بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا
﴿۱﴾
انصاریان: بگو: به من وحی شده که گروهی از جنّ [به قرآن] گوش دادند و گفتند: همانا ما قرآن شگفت آوری شنیدیم،
خرمشاهی: بگو به من وحى فرستاده شده است كه گروهى از جن گوش [به قرآن] سپردند، سپس گفتند ما قرآنى شگرف را شنيدهايم فولادوند: بگو به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان گوش فرا داشتند و گفتند راستى ما قرآنى شگفت آور شنيديم قمشهای: (ای رسول ما) بگو: مرا وحی رسیده که گروهی از جنّیان (آیات قرآن را هنگام قرائت من) استماع کردهاند و پس از شنیدن گفتهاند که ما از قرآن آیات عجیبی شنیدیم. مکارم شیرازی: بگو به من وحي شده است كه جمعي از «جن» به سخنانم گوش فرا داده اند، سپس گفته اند: ما قرآن عجيبي شنيده ايم!
يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا
﴿۲﴾
انصاریان: که به سوی راه راست هدایت می کند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز احدی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد،
خرمشاهی: كه به راستى راه مىنمايد، آنگاه به آن ايمان آورديم، و هرگز براى پروردگارمان كسى را شريك نمىآوريم فولادوند: [كه] به راه راست هدايت مى كند پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد قمشهای: که به راه خیر و صلاح هدایت میکند، بدین سبب ما به آن ایمان آورده و دیگر هرگز به خدای خود مشرک نخواهیم شد. مکارم شیرازی: كه به راه راست هدايت ميكند، لذا ما به آن ايمان آورده ايم، و هرگز احدي را شريك پروردگارمان قرار نميدهيم.
وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا
﴿۳﴾
انصاریان: و [این حقایق را اعتراف و اقرار می کنیم:] اینکه برتر و بلند است عظمت پروردگارمان، و او هرگز برای خود همسری و فرزندی نگرفته است،
خرمشاهی: و حقا كه بلند است شان پروردگار ما، نه همسرى برگزيده است، و نه فرزندى فولادوند: و اينكه او پروردگار والاى ما همسر و فرزندى اختيار نكرده است قمشهای: و همانا بسیار بلند مرتبه است شأن و اقتدار پروردگار ما، او همجفت و فرزندی هرگز نگرفته (و از این آلایشهای جسمانی پاک و مبرّا) است. مکارم شیرازی: و اينكه بلند است مقام با عظمت پروردگار ما، و او هرگز براي خود همسر و فرزندي انتخاب نكرده است.
وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا
﴿۴﴾
انصاریان: و اینکه سبک مغز و نادان ما همواره درباره خدا سخنی دور از حق می گفت [که او دارای همسر و فرزند است!]
خرمشاهی: و نادان ما بود كه در حق خداوند، پريشان مىگفت فولادوند: و [شگفت] آنكه كم خرد ما در باره خدا سخنانى ياوه مى سرايد قمشهای: و البته سفیهان و بیخردان ما به خدا دروغ میبستند (که به او فرزندی مسیح و عزیر و فرشتگان را نسبت دادند). مکارم شیرازی: و اينكه سفيهان ما درباره خداوند سخنان ناروا ميگفتند.
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا
﴿۵﴾
انصاریان: و اینکه گمان می کردیم، هرگز انس و جن بر خدا دروغ نمی بندند،
خرمشاهی: و ما چنين مىپنداشتيم كه انس و جن هرگز بر خداوند دروغ نمىبندند فولادوند: و ما پنداشته بوديم كه انس و جن هرگز به خدا دروغ نمى بندند قمشهای: و ما چنین میپنداشتیم که هرگز هیچ قومی از جنّ و انس بر خدای متعال دروغ و افترا نخواهد گفت. مکارم شیرازی: و اينكه ما گمان ميكرديم كه انس و جن هرگز دروغ بر خدا نميبندند.
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا
﴿۶﴾
انصاریان: و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه می بردند، پس [مردان جن] بر طغیان و تباهی آنان افزودند،
خرمشاهی: و چنين بود كه مردانى از انسانها به مردانى از جنيان پناه مىبردند، و بر سركشى آنان مىافزودند فولادوند: و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مى بردند و بر سركشى آنها مى افزودند قمشهای: و همانا مردانی از نوع بشر به مردانی از گروه جنّ پناه میبردند (و خود را در بیابانها به جنّیان میسپردند) و جنّیان بر غرور و جهل آنها سخت میافزودند (آیه چنین تفسیر شده که زمان جاهلیّت عرب در بیابان پناه به بزرگ جنّیان آنجا میبرد تا ایمن باشد آنگاه آسوده میخفت و مال و جانش به خطر میافتاد). مکارم شیرازی: و اينكه مرداني از بشر به مرداني از جن پناه ميبردند، و آنها سبب افزايش گمراهي و طغيانشان ميشدند.
وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا
﴿۷﴾
انصاریان: و مردانی از انس پنداشتند چنان که شما [جنیان] پنداشتید که خدا هرگز کسی را [به نبوّت] برنمی انگیزد!
خرمشاهی: و آنان نيز مىپنداشتند همچنانكه شما مىپنداريد كه خداوند هرگز كسى را [به حشر يا پيامبرى] بر نمىانگيزد فولادوند: و آنها [نيز] آن گونه كه [شما] پنداشته ايد گمان بردند كه خدا هرگز كسى را زنده نخواهد گردانيد قمشهای: و آنها هم مانند شما (آدمیان گروهی کافر شده و) گمان کردند که خدا احدی را (به قیامت) زنده نخواهد کرد. مکارم شیرازی: و اينكه آنها گمان كردند همانگونه كه شما گمان ميكرديد كه خداوند هرگز كسي را (به نبوت) مبعوث نميكند.
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا
﴿۸﴾
انصاریان: و اینکه [برای کسب خبر] به آسمان نزدیک شدیم، پس آن را پر از نگهبانان نیرومند و تیرهای شهاب یافتیم،
خرمشاهی: و ما در آسمان جستيم و آن را سرشار از نگهبانان نيرومند و شهابها يافتيم فولادوند: و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم قمشهای: و جنّیان گفتند ما به آسمان بر شدیم (تا اسرار وحی را استراق کنیم) لیکن یافتیم که آنجا فرشته نگهبان با قدرت و تیر شهاب آتشبار فراوان است. مکارم شیرازی: و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم، و همه را پر از محافظان قوي و تيرهاي شهب يافتيم!
وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا
﴿۹﴾
انصاریان: و اینکه ما در آسمان برای شنیدن [خبرهای ملکوتی و سخنان فرشتگان] در نشست گاه هایی می نشستیم، ولی اکنون هر که بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می یابد!
خرمشاهی: و ما خود در نشستنگاههايى براى [دزديده] شنيدن از آن مىنشستيم، اما اكنون هر كس گوش بسپارد، شهابى در كمين خود يابد فولادوند: و در [آسمان] براى شنيدن به كمين مى نشستيم [اما] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابى در كمين خود مى يابد قمشهای: و ما (پیش از نزول قرآن) در کمین شنیدن سخنان آسمانی و اسرار وحی مینشستیم اما اینک هر که (از اسرار وحی الهی) سخنی بخواهد شنید تیر شهاب در کمینگاه اوست. مکارم شیرازی: و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مينشستيم. اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهابي را در كمين خود مييابد!
وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا
﴿۱۰﴾
انصاریان: و اینکه ما نمی دانیم آیا درباره کسانی که در زمین هستند گزند و شری خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان هدایت خواسته است؟
خرمشاهی: و ما خود نمىدانيم كه در حق زمينيان شر خواسته شده است، يا پروردگارشان در حق آنان رهيافت خواسته است فولادوند: و ما [درست] نمى دانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايت خواسته است قمشهای: و ما هنوز نمیدانیم که آیا عاقبت برای مردم زمین (با این مذاهب و اعمال مختلف که دارند) شرّ و فساد خواستهاند یا که خدای آنها بر هدایت آنان رشد و خیر و صلاح آنها را منظور دارد؟ مکارم شیرازی: و اينكه (با اين اوضاع و احوال) ما نميدانيم آيا اراده شري درباره اهل زمين شده يا پروردگارشان اراده كرده است آنها هدايت كند.
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا
﴿۱۱﴾
انصاریان: واینکه از ما برخی شایسته وبرخی غیر شایسته اند، [و] ما بر مذاهب گوناگون ومتفاوتی هستیم،
خرمشاهی: و از ميان ما هم صالحان هست و هم از ميان ما جز اين، ما [روندگان] راههاى گوناگونيم فولادوند: و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن و ما فرقه هايى گوناگونيم قمشهای: و همانا برخی از ما صالح و نیکوکار هستیم و برخی بر خلاف آن، عقیده و اعمال ما هم بسیار متفرق و مختلف است. مکارم شیرازی: و اينكه در ميان ما افرادي صالح و افرادي غير صالحند، و ما گروههاي متفاوتي هستيم.
