ParsQuran
سوره 70: المعارج - جزء 29

أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: اینان در بهشت ها، مکرّم و محترم اند
خرمشاهی: اينان در بوستانهايى، گرامى داشته شده‏اند
فولادوند: آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود
قمشه‌ای: آنان در باغها (ی بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند.
مکارم شیرازی: اين افراد در باغهاي بهشتي گراميند.
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: کافران را چه شده که به تو چشم دوخته به سویت شتابانند؟
خرمشاهی: پس كافران را چه مى‏شود كه به سوى تو شتابانند
فولادوند: چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده‏ اند به سوى تو شتابان
قمشه‌ای: (ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت می‌شتابند؟!
مکارم شیرازی: اين كافران را چه مي‏شود كه با سرعت نزد تو مي‏آيند.
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: از راست و چپ، گروه گروه،
خرمشاهی: از جانب راست و از جانب چپ، گروه در گروه‏
فولادوند: گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى ‏آورند]
قمشه‌ای: از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده می‌شوند و به دین خدا نمی‌گروند).
مکارم شیرازی: از راست و چپ، گروه گروه (طمع بهشت دارند)!
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ ﴿۳۸﴾
انصاریان: آیا هر یک از آنان طمع دارد که او را در بهشت پرنعمت درآورند؟!
خرمشاهی: آيا هر كدام از آنان طمع مى‏برد كه به بهشت پرناز و نعمت درآورده شود
فولادوند: آيا هر يك از آنان طمع مى ‏بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود
قمشه‌ای: آیا هر یک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟!
مکارم شیرازی: آيا هر يك از آنها طمع دارد كه در بهشت پر نعمت الهي وارد شود؟
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: این چنین نیست، ما آنان را از آنچه خود می دانند [آبی گندیده و بی مقدار] آفریدیم.
خرمشاهی: حاشا ما ايشان را از آنچه مى‏دانند آفريده‏ايم‏
فولادوند: نه چنين است ما آنان را از آنچه [خود] مى‏ دانند آفريديم
قمشه‌ای: هرگز این نشود (چون) آنها خود می‌دانند که ما آنها را از چه (نطفه پستی) آفریده‌ایم (باز به آفریننده خود ایمان نمی‌آورند و به کفر می‌شتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند).
مکارم شیرازی: هرگز چنين نيست، ما آنها را از آنچه خودشان مي‏دانند آفريده‏ ايم!
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿۴۰﴾
انصاریان: به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند که ما تواناییم،
خرمشاهی: به پروردگار مشرق‏ها و مغرب‏ها سوگند مى‏خورم كه ما تواناييم‏
فولادوند: [هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى ‏كنم كه ما تواناييم
قمشه‌ای: چنین نیست، سوگند به خدای مشرق‌ها و مغرب‌ها که ما قادریم.
مکارم شیرازی: سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم.
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿۴۱﴾
انصاریان: بر اینکه به جای آنان بهتر از آنان را بیاوریم؛ و هیچ چیز ما را مغلوب نمی کند.
خرمشاهی: كه بهتر از آنان را جانشين آنان سازيم و ما درمانده نيستيم‏
فولادوند: كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جست
قمشه‌ای: که به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی (به قدرت و قوت) بر ما سبقت نخواهد یافت.
مکارم شیرازی: بر اينكه جاي آنها را به كساني بدهيم كه از آنها بهترند، و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل] فرو روند و مشغول بازی باشند، تا روزشان را که به آنان وعده داده اند دیدار کنند،
خرمشاهی: پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعده‏اش را به ايشان داده‏اند، برسند
فولادوند: پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‏ اند ملاقات نمايند
قمشه‌ای: پس آنها را به کفر و ضلالت خود بگذار که به بازیچه دنیا دل بازند تا با روزی که وعده عذاب آنهاست رو به رو شوند.
مکارم شیرازی: آنها را به حال خود واگذار تا در باطل خود فرو روند، و بازي كنند، تا زماني كه روز موعود خود را ملاقات نمايند.
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: روزی که شتابان از خاک بیرون آیند، گویی به سوی نشانه های نصب شده می دوند،
خرمشاهی: روزى كه از گورها بيرون شتابند، گويى به سوى [قربانگاه‏] بتان مى‏شتابند
فولادوند: روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند
قمشه‌ای: آن روزی که به سرعت سر از قبرها برآورده، گویی به سوی بتها (و نتیجه پرستش غیر خدا) می‌شتابند.
مکارم شیرازی: همان روز كه از قبرها به سرعت خارج مي‏شوند، گوئي به سوي بتهايشان مي‏دوند!
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: درحالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را می پوشاند. این همان روزی است که همواره وعده داده می شدند.
خرمشاهی: ديدگانشان از [ترس‏] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، اين همان روزى است كه به آنان وعده داده بودند
فولادوند: ديدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى ‏شد
قمشه‌ای: در حالی که چشمهاشان (از هول و وحشت قیامت) به خواری فرو افتاده و ذلّت (کفر و عصیان) بر آنها احاطه کرده، این همان روزی است که به آنها وعده می‌دادند.
مکارم شیرازی: در حالي كه چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده، و پرده‏ اي از ذلت و خواري آنها را پوشانده است (و به آنها گفته مي‏شود) اين همان روزي است كه به شما وعده داده مي‏شد.