ParsQuran
سوره 72: الجن - جزء 29

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿۱﴾
انصاریان: بگو: به من وحی شده که گروهی از جنّ [به قرآن] گوش دادند و گفتند: همانا ما قرآن شگفت آوری شنیدیم،
خرمشاهی: بگو به من وحى فرستاده شده است كه گروهى از جن گوش [به قرآن‏] سپردند، سپس گفتند ما قرآنى شگرف را شنيده‏ايم‏
فولادوند: بگو به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان گوش فرا داشتند و گفتند راستى ما قرآنى شگفت‏ آور شنيديم
قمشه‌ای: (ای رسول ما) بگو: مرا وحی رسیده که گروهی از جنّیان (آیات قرآن را هنگام قرائت من) استماع کرده‌اند و پس از شنیدن گفته‌اند که ما از قرآن آیات عجیبی شنیدیم.
مکارم شیرازی: بگو به من وحي شده است كه جمعي از «جن» به سخنانم گوش فرا داده‏ اند، سپس گفته‏ اند: ما قرآن عجيبي شنيده‏ ايم!
يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿۲﴾
انصاریان: که به سوی راه راست هدایت می کند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز احدی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد،
خرمشاهی: كه به راستى راه مى‏نمايد، آنگاه به آن ايمان آورديم، و هرگز براى پروردگارمان كسى را شريك نمى‏آوريم‏
فولادوند: [كه] به راه راست هدايت مى ‏كند پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد
قمشه‌ای: که به راه خیر و صلاح هدایت می‌کند، بدین سبب ما به آن ایمان آورده و دیگر هرگز به خدای خود مشرک نخواهیم شد.
مکارم شیرازی: كه به راه راست هدايت مي‏كند، لذا ما به آن ايمان آورده‏ ايم، و هرگز احدي را شريك پروردگارمان قرار نمي‏دهيم.
وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿۳﴾
انصاریان: و [این حقایق را اعتراف و اقرار می کنیم:] اینکه برتر و بلند است عظمت پروردگارمان، و او هرگز برای خود همسری و فرزندی نگرفته است،
خرمشاهی: و حقا كه بلند است شان پروردگار ما، نه همسرى برگزيده است، و نه فرزندى‏
فولادوند: و اينكه او پروردگار والاى ما همسر و فرزندى اختيار نكرده است
قمشه‌ای: و همانا بسیار بلند مرتبه است شأن و اقتدار پروردگار ما، او همجفت و فرزندی هرگز نگرفته (و از این آلایشهای جسمانی پاک و مبرّا) است.
مکارم شیرازی: و اينكه بلند است مقام با عظمت پروردگار ما، و او هرگز براي خود همسر و فرزندي انتخاب نكرده است.
وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿۴﴾
انصاریان: و اینکه سبک مغز و نادان ما همواره درباره خدا سخنی دور از حق می گفت [که او دارای همسر و فرزند است!]
خرمشاهی: و نادان ما بود كه در حق خداوند، پريشان مى‏گفت‏
فولادوند: و [شگفت] آنكه كم خرد ما در باره خدا سخنانى ياوه مى‏ سرايد
قمشه‌ای: و البته سفیهان و بی‌خردان ما به خدا دروغ می‌بستند (که به او فرزندی مسیح و عزیر و فرشتگان را نسبت دادند).
مکارم شیرازی: و اينكه سفيهان ما درباره خداوند سخنان ناروا مي‏گفتند.
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ﴿۵﴾
انصاریان: و اینکه گمان می کردیم، هرگز انس و جن بر خدا دروغ نمی بندند،
خرمشاهی: و ما چنين مى‏پنداشتيم كه انس و جن هرگز بر خداوند دروغ نمى‏بندند
فولادوند: و ما پنداشته بوديم كه انس و جن هرگز به خدا دروغ نمى ‏بندند
قمشه‌ای: و ما چنین می‌پنداشتیم که هرگز هیچ قومی از جنّ و انس بر خدای متعال دروغ و افترا نخواهد گفت.
