بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا
﴿۱﴾
انصاریان: آیا بر انسان زمانی از روزگار گذشت که چیزی در خور ذکر نبود؟
خرمشاهی: آرى مدتى از روزگار بر انسان گذشت كه هنوز چيزى قابل ذكر نبود فولادوند: آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود قمشهای: آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی هیچ لایق ذکر نبود؟ مکارم شیرازی: آيا چنين نيست كه زماني طولاني بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكري نبود؟!
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا
﴿۲﴾
انصاریان: ما انسان را از نطفه آمیخته و مختلطی [از مواد و عناصر] آفریدیم و او را از حالتی به حالتی و شکلی به شکلی [از نطفه به علقه، از علقه به مضغه، از مضغه به استخوان تا طفلی کامل] درآوردیم، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم.
خرمشاهی: ما انسان را از نطفهاى آميخته آفريدهايم و به آزمونش كشاندهايم، و او را شنوا و بينا ساختهايم فولادوند: ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم و او را مى آزماييم بدين جهت او را شنوا و بينا قرار داديم قمشهای: ما انسان را از آب نطفه مختلط (بی حس و شعور) خلق کردیم و او را میآزماییم و بدین سبب دارای قوای چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش) گردانیدیم. مکارم شیرازی: ما انسان را از نطفه مختلطي آفريديم، و او را ميآزمائيم (لذا) او را شنوا و بينا قرار داديم.
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
﴿۳﴾
انصاریان: ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس.
خرمشاهی: ما او را به راه آوردهايم، چه سپاسگزار باشد، چه ناسپاس فولادوند: ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس قمشهای: ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به او نمودیم حال خواهد (هدایت پذیرد و) شکر (این نعمت) گوید و خواهد (آن نعمت را) کفران کند. مکارم شیرازی: ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا كفران كند.
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا
﴿۴﴾
انصاریان: ما برای کافران زنجیرها و بندها و آتش فروزان آماده کرده ایم.
خرمشاهی: ما براى كافران زنجيرها و بندها و آتش فروزان آماده ساختهايم فولادوند: ما براى كافران زنجيرها و غلها و شعله هاى سوزان آتش آماده كرده ايم قمشهای: ما برای (کیفر) کافران غل و زنجیرها و آتش سوزان مهیّا ساختهایم. مکارم شیرازی: ما براي كافران زنجيرها و غلها و شعله هاي سوزان آماده كرده ايم.
إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا
﴿۵﴾
انصاریان: همانا نیکان همواره از جامی می نوشند که نوشیدنی اش آمیخته به کافور [آن ماده سرد، سپید و معطر] است.
خرمشاهی: بىگمان نيكان از جامى كه آميزه آن كافور است، مىنوشند فولادوند: به يقين ابرار و نيكان از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است قمشهای: نکوکاران عالم (که در این آیه حضرت علی و فاطمه و حسنین علیهم السّلام و شیعیانشان به اجماع خاصّه و اخبار عامّه مقصودند) در بهشت از جام شرابی نوشند که طبعش (در لطف و رنگ و بوی) کافور است. مکارم شیرازی: ابرار (نيكان) از جامي مينوشند كه با عطر خوشي آميخته است.
عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا
﴿۶﴾
انصاریان: آن جام از چشمه ای است که همواره بندگان خدا از آن می نوشند و آن را به دلخواهشان هرگونه که بخواهند جاری می نمایند.
خرمشاهی: چشمهاى كه بندگان [درستكار] خداوند از آن مىآشامند و روان مىكنندش هرگونه بخواهند فولادوند: چشمه اى كه بندگان خدا از آن مى نوشند و [به دلخواه خويش] جاريش مى كنند قمشهای: از سرچشمه گوارایی آن بندگان خاص خدا مینوشند که به اختیارشان هر کجا خواهند جاریش سازند. مکارم شیرازی: از چشمه اي كه بندگان خاص خدا از آن مينوشند، و از هر جا بخواهند آنرا جاري ميسازند!
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا
﴿۷﴾
انصاریان: [همانان که] همواره نذرشان را وفا می کنند، و از روزی که آسیب و گزندش گسترده است، می ترسند،
خرمشاهی: آنان به نذر خود وفا مىكنند و از روزى كه شرش دامنگستر است، بيم دارند فولادوند: [همان بندگانى كه] به نذر خود وفا میکردند و از روزى كه گزند آن فراگيرنده است مى ترسيدند قمشهای: به عهد و نذر خود وفا میکنند و از روزی که شر و سختیش همه اهل محشر را فراگیرد میترسند. مکارم شیرازی: آنها به نذر خود وفا ميكنند، و از روزي كه عذابش گسترده است ميترسند.
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا
﴿۸﴾
انصاریان: و غذا را در عین دوست داشتنش، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق می کنند.
خرمشاهی: و خوراك را با وجود دوست داشتنش به بينوا و يتيم و اسير اطعام كنند فولادوند: و به [پاس] دوستى [خدا] بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى دادند قمشهای: و هم بر دوستی او (یعنی خدا) به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام میدهند. مکارم شیرازی: و غذاي (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير ميدهند.
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا
﴿۹﴾
انصاریان: [و می گویند:] ما شما را فقط برای خشنودی خدا اطعام می کنیم و انتظار هیچ پاداش و سپاسی را از شما نداریم.
خرمشاهی: [و در دل گويند] ما فقط براى خشنودى خداوند شما را اطعام مىكنيم، از شما نه پاداشى مىخواهيم، و نه سپاسى فولادوند: ما براى خشنودى خداست كه به شما مى خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم قمشهای: (و گویند) ما فقط برای رضای خدا به شما طعام میدهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمیطلبیم. مکارم شیرازی: (و ميگويند) ما شما را براي خدا اطعام ميكنيم و، هيچ پاداش و تشكري از شما نميخواهيم.
إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا
﴿۱۰﴾
انصاریان: ما از پروردگارمان در روزی که روز عبوس و بسیار هولناکی است می ترسیم.
خرمشاهی: ما از پروردگارمان در روزى كه دژم و دشوار است، مىترسيم فولادوند: ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناكيم قمشهای: ما از (قهر) پروردگار خود به روزی که (از رنج و سختی آن رخسار خلق) در هم و غمگین است میترسیم. مکارم شیرازی: ما از پروردگارمان خائفيم در آن روز كه عبوس و شديد است. |
||