ParsQuran
سوره 6: الأنعام - جزء 7

فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: پس چرا هنگامی که عذاب ما به آنان رسید، فروتنی و زاری نکردند؟ بلکه دل هایشان سخت شد و شیطان، اعمال ناپسندی که همواره مرتکب می شدند در نظرشان آراست.
خرمشاهی: پس چرا هنگامى كه عذاب ما به سراغشان آمد زارى و خاكسارى نكردند؟ زيرا دلهايشان سخت شده و شيطان كار و كردارشان را در نظرشان آراسته بود
فولادوند: پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى [حقيقت اين است كه] دلهايشان سخت‏ شده و شيطان آنچه را انجام مى‏ دادند برايشان آراسته است
قمشه‌ای: -پس چرا وقتی که بلای ما به آنها رسید تضرّع و زاری نکردند (تا نجات یابند)؟ ولی (بدین سبب که نکردند) دلهاشان را قساوت فرا گرفت و شیطان کردار زشت آنان را در نظرشان زیبا نمود.
مکارم شیرازی: چرا آنها هنگامي كه مجازات ما به آنان رسيد (خضوع نكردند و) تسليم نشدند، ولي دلهاي آنها قساوت پيدا كرد و شيطان هر كاري را كه مي‏كردند در نظرشان زينت داد.
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: پس چون حقایقی را که [برای عبرت گرفتنشان] به آن یادآوری شده بودند، فراموش کردند، درهای همه نعمت ها را به روی آنان گشودیم، تا هنگامی که به آنچه داده شدند، مغرورانه خوشحال گشتند، به ناگاه آنان را [به عذاب] گرفتیم، پس یکباره [از نجات خود] درمانده و نومید شدند.
خرمشاهی: آنگاه چون پند و هشدارها را فراموش كردند، درهاى نعمت را بر آنان گشوديم و چون بدانچه دريافته بودند سرمست شدند، ناگهان فرو گرفتيمشان و آنگاه بود كه نوميد شدند
فولادوند: پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند
قمشه‌ای: -پس چون آنچه به آنها تذکر داده شد همه را فراموش کردند ما هم ابواب هر چیز را به روی آن‌ها گشودیم تا چون به نعمتی که به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند ناگاه آنها را (به کیفر اعمالشان) گرفتار کردیم و آن هنگام (خوار و) نا امید گردیدند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه (اندرزها سودي نبخشيد و) آنچه به آنها يادآوري شده بود فراموش كردند درهاي همه چيز (از نعمتها) را به روي آنها گشوديم تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم) در اين هنگام همه مايوس شدند (و درهاي اميد به روي آنها بسته شد!)
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۵﴾
انصاریان: در نتیجه ریشه کسانی که [به آیات ما و به مردم] ستم ورزیدند، بریده شد؛ و همه ستایش ها ویژه خدا مالک و مربی جهانیان است.
خرمشاهی: و ريشه ستمكاران [مشرك‏] بركنده شد، و سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است
قمشه‌ای: -پس ریشه گروه ظالمان کنده شد، و ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است.
مکارم شیرازی: و (به اين ترتيب) دنباله (زندگي) جمعيتي كه ستم كرده بودند قطع شد و ستايش مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ ﴿۴۶﴾
انصاریان: [به آنان که برای خدا به خیال باطلشان شریکانی قرار داده اند] بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوش ها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دل هایتان مُهر [تیره بختی] نِهد، کدام معبودی جز خداست که آنها را به شما دهد؟! با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون [برای هدایت اینان] بیان می کنیم، سپس آنان روی می گردانند.