مکارم شیرازی: و اينكه ما گمان مي‏كرديم كه انس و جن هرگز دروغ بر خدا نمي‏بندند.
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿۶﴾
انصاریان: و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه می بردند، پس [مردان جن] بر طغیان و تباهی آنان افزودند،
خرمشاهی: و چنين بود كه مردانى از انسانها به مردانى از جنيان پناه مى‏بردند، و بر سركشى آنان مى‏افزودند
فولادوند: و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مى ‏بردند و بر سركشى آنها مى‏ افزودند
قمشه‌ای: و همانا مردانی از نوع بشر به مردانی از گروه جنّ پناه می‌بردند (و خود را در بیابانها به جنّیان می‌سپردند) و جنّیان بر غرور و جهل آنها سخت می‌افزودند (آیه چنین تفسیر شده که زمان جاهلیّت عرب در بیابان پناه به بزرگ جنّیان آنجا می‌برد تا ایمن باشد آن‌گاه آسوده می‌خفت و مال و جانش به خطر می‌افتاد).
مکارم شیرازی: و اينكه مرداني از بشر به مرداني از جن پناه مي‏بردند، و آنها سبب افزايش گمراهي و طغيانشان مي‏شدند.
وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿۷﴾
انصاریان: و مردانی از انس پنداشتند چنان که شما [جنیان] پنداشتید که خدا هرگز کسی را [به نبوّت] برنمی انگیزد!
خرمشاهی: و آنان نيز مى‏پنداشتند همچنانكه شما مى‏پنداريد كه خداوند هرگز كسى را [به حشر يا پيامبرى‏] بر نمى‏انگيزد
فولادوند: و آنها [نيز] آن گونه كه [شما] پنداشته‏ ايد گمان بردند كه خدا هرگز كسى را زنده نخواهد گردانيد
قمشه‌ای: و آنها هم مانند شما (آدمیان گروهی کافر شده و) گمان کردند که خدا احدی را (به قیامت) زنده نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: و اينكه آنها گمان كردند همانگونه كه شما گمان مي‏كرديد كه خداوند هرگز كسي را (به نبوت) مبعوث نمي‏كند.
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿۸﴾
انصاریان: و اینکه [برای کسب خبر] به آسمان نزدیک شدیم، پس آن را پر از نگهبانان نیرومند و تیرهای شهاب یافتیم،
خرمشاهی: و ما در آسمان جستيم و آن را سرشار از نگهبانان نيرومند و شهابها يافتيم‏
فولادوند: و ما بر آسمان دست‏ يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم
قمشه‌ای: و جنّیان گفتند ما به آسمان بر شدیم (تا اسرار وحی را استراق کنیم) لیکن یافتیم که آنجا فرشته نگهبان با قدرت و تیر شهاب آتشبار فراوان است.
مکارم شیرازی: و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم، و همه را پر از محافظان قوي و تيرهاي شهب يافتيم!
وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ﴿۹﴾
انصاریان: و اینکه ما در آسمان برای شنیدن [خبرهای ملکوتی و سخنان فرشتگان] در نشست گاه هایی می نشستیم، ولی اکنون هر که بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می یابد!
خرمشاهی: و ما خود در نشستنگاههايى براى [دزديده‏] شنيدن از آن مى‏نشستيم، اما اكنون هر كس گوش بسپارد، شهابى در كمين خود يابد
فولادوند: و در [آسمان] براى شنيدن به كمين مى ‏نشستيم [اما] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابى در كمين خود مى‏ يابد
قمشه‌ای: و ما (پیش از نزول قرآن) در کمین شنیدن سخنان آسمانی و اسرار وحی می‌نشستیم اما اینک هر که (از اسرار وحی الهی) سخنی بخواهد شنید تیر شهاب در کمینگاه اوست.
