بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ
﴿۱﴾
انصاریان: درخواست کننده ای عذابی را که واقع شدنی است درخواست کرد،
خرمشاهی: خواهندهاى عذابى رخ دادنى را طلب كرد فولادوند: پرسنده اى از عذاب واقعشونده اى پرسيد قمشهای: سائلی از عذاب قیامت که وقوعش حتمی است (از رسول) پرسید (که آن عذاب چه مردمی راست). مکارم شیرازی: تقاضا كننده اي تقاضاي عذابي كرد كه واقع شد!
لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ
﴿۲﴾
انصاریان: [عذابی که] ویژه کافران است، [و] آن را بازدارنده ای نیست.
خرمشاهی: كه براى كافران است [و] بازدارندهاى ندارد فولادوند: كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده اى نيست قمشهای: (بداند که) بر فرقه کافران است و هیچ کس از آنان دفع نتواند کرد. مکارم شیرازی: اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچكس نميتواند آن را دفع كند.
مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ
﴿۳﴾
انصاریان: [این عذاب] از سوی خدای صاحب درجات است.
خرمشاهی: از جانب خداوند صاحب درجات فولادوند: [و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است قمشهای: که آن عذاب از (قهر) خدای مالک آسمانهاست (یا مراد عذاب واقع بر نعمان بن حارث است که به نصب خلافت علی علیه السلام بر رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم اعتراض کرد، رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: به امر خدا کردم. او گفت: اگر چنین است خدایا بر من عذابی فرست. فورا سنگی از آسمان بر فرقش رسید و هلاک شد). مکارم شیرازی: از سوي خداوند ذي المعارج است (خداوندي كه فرشتگانش بر آسمانها صعود ميكند).
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ
﴿۴﴾
انصاریان: فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا می روند.
خرمشاهی: كه فرشتگان و روح در روزى كه به اندازه پنجاه هزار سال [دنيوى] است به سوى او فرا مىروند فولادوند: فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى روند قمشهای: فرشتگان و روح الامین (برای اخذ فرمان) به سوی (عرش) خدا بالا روند در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود. مکارم شیرازی: فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوي او عروج ميكنند در آن روزي كه مقدارش پنجاه هزار سال است.
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا
﴿۵﴾
انصاریان: پس صبر کن صبری نیکو [صبری که در کنارش جزع و ناخشنودی نباشد.]
خرمشاهی: پس صبرى نيكو پيشه كن فولادوند: پس صبر كن صبرى نيكو قمشهای: پس صبر نیکو پیش گیر. مکارم شیرازی: بنابراين صبر جميل پيشه كن.
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا
﴿۶﴾
انصاریان: دشمنان و مخالفان، آن [عذاب] را دور می بینند
خرمشاهی: آنان آن را دوردست مىبينند فولادوند: زيرا آنان [عذاب] را دور مى بينند قمشهای: که این مردم آن روز را بسیار دور (از امکان) بینند. مکارم شیرازی: زيرا آنها آن روز را دور ميبينند.
وَنَرَاهُ قَرِيبًا
﴿۷﴾
انصاریان: و ما آن را نزدیک می بینیم.
خرمشاهی: و ما نزديك مىبينيمش فولادوند: و [ما] نزديكش مى بينيم قمشهای: و ما نزدیک (به وقوع) میبینیم. مکارم شیرازی: و ما آن را نزديك ميبينيم!
يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ
﴿۸﴾
انصاریان: روزی که آسمان چون فلز گداخته گردد
خرمشاهی: روزى كه آسمان چون فلز گداخته شود فولادوند: روزى كه آسمانها چون فلز گداخته شود قمشهای: روزی که آسمان چون فلز گداخته شود. مکارم شیرازی: همان روز كه آسمان همچون فلز گداخته ميشود.
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ
﴿۹﴾
انصاریان: و کوه ها مانند پشم رنگینِ حلاجی شده شود
خرمشاهی: و كوهها همچون پشم رنگين گردد فولادوند: و كوهها چون پشم زده گردد قمشهای: و کوهها مانند پشم زده متلاشی گردند. مکارم شیرازی: و كوهها مانند پشم رنگين متلاشي خواهد بود.
وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا
﴿۱۰﴾
انصاریان: و هیچ خویشاوند و دوست صمیمی از [اوضاع و احوال] خویشاوند و دوست صمیمی اش نپرسد!
خرمشاهی: و هيچ خويشاوندى از حال خويشاوندى نپرسد فولادوند: و هيچ دوست صميمى از دوست صميمى [حال] نپرسد قمشهای: و هیچ کس از خویش خود جویا نشود. مکارم شیرازی: و هيچ دوست صميمي سراغ دوستش را نميگيرد!
يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ
﴿۱۱﴾
انصاریان: آنان را نشانشان می دهند [ولی به خاطر دل مشغولی خود هرگز به آنان توجه نکنند!] گنهکار آرزو می کند که ای کاش می توانست فرزندانش را در برابر عذاب آن روز فدیه و عوض دهد!
خرمشاهی: در حالى كه به همديگر نشان داده شوند، گناهكار آرزو كند كاش عذاب چنين روزى را، فولادوند: آنان را به ايشان نشان مى دهند گناهكار آرزو مى كند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد قمشهای: چون حقیقت حالشان به آنها بنمایند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستی فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد. مکارم شیرازی: آنان را به آنها نشان ميدهند (ولي هر كس گرفتار كار خويشتن است) چنان است كه گنهكار دوست ميدارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند.
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ
﴿۱۲﴾
انصاریان: و نیز همسر و برادرش را
خرمشاهی: با فدا كردن پسرانش و همسرش و برادرش باز خرد فولادوند: و [نيز] همسرش و برادرش را قمشهای: و هم زن و برادرش. مکارم شیرازی: و همسر و برادرش را.
وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ
﴿۱۳﴾
انصاریان: و قبیله و قومش را که [در دنیا] به او پناه می دادند،
خرمشاهی: همچنين خاندانش كه به او سر و سامان داده است فولادوند: و قبيله اش را كه به او پناه مى دهد قمشهای: و هم خویشان و قبیلهاش را که همیشه حمایتش میکردند. مکارم شیرازی: و قبيله اش كه هميشه از او حمايت ميكردند.
وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ
﴿۱۴﴾
انصاریان: و نیز همه کسانی را که در روی زمین اند تا [این فدیه و عوض] او را [از عذاب آن روز] نجات دهد!
خرمشاهی: همچنين هر كس كه در روى زمين است، آنگاه باز رهاندش فولادوند: و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مى داد] و آنگاه خود را رها میکرد قمشهای: و هر که را روی زمین است خواهد همه را فدای خویش گردند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند. مکارم شیرازی: و تمام مردم روي زمين را تا مايه نجاتش شود.
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى
﴿۱۵﴾
انصاریان: این چنین نیست [که برایش راه نجاتی باشد] همانا آتش زبانه می کشد،
خرمشاهی: حاشا، آن آتشى زبانهزن است فولادوند: نه چنين است [آتش] زبانه مى كشد قمشهای: و هرگز نجات نیابد که آتش دوزخ بر او شعلهور است. مکارم شیرازی: اما هرگز چنين نيست شعله هاي سوزان آتش است.
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى
﴿۱۶﴾
انصاریان: در حالی که دست و پا و پوست سر را بر می کند!!
خرمشاهی: بركننده پوست سر فولادوند: پوست سر و اندام را بركننده است قمشهای: تا سر و صورت و اندمش پاک بسوزد. مکارم شیرازی: دست و پا و پوست سر را ميكند و ميبرد.
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
﴿۱۷﴾
انصاریان: هر که را به حق پشت کرده واز دعوت حق روی گردانده، می طلبد،
خرمشاهی: كه هر كس را كه [به حق] پشت كرد و [از ايمان] روى گرداند، به خود مىخواند فولادوند: هر كه را پشت كرده و روى برتافته قمشهای: دوزخ کسی را میخواند که از خدا رو گردانیده و با حق مخالفت کرده. مکارم شیرازی: و كساني را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا ميزند.
