ParsQuran
سوره 70: المعارج - جزء 29

يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿۱۱﴾
انصاریان: آنان را نشانشان می دهند [ولی به خاطر دل مشغولی خود هرگز به آنان توجه نکنند!] گنهکار آرزو می کند که ای کاش می توانست فرزندانش را در برابر عذاب آن روز فدیه و عوض دهد!
خرمشاهی: در حالى كه به همديگر نشان داده شوند، گناهكار آرزو كند كاش عذاب چنين روزى را،
فولادوند: آنان را به ايشان نشان مى‏ دهند گناهكار آرزو مى ‏كند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد
قمشه‌ای: چون حقیقت حالشان به آنها بنمایند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستی فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد.
مکارم شیرازی: آنان را به آنها نشان مي‏دهند (ولي هر كس گرفتار كار خويشتن است) چنان است كه گنهكار دوست مي‏دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند.
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿۱۲﴾
انصاریان: و نیز همسر و برادرش را
خرمشاهی: با فدا كردن پسرانش و همسرش و برادرش باز خرد
فولادوند: و [نيز] همسرش و برادرش را
قمشه‌ای: و هم زن و برادرش.
مکارم شیرازی: و همسر و برادرش را.
وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿۱۳﴾
انصاریان: و قبیله و قومش را که [در دنیا] به او پناه می دادند،
خرمشاهی: همچنين خاندانش كه به او سر و سامان داده است‏
فولادوند: و قبيله‏ اش را كه به او پناه مى‏ دهد
قمشه‌ای: و هم خویشان و قبیله‌اش را که همیشه حمایتش می‌کردند.
مکارم شیرازی: و قبيله‏ اش كه هميشه از او حمايت مي‏كردند.
وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ ﴿۱۴﴾
انصاریان: و نیز همه کسانی را که در روی زمین اند تا [این فدیه و عوض] او را [از عذاب آن روز] نجات دهد!
خرمشاهی: همچنين هر كس كه در روى زمين است، آنگاه باز رهاندش‏
فولادوند: و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مى‏ داد] و آنگاه خود را رها میکرد
قمشه‌ای: و هر که را روی زمین است خواهد همه را فدای خویش گردند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند.
مکارم شیرازی: و تمام مردم روي زمين را تا مايه نجاتش شود.
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾
انصاریان: این چنین نیست [که برایش راه نجاتی باشد] همانا آتش زبانه می کشد،
خرمشاهی: حاشا، آن آتشى زبانه‏زن است‏
فولادوند: نه چنين است [آتش] زبانه مى ‏كشد
قمشه‌ای: و هرگز نجات نیابد که آتش دوزخ بر او شعله‌ور است.
مکارم شیرازی: اما هرگز چنين نيست شعله‏ هاي سوزان آتش است.
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿۱۶﴾
انصاریان: در حالی که دست و پا و پوست سر را بر می کند!!
خرمشاهی: بركننده پوست سر
فولادوند: پوست‏ سر و اندام را بركننده است
قمشه‌ای: تا سر و صورت و اندمش پاک بسوزد.
مکارم شیرازی: دست و پا و پوست سر را مي‏كند و مي‏برد.
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿۱۷﴾
انصاریان: هر که را به حق پشت کرده واز دعوت حق روی گردانده، می طلبد،
خرمشاهی: كه هر كس را كه [به حق‏] پشت كرد و [از ايمان‏] روى گرداند، به خود مى‏خواند
فولادوند: هر كه را پشت كرده و روى برتافته
قمشه‌ای: دوزخ کسی را می‌خواند که از خدا رو گردانیده و با حق مخالفت کرده.
مکارم شیرازی: و كساني را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا مي‏زند.
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾
انصاریان: و آن را که ثروت جمع کرده و به ذخیره سازی و انباشتن پرداخته، می خواند؛
خرمشاهی: همان كسى كه مال اندوخت و جا به جا كرد
فولادوند: و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى‏ خواند
قمشه‌ای: و مال دنیا را جمع کرده و همه را ذخیره نموده است.
مکارم شیرازی: و آنها كه اموال را جمع و ذخيره كردند.
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾
انصاریان: همانا انسان حریص و بی تاب آفریده شده است؛
خرمشاهی: بى‏گمان انسان ناشكيب آفريده شده است‏
فولادوند: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏ تاب] خلق شده است
قمشه‌ای: که انسان مخلوقی طبعا سخت حریص و بی‌صبر است.
مکارم شیرازی: انسان حريص و كم طاقت آفريده شده.
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾
انصاریان: چون آسیبی به او رسد، بی تاب است،
خرمشاهی: چون شر به او رسد، بى‏تاب است‏
فولادوند: چون صدمه‏ اى به او رسد عجز و لابه كند
قمشه‌ای: چون شر و زیانی به او رسد سخت جزع و بی‌قراری کند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه بدي به او رسد بيتابي مي‏كند.