مکارم شیرازی: و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مي‏نشستيم. اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهابي را در كمين خود مي‏يابد!
وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿۱۰﴾
انصاریان: و اینکه ما نمی دانیم آیا درباره کسانی که در زمین هستند گزند و شری خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان هدایت خواسته است؟
خرمشاهی: و ما خود نمى‏دانيم كه در حق زمينيان شر خواسته شده است، يا پروردگارشان در حق آنان رهيافت خواسته است‏
فولادوند: و ما [درست] نمى‏ دانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايت‏ خواسته است
قمشه‌ای: و ما هنوز نمی‌دانیم که آیا عاقبت برای مردم زمین (با این مذاهب و اعمال مختلف که دارند) شرّ و فساد خواسته‌اند یا که خدای آنها بر هدایت آنان رشد و خیر و صلاح آنها را منظور دارد؟
مکارم شیرازی: و اينكه (با اين اوضاع و احوال) ما نمي‏دانيم آيا اراده شري درباره اهل زمين شده يا پروردگارشان اراده كرده است آنها هدايت كند.
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿۱۱﴾
انصاریان: واینکه از ما برخی شایسته وبرخی غیر شایسته اند، [و] ما بر مذاهب گوناگون ومتفاوتی هستیم،
خرمشاهی: و از ميان ما هم صالحان هست و هم از ميان ما جز اين، ما [روندگان‏] راههاى گوناگونيم‏
فولادوند: و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن و ما فرقه ‏هايى گوناگونيم
قمشه‌ای: و همانا برخی از ما صالح و نیکوکار هستیم و برخی بر خلاف آن، عقیده و اعمال ما هم بسیار متفرق و مختلف است.
مکارم شیرازی: و اينكه در ميان ما افرادي صالح و افرادي غير صالحند، و ما گروههاي متفاوتي هستيم.
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿۱۲﴾
انصاریان: و اینکه ما یقین داریم که هرگز نمی توانیم خدا را در زمین عاجز و درمانده کنیم و هرگز نمی توانیم [با گریختن و فرار] از دسترس قدرت او بیرون رویم،
خرمشاهی: و ما يقين داشتيم كه هرگز در زمين از خداوند گزير و گريزى نداريم‏
فولادوند: و ما مى‏ دانيم كه هرگز نمى‏ توانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد
قمشه‌ای: و ما چنین دانسته‌ایم که هرگز در زمین بر قدرت خدا غلبه و از محیط اقتدارش فرار نتوانیم کرد.
مکارم شیرازی: و اينكه ما يقين داريم هرگز نمي‏توانيم بر اراده خداوند در زمين غالب شويم، و نمي‏توانيم از پنجه قدرت او فرار كنيم.
وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿۱۳﴾
انصاریان: و اینکه چون هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم؛ زیرا کسی که به پروردگارش ایمان آورد نه از کاسته شدن ثواب می ترسد و نه از اینکه عذاب و سختی و مشقت و رنج او را احاطه کند،
خرمشاهی: و ما چون [پيام‏] هدايت را شنيديم، به آن ايمان آورديم، پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد، نه از نقصانى بيم داشته باشد، و نه از ستمى‏
فولادوند: و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد
قمشه‌ای: و ما چون به سخنان هدایت (یعنی آیات قرآن) گوش فرا دادیم (برخی) ایمان آوردیم و هر که به خدای خود ایمان آورد دیگر از نقصان خیر و ثواب و از احاطه رنج و عذاب بر خود هیچ نترسد.
مکارم شیرازی: و اينكه ما هنگامي كه هدايت قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم، و هر كس به پروردگارش ايمان بياورد نه از نقصان مي‏ترسند و نه از ظلم.
