ParsQuran
سوره 83: المطففين - جزء 30

وَمِزَاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و [این باده ناب مُهر و موم شده،] آمیخته ای از «تسنیم» است
خرمشاهی: و آميزه آن از تسنيم است‏
فولادوند: و تركيبش از [چشمه] تسنيم است
قمشه‌ای: و ترکیب طبع آن شراب ناب از (جشمه‌ای از) عالم بالاست.
مکارم شیرازی: اين شراب (طهور) ممزوج با تسنيم است.
عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۸﴾
انصاریان: [آن] چشمه ای که همواره مقربان از آن می نوشند.
خرمشاهی: چشمه‏اى كه مقربان از آن مى‏نوشند
فولادوند: چشمه‏ اى كه مقربان [خدا] از آن نوشند
قمشه‌ای: سر چشمه‌ای که مقربان خدا از آن می‌نوشند.
مکارم شیرازی: همان چشمه‏ اي كه مقربان از آن مي‏نوشند.
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: بدکاران همواره [در دنیا از روی ریشخند و استهزا] به مؤمنان می خندیدند
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه گناه كرده‏اند به مؤمنان مى‏خنديدند
فولادوند: [آرى در دنيا] كسانى كه گناه میکردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند مى‏ گرفتند
قمشه‌ای: همانا (در دنیا) بد کاران بر اهل ایمان می‌خندیدند.
مکارم شیرازی: بدكاران (در دنيا) پيوسته به مؤ منان مي‏خنديدند.
وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ ﴿۳۰﴾
انصاریان: و هنگامی که بر آنان می گذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره می گرفتند،
خرمشاهی: و چون از كنار ايشان مى‏گذشتند، به چشم و ابرو اشارت مى‏كردند
فولادوند: و چون بر ايشان مى‏ گذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل میکردند
قمشه‌ای: و چون به آنها می‌گذشتند به چشم طعن و استهزا می‌نگریستند.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه از كنار آنها (جمع مؤ منان) مي‏گذشتند آنها را با اشارات مورد سخريه قرار مي‏دادند.
وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و چون به خانواده خود بازمی گشتند [به سبب تمسخر مؤمنان] خوشحال و شادمان باز می گشتند،
خرمشاهی: و چون به سوى خانواده‏شان باز مى‏گشتند، ريشخند كنان باز مى‏گشتند
فولادوند: و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود بازمى‏ گشتند به شوخ‏ طبعى مى ‏پرداختند
قمشه‌ای: و چون به سوی کسان خود باز می‌گشتند به سخن مزاح و فکاهی (به نکوهش نماز و طاعت مؤمنان) با هم تفریح می‌کردند.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه به سوي خانواده خود باز مي‏گشتند مسرور و خندان بودند.
وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: و هنگامی که مؤمنان را می دیدند، می گفتند: بی تردید اینان گمراه اند؛
خرمشاهی: و چون ايشان را مى‏ديدند مى‏گفتند اينان گمراهانند
فولادوند: و چون مؤمنان را مى‏ ديدند مى گفتند اينها [جماعتى] گمراهند
قمشه‌ای: و چون مؤمنان را می‌دیدند می‌گفتند که اینان به حقیقت مردم گمراهی هستند.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه آنها (مؤ منان) را مي‏ديدند مي‏گفتند: اينها گمراهانند.
وَمَا أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حَافِظِينَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و حال آنکه کافران را بر مؤمنان نگهبان و مراقب نفرستاده بودند [که مراقب هدایت و گمراهی آنان باشند.]
خرمشاهی: و آنان را بر ايشان نگهبان نفرستاده بودند
فولادوند: و حال آنكه آنان براى بازرسى [كار]شان فرستاده نشده بودند
قمشه‌ای: در صورتی که آن بدان را موکّل کار و نگهبان اعمال مؤمنان نفرستاده بودند (تا بدین سخنان پردازند).
مکارم شیرازی: در حالي كه آنها هرگز ماءمور مراقبت و متكفل آنان (مؤ منان) نبودند.
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: پس امروز همواره مؤمنان به کافران می خندند.
خرمشاهی: حال امروز مؤمنان به كافران مى‏خندند
فولادوند: و[لى] امروز مؤمنانند كه بر كافران خنده مى‏ زنند
قمشه‌ای: پس امروز هم اهل ایمان به کفار می‌خندند.
مکارم شیرازی: ولي امروز مؤ منان به كفار مي‏خندند.
عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده] می نگرند
خرمشاهی: كه بر او رنگها مى‏نگرند
فولادوند: بر تختها[ى خود نشسته] نظاره مى كنند
قمشه‌ای: در حالی که بر تختها (ی عزت تکیه زده و دوزخیان را) مشاهده می‌کنند.
مکارم شیرازی: در حالي كه بر تختهاي مزين بهشتي نشسته‏ اند و نگاه مي‏كنند.
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: که آیا کافران را در برابر آنچه همواره انجام می دادند کیفر داده اند؟
خرمشاهی: كه آيا به كافران در برابر آنچه كرده بودند جزا داده مى‏شود
فولادوند: [تا ببينند] آيا كافران به پاداش آنچه میکردند رسيده‏ اند
قمشه‌ای: آیا کافران به نتیجه افعال زشتی که می‌کردند رسیدند؟
مکارم شیرازی: آيا كفار پاداش اعمال خود را گرفتند؟!