إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ
﴿۳۴﴾
انصاریان: بی تردید برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان بهشت های پرنعمت است.
خرمشاهی: براى پرهيزگاران در نزد پروردگارشان بهشتهاى پرناز و نعمت است فولادوند: براى پرهيزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است قمشهای: (در آخرت) برای متقیان نزد پروردگارشان باغهای بهشت پرنعمت خواهد بود. مکارم شیرازی: براي پرهيزكاران نزد پروردگارشان باغهاي پرنعمت بهشت است
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: آیا ما تسلیم شدگان [به فرمان ها و احکام خود] را چون مجرمان قرار می دهیم؟
خرمشاهی: آيا مسلمانان را همانند گناهكاران مىشماريم؟ فولادوند: پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد قمشهای: آیا هرگز اهل اسلام را با کافران بدکار یکسان قرار میدهیم؟ مکارم شیرازی: آيا مؤ منان را همچون مجرمان قرار ميدهيم ؟
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
﴿۳۶﴾
انصاریان: شما را چه شده؟ چگونه داوری می کنید؟!
خرمشاهی: شما را چه مىشود چگونه داورى مىكنيد؟ فولادوند: شما را چه شده چگونه داورى مى كنيد قمشهای: شما را چیست؟ چگونه شما (این چنین) حکم (ظالمانه) میکنید؟ مکارم شیرازی: شما را چه ميشود؟ چگونه داوري ميكنيد؟
أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ
﴿۳۷﴾
انصاریان: آیا شما را کتابی [آسمانی از نزد خدا] ست که در آن می خوانید
خرمشاهی: يا مگر كتابى داريد كه در آنها مطالعه مىكنيد فولادوند: يا شما را كتابى هست كه در آن فرا مى گيريد قمشهای: آیا شما را کتابی است (آسمانی) که در آن این حکم میخوانید؟ مکارم شیرازی: آيا كتابي داريد كه از آن درس ميخوانيد؟
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ
﴿۳۸﴾
انصاریان: که در آن جهان هر چه را شما بخواهید و انتخاب کنید برای شما خواهد بود؟!
خرمشاهی: كه در آن براى شما هرچه آرزو كنيد هست؟ فولادوند: كه هر چه را برمى گزينيد براى شما در آن خواهد بود قمشهای: که هر آنچه به هوای نفس بخواهید شما را فراهم است؟ مکارم شیرازی: كه آنچه را شما انتخاب ميكنيد از آن شما است؟
أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ
﴿۳۹﴾
انصاریان: یا شما را بر ما تا روز قیامت پیمان و سوگند استواری است که هر چه را به سود خود حکم کنید ویژه شماست؟!
خرمشاهی: يا شما را پيمانهايى است با ما كه حكم آن تا قيامت باقى باشد كه هر چه حكم كنيد براى شما باشد؟ فولادوند: يا اينكه شما تا روز قيامت [از ما] سوگندهايى رسا گرفته ايد كه هر چه دلتان خواست حكم كنيد قمشهای: یا شما را بر ما (به عدم عقاب) عهد و سوگند دائمی تا روز قیامت است که هر چه حکم فرمایید به یقین بر شما فراهم است؟ مکارم شیرازی: يا اينكه عهد و پيمان مؤ كد و مستمري تا روز قيامت بر ما داريد كه هر چه را به نفع خود اختيار ميكنيد براي شما قرار ميدهد؟
سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَلِكَ زَعِيمٌ
﴿۴۰﴾
انصاریان: از آنان بپرس کدامشان ضامن آن ادعاست [که مسلمان و مجرم یکسانند؟!!]
خرمشاهی: از ايشان بپرس كه كداميك از آنان ضامن اين امر است؟ فولادوند: از آنان بپرس كدامشان ضامن اين [ادعا] يند قمشهای: از آنان بپرس تا کدام ضامن این پیمانند؟ مکارم شیرازی: از آنها بپرس كداميك از آنان چنين چيزي را تضمين ميكند؟
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ
﴿۴۱﴾
انصاریان: یا شریکانی [در ربوبیت خدا] دارند [که از آنان نزد خدا شفاعت کنند که در اجر و ثواب با مسلمانان یکسان شوند؟] پس اگر راستگویند، شریکانشان را [به میدان] آورند.
خرمشاهی: يا شركايى دارند، پس اگر راست مىگويند شريكانشان را به ميان آورند فولادوند: يا شريكانى دارند پس اگر راست مى گويند شريكانشان را بياورند قمشهای: یا آنها گواهانی (بر دعوی خود) دارند؟ اگر راست میگویند آن گواهان را حاضر کنند. مکارم شیرازی: يا اينكه معبوداني دارند (كه آنها را شريك خدا قرار داده اند و براي آنان شفاعت ميكنند) اگر راست ميگويند معبودان خود را ارائه دهند.
يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ
﴿۴۲﴾
انصاریان: [یاد کن] روزی را که کار بر آنان به شدت سخت و دشوار شود، [و آن روز که جای هیچ تکلیف و عبادتی نیست به عنوان سرزنش و ملامت] به سجده کردن دعوت شوند، ولی در خود قدرت و استطاعت [سجده کردن] نیابند!
خرمشاهی: روزى كه هنگامه بالا گيرد، و آنان را به سجده دعوت كنند ولى نتوانند فولادوند: روزى كه كار زار [و رهايى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانايى نيابند قمشهای: در آن روز بسیار سخت به سجده خدا خوانده شوند و نتوانند. مکارم شیرازی: به خاطر بياوريد روزي را كه ساق پاها از وحشت برهنه ميگردد و دعوت به سجود ميشوند اما قادر بر آن نيستند!
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ
﴿۴۳﴾
انصاریان: دیدگانشان از شرم و حیا، فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را فرا گیرد و اینان [در دنیا] به سجده [بر خدا] دعوت می شدند در حالی که تندرست بودند [ولی از فرمان خدا متکبرانه روی می گرداندند.]
خرمشاهی: ديدگانشان [از ترس] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، و چنين بود كه به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند فولادوند: ديدگانشان به زير افتاده خوارى آنان را فرو مى گيرد در حالى كه [پيش از اين] به سجده دعوت مى شدند و تندرست بودند قمشهای: چشمانشان ذلیل و ترسان، ذلّت و حسرت آنها را فرا گرفته و از این پیش (در دنیا) با تن سالم به سجده خدا آنها را میخواندند (ولی اجابت نکردند). مکارم شیرازی: اين در حالي است كه چشمهاي آنها (از شدت ندامت و شرمساري) به زير افتاده و ذلت و خواري وجود آنها را فرا گرفته، آنها پيش از اين دعوت به سجود ميشدند در حالي كه سالم بودند (ولي امروز ديگر توانائي آن را ندارند) |
||