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿۱۴﴾
انصاریان: و اینکه گروهی از ما تسلیم [فرمان ها و احکام] خدایند، و برخی منحرف اند، پس کسانی که تسلیم شدند در صدد یافتن حقیقت و راه مستقیم اند،
خرمشاهی: و جمعى از ميان ما مسلمان است، و جمعى كژراه، پس كسانى كه اسلام آورند، آنانند كه هدايت جسته‏اند
فولادوند: و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس كسانى كه به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند
قمشه‌ای: و از ما جنّیان هم بعضی مسلمان و بی‌آزار و برخی کافر و ستمکارند، و آنان که اسلام آوردند راستی به راه رشد و صواب شتافتند.
مکارم شیرازی: و اينكه گروهي از ما مسلمانان، و گروهي ظالمند، هر كس اسلام را اختيار كند راه راست را برگزيده.
وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿۱۵﴾
انصاریان: ولی منحرفان هیزم دوزخ اند،
خرمشاهی: و اما كژراهان همانا هيزم جهنمند
فولادوند: ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود
قمشه‌ای: و اما ستمکاران ما هیزم بر آتش جهنّم گردیدند.
مکارم شیرازی: و اما ظالمان آتشگيره دوزخند!
وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ﴿۱۶﴾
انصاریان: و اگر [انس و جن] بر طریقه حق پایداری کنند حتماً آنان را از آب فراوانی سیراب خواهیم کرد،
خرمشاهی: و اگر در شيوه‏[ى ناصواب‏] پايدارى ورزند [از روى استدراج‏] آنان را آب [و امكانات‏] فراوان ارزانى مى‏داريم‏
فولادوند: و اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم
قمشه‌ای: و اگر بر طریقه (اسلام و ایمان) پایدار بودند آب (علم و رحمت و رزق) فراوان نصیبشان البته می‌گردانیدیم.
مکارم شیرازی: و اگر آنها (جن و انس) بر طريقه (ايمان) استقامت ورزند ما آنها را با آب فراوان سيراب مي‏كنيم.
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿۱۷﴾
انصاریان: تا آنان را در زمینه فراوانی نعمت بیازماییم و کسی که از یاد پروردگارش روی برگرداند، او را در عذابی بسیار سخت و روز افزون درخواهد آورد،
خرمشاهی: تا سرانجام در آن بيازماييمشان، و هر كس از ياد پروردگارش دل بگرداند، او را به عذابى سهمگين بكشاند
فولادوند: تا در اين باره آنان را بيازماييم و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد
قمشه‌ای: تا به آن نعمت آنها را امتحان و آزمایش کنیم، و هر که از یاد خدای خود اعراض کند خدا او را به عذابی بسیار سخت درآورد.
مکارم شیرازی: هدف اين است كه ما آنها را با اين نعمت فراوان بيازمائيم و هر كس ‍ از ذكر پروردگارش روي گردان شود او را به عذاب شديد و روز افزوني گرفتار مي‏سازد.
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾
انصاریان: و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مپرستید،
خرمشاهی: و همه مسجدها خاص خداوند است، پس در جنب خداوند هيچ كس را [به پرستش‏] مخوان‏
فولادوند: و مساجد ويژه خداست پس هيچ كس را با خدا مخوانيد
قمشه‌ای: و مساجد مخصوص (پرستش ذات یکتای) خداست پس نباید با خدا احدی غیر او را پرستش کنید.
مکارم شیرازی: و اينكه مساجد از آن خدا است، در اين مساجد احدي را با خدا نخوانيد؟
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا ﴿۱۹﴾
انصاریان: و اینکه هنگامی که بنده خدا [محمّد] برمی خاست تا خدا را عبادت کند [از جنیان به اندازه ای به سویش هجوم می بردند که] نزدیک بود جمعیت انبوه و متراکمی بر سر او بریزد،
خرمشاهی: و چنين بود كه چون بنده خدا [محمد -ص-] او را به نيايش مى‏خواند، نزديكشان بود كه بر سر او بريزند
فولادوند: و همين كه بنده خدا برخاست تا او را بخواند چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند
قمشه‌ای: و چون بنده خاصّ خدا (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) قیام کرد و خدا را می‌خواند طایفه جنّیان (برای استماع قرآن) چنان گرد او ازدحام کردند که نزدیک بود بر سر هم فرو ریزند.