وَجَمَعَ فَأَوْعَى
﴿۱۸﴾
انصاریان: و آن را که ثروت جمع کرده و به ذخیره سازی و انباشتن پرداخته، می خواند؛
خرمشاهی: همان كسى كه مال اندوخت و جا به جا كرد فولادوند: و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى خواند قمشهای: و مال دنیا را جمع کرده و همه را ذخیره نموده است. مکارم شیرازی: و آنها كه اموال را جمع و ذخيره كردند.
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
﴿۱۹﴾
انصاریان: همانا انسان حریص و بی تاب آفریده شده است؛
خرمشاهی: بىگمان انسان ناشكيب آفريده شده است فولادوند: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى تاب] خلق شده است قمشهای: که انسان مخلوقی طبعا سخت حریص و بیصبر است. مکارم شیرازی: انسان حريص و كم طاقت آفريده شده.
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
﴿۲۰﴾
انصاریان: چون آسیبی به او رسد، بی تاب است،
خرمشاهی: چون شر به او رسد، بىتاب است فولادوند: چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه كند قمشهای: چون شر و زیانی به او رسد سخت جزع و بیقراری کند. مکارم شیرازی: هنگامي كه بدي به او رسد بيتابي ميكند.
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا
﴿۲۱﴾
انصاریان: و هنگامی که خیر و خوشی [و مال و رفاهی] به او رسد، بسیار بخیل و بازدارنده است،
خرمشاهی: و چون خير به او رسد، بازدارنده است فولادوند: و چون خيرى به او رسد بخل ورزد قمشهای: و چون مال و دولتی به او رو کند منع (احسان) نماید. مکارم شیرازی: و هنگامي كه خوبي به او رسد مانع ديگران ميشود.
إِلَّا الْمُصَلِّينَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: مگر نماز گزاران،
خرمشاهی: مگر نمازگزاران فولادوند: غير از نمازگزاران قمشهای: مگر نماز گزاران حقیقی. مکارم شیرازی: مگر نمازگزاران.
الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: آنان که همواره بر نمازشان مداوم و پایدارند،
خرمشاهی: آنان كه در نمازهايشان پيگيرند فولادوند: همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى كنند قمشهای: آنان که دایم در نماز (و طاعت الهی) عمر گذرانند. مکارم شیرازی: آنها كه نمازها را مرتبا بجا ميآورند.
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ
﴿۲۴﴾
انصاریان: و آنان که در اموالشان حقّی معلوم است
خرمشاهی: و كسانى كه در اموالشان حقى معين است فولادوند: و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است قمشهای: و آنان که در مال و دایی خود حقّی معیّن و معلوم گردانند. مکارم شیرازی: و آنها كه در اموالشان حق معلومي است.
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
﴿۲۵﴾
انصاریان: برای درخواست کننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت،]
خرمشاهی: براى خواهنده و بىبهره فولادوند: براى سائل و محروم قمشهای: تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم رسانند. مکارم شیرازی: براي تقاضا كنندگان و محرومان.
وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
﴿۲۶﴾
انصاریان: و آنان که همواره روز پاداش را باور دارند،
خرمشاهی: و كسانى كه روز جزا را باور مىدارند فولادوند: و كسانى كه روز جزا را باور دارند قمشهای: و آنان که روز قیامت و جزا را تصدیق کنند. مکارم شیرازی: و آنها كه به روز جزا ايمان دارند.
وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند،
خرمشاهی: و كسانى كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند فولادوند: و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند قمشهای: و آنان که از قهر و عذاب خدای خویش سخت ترسانند. مکارم شیرازی: و آنها كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند.
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ
﴿۲۸﴾
انصاریان: زیرا که از عذاب پروردگارشان ایمنی نیست،
خرمشاهی: بىگمان عذاب پروردگارشان، بدون ايمنى است فولادوند: چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمى توانند بود قمشهای: که از عذاب خدا هیچ کس ایمن نتواند بود. مکارم شیرازی: چرا كه هيچگاه خود را از عذاب پروردگار در امان نميبينند.
