ParsQuran
سوره 89: الفجر - جزء 30

كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿۲۱﴾
انصاریان: این چنین نیست که می پندارید، هنگامی که زمین را به شدت درهم کوبند
خرمشاهی: چنين نيست، آنگاه كه زمين پخش و پراكنده شود
فولادوند: نه چنان است آنگاه كه زمين سخت در هم كوبيده شود
قمشه‌ای: چنین نیستت (که دنیا طلبان پندارند روز قیامتی نیست) روزی کهه (از زلزله پی در پی) زمین به کلی خرد و متلاشی شود.
مکارم شیرازی: چنان نيست كه آنها خيال مي‏كنند، در آن هنگام كه زمين سخت درهم كوبيده شود.
وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿۲۲﴾
انصاریان: و [فرمان] پروردگارت برسد، وفرشتگان صف اندر صف حاضر شوند،
خرمشاهی: و امر پروردگارت فرارسد و فرشتگان صف در صف آيند
فولادوند: و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صف‏درصف آيند
قمشه‌ای: و (آن هنگام امر) خدا و فرشتگان صف در صف به عرصه محشر آیند.
مکارم شیرازی: و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند.
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى ﴿۲۳﴾
انصاریان: در آن روز دوزخ را بیاورند، در آن روز انسان متذکّر شود و کجا این تذکر برای او سودمند افتد؟!
خرمشاهی: و در چنين روز جهنم را به ميان آورند، در چنين روز انسان پندگيرد و او را چه جاى پند گرفتن است‏
فولادوند: و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است كه انسان پند گيرد و[لى] كجا او را جاى پندگرفتن باشد
قمشه‌ای: و آن روز جهنم را (پدید) بیاورند، همان روز آدمی متذکر کار خود گردد، و آن تذکر چه سود به حال او بخشد؟
مکارم شیرازی: و در آن روز جهنم را حاضر كنند (آري) در آن روز انسان متذكر مي‏شود، اما چه فايده كه اين تذكر براي او سودي ندارد.
يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿۲۴﴾
انصاریان: می گوید: ای کاش برای این زندگی ام [عبادت خالصانه و کار نیک] پیش فرستاده بودم.
خرمشاهی: [از سر حسرت‏] گويد كاش من براى اين زندگانى [اخروى‏]ام پيش انديشى كرده بودم‏
فولادوند: گويد كاش براى زندگانى خود [چيزى] پيش فرستاده بودم
قمشه‌ای: (با حسرت و ندامت) گوید: ای کاش برای زندگانی ابدی امروزم کار خیری انجام می‌دادم.
مکارم شیرازی: مي گويد: ايكاش براي اين زندگي چيزي فرستاده بودم.
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿۲۵﴾
انصاریان: پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او عذاب نکند،
خرمشاهی: پس در چنين روز هيچ كس چون عذاب او [خداوند]، عذاب نكند
فولادوند: پس در آن روز هيچ كس چون عذاب ‏كردن او عذاب نكند
قمشه‌ای: و آن روز به مانند عذاب خدا هیچ کس عذاب نکند.
مکارم شیرازی: در آن روز هيچكس عذابي همانند عذاب او نمي‏كند.
وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿۲۶﴾
انصاریان: و هیچ کس چون به بند کشیدن او به بند نکشد.
خرمشاهی: و هيچ كس چون بند نهادن او، بند ننهد
فولادوند: و هيچ كس چون دربندكشيدن او دربند نكشد
قمشه‌ای: و به مانند به بند هلاک کشیدن او هیچ کس به بند نکشد.
مکارم شیرازی: و هيچكس همچون او كسي را به بند نمي‏كشد.
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿۲۷﴾
انصاریان: ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته!
خرمشاهی: هان اى نفس مطمئنه‏
فولادوند: اى نفس مطمئنه
قمشه‌ای: (آن هنگام به اهل ایمان خطاب لطف رسد که) ای نفس (قدسی) مطمئن و دل آرام.
مکارم شیرازی: تو اي روح آرام يافته!
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ﴿۲۸﴾
انصاریان: به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است، باز گرد.
خرمشاهی: به سوى پروردگارت كه تو از او خشنودى و او از تو خشنود است، باز گرد
فولادوند: خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد
قمشه‌ای: به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود به (نعمتهای ابدی) او و او راضی از توست.
مکارم شیرازی: به سوي پروردگارت بازگرد در حالي هم تو از او خشنودي و هم او از تو خشنود است.
فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿۲۹﴾
انصاریان: پس در میان بندگانم درآی
خرمشاهی: و در زمره بندگان من درآى‏
فولادوند: و در ميان بندگان من درآى
قمشه‌ای: باز آی و در صف بندگان خاص من در آی.
مکارم شیرازی: و در سلك بندگانم داخل شو.
وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿۳۰﴾
انصاریان: و در بهشتم وارد شو.
خرمشاهی: و به بهشت من وارد شو
فولادوند: و در بهشت من داخل شو
قمشه‌ای: و در بهشت من داخل شو.
مکارم شیرازی: و در بهشتم ورود كن.