ثُمَّ يُقَالُ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
﴿۱۷﴾
انصاریان: [به آنان] گویند: این است آن دوزخی که همواره تکذیبش می کردید.
خرمشاهی: سپس گفته شود اين همان است كه به آن انكار مىورزيديد فولادوند: سپس [به ايشان] گفته خواهد شد اين همان است كه آن را به دروغ مى گرفتيد قمشهای: و به آنان گویند: این همان دوزخی است که تکذیب آن میکردید. مکارم شیرازی: بعد به آنها گفته ميشود اين همان چيزي است كه آن را تكذيب ميكرديد!
كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ
﴿۱۸﴾
انصاریان: این چنین نیست [که این سبک مغزان درباره نیکان می پندارند] بلکه پرونده نیکان در علیّین است
خرمشاهی: چنين نيست، بىگمان كارنامه نيكان در عليين است فولادوند: نه چنين است در حقيقت كتاب نيكان در عليون است قمشهای: چنین نیست (که شما کافران پنداشتید، امروز) نکو کاران عالم با نامه اعمالشان در بهشت علّیّین روند. مکارم شیرازی: چنان نيست كه آنها (درباره معاد) خيال ميكنند، بلكه نامه اعمال نيكان در عليين است.
وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ
﴿۱۹﴾
انصاریان: تو چه می دانی علیّین چیست؟
خرمشاهی: و تو چه دانى عليين چيست فولادوند: و تو چه دانى كه عليون چيست قمشهای: و چگونه به حقیقت علّیّین آگاه توانی شد؟ مکارم شیرازی: و تو چه ميداني عليين چيست؟!
كِتَابٌ مَرْقُومٌ
﴿۲۰﴾
انصاریان: قضا و سرنوشتی حتمی [برای نیکان] است.
خرمشاهی: كتابى است نگاشته فولادوند: كتابى است نوشته شده قمشهای: کتابی است (که به قلم حق) نوشته شده. مکارم شیرازی: نامه اي است رقم زده شده و سرنوشتي است قطعي.
يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ
﴿۲۱﴾
انصاریان: مقربان آن را مشاهده می کنند.
خرمشاهی: كه مقربان شاهد آنند فولادوند: مقربان آن را مشاهده خواهند كرد قمشهای: که مقربان درگاه حق به مشاهده آن مقام نائل شوند. مکارم شیرازی: كه مقربان شاهد آنند.
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ
﴿۲۲﴾
انصاریان: بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند
خرمشاهی: بىگمان نيكان در ناز و نعمت [بهشتى]اند فولادوند: براستى نيكوكاران در نعيم [الهى] خواهند بود قمشهای: محققا نیکوکاران در بهشت ابد متنعّمند. مکارم شیرازی: مسلما نيكان در انواع نعمت متنعمند.
عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده و مناظر زیبای بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل] می نگرند.
خرمشاهی: بر او رنگها [نشستهاند و] مىنگرند فولادوند: بر تختها [نشسته] مى نگرند قمشهای: آنجا بر تختها (ی عزت تکیه زنند و رحمت و نعمتهای خدا را) بنگرند. مکارم شیرازی: بر تختهاي زيباي بهشتي تكيه كرده و به زيباييهاي بهشت مينگرند.
تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ
﴿۲۴﴾
انصاریان: در چهره هایشان شادابی و طراوت نعمت را می یابی.
خرمشاهی: در چهرههايشان خرمى ناز و نعمت را باز مىشناسى فولادوند: از چهره هايشان طراوت نعمت [بهشت] را درمى يابى قمشهای: در رخسارشان نشاط و شادمانی نعیم بهشتی خواهی دید. مکارم شیرازی: در چهره هاي آنها طراوت و نشاط نعمت را ميبيني.
يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ
﴿۲۵﴾
انصاریان: آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند.
خرمشاهی: از شرابى مهر شده به آنان نوشانند فولادوند: از باده اى مهر شده نوشانيده شوند قمشهای: (ساقیان حور و غلمان) به آنها شراب ناب سر به مهر بنوشانند. مکارم شیرازی: آنها از شراب زلال دست نخورده سربسته اي سيراب ميشوند.
خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: مُهر و مومش مشک است، و رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند،
خرمشاهی: كه مهر آن از مشك است و در اين راه است كه رقابتكوشان بايد به رقابت كوشند فولادوند: [باده اى كه] مهر آن مشك است و در اين [نعمتها] مشتاقان بايد بر يكديگر پيشى گيرند قمشهای: که به مشک مهر کردهاند و راغبان (عاقل) بر این نعمت و شادمانی ابدی باید به شوق و رغبت بکوشند. مکارم شیرازی: مهري كه بر آن نهاده شده از مشك است، و در اين نعمتهاي بهشتي بايد راغبان بر يكديگر پيشي گيرند! |
||