ParsQuran
سوره 74: المدثر - جزء 29

ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا ﴿۱۱﴾
انصاریان: مرا با کسی که او را به تنهایی آفریدم واگذار،
خرمشاهی: مرا با كسى كه تنها آفريده‏ام واگذار
فولادوند: مرا با آنكه [او را] تنها آفريدم واگذار
قمشه‌ای: به من واگذار کار انتقام آن کس را که من او را تنها آفریدم.
مکارم شیرازی: مرا با كسي كه او را تنها آفريدم واگذار!
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿۱۲﴾
انصاریان: و برایش ثروت گسترده و فراوان قرار دادم،
خرمشاهی: و براى او مالى روزافزون قرار دادم‏
فولادوند: و دارايى بسيار به او بخشيدم
قمشه‌ای: و به او مال و ثروت فراوان بذل کردم.
مکارم شیرازی: همان كس كه براي او مال گسترده‏ اي قرار دادم.
وَبَنِينَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾
انصاریان: و فرزندانی که نزدش حاضرند
خرمشاهی: و پسرانى حاضر و ناظر
فولادوند: و پسرانى آماده [به خدمت دادم]
قمشه‌ای: و پسران بسیار حاضر به خدمت نصیب گردانیدم.
مکارم شیرازی: و فرزنداني كه همواره نزد او (و در خدمت او) هستند.
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيدًا ﴿۱۴﴾
انصاریان: و نعمت ها [ی مادی و وسایل زندگی] را به طور کامل برای او فراهم آوردم،
خرمشاهی: و به او [چه بسيار] ميدان [و امكان‏] دادم‏
فولادوند: و برايش [عيش خوش] آماده كردم
قمشه‌ای: و اقتدار و مکنت و عزّت دادم.
مکارم شیرازی: و وسائل زندگي را از هر نظر براي وي فراهم ساختم.
ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ ﴿۱۵﴾
انصاریان: باز هم طمع دارد که بیفزایم.
خرمشاهی: باز طمع دارد كه افزونتر كنم‏
فولادوند: باز [هم] طمع دارد كه بيفزايم
قمشه‌ای: و (با کفران این نعمتها) باز هم از من طمع افزونی آن دارد.
مکارم شیرازی: باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم!
كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا ﴿۱۶﴾
انصاریان: این چنین نیست؛ زیرا او همواره به آیات ما دشمنی می ورزد،
خرمشاهی: حاشا، كه او به آيات ما ستيزه‏جوست‏
فولادوند: ولى نه زيرا او دشمن آيات ما بود
قمشه‌ای: هرگز (بر نعمتش نیفزایم) که او با آیات ما دشمنی و عناد ورزید.
مکارم شیرازی: هرگز چنين نخواهد شد، چرا كه او نسبت به آيات ما دشمني مي‏ورزد.
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾
انصاریان: به زودی او را به بالا رفتن از گردنه عذابی بسیار سخت مجبور می کنم.
خرمشاهی: زودا كه مشقتى سنگين بر او تحميل كنم‏
فولادوند: به زودى او را به بالارفتن از گردنه [عذاب] وادار مى ‏كنم
قمشه‌ای: به زودی او را به سختی و دشواری (آتش دوزخ) درافکنم.
مکارم شیرازی: به زودي او را مجبور مي‏كنم كه از قله زندگي بالا رود (سپس او را به زير مي‏افكنم)
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾
انصاریان: او [برای باطل کردن دعوت قرآن] اندیشید و [آن را] سنجید؛
خرمشاهی: چرا كه او انديشيد و سگاليد
فولادوند: آرى [آن دشمن حق] انديشيد و سنجيد
قمشه‌ای: اوست که فکر و اندیشه بدی کرد (که رسول خدا را به سحر و ساحری نسبت داد).
مکارم شیرازی: او (براي مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت.
فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: پس مرگ بر او باد، چگونه سنجید؟
خرمشاهی: پس مرگ بر او باد چگونه سگاليد
فولادوند: كشته بادا چگونه [او] سنجيد
قمشه‌ای: و خدایش بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد.
مکارم شیرازی: مرگ بر او باد چگونه (براي مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد.
ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: باز هم مرگ بر او باد، چگونه سنجید؟
خرمشاهی: باز مرگ بر او باد چگونه سگاليد
فولادوند: [آرى] كشته بادا چگونه [او] سنجيد
قمشه‌ای: باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود.
مکارم شیرازی: باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شيطاني خود را) آماده نمود.