ParsQuran
سوره 69: الحاقة - جزء 29

فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ﴿۲۱﴾
انصاریان: پس او در یک زندگی خوش و پسندیده ای است.
خرمشاهی: آنگاه او در زندگى پسنديده‏اى است‏
فولادوند: پس او در يك زندگى خوش است
قمشه‌ای: این چنین کس در عیش و زندگانی خوش خواهد بود.
مکارم شیرازی: او در يك زندگي كاملا رضايتبخش قرار خواهد داشت.
فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿۲۲﴾
انصاریان: در بهشتی برین
خرمشاهی: در بهشتى برين‏
فولادوند: در بهشتى برين
قمشه‌ای: در بهشت عالی رتبه (ابدی).
مکارم شیرازی: در بهشتي عالي،
قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ ﴿۲۳﴾
انصاریان: که میوه هایش در دسترس است.
خرمشاهی: كه ميوه‏هايش دسترس است‏
فولادوند: [كه] ميوه هايش در دسترس است
قمشه‌ای: که میوه‌های آن همیشه در دسترس (بهشتیان) است.
مکارم شیرازی: كه ميوه‏ هايش در دسترس است.
كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ﴿۲۴﴾
انصاریان: [به آنان گویند:] بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد به سبب اعمالی که در ایام گذشته انجام دادید؛
خرمشاهی: [به آنان گويند] به خاطر آنچه در روزگاران گذشته انجام داده‏ايد، بخوريد و بياشاميد گوارا
فولادوند: بخوريد و بنوشيد گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام داديد
قمشه‌ای: (و خطاب رسد که) از طعام و شرابهای لذیذ و گوارای بهشتی هر چه خواهید تناول کنید، شما را گوارا باد، که این پاداش اعمال ایّام گذشته دنیاست که (بر امروز خویش) پیش فرستادید.
مکارم شیرازی: (و به آنها گفته مي‏شود) بخوريد و بياشاميد گوارا در برابر اعمالي كه در ايام گذشته انجام داديد.
وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ ﴿۲۵﴾
انصاریان: و اما کسی که پرونده اعمالش را به دست چپش دهند، می گوید: ای کاش پرونده ام را دریافت نمی کردم،
خرمشاهی: و اما كسى كه كارنامه‏اش به دست چپش داده شود، [سوكمندانه‏] گويد اى كاش كارنامه‏ام به من داده نمى‏شد
فولادوند: و اما كسى كه كارنامه‏ اش به دست چپش داده شود گويد اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم
قمشه‌ای: و اما آن کس که کتاب عملش به دست چپ دهند (با کمال شرمندگی و اندوه) گوید: ای کاش نامه مرا به من نمی‌دادند.
مکارم شیرازی: اما كسي كه نامه اعمال او به دست چپش داده شده مي‏گويد: اي كاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمي‏شد.
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ ﴿۲۶﴾
انصاریان: و نمی دانستم حساب من چیست؟
خرمشاهی: و نمى‏دانستم حساب و كتابم چيست‏
فولادوند: و از حساب خود خبردار نشده بودم
قمشه‌ای: و من هرگز از حساب اعمالم آگاه نمی‌شدم.
مکارم شیرازی: و نمي‏دانستم حساب من چيست ؟
يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: ای کاش همان مرگ اول [که مرا از دنیا به آخرت انتقال داد] کارم را یکسره می کرد [و در نیستی ابد قرارم می داد،]
خرمشاهی: كاش آن [مرگ‏] يكسره بود
فولادوند: اى كاش آن [مرگ] كار را تمام میکرد
قمشه‌ای: ای کاش مرگ مرا از چنگ این غصه و عذاب نجات می‌داد.
مکارم شیرازی: اي كاش مرگم فرا مي‏رسيد!
مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ ﴿۲۸﴾
انصاریان: ثروتم عذاب را از من دفع نکرد،
خرمشاهی: مال و منال من به كار من نيامد
فولادوند: مال من مرا سودى نبخشيد
قمشه‌ای: (ای داد که) مال و ثروت من امروز به فریاد من نرسید.
مکارم شیرازی: مال و ثروتم هرگز مرا بينياز نكرد،
هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ ﴿۲۹﴾
انصاریان: قدرت و توانم از دست رفت.
خرمشاهی: دستگاه من از دستم برفت‏
فولادوند: قدرت من از [كف] من برفت
قمشه‌ای: همه قدرت و حشمتم نابود گردید.
مکارم شیرازی: قدرت من نيز از دست رفت!
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿۳۰﴾
انصاریان: [فرمان آید] او را بگیرید و در غل و زنجیرش کشید،
خرمشاهی: [گويند] او را فرو گيريد و دربندش كنيد
فولادوند: [گويند] بگيريد او را و در غل كشيد
قمشه‌ای: (و خطاب قهر رسد که) او را بگیرید و در غل و زنجیر کشید.
مکارم شیرازی: او را بگيريد و در بند و زنجيرش كنيد!