ParsQuran
سوره 70: المعارج - جزء 29

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿۱﴾
انصاریان: درخواست کننده ای عذابی را که واقع شدنی است درخواست کرد،
خرمشاهی: خواهنده‏اى عذابى رخ دادنى را طلب كرد
فولادوند: پرسنده‏ اى از عذاب واقع‏شونده‏ اى پرسيد
قمشه‌ای: سائلی از عذاب قیامت که وقوعش حتمی است (از رسول) پرسید (که آن عذاب چه مردمی راست).
مکارم شیرازی: تقاضا كننده‏ اي تقاضاي عذابي كرد كه واقع شد!
لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿۲﴾
انصاریان: [عذابی که] ویژه کافران است، [و] آن را بازدارنده ای نیست.
خرمشاهی: كه براى كافران است [و] بازدارنده‏اى ندارد
فولادوند: كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‏ اى نيست
قمشه‌ای: (بداند که) بر فرقه کافران است و هیچ کس از آنان دفع نتواند کرد.
مکارم شیرازی: اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچكس نمي‏تواند آن را دفع كند.
مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ ﴿۳﴾
انصاریان: [این عذاب] از سوی خدای صاحب درجات است.
خرمشاهی: از جانب خداوند صاحب درجات‏
فولادوند: [و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است
قمشه‌ای: که آن عذاب از (قهر) خدای مالک آسمانهاست (یا مراد عذاب واقع بر نعمان بن حارث است که به نصب خلافت علی علیه السلام بر رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم اعتراض کرد، رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: به امر خدا کردم. او گفت: اگر چنین است خدایا بر من عذابی فرست. فورا سنگی از آسمان بر فرقش رسید و هلاک شد).
مکارم شیرازی: از سوي خداوند ذي المعارج است (خداوندي كه فرشتگانش بر آسمانها صعود مي‏كند).
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾
انصاریان: فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا می روند.
خرمشاهی: كه فرشتگان و روح در روزى كه به اندازه پنجاه هزار سال [دنيوى‏] است به سوى او فرا مى‏روند
فولادوند: فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى ‏روند
قمشه‌ای: فرشتگان و روح الامین (برای اخذ فرمان) به سوی (عرش) خدا بالا روند در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود.
مکارم شیرازی: فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوي او عروج مي‏كنند در آن روزي كه مقدارش پنجاه هزار سال است.
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ﴿۵﴾
انصاریان: پس صبر کن صبری نیکو [صبری که در کنارش جزع و ناخشنودی نباشد.]
خرمشاهی: پس صبرى نيكو پيشه كن‏
فولادوند: پس صبر كن صبرى نيكو
قمشه‌ای: پس صبر نیکو پیش گیر.
مکارم شیرازی: بنابراين صبر جميل پيشه كن.
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا ﴿۶﴾
انصاریان: دشمنان و مخالفان، آن [عذاب] را دور می بینند
خرمشاهی: آنان آن را دوردست مى‏بينند
فولادوند: زيرا آنان [عذاب] را دور مى ‏بينند
قمشه‌ای: که این مردم آن روز را بسیار دور (از امکان) بینند.
مکارم شیرازی: زيرا آنها آن روز را دور مي‏بينند.
وَنَرَاهُ قَرِيبًا ﴿۷﴾
انصاریان: و ما آن را نزدیک می بینیم.
خرمشاهی: و ما نزديك مى‏بينيمش‏
فولادوند: و [ما] نزديكش مى ‏بينيم
قمشه‌ای: و ما نزدیک (به وقوع) می‌بینیم.
مکارم شیرازی: و ما آن را نزديك مي‏بينيم!
يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿۸﴾
انصاریان: روزی که آسمان چون فلز گداخته گردد
خرمشاهی: روزى كه آسمان چون فلز گداخته شود
فولادوند: روزى كه آسمانها چون فلز گداخته شود
قمشه‌ای: روزی که آسمان چون فلز گداخته شود.
مکارم شیرازی: همان روز كه آسمان همچون فلز گداخته مي‏شود.
