فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ
﴿۳۳﴾
انصاریان: پس زمانی که آن بانگ هولناک و مهیب در رسد،
خرمشاهی: چون بانگ گوشفرسا در آيد فولادوند: پس چون فرياد گوشخراش دررسد قمشهای: (به یاد آرید) آن گاه که ندای مهیب قیامت (به گوش همه خلق) برسد. مکارم شیرازی: هنگامي كه آن صداي مهيب (صيحه رستاخيز) بيايد (كافران در اندوه عميقي فرو ميروند)
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ
﴿۳۴﴾
انصاریان: روزی که آدمی فرار می کند، از برادرش….
خرمشاهی: روزى كه انسان از برادرش بگريزد فولادوند: روزى كه آدمى از برادرش قمشهای: آن روز که (از وحشت و هولناکی) هر کس از برادرش میگریزد. مکارم شیرازی: در آن روز كه انسان از برادر خود فرار ميكند،
وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ
﴿۳۵﴾
انصاریان: و از مادر و پدرش….
خرمشاهی: و از مادرش و پدرش فولادوند: و از مادرش و پدرش قمشهای: و بلکه از مادر و پدرش. مکارم شیرازی: و از مادر و پدرش،
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ
﴿۳۶﴾
انصاریان: و از همسر و فرزندانش
خرمشاهی: و همسرش و پسرانش فولادوند: و از همسرش و پسرانش مى گريزد قمشهای: و از زن و فرزندانش هم میگریزد. مکارم شیرازی: و زن و فرزندانش،
لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ
﴿۳۷﴾
انصاریان: در آن روز هرکسی از آنان را کاری است که او را به خود مشغول می کند [تا جایی که نمی گذارد به چیز دیگری بپردازد.]
خرمشاهی: براى هر كس از آنان در چنين روز كارى باشد كه او را از همه باز دارد فولادوند: در آن روز هر كسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مى دارد قمشهای: در آن روز هر کس چنان گرفتار شأن و کار خود است که به هیچ کس نتواند پرداخت. مکارم شیرازی: در آن روز هر كدام از آنها وضعي دارد كه او را كاملا به خود مشغول ميسازد
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ
﴿۳۸﴾
انصاریان: در آن روز چهره هایی درخشان و نورانی است
خرمشاهی: در چنين روز چهرههايى تابناك باشد فولادوند: در آن روز چهره هايى درخشانند قمشهای: آن روز طایفهای (که اهل ایمانند) رخسارشان فروزان است. مکارم شیرازی: صورتهايي در آن روز گشاده و نوراني است،
ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ
﴿۳۹﴾
انصاریان: خندان و خوشحال….
خرمشاهی: خندان و شادمان فولادوند: خندان [و] شادانند قمشهای: خندان و شادمانند. مکارم شیرازی: خندان و مسرور است
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ
﴿۴۰﴾
انصاریان: و در آن روز چهره هایی است که بر آنان غبار نشسته
خرمشاهی: و در چنين روز بر چهرههايى غبار باشد فولادوند: و در آن روز چهره هايى است كه بر آنها غبار نشسته قمشهای: و رخسار گروهی گرد آلود غم و اندوه است. مکارم شیرازی: و صورتهايي در آن روز غبارآلود است،
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ
﴿۴۱﴾
انصاریان: [و] سیاهی و تاریکی آنان را فرا گرفته است؛ ….
خرمشاهی: تيرگى آنها را فرو گيرد فولادوند: [و] آنها را تاريكى پوشانده است قمشهای: و به رویشان خاک سیاه ذلّت و خجلت نشسته. مکارم شیرازی: و دود تاريكي آنها را پوشانده
أُولَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ
﴿۴۲﴾
انصاریان: آنان همان کافران بد کارند.
خرمشاهی: اينان همان كافركيشان نافرمانند فولادوند: آنان همان كافران بدكارند قمشهای: آنها همان کافران و بدکاران عالمند. مکارم شیرازی: آنها همان كافران فاجرند |
||