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: و آنان که دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام] حفظ می کنند،
خرمشاهی: و كسانى كه ناموسشان را حفظ مىكنند فولادوند: و كسانى كه دامن خود را حفظ مى كنند قمشهای: و آنان که اندام خود را (از شهوت رانی) نگاه میدارند. مکارم شیرازی: و آنها كه دامان خويش را از بيعفتي حفظ ميكنند.
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
﴿۳۰﴾
انصاریان: مگر در کام جویی از همسران و کنیزانشان که آنان در این زمینه مورد سرزنش نیستند.
خرمشاهی: مگر در برابر همسرانشان يا ملك يمينهايشان، كه در اين صورت سرزنش ناپذيرند فولادوند: مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند قمشهای: مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خویش که (از اعمال شهوت با آنها) هیچ ملامت ندارند. مکارم شیرازی: و آميزش جنسي جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند) ندارند ولي در بهره گيري از اينها مورد سرزنش نخواهند بود.
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ
﴿۳۱﴾
انصاریان: پس کسانی که در بهره گیری جنسی راهی غیر از این جویند، تجاوزکار از حدود حق اند،
خرمشاهی: پس هر كس فراتر از اين بجويد، آنانند كه تجاوزكارند فولادوند: و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند قمشهای: و هر که غیر از این جوید اینان به حقیقت متعدی و ستمکارند. مکارم شیرازی: و هر كس ماوراء اين را طلب كند متجاوز است.
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
﴿۳۲﴾
انصاریان: و آنان که امانت ها و پیمان های خود را رعایت می کنند،
خرمشاهی: و كسانى كه در برابر امانتها و پيمانهايشان رعايتگرند فولادوند: و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مى كنند قمشهای: و آنان که امانت و عهد و پیمانشان را رعایت کنند. مکارم شیرازی: و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت ميكنند.
وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
﴿۳۳﴾
انصاریان: و آنان که بر ادای گواهی های خود پای بند و متعهدند،
خرمشاهی: و كسانى كه در مقام گواهى دادنهايشان ايستادهاند فولادوند: و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستاده اند قمشهای: و آنان که برای گواهی به حق قیام کنند. مکارم شیرازی: و آنها كه قيام به اداي شهادت حق مينمايند.
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
﴿۳۴﴾
انصاریان: و آنان که همواره بر [اوقات و شرایط ظاهری و معنوی] نمازهایشان محافظت دارند.
خرمشاهی: و كسانى كه بر نمازهايشان مواظبند فولادوند: و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى ورزند قمشهای: و آنان که نماز خود را (به وقت و شرایط و حضور قلب) محافظت کنند. مکارم شیرازی: و آنها كه بر نماز مواظبت دارند.
أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: اینان در بهشت ها، مکرّم و محترم اند
خرمشاهی: اينان در بوستانهايى، گرامى داشته شدهاند فولادوند: آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود قمشهای: آنان در باغها (ی بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند. مکارم شیرازی: اين افراد در باغهاي بهشتي گراميند.
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ
﴿۳۶﴾
انصاریان: کافران را چه شده که به تو چشم دوخته به سویت شتابانند؟
خرمشاهی: پس كافران را چه مىشود كه به سوى تو شتابانند فولادوند: چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده اند به سوى تو شتابان قمشهای: (ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت میشتابند؟! مکارم شیرازی: اين كافران را چه ميشود كه با سرعت نزد تو ميآيند.
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ
﴿۳۷﴾
انصاریان: از راست و چپ، گروه گروه،
خرمشاهی: از جانب راست و از جانب چپ، گروه در گروه فولادوند: گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى آورند] قمشهای: از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده میشوند و به دین خدا نمیگروند). مکارم شیرازی: از راست و چپ، گروه گروه (طمع بهشت دارند)!
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ
﴿۳۸﴾
انصاریان: آیا هر یک از آنان طمع دارد که او را در بهشت پرنعمت درآورند؟!