مکارم شیرازی: و اينكه هنگامي كه بنده خدا (محمد (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) به عبادت) برمي خاست، و او را مي‏خواند گروهي سخت اطراف او جمع مي‏شدند.
قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ﴿۲۰﴾
انصاریان: بگو: من فقط پروردگارم را می پرستم، و هیچ کس را شریک او قرار نمی دهم.
خرمشاهی: بگو فقط پروردگارم را به نيايش مى‏خوانم و هيچ كس را شريك او نمى‏شمارم‏
فولادوند: بگو من تنها پروردگار خود را مى‏ خوانم و كسى را با او شريك نمى‏ گردانم
قمشه‌ای: بگو: من تنها خدای خود را می‌پرستم و هرگز احدی را با او شریک نمی‌گردانم.
مکارم شیرازی: بگو: من تنها پروردگارم را مي‏خوانم، و هيچكس را شريك او قرار نمي‏دهم.
قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿۲۱﴾
انصاریان: بگو: من اختیار زیان و هدایتی را برای شما ندارم.
خرمشاهی: بگو من نه صاحب اختيار زيانى براى شما هستم، نه سامانى‏
فولادوند: بگو من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم
قمشه‌ای: و باز بگو: من مالک و قادر بر خیر و شرّ شما نیستم.
مکارم شیرازی: بگو: من مالك زيان و هدايتي براي شما نيستم.
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿۲۲﴾
انصاریان: بگو: [اگر از او نافرمانی کنم] هرگز کسی در برابر [عذاب] خدا مرا پناه نمی دهد، و هرگز پناهگاهی غیر او نمی یابم.
خرمشاهی: بگو هيچ كس نيست كه هرگز مرا در برابر خداوند پناه دهد، و هرگز بجز او پناهى نمى‏يابم‏
فولادوند: بگو هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمى‏ دهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمى‏ يابم
قمشه‌ای: باز بگو که (اگر خدا بر من قهر و غضب کند) ابدا کسی مرا از (قهر) خدا در پناه نتواند گرفت و به غیر او هیچ گریز گاهی هرگز نخواهم یافت.
مکارم شیرازی: بگو: (اگر من بر خلاف فرمانش رفتار كنم) هيچكس مرا در برابر او پناه نمي‏دهد و پناهگاهي جز او نمي‏يابم.
إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿۲۳﴾
انصاریان: [وظیفه من] فقط رساندن [برنامه های سعادت بخش] از سوی خدا و [رساندن] پیام های اوست. و آنان که از خدا و پیامبرش نافرمانی کنند، مسلماً آتش دوزخ برای آنان است و در آن جاودانه و همیشگی اند.
خرمشاهی: [در اختيار ندارم‏] مگر پيامى از جانب خداوند و رسالت او، و هر كس از خداوند و پيامبر او سرپيچى كند، او راست آتش دوزخ كه جاودانه در آن ماند
فولادوند: [وظيفه من] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن] پيامهاى اوست و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعا آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند
قمشه‌ای: تنها مأمن و پناه من ابلاغ احکام خدا و رسانیدن پیغام الهی است، و آنان که نافرمانی خدا و رسول او کنند البته کیفرشان آتش دوزخ است که در آن تا ابد مخلّد باشند.
مکارم شیرازی: تنها وظيفه من ابلاغ از سوي خدا، و رساندن رسالات او است و هر كس نافرماني خدا و رسولش كند آتش دوزخ از آن او است، جاودانه در آن مي‏مانند.
حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿۲۴﴾
انصاریان: [اینان همواره شما را ضعیف و ناتوان و بی یار می شمارند] تا زمانی که آنچه را [از عذاب] وعده داده می شوند ببینند، پس به زودی آگاه می شوند چه کسی یاورش ناتوان تر و نفراتش کمتر است؟
خرمشاهی: تا هنگامى رسد كه آنچه به آنان وعده داده شده است، ببينند، و زودا بدانند كه چه كسى سست ياورتر و اندك سپاه‏تر است‏
فولادوند: [باش] تا آنچه را وعده داده مى ‏شوند ببينند آنگاه دريابند كه ياور چه كسى ضعيف‏تر و كدام يك شماره‏ اش كمتر است
قمشه‌ای: (ای رسول، کافران را رها کن) تا روزی که عذاب موعود خود را به چشم ببینند، آن زمان خواهند دانست که (تو و آنها) کدامتان یارانش ضعیف و ناتوان‌تر و سپاهش کمتر است؟
مکارم شیرازی: (اين كارشكني كفار همچنان ادامه مي‏يابد) تا زماني كه آنچه را به آنها وعده داده شده ببينند، آنگاه مي‏دانند چه كسي ياورش ضعيفتر و جمعيتش كمتر است.
قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا ﴿۲۵﴾
انصاریان: بگو: نمی دانم آیا آنچه را وعده داده می شوید نزدیک است یا پروردگارم برای آن زمانی طولانی قرار خواهد داد؟
خرمشاهی: بگو نمى‏دانم آنچه به شما وعده داده‏اند نزديك است، يا پروردگار من براى آن فاصله‏اى [دراز] قرار داده است‏
فولادوند: بگو نمى‏ دانم آنچه را كه وعده داده شده‏ ايد نزديك است‏ يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است
قمشه‌ای: بگو: من خود ندانم که عذاب موعود شما وقتش نزدیک است یا خدا تا آن روز مدتی (بسیار) قرار داده است.
مکارم شیرازی: بگو من نمي‏دانم آنچه به شما وعده داده شده نزديك است، يا پروردگارم زماني براي آن قرار مي‏دهد؟!
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿۲۶﴾
انصاریان: [او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛
خرمشاهی: اوست داناى [راز] پنهان، كه هيچ كس را از غيب خويش آگاه نمى‏سازد
فولادوند: داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمى ‏كند
قمشه‌ای: او دانای غیب عالم است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی‌کند.
مکارم شیرازی: عالم الغيب او است، و هيچكس را بر اسرار غيبش آگاه نمي‏سازد،
إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿۲۷﴾
انصاریان: مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد
خرمشاهی: مگر پيامبرى كه او بپسندد، كه پيشاپيش و پشت سر او نگهبانانى راه دهد
فولادوند: جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت‏ سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت
قمشه‌ای: مگر آن کس را که به پیامبری برگزیده است که فرشتگان را از پیش رو و پشت سر او می‌فرستد (تا اسرار وحی را شیاطین به سرقت گوش نربایند).
مکارم شیرازی: مگر رسولاني كه آنها را برگزيده است و مراقبيني از پيش رو و پشت سر براي آنها قرار مي‏دهد.
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ﴿۲۸﴾
انصاریان: تا مشخص کند که پیام های پروردگارشان را [به طور کامل به مردم] رسانده اند و او به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و همه چیز را از جهت عدد، شماره و احصا کرده است.
خرمشاهی: تا معلوم بدارد كه رسالت پروردگارشان را گزارده‏اند و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و هر چيز را به شماره مى‏شمارد
فولادوند: تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيده‏ اند و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است
قمشه‌ای: تا بداند (و معلوم سازد) که آن رسولان پیغامهای پروردگار خود را به خلق کاملا رسانیده‌اند، و البته خدا به آنچه نزد رسولان است احاطه کامل دارد و به شماره هر چیز در عالم به خوبی آگاه است.
مکارم شیرازی: تا بداند پيامبرانش رسالتهاي پروردگارشان را ابلاغ كرده‏ اند، و او به آنچه نزد آنها است احاطه دارد، و هر چيزي را احصا كرده است.