خرمشاهی: بگو بينديشيد اگر خداوند شنوايى و ديدگان شما را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد، چه خدايى غير از خداوند آنها را به شما برمى‏گرداند؟ بنگر كه چگونه آيات را گونه‏گونه بيان مى‏داريم، آنگاه ايشان رويگردانند
فولادوند: بگو به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مى ‏كنيم سپس آنان روى برمى‏ تابند
قمشه‌ای: -بگو: مرا گویید، اگر خدا گوش و چشمهای شما را گرفت و مهر بر دل شما نهاد (تا کور و کر و جاهل شدید) کدام خدایی غیر از خدا هست که این نعمت‌ها را به شما باز دهد؟! بنگر که ما چگونه آیات را به انواع گوناگون بیان می‌کنیم باز آنها اعراض می‌کنند!
مکارم شیرازی: بگو آيا فكر كرده‏ ايد اگر خداوند گوش و چشمهاي شما را بگيرد و بر دلهاي شما مهر نهد (كه چيزي را نفهميد) چه كسي جز خدا است كه آنها را به شما بدهد؟ ببين چگونه آيات را براي آنها به گونه‏ هاي مختلف شرح مي‏دهيم سپس آنها روي مي‏گردانند!
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۷﴾
انصاریان: بگو: به من خبر دهید اگر عذاب خدا ناگهان [مانند صاعقه و صیحه آسمانی] یا آشکار [مانند بیماری های مهلک] به سوی شما آید، آیا جز گروه ستمکار هلاک می شوند؟
خرمشاهی: بگو بينديشيد اگر عذاب الهى ناگهان [در شب‏] يا آشكارا [در روز] به سراغتان بيايد آيا [قومى‏] جز قوم ستمكار [مشرك‏] نابود مى‏شوند؟
فولادوند: بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران [كسى] هلاك خواهد شد
قمشه‌ای: -بگو: چه خواهید کرد اگر عذاب خدا شما را به ناگاه، پنهان یا آشکار در رسد، آیا کسی به جز گروه ستمکار هلاک خواهد شد؟
مکارم شیرازی: بگو فكر كرده‏ ايد اگر عذاب خدا ناگهاني (و پنهاني) يا آشكارا به سراغ شما بيايد آيا جز جمعيت ستمكار هلاك مي‏شوند؟
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۴۸﴾
انصاریان: و پیامبران را جز مژده دهنده و بیم رسان نمی فرستیم؛ پس کسانی که ایمان بیاورند و [مفاسد خود را] اصلاح کنند نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.
خرمشاهی: و ما پيامبران را جز مژده‏آور و هشداردهنده نمى‏فرستيم، و كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند
فولادوند: و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى‏ فرستيم پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد
قمشه‌ای: و ما پیغمبران را جز برای آنکه مژده دهند و بترسانند نفرستادیم، پس هر کس ایمان آورد و کار شایسته کرد هرگز بر آنان بیمی نیست و ابدا اندوهگین نخواهند بود.
مکارم شیرازی: ما پيامبران را جز براي بشارت و بيم نمي‏فرستيم آنها كه ايمان آورند و (خويشتن را) اصلاح كنند نه ترسي دارند و نه غمگين مي‏شوند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: و آنان که آیات ما را تکذیب کردند، به سزای نافرمانی هایشان عذاب به آنان خواهد رسید.
خرمشاهی: و دروغ‏انگاران آيات ما به خاطر نافرمانيشان گرفتار عذاب گردند
فولادوند: و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند به [سزاى] آنكه نافرمانى میکردند عذاب به آنان خواهد رسيد
قمشه‌ای: و هر که آیات ما را تکذیب کرد به آنان در اثر فسق و زشتکاری عذاب خواهد رسید.
مکارم شیرازی: و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان مي‏رسد.
قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ ﴿۵۰﴾
انصاریان: بگو: من به شما نمی گویم که خزینه ها و گنجینه های خدا نزد من است، و نیز غیب هم نمی دانم، و نمی گویم که فرشته ام؛ فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می کنم. بگو: آیا [اعراض کننده از وحی که] نابینا [ست] و [پیروِ وحی که] بینا [ست] یکسانند؟! پس چرا نمی اندیشید؟!