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿۹﴾
انصاریان: و کوه ها مانند پشم رنگینِ حلاجی شده شود
خرمشاهی: و كوهها همچون پشم رنگين گردد
فولادوند: و كوهها چون پشم زده گردد
قمشه‌ای: و کوهها مانند پشم زده متلاشی گردند.
مکارم شیرازی: و كوهها مانند پشم رنگين متلاشي خواهد بود.
وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ﴿۱۰﴾
انصاریان: و هیچ خویشاوند و دوست صمیمی از [اوضاع و احوال] خویشاوند و دوست صمیمی اش نپرسد!
خرمشاهی: و هيچ خويشاوندى از حال خويشاوندى نپرسد
فولادوند: و هيچ دوست صميمى از دوست صميمى [حال] نپرسد
قمشه‌ای: و هیچ کس از خویش خود جویا نشود.
مکارم شیرازی: و هيچ دوست صميمي سراغ دوستش را نمي‏گيرد!
يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿۱۱﴾
انصاریان: آنان را نشانشان می دهند [ولی به خاطر دل مشغولی خود هرگز به آنان توجه نکنند!] گنهکار آرزو می کند که ای کاش می توانست فرزندانش را در برابر عذاب آن روز فدیه و عوض دهد!
خرمشاهی: در حالى كه به همديگر نشان داده شوند، گناهكار آرزو كند كاش عذاب چنين روزى را،
فولادوند: آنان را به ايشان نشان مى‏ دهند گناهكار آرزو مى ‏كند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد
قمشه‌ای: چون حقیقت حالشان به آنها بنمایند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستی فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد.
مکارم شیرازی: آنان را به آنها نشان مي‏دهند (ولي هر كس گرفتار كار خويشتن است) چنان است كه گنهكار دوست مي‏دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند.
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿۱۲﴾
انصاریان: و نیز همسر و برادرش را
خرمشاهی: با فدا كردن پسرانش و همسرش و برادرش باز خرد
فولادوند: و [نيز] همسرش و برادرش را
قمشه‌ای: و هم زن و برادرش.
مکارم شیرازی: و همسر و برادرش را.
وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿۱۳﴾
انصاریان: و قبیله و قومش را که [در دنیا] به او پناه می دادند،
خرمشاهی: همچنين خاندانش كه به او سر و سامان داده است‏
فولادوند: و قبيله‏ اش را كه به او پناه مى‏ دهد
قمشه‌ای: و هم خویشان و قبیله‌اش را که همیشه حمایتش می‌کردند.
مکارم شیرازی: و قبيله‏ اش كه هميشه از او حمايت مي‏كردند.
وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ ﴿۱۴﴾
انصاریان: و نیز همه کسانی را که در روی زمین اند تا [این فدیه و عوض] او را [از عذاب آن روز] نجات دهد!
خرمشاهی: همچنين هر كس كه در روى زمين است، آنگاه باز رهاندش‏
فولادوند: و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مى‏ داد] و آنگاه خود را رها میکرد
قمشه‌ای: و هر که را روی زمین است خواهد همه را فدای خویش گردند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند.
مکارم شیرازی: و تمام مردم روي زمين را تا مايه نجاتش شود.
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾
انصاریان: این چنین نیست [که برایش راه نجاتی باشد] همانا آتش زبانه می کشد،
خرمشاهی: حاشا، آن آتشى زبانه‏زن است‏
فولادوند: نه چنين است [آتش] زبانه مى ‏كشد
قمشه‌ای: و هرگز نجات نیابد که آتش دوزخ بر او شعله‌ور است.
مکارم شیرازی: اما هرگز چنين نيست شعله‏ هاي سوزان آتش است.
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿۱۶﴾
انصاریان: در حالی که دست و پا و پوست سر را بر می کند!!
خرمشاهی: بركننده پوست سر
فولادوند: پوست‏ سر و اندام را بركننده است
قمشه‌ای: تا سر و صورت و اندمش پاک بسوزد.
مکارم شیرازی: دست و پا و پوست سر را مي‏كند و مي‏برد.
