اوست؛ زنده می کند و می میراند؛ و شما را هیچ سرپرست و یاری جز خدا نیست.
خرمشاهی: همانا فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است كه زنده مى‏دارد و مى‏ميراند، و غير از او يار و ياورى نداريد
فولادوند: در حقيقت فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست زنده مى ‏كند و مى‏ ميراند و براى شما جز خدا يار و ياورى نيست
قمشه‌ای: محققا و منحصرا ملک و پادشاهی آسمانها و زمین از آن خداست که خلق را زنده کند و بمیراند، و شما را جز خدا سرپرست و یاوری نیست.
مکارم شیرازی: حكومت آسمانها و زمين براي او است، (او) زنده و مي‏ميراند، و جز خدا ولي و ياوري نداريد.
لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۱۱۷﴾
انصاریان: مسلماً خدا رحمت ویژه اش را بر پیامبر و مهاجران و انصار که در آن ساعت دشوار [جنگ تبوک] از او پیروی کردند، ارزانی داشت، پس از آنکه نزدیک بود دل های گروهی از آنان [به سبب سختی مسیر جنگ از حق] منحرف شود [و از ادامه مسیر بازایستند و به مدینه برگردند] سپس خدا توبه آنان را پذیرفت زیرا خدا نسبت به آنان بسیار رؤوف و مهربان است.
خرمشاهی: به راستى كه خداوند بر پيامبر و مهاجران و انصارى كه از او در هنگام سختى پيروى كردند، رحمت آورد، و آن پس از زمانى بود كه نزديك بود دلهاى گروهى از آنان [از طاعت و اطاعت‏] بگردد، آنگاه از آنان درگذشت چرا كه او به ايشان رئوف و مهربان است‏
فولادوند: به يقين خدا بر پيامبر و مهاجران و انصار كه در آن ساعت دشوار از او پيروى كردند ببخشود بعد از آنكه چيزى نمانده بود كه دلهاى دسته‏ اى از آنان منحرف شود باز برايشان ببخشود چرا كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است
قمشه‌ای: همانا خدا بر پیغمبر و اصحابش از مهاجر و انصار که در ساعت سختی-که نزدیک بود دلهای فرقه‌ای از آنها (از رنج و تعب در سختیهای جنگ تبوک و غیره) بلغزد-پیروی از رسولش کردند باز لطف فرمود و از لغزشهاشان درگذشت، که او درباره رسول و مؤمنان به یقین مشفق و مهربان است.
مکارم شیرازی: خداوند رحمت خود را شامل حال پيامبر، و (همچنين) مهاجران و انصار كه در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوك) از او پيروي كردند، نمود، پس از آنكه نزديك بود دلهاي گروهي از آنها از حق منحرف شود (و از ميدان جنگ باز گردند) سپس خدا توبه آنها را پذيرفت كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است.
وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۱۸﴾
انصاریان: و [نیز رحمتش] شامل حال آن سه نفری [بود] که [با بهانه تراشیِ واهی از شرکت در جنگ] بازمانده بودند [و همه مسلمانان به دستور پیامبر با آنان قطع رابطه کردند] تا جایی که زمین با همه وسعت و فراخی اش بر آنان تنگ شد و [از شدت غصه، اندوه و عذاب وجدان] دل هایشان هم در تنگی و مضیقه قرار گرفت، و دانستند که هیچ پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست؛ پس خدا به رحمتش بر آنان توجه کرد تا توبه کنند؛ زیرا خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
خرمشاهی: و نيز بر سه تنى كه [از پيوستن به مجاهدان تبوك‏] باز پس مانده شدند، تا آنگاه كه عرصه زمين با آنكه گسترده است، بر آنان تنگ آمد، و تنگدل شدند و دانستند كه پناهى از خداوند جز به او نيست، سپس به آنان توفيق توبه داد تا توبه كنند، كه بى‏گمان خداوند توبه‏پذير مهربان است‏
فولادوند: و [نيز] بر آن سه تن كه بر جاى مانده بودند [و قبول توبه آنان به تعويق افتاد] تا آنجا كه زمين با همه فراخى‏ اش بر آنان تنگ گرديد و از خود به تنگ آمدند و دانستند كه پناهى از خدا جز به سوى او نيست پس [خدا] به آنان [توفيق] توبه داد تا توبه كنند بى ترديد خدا همان توبه‏ پذير مهربان است
قمشه‌ای: و بر آن سه تن [آن سه نفر مرارة بن ربیع و هلال بن امیه و کعب بن مالک بودند که از زحمت جنگ و سختی حال و رنج و تعب و گرما از رفتن به جنگ در تبوک خودداری کردند و بعد در حضور پیغمبر آمدند و عذرخواهی کردند و توبه آنها پذیرفته شد.] که (از جنگ تبوک) باز نهاده شدند (و مردم به دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از آنان بریدند) تا آنکه زمین با همه پهناوری بر آنها تنگ شد و بلکه از خود دلتنگ شدند و دانستند که از (غضب) خدا جز به (لطف) او ملجأ و پناهی نیست، پس خدا بر آنها باز لطف فرمود تا توبه کنند، که خداوند بسیار توبه‌پذیر و مشفق و مهربان است.
