ParsQuran
سوره 6: الأنعام - جزء 7

مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۱۶﴾
انصاریان: هر کس در آن روز، عذاب از او برگردانده شود، قطعاً خدا به او رحم کرده، و آن است کامیابی آشکار.
خرمشاهی: هركس كه در چنين روزى [بلا] از او بگردد، به راستى [خداوند] بر او رحمت آورده است، و اين رستگارى آشكارى است‏
فولادوند: آن روز كسى كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار
قمشه‌ای: هر کس در آن روز از عذاب برهد همانا به رحمت خدا نائل گردیده است، و این فیروزی و سعادتی آشکار است.
مکارم شیرازی: آن كس كه مجازات الهي در آن روز به او نرسد خداوند او را مشمول رحمت خويش ساخته و اين پيروزي آشكاري است
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و اگر خدا تو را آسیب و گزندی رساند، کسی جز او برطرف کننده آن نیست، و اگر تو را خیری رساند [حفظ و دوامش فقط به دست اوست]؛ پس او بر هر کاری تواناست.
خرمشاهی: و اگر خداوند بلايى به تو برساند، بازدارنده‏اى جز خود او براى آن وجود ندارد، و اگر بخواهد خيرى به تو برساند بدان كه او بر هر كارى تواناست‏
فولادوند: و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست
قمشه‌ای: و اگر از خدا به تو ضرری رسد هیچ کس جز خدا نتواند تو را از آن ضرر برهاند، و اگر از او به تو خیری رسد (هیچ کس تو را از آن منع نتواند کرد) که او بر هر چیز تواناست.
مکارم شیرازی: اگر خداوند زياني به تو برساند هيچكس جز او نميتواند آن را برطرف سازد و اگر خيري به تو رساند او بر همه چيز توانا است (و هر نيكي از قدرت او ساخته است)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱۸﴾
انصاریان: اوست که بر بندگانش چیره و غالب است، و او حکیم و آگاه است.
خرمشاهی: و او بر بندگان خود چيره است و او فرزانه آگاه است‏
فولادوند: و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست‏ حكيم آگاه
قمشه‌ای: بگو: خداست که کمال اقتدار و توانایی را بر بندگان دارد و اوست که درستکار و آگاه است.
مکارم شیرازی: او است كه بر تمام بندگان خود قاهر و مسلط است و او است حكيم و آگاه.
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: [به کافران و مشرکان که برای حق بودنِ نبوتت گواه می طلبند] بگو: گواهی چه کسی از همه گواهان بزرگ تر است [تا او را بر حقّانیّت نبوتم برای شما گواه آورم]؟ بگو: خدا میان من وشما گواه است [که گواهی اش بزرگ ترین ومطمئن ترین و صحیح ترین گواهی هاست]، و این قرآن [که گواهی خدا بر حقّانیّت نبوّت من است] به من وحی شده تا به وسیله آن شما وهر کس را که این قرآن به او می رسد بیم دهم. آیا شما [با دلیل استوار و محکم] گواهی می دهید که با خدا معبودهای دیگری به عنوان شریک هست؟ بگو: [چون دلیلی وجود ندارد] من گواهی نمی دهم. بگو: فقط معبود یگانه و یکتا اوست، و من از معبودهای باطلی که شریک او قرار می دهید، بیزارم.
خرمشاهی: بگو [و بپرس‏] شهادت چه كسى برتر است، بگو خدا كه بين ما و شما گواه است، و اين قرآن بر من وحى مى‏شود كه بدان شما را و هر كس را كه [اين پيام‏] به او برسد، هشدار دهم، آيا شما شهادت مى‏دهيد كه خدايان ديگرى در جنب خداوند وجود دارد؟ بگو من چنين شهادتى نمى‏دهم، بگو همانا او خداى يگانه است، و من از شريكى كه مى‏آوريد، برى و بركنارم‏
فولادوند: بگو گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم آيا واقعا شما گواهى مى‏ دهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو من گواهى نمى‏ دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى‏ ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مى‏ دهيد بيزارم
قمشه‌ای: بگو: گواهی کدام چیز بزرگتر است (از گواهی خدا)؟ بگو: خدا میان من و شما گواه است و وحی شده به من آیات این قرآن تا به آن شما و هر کس را که خبر این قرآن به او رسد بترسانم. آیا شما به راستی گواهی دهید که با خدای یکتا خدایان دیگری وجود دارد؟ بگو: من گواهی ندهم. بگو: محقّقاً او خدایی یکتاست و من بیزارم از آنچه شما شریک خدا قرار می‌دهید.