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿۱۷﴾
انصاریان: هر که را به حق پشت کرده واز دعوت حق روی گردانده، می طلبد،
خرمشاهی: كه هر كس را كه [به حق‏] پشت كرد و [از ايمان‏] روى گرداند، به خود مى‏خواند
فولادوند: هر كه را پشت كرده و روى برتافته
قمشه‌ای: دوزخ کسی را می‌خواند که از خدا رو گردانیده و با حق مخالفت کرده.
مکارم شیرازی: و كساني را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا مي‏زند.
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾
انصاریان: و آن را که ثروت جمع کرده و به ذخیره سازی و انباشتن پرداخته، می خواند؛
خرمشاهی: همان كسى كه مال اندوخت و جا به جا كرد
فولادوند: و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى‏ خواند
قمشه‌ای: و مال دنیا را جمع کرده و همه را ذخیره نموده است.
مکارم شیرازی: و آنها كه اموال را جمع و ذخيره كردند.
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾
انصاریان: همانا انسان حریص و بی تاب آفریده شده است؛
خرمشاهی: بى‏گمان انسان ناشكيب آفريده شده است‏
فولادوند: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏ تاب] خلق شده است
قمشه‌ای: که انسان مخلوقی طبعا سخت حریص و بی‌صبر است.
مکارم شیرازی: انسان حريص و كم طاقت آفريده شده.
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾
انصاریان: چون آسیبی به او رسد، بی تاب است،
خرمشاهی: چون شر به او رسد، بى‏تاب است‏
فولادوند: چون صدمه‏ اى به او رسد عجز و لابه كند
قمشه‌ای: چون شر و زیانی به او رسد سخت جزع و بی‌قراری کند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه بدي به او رسد بيتابي مي‏كند.
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾
انصاریان: و هنگامی که خیر و خوشی [و مال و رفاهی] به او رسد، بسیار بخیل و بازدارنده است،
خرمشاهی: و چون خير به او رسد، بازدارنده است‏
فولادوند: و چون خيرى به او رسد بخل ورزد
قمشه‌ای: و چون مال و دولتی به او رو کند منع (احسان) نماید.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه خوبي به او رسد مانع ديگران مي‏شود.
إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿۲۲﴾
انصاریان: مگر نماز گزاران،
خرمشاهی: مگر نمازگزاران‏
فولادوند: غير از نمازگزاران
قمشه‌ای: مگر نماز گزاران حقیقی.
مکارم شیرازی: مگر نمازگزاران.
الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾
انصاریان: آنان که همواره بر نمازشان مداوم و پایدارند،
خرمشاهی: آنان كه در نمازهايشان پيگيرند
فولادوند: همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى كنند
قمشه‌ای: آنان که دایم در نماز (و طاعت الهی) عمر گذرانند.
مکارم شیرازی: آنها كه نمازها را مرتبا بجا مي‏آورند.
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿۲۴﴾
انصاریان: و آنان که در اموالشان حقّی معلوم است
خرمشاهی: و كسانى كه در اموالشان حقى معين است‏
فولادوند: و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است
قمشه‌ای: و آنان که در مال و دایی خود حقّی معیّن و معلوم گردانند.
مکارم شیرازی: و آنها كه در اموالشان حق معلومي است.
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾
انصاریان: برای درخواست کننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت،]
خرمشاهی: براى خواهنده و بى‏بهره‏
فولادوند: براى سائل و محروم
قمشه‌ای: تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم رسانند.
مکارم شیرازی: براي تقاضا كنندگان و محرومان.
وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۲۶﴾
انصاریان: و آنان که همواره روز پاداش را باور دارند،
خرمشاهی: و كسانى كه روز جزا را باور مى‏دارند
فولادوند: و كسانى كه روز جزا را باور دارند
قمشه‌ای: و آنان که روز قیامت و جزا را تصدیق کنند.
مکارم شیرازی: و آنها كه به روز جزا ايمان دارند.
وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند،
خرمشاهی: و كسانى كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند
فولادوند: و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند
قمشه‌ای: و آنان که از قهر و عذاب خدای خویش سخت ترسانند.
مکارم شیرازی: و آنها كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند.