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا
﴿۱۲﴾
انصاریان: و اینکه ما یقین داریم که هرگز نمی توانیم خدا را در زمین عاجز و درمانده کنیم و هرگز نمی توانیم [با گریختن و فرار] از دسترس قدرت او بیرون رویم،
خرمشاهی: و ما يقين داشتيم كه هرگز در زمين از خداوند گزير و گريزى نداريم فولادوند: و ما مى دانيم كه هرگز نمى توانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد قمشهای: و ما چنین دانستهایم که هرگز در زمین بر قدرت خدا غلبه و از محیط اقتدارش فرار نتوانیم کرد. مکارم شیرازی: و اينكه ما يقين داريم هرگز نميتوانيم بر اراده خداوند در زمين غالب شويم، و نميتوانيم از پنجه قدرت او فرار كنيم.
وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا
﴿۱۳﴾
انصاریان: و اینکه چون هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم؛ زیرا کسی که به پروردگارش ایمان آورد نه از کاسته شدن ثواب می ترسد و نه از اینکه عذاب و سختی و مشقت و رنج او را احاطه کند،
خرمشاهی: و ما چون [پيام] هدايت را شنيديم، به آن ايمان آورديم، پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد، نه از نقصانى بيم داشته باشد، و نه از ستمى فولادوند: و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد قمشهای: و ما چون به سخنان هدایت (یعنی آیات قرآن) گوش فرا دادیم (برخی) ایمان آوردیم و هر که به خدای خود ایمان آورد دیگر از نقصان خیر و ثواب و از احاطه رنج و عذاب بر خود هیچ نترسد. مکارم شیرازی: و اينكه ما هنگامي كه هدايت قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم، و هر كس به پروردگارش ايمان بياورد نه از نقصان ميترسند و نه از ظلم.
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا
﴿۱۴﴾
انصاریان: و اینکه گروهی از ما تسلیم [فرمان ها و احکام] خدایند، و برخی منحرف اند، پس کسانی که تسلیم شدند در صدد یافتن حقیقت و راه مستقیم اند،
خرمشاهی: و جمعى از ميان ما مسلمان است، و جمعى كژراه، پس كسانى كه اسلام آورند، آنانند كه هدايت جستهاند فولادوند: و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس كسانى كه به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند قمشهای: و از ما جنّیان هم بعضی مسلمان و بیآزار و برخی کافر و ستمکارند، و آنان که اسلام آوردند راستی به راه رشد و صواب شتافتند. مکارم شیرازی: و اينكه گروهي از ما مسلمانان، و گروهي ظالمند، هر كس اسلام را اختيار كند راه راست را برگزيده.
وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا
﴿۱۵﴾
انصاریان: ولی منحرفان هیزم دوزخ اند،
خرمشاهی: و اما كژراهان همانا هيزم جهنمند فولادوند: ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود قمشهای: و اما ستمکاران ما هیزم بر آتش جهنّم گردیدند. مکارم شیرازی: و اما ظالمان آتشگيره دوزخند!
وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا
﴿۱۶﴾
انصاریان: و اگر [انس و جن] بر طریقه حق پایداری کنند حتماً آنان را از آب فراوانی سیراب خواهیم کرد،
خرمشاهی: و اگر در شيوه[ى ناصواب] پايدارى ورزند [از روى استدراج] آنان را آب [و امكانات] فراوان ارزانى مىداريم فولادوند: و اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم قمشهای: و اگر بر طریقه (اسلام و ایمان) پایدار بودند آب (علم و رحمت و رزق) فراوان نصیبشان البته میگردانیدیم. مکارم شیرازی: و اگر آنها (جن و انس) بر طريقه (ايمان) استقامت ورزند ما آنها را با آب فراوان سيراب ميكنيم.
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا
﴿۱۷﴾
انصاریان: تا آنان را در زمینه فراوانی نعمت بیازماییم و کسی که از یاد پروردگارش روی برگرداند، او را در عذابی بسیار سخت و روز افزون درخواهد آورد،
خرمشاهی: تا سرانجام در آن بيازماييمشان، و هر كس از ياد پروردگارش دل بگرداند، او را به عذابى سهمگين بكشاند فولادوند: تا در اين باره آنان را بيازماييم و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد قمشهای: تا به آن نعمت آنها را امتحان و آزمایش کنیم، و هر که از یاد خدای خود اعراض کند خدا او را به عذابی بسیار سخت درآورد. مکارم شیرازی: هدف اين است كه ما آنها را با اين نعمت فراوان بيازمائيم و هر كس از ذكر پروردگارش روي گردان شود او را به عذاب شديد و روز افزوني گرفتار ميسازد.