مکارم شیرازی: (همچنين) آن سه نفر را كه (در مدينه) بازماندند (و از شركت در تبوك خودداري كردند و مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حد كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد وحتي) جائي در وجود خويش براي خود نمي‏يافتند و دانستند كه پناهگاهي از خدا جز به سوي او نيست در آن هنگام خدا آنانرا مشمول رحمت خود ساخت و خداوند توبه آنها را پذيرفت كه خداوند توبه پذير و مهربان است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ ﴿۱۱۹﴾
انصاریان: ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید [صادقانی که کامل ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند.]
خرمشاهی: اى مؤمنان از خداوند پروا كنيد و در زمره راستان باشيد
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، خداترس باشید و با مردان راستگوی با ایمان بپیوندید.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و با صادقان باشيد.
مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲۰﴾
انصاریان: شایسته نیست که اهل مدینه و بادیه نشینانی که پیرامون آنانند، از رسول خدا تخلف کنند؛ و آنان را نسزد که به سبب پرداختن به خویش از حفظ جان او [در شداید و سختی ها] دریغ ورزند؛ زیرا هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان نمی رسد، و در هیچ مکانی که کافران را به خشم می آورد، قدم نمی گذارند، و از هیچ دشمنی انتقام نمی گیرند [و با نبرد با او به کام دل نمی رسند] مگر آنکه به پاداش هر یک از آنان عمل شایسته ای در پرونده آنان ثبت می شود؛ چرا که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند.
خرمشاهی: اهل مدينه و اعرابيان پيرامونشان را نرسد كه از حكم پيامبر خدا سر پيچند و جان خود را از جان او عزيزتر بدارند، چرا كه هيچ تشنگى و هيچ خستگى و هيچ گرسنگى در راه خدا به آنان نرسد و هيچ گامى به پايگاهى [از سرزمين دشمن‏] نگذارند كه كافران را به خشم آورد، و هيچ دستبردى به هيچ دشمنى نزنند، مگر آنكه در برابر آن عمل صالحى براى آنان [در كارنامه‏شان‏] نوشته شود، زيرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را فرو نمى‏گذارد
فولادوند: مردم مدينه و باديه‏ نشينان پيرامونشان را نرسد كه از [فرمان] پيامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزيزتر از جان او بدانند چرا كه هيچ تشنگى و رنج و گرسنگيى در راه خدا به آنان نمى ‏رسد و در هيچ مكانى كه كافران را به خشم مى ‏آورد قدم نمى‏ گذارند و از دشمنى غنيمتى به دست نمى ‏آورند مگر اينكه به سبب آن عمل صالحى براى آنان [در كارنامه‏ شان] نوشته مى ‏شود زيرا خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى ‏كند
قمشه‌ای: اهل مدینه و بادیه‌نشینان اطرافشان نباید هرگز از (همراهی) پیغمبر تخلف کنند و نه هرگز جان خود را از جان او عزیزتر شمارند، زیرا هیچ رنج تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا نکشند و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند ننهند و هیچ دستبردی به دشمنان نرسانند جز آنکه در مقابل هر یک از این رنج و آلام عمل صالحی در نامه اعمالشان نوشته شود که خدا هرگز اجر نیکوکاران را ضایع نخواهد گذاشت.
مکارم شیرازی: سزاوار نيست كه اهل مدينه و باديه نشيناني كه اطراف آنها هستند از رسول خدا تخلف جويند، و براي حفظ جان خويش از جان او چشم بپوشند، اين به خاطر آن است كه هيچ تشنگي به آنها نمي‏رسد، و نه خستگي، و نه گرسنگي در راه خدا، و هيچ گامي كه موجب خشم كافران شود برنمي‏دارند، و ضربهاي از دشمن نمي‏خورند، مگر اينكه به واسطه آن عمل صالحي براي آنها نوشته مي‏شود، زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمي‏كند.
وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲۱﴾
انصاریان: و هیچ مال کوچک و بزرگی را هزینه نمی کنند و هیچ سرزمینی را [برای نبرد با دشمن یا انجام کار خیری] نمی پیمایند مگر آنکه در پرونده اعمالشان ثبت می شود، تا خدا به آنان [نسبت به همه اعمالشان] با معیار گرفتن بهترین عملی که همواره انجام می دادند، پاداش دهد.
خرمشاهی: و هيچ هزينه خرد و كلانى نكنند و هيچ سرزمينى را نپيمايند، مگر آنكه به حساب آنان نوشته شود، تا سرانجام خداوند به بهتر از آنچه كرده‏اند، پاداششان دهد
فولادوند: و هيچ مال كوچك و بزرگى را انفاق نمى كنند و هيچ واديى را نمى ‏پيمايند مگر اينكه به حساب آنان نوشته مى ‏شود تا خدا آنان را به بهتر از آنچه میکردند پاداش دهد
قمشه‌ای: و هیچ مالی کم یا زیاد (در راه خدا) انفاق نکنند و هیچ وادیی نپیمایند جز آنکه در نامه عمل آنها نوشته شود تا خداوند بسیار بهتر از آنچه کردند اجر به آنها عطا فرماید.
مکارم شیرازی: و هيچ مال كوچك يا بزرگي را (در اين راه) انفاق نمي‏كنند و هيچ سرزميني را (به سوي ميدان جهاد و يا در بازگشت) نمي‏پيمايند، مگر اينكه براي آنها نوشته مي‏شود تا خداوند آن را به عنوان بهترين اعمالشان پاداش دهد.