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾
انصاریان: زیرا که از عذاب پروردگارشان ایمنی نیست،
خرمشاهی: بى‏گمان عذاب پروردگارشان، بدون ايمنى است‏
فولادوند: چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمى‏ توانند بود
قمشه‌ای: که از عذاب خدا هیچ کس ایمن نتواند بود.
مکارم شیرازی: چرا كه هيچگاه خود را از عذاب پروردگار در امان نمي‏بينند.
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: و آنان که دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام] حفظ می کنند،
خرمشاهی: و كسانى كه ناموسشان را حفظ مى‏كنند
فولادوند: و كسانى كه دامن خود را حفظ مى كنند
قمشه‌ای: و آنان که اندام خود را (از شهوت رانی) نگاه می‌دارند.
مکارم شیرازی: و آنها كه دامان خويش را از بيعفتي حفظ مي‏كنند.
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۳۰﴾
انصاریان: مگر در کام جویی از همسران و کنیزانشان که آنان در این زمینه مورد سرزنش نیستند.
خرمشاهی: مگر در برابر همسرانشان يا ملك يمينهايشان، كه در اين صورت سرزنش ناپذيرند
فولادوند: مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند
قمشه‌ای: مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خویش که (از اعمال شهوت با آنها) هیچ ملامت ندارند.
مکارم شیرازی: و آميزش جنسي جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند) ندارند ولي در بهره گيري از اينها مورد سرزنش نخواهند بود.
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: پس کسانی که در بهره گیری جنسی راهی غیر از این جویند، تجاوزکار از حدود حق اند،
خرمشاهی: پس هر كس فراتر از اين بجويد، آنانند كه تجاوزكارند
فولادوند: و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند
قمشه‌ای: و هر که غیر از این جوید اینان به حقیقت متعدی و ستمکارند.
مکارم شیرازی: و هر كس ماوراء اين را طلب كند متجاوز است.
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: و آنان که امانت ها و پیمان های خود را رعایت می کنند،
خرمشاهی: و كسانى كه در برابر امانتها و پيمانهايشان رعايتگرند
فولادوند: و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مى كنند
قمشه‌ای: و آنان که امانت و عهد و پیمانشان را رعایت کنند.
مکارم شیرازی: و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مي‏كنند.
وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و آنان که بر ادای گواهی های خود پای بند و متعهدند،
خرمشاهی: و كسانى كه در مقام گواهى دادنهايشان ايستاده‏اند
فولادوند: و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستاده‏ اند
قمشه‌ای: و آنان که برای گواهی به حق قیام کنند.
مکارم شیرازی: و آنها كه قيام به اداي شهادت حق مي‏نمايند.
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: و آنان که همواره بر [اوقات و شرایط ظاهری و معنوی] نمازهایشان محافظت دارند.
خرمشاهی: و كسانى كه بر نمازهايشان مواظبند
فولادوند: و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى ‏ورزند
قمشه‌ای: و آنان که نماز خود را (به وقت و شرایط و حضور قلب) محافظت کنند.
مکارم شیرازی: و آنها كه بر نماز مواظبت دارند.
أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: اینان در بهشت ها، مکرّم و محترم اند
خرمشاهی: اينان در بوستانهايى، گرامى داشته شده‏اند
فولادوند: آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود
قمشه‌ای: آنان در باغها (ی بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند.
مکارم شیرازی: اين افراد در باغهاي بهشتي گراميند.
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: کافران را چه شده که به تو چشم دوخته به سویت شتابانند؟
خرمشاهی: پس كافران را چه مى‏شود كه به سوى تو شتابانند
فولادوند: چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده‏ اند به سوى تو شتابان
قمشه‌ای: (ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت می‌شتابند؟!
مکارم شیرازی: اين كافران را چه مي‏شود كه با سرعت نزد تو مي‏آيند.
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: از راست و چپ، گروه گروه،
خرمشاهی: از جانب راست و از جانب چپ، گروه در گروه‏
فولادوند: گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى ‏آورند]
قمشه‌ای: از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده می‌شوند و به دین خدا نمی‌گروند).
مکارم شیرازی: از راست و چپ، گروه گروه (طمع بهشت دارند)!
