ParsQuran
سوره 79: النازعات - جزء 30

فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿۳۷﴾
انصاریان: و اما کسی که طغیان و سرکشی کرده
خرمشاهی: آنگاه هر كس طغيان‏ورزيده باشد
فولادوند: اما هر كه طغيان كرد
قمشه‌ای: پس هر کس (از حکم شرع خدا) سرکش و طاغی شد.
مکارم شیرازی: اما آن كسي كه طغيان كرده،
وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۳۸﴾
انصاریان: و زندگی دنیا را [بر زندگی ابد و جاوید آخرت] ترجیح داده،
خرمشاهی: و زندگانى دنيا را برگزيده باشد
فولادوند: و زندگى پست دنيا را برگزيد
قمشه‌ای: و زندگی دنیا را برگزید.
مکارم شیرازی: و زندگي دنيا را مقدم داشته،
فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾
انصاریان: پس بی تردید جایگاهش دوزخ است؛
خرمشاهی: بى‏شك جهنم جايگاه اوست‏
فولادوند: پس جايگاه او همان آتش است
قمشه‌ای: دوزخ جایگاه اوست.
مکارم شیرازی: مسلما دوزخ جايگاه او است.
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾
انصاریان: و اما کسی که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛
خرمشاهی: و اما هر كس كه از ايستادن [در موضع حساب و حشر] در پيشگاه پروردگارش ترسيده و نفس را از هوى و هوس بازداشته باشد
فولادوند: و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت
قمشه‌ای: و هر کس از حضور در پیشگاه عزّ ربوبیت بترسید و از هوای نفس دوری جست.
مکارم شیرازی: و آن كس كه از مقام پروردگارش خائف بوده و نفس را از هوي باز داشته.
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾
انصاریان: پس بی تردید جایگاهش بهشت است.
خرمشاهی: بى‏گمان بهشت جايگاه اوست‏
فولادوند: پس جايگاه او همان بهشت است
قمشه‌ای: همانا بهشت منزلگاه اوست.
مکارم شیرازی: بهشت جايگاه او است.
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴۲﴾
انصاریان: همواره ازتو درباره قیامت می پرسند که در چه زمانی واقع می شود؟
خرمشاهی: از تو درباره قيامت پرسند كه استقرار آن چه وقت است؟
فولادوند: در باره رستاخيز از تو مى ‏پرسند كه فرارسيدنش چه وقت است
قمشه‌ای: از تو سؤال کنند که قیامت کی بر پا شود؟
مکارم شیرازی: از تو درباره قيامت سؤ ال مي‏كنند كه در چه زماني واقع مي‏شود؟
فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا ﴿۴۳﴾
انصاریان: تو از بسیار یاد کردنش [و سخن گفتن درباره آن] چه به دست می آوری؟
خرمشاهی: تو در مقامى نيستى كه از آن ياد كنى‏
فولادوند: تو را چه به گفتگو در آن
قمشه‌ای: تو را چه کار است دیگر که از آن به یاد آری؟ (بسیار یاد آور شدی و منکران از تو نپذیرفتند).
مکارم شیرازی: تو را با يادآوري اين سخن چه كار؟
إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا ﴿۴۴﴾
انصاریان: نهایتش به سوی پروردگار توست [کیفیت برپا شدن و زمان وقوع و اوصافش را کسی جز خدا نمی داند.]
خرمشاهی: منتهاى علم آن با پروردگارت توست‏
فولادوند: علم آن با پروردگار تو است
قمشه‌ای: کار آن ساعت به خدای تو منتهی شود.
مکارم شیرازی: انتهاي آن به سوي پروردگار تو است.
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا ﴿۴۵﴾
انصاریان: وظیفه تو فقط بیم دادن کسانی است که همواره از آن می ترسند.
خرمشاهی: تو فقط هشداردهنده كسى هستى كه از آن بهراسد
فولادوند: تو فقط كسى را كه از آن مى‏ ترسد هشدار مى‏ دهى
قمشه‌ای: تو را جز این نباشد که اهل ایمان را هر کس از یاد آن روز هراسان می‌شود به اهوال آن روز آگاه سازی.
مکارم شیرازی: كار تو فقط انذار كردن كساني است كه از آن مي‏ترسند.
كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿۴۶﴾
انصاریان: گویی آنان روزی که قیامت را می بینند چنین می پندارند که در برزخ جز شامگاهی یا صبح گاه آن درنگ نکرده اند!
خرمشاهی: روزى كه آن را بنگرند گويى جز شبانگاهى يا بامدادش [در دنيا] به سر نبرده‏اند
فولادوند: روزى كه آن را مى ‏بينند گويى كه آنان جز شبى يا روزى درنگ نكرده‏ اند
قمشه‌ای: چون آن روز را مردم ببینند گویی همه عمر دنیا شامگاهی یا چاشتگاهی بیش نبوده است.
مکارم شیرازی: آنها در آن روز كه قيام قيامت را مي‏بينند چنين احساس مي‏كنند كه گويي توقف آنها (در دنيا و برزخ) جز عصر گاهي يا صبحگاهي بيشتر نبوده است.