ParsQuran
سوره 74: المدثر - جزء 29

حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿۴۷﴾
انصاریان: تا آنکه مرگ ما فرا رسید.
خرمشاهی: تا آنكه مرگ به سراغمان آمد
فولادوند: تا مرگ ما در رسيد
قمشه‌ای: تا آنکه یقین (که ساعت مرگ است) بر ما فرا رسید.
مکارم شیرازی: تا زماني كه مرگ ما فرا رسيد.
فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ﴿۴۸﴾
انصاریان: پس آنان را شفاعت شفیعان سودی نمی دهد؛
خرمشاهی: حال شفاعت شفيعان سودشان ندهد
فولادوند: از اين رو شفاعت‏ شفاعت‏ كنندگان به حال آنها سودى نمى ‏بخشد
قمشه‌ای: پس شفاعت شفیعان در حق آنان هیچ سودی نبخشد.
مکارم شیرازی: لذا شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنها سودي نمي‏بخشيد.
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: آنان را چه شده که از تذکر و هشدار روی گردانند؟
خرمشاهی: ايشان را چه مى‏شود كه از اندرز رويگردانند
فولادوند: چرا آنها از تذكر روى گردانند
قمشه‌ای: اینک چرا از یاد آن روز سخت خود (و از ذکر و اندرز قرآن) اعراض می‌کنند؟
مکارم شیرازی: چرا آنها اينهمه از تذكر گريزانند؟
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ ﴿۵۰﴾
انصاریان: گویی گورخرانی وحشی و رمیده اند
خرمشاهی: گويى درازگوشانى رمانند
فولادوند: گويى گورخرانى رميده‏ اند
قمشه‌ای: گویی گورخران گریزانی هستند.
مکارم شیرازی: گوئي آنها گورخراني هستند رميده.
فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ﴿۵۱﴾
انصاریان: که از [چنگال] شیری گریخته اند؛
خرمشاهی: كه از شير مى‏گريزند
فولادوند: كه از مقابل شيرى فرار كرده‏ اند
قمشه‌ای: که از شیر درنده می‌گریزند.
مکارم شیرازی: كه از شير فرار كرده‏ اند!
بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً ﴿۵۲﴾
انصاریان: بلکه هر کدام از آنان توقع دارد نامه هایی سرگشاده [از سوی خدا] دریافت دارد!
خرمشاهی: بلكه هر يك از ايشان مى‏خواهد كه به او نامه‏هايى سرگشاده دهند
فولادوند: بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏ اى از سوى خدا براى او فرستاده شود
قمشه‌ای: بلکه هر یک از آنها می‌خواهند که برایشان هم (مانند پیمبران) صحیفه وحی آسمانی باز آید (تا ایمان آرند).
مکارم شیرازی: بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏ اي (از سوي خدا) براي او فرستاده شود.
كَلَّا بَلْ لَا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿۵۳﴾
انصاریان: این چنین نیست [که علت فرارشان از دین برای دریافت نکردن نامه باشد] بلکه [فرارشان برای این است که] از آخرت نمی ترسند؛
خرمشاهی: حاشا، حق اين است كه از آخرت نمى‏ترسند
فولادوند: چنين نيست كه آنان مى‏ گويند بلكه آنها از آخرت نمى‏ ترسند
قمشه‌ای: هرگز (چنین نیست که پنداشتند) بلکه از (عذاب) آخرت نمی‌ترسند.
مکارم شیرازی: چنين نيست كه آنها مي‏گويند، بلكه آنها از آخرت نمي‏ترسند.
كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ ﴿۵۴﴾
انصاریان: این چنین نیست [که نامه سرگشاده ای از سوی ما به آنان رسد]، بلکه بی تردید این قرآن تذکر و هشداری است [که برای جهانیان کافی است.]
خرمشاهی: حاشا، آن پندآموزى است‏
فولادوند: چنين نيست كه آنها مى‏ گويند آن قرآن يك تذكر و يادآورى است
قمشه‌ای: چنین نیست (که آنها پنداشتند) قرآن محققا همه پند و یادآوری است.
مکارم شیرازی: چنين نيست كه آنها مي‏گويند، آن (قرآن) يك تذكر و يادآوري است.
فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿۵۵﴾
انصاریان: پس هرکه بخواهد از آن پند گیرد،
خرمشاهی: و هر كس خواهد از آن پندگيرد
فولادوند: هر كس بخواهد از آن پند مى‏ گيرد
قمشه‌ای: تا هر که خواهد متذکر آن شود.
مکارم شیرازی: هر كس بخواهد از آن پند مي‏گيرد.
وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿۵۶﴾
انصاریان: و از آن پند نمی گیرند مگر آنکه خدا بخواهد، او سزاوار است که از وی پروا کنند، و سزاوار است که به آمرزشش امید بندند.
خرمشاهی: و پند نگيرند مگر آنكه خدا خواهد، اوست كه سزاوار پرهيز ورزيدن است، و سزاوار آمرزگارى‏
فولادوند: و هيچ كس پند نمى‏ گيرد مگر اينكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است
قمشه‌ای: و نخواهند متذکر شوند جز آنکه خدا بخواهد (یعنی بدون مشیّت و لطف الهی کسی بهشتی و سعادتمند نخواهد شد. از او رواست تقوا و ترس و بیم و شوق و امیدواری که) او اهل تقوا و اهل آمرزش و مغفرت است.
مکارم شیرازی: و هيچكس پند نمي‏گيرد مگر اينكه خدا بخواهد، او اهل تقوي و آمرزش است.