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا
﴿۱۸﴾
انصاریان: و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مپرستید،
خرمشاهی: و همه مسجدها خاص خداوند است، پس در جنب خداوند هيچ كس را [به پرستش] مخوان فولادوند: و مساجد ويژه خداست پس هيچ كس را با خدا مخوانيد قمشهای: و مساجد مخصوص (پرستش ذات یکتای) خداست پس نباید با خدا احدی غیر او را پرستش کنید. مکارم شیرازی: و اينكه مساجد از آن خدا است، در اين مساجد احدي را با خدا نخوانيد؟
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا
﴿۱۹﴾
انصاریان: و اینکه هنگامی که بنده خدا [محمّد] برمی خاست تا خدا را عبادت کند [از جنیان به اندازه ای به سویش هجوم می بردند که] نزدیک بود جمعیت انبوه و متراکمی بر سر او بریزد،
خرمشاهی: و چنين بود كه چون بنده خدا [محمد -ص-] او را به نيايش مىخواند، نزديكشان بود كه بر سر او بريزند فولادوند: و همين كه بنده خدا برخاست تا او را بخواند چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند قمشهای: و چون بنده خاصّ خدا (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) قیام کرد و خدا را میخواند طایفه جنّیان (برای استماع قرآن) چنان گرد او ازدحام کردند که نزدیک بود بر سر هم فرو ریزند. مکارم شیرازی: و اينكه هنگامي كه بنده خدا (محمد (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) به عبادت) برمي خاست، و او را ميخواند گروهي سخت اطراف او جمع ميشدند.
قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا
﴿۲۰﴾
انصاریان: بگو: من فقط پروردگارم را می پرستم، و هیچ کس را شریک او قرار نمی دهم.
خرمشاهی: بگو فقط پروردگارم را به نيايش مىخوانم و هيچ كس را شريك او نمىشمارم فولادوند: بگو من تنها پروردگار خود را مى خوانم و كسى را با او شريك نمى گردانم قمشهای: بگو: من تنها خدای خود را میپرستم و هرگز احدی را با او شریک نمیگردانم. مکارم شیرازی: بگو: من تنها پروردگارم را ميخوانم، و هيچكس را شريك او قرار نميدهم.
قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا
﴿۲۱﴾
انصاریان: بگو: من اختیار زیان و هدایتی را برای شما ندارم.
خرمشاهی: بگو من نه صاحب اختيار زيانى براى شما هستم، نه سامانى فولادوند: بگو من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم قمشهای: و باز بگو: من مالک و قادر بر خیر و شرّ شما نیستم. مکارم شیرازی: بگو: من مالك زيان و هدايتي براي شما نيستم.
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا
﴿۲۲﴾
انصاریان: بگو: [اگر از او نافرمانی کنم] هرگز کسی در برابر [عذاب] خدا مرا پناه نمی دهد، و هرگز پناهگاهی غیر او نمی یابم.
خرمشاهی: بگو هيچ كس نيست كه هرگز مرا در برابر خداوند پناه دهد، و هرگز بجز او پناهى نمىيابم فولادوند: بگو هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمى دهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمى يابم قمشهای: باز بگو که (اگر خدا بر من قهر و غضب کند) ابدا کسی مرا از (قهر) خدا در پناه نتواند گرفت و به غیر او هیچ گریز گاهی هرگز نخواهم یافت. مکارم شیرازی: بگو: (اگر من بر خلاف فرمانش رفتار كنم) هيچكس مرا در برابر او پناه نميدهد و پناهگاهي جز او نمييابم.
إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا
﴿۲۳﴾
انصاریان: [وظیفه من] فقط رساندن [برنامه های سعادت بخش] از سوی خدا و [رساندن] پیام های اوست. و آنان که از خدا و پیامبرش نافرمانی کنند، مسلماً آتش دوزخ برای آنان است و در آن جاودانه و همیشگی اند.