مکارم شیرازی: بگو بالاترين گواهي، گواهي كيست؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) آيا براستي شما گواهي ميدهيد كه خدايان ديگري با خدا است ؟ بگو من هرگز چنين گواهي نميدهم او است خداوند يگانه يكتا و من از آنچه براي او شريك قرار دادهايد بيزارم.
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: کسانی که به آنان کتاب آسمانی دادیم، همان گونه که پسرانشان را می شناسند [بر اساس اوصافی که در کتاب هایشان بیان شده] پیامبر را می شناسند؛ فقط کسانی که سرمایه وجودشان را تباه کردند، ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: اهل كتاب او [پيامبر] را به همان گونه مى‏شناسند كه فرزندانشان را مى‏شناسند، كسانى كه بر خود زيان زده‏اند ايمان نمى‏آورند
فولادوند: كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده‏ ايم همان گونه كه پسران خود را مى ‏شناسد او [=پيامبر] را مى ‏شناسد كسانى كه به خود زيان زده‏ اند ايمان نمى ‏آورند
قمشه‌ای: آنان که ما کتاب به آنها فرستادیم، او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود می‌شناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمی‌آورند.
مکارم شیرازی: آنهائي كه كتاب آسماني به آنان دادهايم بخوبي او را (پيامبر را) ميشناسند همانگونه كه فرزندان خود را ميشناسند، تنها كساني كه سرمايه وجود خود را از دست داده‏ اند ايمان نمي‏آورند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۱﴾
انصاریان: ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بسته، یا آیات او را تکذیب کرده، کیست؟ یقیناً ستمکاران، رستگار نخواهند بود.
خرمشاهی: و كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد يا آيات او را دروغ انگارد، آرى ستمكاران [مشركان‏] رستگار نمى‏شوند
فولادوند: و كيست ‏ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى ‏شوند
قمشه‌ای: و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بست یا آیات او را تکذیب کرد؟ هرگز ستمکاران را رستگاری نخواهد بود.
مکارم شیرازی: چه كسي ستمكارتر از كسي است كه بر خدا دروغ بسته (و شريك براي او قائل شده است) يا آيات او را تكذيب نموده، مسلما ظالمان روي رستگاري نخواهند ديد.
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۲۲﴾
انصاریان: و [یاد کنید] روزی که همه آنان را [در عرصه قیامت] جمع می کنیم، سپس به کسانی که شرک ورزیده اند، می گوییم: شریکانتان که آنان را شریک خدا می پنداشتید، کجایند [تا شما را از عذاب امروز نجات دهند؟]
خرمشاهی: و روزى كه همه آنان را گرد آوريم، آنگاه به مشركان گوييم كه شركايتان كه ادعا مى‏كرديد كجا هستند؟
فولادوند: و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مى ‏كنيم آنگاه به كسانى كه شرك آورده‏ اند مى‏ گوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مى ‏پنداشتيد
قمشه‌ای: و (یاد کن) روزی که همه آنها را جمع آوریم پس به آنها که شرک آوردند گوییم: به کجا شدند آنها که به گمان شما شریک خدا بودند؟
مکارم شیرازی: آن روز كه همه آنها را محشور ميكنيم، به مشركان ميگوئيم: معبودهايتان كه آنها را شريك خدا مي‏پنداشتيد كجا هستند؟ (و چرا به ياري شما نمي‏شتابند؟).
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ ﴿۲۳﴾
انصاریان: پس [آن روز] بهانه و عذرشان [برای رهایی از عذاب] فقط این است که خواهند گفت: به خدا پروردگارمان سوگند، که ما مشرک نبودیم!!
