لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً
﴿۱۱﴾
انصاریان: در آنجا سخن لغو وبیهوده نشنوند
خرمشاهی: در آنجا لغوى نشنوند فولادوند: سخن بيهوده اى در آنجا نشنوند قمشهای: و در آنجا هیچ سخن زشت و بیهوده نشنوند. مکارم شیرازی: كه در آن هيچ سخن لغو و بيهوده اي نميشنوي.
فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ
﴿۱۲﴾
انصاریان: در آن چشمه ای روان است
خرمشاهی: در آنجا چشمهاى روان باشد فولادوند: در آن چشمه اى روان باشد قمشهای: در آن بهشت چشمهها (ی آب زلال و گوارا) جاری است. مکارم شیرازی: در آن چشمه هاي جاري است.
فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ
﴿۱۳﴾
انصاریان: [و] در آنجا تخت هایی بلند و با ارزش قرار دارد
خرمشاهی: در آنجا تختهايى است بالا بلند فولادوند: تختهايى بلند در آنجاست قمشهای: و هم آنجا تختهای عالی و کرسیهای بلند پایه نهادهاند. مکارم شیرازی: در آن تختهاي زيباي بلند است.
وَأَكْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ
﴿۱۴﴾
انصاریان: و [در کنار چشمه هایش] قدح ها نهاده شده است
خرمشاهی: و كوزههايى پيش نهاده فولادوند: و قدحهايى نهاده شده قمشهای: و قدحهای بزرگ (بهترین شراب) گذاشتهاند. مکارم شیرازی: و قدحهائي كه در كنار اين چشمه ها نهاده.
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ
﴿۱۵﴾
انصاریان: و [دیگر از نعمت هایش] بالش هایی پهلوی هم چیده [برای تکیه زدن بهشتی ها] ست
خرمشاهی: و بالشهايى رديف شده فولادوند: و بالشهايى پهلوى هم [چيده] قمشهای: و مسند و بالشهای لطیف مرتب داشتهاند. مکارم شیرازی: و بالشها و پشتيهاي صف داده شده.
وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ
﴿۱۶﴾
انصاریان: و فرش هایی زربافت و گسترده [که روی آن می نشینند.]
خرمشاهی: و فرشهاى زرباف گسترده فولادوند: و فرشهايى [زربفت] گسترده قمشهای: و فرشهای عالی گرانبها گستردهاند. مکارم شیرازی: و فرشهاي فاخر گسترده!
أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ
﴿۱۷﴾
انصاریان: آیا با تأمل به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟
خرمشاهی: آيا در شتر نمىنگرند كه چگونه [بديع] آفريده شده است؟ فولادوند: آيا به شتر نمى نگرند كه چگونه آفريده شده قمشهای: آیا مردم در خلقت شتر نمینگرند که چگونه (به انواع حکمت و منفعت برای بشر) خلق شده است؟ مکارم شیرازی: آيا آنها به شتر نمينگرند چگونه آفريده شده ؟
وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ
﴿۱۸﴾
انصاریان: و به آسمان که چگونه بر افراشته شده؟
خرمشاهی: و نيز به آسمان كه چگونه برافراشته شده است فولادوند: و به آسمان كه چگونه برافراشته شده قمشهای: و در خلقت کاخ بلند آسمان فکر نمیکنند که چگونه آن را بر افراشتهاند؟ مکارم شیرازی: و به آسمان نگاه نميكنند كه چگونه بر پا شده ؟
وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ
﴿۱۹﴾
انصاریان: و به کوه ها که چگونه در جای خود نصب شده؟
خرمشاهی: و نيز به كوهها كه چگونه بر قرار گرديده است فولادوند: و به كوه ها كه چگونه برپا داشته شده قمشهای: و کوهها را نمیبینند که چگونه بر زمین کوبیدهاند؟ مکارم شیرازی: و به كوهها كه چگونه در جاي خود نصب گرديده ؟
وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ
﴿۲۰﴾
انصاریان: و به زمین که چگونه گسترده شده؟
خرمشاهی: و نيز به زمين كه چگونه گسترده شده است فولادوند: و به زمين كه چگونه گسترده شده است قمشهای: و به زمین نظر نمیکنند که چگونه گستردهاند؟ مکارم شیرازی: و به زمين كه چگونه مسطح گشته ؟ |
||