خرمشاهی: [در اختيار ندارم] مگر پيامى از جانب خداوند و رسالت او، و هر كس از خداوند و پيامبر او سرپيچى كند، او راست آتش دوزخ كه جاودانه در آن ماند فولادوند: [وظيفه من] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن] پيامهاى اوست و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعا آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند قمشهای: تنها مأمن و پناه من ابلاغ احکام خدا و رسانیدن پیغام الهی است، و آنان که نافرمانی خدا و رسول او کنند البته کیفرشان آتش دوزخ است که در آن تا ابد مخلّد باشند. مکارم شیرازی: تنها وظيفه من ابلاغ از سوي خدا، و رساندن رسالات او است و هر كس نافرماني خدا و رسولش كند آتش دوزخ از آن او است، جاودانه در آن ميمانند.
حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا
﴿۲۴﴾
انصاریان: [اینان همواره شما را ضعیف و ناتوان و بی یار می شمارند] تا زمانی که آنچه را [از عذاب] وعده داده می شوند ببینند، پس به زودی آگاه می شوند چه کسی یاورش ناتوان تر و نفراتش کمتر است؟
خرمشاهی: تا هنگامى رسد كه آنچه به آنان وعده داده شده است، ببينند، و زودا بدانند كه چه كسى سست ياورتر و اندك سپاهتر است فولادوند: [باش] تا آنچه را وعده داده مى شوند ببينند آنگاه دريابند كه ياور چه كسى ضعيفتر و كدام يك شماره اش كمتر است قمشهای: (ای رسول، کافران را رها کن) تا روزی که عذاب موعود خود را به چشم ببینند، آن زمان خواهند دانست که (تو و آنها) کدامتان یارانش ضعیف و ناتوانتر و سپاهش کمتر است؟ مکارم شیرازی: (اين كارشكني كفار همچنان ادامه مييابد) تا زماني كه آنچه را به آنها وعده داده شده ببينند، آنگاه ميدانند چه كسي ياورش ضعيفتر و جمعيتش كمتر است.
قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا
﴿۲۵﴾
انصاریان: بگو: نمی دانم آیا آنچه را وعده داده می شوید نزدیک است یا پروردگارم برای آن زمانی طولانی قرار خواهد داد؟
خرمشاهی: بگو نمىدانم آنچه به شما وعده دادهاند نزديك است، يا پروردگار من براى آن فاصلهاى [دراز] قرار داده است فولادوند: بگو نمى دانم آنچه را كه وعده داده شده ايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است قمشهای: بگو: من خود ندانم که عذاب موعود شما وقتش نزدیک است یا خدا تا آن روز مدتی (بسیار) قرار داده است. مکارم شیرازی: بگو من نميدانم آنچه به شما وعده داده شده نزديك است، يا پروردگارم زماني براي آن قرار ميدهد؟!
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا
﴿۲۶﴾
انصاریان: [او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛
خرمشاهی: اوست داناى [راز] پنهان، كه هيچ كس را از غيب خويش آگاه نمىسازد فولادوند: داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمى كند قمشهای: او دانای غیب عالم است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمیکند. مکارم شیرازی: عالم الغيب او است، و هيچكس را بر اسرار غيبش آگاه نميسازد،
إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا
﴿۲۷﴾
انصاریان: مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد
خرمشاهی: مگر پيامبرى كه او بپسندد، كه پيشاپيش و پشت سر او نگهبانانى راه دهد فولادوند: جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت قمشهای: مگر آن کس را که به پیامبری برگزیده است که فرشتگان را از پیش رو و پشت سر او میفرستد (تا اسرار وحی را شیاطین به سرقت گوش نربایند). مکارم شیرازی: مگر رسولاني كه آنها را برگزيده است و مراقبيني از پيش رو و پشت سر براي آنها قرار ميدهد.
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا
﴿۲۸﴾
انصاریان: تا مشخص کند که پیام های پروردگارشان را [به طور کامل به مردم] رسانده اند و او به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و همه چیز را از جهت عدد، شماره و احصا کرده است.
خرمشاهی: تا معلوم بدارد كه رسالت پروردگارشان را گزاردهاند و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و هر چيز را به شماره مىشمارد فولادوند: تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيده اند و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است قمشهای: تا بداند (و معلوم سازد) که آن رسولان پیغامهای پروردگار خود را به خلق کاملا رسانیدهاند، و البته خدا به آنچه نزد رسولان است احاطه کامل دارد و به شماره هر چیز در عالم به خوبی آگاه است. مکارم شیرازی: تا بداند پيامبرانش رسالتهاي پروردگارشان را ابلاغ كرده اند، و او به آنچه نزد آنها است احاطه دارد، و هر چيزي را احصا كرده است. |
||