خرمشاهی: آنگاه عاقبت شرك آنان جز اين نيست كه مى‏گويند سوگند به خدا، پروردگارمان كه ما مشرك نبوديم‏
فولادوند: آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مى‏ گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم
قمشه‌ای: آن گاه پس از آن همه فریفتگی به بتان، در پیشگاه حق عذری نیابند جز آنکه (از بتان بیزاری جسته و) گویند: سوگند به خدا، پروردگارمان، که هرگز شرک نیاوردیم.
مکارم شیرازی: سپس پاسخ و عذر آنها چيزي جز اين نيست كه مي‏گويند به خداوندي كه پروردگار ما است سوگند كه ما مشرك نبوديم.
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۲۴﴾
انصاریان: با تأمل بنگر که چگونه بر خود دروغ می بندند؛ وآنچه را به دروغ شریک خدا می دانستند از دستشان رفت وگم شد.
خرمشاهی: بنگر چگونه بر خود دروغ مى‏بندند و بر ساخته‏هايشان بر باد رفته است‏
فولادوند: ببين چگونه به خود دروغ مى‏ گويند و آنچه برمى‏ بافتند از ايشان ياوه شد
قمشه‌ای: بنگر که چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه به دروغ به خدا بسته و شریک قرار می‌دادند همه از دست آنها رفت و محو و نابود شد.
مکارم شیرازی: ببين چگونه به خودشان (نيز) دروغ مي‏گويند و آنچه را به دروغ شريك خدا مي‏پنداشتند از دست ميدهند.
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: گروهی از آنان به سخنانت گوش می دهند، و ما [به کیفر لجاجت وکفرشان] بر دل هایشان پوشش هایی قرار دادیم که آن را نفهمند، و در گوش هایشان سنگینی نهادیم [تا نشنوند]. و اگر همه نشانه های حق را ببینند باز هم به آن ایمان نمی آورند؛ تا آنجا که وقتی به محضرت می آیند با تو مجادله وستیزه می کنند، کافران [از روی لجاجت وعناد] می گویند: این [قرآن] جز افسانه های پیشینیان نیست.
خرمشاهی: و از ايشان كسانى هستند كه [به ظاهر] به تو گوش مى‏دهند، و ما بر دلهايشان پرده‏هايى كشيده‏ايم كه آن را درنيابند و در گوش آنان سنگينى‏اى نهاده‏ايم، و اگر هر معجزه‏اى ببينند به آن ايمان نمى‏آورند، و چون به نزد تو آيند با تو مجادله مى‏كنند و كافران مى‏گويند اين جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست‏
فولادوند: و برخى از آنان به تو گوش فرا مى‏ دهند و[لى] ما بر دلهايشان پرده ‏ها افكنده‏ ايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى [قرار داده‏ ايم] و اگر هر معجزه ‏اى را ببينند به آن ايمان نمى ‏آورند تا آنجا كه وقتى نزد تو مى ‏آيند و با تو جدال مى كنند كسانى كه كفر ورزيدند مى‏ گويند اين [كتاب] چيزى جز افسانه ‏هاى پيشينيان نيست
قمشه‌ای: و بعضی از آنان به سخن تو گوش فرا دارند، ولی ما پرده بر دلهاشان نهاده‌ایم که فهم آن نتوانند کرد و در گوشهای آنها سنگینی نهاده‌ایم، و اگر همه آیات الهی را مشاهده کنند باز بدان ایمان نمی‌آورند تا آنجا که چون نزد تو آیند در مقام مجادله بر آمده، آن کافران گویند: این آیات چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست.
مکارم شیرازی: پاره‏ اي از آنها به تو گوش فرا مي‏دهند ولي بر دلهاي آنان پرده‏ ها افكنده‏ ايم تا آنرا نفهمند و در گوش آنها سنگيني قرار داده‏ ايم و (آنها بقدري لجوجند) كه اگر تمام نشانه‏ هاي حق را ببينند ايمان نمي‏آورند، تا آنجا كه وقتي به سراغ تو مي‏آيند با تو به پرخاشگري برمي خيزند و كافران مي‏گويند اينها افسانه‏ هاي پيشينيان است.