خرمشاهی: بگو من به شما نمى‏گويم كه خزاين الهى نزد من است، و غيب نيز نمى‏دانم، و به شما نمى‏گويم كه من فرشته‏اى هستم، من از هيچ چيز پيروى نمى‏كنم جز از آنچه به من وحى مى‏شود، بگو آيا نابينا و بينا برابرند، آيا نمى‏انديشيد؟
فولادوند: بگو به شما نمى‏ گويم گنجينه ‏هاى خدا نزد من است و غيب نيز نمى‏ دانم و به شما نمى‏ گويم كه من فرشته‏ ام جز آنچه را كه به سوى من وحى مى ‏شود پيروى نمى ‏كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمى ‏كنيد
قمشه‌ای: -بگو: من شما را نمی‌گویم که گنج‌های خدا نزد من است و نه آنکه از غیب (الهی) آگاهم و نمی‌گویم که من فرشته‌ام، من پیروی نمی‌کنم جز آنچه را که به من وحی می‌رسد. بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا فکر و اندیشه نمی‌کنید؟
مکارم شیرازی: بگو من نميگويم خزائن خدا نزد من است و من آگاه از غيب نيستم (جز آنچه خدا به من بياموزد) و به شما نمي‏گويم من فرشته‏ ام، من تنها از آنچه به من وحي مي‏شود پيروي مي‏كنم، بگو آيا نابينا و بينا مساويند؟ چرا فكر نميكنيد؟!
وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۵۱﴾
انصاریان: و به وسیله این قرآن کسانی را که از محشور شدن به سوی پروردگارشان می ترسند، هشدار ده که آنان را [در آن روز هول انگیز] جز خدا سرپرست و شفیعی نخواهد بود؛ باشد که بپرهیزند.
خرمشاهی: و كسانى را كه از محشور شدن به نزد پروردگارشان انديشناكند، به آن [قرآن‏] هشدار بده، در برابر او [خداوند] ياور و شفيعى ندارند باشد كه پروا پيشه كنند
فولادوند: و به وسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند
قمشه‌ای: -و آنان را که از احضار در پیشگاه عدل خدا ترسانند به آیات قرآن متنبّه ساز و بترسان که جز خدا آنها را یاور و شفیعی نیست، باشد که پرهیزکار شوند.
مکارم شیرازی: به وسيله آن (قرآن) كساني را كه از روز حشر و رستاخيز مي‏ترسند، بيم ده، (روزي كه در آن روز) ياور و سرپرست و شفاعت كنندهاي جز او (خدا) ندارند، شايد پرهيزكاري پيشه كنند.
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۲﴾
انصاریان: و آنان که بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را می خوانند [و با این خواندن] خشنودی او را می خواهند، از خود مران. نه چیزی از حساب [عمل] آنان بر عهده توست، و نه چیزی از حساب [کار] تو بر عهده آنان است تا آنان را برانی و [به سبب راندنشان] از ستمکاران باشی.
خرمشاهی: و كسانى را كه پروردگارشان را بامدادان و شامگاهان [به نيايش‏] مى‏خوانند و خشنودى او را مى‏جويند[از خود] مران، چيزى از حساب آنان بر تو و چيزى از حساب تو بر آنان نيست كه برانى‏شان و از ستمكاران شوى‏
فولادوند: و كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى‏ خوانند در حالى كه خشنودى او را مى‏ خواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب تو [نيز] چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى
قمشه‌ای: و آنان را که صبح و شام خدا را می‌خوانند و قصدشان فقط خداست از خود مران، که نه چیزی از حساب آنها بر تو و نه چیزی از حساب تو بر آنهاست، پس اگر آن خداپرستان را از خود برانی از ستمکاران خواهی بود.
مکارم شیرازی: آنها را كه صبح و شام خدا را ميخوانند و جز ذات پاك او نظري ندارند، از خود دور مكن، نه حساب آنها بر تو است و نه حساب تو بر آنها اگر آنها را طرد كني از ستمگران خواهي بود.