خرمشاهی: آيا هر كدام از آنان طمع مىبرد كه به بهشت پرناز و نعمت درآورده شود فولادوند: آيا هر يك از آنان طمع مى بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود قمشهای: آیا هر یک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟! مکارم شیرازی: آيا هر يك از آنها طمع دارد كه در بهشت پر نعمت الهي وارد شود؟
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ
﴿۳۹﴾
انصاریان: این چنین نیست، ما آنان را از آنچه خود می دانند [آبی گندیده و بی مقدار] آفریدیم.
خرمشاهی: حاشا ما ايشان را از آنچه مىدانند آفريدهايم فولادوند: نه چنين است ما آنان را از آنچه [خود] مى دانند آفريديم قمشهای: هرگز این نشود (چون) آنها خود میدانند که ما آنها را از چه (نطفه پستی) آفریدهایم (باز به آفریننده خود ایمان نمیآورند و به کفر میشتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند). مکارم شیرازی: هرگز چنين نيست، ما آنها را از آنچه خودشان ميدانند آفريده ايم!
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ
﴿۴۰﴾
انصاریان: به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند که ما تواناییم،
خرمشاهی: به پروردگار مشرقها و مغربها سوگند مىخورم كه ما تواناييم فولادوند: [هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى كنم كه ما تواناييم قمشهای: چنین نیست، سوگند به خدای مشرقها و مغربها که ما قادریم. مکارم شیرازی: سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم.
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
﴿۴۱﴾
انصاریان: بر اینکه به جای آنان بهتر از آنان را بیاوریم؛ و هیچ چیز ما را مغلوب نمی کند.
خرمشاهی: كه بهتر از آنان را جانشين آنان سازيم و ما درمانده نيستيم فولادوند: كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جست قمشهای: که به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی (به قدرت و قوت) بر ما سبقت نخواهد یافت. مکارم شیرازی: بر اينكه جاي آنها را به كساني بدهيم كه از آنها بهترند، و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
﴿۴۲﴾
انصاریان: پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل] فرو روند و مشغول بازی باشند، تا روزشان را که به آنان وعده داده اند دیدار کنند،
خرمشاهی: پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعدهاش را به ايشان دادهاند، برسند فولادوند: پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده اند ملاقات نمايند قمشهای: پس آنها را به کفر و ضلالت خود بگذار که به بازیچه دنیا دل بازند تا با روزی که وعده عذاب آنهاست رو به رو شوند. مکارم شیرازی: آنها را به حال خود واگذار تا در باطل خود فرو روند، و بازي كنند، تا زماني كه روز موعود خود را ملاقات نمايند.
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ
﴿۴۳﴾
انصاریان: روزی که شتابان از خاک بیرون آیند، گویی به سوی نشانه های نصب شده می دوند،
خرمشاهی: روزى كه از گورها بيرون شتابند، گويى به سوى [قربانگاه] بتان مىشتابند فولادوند: روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند قمشهای: آن روزی که به سرعت سر از قبرها برآورده، گویی به سوی بتها (و نتیجه پرستش غیر خدا) میشتابند. مکارم شیرازی: همان روز كه از قبرها به سرعت خارج ميشوند، گوئي به سوي بتهايشان ميدوند!
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
﴿۴۴﴾
انصاریان: درحالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را می پوشاند. این همان روزی است که همواره وعده داده می شدند.
خرمشاهی: ديدگانشان از [ترس] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، اين همان روزى است كه به آنان وعده داده بودند فولادوند: ديدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى شد قمشهای: در حالی که چشمهاشان (از هول و وحشت قیامت) به خواری فرو افتاده و ذلّت (کفر و عصیان) بر آنها احاطه کرده، این همان روزی است که به آنها وعده میدادند. مکارم شیرازی: در حالي كه چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده، و پرده اي از ذلت و خواري آنها را پوشانده است (و به آنها گفته ميشود) اين همان روزي است كه به شما وعده داده ميشد. |
||