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ ﴿۳۸﴾
انصاریان: آیا هر یک از آنان طمع دارد که او را در بهشت پرنعمت درآورند؟!
خرمشاهی: آيا هر كدام از آنان طمع مى‏برد كه به بهشت پرناز و نعمت درآورده شود
فولادوند: آيا هر يك از آنان طمع مى ‏بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود
قمشه‌ای: آیا هر یک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟!
مکارم شیرازی: آيا هر يك از آنها طمع دارد كه در بهشت پر نعمت الهي وارد شود؟
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: این چنین نیست، ما آنان را از آنچه خود می دانند [آبی گندیده و بی مقدار] آفریدیم.
خرمشاهی: حاشا ما ايشان را از آنچه مى‏دانند آفريده‏ايم‏
فولادوند: نه چنين است ما آنان را از آنچه [خود] مى‏ دانند آفريديم
قمشه‌ای: هرگز این نشود (چون) آنها خود می‌دانند که ما آنها را از چه (نطفه پستی) آفریده‌ایم (باز به آفریننده خود ایمان نمی‌آورند و به کفر می‌شتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند).
مکارم شیرازی: هرگز چنين نيست، ما آنها را از آنچه خودشان مي‏دانند آفريده‏ ايم!
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿۴۰﴾
انصاریان: به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند که ما تواناییم،
خرمشاهی: به پروردگار مشرق‏ها و مغرب‏ها سوگند مى‏خورم كه ما تواناييم‏
فولادوند: [هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى ‏كنم كه ما تواناييم
قمشه‌ای: چنین نیست، سوگند به خدای مشرق‌ها و مغرب‌ها که ما قادریم.
مکارم شیرازی: سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم.
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿۴۱﴾
انصاریان: بر اینکه به جای آنان بهتر از آنان را بیاوریم؛ و هیچ چیز ما را مغلوب نمی کند.
خرمشاهی: كه بهتر از آنان را جانشين آنان سازيم و ما درمانده نيستيم‏
فولادوند: كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جست
قمشه‌ای: که به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی (به قدرت و قوت) بر ما سبقت نخواهد یافت.
مکارم شیرازی: بر اينكه جاي آنها را به كساني بدهيم كه از آنها بهترند، و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل] فرو روند و مشغول بازی باشند، تا روزشان را که به آنان وعده داده اند دیدار کنند،
خرمشاهی: پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعده‏اش را به ايشان داده‏اند، برسند
فولادوند: پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‏ اند ملاقات نمايند
قمشه‌ای: پس آنها را به کفر و ضلالت خود بگذار که به بازیچه دنیا دل بازند تا با روزی که وعده عذاب آنهاست رو به رو شوند.
مکارم شیرازی: آنها را به حال خود واگذار تا در باطل خود فرو روند، و بازي كنند، تا زماني كه روز موعود خود را ملاقات نمايند.
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: روزی که شتابان از خاک بیرون آیند، گویی به سوی نشانه های نصب شده می دوند،
خرمشاهی: روزى كه از گورها بيرون شتابند، گويى به سوى [قربانگاه‏] بتان مى‏شتابند
فولادوند: روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند
قمشه‌ای: آن روزی که به سرعت سر از قبرها برآورده، گویی به سوی بتها (و نتیجه پرستش غیر خدا) می‌شتابند.
مکارم شیرازی: همان روز كه از قبرها به سرعت خارج مي‏شوند، گوئي به سوي بتهايشان مي‏دوند!
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: درحالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را می پوشاند. این همان روزی است که همواره وعده داده می شدند.
خرمشاهی: ديدگانشان از [ترس‏] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، اين همان روزى است كه به آنان وعده داده بودند
فولادوند: ديدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى ‏شد
قمشه‌ای: در حالی که چشمهاشان (از هول و وحشت قیامت) به خواری فرو افتاده و ذلّت (کفر و عصیان) بر آنها احاطه کرده، این همان روزی است که به آنها وعده می‌دادند.
مکارم شیرازی: در حالي كه چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده، و پرده‏ اي از ذلت و خواري آنها را پوشانده است (و به آنها گفته مي‏شود) اين همان روزي است كه به شما وعده داده مي‏شد.